👈 نگاره نخست، بانو توران شهریاری در لباس سنتی زرتشتی
👈 نگاره دوم، بانو شهریاری در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد در هنگام سخنرانی
👈 نگاره سوم، نامه توران شهریاری به شاهین سپنتا
👈 نگاره چهارم، عکس دیدار توران شهریاری و گروهی از دانش آموزان با دکتر مصدق در سال ۱۳۲۹.
👈 نگاره پنجم، دکتر محمدعلی دادخواه و شاهین سپنتا در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد.
👈نگاره ششم، مصاحبه توران شهریاری با تلویزیون در سال ۱۳۵۷ به عنوان یک بانوی حقوقدان آزادیخواه.
@shahinsepanta
👈 نگاره دوم، بانو شهریاری در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد در هنگام سخنرانی
👈 نگاره سوم، نامه توران شهریاری به شاهین سپنتا
👈 نگاره چهارم، عکس دیدار توران شهریاری و گروهی از دانش آموزان با دکتر مصدق در سال ۱۳۲۹.
👈 نگاره پنجم، دکتر محمدعلی دادخواه و شاهین سپنتا در شب بهترینهای بنیاد پاسارگاد.
👈نگاره ششم، مصاحبه توران شهریاری با تلویزیون در سال ۱۳۵۷ به عنوان یک بانوی حقوقدان آزادیخواه.
@shahinsepanta
🌿 در چهل و ششمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی (داستان کیومرث) و بازخوانی کتاب ایرانشناسی دکتر زاگرس زند با نگرش بر کتاب خلقیات ما ایرانیان زندهیاد محمدعلی جمالزاده پرداختیم.
📸 ۳ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
📸 ۳ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
Forwarded from ایرنا اصفهان
«باغ زرشک»، داستان شهری که نمیخواهد منچستر ایران باشد
🔹اصفهان سابقه کهنی در بافندگی دارد و از همین رو در زمانی که ایران همزمان با تحولات اجتماعی و اقتصادی میکوشید با تاسیس کارخانههای وطنی، روی به صنعتی شدن بگذارد؛ این خطه محل تمرکز کارخانههای بافندگی و شهره به «منچستر ایران» شد.
🔹توسعه صنعت نساجی و تحولات اجتماعی آن زمان دستمایه پرداخت نمایش «باغ زرشک» بوده که این روزها روی صحنه رفته است.
🔹نمایش «باغ زرشک» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا رهبری از ۲۱ خرداد تا دهم تیر هر شب در عمارت باغ زرشک اصفهان روی صحنه است تا به بازخوانی برههای بپردازد که با گشوده شدن مرزهای نوگرایی و درهای صنعت، تحولات اجتماعی و اقتصادی گستردهای در اصفهان رخ داد، تحولاتی که با گسترش صنعت نساجی و تقاضای نیروی انسانی، باعث رشد جامعه کارگری در این خطه بزرگ شد.
لینک خبر
@Irna_Esfahan
🔹اصفهان سابقه کهنی در بافندگی دارد و از همین رو در زمانی که ایران همزمان با تحولات اجتماعی و اقتصادی میکوشید با تاسیس کارخانههای وطنی، روی به صنعتی شدن بگذارد؛ این خطه محل تمرکز کارخانههای بافندگی و شهره به «منچستر ایران» شد.
🔹توسعه صنعت نساجی و تحولات اجتماعی آن زمان دستمایه پرداخت نمایش «باغ زرشک» بوده که این روزها روی صحنه رفته است.
🔹نمایش «باغ زرشک» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا رهبری از ۲۱ خرداد تا دهم تیر هر شب در عمارت باغ زرشک اصفهان روی صحنه است تا به بازخوانی برههای بپردازد که با گشوده شدن مرزهای نوگرایی و درهای صنعت، تحولات اجتماعی و اقتصادی گستردهای در اصفهان رخ داد، تحولاتی که با گسترش صنعت نساجی و تقاضای نیروی انسانی، باعث رشد جامعه کارگری در این خطه بزرگ شد.
لینک خبر
@Irna_Esfahan
Forwarded from جشنهای ایرانی
🌸 روز دختر در فرهنگ ایران: جشن نیلوفر
✍ شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار» و جز این، از جشن اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه یا روز ششم از تیرماه برگزار میشود و همین دیدگاه در برهان قاطع نیز بازتاب دارد و میدانیم که گل نیلوفر نماد آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبهاست که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی بیآلایش است و آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، نازنین، نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف ایران باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای کنگاور و بیشابور، بیبی شهربانو در شهر ری و پیرسبز در اردکان اشاره کرد. در آبان یشت این نیایشگاهها، خانه آناهیتا نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر «پلدختر» در لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره ساسانی بر رودخانه کشکان) یا «قلعه دختر» در کرمان نام برد. «سرآب نیلوفر» در کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست. آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشته اردشیر دوم هخامنشی در همدان آمده و نگارهاش در سنگنگاره تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگنگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی زنانه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است. بر این بنیان، در این دوران جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از دیدگاه نگارنده، دختر بودن، مقطعی از زندگی یک انسان است که از بدو تولد آغاز میشود و تا پیش از ازدواج ادامه دارد و لزوما به معنای متداول و عامیانه آن «دوشیزگی» نیست.
گرامیداشت روز دختر به معنی نگاه جنسیتزده و ارزشانگاری باکرگی نیست بلکه به معنی اهمیت پذیرش استقلال فردی و اجتماعی زنان بدون همسر و توانمندیهای آنها به عنوان یک انسان آزاد است.
@SHAHINSEPANTA
✍ شاهین سپنتا
@SHAHINSEPANTA
یکی از پرسشهایی که بسیار از نگارنده پرسیدهاند، این که در فرهنگ ایران چه روزی به نام «روز دختر» نامگذاری شده است؟
این نگارنده در پاسخ به این پرسش، روز ششم از تیرماه یا جشن نیلوفر را به عنوان روز دختر در فرهنگ ایران پیشنهاد و در چرایی این پیشنهاد به چند نکته اشاره میکند:
اگرچه در بسیاری از منابع ایرانی همچون «آثارالباقیه»، «التّفهیم»، «زینالأخبار» و جز این، از جشن اسفندگان در روز پنجم اسفندماه با عنوان «روز زن و زمین» نام برده شده و تاکید شده است که اسفندگان «جشن ویژه زنان» یا روز آزادی زنان بوده و زنان و دختران در این روز جشن و شادی برپا میکردند، با این همه، اسفندگان ویژه همه زنان بود و اگر بخواهیم روزی را ویژه دختران برگزینیم، جشن نیلوفر گزینه شایستهای خواهد بود.
بیرونی، در آثارالباقیه اشاره میکند که جشن نیلوفر در خردادروز از تیرماه یا روز ششم از تیرماه برگزار میشود و همین دیدگاه در برهان قاطع نیز بازتاب دارد و میدانیم که گل نیلوفر نماد آناهيتا است.
چهره کیهانی آناهیتا، یک ایزدستاره یا ستارهبانوست که همان ستاره گردان یا سیاره «ناهید» یا «زهره» یا «ونوس» در سامانه خورشیدی است و پس از ماه، درخشانترین جرم آسمانی است که به هنگام شب از زمین دیده میشود.
آناهیتا یا «اَرِدویسوَر آناهیتا»، زایندهی رودی مینوی یا آسمانی به نام «اَرِدویسورَ» (به معنی رود نیرومند) یا «اَرِدوی» است که سرچشمه همه رودها و آبهای روی زمین است، پس بر این پایه، آناهیتا ایزدبانوی آبهاست که نیایش آبانيشت در اوستا ویژه ستایش اوست. او به خواست اهورا مزدا از فراز ستارگان به سوی زمین اهورا آفریده روان میشود.
واژه «آناهیتا» یا آناهید یا ناهید به معنی بیآلایش است و آناهیتا یا ناهید و نمادش نیلوفر از دیرباز نامی زیبا برای دختران ایرانی بودهاند.
ایزدبانو آناهیتا، در آبانیشت با ویژگیهای دختری زیبا، تندرست، بلندبالا، دلیر، برومند، کمر بر میان بسته، بلندآوازه، آزاده، نازنین، نیرومند، و نژاده، ستوده شده است. او دختری خودساخته است که نه تنها برای شایستگیهایش به هیچ مردی وابسته نیست بلکه دختران کوشای دیگر را یاریرسان است.
در شهرهای مختلف ایران باستان، نیایشگاههایی به نام آناهیتا در کنار آب برپا بود که برای نمونه میتوان به نیایشگاههای کنگاور و بیشابور، بیبی شهربانو در شهر ری و پیرسبز در اردکان اشاره کرد. در آبان یشت این نیایشگاهها، خانه آناهیتا نامیده میشوند و درباره آنها آمده است که آناهیتا دارنده هزار دریاچه و هزار رود است و در کرانه هریک از این دریاچهها، خانهای خوش ساخت و کلان پیکر با یکصد پنجره و یک هزار ستون خوشتراش برپاست.
همچنین برخی جایها به یادمان آناهیتا دارای پسوند «دختر» بودند که برای نمونه میتوان از شهر «پلدختر» در لرستان (برگرفته از نام پلدختر بازمانده از دوره ساسانی بر رودخانه کشکان) یا «قلعه دختر» در کرمان نام برد. «سرآب نیلوفر» در کرمانشاه نیز یادمان آناهیتاست. آناهیتا از چنان جایگاهی برخوردار بود که نامش در سنگ نوشته اردشیر دوم هخامنشی در همدان آمده و نگارهاش در سنگنگاره تاقبستان در کرمانشاه نقش شده است.
در تندیسها یا سنگنگارهها، آناهیتا چون دختری بلندبالا با تنپوشی زیبا و تاجی بر سر و سبوی آبی در دست نقششده است. در آبان یشت، آناهیتا کمر بر میان بسته تا پستانهایش زیباتر بنماید و دلنشنتر شود، پاپوشهایی درخشان تا مچ پا پوشیده و به استواری آنها را با بندهای زرین بسته، گوشوارههای زرین چهارگوشهای برگوشها آویخته، و گردنبندی برگردن نازنین بسته، و تنپوش زرین پُرچینی بر تن کرده و تاج زرین هشتگوشهای بر سر نهاده است. در آوند نقره مطلا از دوره ساسانی که در موزه هُنر «کلیولند» در ایالت اوهایو در آمریکا نگهداری میشود، آناهیتا در حالی نقش شده است که شاخهای گل نیلوفر را در دست دارد.
به نظر میرسد که ستایش ویژگیها و توانمندی زنانه آناهیتا در کنار آب، شادمانی و دستافشانی گروهی دختران در کنار سرآبهای پر از نیلوفر یا سرچشمهها و رودها و آبافشاندن، از آیینهای جشن نیلوفر بوده است. بر این بنیان، در این دوران جشن نیلوفر میتواند به عنوان جشنی همیشگی برای بزرگداشت دختران شایسته و توانمند ایرانی در عرصههای مختلف زندگی همچون کار، ورزش، هنر، اخلاق و ... ثبت شود.
از دیدگاه نگارنده، دختر بودن، مقطعی از زندگی یک انسان است که از بدو تولد آغاز میشود و تا پیش از ازدواج ادامه دارد و لزوما به معنای متداول و عامیانه آن «دوشیزگی» نیست.
گرامیداشت روز دختر به معنی نگاه جنسیتزده و ارزشانگاری باکرگی نیست بلکه به معنی اهمیت پذیرش استقلال فردی و اجتماعی زنان بدون همسر و توانمندیهای آنها به عنوان یک انسان آزاد است.
@SHAHINSEPANTA
💠 نشست چهل و هفتم گروه فرهنگی ایرانشهر همراه با جشن یکسالگی این گروه فرهنگی با حضور یاران و هموندان برگزار شد.
در این نشست پس از سخن درباره جشن چله تابستان، جشن نیلوفر، و جشن تیرگان به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختم.
در ادامه دکتر حسین شیرمحمدی به بررسی کتاب ایرانشناسی اثر دکتر زاگرس زند پرداخت و سپس خانم سمیرامیس جنتیان سروده زندهیاد بانو توران شهریاری با عنوان آرش و تیرگان را دکلمه کرد.
این نشست در دهم تیرماه ۱۴۰۳ همزمان با جشن یکسالگی گروه فرهنگی ایرانشهر، پس از خواندن گروهی سرود ایایران و صرف کیک یکسالگی گروه، پایان یافت.
@shahinsepanta
در این نشست پس از سخن درباره جشن چله تابستان، جشن نیلوفر، و جشن تیرگان به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختم.
در ادامه دکتر حسین شیرمحمدی به بررسی کتاب ایرانشناسی اثر دکتر زاگرس زند پرداخت و سپس خانم سمیرامیس جنتیان سروده زندهیاد بانو توران شهریاری با عنوان آرش و تیرگان را دکلمه کرد.
این نشست در دهم تیرماه ۱۴۰۳ همزمان با جشن یکسالگی گروه فرهنگی ایرانشهر، پس از خواندن گروهی سرود ایایران و صرف کیک یکسالگی گروه، پایان یافت.
@shahinsepanta
Forwarded from جشنهای ایرانی
🏹 جشن تیرگان فرخنده باد!
✍️ شاهین سپنتا
در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود و به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیرو جشن» برگزار میشود.
در منابع ایرانی، برای برگزاری جشن تیرگان سه انگیزه اصلی را برشمردهاند که هریک ناظر بر تعریفی از واژه «تیر» است:
نخست: اختر یا ستاره تیر
دوم: اپاختر یا سیاره عطارد یا تیر
سوم: تیر که از کمان رها کنند.
یک) تیرگان و ستاره تیر: «تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزدستارهای سپید و درخشنده است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است و سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی یا «اَپوش» در«تیریشت» اوستا آمده است. به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهورکرده است.
دو) تیرگان و سیاره تیر: سیاره تیر یا عُطارِد نزدیکترین سیاره به خورشید است و به علت نزدیکی این سیاره به خورشید و از طرفی فاصله کمی که با زمین دارد صبحهای زود، قبل از طلوع خورشید در آسمان میدرخشد به همین دلیل آن را «ستاره صبح» نام نهادهاند و چون اندکی پس از غروب خورشید در آسمان دیده میشود، آن را «ستاره غروب» نیز نامیده اند. بر این پایه، به واسه حضور نزدیک و ملموس این سیاره در زندگی روزانه مردم، در فرهنگ ملل مختلف جلوهای استورهای یافته است. نام اروپاییِ این سیاره Mercury است و مرکوری در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبیات فارسی و عرب نیز تیر یا عطارد را «دبیر فلک» یا «تیر فلک» گفتهاند و به سخن دیگر، تیر «نویسنده فلک» است.
بیرونی در آثارالباقیه روایت میکند نام دیگر این روز تیر است که همان عطارد است که ستاره نویسندگان است و در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهقنه» درآورد و از مردم و ملوک و دهقانان و موبدان و ... خواست که لباس کاتبی بپوشند.
به سخن دیگر، هوشنگ در چنین روزی همه طبقات جامعه را به فراگرفتن نوشتن فراخواند و دهقنه یا آیین دهقانی را در بین دهقانان گسترد. بیرونی، دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» معنی میکند که به تعبیر امروزی تلاش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیان دانش است. به سخن دیگر دهقنه یا آیین دهقانی، شیوه دهقانها یا دهگانها شد و افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند و در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، سنت، باورهای کهن، و روایات ایرانی بودند و فرزندان خود را نیز آشنا با فرهنگ ایرانی پرورش دادند. مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن دهقانان را از دوره پیشدادی دانستهاند که در طول تاریخ امتداد یافته است و به گواهی ارداویرافنامه و کارنامه اردشیر بابکان، دهقانان در دوران ساسانی از جایگاه مهمی دربین طبقات اجتماعی برخوردار بودند.
سه) تیرگان، و تیر و کمان: بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانفشانی او برای تعیین مرز ایران و توران را در روز تیرگان میداند. بیرونی تاکید میکند که روز پرتاب تیر آرش روز سیزدهم ماه بوده است که آن روز را «تیرگان کوچک» نامیدند و تیر پس از یک شبانروز یعنی در روز چهاردهم ماه یا «گوشروز» در مرز توران فرود آمد که آن روز را «تیرگان بزرگ» نام نهادند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که چون در این روز مرزهای ایران گسترده و پاینده شد، میتوان این روز را «روز ملی یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
مچبند تیروباد، یکی از شادمانههای جشن تیرگان است که در سالهای اخیر رایج شده است. این مچبندهای نخی با ۷ نخ در ۷ رنگ رنگینکمان و ۷ گره، در روز تیر (۱۳تیرماه) بر مچ بسته میشود و در روز باد (۲۲تیرماه) باز شده و به باد سپرده میشود. تا یاد آرش که همه توانش را با دستانش به کار گرفت و کمان را برکشید و تیر را به ایزد باد سپرد تا مرز ایران گسترده و پهناور بماند، در یادها زنده بماند.
در سال ۱۳۸۱، انجمن قلم ایران با تاثیر از استوره تیرگان و تیر فلک، این روز را به عنوان «روز قلم» پیشنهاد کرد که به تصویب شورای فرهنگ عمومی رسید و چهاردهم تیرماه هرسال همزمان با «تیرگان بزرگ» به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
✍️ شاهین سپنتا
در گاهشماری ایرانی، سیزدهمین روز هر ماه و چهارمین ماه هر سال به نام «تیر» خوانده میشود و به فرخندگی همنامی روز و ماه به نام ایزد تیر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان، روز سیزدهم تیرماه «جشن تیرگان» یا «تیرو جشن» برگزار میشود.
در منابع ایرانی، برای برگزاری جشن تیرگان سه انگیزه اصلی را برشمردهاند که هریک ناظر بر تعریفی از واژه «تیر» است:
نخست: اختر یا ستاره تیر
دوم: اپاختر یا سیاره عطارد یا تیر
سوم: تیر که از کمان رها کنند.
یک) تیرگان و ستاره تیر: «تیر» یا «تِشتر» در فارسی، همان «تیشتر» در پهلوی و «تیشتریه» در اوستاست که نام ایزدستارهای سپید و درخشنده است. تیر یا تشتر که درخشانترین ستاره آسمان شبانه است در استورههای ایرانی، ایزد باران و ترسالی است و سرود ستایش و داستان پرشور نبرد او با دیو خشکسالی یا «اَپوش» در«تیریشت» اوستا آمده است. به خجستگی ایزد باران و ترسالی، آبپاشی از آیینهای شاد این جشن است که آن را به نام جشن «آبریزگان» یا «آبپاشان» نیز مشهورکرده است.
دو) تیرگان و سیاره تیر: سیاره تیر یا عُطارِد نزدیکترین سیاره به خورشید است و به علت نزدیکی این سیاره به خورشید و از طرفی فاصله کمی که با زمین دارد صبحهای زود، قبل از طلوع خورشید در آسمان میدرخشد به همین دلیل آن را «ستاره صبح» نام نهادهاند و چون اندکی پس از غروب خورشید در آسمان دیده میشود، آن را «ستاره غروب» نیز نامیده اند. بر این پایه، به واسه حضور نزدیک و ملموس این سیاره در زندگی روزانه مردم، در فرهنگ ملل مختلف جلوهای استورهای یافته است. نام اروپاییِ این سیاره Mercury است و مرکوری در استورههای یونان و روم، خدای سخنوری و نویسندگی است. در ادبیات فارسی و عرب نیز تیر یا عطارد را «دبیر فلک» یا «تیر فلک» گفتهاند و به سخن دیگر، تیر «نویسنده فلک» است.
بیرونی در آثارالباقیه روایت میکند نام دیگر این روز تیر است که همان عطارد است که ستاره نویسندگان است و در این روز هوشنگ پادشاه پیشدادی برادر خود را بزرگداشت و او را در شمار «دهقنه» درآورد و از مردم و ملوک و دهقانان و موبدان و ... خواست که لباس کاتبی بپوشند.
به سخن دیگر، هوشنگ در چنین روزی همه طبقات جامعه را به فراگرفتن نوشتن فراخواند و دهقنه یا آیین دهقانی را در بین دهقانان گسترد. بیرونی، دهقنه را «عمارت دنیا و زراعت» معنی میکند که به تعبیر امروزی تلاش برای آبادانی سرزمین و کشاورزی بر بنیان دانش است. به سخن دیگر دهقنه یا آیین دهقانی، شیوه دهقانها یا دهگانها شد و افزون بر کشاورزی، نوشتن آموختند و در آبادانی شهر و روستا کوشیدند و نگاهبان فرهنگ، جشنها، سنت، باورهای کهن، و روایات ایرانی بودند و فرزندان خود را نیز آشنا با فرهنگ ایرانی پرورش دادند. مسعودی، طبری و مسکویه نیز برآمدن دهقانان را از دوره پیشدادی دانستهاند که در طول تاریخ امتداد یافته است و به گواهی ارداویرافنامه و کارنامه اردشیر بابکان، دهقانان در دوران ساسانی از جایگاه مهمی دربین طبقات اجتماعی برخوردار بودند.
سه) تیرگان، و تیر و کمان: بیرونی در «آثارالباقیه»، حماسه پرتاب تیر توسط «آرش کمانگیر» و از جانفشانی او برای تعیین مرز ایران و توران را در روز تیرگان میداند. بیرونی تاکید میکند که روز پرتاب تیر آرش روز سیزدهم ماه بوده است که آن روز را «تیرگان کوچک» نامیدند و تیر پس از یک شبانروز یعنی در روز چهاردهم ماه یا «گوشروز» در مرز توران فرود آمد که آن روز را «تیرگان بزرگ» نام نهادند. به یادبود حماسه آرش کمانگیر و پرتاب تیر از فراز دماوند، سیزدهم تیرماه «روز ملی دماوند» نام گرفته است که چون در این روز مرزهای ایران گسترده و پاینده شد، میتوان این روز را «روز ملی یکپارچگی سرزمینی ایران» نیز دانست.
مچبند تیروباد، یکی از شادمانههای جشن تیرگان است که در سالهای اخیر رایج شده است. این مچبندهای نخی با ۷ نخ در ۷ رنگ رنگینکمان و ۷ گره، در روز تیر (۱۳تیرماه) بر مچ بسته میشود و در روز باد (۲۲تیرماه) باز شده و به باد سپرده میشود. تا یاد آرش که همه توانش را با دستانش به کار گرفت و کمان را برکشید و تیر را به ایزد باد سپرد تا مرز ایران گسترده و پهناور بماند، در یادها زنده بماند.
در سال ۱۳۸۱، انجمن قلم ایران با تاثیر از استوره تیرگان و تیر فلک، این روز را به عنوان «روز قلم» پیشنهاد کرد که به تصویب شورای فرهنگ عمومی رسید و چهاردهم تیرماه هرسال همزمان با «تیرگان بزرگ» به عنوان «روز قلم» در تقویم رسمی کشور ثبت شد.
@SHAHINSEPANTA
@JASHNHA2
Forwarded from جشنهای ایرانی
🏹جشن تیرگان، ۱۳ تیرماه، یادروز آرش کمانگیر و روز یکپارچگی سرزمینی ایران، فرخندهباد.
🎨آرشکمانگیر اثر استاد رضا بدرالسماء هنرمند نگارگر اصفهانی.
@jashnha2
🎨آرشکمانگیر اثر استاد رضا بدرالسماء هنرمند نگارگر اصفهانی.
@jashnha2
Forwarded from 🌿 کانال شاهین سپنتا
دستبندهای نخی تیروباد
✍ شاهین سپنتا
در سالهای اخیر همزمان با جشن تیرگان در برخی رسانهها از دستبندهای تیروباد نام برده میشود و حتی هفته نامه امرداد در یادداشتی آن را از «آیینهای جشن تیرگان» دانسته و به عموم «ایرانیان» منسوب کرده است.
برخی رسانهها نیز در توضیح این دستبندها نوشتهاند که دستبند تیروباد را از ۷ نخ در ۷ رنگ و با ۷ گره به نشانه رنگینکمان میبافند و در روز جشن تیرگان (۱۳تیرماه) به دست میکنند و روز ۲۲ تیرماه (بادروز) به باد میسپارند و ظاهرا این دستبندها نمادی از تیر یا مچبند آرش کمانگیر است که به یاری باد مرز ایران و توران را مشخص کرد و ۷ رنگ آن نشانه رنگهای رنگینکمان پس از باران است!
با این حال با بررسیهای انجام شده از سوی نگارنده، در هیچ کدام از متون یا گزارشهای مردمنگاری دست اول در چند دهه گذشته، اشارهای به چنین باور یا سنتی نشده است.
برای روشن شدن موضوع، مساله را با دوست گرامی موبد کورش نیکنام درمیان گذاشتم و سابقه این دستبندها را پرسیدم.
موبد نیکنام در پاسخ نوشتند که سابقه معرفی این دستبندها به سال ۱۳۷۴ و خاطرات شفاهی که از برخی خانوادههای اعیانی زرتشتی شنیدهاند، بازمیگردد. سخن موبد نیکنام چنین است:
« درود دکتر. نخ تیروباد را چند نسل که به ۳۰۰ سال میرسد در برخی خانوادهها به یاد دارند و بیشتر ارباب و پولدارها تهیه و استفاده میکردند. پس از انقلاب و از سال۷۴ که با پرسش از بسیاری خانوادهها این موضوع را در کتاب «از نوروز تا نوروز» بیان کردم بسیاری علاقهمند شدند تا دوباره همگانی کنند
از جمله همسر من بسیاری از این بند را بافت و هرسال به دست دوستان و خویشان بست. در کنگره هشتم که لندن بودیم، این را علنی کردیم و شرکتکنندگان نیز با آن آشنا شدند و
اکنون فراگیر شده است. هفت رنگ رنگین کمان به امید بارندگی و تشکیل این کمان در آسمان. به یاد تیر آرش که در روز تیر از کمان رهاشده و به یاری ایزد باد تا روز باد به حرکت درآمده و مرز ایران و توران را تعیین کرده است.»
دکتر نیکنام در کتاب «یادگار دیرین، ۱۳۹۴، ص ۱۶۱» مینویسد که این دستبند را در کرمان و بم، «نخ تیرو» میگویند.
چنانکه از توضیحات دکتر نیکنام دریافت میشود، این دستبند در بین برخی طبقات اجتماعی زرتشتیان کرمان متداول بوده که پس از مصاحبه شفاهی با برخی مردم محلی از سال ۱۳۷۴ به همت دکتر نیکنام و همسر گرامی بازآفرینی و معرفی شده است.
به هر روی، چه دستبند تیروباد را پدیدهای نوظهور بنامیم و یا به استناد مردمنگاریهای دکتر نیکنام برخاسته از فلکلور زرتشتیان کرمان بدانیم، از دیدگاه نگارنده، دستبند نمادین تیروباد میتواند بر زیباییهای جشن تیرگان بیافزاید.
@shahinsepanta
✍ شاهین سپنتا
در سالهای اخیر همزمان با جشن تیرگان در برخی رسانهها از دستبندهای تیروباد نام برده میشود و حتی هفته نامه امرداد در یادداشتی آن را از «آیینهای جشن تیرگان» دانسته و به عموم «ایرانیان» منسوب کرده است.
برخی رسانهها نیز در توضیح این دستبندها نوشتهاند که دستبند تیروباد را از ۷ نخ در ۷ رنگ و با ۷ گره به نشانه رنگینکمان میبافند و در روز جشن تیرگان (۱۳تیرماه) به دست میکنند و روز ۲۲ تیرماه (بادروز) به باد میسپارند و ظاهرا این دستبندها نمادی از تیر یا مچبند آرش کمانگیر است که به یاری باد مرز ایران و توران را مشخص کرد و ۷ رنگ آن نشانه رنگهای رنگینکمان پس از باران است!
با این حال با بررسیهای انجام شده از سوی نگارنده، در هیچ کدام از متون یا گزارشهای مردمنگاری دست اول در چند دهه گذشته، اشارهای به چنین باور یا سنتی نشده است.
برای روشن شدن موضوع، مساله را با دوست گرامی موبد کورش نیکنام درمیان گذاشتم و سابقه این دستبندها را پرسیدم.
موبد نیکنام در پاسخ نوشتند که سابقه معرفی این دستبندها به سال ۱۳۷۴ و خاطرات شفاهی که از برخی خانوادههای اعیانی زرتشتی شنیدهاند، بازمیگردد. سخن موبد نیکنام چنین است:
« درود دکتر. نخ تیروباد را چند نسل که به ۳۰۰ سال میرسد در برخی خانوادهها به یاد دارند و بیشتر ارباب و پولدارها تهیه و استفاده میکردند. پس از انقلاب و از سال۷۴ که با پرسش از بسیاری خانوادهها این موضوع را در کتاب «از نوروز تا نوروز» بیان کردم بسیاری علاقهمند شدند تا دوباره همگانی کنند
از جمله همسر من بسیاری از این بند را بافت و هرسال به دست دوستان و خویشان بست. در کنگره هشتم که لندن بودیم، این را علنی کردیم و شرکتکنندگان نیز با آن آشنا شدند و
اکنون فراگیر شده است. هفت رنگ رنگین کمان به امید بارندگی و تشکیل این کمان در آسمان. به یاد تیر آرش که در روز تیر از کمان رهاشده و به یاری ایزد باد تا روز باد به حرکت درآمده و مرز ایران و توران را تعیین کرده است.»
دکتر نیکنام در کتاب «یادگار دیرین، ۱۳۹۴، ص ۱۶۱» مینویسد که این دستبند را در کرمان و بم، «نخ تیرو» میگویند.
چنانکه از توضیحات دکتر نیکنام دریافت میشود، این دستبند در بین برخی طبقات اجتماعی زرتشتیان کرمان متداول بوده که پس از مصاحبه شفاهی با برخی مردم محلی از سال ۱۳۷۴ به همت دکتر نیکنام و همسر گرامی بازآفرینی و معرفی شده است.
به هر روی، چه دستبند تیروباد را پدیدهای نوظهور بنامیم و یا به استناد مردمنگاریهای دکتر نیکنام برخاسته از فلکلور زرتشتیان کرمان بدانیم، از دیدگاه نگارنده، دستبند نمادین تیروباد میتواند بر زیباییهای جشن تیرگان بیافزاید.
@shahinsepanta
🌿 چهل و هشتمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر با خوانش شاهنامه فردوسی، بازخوانی کتاب ایرانشناسی دکتر زاگرس زند و گزیدهخوانی کتاب جامعهشناسی نخبهکشی برگزار شد.
@shahinsepanta
@shahinsepanta
🌿 در چهل و نهمین نشست گروه فرهنگی ایرانشهر به خوانش شاهنامه فردوسی پرداختیم. مهمان ویژه این نشست سرکار خانم راحله یوسفیان، باستانشناس، بودند که در ادامه گزارشی از کاوشهای باستانشناسی در منطقه فریدن ارائه کردند.
📸 ۲۴ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta
📸 ۲۴ تیرماه ۱۴۰۳
@shahinsepanta