شهرستان ادب
1.41K subscribers
4.36K photos
721 videos
14 files
2.06K links
موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب
ShahrestanAdab.com

ارتباط با مدیر کانال:
@ShahrestaneAdab

ایمیل شهرستان ادب:
ShahrestanAdab@gmail.com
Download Telegram
از جهان رنگارنگ شعر امیری اسفندقه

(یادداشتی از سیدعلیرضا شفیعی)

http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6540

@ShahrestanAdab
ایرانم! ای از خون یاران لاله زاران
ای لاله زار بی خزان از خون یاران
ایرانم! ای معشوق ناب ای ناب نایاب
وی عاشقانت بی شمار بی شماران
یک چشم تو خندان و یک چشم تو گریان
چون شادخواران در کنار سوگواران
ایران من! آه ای زده از شعر حافظ
زیبا ترین گل را به گیسوی بهاران
ای خون دامنگیر بابک در رگانت
جاری ترین سیلاب سرخ روزگاران
پیش بهار تو بهشت از جلوه افتاد
ای باغ ها پیش کویرت شرمساران
ای رود هایت ره شناسان رسیدن
وز شوق پیوستن به دریا، بی قراران
ایران من! لختی بمان تا باز پیچد
در گوشت آواز بلند سر به داران
لختی بمان تا آن سوران سر آمد
همراهی ات را سر بر آرند از غباران
می خوانم آوازی برایت عاشقانه
همراهی ام با رعد و برق و باد و باران
از این شکستن ها مکن پروا که آخر
پیروزی ای ایران! به رغم نابکاران
نام تو را بر صخره ای بی مرگ کندند
ایران من! ای یادگار یادگاران

#حسین_منزوی
#غزل
#ایران

http://telegram.me/Kiyaban_adabiyat
http://shahrestanadab.com/Portals/0/Images/Content-Images/ImamMusaSadr.jpg

شعری برای سالروز ربایش #امام_موسی_صدر
از #محمد_برزگر

کجا پیدا کنم چون روی ماهت، ماه دل خواهی؟
نه در مصری تو ای یوسف، نه در کنعان، نه در چاهی

نمی دانم کجایی؟ در چه حالی؟ خواب می بینم-
که شام تار زندان روشن است از تابش ماهی

هنوز از پشت مشتی ابر هم دل می‎بَرد مه‌تاب
کجا دل می بٌرد دیوانه‎ای از پیر آگاهی؟

تو در من زنده‎ای، از تهمت مردن مبرایی
تو در من زنده‎ای چون سیل اشکی، بغض جانکاهی

تو هم چون نور هفتم، آیه‎ی نفرین نمی‎خوانی
مبادا گٌر بگیرد جان زندانبانت از آهی

ز سوز سینه‎ی آزادگان راستین پیداست
اثر دارد ز پشت میله‎ها هم آه کوتاهی

مریدان تو، در سر، آرزوهای تو را دارند
اگر می‎افکنند امروز تاجی از سر شاهی

تو را حس می‎کنم بعد از اذان صبح در باران
نسیمی می‎وزد، آری، نسیمی می‎وزد، گاهی

نسیمی می‎وزد از سویی و با عطر گیسویی
سلامت را به یاران می‎رساند هر سحرگاهی

http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/3851

@ShahrestanAdab
اردوی دوم پنجمین دوره آموزشی شعر انقلاب اسلامی #آفتابگردانها ویژۀ آقایان شاعر، در خرم آباد آغاز شد

@ShahrestanAdab
میلاد عرفانپور در افتتاحیه دومین اردو از پنجمین دوره شعر جوان انقلاب اسلامی #آفتابگردانها در خرم آباد

@ShahrestanAdab
شعر دسته جمعی بانوان شاعر دورۀ پنجم #آفتابگردانها
با موضوع: اردوی زنجان

http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6541

@ShahrestanAdab
اردوی دوم پنجمین دوره شعر جوان انقلاب اسلامی(آفتابگردانها)در شهر خرم آباد در حال برگزاریست
#مرتضی_امیری_اسفندقه #آفتابگردانها
@shahrestanadab
اردوی دوم پنجمین دوره شعر جوان انقلاب اسلامی(آفتابگردانها)در شهر خرم آباد در حال برگزاریست
#علی_محمد_مودب #آفتابگردانها
@shahrestanadab
http://shahrestanadab.com/Portals/0/Images/Content-Images/hosein%20monzavi.jpg

شعر زنده یاد #حسین_منزوی در ستایش #امام_جواد (علیه السلام)

ای ریخته نسیم تو گل های یاد را
سرمست کرده نفخه ی یاد تو باد را

افراشته ولای تو در هشت سالگی
بر بام آسمان علم دین و داد را

خورشید فخر از آن بفروشد که هر سحر
بوسیده آستان امام جواد(ع) را

خورشید بی غروب امامت که جود او
آراسته است کوکبه ی بامداد را

جود و سخا جواز تداوم از او ستاند
تقوا از او گرفت ره امتداد را

آن سر خط سخا که به جود و کرم زده
بر لوح آسمان رقم اعتماد را

بیرنگ کرده بددلی دشمنان او
افسانه ی سیاه دلی های «عاد» را

*

تنگ است دل به یاد امام زمان، مگر
بوییم از امام نُهم عطر یاد را

وقتی که نیست گل ز که جوییم جز نسیم
عطر بهارِ وحدت و باغِ وداد را؟

*

جز آستان جود و سخایت کجا برم
این نامه ی سیاهِ گناه، این سواد را؟

بی یاری شفاعت تو چون کشم به دوش
بار ثواب اندک و جرم زیاد را؟

*

خط امان خویش به ما ده که بشکنیم
دیوارِ امتحانِ غلاظ و شداد را

ای آنکه هرگز از درِ جودت نرانده ای
دلدادگان خسته دلِ نامُراد را

بگذار تا به نزد تو سازم شفیع خود
جدت امام ساجد زین العباد را

تا روز حشر یار غریبی شوی که بست
از توشه ی ولای تو زادالمعاد را

http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/727

@SahretanAdab
اردوی دوم پنجمین دوره شعر جوان انقلاب اسلامی(آفتابگردانها)در شهر خرم آباد دقایقی پیش با برگزاری آیین اختتامیه, پایان یافت. #آفتابگردانها
@shahrestanadab
Forwarded from نارنج
از خواستنش پس نکشد پای خودش را
حالا که علی یافته همتای خودش را
از بس به هم این عاشق و معشوق می آیند
باریده به شوق، ابر سراپای خودش را
#علی_فردوسی
🍊 @esf_shahrestanadab
نشست تخصصی «جهان رمان، جهان شاهنامه»
با سخنرانی دکتر شروین وکیلی و دکتر مرجان فولادوند
عصر سه شنبه در شهرستان ادب

@ShahrestanAdab
نشست‌ تخصصی «جهان رمان، جهان شاهنامه» برگزار میشود

http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6544/

@ShahrestanAdab
شهرستان ادب
نشست‌ تخصصی «جهان رمان، جهان شاهنامه» برگزار میشود http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6544/ @ShahrestanAdab
تازه ترین نشست از سری نشست‌های تخصصی «جهان رمان، جهان قصه‌های ایرانی» شهرستان ادب به موضوع شاهنامه فردوسی اختصاص یافت.

چهاردهمین نشست تخصصی ادبیات داستانی شهرستان ادب با عنوان «جهان رمان، جهان شاهنامه» برگزار می‌شود. در این نشست دکتر شروین وکیلی، نویسنده و اسطوره شناس و خانم دکتر مرجان فولادوند داستان نویس و پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی سخنرانی خواهند کرد

پیش از این، دو نشست دیگر از سری نشست‌های «جهان رمان، جهان قصه‌های ایرانی» با عنوان «جهان رمان، جهان عطار» و «جهان رمان، جهان هزار و یک شب» و نیز نشست‌های تخصصی ادبیات دینی، ادبیات روستایی، ادبیات سیاسی، تاثیر اسطوره‌ها و کهن الگوها بر ادبیات داستانی، موانع رشد رمان در ایران، جوهر رمان در نسبت با جامعه و انسان ایرانی، چالش خاطره و داستان، تاثیرات متقابل جنگ و ادبیات، کارِ نویسنده، و فراوقعیت جهان در داستان ایران، در موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب برگزار شده بود.

جلسه فوق روز سه‌شنبه 16شهریور از ساعت 17 تا 19 در محل موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب به نشانی به نشانی خیابان شریعتی، بالا‌تر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا، پلاک ۱۶۸ از ساعت 17 تا 19 برگزار می‌شود.
https://telegram.me/shahrestanadab/807
@ShahrestanAdab
هم اکنون
«جهان رمان، جهان شاهنامه»
#شهرستان_ادب
@ShahrestanAdab
با خبر شدیم پدر مهدی کرد فیروزجایی داستان نویس ارجمند انقلاب دارفانی را وداع گفتند.
درگذشت پدر این نویسنده عزیز را به ایشان و خانواده محترمشان تسلیت میگوییم.
@ShahrestanAdab
خانه مولانا در نظر دارد چهارمین کنگره «واژه های تشنه» را ویژه داستان عاشورایی برگزار کند.
@ShahrestanAdab
✒️ جلال آل قلم[1]

📖 یادی از جلال آل احمد به مناسبت درنگذشتنش در حیات نویسندگی ایران

🔹مدتی دَنگم  گرفته بود[2] که چندخطی از جلال بنویسم و دست نمی‌داد. بگذریم که هنوز هم دست نداده است و همچنان مترصد فرصتی هستم تا بلکه غنیمتش بدانم. چندی پیش در بین نشریات می‌تورقیدم که چشمم لغزید روی بخشی از نامة جلال به محمدعلی جمالزاده و برای بار چندم در سکر این کلمات از خود رفتم. همین را فالی گرفتم تا به نیکی یاد کنم از مردی که نویسندگی امروز ایران بسیاری چیزهایش را از او دارد. اگر از واژه‌هایم بوی اغراق می‌شنوید گناه را از گردن من بردارید و بیندازید گردن حافظة تاریخی این نسل.

🔹جلال را دو چیز جلال کرد. یکی شخصیتش و دیگری قلمش؛ و البته تفکیک این هر دو کار آسانی نیست و چه بسا معقول هم. از همین رو بسیاری به‌کین یا به جهل خواستند پنجه بیندازند بر این چهرة بی‌زوال و بسیارتر نیز در صدد مصادرة این متاع طمع‌انگیز به طمع خام افتادند. اما با گذشت همة این سال‌ها آنچه تغییر نکرده است جلال‌بودن جلال است. نزدیک به نیم قرن حضور مقتدارنه‌اش در دنیای نویسندگی پس از مرگ جسمانی،‌ گواه همین مدعاست.

🔹جلال را نه بغض و کینة روشنفکران زخم‌خورده از میدان به‌در برد و نه مجیزهای احزاب بادآورده. اگر از شخصیت جلال حرف و حدیث‌های بسیاری باقی است، در قلم او دوست و دشمن هم‌رای‌اند و معترف که بی‌تردید از ماندگارترین صداهای آن نسل یکی نثر اوست. از نگاه من اما قلم جلال نیز روی دیگر سکة شخصیتش است. در فرصتی دیگر باید برای برشمردن ویژگی‌های این قلم و روشن‌تر شدن خطوط چهرة عصیانگر و ناساز صاحبش بیشتر سخن گفت.

🔹در آن روزها جلال بسیاری را در پر و بال خود گرفت و به بسیاری دیگر پر و بال داد. شاید شمار نویسندگانی را که جلال نویسنده کرد کسی نداند. کمتر در ذهن سراغ دارم از صاحب قلمی، که نه اینکه رهبری کرده باشد جریانی را، که خود یک تنه همة آن جریان باشد. جلال به تنهایی یک جریان بود.[3]

🔹در مدیر مدرسه، جلال دست گذاشته ‌است بر روی زخمی‌ترین سطر جامعة آن روز یعنی فرهنگ و تصویری برکشیده‌است که فقط از قلم او برمی‌آید. مدیر مدرسه داستان فرهنگ بی‌فرهنگی ملتی است که کارد به استخوانش خورده است و هنوز تاب قد راست کردن از کودتا را ندارد و جرئت برآوردن دمی را هم. محمدعلی جمالزاده در نقد این کتاب نامه‌ای به مناسبت پیش‌کسوتی‌اش در عرصة داستان مدرن و تجربه‌اش در فوت و فن این عرصه به جلال نوشت. جلال نیز جواب آن را در نامة دیگری داد که نقل آن در ابتدا رفت:

🔸«اینجا من و امثال من اگر گهی می‌خوریم، فقط برای این است که امر به خودمان مشتبه نشود. مقامات ادبی و کنکورها و جایزه‌ها، ارزانی شما و دنیای فرنگی‌شده‌تان! من می‌خواهم با انتشار چرندیاتی از نوع مدیر مدرسه، احساس کنم هنوز نمرده‌ام، هنوز خفقان نگرفته‌ام، هنوز نگریخته‌ام. هر خری می‌تواند جانشین معلمی مثل من بشود، اما هیچ تنابنده‌ای نمی‌تواند به‌ازای آنچه من در این میدان و با این گوی کرده‌ام، کاری بکند یا دستوری بدهد. آنچه سرکار یک اثر ادبی پنداشته‌اید، اصلاً کار ادبی نیست، کار بی‌ادبی است؛ و راستش را بخواهید کار زندگی و مرگ است و به همین دلیل هم به جان بسته است. آن صفحات، لعنتی است ابدی، تفی است به روی این روزگار... من دارم از درد فریاد می‌کشم و شما ایراد نیشغولی می‌گیرید که چرا رعایت نمی‌کند و با شش‌دانگش، گوش ما را می‌خراشد؟...»

پینوشت....................................................

[1] تعبیری از رهبر انقلاب در وصف جلال که در یادداشتی از او آمده است.

[2] اصطلاح عامیانه‌ای که از مدیر مدرسة جلال به وام گرفتم.

[3] کتاب ماه یادآور در یکی از شمارة های خود پرداخته بود به جلال و چندین و چند یادداشت تاریخی و کم‌نظیر آورده بود از افراد مختلف در وصف و شرح شخصیت و قلم جلال. در میان نویسندگان از نام آیت‌الله طالقانی و رهبر انقلاب گرفته تا دولت‌آبادی و انورخامه‌ای به چشم می‌خورد. اگر نسخه ای از آن را یافتید از دست ندهید.

#جلال_آل_قلم
#مدیر_مدرسه
#محمدعلی_جمالزاده

https://telegram.me/rezavahidzadeh/21
🔻برشی از کتاب بایکوت شده #عمران_صلاحی
درباره #هفدهم_شهریور با نام #هفدهم:

🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/3874

☑️ @ShahrestanAdab
در نشست «جهان رمان، جهان شاهنامه» مطرح شد
وکیلی: آنهایی که به فردوسی فحش می‌دهند هم از او تاثیر پذیرفته‌اند
http://shahrestanadab.com/Content/articleType/ArticleView/articleId/6548
@ShahrestanAdab