شب پاییزی سردی که داریم
غم و اندوه شبگردی که داریم
هوا ابری، صدا ابری، دل ابری
چه باید کرد با دردی که داریم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
غم و اندوه شبگردی که داریم
هوا ابری، صدا ابری، دل ابری
چه باید کرد با دردی که داریم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به سر شوری جنون آمیز انداخت
به دل شوق نم یکریز انداخت
حیاط و برگ برگ خاطراتش
مرا یاد تو و پاییز انداخت
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به دل شوق نم یکریز انداخت
حیاط و برگ برگ خاطراتش
مرا یاد تو و پاییز انداخت
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
نجواگر یک شعر غم انگیزم کن
از خاطره های خیس، سرریزم کن
هرگاه که باران زد و دلتنگ شدی
یاد از من و دلتنگی پاییزم کن
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
از خاطره های خیس، سرریزم کن
هرگاه که باران زد و دلتنگ شدی
یاد از من و دلتنگی پاییزم کن
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
چه کنم گریه ی من بند بیاید، تو بگو
که به لب غنچه ی لبخند بیاید، تو بگو
بعد سهراب به تهمینه چه گویم به وداع
که به داغ از پی فرزند بیاید، تو بگو
بابکی کو که به خونخواهی ایران قدیم
تا بخارا و سمرقند بیاید، تو بگو
غیر از این ارگ به جا مانده و غم چیزی هست
که به شیراز پس از زند بیاید، تو بگو
خورده زخم از پی زخم این وطن، آخر پس کی
بارش تیر بلا بند بیاید، تو بگو
سهم چندین سده ظلمتکده، کو خورشیدی
که درخشان و ظفرمند بیاید، تو بگو
چه لباسی بهجز از داغ شقایق داریم
که به قد قامت الوند بیاید، تو بگو
تنمان برف کفن، مرده دلیم و چه نیاز
که بهار از پی اسفند بیاید، تو بگو
خسته و جان به لب روز و شب تکراریم
جان به لب، اینهمه تا چند بیاید، تو بگو
سهممان در دل تاریخ، فقط غم بوده
شور و شادی به چه ترفند بیاید، تو بگو
چاره ی گریه، غزل شد، چه کنم چاره ی درد
که به چشمان خداوند بیاید، تو بگو
#شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
که به لب غنچه ی لبخند بیاید، تو بگو
بعد سهراب به تهمینه چه گویم به وداع
که به داغ از پی فرزند بیاید، تو بگو
بابکی کو که به خونخواهی ایران قدیم
تا بخارا و سمرقند بیاید، تو بگو
غیر از این ارگ به جا مانده و غم چیزی هست
که به شیراز پس از زند بیاید، تو بگو
خورده زخم از پی زخم این وطن، آخر پس کی
بارش تیر بلا بند بیاید، تو بگو
سهم چندین سده ظلمتکده، کو خورشیدی
که درخشان و ظفرمند بیاید، تو بگو
چه لباسی بهجز از داغ شقایق داریم
که به قد قامت الوند بیاید، تو بگو
تنمان برف کفن، مرده دلیم و چه نیاز
که بهار از پی اسفند بیاید، تو بگو
خسته و جان به لب روز و شب تکراریم
جان به لب، اینهمه تا چند بیاید، تو بگو
سهممان در دل تاریخ، فقط غم بوده
شور و شادی به چه ترفند بیاید، تو بگو
چاره ی گریه، غزل شد، چه کنم چاره ی درد
که به چشمان خداوند بیاید، تو بگو
#شهراد_میدری
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
در گستره ی تاریخ، زخم دلهایمان آتشفشان در آتشفشان، داغ جانسوز و جهانسوزند که هزاران سال غممان را واژه می مویند و از ویرانه های درد می گویند و دشتا دشت شقایق می رویند...
سپاسگزار زلالینگی نم نم باران واژگانتانم
به امید جهانی سرشار از مهر و شادی و برابری و آرامش...
🙏💙🌷🍀🌺🌸🥀🍃🍁🍂🌱
سپاسگزار زلالینگی نم نم باران واژگانتانم
به امید جهانی سرشار از مهر و شادی و برابری و آرامش...
🙏💙🌷🍀🌺🌸🥀🍃🍁🍂🌱
به نم نم های باران میرساند
به اندوه زمستان میرساند
تو دیگر برنمیگردی و این درد
مرا یک شب به پایان میرساند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به اندوه زمستان میرساند
تو دیگر برنمیگردی و این درد
مرا یک شب به پایان میرساند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر تک تک دوستان خوب و مهربانم
سالهاست بهجز فیس بوک و تلگرام و گهگاهی نیز در اینستاگرام در هیچ پلتفرم و پیام رسانی فعالیت ندارم(گویا به تازگی با نام و آیدی و تصویر من در "ایتا" اکانتی راه اندازی شده!!!)
سپاسگزار دوست مهربانمان میشوم این اکانت را غیرفعال نمایند
با مهر و فروتنی: برادر کوچکتان "شهراد میدری"
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
سالهاست بهجز فیس بوک و تلگرام و گهگاهی نیز در اینستاگرام در هیچ پلتفرم و پیام رسانی فعالیت ندارم(گویا به تازگی با نام و آیدی و تصویر من در "ایتا" اکانتی راه اندازی شده!!!)
سپاسگزار دوست مهربانمان میشوم این اکانت را غیرفعال نمایند
با مهر و فروتنی: برادر کوچکتان "شهراد میدری"
telegram.me/shahradmeidary
facebook.com/shahradmeidary
هرچند که ویران شده ی پاییزیم
هرچند که از غصه و غم لبریزیم
سوگند به برگ برگ افتاده به خاک
یک روز دوباره سبز برمیخیزیم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
هرچند که از غصه و غم لبریزیم
سوگند به برگ برگ افتاده به خاک
یک روز دوباره سبز برمیخیزیم
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
شبم اندوه بی پایان گرفته
سکوتم بغض و بغضم جان گرفته
به چشمان تو می اندیشم و باز
هوا عطر نم باران گرفته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
سکوتم بغض و بغضم جان گرفته
به چشمان تو می اندیشم و باز
هوا عطر نم باران گرفته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
به دوشت گیسوان دسته دسته
دو پلکت خیس باران، چتر بسته
چه خوشبختم که در تنهایی ام باز
خیالت روبهروی من نشسته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
دو پلکت خیس باران، چتر بسته
چه خوشبختم که در تنهایی ام باز
خیالت روبهروی من نشسته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
پاییزی درد است هوایم بدجور
لرزان شده از بغض، صدایم بدجور
بر پنجره ام نشسته باران، نم نم
دلتنگ تو و خاطره هایم بدجور
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
لرزان شده از بغض، صدایم بدجور
بر پنجره ام نشسته باران، نم نم
دلتنگ تو و خاطره هایم بدجور
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
سلامی خیس در رگبار کافیست
غروب و کافه و گیتار کافیست
کمی آذر، کمی قهوه، کمی تو
برای اولین دیدار کافیست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
غروب و کافه و گیتار کافیست
کمی آذر، کمی قهوه، کمی تو
برای اولین دیدار کافیست
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
اندوه انار و نم نم بارانند
نجواگر تلخ قصه ی پایانند
پاییز هزار برگ غم، رفتنی است
این را همه ی کلاغها میدانند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
نجواگر تلخ قصه ی پایانند
پاییز هزار برگ غم، رفتنی است
این را همه ی کلاغها میدانند
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
غم مهر و غم آبان گرفته
چنان آذر چه بی پایان گرفته
در این پاییز دودآلود ابری
دلم اندازه ی تهران گرفته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
چنان آذر چه بی پایان گرفته
در این پاییز دودآلود ابری
دلم اندازه ی تهران گرفته
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
عطر گل یخ به آذرت بگذارد
گلبوسه به قصر مرمرت بگذارد
خاتون من، ای پرنسس شعر و شراب
برف آمده تاج بر سرت بگذارد
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
گلبوسه به قصر مرمرت بگذارد
خاتون من، ای پرنسس شعر و شراب
برف آمده تاج بر سرت بگذارد
#شهراد_میدری
@shahradmeidary
درود بر شما که از دودمان شکوفه های بهارید و از تبار چشمه سار ابریشم و انارید و ترجمان سپیده دمان زرنگارید
سپاسگزار تک تک واژگان پرمهرتان هستم و ارجگزار همراهی ارزشمندتان...
سپاسگزار تک تک واژگان پرمهرتان هستم و ارجگزار همراهی ارزشمندتان...