Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
کمدیِ سلطه؛ عادیسازی فقر در عصر بلاگرها
✍میلاد تاجیک
در فضای مجازی، بهویژه اینستاگرام و یوتیوب، چیزهایی میبینیم که فاجعه است: «خندیدن به نداشتن مردم، خندیدن به فقر، خندیدن به کوچک شدن سفرهها، خندیدن به گرانی، به دلار، به طلا، به بیپولی». انگار رنجِ مردم یک شوخیِ بامزه است که میشود با آن ویو گرفت، فالوئر جمع کرد و پول درآورد. بخشی از این پُستها شاید مربوط به گذشته باشد. هنرپیشه و مجری مانند مهران مدیری (یک نمونه را عرض میکنم و قصدم فقط ایشان نیست)، به قیمت دلار و افزایش آن میخندد. تماشاگران نیز قهقهه میزنند. این خندهها معصومانه نیستند. این خندهها، ابزارند. ابزار عادیسازیِ فاجعه.
وقتی بلاگر یا کمدینی، با خیال راحت، با لبخند و ادا، قیمت دلار را ابزار خنده میکند؛ وقتی گرانی نان و گوشت و اجاره را به استندآپ کمدی تبدیل میکند، یک هدف روشن دارد: «این وضعیت طبیعی است. بخند و بگذر». و این خطرناکترین پیام ممکن است. چون وقتی فقر طبیعی شد، دیگر دیده نمیشود. وقتی دیده نشد، دیگر علیه آن فریاد زده نمیشود و وقتی فریادی نباشد، فقر جا خوش میکند، ریشه میدواند و زندگیها را نابود میکند.
بیایید درستتر نگاه کنیم. مسئله فقط خنده نیست. مسئله این است: «چه کسی میخندد؟» و «چه کسی زیر بار این خنده له میشود؟». آن مجری که از گرانی جوک میسازد، نگرانِ اجاره خانه نیست. نگران شهریه مدرسهی بچهاش نیست. نگران قبض برق و گاز نیست. او از موضعِ امن میخندد؛ از موضع کسی که بدنش زیر فشار خرد نمیشود. شاید حتی انسان شریفِ زحمتکشی نیز به اطوارِ مجری بخندد اما این خنده، خندهی آزادی نیست؛ از روی استیصال است.
وقتی فقر به شوخی تبدیل میشود، احساسِ خشم از بین میرود. درد، بیارزش و لوث میشود. صریحتر بگوییم: آنها رنج زحمتکشان را عادیسازی میکنند.
در نهایت هم تحقیر، طبیعی جلوه میکند. فقر از یک مسئلهی سیاسی و ساختاری به یک کمدی تقلیل مییابد.
آیا شوخی با رنج اقتصادی و شرافت آموزگار و یا کارگر و یا پرستار و آتش نشان خنده دار است؟؟ آموزگاری که یک شیفت درس می دهد و برای گذران زندگی باید راننده اسنپی باشد که شاگردش را به پارتی می برد خنده دار است؟؟ و یا خرید خانواده شاگردش را تا درب منزل شاگرد می برد و از او انعام می گیرد، بامزه است؟؟ خیر این شوخی ها تهی کردن واژه فقر و رنج شرافتمندان است. کاری وحشیانه که ذهن ها را آماده عادی سازی ظلم می کند و این خشونت را با ترفند خنده و شوخی، پنهان میکند.
باید شجاع باشیم و سوال سخت را بپرسیم: آیا این فقط یک شوخیِ بیربط است؟ یا پشت این موجِ خنده، یک منطقِ عمیقتر پنهان شده است؟
وقتی گرانی میآید و عدهای مردم را میخندانند، اتفاق مهمی که رخ میدهد این است که رنجِ زحمتکشان پنهان میشود. فقر دیگر فاجعه نیست، محتوای یک کلیپ است. فلاکت دیگر درد نیست، اسباب خنده است. این رنج تمام شود، رنجِ دیگری را اسباب خنده میکنند، باز میخندند و باز میخندانند، اما در این سو زحمتکشان، واقعاً رنج میبرند.
نباید اجازه داد که مرگِ تدریجیِ طبقهی فرودست به شوخی تبدیل شود. نباید اجازه داد کوچک شدن سفرهها، اسباب سرگرمی شود. نباید اجازه داد خنده، جای خشمِ آگاهانه را بگیرد.
زحمتکشان این جامعه با خنده زنده نمیمانند. آنها زیر بار قیمتها خم میشوند. با گرانیها یک تکه از زندگیِ واقعی انسانها، از غذای سفره، از عزت نفس، از آیندهی بچههایشان کنده میشود
خندهای که این واقعیت را میپوشاند، این خنده به مردم یاد میدهد به جای پرسیدن «چرا؟»، بگویند: «بیخیال».
آنهایی که در امنیت میخندند، شاید ندانند یا شاید نخواهند بدانند؛ اما هر جوکی که از فقر ساخته میشود، یک میخ بر تابوتِ کرامت انسانی کوبیده میشود و ما حق نداریم به این مسئله بخندیم.
رنج انسان، سرگرمی نیست.
فقر خندهدار نیست.
فقر جنایت است و هر کس آن را عادی میکند، آگاهانه یا ناآگاهانه، شریک این جنایت است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
✍میلاد تاجیک
در فضای مجازی، بهویژه اینستاگرام و یوتیوب، چیزهایی میبینیم که فاجعه است: «خندیدن به نداشتن مردم، خندیدن به فقر، خندیدن به کوچک شدن سفرهها، خندیدن به گرانی، به دلار، به طلا، به بیپولی». انگار رنجِ مردم یک شوخیِ بامزه است که میشود با آن ویو گرفت، فالوئر جمع کرد و پول درآورد. بخشی از این پُستها شاید مربوط به گذشته باشد. هنرپیشه و مجری مانند مهران مدیری (یک نمونه را عرض میکنم و قصدم فقط ایشان نیست)، به قیمت دلار و افزایش آن میخندد. تماشاگران نیز قهقهه میزنند. این خندهها معصومانه نیستند. این خندهها، ابزارند. ابزار عادیسازیِ فاجعه.
وقتی بلاگر یا کمدینی، با خیال راحت، با لبخند و ادا، قیمت دلار را ابزار خنده میکند؛ وقتی گرانی نان و گوشت و اجاره را به استندآپ کمدی تبدیل میکند، یک هدف روشن دارد: «این وضعیت طبیعی است. بخند و بگذر». و این خطرناکترین پیام ممکن است. چون وقتی فقر طبیعی شد، دیگر دیده نمیشود. وقتی دیده نشد، دیگر علیه آن فریاد زده نمیشود و وقتی فریادی نباشد، فقر جا خوش میکند، ریشه میدواند و زندگیها را نابود میکند.
بیایید درستتر نگاه کنیم. مسئله فقط خنده نیست. مسئله این است: «چه کسی میخندد؟» و «چه کسی زیر بار این خنده له میشود؟». آن مجری که از گرانی جوک میسازد، نگرانِ اجاره خانه نیست. نگران شهریه مدرسهی بچهاش نیست. نگران قبض برق و گاز نیست. او از موضعِ امن میخندد؛ از موضع کسی که بدنش زیر فشار خرد نمیشود. شاید حتی انسان شریفِ زحمتکشی نیز به اطوارِ مجری بخندد اما این خنده، خندهی آزادی نیست؛ از روی استیصال است.
وقتی فقر به شوخی تبدیل میشود، احساسِ خشم از بین میرود. درد، بیارزش و لوث میشود. صریحتر بگوییم: آنها رنج زحمتکشان را عادیسازی میکنند.
در نهایت هم تحقیر، طبیعی جلوه میکند. فقر از یک مسئلهی سیاسی و ساختاری به یک کمدی تقلیل مییابد.
آیا شوخی با رنج اقتصادی و شرافت آموزگار و یا کارگر و یا پرستار و آتش نشان خنده دار است؟؟ آموزگاری که یک شیفت درس می دهد و برای گذران زندگی باید راننده اسنپی باشد که شاگردش را به پارتی می برد خنده دار است؟؟ و یا خرید خانواده شاگردش را تا درب منزل شاگرد می برد و از او انعام می گیرد، بامزه است؟؟ خیر این شوخی ها تهی کردن واژه فقر و رنج شرافتمندان است. کاری وحشیانه که ذهن ها را آماده عادی سازی ظلم می کند و این خشونت را با ترفند خنده و شوخی، پنهان میکند.
باید شجاع باشیم و سوال سخت را بپرسیم: آیا این فقط یک شوخیِ بیربط است؟ یا پشت این موجِ خنده، یک منطقِ عمیقتر پنهان شده است؟
وقتی گرانی میآید و عدهای مردم را میخندانند، اتفاق مهمی که رخ میدهد این است که رنجِ زحمتکشان پنهان میشود. فقر دیگر فاجعه نیست، محتوای یک کلیپ است. فلاکت دیگر درد نیست، اسباب خنده است. این رنج تمام شود، رنجِ دیگری را اسباب خنده میکنند، باز میخندند و باز میخندانند، اما در این سو زحمتکشان، واقعاً رنج میبرند.
نباید اجازه داد که مرگِ تدریجیِ طبقهی فرودست به شوخی تبدیل شود. نباید اجازه داد کوچک شدن سفرهها، اسباب سرگرمی شود. نباید اجازه داد خنده، جای خشمِ آگاهانه را بگیرد.
زحمتکشان این جامعه با خنده زنده نمیمانند. آنها زیر بار قیمتها خم میشوند. با گرانیها یک تکه از زندگیِ واقعی انسانها، از غذای سفره، از عزت نفس، از آیندهی بچههایشان کنده میشود
خندهای که این واقعیت را میپوشاند، این خنده به مردم یاد میدهد به جای پرسیدن «چرا؟»، بگویند: «بیخیال».
آنهایی که در امنیت میخندند، شاید ندانند یا شاید نخواهند بدانند؛ اما هر جوکی که از فقر ساخته میشود، یک میخ بر تابوتِ کرامت انسانی کوبیده میشود و ما حق نداریم به این مسئله بخندیم.
رنج انسان، سرگرمی نیست.
فقر خندهدار نیست.
فقر جنایت است و هر کس آن را عادی میکند، آگاهانه یا ناآگاهانه، شریک این جنایت است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
دروغگویان مادام العمر حرفه ای!
در خبری که از سوی حسن صادقی ریاست اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در خبرگزاری ایلنا بازتاب یافته (کد خبر ۱۷۳۲۵۷۸) ایشان از اصلاح اساسنامه و تغییر ماهیت تشکیلات شان از صنفی سیاسی به صنفی تخصصی سخن گفته اند. همچنین استیضاح وزیر کار را اشتباه و عملکرد او را مثبت و شناخت میدری از صندوق های بازنشستگی و فقر و نابرابری را از نقاط قوت ایشان دانسته اند.
اینکه حسن صادقی و خانه کارگری هایی چون حسین کمالی، ربیعی وزیران کار پیشین، علیرضا محجوب و سهیلا جلودار زاده نمایندگان سابق مجلس و فراکسیون کارگری، و خود جناب ایشان با عملکرد غلط شان خانه خرابی امروز کارگران و بازنشستگان را رقم زده اند، تردیدی نیست. روزی که این لشکر پر از ریش و تهی از مغز با چماق در سال ۵۸ به خانه کارگر حمله کردند و سندیکالیست ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند هنوز از یادمان نرفته است. تفکر عقب افتاده ای که این لشگر و احمد توکلی وزیر کار آن زمان که کارگر را با حیوانات یکی می دانست و حامل آن بودند و هستند، فراموش نشدنی است. تفکری که خودشان را از مردم عادی بالاتر می دانند و فکر می کنند از اینان عاقلتر در این دنیا وجود ندارد و باید چوپان مادام العمر مردم باشند.
اگر امروز مزدبگیران و بازنشستگان با فاجعه ای به نام حداقل حقوق ۴ برابر زیر خط فقر روبرو هستند، دست پخت این جماعت ضدکارگر، خود شیفته است.
ایشان اساسنامه اتحادیه پر طمطراق پیشکسوتان جامعه کارگری را تغییر و از سیاست به تخصصی تغییر دادند چه دردی از بازنشستگان و اعضای این اتحادیه حل می کند؟؟ درمانشان رایگان می شود؟؟ دندان مجانی و عینک مفتی خواهند داد؟؟
آیا حسن صادقی برای مادام العمر بودن خود در اساسنامه این پادشاهی را تغییر داده است؟؟ آیا می توان در اساسنامه جدید به اسناد مالی دست یافت و دانست حسن صادقی و هیات مدیره ها چقدر درآمد دارند؟؟ یا همچنان محرمانه است؟؟؟ برای عضویت در هیات مدیره چه سطح سوادی را در نظر گرفته اید و با چه سوابق روشنی؟؟؟ آیا طبق اساسنامه جدید باز هم می توان هم در اتحادیه پیشکسوتان پادشاهی کرد و هم در هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران رفیق دزدان بود؟؟ آیا باز هم در این اساسنامه به افراد بی عرضه عضویت در هیات مدیرها تعلق خواهد گرفت؟؟ سوالاتی است که هرگز پاسخ نخواهند داد.
ایشان از عملکرد میدری وزیرکار دفاع و گندکاری های میدری را مثبت ارزیابی نموده است. آیا قطع یارانه ۲۲ میلیون انسان زیر خط فقر از نظر آقای صادقی، شناخت میدری از فقر و نابرابری است؟؟ آیا فرمان بردن میدری از اتاق بازرگانی و تغییر دادن لیست سخت و زیان آور مشاغل به ضرر کارگران، نقطه قوت میدری است؟؟
آیا پایین نگاه داشتن حداقل حقوق آنهم ۴ برابر زیر خط فقر عملکردی مثبت است؟؟ و یا همدستی میدری با مالک معدن طبس و کشتار کارگران معدن کار را ماست مالی کردن از کارهای انسانی میدری است که شما از او حمایت می کنید؟؟
چسبیدن ۴۰ سال به صندلی ریاست، نابودی معیشت مزدبگیران و بازنشستگان و به باد دادن درمان رایگان بازنشستگان از دروغگویان حرفه ای مدیران مادام العمری چون صادقی ها، ربیعی ها، دهقان کیاها، اسدی ها بر می آید و بس.
آقای صادقی، خیلی سال است که دیگر کلاه شما و همپالکی هایتان دیگر پشم ندارد. با مشهد بردن و لپه و عدس دادن به مردم و سکوت در مقابل عملکرد کانون بازنشستگان فاسد تهران و آوردن تعدادی از این فاسدان به هیات مدیره پر طمطراق اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری!!! جز درست کردن گندابی متعفن، هیچ نتیجه ای نخواهید برد.
یادمان رفت از دو شیفته کردن کلینیک فوق تخصصی ابوریحان که با همت بازنشستگان مستقل و متحد تهرانی سه شیفته شده بود، نگوییم تا به افتخارات خود اضافه کنید تا نشان دهید همچنان به درد و رنج مردم بی تفاوت هستید.
خوشا به حالتان که آه و ناله و نفرین ۸۰ میلیون ایرانی هر روزه پشت سرتان است. نوش جان تان باد.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
در خبری که از سوی حسن صادقی ریاست اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری در خبرگزاری ایلنا بازتاب یافته (کد خبر ۱۷۳۲۵۷۸) ایشان از اصلاح اساسنامه و تغییر ماهیت تشکیلات شان از صنفی سیاسی به صنفی تخصصی سخن گفته اند. همچنین استیضاح وزیر کار را اشتباه و عملکرد او را مثبت و شناخت میدری از صندوق های بازنشستگی و فقر و نابرابری را از نقاط قوت ایشان دانسته اند.
اینکه حسن صادقی و خانه کارگری هایی چون حسین کمالی، ربیعی وزیران کار پیشین، علیرضا محجوب و سهیلا جلودار زاده نمایندگان سابق مجلس و فراکسیون کارگری، و خود جناب ایشان با عملکرد غلط شان خانه خرابی امروز کارگران و بازنشستگان را رقم زده اند، تردیدی نیست. روزی که این لشکر پر از ریش و تهی از مغز با چماق در سال ۵۸ به خانه کارگر حمله کردند و سندیکالیست ها را مورد ضرب و شتم قرار دادند هنوز از یادمان نرفته است. تفکر عقب افتاده ای که این لشگر و احمد توکلی وزیر کار آن زمان که کارگر را با حیوانات یکی می دانست و حامل آن بودند و هستند، فراموش نشدنی است. تفکری که خودشان را از مردم عادی بالاتر می دانند و فکر می کنند از اینان عاقلتر در این دنیا وجود ندارد و باید چوپان مادام العمر مردم باشند.
اگر امروز مزدبگیران و بازنشستگان با فاجعه ای به نام حداقل حقوق ۴ برابر زیر خط فقر روبرو هستند، دست پخت این جماعت ضدکارگر، خود شیفته است.
ایشان اساسنامه اتحادیه پر طمطراق پیشکسوتان جامعه کارگری را تغییر و از سیاست به تخصصی تغییر دادند چه دردی از بازنشستگان و اعضای این اتحادیه حل می کند؟؟ درمانشان رایگان می شود؟؟ دندان مجانی و عینک مفتی خواهند داد؟؟
آیا حسن صادقی برای مادام العمر بودن خود در اساسنامه این پادشاهی را تغییر داده است؟؟ آیا می توان در اساسنامه جدید به اسناد مالی دست یافت و دانست حسن صادقی و هیات مدیره ها چقدر درآمد دارند؟؟ یا همچنان محرمانه است؟؟؟ برای عضویت در هیات مدیره چه سطح سوادی را در نظر گرفته اید و با چه سوابق روشنی؟؟؟ آیا طبق اساسنامه جدید باز هم می توان هم در اتحادیه پیشکسوتان پادشاهی کرد و هم در هیات مدیره کانون بازنشستگان تهران رفیق دزدان بود؟؟ آیا باز هم در این اساسنامه به افراد بی عرضه عضویت در هیات مدیرها تعلق خواهد گرفت؟؟ سوالاتی است که هرگز پاسخ نخواهند داد.
ایشان از عملکرد میدری وزیرکار دفاع و گندکاری های میدری را مثبت ارزیابی نموده است. آیا قطع یارانه ۲۲ میلیون انسان زیر خط فقر از نظر آقای صادقی، شناخت میدری از فقر و نابرابری است؟؟ آیا فرمان بردن میدری از اتاق بازرگانی و تغییر دادن لیست سخت و زیان آور مشاغل به ضرر کارگران، نقطه قوت میدری است؟؟
آیا پایین نگاه داشتن حداقل حقوق آنهم ۴ برابر زیر خط فقر عملکردی مثبت است؟؟ و یا همدستی میدری با مالک معدن طبس و کشتار کارگران معدن کار را ماست مالی کردن از کارهای انسانی میدری است که شما از او حمایت می کنید؟؟
چسبیدن ۴۰ سال به صندلی ریاست، نابودی معیشت مزدبگیران و بازنشستگان و به باد دادن درمان رایگان بازنشستگان از دروغگویان حرفه ای مدیران مادام العمری چون صادقی ها، ربیعی ها، دهقان کیاها، اسدی ها بر می آید و بس.
آقای صادقی، خیلی سال است که دیگر کلاه شما و همپالکی هایتان دیگر پشم ندارد. با مشهد بردن و لپه و عدس دادن به مردم و سکوت در مقابل عملکرد کانون بازنشستگان فاسد تهران و آوردن تعدادی از این فاسدان به هیات مدیره پر طمطراق اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری!!! جز درست کردن گندابی متعفن، هیچ نتیجه ای نخواهید برد.
یادمان رفت از دو شیفته کردن کلینیک فوق تخصصی ابوریحان که با همت بازنشستگان مستقل و متحد تهرانی سه شیفته شده بود، نگوییم تا به افتخارات خود اضافه کنید تا نشان دهید همچنان به درد و رنج مردم بی تفاوت هستید.
خوشا به حالتان که آه و ناله و نفرین ۸۰ میلیون ایرانی هر روزه پشت سرتان است. نوش جان تان باد.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
آدمخوارانی به شکل انسان!
محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات سابق موافق ساخت خانه های ۲۰ و ۲۵ متری است و دلیل می آورد:«در زمان گذشته پدر یک اتاق برای شروع زندگی مشترک به پسرش می داد و زندگی شروع می شد» البته رویشان نشده بگوید که یخچال و تلویزیون و ماشین لباسشویی و جاروی برقی و حتمن در خانه اش ماشین ظرفشویی هم دارد که حاج خانم اذیت نشوند، هم نبود. اینگونه تفکر مرگ را برای همسایه سریع تجویز می کند. به ایشان یادآور شویم که در روستایی که ایشان زاده شده اند خیلی ها در طویله می خوابیدند و عیب هم نبود. اگر قرار است بعد از ۴۷ سال انقلاب برای برابری و عدالت اجتماعی، به زمان های گذشته برگردیم ایشان لطف کنند در طویله ساکن شوند تا سرمشقی باشند برای دیگران.
از همان ابتدای انقلاب ۵۷ تفکر عقب افتاده ای، خود را برتر از دیگران می دید و مردم محروم را به شکل حیوانات. قانون کار توکلی اولین پایه برای گسترش این تفکر ضد بشری بود که با تودهنی محکم زحمتکشان روبرو شد. اما از میدان به در نشد. امروز این تفکر از دهن موسی غنی نژاد اتو کشیده و استاد دانشگاه که:«داشتن خدمات اجتماعی را کمونیستی و باید برچیده شود» در می آید. خر همان خر است فقط پالانش عوض شده.
این تفکر سالها پیش به زحمتکشان توصیه می کرد:«همچون یمنی ها لنگ به خود ببندند، یک وعده غذا بخورند.» وزیر بهداشت آن سالها می گفت:«اگر پول ندارید به فیزیوتراپی بروید در خانه خودت بمال.» رنجبران رییس بیمه ننگین آتیه سازان حافظ، می گوید:«هر چقدر پول بدی همون قدر آش می خوری» حرامزاده هایی که پدرانشان با چپاول ثروت ملی مردم فیلم در استخر با زنان لخت می گیرند هم می گویند:«جوانان ایرانی عرضه ندارن وگرنه همچون من می شدند»
این تفکر پلشت ثروت و رفاه را فقط حق خود می داند و ۹۹ درصد مردم را انسان نمی دانند. اینها مردم را به شکل حیوانات و ابزارکاری که فقط باید کار کنند و هر زمان که دیگر به درد نمی خورند باید بیرون انداخته شوند، می بینند. همین ها برای آنکه شیره جان مزدبگیران را بکشند به دروغ گفتند:«امید به زندگی به ۸۰ سال رسیده است» که سن بازنشستگی را به ۶۵ سال برسانند. اما با مصاحبه رییس بهشت زهرای تهران معلوم شد:«سن متوسط دفن شدگان ۶۷ سال» است.
این تفکر ضدانسانی است که به پیمانکاران اجازه می دهد ۴ ماه حقوق کارگر را نپردازد و نه وزارت کار و نه قوه قضاییه دخالتی نمی کنند. این تفکر ضد مردمی، به واردکنندگان، ارز ۲۸۰۰ تومانی می دهد ولی اجازه می دهد محصولاتش را با قیمت ۱۳۰ هزار تومان به مردم قالب کند. برای این تفکر مرگ آور زندگی بیماران خاص، سرطانی ها، پروانه ای ها، سالمندان ارزشی ندارد و فقط یک عدد است.
همین تفکر ۳۰ سال حق بیمه ۳۰ درصدی از کارگر می گیرد، در زمان بازنشستگی هم از حقوق حقیرانه اش ۲ درصد حق درمان کم می کند، ۲۹ بیمارستانی را که با پول کارگران ساخته شده از دستشان در می آورد و پولش را هم نمی دهد و تازه بیمه ننگین تحمیلی را به زور به خوردش می دهد.
این تفکر برای خود امتیاز خاص قایل است. به جمهوریت، قانون اساسی، و هر قانون دیگری پای بند نیست و با همدستی کوتوله های که در مجلس و ادارت دارند قوانین را دور زده برای منافعشان قانون خلق می کنند. بیمه تحمیلی آتیه سازان حافظ امسال دست پخت کوتوله هایی چون محمد اسدی رییس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی سراسر کشور، وزیرکار میدری و سالاری مدیرعامل تامین اجتماعی است که زندگی ۸۰ درصد مزدبگیر را با خطر مواجه کرده اند.
مافیای موسسه نذر و اشتغال اصفهان با همدستی اتاق بازرگانی و وزیران اقتصاد، بارها در جلسات اعلام کرده:« حقوق ۵ میلیونی هم برای خانواده های کارگری زیاد است چرا که می توانند در اتاق ۲۰ متری و بستن لنگ و خوردن یک وعده غذا زندگی کنند. ساعت کاری باید آفتاب به آفتاب باشد بیمه و بازنشستگی و مرخصی سالیانه هم موارد زایدی است که باید برداشته شود» و در یک کلام باید به عهد قاجار برگشت.
این تفکر پلید است که شبکه های مافیایی اش در بانک ها، دولت، ادارات، مجلس، قوه قضاییه بستری برای غارت فراهم کرده تا ثروت ملی مردم ایران را غارت، در باستی هلیزها و یا در کاخ های چند هزار متری با استخرهایی مملو از زنان لخت به کثافتکاری مشغول شوند. نمایندگان شان مالیات بر ارزش افزوده را ۱۲ درصد کنند، از واردات خودروهای بیش از ۵ میلیارد تومان مالیات گرفته نشود، ۳ میلیارد دلار بودجه غذا و دارو را اختصاص به ورود ماشین های لوکس کنند، صاحبان پتروشیمی ها از آوردن ارزهای ثروت ملی طفره بروند، نمایندگانش در شورای عالی دستمزد حداقل حقوق کارگران را ۴ برابر زیر خط فقر تعیین کنند، کمر مزدبگیران را بشکنند تا توان اعتراض پیدا نکنند.
همه مردم ایران و به ویژه مزدبگیران باید این تفکر را بشناسند و در همه جا با آن به مقابله برخیزند، به این آدمخوران باید فهماند که سیلی سخت زحمتکشان در راه است.
تحریریه نشریه پیام سندیکا
محمدحسن قدیری ابیانه دیپلمات سابق موافق ساخت خانه های ۲۰ و ۲۵ متری است و دلیل می آورد:«در زمان گذشته پدر یک اتاق برای شروع زندگی مشترک به پسرش می داد و زندگی شروع می شد» البته رویشان نشده بگوید که یخچال و تلویزیون و ماشین لباسشویی و جاروی برقی و حتمن در خانه اش ماشین ظرفشویی هم دارد که حاج خانم اذیت نشوند، هم نبود. اینگونه تفکر مرگ را برای همسایه سریع تجویز می کند. به ایشان یادآور شویم که در روستایی که ایشان زاده شده اند خیلی ها در طویله می خوابیدند و عیب هم نبود. اگر قرار است بعد از ۴۷ سال انقلاب برای برابری و عدالت اجتماعی، به زمان های گذشته برگردیم ایشان لطف کنند در طویله ساکن شوند تا سرمشقی باشند برای دیگران.
از همان ابتدای انقلاب ۵۷ تفکر عقب افتاده ای، خود را برتر از دیگران می دید و مردم محروم را به شکل حیوانات. قانون کار توکلی اولین پایه برای گسترش این تفکر ضد بشری بود که با تودهنی محکم زحمتکشان روبرو شد. اما از میدان به در نشد. امروز این تفکر از دهن موسی غنی نژاد اتو کشیده و استاد دانشگاه که:«داشتن خدمات اجتماعی را کمونیستی و باید برچیده شود» در می آید. خر همان خر است فقط پالانش عوض شده.
این تفکر سالها پیش به زحمتکشان توصیه می کرد:«همچون یمنی ها لنگ به خود ببندند، یک وعده غذا بخورند.» وزیر بهداشت آن سالها می گفت:«اگر پول ندارید به فیزیوتراپی بروید در خانه خودت بمال.» رنجبران رییس بیمه ننگین آتیه سازان حافظ، می گوید:«هر چقدر پول بدی همون قدر آش می خوری» حرامزاده هایی که پدرانشان با چپاول ثروت ملی مردم فیلم در استخر با زنان لخت می گیرند هم می گویند:«جوانان ایرانی عرضه ندارن وگرنه همچون من می شدند»
این تفکر پلشت ثروت و رفاه را فقط حق خود می داند و ۹۹ درصد مردم را انسان نمی دانند. اینها مردم را به شکل حیوانات و ابزارکاری که فقط باید کار کنند و هر زمان که دیگر به درد نمی خورند باید بیرون انداخته شوند، می بینند. همین ها برای آنکه شیره جان مزدبگیران را بکشند به دروغ گفتند:«امید به زندگی به ۸۰ سال رسیده است» که سن بازنشستگی را به ۶۵ سال برسانند. اما با مصاحبه رییس بهشت زهرای تهران معلوم شد:«سن متوسط دفن شدگان ۶۷ سال» است.
این تفکر ضدانسانی است که به پیمانکاران اجازه می دهد ۴ ماه حقوق کارگر را نپردازد و نه وزارت کار و نه قوه قضاییه دخالتی نمی کنند. این تفکر ضد مردمی، به واردکنندگان، ارز ۲۸۰۰ تومانی می دهد ولی اجازه می دهد محصولاتش را با قیمت ۱۳۰ هزار تومان به مردم قالب کند. برای این تفکر مرگ آور زندگی بیماران خاص، سرطانی ها، پروانه ای ها، سالمندان ارزشی ندارد و فقط یک عدد است.
همین تفکر ۳۰ سال حق بیمه ۳۰ درصدی از کارگر می گیرد، در زمان بازنشستگی هم از حقوق حقیرانه اش ۲ درصد حق درمان کم می کند، ۲۹ بیمارستانی را که با پول کارگران ساخته شده از دستشان در می آورد و پولش را هم نمی دهد و تازه بیمه ننگین تحمیلی را به زور به خوردش می دهد.
این تفکر برای خود امتیاز خاص قایل است. به جمهوریت، قانون اساسی، و هر قانون دیگری پای بند نیست و با همدستی کوتوله های که در مجلس و ادارت دارند قوانین را دور زده برای منافعشان قانون خلق می کنند. بیمه تحمیلی آتیه سازان حافظ امسال دست پخت کوتوله هایی چون محمد اسدی رییس کانون بازنشستگان تامین اجتماعی سراسر کشور، وزیرکار میدری و سالاری مدیرعامل تامین اجتماعی است که زندگی ۸۰ درصد مزدبگیر را با خطر مواجه کرده اند.
مافیای موسسه نذر و اشتغال اصفهان با همدستی اتاق بازرگانی و وزیران اقتصاد، بارها در جلسات اعلام کرده:« حقوق ۵ میلیونی هم برای خانواده های کارگری زیاد است چرا که می توانند در اتاق ۲۰ متری و بستن لنگ و خوردن یک وعده غذا زندگی کنند. ساعت کاری باید آفتاب به آفتاب باشد بیمه و بازنشستگی و مرخصی سالیانه هم موارد زایدی است که باید برداشته شود» و در یک کلام باید به عهد قاجار برگشت.
این تفکر پلید است که شبکه های مافیایی اش در بانک ها، دولت، ادارات، مجلس، قوه قضاییه بستری برای غارت فراهم کرده تا ثروت ملی مردم ایران را غارت، در باستی هلیزها و یا در کاخ های چند هزار متری با استخرهایی مملو از زنان لخت به کثافتکاری مشغول شوند. نمایندگان شان مالیات بر ارزش افزوده را ۱۲ درصد کنند، از واردات خودروهای بیش از ۵ میلیارد تومان مالیات گرفته نشود، ۳ میلیارد دلار بودجه غذا و دارو را اختصاص به ورود ماشین های لوکس کنند، صاحبان پتروشیمی ها از آوردن ارزهای ثروت ملی طفره بروند، نمایندگانش در شورای عالی دستمزد حداقل حقوق کارگران را ۴ برابر زیر خط فقر تعیین کنند، کمر مزدبگیران را بشکنند تا توان اعتراض پیدا نکنند.
همه مردم ایران و به ویژه مزدبگیران باید این تفکر را بشناسند و در همه جا با آن به مقابله برخیزند، به این آدمخوران باید فهماند که سیلی سخت زحمتکشان در راه است.
تحریریه نشریه پیام سندیکا
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
اعتصاب در شرکت فراز آندیش فلارد!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، ده تن از کارگران تعمیرکار شرکت فراز اندیش فلارد به مدیر عاملی آقای مجتبی الماسی و سرپرستی شاهین الماسی در پتروشیمی پارس عسلویه دو روز است که در اعتصاب به سر می برند. این کارگران که از آبان ماه تاکنون کار تعمیرات را بر عهده داشته ریالی دریافتی از این شرکت نگرفته اند.
جناب مجتبی الماسی مدیرعامل با آنکه کار را تمام شده اعلام کرده و تحویل پتروشیمی پارس داده است تاکنون نسبت به پرداخت حقوق و سایر مزایای کارگران اقدام ننموده و به کارگران اعلام کرده؛« فعلن از پول خبری نیست برید خونه هاتون»
کارگران اعلام کردند تا تسویه کامل از پتروشیمی خارج نخواهیم شد و در خوابگاه به اعتراض می نشینیم.
در یک حرکت غیرانسانی هم از تحویل غذا به اعتصابیون دستور داده شده خودداری شود.
با این شیوه پیمانکاری هر خاله پیرزنی می تواند پیمانکار شود.
شرکت فراز آندیش فلارد به مدیر عاملی مجتبی الماسی تحریم کارگری است و هیچ کارگر مکانیکی با این شرکت بدحساب و ضد کارگر کار نکند.
سندیکای کارگری تا موفقیت کامل حامی این اعتصابیون است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، ده تن از کارگران تعمیرکار شرکت فراز اندیش فلارد به مدیر عاملی آقای مجتبی الماسی و سرپرستی شاهین الماسی در پتروشیمی پارس عسلویه دو روز است که در اعتصاب به سر می برند. این کارگران که از آبان ماه تاکنون کار تعمیرات را بر عهده داشته ریالی دریافتی از این شرکت نگرفته اند.
جناب مجتبی الماسی مدیرعامل با آنکه کار را تمام شده اعلام کرده و تحویل پتروشیمی پارس داده است تاکنون نسبت به پرداخت حقوق و سایر مزایای کارگران اقدام ننموده و به کارگران اعلام کرده؛« فعلن از پول خبری نیست برید خونه هاتون»
کارگران اعلام کردند تا تسویه کامل از پتروشیمی خارج نخواهیم شد و در خوابگاه به اعتراض می نشینیم.
در یک حرکت غیرانسانی هم از تحویل غذا به اعتصابیون دستور داده شده خودداری شود.
با این شیوه پیمانکاری هر خاله پیرزنی می تواند پیمانکار شود.
شرکت فراز آندیش فلارد به مدیر عاملی مجتبی الماسی تحریم کارگری است و هیچ کارگر مکانیکی با این شرکت بدحساب و ضد کارگر کار نکند.
سندیکای کارگری تا موفقیت کامل حامی این اعتصابیون است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Telegram
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
تکذیبیه!
در خبر اعتصاب در شرکت فراز آندیش فلارد با تحقیقات به عمل آمده معلوم شد موضوع ندادن غذا به کارگران اعتصابی از فردا آغاز خواهد شد لذا لازم دیدیم برای تنویر افکار عمومی این خبر را منتشر کنیم.
البته مشخص شد که هنوز لیست بیمه این کارگران هم هنوز به تامین اجتماعی پرداخت نگردیده است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
در خبر اعتصاب در شرکت فراز آندیش فلارد با تحقیقات به عمل آمده معلوم شد موضوع ندادن غذا به کارگران اعتصابی از فردا آغاز خواهد شد لذا لازم دیدیم برای تنویر افکار عمومی این خبر را منتشر کنیم.
البته مشخص شد که هنوز لیست بیمه این کارگران هم هنوز به تامین اجتماعی پرداخت نگردیده است.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Telegram
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
پایان اعتصاب در شرکت فراز آندیش فلارد!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، اعتصاب کارگران شرکت فراز اندیش فلارد در پتروشیمی پارس عسلویه به مدیرعاملی مجتبی الماسی امروز ۶ دیماه پس از گرفتن مساعده تی برای رفتن به خانه و قول اینکه تسویه حساب کارگران را روز دوشنبه انجام خواهند داد، کارگران به اعتصاب خود پایان دادند.
امیدواریم که روز دوشنبه کلیه حقوق و مزایای کارگران پرداخت شود و مبلغ بیمه کارگران نیز به تامین اجتماعی واریز گردد.
این شرکت همچنان تحریم کارگری است!
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، اعتصاب کارگران شرکت فراز اندیش فلارد در پتروشیمی پارس عسلویه به مدیرعاملی مجتبی الماسی امروز ۶ دیماه پس از گرفتن مساعده تی برای رفتن به خانه و قول اینکه تسویه حساب کارگران را روز دوشنبه انجام خواهند داد، کارگران به اعتصاب خود پایان دادند.
امیدواریم که روز دوشنبه کلیه حقوق و مزایای کارگران پرداخت شود و مبلغ بیمه کارگران نیز به تامین اجتماعی واریز گردد.
این شرکت همچنان تحریم کارگری است!
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Telegram
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
مالیات بر ارزش افزوده ۱۲ درصد می شود!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، در بودجه سال آینده ۲ درصد بر مالیات بر ارزش افزوده، اضافه می شود تا جیب مردم محروم مورد غارت قانونی قرار بگیرد.
این ۱۲ درصد برای یک کارگر حداقل بگیر ۱۵ میلیونی، یعنی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان کم شدن از درآمدش. آن هم برای کارگری که ۴ ماه حقوقش عقب می افتد. از جمله کارگرانی که هر روز خبر عقب افتادن حقوق شان را می توان در خبرگزاری ایلنا رصد کرد که مورد ظلم کارفرمایان قرار می گیرند با این ۱۲ درصد کم شدن درآمدشان چه کنند؟؟ با بازنشستگان روستایی که ۲ میلیون حقوق می گیرند و یا مستمری بگیران کمیته امداد و بهزیستی که سه دهک اول جامعه فقیر کشور هستند هم از این دزدی قانونی بی نصیب نمی مانند.
این دزدی از جیب مردم محروم با گران شدن چندباره نان، تلفن، آب، برق، گاز، حبوبات، لبنیات و گوشت کم بود، این ۱۲ درصد هم به آن اضافه شد.
آقای دولت مگر رونق اقتصادی آورده آید که چنین گوش مردم را می برید؟؟!
چرا این بودجه انقباضی، درآمدهای بازار، شرکت های تجاری، بنیادهای جورواجور اقتصادی معامله گر را به شدت در بر نمی گیرد؟؟
با توجه به اینکه ارز ترجیحی هم از روی کالاها برداشته شده است، این گرانی و این مالیات فقط بر دوش ۹۹ درصد مردم ایران افتاده است. مردم ایران چندباره باید تاوان این شگردهای اقتصادی مافیا برای گرسنگی دادن و کشتن آرام مردم را باید بدهند؟؟
این در حالیست که امسال گوشت و برنج و میوه و حتا دارو و درمان هم از سفره های مردم با همت مافیای دولتی پر کشیده است.
روزنامه شرق از قول آقای پزشکیان در مجلس نوشته است:«بازگشت از مسیر تصمیمات غلط ضروری است»
این یکی از آن موارد است.
دولت چرا نمی گوید یارانه ۸ میلیون انسان محرومی را که قطع کرده است و به خزانه هر ماهه واریز می شود کجا هزینه نموده است؟؟ یک درصد مالیات بر ارزش افزوده که قرار بود به همسان سازی بازنشستگان تعلق بگیرد، کجا رفت؟؟ همین یارانه هایی که بابت تلفن، اب، برق، گاز، نان می داد و امروز از جیب مردم بیرون کشیده است به چه مصرفی رسیده است که همچنان بی پول است؟؟
چگونه است که برای واردات خودروهای خارجی ۳ میلیارد دلار از بودجه غذا و دارو کم می کند، ۸ میلیارد دلار به واردات طلا اختصاص می دهد، ۴ میلیارد دلار برای قطعات خودروهای گران قیمت در نظر می گیرد ولی به مردم که می رسند پول ندارند.
ارز ترجیحی ۲۸۰۰۰ تومانی را به واردکنندگان می دهند بعد این مجوز را می دهند که دارو و وسایل پزشکی و شیر خشک و مواد غذایی را با دلار ۱۳۰ هزار تومان بفروشند.
میلیاردها دلار در بانک های خارجی خاک می خورند ولی صاحبان پتروشیمی ها از آوردن این ثروت ملی به کشور خودداری می کنند، را دولت نمی بیند اما چشم به حقوق ۴ برابر زیر خط فقر دوخته تا از آن ۱۲ درصد مالیات بگیرد.
چرا کمبود بودجه را همیشه مردم باید تامین کنند؟؟ حال که بودجه نداریم و میتوان با حقوق افزایش یافته ۲۰ درصدی در سال جدید در حد ۱۵ میلیون تومان، مزدبگیران زندگی کنند پیشنهاد می کنیم برای آنکه بودجه دولت تامین بشود:
رییس دولت، وزیران، معاونین، نمایندگان مجلس، استانداران، معاونین شان، همه مدیران کل در شستا و مدیران عامل همه ادارت و سازمانهای دولتی کشور یکسال به اندازه حداقل بگیران حقوق بگیرند تا بودجه کمی تامین شود البته با توجه به اینکه وضعیت مالی عالی همه این افراد دارند کمی اگر از اندوخته هایشان کم کنند، بد نیست.
آقای پزشکیان این مورد را عملیاتی کنید.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، در بودجه سال آینده ۲ درصد بر مالیات بر ارزش افزوده، اضافه می شود تا جیب مردم محروم مورد غارت قانونی قرار بگیرد.
این ۱۲ درصد برای یک کارگر حداقل بگیر ۱۵ میلیونی، یعنی یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان کم شدن از درآمدش. آن هم برای کارگری که ۴ ماه حقوقش عقب می افتد. از جمله کارگرانی که هر روز خبر عقب افتادن حقوق شان را می توان در خبرگزاری ایلنا رصد کرد که مورد ظلم کارفرمایان قرار می گیرند با این ۱۲ درصد کم شدن درآمدشان چه کنند؟؟ با بازنشستگان روستایی که ۲ میلیون حقوق می گیرند و یا مستمری بگیران کمیته امداد و بهزیستی که سه دهک اول جامعه فقیر کشور هستند هم از این دزدی قانونی بی نصیب نمی مانند.
این دزدی از جیب مردم محروم با گران شدن چندباره نان، تلفن، آب، برق، گاز، حبوبات، لبنیات و گوشت کم بود، این ۱۲ درصد هم به آن اضافه شد.
آقای دولت مگر رونق اقتصادی آورده آید که چنین گوش مردم را می برید؟؟!
چرا این بودجه انقباضی، درآمدهای بازار، شرکت های تجاری، بنیادهای جورواجور اقتصادی معامله گر را به شدت در بر نمی گیرد؟؟
با توجه به اینکه ارز ترجیحی هم از روی کالاها برداشته شده است، این گرانی و این مالیات فقط بر دوش ۹۹ درصد مردم ایران افتاده است. مردم ایران چندباره باید تاوان این شگردهای اقتصادی مافیا برای گرسنگی دادن و کشتن آرام مردم را باید بدهند؟؟
این در حالیست که امسال گوشت و برنج و میوه و حتا دارو و درمان هم از سفره های مردم با همت مافیای دولتی پر کشیده است.
روزنامه شرق از قول آقای پزشکیان در مجلس نوشته است:«بازگشت از مسیر تصمیمات غلط ضروری است»
این یکی از آن موارد است.
دولت چرا نمی گوید یارانه ۸ میلیون انسان محرومی را که قطع کرده است و به خزانه هر ماهه واریز می شود کجا هزینه نموده است؟؟ یک درصد مالیات بر ارزش افزوده که قرار بود به همسان سازی بازنشستگان تعلق بگیرد، کجا رفت؟؟ همین یارانه هایی که بابت تلفن، اب، برق، گاز، نان می داد و امروز از جیب مردم بیرون کشیده است به چه مصرفی رسیده است که همچنان بی پول است؟؟
چگونه است که برای واردات خودروهای خارجی ۳ میلیارد دلار از بودجه غذا و دارو کم می کند، ۸ میلیارد دلار به واردات طلا اختصاص می دهد، ۴ میلیارد دلار برای قطعات خودروهای گران قیمت در نظر می گیرد ولی به مردم که می رسند پول ندارند.
ارز ترجیحی ۲۸۰۰۰ تومانی را به واردکنندگان می دهند بعد این مجوز را می دهند که دارو و وسایل پزشکی و شیر خشک و مواد غذایی را با دلار ۱۳۰ هزار تومان بفروشند.
میلیاردها دلار در بانک های خارجی خاک می خورند ولی صاحبان پتروشیمی ها از آوردن این ثروت ملی به کشور خودداری می کنند، را دولت نمی بیند اما چشم به حقوق ۴ برابر زیر خط فقر دوخته تا از آن ۱۲ درصد مالیات بگیرد.
چرا کمبود بودجه را همیشه مردم باید تامین کنند؟؟ حال که بودجه نداریم و میتوان با حقوق افزایش یافته ۲۰ درصدی در سال جدید در حد ۱۵ میلیون تومان، مزدبگیران زندگی کنند پیشنهاد می کنیم برای آنکه بودجه دولت تامین بشود:
رییس دولت، وزیران، معاونین، نمایندگان مجلس، استانداران، معاونین شان، همه مدیران کل در شستا و مدیران عامل همه ادارت و سازمانهای دولتی کشور یکسال به اندازه حداقل بگیران حقوق بگیرند تا بودجه کمی تامین شود البته با توجه به اینکه وضعیت مالی عالی همه این افراد دارند کمی اگر از اندوخته هایشان کم کنند، بد نیست.
آقای پزشکیان این مورد را عملیاتی کنید.
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکشنبه های اعتراض، تامین کننده فردایی بهتر!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، .....
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات هفتگی کارگران نفت و گاز، و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
متن کامل در کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک بخوانید
تجمع بازنشستگان در تهران
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، .....
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات هفتگی کارگران نفت و گاز، و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
متن کامل در کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک بخوانید
تجمع بازنشستگان در تهران
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکشنبه های اعتراض، تامین کننده فردایی بهتر!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، .....
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات هفتگی کارگران نفت و گاز، و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
متن کامل در کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک بخوانید
تجمع بازنشستگان گیلانی
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، .....
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات هفتگی کارگران نفت و گاز، و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
متن کامل در کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک بخوانید
تجمع بازنشستگان گیلانی
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
یکشنبه های اعتراض، تامین کننده فردایی بهتر!
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، یکشنبه ۷ دیماه اعتراضات علیه فقر و فساد، بودجه سال اینده، افزایش ۱۲ درصد مالیات بر ارزش افزوده، بیمه ننگین تحمیلی، حقوق های ناچیز، همبستگی با کارگران نفت و گاز، زندانیان صنفی رساتر از همیشه بود. شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه، کنگان، شوش، تکاب، ازنا دستخوش این اعتراضات بود.
اعتصاب ۵۰۰ کارگر پتروپالایش کنگان در اعتراض به عقب افتادن حقوق ها که منجر به بستن درب شرکت شد. اعتصاب کارگران قند خاورمیانه شوش در اعتراض به قطع مزایا و بسته های معیشتی، تجمع رانندگان استیجاری ایثارگر در مقابل سازمان امور استخدامی که هنوز تبدیل وضعیت نشده اند. اعتصاب دهمین روز کارگران ابنیه فنی راه آهن ایستگاه ازنا در اعتراض به پرداخت نشدن حق بیمه تکمیلی به شرکت بیمه گر، ندادن دریافتی های مناسبتی و عرفی و خواهان حذف شرکت های پیمانکاری هستند. اعتصاب کارگران معدن طلای زرشوران تکاب در اعتراض به حقوق های حقیرانه و وضعیت خراب شغلی و ایمنی که با شعار:«تولید طلا عالیه/ سفره ما خالیه» همراه شد.
این اعتراضات که با فراخوان کارگران میدان نفتی یادآوران و ماشین سازی تبریز در مخالفت با خصوصی سازی و به خطر افتادن وضعیت شغلی شان و اینکه:«این خصوصی سازی ها تاکنون به جز ضرر به کارگران و غارت ثروت ملی و به جیب زدن منابع مالی ثمر دیگر نداشته است» و از سوی دیگر کارگران ارکان ثالث و سکوهای نفتی از چهارشنبه نه تنها به ساعات اعتراضی خود از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ ظهر افزایش داده و حتا از دادن گزارش کار نیز خودداری می کنند و از سکوی نفتی خارک آغاز شده است، به اعتراضات وزنی دیگر داده است.
بازنشستگان نیز طبق روال همه هفته اعتراضات خود را پی گرفتند. بازنشستگان فولاد اصفهان و بازنشستگان تامین اجتماعی که هر روز بر تعدادشان اضافه می شود در شهرهای شوش، تهران، رشت، کرمانشاه تجمع کردند. در تهران بازنشستگان فرهنگی و تامین اجتماعی ضمن دادن شعارهای صنفی درمان رایگان و خیانت مسوولین کانون عالی و تامین اجتماعی با شعار:«ظلم و ستم فراوان/ ما را کشاند خیابان» را سر داده و از کارگران نفت و گاز حمایت کرده و خواستار اجرای ماده ۹۶ و برکناری مدیران نالایق چه در کانون ها و چه در تامین اجتماعی را خواستار شدند. در رشت که با تعداد وسیع بازنشستگان معترض روبرو بود ضمن دادن شعارهای صنفی خواهان آزادی یونس آزادبر و همه زندانیان صنفی اعم از کارگری و فرهنگی شدند و با شعار:«کارگر زندانی، معلم زندانی، معترض زندانی و نه به اعدام نه به اعدام نه نه» را به پایان بردند و همبستگی خود را با کارگران نفت اعلام کردند. در کرمانشاه همیشه متحد که بازنشستگان تامین اجتماعی، فرهنگی، مخابرات را گردهم آورده بود، ضمن سخنرانی با شعار:«همبستگی اتحاد/ پایان ظلم و بیداد» که رانندگان با زدن بوق با آنان اعلام همبستگی کردند. مدت های مدیدی است که مردم عادی ضمن گذر از میان تجمع کنندگان در شهرهای مختلف ضمن همراهی با شعارهای آنان، حمایت خود را اعلام می کنند. در شوش و در زیر رگبار باران و تگرگ بازنشستگان خواستار ۲ ماه عیدی کارگری و شعار:«ازادی عدالت/ حق مسلم ماست» را دادند.
با اعلام بودجه سال آینده تغییرات مهمی چه در تعداد افراد شرکت کننده در شکل و شعارهای معترضین مشهود است.
سوپاپ های اطمینان دولتی از خانه کارگر تا بازنشستگان کاسه لیس که به دنبال تفرقه در میان بازنشستگان هستند، دیگر کارایی ندارد.
بودجه سال آینده چنان افکار عمومی را نگران و متشنج کرده است که امروز بیشتر نمایندگان مجلس از افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان طبق تورم و نه ۲۰ درصدی سخن گفتند.
آغاز ماراتن تعیین حداقل حقوق در یک خیمه شب بازی رنگ و رو رفته در حالیست که اتاق بازرگانی زخمی کاری در بودجه به کارگران زده است و نمایندگان کارگری مذاکره کننده، نه جرات و نه توان مقابله با این ترفندها را ندارند.
از سوی دیگر مافیای نفت از بازگرداندن منابع ارزی حاصل از فروش نفت خودداری می کنند، تا گرانی ها سرسام آورتر شود. ستون پنجم دشمن بازی دوگانه ای را هم با مردم و هم با دولت آغاز کرده است که با یک دوسر برد برایش خواهد بود.
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات کارگران هفتگی نفت و گاز و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
متحد باشیم و امیدوار و هر ندای تفرقه افکنانه را هوشیارانه دفع کنیم.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
به گزارش خبرنگار پیام سندیکا، یکشنبه ۷ دیماه اعتراضات علیه فقر و فساد، بودجه سال اینده، افزایش ۱۲ درصد مالیات بر ارزش افزوده، بیمه ننگین تحمیلی، حقوق های ناچیز، همبستگی با کارگران نفت و گاز، زندانیان صنفی رساتر از همیشه بود. شهرهای تهران، رشت، کرمانشاه، کنگان، شوش، تکاب، ازنا دستخوش این اعتراضات بود.
اعتصاب ۵۰۰ کارگر پتروپالایش کنگان در اعتراض به عقب افتادن حقوق ها که منجر به بستن درب شرکت شد. اعتصاب کارگران قند خاورمیانه شوش در اعتراض به قطع مزایا و بسته های معیشتی، تجمع رانندگان استیجاری ایثارگر در مقابل سازمان امور استخدامی که هنوز تبدیل وضعیت نشده اند. اعتصاب دهمین روز کارگران ابنیه فنی راه آهن ایستگاه ازنا در اعتراض به پرداخت نشدن حق بیمه تکمیلی به شرکت بیمه گر، ندادن دریافتی های مناسبتی و عرفی و خواهان حذف شرکت های پیمانکاری هستند. اعتصاب کارگران معدن طلای زرشوران تکاب در اعتراض به حقوق های حقیرانه و وضعیت خراب شغلی و ایمنی که با شعار:«تولید طلا عالیه/ سفره ما خالیه» همراه شد.
این اعتراضات که با فراخوان کارگران میدان نفتی یادآوران و ماشین سازی تبریز در مخالفت با خصوصی سازی و به خطر افتادن وضعیت شغلی شان و اینکه:«این خصوصی سازی ها تاکنون به جز ضرر به کارگران و غارت ثروت ملی و به جیب زدن منابع مالی ثمر دیگر نداشته است» و از سوی دیگر کارگران ارکان ثالث و سکوهای نفتی از چهارشنبه نه تنها به ساعات اعتراضی خود از ساعت ۶ صبح تا ۱۲ ظهر افزایش داده و حتا از دادن گزارش کار نیز خودداری می کنند و از سکوی نفتی خارک آغاز شده است، به اعتراضات وزنی دیگر داده است.
بازنشستگان نیز طبق روال همه هفته اعتراضات خود را پی گرفتند. بازنشستگان فولاد اصفهان و بازنشستگان تامین اجتماعی که هر روز بر تعدادشان اضافه می شود در شهرهای شوش، تهران، رشت، کرمانشاه تجمع کردند. در تهران بازنشستگان فرهنگی و تامین اجتماعی ضمن دادن شعارهای صنفی درمان رایگان و خیانت مسوولین کانون عالی و تامین اجتماعی با شعار:«ظلم و ستم فراوان/ ما را کشاند خیابان» را سر داده و از کارگران نفت و گاز حمایت کرده و خواستار اجرای ماده ۹۶ و برکناری مدیران نالایق چه در کانون ها و چه در تامین اجتماعی را خواستار شدند. در رشت که با تعداد وسیع بازنشستگان معترض روبرو بود ضمن دادن شعارهای صنفی خواهان آزادی یونس آزادبر و همه زندانیان صنفی اعم از کارگری و فرهنگی شدند و با شعار:«کارگر زندانی، معلم زندانی، معترض زندانی و نه به اعدام نه به اعدام نه نه» را به پایان بردند و همبستگی خود را با کارگران نفت اعلام کردند. در کرمانشاه همیشه متحد که بازنشستگان تامین اجتماعی، فرهنگی، مخابرات را گردهم آورده بود، ضمن سخنرانی با شعار:«همبستگی اتحاد/ پایان ظلم و بیداد» که رانندگان با زدن بوق با آنان اعلام همبستگی کردند. مدت های مدیدی است که مردم عادی ضمن گذر از میان تجمع کنندگان در شهرهای مختلف ضمن همراهی با شعارهای آنان، حمایت خود را اعلام می کنند. در شوش و در زیر رگبار باران و تگرگ بازنشستگان خواستار ۲ ماه عیدی کارگری و شعار:«ازادی عدالت/ حق مسلم ماست» را دادند.
با اعلام بودجه سال آینده تغییرات مهمی چه در تعداد افراد شرکت کننده در شکل و شعارهای معترضین مشهود است.
سوپاپ های اطمینان دولتی از خانه کارگر تا بازنشستگان کاسه لیس که به دنبال تفرقه در میان بازنشستگان هستند، دیگر کارایی ندارد.
بودجه سال آینده چنان افکار عمومی را نگران و متشنج کرده است که امروز بیشتر نمایندگان مجلس از افزایش حقوق کارگران و بازنشستگان طبق تورم و نه ۲۰ درصدی سخن گفتند.
آغاز ماراتن تعیین حداقل حقوق در یک خیمه شب بازی رنگ و رو رفته در حالیست که اتاق بازرگانی زخمی کاری در بودجه به کارگران زده است و نمایندگان کارگری مذاکره کننده، نه جرات و نه توان مقابله با این ترفندها را ندارند.
از سوی دیگر مافیای نفت از بازگرداندن منابع ارزی حاصل از فروش نفت خودداری می کنند، تا گرانی ها سرسام آورتر شود. ستون پنجم دشمن بازی دوگانه ای را هم با مردم و هم با دولت آغاز کرده است که با یک دوسر برد برایش خواهد بود.
بودجه سال آینده علیه ۹۹ درصد مردم، اعتراضات کارگران هفتگی نفت و گاز و کارگران سایر شغل ها و فراخوان بازنشستگان مخابرات برای تجمع فردا در سراسر کشور، کامل کننده افزایش اعتراضات در هفته های پیش روست.
متحد باشیم و امیدوار و هر ندای تفرقه افکنانه را هوشیارانه دفع کنیم.
اتحاد اتحاد علیه فقر و فساد
بازنشستگان متحد تهرانی
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Telegram
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
🌹🇮🇷🌹🔨🌹🔧🌹⚙️🌹
@sfelezkar
ارتباط با ادمین:
@Sfelezkaran
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
مصاحبه مازیار گیلانی نژاد با خبرگزاری ایلنا
نقدی بر افزایش دو درصدی مالیات بر ارزش افزوده در لایحه بودجه؛
به هر نفر ۳ میلیون تومان یارانه بدهید/ پول حذف یارانه بنزین و نان کجا رفت؟
کد خبر : 1732630
افزایش دو درصدی مالیات بر ارزش افزوده به بهانه تامین منابع کالابرگ الکترونیکی، سیاستی است که جامعه توان پذیرش آن را ندارد؛ دولت باید پاسخ بدهد منابع ناشی از حذف یارانههای قبلی کجا رفته است!
به گزارش خبرنگار ایلنا، انتشار بخشی از محتوای سند بودجه سال آینده که در آن تغییراتی از جمله در نرخ مالیات بر ارزش افزوده گنجانده شده، انتقاداتی را در میان اقشار مختلف جامعه به همراه داشته است. از جمله این موارد، بحث افزایش ۲ درصدی مالیات بر ارزش افزوده است که محل مصرف آن «تامین منابع کالابرگ الکترونیکی» برای مشمولان باقیمانده در این طرح عنوان شده است.
در شرایطی که دولت اقدام به افزایش نرخ سوخت، نرخ نان، ارز، آب، گاز و خوراک دام و بسیاری از اقلام کلیدی دیگر کرده است، به نظر میرسید دیگر کسری قابل توجهی در زمینه تامین منابع پرداخت یارانه نباشد. افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده مطابق با بند ششم ماده ۱ قانون احکام مورد نیاز قوانین بودجه سنواتی اجرا خواهد شد و بر قیمت بسیاری از کالا و هزینه مصرفکننده و خانوار تا بیش از ۲ درصد اثر خواهد گذاشت.
به هر نفر ۳ میلیون تومان یارانه بدهید/ پول حذف یارانه بنزین و نان کجا رفت؟
در چنین شرایطی پرسش این است که آیا این سیاست دولت ضروری است؟ و آیا به هدف خود که تامین منابع کالابرگ الکترونیکی است، اصابت میکند؟، یا سرنوشت طرح افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده در سال گذشته برای متناسبسازی و همسانسازی حقوق بازنشستگان تکرار خواهد شد؟ چه اینکه محاسبات بعدا نشان داد که مبلغ صرف شده برای متناسبسازی حقوق، بسیار کمتر از منابع حاصل از افزایش ۱ درصدی مالیات بر ارزش افزوده بوده است!
دولت خود را شفاف کند!
در این رابطه، مازیار گیلانی نژاد(فعال کارگری)اظهار کرد: درباره این موضوع چند سوال باید پاسخ داده شود و در زمینه آنها شفافسازی صورت بگیرد. اولین سوال این است که دولت بیش از ۱۰ میلیون نفر را طی یکسال از داشتن یارانه و کالابرگ مستثنی کرد. این میزان قرار است تا پایان امسال به ۲۰ میلیون نفر برسد. با فرض اینکه تمامی این افراد مستحق دریافت نبوده و از نظر دهکی درست مورد تشخیص قرار گرفته باشند، یارانههای قطع شده آنها در کجا مصرف میشود؟
وی افزود: سال گذشته در بودجه یک درصد مالیات بر ارزش افزوده امسال اضافه شد تا همسانسازی حقوق بازنشستگان بدون افزایش تورم صورت گیرد. سوال ما این است که باوجود ناقص اجرا شدن همسانسازی در اغلب صندوقها، مبالغ مازاد بر نیاز ناشی از افزایش یک درصدی نرخ مالیات بر ارزش افزوده کجا رفته و در چه محلی صرف شده است؟
گیلانی نژاد تاکید کرد: با افزایش مالیات بر ارزش افزوده، فشار بیشتر بر مصرفکننده و گروه ۹۹ درصدی بزرگ جامعه وارد میآید. این ۹۹ درصد جامعه چه امکاناتی از دولت دریافت میکنند که مدام هزینههایشان اضافه میشود؟ بر آن یک درصد ثروتمند که یک سوم درآمدهای کشور را از آن خود کرده اند، هیچ فشاری وارد نمیشود، اما به امکانات مابقی جامعه چه افزوده شده که باز هم هزینهاش افزوده میشود؟ ما درباره این مباحث مطالبه شفافیت داریم. باید مشخص شود که چه میزان درآمد از این محلها کسب و در چه جایی خرج شده است؟
سوال سوم این است که با حذف بخشی از یارانه سوخت، برق، آب، نان و آرد و… درآمدی از سوی دولت کسب شد. قرار بود که از محل افزایش قیمت این کالاهای کلیدی و مهم، منابع پرداخت یارانه تامین شود. هیچکدام از صرفهجوییها و ایجاد محلهای درآمدی جدید دولت شفاف نیست. بنزینی که لیتری ۲ هزار تومان افزایش مییابد، سهمیههای قدیمیای که قطع میشود و نانی که ۱۰۰ درصد افزایش قیمت مییابد، همه منابعی جدید است که به جیب دولت میرود. این درحالی است که سایر ذینفعان مانند نانوایان نیز بسیار معترض هستند. پس این مابهالتفاوت به جیب دولت میرود. دولت مدعی است که میخواهد حقوق بازنشستگان و کارکنان دولت را ۲۰ درصد افزایش دهد. این سیاست با سیاست دائمی افزایش قیمتها از سوی خود دولت نمیخواند. دولت به جای آنکه به طبقات بالا که از نوسانات اقتصادی سود بردند، فشار بیاورد، مدام بر طبقات پایین درآمدی فشار میآورد. بیشترین مالیات را کارمند و کارگر و بازنشسته میپردازد و بنیادها و موسسات بزرگ و شرکتهای عظیم و پزشکان و وکلا بیشترین فرار مالیاتی را دارند. ما که بیشترین مالیات را به عنوان حقوق بگیر میدهیم، باز هم باید قربانی سیاست مالیاتی جدید دولت باشیم و این درحالی است که در این وضعیت برخی افراد سابقا طبقه متوسط حتا برای تهیه نان نیز مشکل دارند.
گزارش: رضا اسدآبادی
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
نقدی بر افزایش دو درصدی مالیات بر ارزش افزوده در لایحه بودجه؛
به هر نفر ۳ میلیون تومان یارانه بدهید/ پول حذف یارانه بنزین و نان کجا رفت؟
کد خبر : 1732630
افزایش دو درصدی مالیات بر ارزش افزوده به بهانه تامین منابع کالابرگ الکترونیکی، سیاستی است که جامعه توان پذیرش آن را ندارد؛ دولت باید پاسخ بدهد منابع ناشی از حذف یارانههای قبلی کجا رفته است!
به گزارش خبرنگار ایلنا، انتشار بخشی از محتوای سند بودجه سال آینده که در آن تغییراتی از جمله در نرخ مالیات بر ارزش افزوده گنجانده شده، انتقاداتی را در میان اقشار مختلف جامعه به همراه داشته است. از جمله این موارد، بحث افزایش ۲ درصدی مالیات بر ارزش افزوده است که محل مصرف آن «تامین منابع کالابرگ الکترونیکی» برای مشمولان باقیمانده در این طرح عنوان شده است.
در شرایطی که دولت اقدام به افزایش نرخ سوخت، نرخ نان، ارز، آب، گاز و خوراک دام و بسیاری از اقلام کلیدی دیگر کرده است، به نظر میرسید دیگر کسری قابل توجهی در زمینه تامین منابع پرداخت یارانه نباشد. افزایش نرخ مالیات بر ارزش افزوده مطابق با بند ششم ماده ۱ قانون احکام مورد نیاز قوانین بودجه سنواتی اجرا خواهد شد و بر قیمت بسیاری از کالا و هزینه مصرفکننده و خانوار تا بیش از ۲ درصد اثر خواهد گذاشت.
به هر نفر ۳ میلیون تومان یارانه بدهید/ پول حذف یارانه بنزین و نان کجا رفت؟
در چنین شرایطی پرسش این است که آیا این سیاست دولت ضروری است؟ و آیا به هدف خود که تامین منابع کالابرگ الکترونیکی است، اصابت میکند؟، یا سرنوشت طرح افزایش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده در سال گذشته برای متناسبسازی و همسانسازی حقوق بازنشستگان تکرار خواهد شد؟ چه اینکه محاسبات بعدا نشان داد که مبلغ صرف شده برای متناسبسازی حقوق، بسیار کمتر از منابع حاصل از افزایش ۱ درصدی مالیات بر ارزش افزوده بوده است!
دولت خود را شفاف کند!
در این رابطه، مازیار گیلانی نژاد(فعال کارگری)اظهار کرد: درباره این موضوع چند سوال باید پاسخ داده شود و در زمینه آنها شفافسازی صورت بگیرد. اولین سوال این است که دولت بیش از ۱۰ میلیون نفر را طی یکسال از داشتن یارانه و کالابرگ مستثنی کرد. این میزان قرار است تا پایان امسال به ۲۰ میلیون نفر برسد. با فرض اینکه تمامی این افراد مستحق دریافت نبوده و از نظر دهکی درست مورد تشخیص قرار گرفته باشند، یارانههای قطع شده آنها در کجا مصرف میشود؟
وی افزود: سال گذشته در بودجه یک درصد مالیات بر ارزش افزوده امسال اضافه شد تا همسانسازی حقوق بازنشستگان بدون افزایش تورم صورت گیرد. سوال ما این است که باوجود ناقص اجرا شدن همسانسازی در اغلب صندوقها، مبالغ مازاد بر نیاز ناشی از افزایش یک درصدی نرخ مالیات بر ارزش افزوده کجا رفته و در چه محلی صرف شده است؟
گیلانی نژاد تاکید کرد: با افزایش مالیات بر ارزش افزوده، فشار بیشتر بر مصرفکننده و گروه ۹۹ درصدی بزرگ جامعه وارد میآید. این ۹۹ درصد جامعه چه امکاناتی از دولت دریافت میکنند که مدام هزینههایشان اضافه میشود؟ بر آن یک درصد ثروتمند که یک سوم درآمدهای کشور را از آن خود کرده اند، هیچ فشاری وارد نمیشود، اما به امکانات مابقی جامعه چه افزوده شده که باز هم هزینهاش افزوده میشود؟ ما درباره این مباحث مطالبه شفافیت داریم. باید مشخص شود که چه میزان درآمد از این محلها کسب و در چه جایی خرج شده است؟
سوال سوم این است که با حذف بخشی از یارانه سوخت، برق، آب، نان و آرد و… درآمدی از سوی دولت کسب شد. قرار بود که از محل افزایش قیمت این کالاهای کلیدی و مهم، منابع پرداخت یارانه تامین شود. هیچکدام از صرفهجوییها و ایجاد محلهای درآمدی جدید دولت شفاف نیست. بنزینی که لیتری ۲ هزار تومان افزایش مییابد، سهمیههای قدیمیای که قطع میشود و نانی که ۱۰۰ درصد افزایش قیمت مییابد، همه منابعی جدید است که به جیب دولت میرود. این درحالی است که سایر ذینفعان مانند نانوایان نیز بسیار معترض هستند. پس این مابهالتفاوت به جیب دولت میرود. دولت مدعی است که میخواهد حقوق بازنشستگان و کارکنان دولت را ۲۰ درصد افزایش دهد. این سیاست با سیاست دائمی افزایش قیمتها از سوی خود دولت نمیخواند. دولت به جای آنکه به طبقات بالا که از نوسانات اقتصادی سود بردند، فشار بیاورد، مدام بر طبقات پایین درآمدی فشار میآورد. بیشترین مالیات را کارمند و کارگر و بازنشسته میپردازد و بنیادها و موسسات بزرگ و شرکتهای عظیم و پزشکان و وکلا بیشترین فرار مالیاتی را دارند. ما که بیشترین مالیات را به عنوان حقوق بگیر میدهیم، باز هم باید قربانی سیاست مالیاتی جدید دولت باشیم و این درحالی است که در این وضعیت برخی افراد سابقا طبقه متوسط حتا برای تهیه نان نیز مشکل دارند.
گزارش: رضا اسدآبادی
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
مافیا در ایران به چه کاری مشغول است؟!
بیماری قرار بود رنج باشد، نه حکم اعدام!
در ایران امروز، برای بسیاری از بیماران فقیر، نسخه پزشک همان حکم نهایی اعدام است؛ نه بهدلیل نبود علم، نه فقدان دارو، بلکه بهخاطر قیمت.
رییس انجمن صنفی تجهیزات پزشکی بیپرده میگوید:
انبارها از کالاهایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد شده بود، خالی شدهاند.
باطری قلبی که ۳۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود، حالا ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلیون شده است.
دریچهٔ قلب ۱۰۰ میلیونی، حالا میلیاردی شده.
این اعداد فقط رقم نیستند؛ نام آدمها هستند.
پیرمردی با قلب ضعیف، زنی با دریچه خراب، کودکی که باید زنده بماند.
مسئله فقط «گرانی» نیست؛
مسئله تغییر جایگاه درمان در نظم اقتصادی است.
درمان دیگر «حق» نیست، کالاست.
کالایی که با حذف ارز ترجیحی، با رهاسازی بازار و با واگذاری سلامت به منطق سود، به دست نامریی اما خشن بازار سپرده شده است.
دولت میگوید: «یارانه مستقیم میدهیم.»
بیمار اما میپرسد:
وقتی باتری قلب ۷۰۰ میلیون است، یارانه چند میلیونی به چه کار میآید؟
اینجا تناقض عریان است:
کشوری که قانونن باید درمان پایه را تضمین کند، بیمار را به خیرین، وام، فروش خانه، یا مرگ تدریجی حواله میدهد.
گرانی تجهیزات پزشکی فقط بحران اقتصادی نیست؛ بحران اخلاقی و سیاسی است. چون تصمیم گرفته شده که چه کسی شایسته زنده ماندن است و چه کسی نه،
نه در دادگاه، که در بازار.
بیماران فقیر، بازنشستگان، کارگران، روستاییان در صف دارو میایستند،
نه برای انتخاب، بلکه برای حذفشدن تدریجی.
وقتی باتری قلب از دسترس خارج میشود،
دیگر با «تورم» طرف نیستیم؛ با سلب حق حیات طرفیم. و این فاجعه، طبیعی نیست.
نتیجهٔ سیاست است:
حذف ارز حمایتی بدون زیرساخت،
خصوصیسازی پنهان سلامت،
و سپردن جان انسان ها به حساب و کتاب سود.
در چنین وضعی، مردم حق دارند بپرسند:
اگر درمان هم کالای لوکس شده،
پس فقر یعنی چه؟
و اگر فقیر حق درمان ندارد،
پس عدالت دقیقن کجای این نظام ایستاده است؟
ناصر اسالو عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
بیماری قرار بود رنج باشد، نه حکم اعدام!
در ایران امروز، برای بسیاری از بیماران فقیر، نسخه پزشک همان حکم نهایی اعدام است؛ نه بهدلیل نبود علم، نه فقدان دارو، بلکه بهخاطر قیمت.
رییس انجمن صنفی تجهیزات پزشکی بیپرده میگوید:
انبارها از کالاهایی که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد شده بود، خالی شدهاند.
باطری قلبی که ۳۰ تا ۷۰ میلیون تومان بود، حالا ۳۰۰ تا ۷۰۰ میلیون شده است.
دریچهٔ قلب ۱۰۰ میلیونی، حالا میلیاردی شده.
این اعداد فقط رقم نیستند؛ نام آدمها هستند.
پیرمردی با قلب ضعیف، زنی با دریچه خراب، کودکی که باید زنده بماند.
مسئله فقط «گرانی» نیست؛
مسئله تغییر جایگاه درمان در نظم اقتصادی است.
درمان دیگر «حق» نیست، کالاست.
کالایی که با حذف ارز ترجیحی، با رهاسازی بازار و با واگذاری سلامت به منطق سود، به دست نامریی اما خشن بازار سپرده شده است.
دولت میگوید: «یارانه مستقیم میدهیم.»
بیمار اما میپرسد:
وقتی باتری قلب ۷۰۰ میلیون است، یارانه چند میلیونی به چه کار میآید؟
اینجا تناقض عریان است:
کشوری که قانونن باید درمان پایه را تضمین کند، بیمار را به خیرین، وام، فروش خانه، یا مرگ تدریجی حواله میدهد.
گرانی تجهیزات پزشکی فقط بحران اقتصادی نیست؛ بحران اخلاقی و سیاسی است. چون تصمیم گرفته شده که چه کسی شایسته زنده ماندن است و چه کسی نه،
نه در دادگاه، که در بازار.
بیماران فقیر، بازنشستگان، کارگران، روستاییان در صف دارو میایستند،
نه برای انتخاب، بلکه برای حذفشدن تدریجی.
وقتی باتری قلب از دسترس خارج میشود،
دیگر با «تورم» طرف نیستیم؛ با سلب حق حیات طرفیم. و این فاجعه، طبیعی نیست.
نتیجهٔ سیاست است:
حذف ارز حمایتی بدون زیرساخت،
خصوصیسازی پنهان سلامت،
و سپردن جان انسان ها به حساب و کتاب سود.
در چنین وضعی، مردم حق دارند بپرسند:
اگر درمان هم کالای لوکس شده،
پس فقر یعنی چه؟
و اگر فقیر حق درمان ندارد،
پس عدالت دقیقن کجای این نظام ایستاده است؟
ناصر اسالو عضو سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
وخامت حال یونس آزادبر در زندان!
روز ۷ دی ماه، رفیق زحمتکشان فعال کارگری یونس ازادبر از زندان لاکان رشت بخاطر مشکل قلبی به بیمارستان انتقال پیدا کرد بارها اعلام کردیم با ۳ عمل روی قلب یونس، قدرت و توان حبس و زندان را ندارد.
در یک دادگاه ناعادلانه او به جرم دفاع از اقشار زحمتکش محکوم به ۲۲ ماه زندان شد.
باز تکرار می کنیم یونس ازادبر این فعال کارگری که تنها جرمش دفاع از کارگران، بازنشستگان و همه اقشار زحمتکش جامعه است را هر چه سریعتر ازاد کنید .تا مسئولیت هر اتفاقی که در اینده برایش افتاد گریبان شما را نگیرد.
مطالبه گران کف خیابان گیلان
سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران به همراه بازنشستگان متحد تهرانی، گیلانی، قزوین، رامهرمز نه تنها نگه داری این کوشنده بازنشستگی در زندان را محکوم می کنیم بلکه هرگونه اتفاق ناخوشایند به عهده همه کسانی است که او را به این حبس غیرانسانی کشانده اند.
۸ دیماه ۱۴۰۴
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
روز ۷ دی ماه، رفیق زحمتکشان فعال کارگری یونس ازادبر از زندان لاکان رشت بخاطر مشکل قلبی به بیمارستان انتقال پیدا کرد بارها اعلام کردیم با ۳ عمل روی قلب یونس، قدرت و توان حبس و زندان را ندارد.
در یک دادگاه ناعادلانه او به جرم دفاع از اقشار زحمتکش محکوم به ۲۲ ماه زندان شد.
باز تکرار می کنیم یونس ازادبر این فعال کارگری که تنها جرمش دفاع از کارگران، بازنشستگان و همه اقشار زحمتکش جامعه است را هر چه سریعتر ازاد کنید .تا مسئولیت هر اتفاقی که در اینده برایش افتاد گریبان شما را نگیرد.
مطالبه گران کف خیابان گیلان
سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران به همراه بازنشستگان متحد تهرانی، گیلانی، قزوین، رامهرمز نه تنها نگه داری این کوشنده بازنشستگی در زندان را محکوم می کنیم بلکه هرگونه اتفاق ناخوشایند به عهده همه کسانی است که او را به این حبس غیرانسانی کشانده اند.
۸ دیماه ۱۴۰۴
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
جنایتکاران اقتصادی، بی صدا می کشند!
وقتی چند نفر، سرنوشت میلیونها نفر را گرو میگیرند چه ریاست بانک مرکزی با فرزین باشد چه با همتی. اینها مجریان گوش به فرمان مافیا هستند.
کارگر صبح با حساب دخل و خرج از خواب بیدار میشود، بازنشسته شب با اضطرابِ فردا میخوابد، اما در بالا، چند صندلی ثابت است و چند نام تکراری. اسمها عوض میشوند، ولی تصمیمها یکی است:
کمتر کردن دستمزد، تورم برای مردم، مصونیت برای مدیران.
بانک مرکزی؛ قلب اقتصاد برای رفاه مردم یا اتاق اجرای دستور مافیا؟؟
بانک مرکزی در حرف «مستقل» است، در عمل اما:
وقتی تورم بالا میرود، وقتی پول ملی میریزد، وقتی قدرت خرید کارگر نصف میشود، هیچکس بازخواست نمیشود.
نه گزارش شفاف، نه استعفا، نه محاکمه عملکرد مدیران ناکارآمد. شکست در اقتصاد، در کشور ما جرم نیست!!!
آیا قحطی متخصص است؟ نه. ایران قحطی اقتصاددان ندارد، قحطی مدیر باسواد ندارد، اما یک چیز کمیاب است: مدیری که نه بترسد، نه بدهکار باشد.
آنهایی بالا میمانند که:
سوال نپرسند. خط قرمزها را قبول کنند
و هزینه اجتماعی تصمیمها را به گردن مردم بباندازند. برای همین است که با هر بحران، بهجای کنار رفتن، با هم جابجا میشوند.
چرخش نوکران مافیا.
مردم میبینند: همانها که بودند، همانها که تصمیم گرفتند، همانها که تورم ساختند، دوباره برگشتهاند.
این دیگر سومدیریت نیست؛ انحصار قدرت اقتصادی است. وقتی چند نفر اختیار پول، اعتبار، تورم و سفره مردم را دارند و هیچ مکانیزم مؤثری برای کنترلشان نیست، نتیجه روشن است:
«تصمیم از بالا، رنج از پایین.»
هزینهٔ تصمیمها را چه کسی میدهد؟
نه مدیر. نه مقام. نه بانک. هزینه را:
کارگری که حقوقش از هزینه ها جا میماند.
بازنشستهای که درمان را رها میکند.
خانوادهای که هر ماه فقیرتر میشود، می دهد. تورم برای مدیران مافیابی یک عدد است؛ برای ما زندگی.
این مسیر به کجا میرسد؟ وقتی تصمیمگیر ثابت میماند.
نتیجه فاجعه است.اعتماد فرو میریزد. جامعهای که اعتماد نداشته باشد، دیگر با وعده جلو نمیرود.
مسئله این نیست که «چه کسی» رییس است؛ مسئله این است که:
چرا شکست، هزینه ندارد؟! چرا تصمیمها پشت درهای بسته گرفته میشود؟! و چرا مردم فقط پرداخت کنندهاند؟!
تا وقتی این چرخه نشکند، مردم هر روز فقیرتر میشوند و همان چند نفر، هر روز پولدارتر و «تجربه دارتر».
این وضعیت نگرانکننده نیست؛ هولناک است.
۱) کارگر – «اضافهکاریِ بیفایده»
حسین هر شب اضافهکار میماند. نه برای پسانداز؛ برای اینکه کم نیاورد. آخر ماه که میرسد، میبیند: اضافهکاریاش فقط جبران گرانیِ همان ماه شده.میگوید: «قبلن اضافهکاری میکردم جلو بیفتم؛ حالا اضافه کاری میکنم عقب نیفتم.» حقوق ثابت مانده، قیمتها دویدهاند، و حسین هنوز درجا میزند؛ با بدنی فرسوده تر از قبل.
۲) کارمند – «عددهایی که به هم نمیخورند»
مینا پشت کامپیوتر اداره مینشیند، اکسل را باز میکند، عددها را ردیف میکند.
در کار، همهچیز باید دقیق باشد؛ در زندگی، هیچ چیز جور درنمیآید. اجاره، شهریه، دارو.
میگوید: «من کارمندم، نه فقیر نه مرفه…
ولی دارم هر ماه فقیرتر میشم.»
وقتی خبر «تصمیم جدید اقتصادی» را میشنود، میخندد. نه از شادی؛ از اینکه میداند این تصمیم هم به جدول زندگی او نمیخورد.
۳) بازنشسته – «بعد از سی سال»
کریم سی سال کار کرده. حق بیمه داده. منتظر آرامش بوده. حالا صبحها اول داروهایش را میشمارد، بعد پولش را.
بعضی روزها دارو کم میآید، بعضی روزها پول. میگوید: «بازنشستگی قرار بود استراحت باشه، نه حساب و کتاب برای زنده موندن.»
وقتی تلویزیون از «ثبات اقتصادی» میگوید، صدایش را کم میکند. نه چون باور ندارد؛ چون اعصابش نمیکشد.
سه نفر، سه شغل، سه نسل. اما یک سرنوشت:
تصمیمها بالا گرفته میشود، هزینهها پایین پرداخت میشود. کارگر میدود، کارمند حساب میکند، بازنشسته میکاهد.
و آن بالا، همان چند صندلی، همان چند امضا، همان بیتفاوتی. مافیا همچنان در حال کشتار مردم با مدیران اقتصادی است آن هم بسیار خاموش.
تحریریه ماهنامه نشریه کارگری پیام سندیکا
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
وقتی چند نفر، سرنوشت میلیونها نفر را گرو میگیرند چه ریاست بانک مرکزی با فرزین باشد چه با همتی. اینها مجریان گوش به فرمان مافیا هستند.
کارگر صبح با حساب دخل و خرج از خواب بیدار میشود، بازنشسته شب با اضطرابِ فردا میخوابد، اما در بالا، چند صندلی ثابت است و چند نام تکراری. اسمها عوض میشوند، ولی تصمیمها یکی است:
کمتر کردن دستمزد، تورم برای مردم، مصونیت برای مدیران.
بانک مرکزی؛ قلب اقتصاد برای رفاه مردم یا اتاق اجرای دستور مافیا؟؟
بانک مرکزی در حرف «مستقل» است، در عمل اما:
وقتی تورم بالا میرود، وقتی پول ملی میریزد، وقتی قدرت خرید کارگر نصف میشود، هیچکس بازخواست نمیشود.
نه گزارش شفاف، نه استعفا، نه محاکمه عملکرد مدیران ناکارآمد. شکست در اقتصاد، در کشور ما جرم نیست!!!
آیا قحطی متخصص است؟ نه. ایران قحطی اقتصاددان ندارد، قحطی مدیر باسواد ندارد، اما یک چیز کمیاب است: مدیری که نه بترسد، نه بدهکار باشد.
آنهایی بالا میمانند که:
سوال نپرسند. خط قرمزها را قبول کنند
و هزینه اجتماعی تصمیمها را به گردن مردم بباندازند. برای همین است که با هر بحران، بهجای کنار رفتن، با هم جابجا میشوند.
چرخش نوکران مافیا.
مردم میبینند: همانها که بودند، همانها که تصمیم گرفتند، همانها که تورم ساختند، دوباره برگشتهاند.
این دیگر سومدیریت نیست؛ انحصار قدرت اقتصادی است. وقتی چند نفر اختیار پول، اعتبار، تورم و سفره مردم را دارند و هیچ مکانیزم مؤثری برای کنترلشان نیست، نتیجه روشن است:
«تصمیم از بالا، رنج از پایین.»
هزینهٔ تصمیمها را چه کسی میدهد؟
نه مدیر. نه مقام. نه بانک. هزینه را:
کارگری که حقوقش از هزینه ها جا میماند.
بازنشستهای که درمان را رها میکند.
خانوادهای که هر ماه فقیرتر میشود، می دهد. تورم برای مدیران مافیابی یک عدد است؛ برای ما زندگی.
این مسیر به کجا میرسد؟ وقتی تصمیمگیر ثابت میماند.
نتیجه فاجعه است.اعتماد فرو میریزد. جامعهای که اعتماد نداشته باشد، دیگر با وعده جلو نمیرود.
مسئله این نیست که «چه کسی» رییس است؛ مسئله این است که:
چرا شکست، هزینه ندارد؟! چرا تصمیمها پشت درهای بسته گرفته میشود؟! و چرا مردم فقط پرداخت کنندهاند؟!
تا وقتی این چرخه نشکند، مردم هر روز فقیرتر میشوند و همان چند نفر، هر روز پولدارتر و «تجربه دارتر».
این وضعیت نگرانکننده نیست؛ هولناک است.
۱) کارگر – «اضافهکاریِ بیفایده»
حسین هر شب اضافهکار میماند. نه برای پسانداز؛ برای اینکه کم نیاورد. آخر ماه که میرسد، میبیند: اضافهکاریاش فقط جبران گرانیِ همان ماه شده.میگوید: «قبلن اضافهکاری میکردم جلو بیفتم؛ حالا اضافه کاری میکنم عقب نیفتم.» حقوق ثابت مانده، قیمتها دویدهاند، و حسین هنوز درجا میزند؛ با بدنی فرسوده تر از قبل.
۲) کارمند – «عددهایی که به هم نمیخورند»
مینا پشت کامپیوتر اداره مینشیند، اکسل را باز میکند، عددها را ردیف میکند.
در کار، همهچیز باید دقیق باشد؛ در زندگی، هیچ چیز جور درنمیآید. اجاره، شهریه، دارو.
میگوید: «من کارمندم، نه فقیر نه مرفه…
ولی دارم هر ماه فقیرتر میشم.»
وقتی خبر «تصمیم جدید اقتصادی» را میشنود، میخندد. نه از شادی؛ از اینکه میداند این تصمیم هم به جدول زندگی او نمیخورد.
۳) بازنشسته – «بعد از سی سال»
کریم سی سال کار کرده. حق بیمه داده. منتظر آرامش بوده. حالا صبحها اول داروهایش را میشمارد، بعد پولش را.
بعضی روزها دارو کم میآید، بعضی روزها پول. میگوید: «بازنشستگی قرار بود استراحت باشه، نه حساب و کتاب برای زنده موندن.»
وقتی تلویزیون از «ثبات اقتصادی» میگوید، صدایش را کم میکند. نه چون باور ندارد؛ چون اعصابش نمیکشد.
سه نفر، سه شغل، سه نسل. اما یک سرنوشت:
تصمیمها بالا گرفته میشود، هزینهها پایین پرداخت میشود. کارگر میدود، کارمند حساب میکند، بازنشسته میکاهد.
و آن بالا، همان چند صندلی، همان چند امضا، همان بیتفاوتی. مافیا همچنان در حال کشتار مردم با مدیران اقتصادی است آن هم بسیار خاموش.
تحریریه ماهنامه نشریه کارگری پیام سندیکا
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
Forwarded from سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
از کارخانه تا خیابان، اتحاد اتحاد، علیه فقر و فساد!
رویدادهای دو روز اخیر که به سایر شهرهای نیز سرایت کرد و اعتراض کسبه کوچک به تغییرات ناگهانی ارزش دلار صورت گرفت و رکود را افزایش داد، صرفن یک اعتراض به کسادی بازار نیست بلکه صدای انفجار اقتصاد کشور از درون است. آنچه ستون پنجم دشمن و همدست نئولیبرال های وطنی و جهانی می خواهند. ضعیف شدن اقتصاد ایران و آغاز شورش، اما نه تغییر.
این صدای انفجار اقتصاد فقط در بازار نیست بلکه در اعتصاب دو هفته ای کارگران معدن زرشوران تکاب، اعتصابات هفتگی کارگران نفت و گاز و اعتصابات هر ساله کارگران پروژه ای از سال ۹۹ تاکنون، یکشنبه های اعتراض ۵ ساله بازنشستگان و در نهمین روز از اعتصاب کارگران شرکت قند خاورمیانه و آمدن پلیس سیاسی به داخل کارخانه و تهدید کارگران برای بازگشت به کار است. ترک های این انفجار آنجا معلوم می شود که ۵ کارگر، کریم رضایی کعب نماینده کارگران، مسلم زهیری، حسین خضاف پور، محمود آل کثیر و مسعود مهرابی نیز در زندان به سر می برند فقط به خاطر حق خواهی. تنها اینها نیستند بلکه یونس آزادبر با قلبی بیمار و مسعود فرهیخته آموزگار در سلول انفرادی.
از ۲۵ تیرماه ۱۳۹۹ که اولین فراخوان یکشنبه های اعتراض بازنشستگان داده شد، انفجار اتفاق افتاد و هر هفته و هر روز صدای آن بلندتر گشت. هر کوشنده صنفی که به زندان افتاد، بحران چهره خود را نمایان تر کرد.
جراحی اقتصادی پشت جراحی و امروز که بودجه سال ۱۴۰۵ و جراحی جدید اعلام شد از کارخانه تا خیابان فریاد برآورد که دیگر توانی برای جراحی جدید نمانده است. این جراحی های پی در پی که از زمان احمدی نژاد تاکنون فقط برای بسترسازی اجرای سیاست های فقر فراگیر صورت گرفته همسو با غارت فراگیر است.
آمریکا و اسراییل و سرمایه داری جهانی نه به دنبال تغییر در سیاست های اقتصادی و سیاسی برای رفاه مردم نیستند بلکه به دنبال فقیرتر کردن کشور و سوریه ای شدن ایران با خشم فرو خورده مردم می باشند.
شورش هایی که دست مافیا را برای کشتار فعالین و مرعوب کردن مردم را باز بگذارد.
در جامعه ای که همه چیز طبقاتی شده از بنزین تا دارو و نان فقط بسترسازی برای غارت بیشتر است.
۹۹ درصد مردم ایران دیگر این سیاست های غلط اقتصادی را قبول ندارند.
فریاد خیابان، فریاد کارخانه و فریاد سلول های زندان همگی یک چیز را فریاد می زنند:
همبستگی اتحاد/ پایان ظلم و بیداد
آزادی عدالت/ حق مسلم ماست
بازنشستگان متحد تهرانی
۹ دیماه ۱۴۰۴
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸
رویدادهای دو روز اخیر که به سایر شهرهای نیز سرایت کرد و اعتراض کسبه کوچک به تغییرات ناگهانی ارزش دلار صورت گرفت و رکود را افزایش داد، صرفن یک اعتراض به کسادی بازار نیست بلکه صدای انفجار اقتصاد کشور از درون است. آنچه ستون پنجم دشمن و همدست نئولیبرال های وطنی و جهانی می خواهند. ضعیف شدن اقتصاد ایران و آغاز شورش، اما نه تغییر.
این صدای انفجار اقتصاد فقط در بازار نیست بلکه در اعتصاب دو هفته ای کارگران معدن زرشوران تکاب، اعتصابات هفتگی کارگران نفت و گاز و اعتصابات هر ساله کارگران پروژه ای از سال ۹۹ تاکنون، یکشنبه های اعتراض ۵ ساله بازنشستگان و در نهمین روز از اعتصاب کارگران شرکت قند خاورمیانه و آمدن پلیس سیاسی به داخل کارخانه و تهدید کارگران برای بازگشت به کار است. ترک های این انفجار آنجا معلوم می شود که ۵ کارگر، کریم رضایی کعب نماینده کارگران، مسلم زهیری، حسین خضاف پور، محمود آل کثیر و مسعود مهرابی نیز در زندان به سر می برند فقط به خاطر حق خواهی. تنها اینها نیستند بلکه یونس آزادبر با قلبی بیمار و مسعود فرهیخته آموزگار در سلول انفرادی.
از ۲۵ تیرماه ۱۳۹۹ که اولین فراخوان یکشنبه های اعتراض بازنشستگان داده شد، انفجار اتفاق افتاد و هر هفته و هر روز صدای آن بلندتر گشت. هر کوشنده صنفی که به زندان افتاد، بحران چهره خود را نمایان تر کرد.
جراحی اقتصادی پشت جراحی و امروز که بودجه سال ۱۴۰۵ و جراحی جدید اعلام شد از کارخانه تا خیابان فریاد برآورد که دیگر توانی برای جراحی جدید نمانده است. این جراحی های پی در پی که از زمان احمدی نژاد تاکنون فقط برای بسترسازی اجرای سیاست های فقر فراگیر صورت گرفته همسو با غارت فراگیر است.
آمریکا و اسراییل و سرمایه داری جهانی نه به دنبال تغییر در سیاست های اقتصادی و سیاسی برای رفاه مردم نیستند بلکه به دنبال فقیرتر کردن کشور و سوریه ای شدن ایران با خشم فرو خورده مردم می باشند.
شورش هایی که دست مافیا را برای کشتار فعالین و مرعوب کردن مردم را باز بگذارد.
در جامعه ای که همه چیز طبقاتی شده از بنزین تا دارو و نان فقط بسترسازی برای غارت بیشتر است.
۹۹ درصد مردم ایران دیگر این سیاست های غلط اقتصادی را قبول ندارند.
فریاد خیابان، فریاد کارخانه و فریاد سلول های زندان همگی یک چیز را فریاد می زنند:
همبستگی اتحاد/ پایان ظلم و بیداد
آزادی عدالت/ حق مسلم ماست
بازنشستگان متحد تهرانی
۹ دیماه ۱۴۰۴
ارتباط با ادمین
@S_felezkar
کانال رسمی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران
Telegram (https://telegram.me/sfelezkar)
#کانال_رسمی_سندیکای_کارگران_فلزکار_مکانیک_ایران
🌹🔨🌹🔧🍃🍀🌻🌺⚙️🌸