Shahin Najafi
142K subscribers
722 photos
361 videos
61 files
868 links
The Official Telegram Channel of Shahin Najafi
Download Telegram
🙏 🌵
https://youtu.be/kffpyxE1vQQ بَزيْنْ هَهْ گوساله تَرَه گاوَ بهِْ/ هر سگ و ناسگ تَرَهْ قصابه بِهْ
Forwarded from RadioFaryad
کرانه های درد من عمیق تلخ قصّه هاست
#shahinnajafi #Blue
طراح: امیرحسین رضاییان
↪️ @RadioFaryad
تبريك زياد 💐
‏نام مجموعه جديد انتخاب شد. اين آلبوم موسيقى‌‌محور در سبك "جَزْ" و حاوى پنج قطعه‌‌ جديد و يك قطعه‌‌ قديمى‌‌ مى‌‌باشد.
#گيلكى #جز
Forwarded from Iranwire
🆔@Farsi_Iranwire
فرم‌های فهم و فهم ما از فرم‌‌‌ها
گفت‌وگو با شاهین نجفی
محمد تنگستانی
بخش دوم
یعنی ما همچنان با یک هنرمند معترض رودررو هستیم که از این به بعد به دنبال انقلابی عقلانی در تنظیم، ساخت و نحوه عرضه آثارش است؟
_«همچنان» جذاب نیست. تداوم در تغییر و تجربه است و من قرار نیست که خودم را تکرار کنم. وقتی موسیقی اعتراضی و یا زیرزمینی را استفاده می‌کنیم، باز هم عطف به ماسبق است. یعنی ما را باز به گذشته معطوف می‌کند. بخشی از آن اعتراض دفرماتسیون در اثر بود که زیر سایه جنجال‌های اجتماعی و سیاسی نادیده گرفته می‌شد و به همین دلیل بازهم بیش از پیش باید به خود موسیقی بپردازم.
شاید بهتر است اسمش را بگذاریم «فرم رادیکال در موسیقی» که البته یک پشتوانه عظیم تجربی و نظری در هنر غرب دارد و من به سهم خودم تلاش می‌کنم بخشی از این روایت را با زبان خودم به مخاطب عرضه کنم. اما من نه ادعای انقلاب در هنر دارم و نه به انقلابی در هنر امروز بارور دارم. بحث من تکامل است.


وقتی هنرمندی فرمی جدید را به مخاطب عرضه می‌کند، قبل از آن باید آلفبا و نحوه ارتباط و درک آن فرم را آموزش داده باشد. این الفبا و مجرای ارتباطی جدید چه چیزهایی هستند؟
ـ ما وقتی می‌گوییم مخاطب، در آن خطاب کردن یک تقلیل‌گرایی وجود دارد. باید ببینیم چه نوع مخاطبی مد نظر ماست. طبیعی است یک بخش از مخاطب‌هایم، من را از سال ۲۰۰۸ با یک سری از کارهایی که برای آن دوره مناسب و جالب بود، شناخته‌اند و در همان تعریف از موسیقی من باقی مانده‌اند، مخاطب باید به روز باشد. بخشی از کار من در خلق آثار قطعا با هدف آموزش به مخاطب خواهد بود. قرار نیست کارهایی که دیگران یا خودم در گذشته انجام داده‌ام را تکرار کنم. این کار در هنر مثل این می‌ماند که فردی یک لقمه غذا را می‌جود و بعد همان لقمه جویده شده را به دیگری می‌دهد و این کار هی تکرار می‌شود. تکرار‌ اگر در راستای «تفکر رو به آینده» نباشد، دریچه جدیدی نمی‌آفریند. ما باید ببینیم چه تجربه‌هایی می‌تواند سبب پرش و جهش موسیقی‌مان شود. کسانی مثل «مرتضی حنانه» و «نادر مشایخی» و آقای « احمد پژمان» و …. طی چند دهه گذشته به ما هنری که در مسیر تکامل باشد را آموختند.
ادامه گفتگو را در بلاگ #محمدتنگستانی بخوانید:👇👇
https://iranwire.com/fa/blogs/838/23804
ایران وایر را در تلگرام دنبال کنید:👇👇
https://t.me/Farsi_Iranwire
‏اى شبِ آشفته برو، وى غمِ ناگفته برو
‏اى خردِ خفته برو، دولتِ بيدار بيا
‏اى دلِ آواره بيا، وى جگرِ پاره بيا
‏ور رهِ در بسته بود از رهِ ديوار بيا

‏"جلال‌‌الدين محمد بلخى"
‏چه جاى تعجب است وقتى "ترانه‌‌فروشِ سريال‌‌هاى ماه رمضانِ صدا وسيما" با لكنت و فلاكت، لمپنيسم و آنارشيسم هنرى را هم‌‌معنا بداند!
او آنقدر شجاع است كه آدم مى‌‌ترسد!
هر سال از آلمان به ايران مى‌‌رود تا ياد والدين سلاخى‌‌شده‌‌اش در قتل‌‌هاى زنجيره‌‌اى را زنده نگه دارد. شايد بزودى زندانى شود! او هر سال "تكرار مى‌‌كند" كه كوتاه نمى‌‌آيد! او بسيار ⁧ #زن ⁩ است.
#دو_ساعت_سکوت
http://parastou-forouhar.de/blog/
Forwarded from HoomanAzizi
برای پاره های تنم و مصیبت دیدگان زلزله ی اخیر...

تشنج مرگ است امتحان كرمانشاه
که حجم درد بریده زبان كرمانشاه
و سر به زانوي نوميدي آفتاب گريست
به اين مصيبت و داغ گران كرمانشاه
به هر سر گذري خيره اي به آواري
كه برد هستي و پير و جوان كرمانشاه
كه زد و زلزله لرزاند زانواش و شكست
به زير ضربه ي آن استخوان كرمانشاه
و قصرشيرين و نخل هاي جنگ زده
شکسته، زخمی و در آستان کرمانشاه
و کُرد خسته به خاک غرور می نگرد
و به سیاهی شب، آسمان کرمانشاه
و مویه های زن و جستجوی پاره ی تن
و تازیانه ی سرما به جان کرمانشاه
بلرز سهم ات از این خاک بیش ازاین ها نیست
که فقر، مرگ، ستم... داستان کرمانشاه...

نوامبر ۲۰۱۷

https://t.me/azizihooman
هديه‌‌اى كه جانم را گرفت!
پيش از انتشار قطعه‌‌ى آبى با رفيقم افشين ناغونى درباره‌‌ى رنگ‌‌ها و شكل‌‌هاى آثار قرون ابتدايى مسيحيت گفتگو كردم و چند روز بعد برايم تصاوير يك طرح اوليه را فرستاد و هيچ نگفت و امروز مرا با پايان اين شاهكار غافلگير كرد. قرن‌‌ها در برابر چشمانم رژه مى‌‌روند. نام اين اثر"آبى"‌‌ست. آخرالزمانى‌‌ است، سهلِ ممتنع است. به همان اندازه خشن و زيبا؛ مگرنه اينكه "پايان"زيباترين آغاز است؟