دکتر رنانی، یکی از منصفترین، موجهترین و باسوادترین اساتید:
👈 اذان بهوقت دروغ
چوپان دروغگو فقط اعتبار خودش را زایل میکند؛ اما «اذان بهوقت دروغ»، هم اعتبار مؤذن را میزداید و هم عبادت مومنان را ضایع میکند.
در آبان و آذر امسال جلساتی با برخی استادان دانشگاه داشتیم؛ بعداز آنکه که رئيس یک قوه در بوق کرده بود که بیایید گفتوگو کنیم و مقامی دیگر هم گفته بود دولت و جامعه مثل پدر و مادرند که در اختلافات باید بنشینند و با هم گفتوگو کنند. برخی از ما دانشگاهیان خوشباور هم دور هم جمعشدیم تا ببینیم آیا میتوانیم زمینهها و مسائل گفتوگوپذیر بین دانشجویان معترض و مقامات را پیدا کنیم؟ من و برخی از همکاران در چند کلاس در دو دانشگاه اصفهان و رازی کرمانشاه شرکت کردیم و برخی نیز به صورت انفرادی با دانشجویان دانشگاههای مختلف گفتوگو کردیم.
در این دیدارها هرچه ما با دانشجویان درباره گفتوگو سخن میگفتیم آنان میگفتند گفتوگو با چه کسی؟ با کسی که خِفت ما را گرفته است و باتون بر سر ما میکوبد و به جرم عکس گرفتن، با تفنگ ساچمهای چشمهامان را کور میکند؟ میگفتند تو به ما نشان بده که اصلاً حکومت ذرهای اهل گفتوگو است و قصد گفتوگو دارد! میگفتند گفتوگوی حکومت با افراد که معنی ندارد، حکومت باید با نهادهای اجتماعی، به عنوان نمایندگان جامعه، گفتوگو کند؛ به ما بگو این حکومت کدام نهاد مدنی و اجتماعی را باقی گذاشته و حرمت نهاده است تا اکنون با آن گفتوگو کند؟
میگفتند اگر ما اکنون کوتاه بیاییم و آنان بر اوضاع مسلط شوند خِرخِره ما را خواهند جوید. از آنها اصرار بود و از ما انکار. میگفتیم نه، حکومت با این اعتراضات متوجه عمق نارضایتی و خشم جامعه شده است و اکنون که در وسط دهها بحران اقتصادی و سیاسی گرفتار است دیگر نه توان و نه جرأت آن را دارد که بخواهد از نو سربهسر جامعه بگذارد. این اعتراضات، حکومت را سرعقل آورده است.
اکنون میبینم دانشجویان درست میگفتند؛ حاکمان همین که احساس کردند بر اوضاع مسلط شدهاند رجزخوانی و اتهام و تحقیر و تهدید و خشم و انتقام را آغاز کردهاند. من انتظار داشتم پس از تسلط بر اوضاع، ترس روانشناختی اولیهشان به ترس عقلانی تبدیل شود و درپی گفتوگو و راهحل بلندمدت باشند. در ترس روانشناختی، شما «واکنش» نشان میدهید؛ اما در ترس عقلانی، شما درپی پاسخ مناسب یا «راهحل» میگردید. اما اکنون نه تنها در نظام تدبیر، ترس عقلانی پدیدار نشده است، بلکه تازه خشونت ایدئولوژیک را آغاز کرده است. خشونت روانشناختی با پایان ترس، پایان مییابد؛ اما خشونت ایدئولوژیک تازه پس از پایان ترس، آغاز میشود.
درواقع اکنون متوجه شدهایم که نظام میخواهد دقیقاً تجربه پس از اعتراضات ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را تکرار کند. ظاهراً ظرفیت «عقلانیت سازمانی» در سیستم، دیگر بیش از این نیست و فهم دقیقی از تفاوت اعتراضات آن سالها با اعتراضات امسال ندارد. کمترین تفاوتش این است که این اعتراضات از سوی نسلی است که عقبهاش تا دبستانها ادامه دارد.
بنابراین اکنون از دانشجویان پوزش میخواهم و اعتراف میکنم که فهم عینی و مبتنی بر عقلِسلیم آنان از فهم تحلیلی و آکادمیک من عمیقتر و دقیقتر بوده است. راستش در آن جلسات من از عمق روشنبینی و دقتنظر و جسارت دانشجویان حیرت کردم و به همکارانم گزارش دادم که مشکل از ماست، ما باید برویم و خودمان را با فهم این نسل هماهنگ کنیم نه برعکس. این باید درسی شده باشد برای امثال من که در نوبتی دیگر که حضرات در تنگنای خیزشی دیگر قرار خواهند گرفت و از جامعه درخواست گفتوگو خواهند کرد، خوشخیالانی چون من طرف جامعه را رها نکنند و دم از گفتوگو نزنند، با این گمان که در این ساختار، عقلانیتی هست و با آن میتوان گفتوگو کرد یا به آن اعتماد کرد.
اکنون به حاکمان میگویم، حواستان هست که از اعتراضات ۹۶ و ۹۸ تاکنون نتوانستهاید هیچ تحول مثبتی در کشور ایجاد کنید و هیچ افقی بگشایید و هیچ امیدی بیافرینید؟ از آن زمان تاکنون هیچ بحرانی حل نشده بلکه تعداد و شدت آنها بیشتر شده است. تازه در این چند سال بیشتر نقاط قوت و فرصتهای خویش را هم، در داخل و خارج ضایع کردهاید. پس چرا فکر میکنید حالا که دوباره بر اوضاع مسلط شدهاید کار تمام است و حکومتتان بردوام؟ چاههای نفتتان پر شده؟ درآمدتان بیشتر شده؟ مشروعیت دینیتان بالاتر رفته؟ جمعیت دلبستهتان انبوهتر شده؟ سرمایه اجتماعیتان بهبود یافته؟ فرصتهایتان در داخل و خارج فراوانتر شده؟ تحریمها کاهش یافته؟ مقاماتتان جوانتر و کارآمدتر شده اند؟ نخبگان مهاجرت کردهتان بازگشتهاند؟ فرار سرمایه کاهش یافته است؟ نکند گمان کنید چین یا روسیه کاری برای شما خواهند کرد؟ چین در بازی جهانی جدید، شما را...
ادامه متن را در پیوند زیر بخوانید:
http://renani.net/index.php/texts/notes/897-2023-01-13-12-28-08
👈 اذان بهوقت دروغ
چوپان دروغگو فقط اعتبار خودش را زایل میکند؛ اما «اذان بهوقت دروغ»، هم اعتبار مؤذن را میزداید و هم عبادت مومنان را ضایع میکند.
در آبان و آذر امسال جلساتی با برخی استادان دانشگاه داشتیم؛ بعداز آنکه که رئيس یک قوه در بوق کرده بود که بیایید گفتوگو کنیم و مقامی دیگر هم گفته بود دولت و جامعه مثل پدر و مادرند که در اختلافات باید بنشینند و با هم گفتوگو کنند. برخی از ما دانشگاهیان خوشباور هم دور هم جمعشدیم تا ببینیم آیا میتوانیم زمینهها و مسائل گفتوگوپذیر بین دانشجویان معترض و مقامات را پیدا کنیم؟ من و برخی از همکاران در چند کلاس در دو دانشگاه اصفهان و رازی کرمانشاه شرکت کردیم و برخی نیز به صورت انفرادی با دانشجویان دانشگاههای مختلف گفتوگو کردیم.
در این دیدارها هرچه ما با دانشجویان درباره گفتوگو سخن میگفتیم آنان میگفتند گفتوگو با چه کسی؟ با کسی که خِفت ما را گرفته است و باتون بر سر ما میکوبد و به جرم عکس گرفتن، با تفنگ ساچمهای چشمهامان را کور میکند؟ میگفتند تو به ما نشان بده که اصلاً حکومت ذرهای اهل گفتوگو است و قصد گفتوگو دارد! میگفتند گفتوگوی حکومت با افراد که معنی ندارد، حکومت باید با نهادهای اجتماعی، به عنوان نمایندگان جامعه، گفتوگو کند؛ به ما بگو این حکومت کدام نهاد مدنی و اجتماعی را باقی گذاشته و حرمت نهاده است تا اکنون با آن گفتوگو کند؟
میگفتند اگر ما اکنون کوتاه بیاییم و آنان بر اوضاع مسلط شوند خِرخِره ما را خواهند جوید. از آنها اصرار بود و از ما انکار. میگفتیم نه، حکومت با این اعتراضات متوجه عمق نارضایتی و خشم جامعه شده است و اکنون که در وسط دهها بحران اقتصادی و سیاسی گرفتار است دیگر نه توان و نه جرأت آن را دارد که بخواهد از نو سربهسر جامعه بگذارد. این اعتراضات، حکومت را سرعقل آورده است.
اکنون میبینم دانشجویان درست میگفتند؛ حاکمان همین که احساس کردند بر اوضاع مسلط شدهاند رجزخوانی و اتهام و تحقیر و تهدید و خشم و انتقام را آغاز کردهاند. من انتظار داشتم پس از تسلط بر اوضاع، ترس روانشناختی اولیهشان به ترس عقلانی تبدیل شود و درپی گفتوگو و راهحل بلندمدت باشند. در ترس روانشناختی، شما «واکنش» نشان میدهید؛ اما در ترس عقلانی، شما درپی پاسخ مناسب یا «راهحل» میگردید. اما اکنون نه تنها در نظام تدبیر، ترس عقلانی پدیدار نشده است، بلکه تازه خشونت ایدئولوژیک را آغاز کرده است. خشونت روانشناختی با پایان ترس، پایان مییابد؛ اما خشونت ایدئولوژیک تازه پس از پایان ترس، آغاز میشود.
درواقع اکنون متوجه شدهایم که نظام میخواهد دقیقاً تجربه پس از اعتراضات ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ را تکرار کند. ظاهراً ظرفیت «عقلانیت سازمانی» در سیستم، دیگر بیش از این نیست و فهم دقیقی از تفاوت اعتراضات آن سالها با اعتراضات امسال ندارد. کمترین تفاوتش این است که این اعتراضات از سوی نسلی است که عقبهاش تا دبستانها ادامه دارد.
بنابراین اکنون از دانشجویان پوزش میخواهم و اعتراف میکنم که فهم عینی و مبتنی بر عقلِسلیم آنان از فهم تحلیلی و آکادمیک من عمیقتر و دقیقتر بوده است. راستش در آن جلسات من از عمق روشنبینی و دقتنظر و جسارت دانشجویان حیرت کردم و به همکارانم گزارش دادم که مشکل از ماست، ما باید برویم و خودمان را با فهم این نسل هماهنگ کنیم نه برعکس. این باید درسی شده باشد برای امثال من که در نوبتی دیگر که حضرات در تنگنای خیزشی دیگر قرار خواهند گرفت و از جامعه درخواست گفتوگو خواهند کرد، خوشخیالانی چون من طرف جامعه را رها نکنند و دم از گفتوگو نزنند، با این گمان که در این ساختار، عقلانیتی هست و با آن میتوان گفتوگو کرد یا به آن اعتماد کرد.
اکنون به حاکمان میگویم، حواستان هست که از اعتراضات ۹۶ و ۹۸ تاکنون نتوانستهاید هیچ تحول مثبتی در کشور ایجاد کنید و هیچ افقی بگشایید و هیچ امیدی بیافرینید؟ از آن زمان تاکنون هیچ بحرانی حل نشده بلکه تعداد و شدت آنها بیشتر شده است. تازه در این چند سال بیشتر نقاط قوت و فرصتهای خویش را هم، در داخل و خارج ضایع کردهاید. پس چرا فکر میکنید حالا که دوباره بر اوضاع مسلط شدهاید کار تمام است و حکومتتان بردوام؟ چاههای نفتتان پر شده؟ درآمدتان بیشتر شده؟ مشروعیت دینیتان بالاتر رفته؟ جمعیت دلبستهتان انبوهتر شده؟ سرمایه اجتماعیتان بهبود یافته؟ فرصتهایتان در داخل و خارج فراوانتر شده؟ تحریمها کاهش یافته؟ مقاماتتان جوانتر و کارآمدتر شده اند؟ نخبگان مهاجرت کردهتان بازگشتهاند؟ فرار سرمایه کاهش یافته است؟ نکند گمان کنید چین یا روسیه کاری برای شما خواهند کرد؟ چین در بازی جهانی جدید، شما را...
ادامه متن را در پیوند زیر بخوانید:
http://renani.net/index.php/texts/notes/897-2023-01-13-12-28-08
بحران #وکالت بهترین فرصت برای #رضا_پهلوی است که از طرف جامعه محک بخوره و خودشو بتونه ثابت کنه و نشون بده واقعه چند مرده حلاجه.
اگه از اینفرصت نتونه استفاده کنه و مخالفانش را نتونه قانع کنه و نتونه به اتحاد کمک کنه، هم در نقش پادشاه بالقوه و هم در نقش فعال سیاسی شکست خورده.
اگه از اینفرصت نتونه استفاده کنه و مخالفانش را نتونه قانع کنه و نتونه به اتحاد کمک کنه، هم در نقش پادشاه بالقوه و هم در نقش فعال سیاسی شکست خورده.
Forwarded from Mypersia | ايران من
🌀دعوت میرحسین موسوی به قانون اساسی جدید "برای نجات ایران"
▫️«اجرای بدون تنازل قانون اساسی»، به عنوان شعاری که سیزده سال پیش بدان امید میرفت، دیگر کارساز نیست.
▫️ایران و ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادیناند، که خطوط اصلیاش را جنبش پاک «زن، زندگی، آزادی» ترسیم میکند. این سه کلمه بذرهای آینده روشناند؛ آیندهای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض. اینها سه واژهاند که با خود تاریخی از تکاپو و تفکر و مبارزه و آرزو حمل میکنند؛ و در میانشان «زن» از همه امیدبخشتر است، زیرا در بین ما سعادت و خیر عمومی به دست نمیآید و مبارزات بزرگ اجتماعی به پیروزی نمیرسند مگر با حضور زنان و مردان در کنار هم. و هیچ مبارزهای نیست که با این شرط به پیروزی نرسد.
▫️ماوای اقتدار مردماند. اقتدار در سلاح و سرکوب نیست، بلکه در همراهی ملت است، همان ملتی که اگر نگاهش متوجه و علاقمند به نظمی جدید باشد ساختار پیشین، بخواهد یا نخواهد فرو میریزد.
▫️همان حقی که شالوده انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ و قانون اساسی فعلی قرار گرفت برای نسلهای بعدی نیز محرز است، تا اگر تصمیم پیشینیان منجر به گرههای کور در زندگی جامعه شد، یا ابزار سوء استفاده قدرتطلبان بود، بتوانند جهت عبور از بحرانها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردمسالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساساً تازه شوند؛ میثاقی که پیشنویس آن از سوی نمایندگان منتخب مردم، از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی تهیه شود و در یک همهپرسی آزاد به تأیید ملت برسد.
▫️رفع ابهامات این پیشنهاد نیاز به تأمل و همکاری دارد؛ برای نجات ایران، آن مادری که از او طفلی به نام شادی گم شده است، با چشمهای روشن براق، با گیسویی بلند به بالای آرزو. هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر. این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
▫️«اجرای بدون تنازل قانون اساسی»، به عنوان شعاری که سیزده سال پیش بدان امید میرفت، دیگر کارساز نیست.
▫️ایران و ایرانیان نیازمند و مهیای تحولی بنیادیناند، که خطوط اصلیاش را جنبش پاک «زن، زندگی، آزادی» ترسیم میکند. این سه کلمه بذرهای آینده روشناند؛ آیندهای پیراسته از ظلم و فقر و تحقیر و تبعیض. اینها سه واژهاند که با خود تاریخی از تکاپو و تفکر و مبارزه و آرزو حمل میکنند؛ و در میانشان «زن» از همه امیدبخشتر است، زیرا در بین ما سعادت و خیر عمومی به دست نمیآید و مبارزات بزرگ اجتماعی به پیروزی نمیرسند مگر با حضور زنان و مردان در کنار هم. و هیچ مبارزهای نیست که با این شرط به پیروزی نرسد.
▫️ماوای اقتدار مردماند. اقتدار در سلاح و سرکوب نیست، بلکه در همراهی ملت است، همان ملتی که اگر نگاهش متوجه و علاقمند به نظمی جدید باشد ساختار پیشین، بخواهد یا نخواهد فرو میریزد.
▫️همان حقی که شالوده انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ و قانون اساسی فعلی قرار گرفت برای نسلهای بعدی نیز محرز است، تا اگر تصمیم پیشینیان منجر به گرههای کور در زندگی جامعه شد، یا ابزار سوء استفاده قدرتطلبان بود، بتوانند جهت عبور از بحرانها و گشودن مسیر به سمت آزادی، عدالت، مردمسالاری و توسعه دست به تجدیدنظرهای اساسی بزنند و به منظور حفظ امنیت عمومی و پیشگیری از خشونت خواستار تغییر نظم موجود یا تدوین میثاقی اساساً تازه شوند؛ میثاقی که پیشنویس آن از سوی نمایندگان منتخب مردم، از هر قومیتی و با هر گرایش سیاسی و عقیدتی تهیه شود و در یک همهپرسی آزاد به تأیید ملت برسد.
▫️رفع ابهامات این پیشنهاد نیاز به تأمل و همکاری دارد؛ برای نجات ایران، آن مادری که از او طفلی به نام شادی گم شده است، با چشمهای روشن براق، با گیسویی بلند به بالای آرزو. هر کس از او نشانی دارد ما را کند خبر. این هم نشان ما: یک سو خلیج فارس، سوی دگر خزر.
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
نظر من بزرگترین اشتباه شاهان #پهلوی آسان گرفتن تقابل سنت و مدرنیته بود.
هم رضاشاه و هم محمدرضا شاه پهلوی قدرت و نفوذ سنت که بخش بزرگی از آن مذهب بود را در فرهنگِ جامعهی روستایی و بخش بزرگی از جامعهی شهری #ایران دستکم گرفتند.
فکر میکردند مدرنیته در آن فرصت زمانی کوتاه آنقدر جاذبه و اثر خواهد داشت که به راحتی بر تفکر سنتی و باورها و عادتهای قرن در قرن جامعه اثر میکند.
اما محاسبات یا روششان اشتباه بود و دیدیم که برای بسیاری جاذبه نه اما دافعه داشت.
یکی از مهمترین سؤالهای ما این است که امروز از این روایت تاریخی چه درسی گرفته ایم؟ این باید یکی از سؤالهای تک تک ما برای فردای ایران باشه.
هم رضاشاه و هم محمدرضا شاه پهلوی قدرت و نفوذ سنت که بخش بزرگی از آن مذهب بود را در فرهنگِ جامعهی روستایی و بخش بزرگی از جامعهی شهری #ایران دستکم گرفتند.
فکر میکردند مدرنیته در آن فرصت زمانی کوتاه آنقدر جاذبه و اثر خواهد داشت که به راحتی بر تفکر سنتی و باورها و عادتهای قرن در قرن جامعه اثر میکند.
اما محاسبات یا روششان اشتباه بود و دیدیم که برای بسیاری جاذبه نه اما دافعه داشت.
یکی از مهمترین سؤالهای ما این است که امروز از این روایت تاریخی چه درسی گرفته ایم؟ این باید یکی از سؤالهای تک تک ما برای فردای ایران باشه.
کمتر از نیم ساعت پیش دولت کانادا اعلام کرد که برای حمایت از مردم ایران (و درواقع حمایت از برنامه های مهاجر پذیری خودشون هم) مجوز کار آزاد برای توریستهای ایرانی معرفی می کند و روند اقامت را ساده تر می کند.
دولت فدرال در حال اجرای اقدامات موقت ویژه ای است تا اقامت ایرانیان در کانادا را آسان تر کند.
برای ایرانیانی که از قبل بطور توریستی یا تحصیلی در کانادا هستند، یک مسیر مجوز کار باز نیز معرفی خواهد شد که راحتتر به اقامت دایمی منجر شود.
همچنین دولت کانادا برای اتباع کانادایی و مقیم دائمی که در ایران هستند و مایلند به کانادا برگردند، و برای کسانی که میخوان در کانادا بمونند، هزینه گذرنامه، مدارک سفر اقامت دائم و گواهی شهروندی را لغو خواهد کرد.
دولت فدرال در حال اجرای اقدامات موقت ویژه ای است تا اقامت ایرانیان در کانادا را آسان تر کند.
برای ایرانیانی که از قبل بطور توریستی یا تحصیلی در کانادا هستند، یک مسیر مجوز کار باز نیز معرفی خواهد شد که راحتتر به اقامت دایمی منجر شود.
همچنین دولت کانادا برای اتباع کانادایی و مقیم دائمی که در ایران هستند و مایلند به کانادا برگردند، و برای کسانی که میخوان در کانادا بمونند، هزینه گذرنامه، مدارک سفر اقامت دائم و گواهی شهروندی را لغو خواهد کرد.
پیشنهاد میکنم متن کامل را در وبلاگم شبنویس بخونید که لینکش را پایین گذاشتم.
یکی از نقطه عطفها در تغییر و تکامل حیات بشری آموختن چگونگی کنترل آتش بود. اتفاقی که محدودیتها و مرزهای توانایی انسان را نسبت به سایر جانداران بشدت جابجا کرد و باعث شد انسان از ظرفیت بیولوژیکی خود عبور کنه و باعث تحول (بخوانید تخریب) اکوسیستم موجود در زمین بشه.
نقطهء عطف دوم در تاریخ حیات انسان به نظرم امروز با انقلاب در تکنولوژی هوش مصنوعی شکل گرفته. اتفاقی که نه تنها باعث تغییر در بسیاری از معانی و مفاهیم امروزی میشه، بلکه باعث از بین رفتن بسیاری دیگر از محدودیتها و چالشهای انسان امروزی میشه. خیلی از شغلها به زودی (کمتر از ۵ سال آینده) از بین میره یا تغییرات کلیدی میکنه.
این نقطه عطف تاریخی اما پتانسیل این را هم داره که انسان را وارد روند و مسیری رو به نابودی زیست بیولوژیک خودش کنه.
پینوشت۱:
من تقریبا روزانه از چت.جی.پی.تی برای کارهای مختلف استفاده میکنم. متن بالا را بهش دادم و گفتم این متن را نقد کن که میتونید نقد کامل هوش مصنوعی به این استاتوس بالایی را در شبنویس بخوندی.
بخشی از نقد: در پایان، نویسنده به این نکته اشاره میکند که انقلاب در تکنولوژی هوش مصنوعی پتانسیل دارد که انسان را به سوی نابودی زیست بیولوژیک خودش کشاند. این نظر صحیح است، زیرا اگر انسانها بتوانند هوش مصنوعی را به اندازه کافی پیشرفت دهند، ممکن است بتوانند زندگی خود را بهبود بخشند و مشکلات را حل کنند. اما با توجه به تاریخچه انسان، ما همیشه در برابر چالشهای جدیدی قرار داشتهایم و با هر گام پیشرفتی که میگیریم، مشکلات جدیدی پدیدار میشود. به همین دلیل، باید با احتیاط به پیشرفتهای تکنولوژی هوش مصنوعی نگاه کرد و به شیوهای از همکاری با هوش مصنوعی که به نفع همه افراد باشد، روی آورد. در غیر این صورت، هوش مصنوعی میتواند به یک ابزار برای تشدید نابرابری و ایجاد مشکلات جدید تبدیل شود.
پینوشت۲:
شما هم احتمالا با تکنولوژی چت.جی.پی.تی آشنا شدید اما اگر تا الان حتی اسمش را هم نشنیدید، متاسفانه شما در خطر عقب افتادن از تغییرات سریع ماهها و سالهای پیش رو هستید و باید تا دیر نشده خودتون را با این تحولات آشنا کنید.
https://shabnevis.com/2023/03/19/ai-milestone/
یکی از نقطه عطفها در تغییر و تکامل حیات بشری آموختن چگونگی کنترل آتش بود. اتفاقی که محدودیتها و مرزهای توانایی انسان را نسبت به سایر جانداران بشدت جابجا کرد و باعث شد انسان از ظرفیت بیولوژیکی خود عبور کنه و باعث تحول (بخوانید تخریب) اکوسیستم موجود در زمین بشه.
نقطهء عطف دوم در تاریخ حیات انسان به نظرم امروز با انقلاب در تکنولوژی هوش مصنوعی شکل گرفته. اتفاقی که نه تنها باعث تغییر در بسیاری از معانی و مفاهیم امروزی میشه، بلکه باعث از بین رفتن بسیاری دیگر از محدودیتها و چالشهای انسان امروزی میشه. خیلی از شغلها به زودی (کمتر از ۵ سال آینده) از بین میره یا تغییرات کلیدی میکنه.
این نقطه عطف تاریخی اما پتانسیل این را هم داره که انسان را وارد روند و مسیری رو به نابودی زیست بیولوژیک خودش کنه.
پینوشت۱:
من تقریبا روزانه از چت.جی.پی.تی برای کارهای مختلف استفاده میکنم. متن بالا را بهش دادم و گفتم این متن را نقد کن که میتونید نقد کامل هوش مصنوعی به این استاتوس بالایی را در شبنویس بخوندی.
بخشی از نقد: در پایان، نویسنده به این نکته اشاره میکند که انقلاب در تکنولوژی هوش مصنوعی پتانسیل دارد که انسان را به سوی نابودی زیست بیولوژیک خودش کشاند. این نظر صحیح است، زیرا اگر انسانها بتوانند هوش مصنوعی را به اندازه کافی پیشرفت دهند، ممکن است بتوانند زندگی خود را بهبود بخشند و مشکلات را حل کنند. اما با توجه به تاریخچه انسان، ما همیشه در برابر چالشهای جدیدی قرار داشتهایم و با هر گام پیشرفتی که میگیریم، مشکلات جدیدی پدیدار میشود. به همین دلیل، باید با احتیاط به پیشرفتهای تکنولوژی هوش مصنوعی نگاه کرد و به شیوهای از همکاری با هوش مصنوعی که به نفع همه افراد باشد، روی آورد. در غیر این صورت، هوش مصنوعی میتواند به یک ابزار برای تشدید نابرابری و ایجاد مشکلات جدید تبدیل شود.
پینوشت۲:
شما هم احتمالا با تکنولوژی چت.جی.پی.تی آشنا شدید اما اگر تا الان حتی اسمش را هم نشنیدید، متاسفانه شما در خطر عقب افتادن از تغییرات سریع ماهها و سالهای پیش رو هستید و باید تا دیر نشده خودتون را با این تحولات آشنا کنید.
https://shabnevis.com/2023/03/19/ai-milestone/
شبنویس
نقطه عطفی دیگر – هوش مصنوعی
یکی از نقطه عطفها در تغییر و تکامل حیات بشری، آموختن چگونگی کنترل آتش بود. اتفاقی که محدودیتها و مرزهای توانایی انسان را نسبت به سایر جانداران بشدت جابجا کرد و باعث شد انسان از ظرفیت بیولوژیکی خود …
Forwarded from Mypersia | ايران من
🌀اگر میخواهید ایرانی باقی بمانید از شعله امید در سینههای خود محافظت کنید، زیرا امید بذر هویت ماست
▫️بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز درمیآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
▫️بذری که با نخستین باران شروع به روییدن میکند و جان هرکسی را که هنوز ایرانی باقیمانده است، در هر کجای جهان که بیتوته کرده باشد به اهتزاز درمیآورد، تا از نو خود را در سرنوشت این خاک شریک بداند
@mypersia24 | ایران من
Instagram | Twitter
سکوت دربرابر تبعیض: شباهتهای رفتاری در جمهوری اسلامی و آلمان نازی
شباهتهایی که بین رفتار جمهوری اسلامی ایران و رژیمهای فاشیستی و آپارتایدی مانند آلمان نازی وجود دارد، چشمگیر است. یکی از روشهایی که نازیها یهودیان را سرکوب و کنترل میکردند، لغو شهروندی آنها و ممنوعیت ازدواج با یهودیان بر اساس قوانین نورمبرگ بود. یا به عنوان مثال، یهودیان از کسب و کارها منع شده بودند، املاک و اموال آنها ضبط میشد، خدمات اجتماعی و حمل و نقل عمومی به یهودیان ممنوع شده بود و به تدریج، حتی حق تحصیل و کار نیز از آنها گرفته شد و همه اینها پیش از وقوع فاجعه جنگ جهانی دوم بود.
با وجود اینکه در همان زمان هم گروهی از آلمانیها، بخصوص قشر دانشجو، علیه سیاستهای رژیم وقت به مخالفت و اعتراض پرداختند، با این حال اغلب آلمانیها یا سکوت کرده بودند (به دلایلی از جمله ترس، وضعیت مالی، تاثیر تبلیغات و پروپاگاندا و ناآگاهی از واقعیت) یا موافق سیاستهای ضد یهودی بودند.
کسانی که از این سیاستها حمایت میکردند دلایل مختلفی داشتند از جمله باورداشتند که هویت ملی، دینی و فرهنگی آلمانیها بخاطر ادغام یا وجود یهودی ها در خطر است. یا برخی معتقد بودند که وضعیت بد و ناپایدار اقتصادی و ناآرامی های اجتماعی بخاطر یهودیهاست.
کسب و کارهای کوچک و بزرگ هم حتی اگر با این سیاستها موافق نبودند به تدریج از ارائه خدمات و فروش کالا به یهودیان خودداری کردند چون توسط رژیم حاکم مجازات میشدند و تحت تعقیب قرار میگرفتند.
رفتار نظام جمهوری اسلامی با مخالفان و دگراندیشان بخصوص گروههای اقلیت همیشه شباهتهای زیادی با رفتار رژیمهای فاشیستی و آپارتاید مثل آلمان نازی داشته است. نمونهء اخیر این سیاستهای نظام ج.ا محدودیتهای سیسماتیک علیه زنانی است که حاضر به تن دادن به اجبار حجاب نیستند.
اما در کنار رفتار قابل پیش بینی جمهوری اسلامی در برابر نافرمانیهای مدنی، دیدن افرادی که در برابر این تبعیضها سکوت میکنند قابل تامل و تاسف آور است. افرادی که نه تنها در مقابل این همه جنایت سکوت میکنند بلکه بدتر از آن سکوت خود را با دلایلی انتزاعی و غیرقابل کنترل توجیه میکنند. از جمله دلایل این سکوت، اگر ناشی از وابستگی مالی و منفعت شخصی نباشد، میتواند ناشی از ترس، عدم باور به نقش افراد در ایجاد تغییر، عدم اعتقاد به تغییر رفتار در نظام، و یا اتفاقا باور بیش از حد به پیدایش عقلانیت و اصلاحات در نظام کنونی باشد. مشکل اینجاست که این سکوت و انفعال، رژیم را قادر به ادامه سیاستهای تبعیضآمیز میکند و تا زمانی که مردم فعالانه مقاومت نکنند و آن را محکوم نکنند، این سیاستها ادامه خواهند داشت.
ما باید درسهای تاریخ را به یاد داشته باشیم و درک کنیم که تبعیض علیه هر گروهی، برای هر دلیلی، غیرقابل قبول است. رفتارهای جمهوری اسلامی با رفتار آلمان نازی و یا هر رژیم ستمگر دیگری هیچ تفاوتی ندارد. مسوولیت هر فردی ایستادن در برابر تبعیض و صحبت کردن به نیابت از کسانی است که تحت سرکوب و تبعیض قرار گرفته اند. تنها در این صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده، برابری و عدالت از امید و آرزو به واقعیت تبدیل شود. دوست گرامی، اگر به هر دلیلی تصمیم گرفته ای که سکوت کنی به خودت مربوط است. اما یادت باشه بالاخره آتش این ظلم و تبعیض و جنایتها دامن خودت و خانواده ات را هم میگیرد.
https://shabnevis.com/2023/04/24/silence-in-the-face-of-discrimination
شباهتهایی که بین رفتار جمهوری اسلامی ایران و رژیمهای فاشیستی و آپارتایدی مانند آلمان نازی وجود دارد، چشمگیر است. یکی از روشهایی که نازیها یهودیان را سرکوب و کنترل میکردند، لغو شهروندی آنها و ممنوعیت ازدواج با یهودیان بر اساس قوانین نورمبرگ بود. یا به عنوان مثال، یهودیان از کسب و کارها منع شده بودند، املاک و اموال آنها ضبط میشد، خدمات اجتماعی و حمل و نقل عمومی به یهودیان ممنوع شده بود و به تدریج، حتی حق تحصیل و کار نیز از آنها گرفته شد و همه اینها پیش از وقوع فاجعه جنگ جهانی دوم بود.
با وجود اینکه در همان زمان هم گروهی از آلمانیها، بخصوص قشر دانشجو، علیه سیاستهای رژیم وقت به مخالفت و اعتراض پرداختند، با این حال اغلب آلمانیها یا سکوت کرده بودند (به دلایلی از جمله ترس، وضعیت مالی، تاثیر تبلیغات و پروپاگاندا و ناآگاهی از واقعیت) یا موافق سیاستهای ضد یهودی بودند.
کسانی که از این سیاستها حمایت میکردند دلایل مختلفی داشتند از جمله باورداشتند که هویت ملی، دینی و فرهنگی آلمانیها بخاطر ادغام یا وجود یهودی ها در خطر است. یا برخی معتقد بودند که وضعیت بد و ناپایدار اقتصادی و ناآرامی های اجتماعی بخاطر یهودیهاست.
کسب و کارهای کوچک و بزرگ هم حتی اگر با این سیاستها موافق نبودند به تدریج از ارائه خدمات و فروش کالا به یهودیان خودداری کردند چون توسط رژیم حاکم مجازات میشدند و تحت تعقیب قرار میگرفتند.
رفتار نظام جمهوری اسلامی با مخالفان و دگراندیشان بخصوص گروههای اقلیت همیشه شباهتهای زیادی با رفتار رژیمهای فاشیستی و آپارتاید مثل آلمان نازی داشته است. نمونهء اخیر این سیاستهای نظام ج.ا محدودیتهای سیسماتیک علیه زنانی است که حاضر به تن دادن به اجبار حجاب نیستند.
اما در کنار رفتار قابل پیش بینی جمهوری اسلامی در برابر نافرمانیهای مدنی، دیدن افرادی که در برابر این تبعیضها سکوت میکنند قابل تامل و تاسف آور است. افرادی که نه تنها در مقابل این همه جنایت سکوت میکنند بلکه بدتر از آن سکوت خود را با دلایلی انتزاعی و غیرقابل کنترل توجیه میکنند. از جمله دلایل این سکوت، اگر ناشی از وابستگی مالی و منفعت شخصی نباشد، میتواند ناشی از ترس، عدم باور به نقش افراد در ایجاد تغییر، عدم اعتقاد به تغییر رفتار در نظام، و یا اتفاقا باور بیش از حد به پیدایش عقلانیت و اصلاحات در نظام کنونی باشد. مشکل اینجاست که این سکوت و انفعال، رژیم را قادر به ادامه سیاستهای تبعیضآمیز میکند و تا زمانی که مردم فعالانه مقاومت نکنند و آن را محکوم نکنند، این سیاستها ادامه خواهند داشت.
ما باید درسهای تاریخ را به یاد داشته باشیم و درک کنیم که تبعیض علیه هر گروهی، برای هر دلیلی، غیرقابل قبول است. رفتارهای جمهوری اسلامی با رفتار آلمان نازی و یا هر رژیم ستمگر دیگری هیچ تفاوتی ندارد. مسوولیت هر فردی ایستادن در برابر تبعیض و صحبت کردن به نیابت از کسانی است که تحت سرکوب و تبعیض قرار گرفته اند. تنها در این صورت است که میتوانیم امیدوار باشیم که در آینده، برابری و عدالت از امید و آرزو به واقعیت تبدیل شود. دوست گرامی، اگر به هر دلیلی تصمیم گرفته ای که سکوت کنی به خودت مربوط است. اما یادت باشه بالاخره آتش این ظلم و تبعیض و جنایتها دامن خودت و خانواده ات را هم میگیرد.
https://shabnevis.com/2023/04/24/silence-in-the-face-of-discrimination
شبنویس
سکوت دربرابر تبعیض: شباهتهای رفتاری در جمهوری اسلامی و آلمان نازی
شباهتهایی که بین رفتار جمهوری اسلامی ایران و رژیمهای فاشیستی و آپارتایدی مانند آلمان نازی وجود دارد، چشمگیر است. یکی از روشهایی که نازیها یهودیان را سرکوب و کنترل میکردند، لغو شهروندی آنها و م…
Forwarded from گیشنیز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اگر صاحب کسبوکاری در کانادا یا آمریکا هستید میتوانید در گیشنیز ثبت نام کنید و دیده شوید.
www.gishniz.com
وبسایت گیشنیز به شما یک پروفایل شخصی میدهد تا اطلاعات مربوط به شغل خود مثل آدرس، شماره تماس و لیست خدمات و امکانات را در آن منتشر کنید تا کاربران فارسیزبان در اطراف شما یا حتی سراسر جهان بتوانند با یک جستوجوی ساده شما را پیدا کنند.
گیشنیز اینجاست تا با نزدیک کردن مهاجران و مشاغل فارسیزبان به یکدیگر، زندگی را برای آنها راحتتر کند.
همین حالا و از طریق لینک زیر به گیشنیز بپیوندید:
ثبت کسبوکار در گیشنیز
www.gishniz.com
وبسایت گیشنیز به شما یک پروفایل شخصی میدهد تا اطلاعات مربوط به شغل خود مثل آدرس، شماره تماس و لیست خدمات و امکانات را در آن منتشر کنید تا کاربران فارسیزبان در اطراف شما یا حتی سراسر جهان بتوانند با یک جستوجوی ساده شما را پیدا کنند.
گیشنیز اینجاست تا با نزدیک کردن مهاجران و مشاغل فارسیزبان به یکدیگر، زندگی را برای آنها راحتتر کند.
همین حالا و از طریق لینک زیر به گیشنیز بپیوندید:
ثبت کسبوکار در گیشنیز
اول جولای روز ملی کشور کانادا است که در تمام استانهای این کشور تعطیل رسمی است. در چنین روزی در سال ۱۸۶۷ کشور کانادا به طور رسمی تشکیل شد.
سال گذشته، بمناسبت این روز به مریضهای کلینیکم ایمیلی ارسال کردم و این روز را تبریک گفتم.
خانم پ.ل، یکی از مریضهای کلینیک که خانمی تحصیل کرده و ۸۴ ساله است پاسخی به ایمیل من ارسال کرد که برایم متفاوت، جالب و فکربرانگیز بود. ترجمه ایمیل را در پایین بخوانید (متن اصلی و انگلیسی آن در وبسایت شبنویس موجود است):
سلام علی، از تبریک و آرزوی خوبت به مناسبت روز کانادا ممنونم.
برای برخی افراد این روز فرصتی است برای جشن گرفتن اما برای برخی دیگر، از جمله خواهران و برادران بومی ما در کانادا، از جمله متیسها و اینویتها، این روز روزی است برای عزاداری، شاید هم خشم و عصبانیت نسبت به اینکه زمینها و ثروتهای سرزمینشان، فرزندانشان، روحانیتشان، فرهنگ و زبان و هویتشان و حق حکومت کردن برخودشان از آنها گرفته شده است.
تمام این موارد باعث فقر نسل در نسل، رنج و عذاب، مشکلات روح و روانی و خودکشی زیادی بین این افراد شد.
به همین دلیل، این روز (روز کانادا) فرصتی است برای همکاری و همدردی و عزاداری و شور و اشتیاق برای گوش کردن به حرفها و دردهای این خواهران و برادرانمان است تا شاید بتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم، تغییراتی مانند احیای حق و حقوقشان، موافقت و گرفتن اجازه در استفاده از زمینهایشان، اهدای حق خودحکومتی و فرصت برای بازیابی فرهنگشان.
فقط زمانی که این اتفاقات بیوفتد ما همگی میتوانیم روز کانادا را جشن بگیریم.
در این مدت، کاری که ما میتوانیم بکنیم فشار به دولتهای کانادا است تا خود را در مسیری به سوی اصلاح و جبران واقعی تشویق کنیم.
امیدوارم در مورد جنایات گذشته ای که در کشوری که اکنون برای زندگی انتخاب کردی اتفاق افتاده بیشتر بیاموزی.
برایت آرزوی موفقیت میکنم.
پ.ل.
https://shabnevis.com/2023/07/02/canadaday/
سال گذشته، بمناسبت این روز به مریضهای کلینیکم ایمیلی ارسال کردم و این روز را تبریک گفتم.
خانم پ.ل، یکی از مریضهای کلینیک که خانمی تحصیل کرده و ۸۴ ساله است پاسخی به ایمیل من ارسال کرد که برایم متفاوت، جالب و فکربرانگیز بود. ترجمه ایمیل را در پایین بخوانید (متن اصلی و انگلیسی آن در وبسایت شبنویس موجود است):
سلام علی، از تبریک و آرزوی خوبت به مناسبت روز کانادا ممنونم.
برای برخی افراد این روز فرصتی است برای جشن گرفتن اما برای برخی دیگر، از جمله خواهران و برادران بومی ما در کانادا، از جمله متیسها و اینویتها، این روز روزی است برای عزاداری، شاید هم خشم و عصبانیت نسبت به اینکه زمینها و ثروتهای سرزمینشان، فرزندانشان، روحانیتشان، فرهنگ و زبان و هویتشان و حق حکومت کردن برخودشان از آنها گرفته شده است.
تمام این موارد باعث فقر نسل در نسل، رنج و عذاب، مشکلات روح و روانی و خودکشی زیادی بین این افراد شد.
به همین دلیل، این روز (روز کانادا) فرصتی است برای همکاری و همدردی و عزاداری و شور و اشتیاق برای گوش کردن به حرفها و دردهای این خواهران و برادرانمان است تا شاید بتوانیم تغییراتی ایجاد کنیم، تغییراتی مانند احیای حق و حقوقشان، موافقت و گرفتن اجازه در استفاده از زمینهایشان، اهدای حق خودحکومتی و فرصت برای بازیابی فرهنگشان.
فقط زمانی که این اتفاقات بیوفتد ما همگی میتوانیم روز کانادا را جشن بگیریم.
در این مدت، کاری که ما میتوانیم بکنیم فشار به دولتهای کانادا است تا خود را در مسیری به سوی اصلاح و جبران واقعی تشویق کنیم.
امیدوارم در مورد جنایات گذشته ای که در کشوری که اکنون برای زندگی انتخاب کردی اتفاق افتاده بیشتر بیاموزی.
برایت آرزوی موفقیت میکنم.
پ.ل.
https://shabnevis.com/2023/07/02/canadaday/
شبنویس
روز کانادا و ایمیلی که مریضم فرستاد
اول جولای روز ملی کشور کانادا است که در تمام استانهای این کشور تعطیل رسمی است. در چنین روزی در سال ۱۸۶۷ کشور کانادا به طور رسمی تشکیل شد.سال گذشته، بمناسبت این روز به مریضهای کلینیکم ایمیلی ارسال …
کتاب "سقوط بهشت" نوشتهی آندرو اسکات کوپر را شروع کردم و هنوز قضاوتی راجع به محتوای کتاب ندارم.
اوایل کتاب نوشته #شاه دو روز قبل از اینکه در بیمارستان قاهره از دنیا برود گفته:
اگر مردم ایران عادلانه وضعیت خود را با سایر کشورها و همچنین وضعیت ایران پنجاه سال پیش مقایسه کنند، خواهند دید که آنها در صلح و آرامش زندگی میکردند. آنقدر زندگیشان آسان بود که تصمیم به انقلابی گرفتند که فرضا زندگی خود را بهتر هم کنند. اما این انقلاب متعلق به مردم ایران نبود. در واقع، این یک خودکشی گروهی در سطح ملی بود که در اوج رفاه رخ داد.
#پهلوی
اوایل کتاب نوشته #شاه دو روز قبل از اینکه در بیمارستان قاهره از دنیا برود گفته:
اگر مردم ایران عادلانه وضعیت خود را با سایر کشورها و همچنین وضعیت ایران پنجاه سال پیش مقایسه کنند، خواهند دید که آنها در صلح و آرامش زندگی میکردند. آنقدر زندگیشان آسان بود که تصمیم به انقلابی گرفتند که فرضا زندگی خود را بهتر هم کنند. اما این انقلاب متعلق به مردم ایران نبود. در واقع، این یک خودکشی گروهی در سطح ملی بود که در اوج رفاه رخ داد.
#پهلوی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مهدی یراحی بازداشت شد.
قدردان جسارت و ایستادگی افرادی هستیم که با وجود درک خطرات موجود، مسئولیت نافرمانی از حکومت اشرار و ایستادگی را به عهده میگیرند؛ با این امید که میل به آزادی در جامعهی ما تکثیر شود.
#مهدی_یراحی #توماج_صالحی #سامان_یاسین
قدردان جسارت و ایستادگی افرادی هستیم که با وجود درک خطرات موجود، مسئولیت نافرمانی از حکومت اشرار و ایستادگی را به عهده میگیرند؛ با این امید که میل به آزادی در جامعهی ما تکثیر شود.
#مهدی_یراحی #توماج_صالحی #سامان_یاسین
Forwarded from بنیاد مردم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نشر حداکثری - تقدیم به برادران افکاری
چیزی به سالگرد قتل مهسا امینی به دست جمهوری اسلامی نمانده. انگار داریم به لحظهی تحویل سال انقلابمان نزدیک میشویم - به جایی برای مرور و تجدید پیمان با آرمانهایمان.
با این حال فراموش نکنیم که هیچ لحظهای از این مبارزه، هیچ نامی در میان هزاران هزار عزیزی که از ما گرفتهاند، هیچ اسیری و هیچ روزی کم اهمیتتر از دیگری نیست.
در مقابل حجم عظیمی از جنایتهای سازمانیافته قرار داریم. سرکوبگران در همین لحظه که مشغول خواندن این جملهها هستید عزیزی را شکنجه میکنند، دیگری دارد دستگیر میشود، آن یکی راهی زندان است و افراهای سه سالهای از پدر و مادرشان دور میافتند.
دشمن تمامقد پیش روی ما ایستاده و وقیحانه لبخند میزند. راستی، سهم ما در این میدان چیست؟ قدم کوچک ما در راه رسیدن به حداقل آزادی و بازگرداندن زندگی به ایران چیست؟چطور اعتراضمان به زیر سوال رفتن امنیت و عزت نفسان را نشان میدهیم؟
از هم بپرسیم.
زن زندگی آزادی
پینوشت: صفحهی توییتر محمود عظیمایی
⭕️به اشتراک بگذارید
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #سالگرد_مهسا
چیزی به سالگرد قتل مهسا امینی به دست جمهوری اسلامی نمانده. انگار داریم به لحظهی تحویل سال انقلابمان نزدیک میشویم - به جایی برای مرور و تجدید پیمان با آرمانهایمان.
با این حال فراموش نکنیم که هیچ لحظهای از این مبارزه، هیچ نامی در میان هزاران هزار عزیزی که از ما گرفتهاند، هیچ اسیری و هیچ روزی کم اهمیتتر از دیگری نیست.
در مقابل حجم عظیمی از جنایتهای سازمانیافته قرار داریم. سرکوبگران در همین لحظه که مشغول خواندن این جملهها هستید عزیزی را شکنجه میکنند، دیگری دارد دستگیر میشود، آن یکی راهی زندان است و افراهای سه سالهای از پدر و مادرشان دور میافتند.
دشمن تمامقد پیش روی ما ایستاده و وقیحانه لبخند میزند. راستی، سهم ما در این میدان چیست؟ قدم کوچک ما در راه رسیدن به حداقل آزادی و بازگرداندن زندگی به ایران چیست؟چطور اعتراضمان به زیر سوال رفتن امنیت و عزت نفسان را نشان میدهیم؟
از هم بپرسیم.
زن زندگی آزادی
پینوشت: صفحهی توییتر محمود عظیمایی
⭕️به اشتراک بگذارید
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #نه_به_جمهوری_اسلامی #سالگرد_مهسا
این کلیپ حق مطلب را دربارهی شیعهی تندرو ادا میکنه. اینکه چطور از ظالم خودش را جای مظلوم میدونه و چطور در حق مردم بی گناه و بی دفاع جنایت میکنه. به امید روزی که ایران و ایرانی از شر تندروهای جانی نجات پیدا کنه.
https://youtu.be/Hg2XDpXp4uw
https://youtu.be/Hg2XDpXp4uw
YouTube
بچه شیعه
این کلیپ حق مطلب را دربارهی شیعهی تندرو ادا میکنه. اینکه چطور از ظالم خودش را جای مظلوم میدونه و چطور در حق مردم بی گناه و بی دفاع جنایت میکنه. به امید روزی که ایران و ایرانی از شر تندروهای جانی نجات پیدا کنه.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
این کلیپ حق مطلب را دربارهی شیعهی تندرو ادا میکنه. اینکه چطور از ظالم خودش را جای مظلوم میدونه و چطور در حق مردم بی گناه و بی دفاع جنایت میکنه. به امید روزی که ایران و ایرانی از شر تندروهای جانی نجات پیدا کنه.
لینک یوتوب:
https://youtu.be/Hg2XDpXp4uw
لینک یوتوب:
https://youtu.be/Hg2XDpXp4uw
Forwarded from +۱۵۰۰تصویر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این کودکان، تنها چند کودک از صدها کودکی هستند که در سالهای اخیر توسط جمهوریاسلامی مجروح و کشته شدهاند.
@t1500tasvir
@t1500tasvir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مرسی از آذر که اجازه داد با شعرش این کار را تمرین و اجرا کنم. این اولین باری هست که من یکی از کارهایی که بیشتر به چشم تمرین و بازیگوشی بهش نگاه میکنم را جایی منتشر میکنم. این کار اینقدر عجله ای و هول هولکی هم اجرا شد که خودم میدونم ایراد زیاد داره ولی چون بداهه بود دیگه همینجوری که هست قبولش کنید و اگه خوشتون هم اومد لینک یوتوبش پایینه!
!دنیا چه معرکه ست
قانون بردگی، فریاد مردگی،
شالوده ی کثیف نفسهای هرزگی،
در بطن کودکانه ی تصویر زندگی
یک ساختار بی سر و پا از نزول عقل،
یک کارزار بی بته در بطن هرج و مرج
هنجارهای مرده ی یک اجتماع دور
خط شکسته ی قانون سوت و کور
!دنیا چه معرکه ست
:ناگه به عمد لذت له کردن پوشاله های پوچ
گاهی عبور از گذر قرمز چراغ
یا سایش بی شبهه ی قانون انزوا
گاهی برهنگیه بی مرز جسم ناب،
بلعیدن نفس جنس متضاد
گاهی شکار شیطنت آمیز لحظه ها
با نیشخند روح به هذیان و وهم و گاه
اوج توهم بودن در ارتفاع
رقصیدن خفای هوسهای بی گناه
بعد هم سقوط عمدی جان در عبور عقل
از چارچوب دست ساز کهنه ی زمان
...دنیا چه معرکه ست
آذر، ۱۳۹۰
!دنیا چه معرکه ست
قانون بردگی، فریاد مردگی،
شالوده ی کثیف نفسهای هرزگی،
در بطن کودکانه ی تصویر زندگی
یک ساختار بی سر و پا از نزول عقل،
یک کارزار بی بته در بطن هرج و مرج
هنجارهای مرده ی یک اجتماع دور
خط شکسته ی قانون سوت و کور
!دنیا چه معرکه ست
:ناگه به عمد لذت له کردن پوشاله های پوچ
گاهی عبور از گذر قرمز چراغ
یا سایش بی شبهه ی قانون انزوا
گاهی برهنگیه بی مرز جسم ناب،
بلعیدن نفس جنس متضاد
گاهی شکار شیطنت آمیز لحظه ها
با نیشخند روح به هذیان و وهم و گاه
اوج توهم بودن در ارتفاع
رقصیدن خفای هوسهای بی گناه
بعد هم سقوط عمدی جان در عبور عقل
از چارچوب دست ساز کهنه ی زمان
...دنیا چه معرکه ست
آذر، ۱۳۹۰