#حکایت
مردی را زنی بود و بر آن زن عاشق بود و یک چشم آن زن سپید بود و شوی را از آن عیب خبر نبود. چون روزگار برآمد و مراد خویش بسیار از او بیافت و عشق کم گشت، سپیدی بدید. زن را گفت: آن سپیدی در چشم تو کی پدید آمد؟ گفت: آنگه که محبت ما در دل تو نقصان گرفت.
هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی
#بهاءالدین_خرمشاهی
💎 @shahrameslami1
مردی را زنی بود و بر آن زن عاشق بود و یک چشم آن زن سپید بود و شوی را از آن عیب خبر نبود. چون روزگار برآمد و مراد خویش بسیار از او بیافت و عشق کم گشت، سپیدی بدید. زن را گفت: آن سپیدی در چشم تو کی پدید آمد؟ گفت: آنگه که محبت ما در دل تو نقصان گرفت.
هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی
#بهاءالدین_خرمشاهی
💎 @shahrameslami1
Forwarded from شهرام اسلامی | Life Coaching
#حکایت
مردی را زنی بود و بر آن زن عاشق بود و یک چشم آن زن سپید بود و شوی را از آن عیب خبر نبود. چون روزگار برآمد و مراد خویش بسیار از او بیافت و عشق کم گشت، سپیدی بدید. زن را گفت: آن سپیدی در چشم تو کی پدید آمد؟ گفت: آنگه که محبت ما در دل تو نقصان گرفت.
هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی
#بهاءالدین_خرمشاهی
💎 @shahrameslami1
مردی را زنی بود و بر آن زن عاشق بود و یک چشم آن زن سپید بود و شوی را از آن عیب خبر نبود. چون روزگار برآمد و مراد خویش بسیار از او بیافت و عشق کم گشت، سپیدی بدید. زن را گفت: آن سپیدی در چشم تو کی پدید آمد؟ گفت: آنگه که محبت ما در دل تو نقصان گرفت.
هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی
#بهاءالدین_خرمشاهی
💎 @shahrameslami1