seymare
430 subscribers
2.32K photos
142 videos
20 files
5.73K links
seymare weekly
کانال رسمی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره

اینستاگرام : seymare_
پیام‌نگار:seymare83@yahoo.com
تارنما:www.seymare.com
Download Telegram
قایقران لرستانی سهمیه‌ی پارالمپیک پاریس را کسب کرد

سعید حسین‌پور، قایقران اهل کوهدشت لرستان، سهمیه‌ی پارالمپیک پاریس را کسب کرد
به گزارش آوای سیمره به نقل از فدراسیون قایقرانی، سعید حسین‌پور با کسب مدال برنز مسابقات قهرمانی جهان پاراکانو موفق به کسب سهمیه پارالمپیک پاریس شد.
در ادامه‌ی مسابقات قهرمانی جهان و انتخابی پارالمپیک پاراکانو، سعید حسین‌پور در مسابقه فینال A کلاس KL1 مردان با حریفان رو‌به‌رو شد.
حسین‌پور، در این رقابت در خط ۳ مسابقه با نمایندگان چین، مجارستان، فرانسه، ایتالیا، پرتقال، اسپانیا و دو قایقران برزیل روبه‌رو شد و در پایان با زمان ۴۸٫۴۲ ثانیه صاحب مدال برنز مسابقات شد و سهمیه پارالمپیک پاریس را کسب کرد.
 
@seymareweekly
آیین بزرگداشت فردوسی در دانشگاه لرستان برگزار می‌شود

آیین بزرگداشت شاعر بزرگ حماسه‌سرای ایران زمین، «ابوالقاسم فردوسی» در دانشگاه لرستان برگزار می‌شود.
به گزارش آوای سیمره، ۲۵ اردی‌بهشت‌ماه به‌عنوان روز حکیم ابوالقاسم فردوسی، نام‌گذاری شده است.
به همین مناسبت با همکاری انجمن علمی دانشجویی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان، دانشکده‌ي ادبیات و علوم انسانی این دانشگاه، مرکز لرستان‌شناسی دانشگاه لرستان و بنیاد ایران‌شناسی شعبه لرستان، آیین بزرگداشت فردوسی در این دانشگاه برگزار می‌شود.
این آیین روز دوشنبه، ۲۴ اردی‌بهشت‌ماه سال جاری، ساعت ۱۰ صبح با سخن‌رانی دکتر محمدرضا روزبه، دانشیار گروه آموزشی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه لرستان و دکتر کامین عالی‌پور، برگزار می‌شود

@seymareweekly
۴ جسد در «هزار دستگاه» خرم‌آباد کشف شد

سرپرست سازمان آتش‌نشانی خرم‌آباد گفت:«چهار جسد در مجتمع مسکونی «هزار دستگاه» این شهر کشف شد.»
به گزارش آوای سیمره، سجاد نعمتی، اظهار داشت:« حدود ساعت ۱۰ صبح روز شنبه(۲۲ اردی‌بهشت‌ماه) طی تماس شهروندان در خصوص مرگ چند نفر در یکی از واحدهای مسکونی در مجتمع مسکونی «هزار دستگاه» آتش‌نشانان ایستگاه شماره دو و چهار به همراه رییس ایستگاه شماره چهار آتش‌نشانی به محل حادثه رفتند.»
وی افزود: «مأموران آتش‌نشانی پس از ورود به واحد مسکونی با جسد دو خانم و دو کودک پسر مواجه شدند و پس از ایمن‌سازی و بررسی واحد مسکونی، فوتی‌ها را درون کاور قرار داده و به آمبولانس آرامستان‌ها تحویل دادند.»
کارشناسانِ مربوطه علت این حادثه را در دست بررسی دارند.

@seymareweekly
نقدی و سپاسی از برگزارکنندگان روز نکوداشت شهر خرم‌آباد

می‌توان از مسئولانِ دست‌اندر کارِ برگزاری روز نکوداشت خرم‌آباد به‌ویژه شهرداری و شورای شهر خرم‌آباد به‌خاطر اهمیت دادن به این موضوع و مطالبه‌ی مردم چه در برج میدان آزادی تهران و چه در روز  ۲۳ اردی‌بهشت   ۱۴۰۳در خرم‌آباد که به مناسبت ۲۰ اردی‌بهشت روز نکوداشت خرم‌آباد است، سپاس و قدردانی داشت.
هرچند ناکارآمدی مدیریت شهری را در ارتباط با مشکلات فراوان در این مرکز استان لرستان نمی‌توان از افکار عمومی با برگزاری این چنین آیین‌هایی نادیده گرفت. و اما می‌توان از ضعف مدیریت در برگزاری این آیین، دست‌کم نکاتی را برشمرد ازجمله:
ـ پخش آهنگ «دایه دایه وقت جنگه» در برج میدان آزادی تهران در روز نکو داشت(۲۰ اردی‌بهشت)؛ البته این آهنگ حماسی و برجسته‌ی لرستان از جایگاه ویژه‌ای برخور دار است ولی نه به این مناسبت!
ـ  در برگزاری این جشن در شهر خرم‌آباد عدم انسجام در برنامه‌ریزی مربوط به این موضوع خاص موج می‌زد؛ حاشیه بر متن قوی‌تر بود چون از هر دری و موضوعی سخن به میان می‌آمد! از نام بردن و تمجید از مدیران دولتی تا کسانی که در صورت لزوم می‌بایست در دیگر مناسبت‌های مرتبط ازشان نامی آورده یا تجلیل شود. بنابراین نزدیک به دوساعت وقت، از زمان سپری شده شور و شوق لازم مورد نظر و مناسب این آیین بسیار کم‌رنگ بود و حتا سخنانی در پیوند با برخی نارسایی‌هایی مهم شهر و راه‌حل‌هایی و…  خبر چندانی نبود.
ازاین رو، خستگی بر بخشی از باشندگان(حاضران) سایه افکنده و با طولانی شدن زمان، اقدام به ترک محل بر گزاری‌ می‌نمودند.
در پایان انتظار می‌‌رود ثبت رسمی این روز در تقویم کشور در دستورکار قرارگیرد.
 
حاجیعلی شرفی
۲۴ اردی‌بهشت 
@seymareweekly
به یاد پزشک فرودستان

۲۵ اردی‌بهشت یاد آور روزی به نام دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی ( ۱۳۱۵ ـ ۱۳۵۵)است.
زنده‌یاد دکتر اعظمی فرزند زمانه ی خویش و فرزند شجاع سرزمین ایران بود. زندگی وتفکر وی در راستای مبارزه ای خستگی‌ناپذیر علیه تبعیض و بی‌عدالتی برای رهایی و بهبود زندگی فرودستانی بود که حتا ازحق داشتن بهداشت ودرمان ناتوان و از آگاهی به حقوق خود باز مانده و روز گار شان با دشواری سپری می‌شد.
بنابراین دانش پزشکی هوشنگ اعظمی در راه خدمت به نیازمندان به درمان و دارو قرارگرفت و پیوستن به طبقه‌ی فرودستان و زحمت‌کشان جامعه‌ی خود را آگاهانه برگزید.
دکتر اعظمی در راه آگاهی بخشی و مبارزه با تبعیض و تحقق آزادی و عدالت اجتماعی گام نهاد؛ و از این رو مورد خشم ساواک، نیروی درخدمت استبداد تمامیت خواه و دگر اندیش ستیز نظام شاهی قرارگرفت و کشته شد. جان باختنش درراه خدمت به مردم یادی است که درافکار عمومی همیشه جاودان است.
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
نویسنده : حاجیعلی شرفی | سرچشمه : آوای سیمره
@seymareweekly
سیمره‌ی ۷۲۱ جاری شد…

هفتصدوبیستمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره، روز سه‌‌‌شنبه (25 ‌اردی‌بهشت‌ماه 1403) چاپ شد و روی پیش‌خوان دکه‌های مطبوعاتی قرار گرفت.
به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارنده‌ی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:
 
*تیتریک:
– استاد دانشگاه لرستان در همايش بزرگ‌داشت فردوسي: خرد انتقادي نياز امروز جامعه‌ي ماست/ شاه‌نامه بر تارک حماسه‌سرايي جهان مي‌درخشد
 
*سرمقاله:
– اهميت دانش در شاه‌نامه/ کیانوش رستمی
 
*یادداشت‌ها:
-شُکرگزاري و معماري رقابت‌پذيري/ دکتر سهراب دل‌انگیزان
-زيستنِ حکيمانه / دکتر مرتضا ادیب
– مستندنگاري ماجراهاي من و سياست(فصل دوم /بخش ۴۳) / علی گودرزیان
-نقدي و سپاسي از برگزارکنندگان روز نکوداشت شهر خرم‌آباد /حاجیعلی شرفی
– از انسان و اقتصاد / سلمان احمدوند
– دکتر هوشنگ اعظمي آرمان‌خواهي که فرزند زمان خويش بود/ محسن رستمی
-خاطراتي از خرم‌آبادِ شصت‌سال پيش/ بخش پنجم/ جلال مرادی
– نمادهاي زاگرس را دريابيم  / زهرا نجاتی
-مالکيت معنوي فولاد متعلق به مردم ازناست/محسن دهقان‌نژاد
– وزير سابق جهاد در دولت رييسي؛ محکوميت قضايي براي مدعي اقتدار غذايي!
-عرصه‌ي سياست تنگ است يا رجال سياسي نيستند؟/ تهماسب کرمی چگنی
 
*مقالات:
– نغمه‌هاي بشکوه و حنجره‌ي ارغواني زاگرس / ايرج رحمان‌پور، ترانه‌سرا، خواننده، آهنگ‌ساز و موسيقي‌پژوه(بخش چهارم)/ محمدکاظم علی‌پور
-تصوير در شعرمير نوروز / حشمت‌الله خالقی
 
* داستان:
-وجدانِ گوشه‌گير / اسماعیل میرزایی
 
*طنز:
– کارتون سیمره/ یاسر دلفان
– فانتزی راه‌آهن / صادق سیفی
 
*پیشخوان:
– شاعري که درخت شد!
 
*شعر پارسی:
– عبدالرضا فریدزاده/ محمدکاظم علی‌پور / زانا کردستانی
 
*شعر بومی:
-مرتضا رومانی
 
*گزارش:
– کتاب‌خانه را سيل برد؛ کتاب‌ها را موريانه خورد!
-مديرعامل جمعيت هلال احمر لرستان: امداد و نجات از کارهاي اساسي و مهم هلال احمر است/ پاسخ‌گويي به ۶۷۴ عمليات امدادي / جذب ۲۱۵ نفر در جمعيت هلال احمر لرستان
 
*گفت‌وگو:
-يک فعال سياسي اصولگرا: آواربرداري اقتصادي بعد از دولت رييسي کار حضرت فيل است
-معاون تربيت بدني و سلامت آموزش‌وپرورش لرستان: دعوت ۹ دانش‌آموز لرستاني به تيم ملي/  ۴۵ طرح زمين ورزشي در لرستان افتتاح شد
 
*اخبار:
– قايقران لرستاني سهميه‌ي پارالمپيک پاريس را  کسب کرد
– بزرگ‌داشت ياد و خاطره‌ي دو کنشگر اجتماعي در خرم‌آباد
-مرکز سنجش آموزش فني‌وحرفه‌اي شهرستان بروجرد به بهره‌برداري مي‌رسد
– مديرکل آموزش فني‌وحرفه‌اي لرستان: کارگروه کيفي آموزش‌هاي مهارتي تخصصي  در استان لرستان تشکيل مي‌شود
-شناسايي ۲ هزار هکتار کانون بحراني آفت بلوط در لرستان
-۴ جسد در «هزار دستگاه» خرم‌آباد کشف شد
 
و…
 
همواره‌ی روزگار با سیمره جاری باشید!
@seymarewerkly
seymare pinned «سیمره‌ی ۷۲۱ جاری شد…  هفتصدوبیستمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره، روز سه‌‌‌شنبه (25 ‌اردی‌بهشت‌ماه 1403) چاپ شد و روی پیش‌خوان دکه‌های مطبوعاتی قرار گرفت. به گزارش آوای سیمره، این شماره در بردارنده‌ی مطالب و مقالات متنوعی است از جمله:   *تیتریک: – استاد…»
اپيدمي فرزندان ناخلف

✍️دکتر امیر شاکرمی/سیمره

به‌عنوان فردي كه بنا به اقتضاي شغلم با افراد زيادي در طول روز در ارتباطم ، درد و دل‌هاي زيادي مي‌شنوم.
يكي از مشكلات و بحران‌هاي اصلي خانواده‌هاي امروزي نارضايتي والدين از فرزندان و دغدغه‌هاي ايشان راجع به فرزندان‌شان است.
اغلب مراجعين ما مردان و زنان ميان‌سال و بالاتر هستند و اكنون كه وارد سن بازنشستگي يا شروع دوره‌ی پيري شده‌اند و نياز به استراحت و آرامش دارند، اما درگير مشكلات فرزندان‌شان مي‌شوند و همين دغدغه‌ها مانع كنترل فشار خون‌شان يا باعث بروز بيماري قلبي خواهد شد. هم‌چنين بعضا مانع توجه كافي والدين به سلامتي خودشان شده‌است.
قطعا والدين تا زماني كه زنده‌اند دغدغه‌ی فرزندان را خواهند داشت و حتا پس از عبور فرزندان از بحران‌هاي كلاسيك (و به اصطلاح از آب و گل در آمدنشان)، دغدغه‌ی نوه‌ها اضافه خواهد شد!
به‌نظر مي‌رسد در طي دهه‌هاي اخير اين دغدغه‌ها به‌شدت افزايش يافته است. يكي از بي‌كاري فرزندش مي‌نالد و ديگري نگران فرزندي‌ است كه جدا شده و حتا گاهي بايد نوه‌هاي بي‌سرپرست را بزرگ كند، آن‌هم در شرايطي كه با وجود كمردرد و آرتروز زانو و هزار و يك مشكل ديگر، خود نياز به مراقبت و پرستاري دارند!
ديگري از اين شاكي است كه چرا فرزندش با وجود داشتن شرايط مالي و سني مناسب ازدواج، تن به ازدواج نمي‌دهد.
والدي نگران اعتياد فرزندش است و ديگري از هم‌نشيني فرزندش با رفقاي ناباب شاكي است.
والديني هم هستند كه تحت فشار فرزندان مجبور مي‌شوند تا دار و ندار خود را بفروشند تا فرزندشان را كه هواي اروپا كرده را به خارج بفرستند؛ گرچه گاهي فرزند هم خيلي بي‌راه نمي‌گويد؛ چراكه بي‌كار است يا شغلي درخور توانايي‌هايش ندارد و افق روشني براي آينده‌اش متصور نيست.
از آن‌طرف آن‌هایی هم که فرزندان حرف گوش کن و صالح دارند نگران قبولی فرزندشان در دانشگاه و بالاخص رشته‌هاي گروه پزشکی هستند؛ چراکه به تجربه دیده‌اند به‌جز مشاغل گروه پزشکی، امروزه بازار کار تضميني برای تقریبا هیچ رشته‌ای وجود ندارد (البته اکنون رشته‌ی پزشکی هم با بحران بی‌کاری مواجه شده است).
این موارد تازه گوشه‌ای از مشکلات والدین با فرزندان امروزی بود.
به‌نظر می‌رسد این دغدغه‌ها مختص ايران نيست و پدیده‌هایی نوظهور هستند يعني در هیچ مقطع تاریخی در هيچ كشوري به این شكل گزارش نشده‌اند.
از قدیم رسم بوده که فرزندان ادامه دهنده راه والدین‌شان بوده‌اند؛ یعنی اگر پدر کشاورز يا دامدار بود ، فرزندش نيز راهش را ادامه می‌داد و بحران شغل يا بي‌كاري معنايي نداشت.
و اگر پدر صاحب هنر یا فنی بود، فرزند هم سال‌ها در خدمت پدر شاگردی می‌کرد تا این‌که مثل پدر استاد می‌شد و راهش را ادامه می‌داد.
دخترهم مانند مادرش زود شوهر می‌کرد و فنون آشپزی، قالی بافی و خانه‌داری را می‌آموخت. چالشي وجود نداشت و آينده هر شخصي تقريبا مشخص بود.
به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین علت ظهور چالش اخیر، تغییر سبک زندگی، مواجهه سنت با مدرنیته و تلاش براي عبور سريع و جهشي از دنياي قديم به دنياي جديد است. گرچه علل و ریشه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را نمی‌توان نادیده گرفت اما به‌هرحال مسئله‌ی اصلی این ا‌ست که جامعه در حال پوست‌اندازی و تغییر است. هر تغییری دردناک است و باید هزینه آن‌را پرداخت...

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=23678
بازگشت خیبر خرم‌آباد به صدر جدول لیگ آزادگان

تیم فوتبال خیبر خرم‌آباد با برتری مقابل شاهین بندر عامری به صدر جدول لیگ آزادگان بازگشت.
هفته سی‌ویکم لیگ آزادگان امروز با برگزاری ۵ دیدار پیگیری شد که طی آن این نتایج به دست آمد:
داماش گیلان ۴ – مس سونگون یک
شهرداری آستارا ۳ – آریو اسلامشهر ۲
خوشه طلایی ۲ – پارس جنوبی جم صفر
نفت و گاز گچساران یک – نفت مسجدسلیمان یک
شاهین بندر عامری صفر – خیبر خرم‌آباد یک
دیدار دو تیم مس کرمان و چادرملو اردکان نیز دوشنبه ۳۱ اردی‌بهشت برگزار خواهد شد.
با این نتایج خیبر خرم‌آباد با ۷۰ امتیاز به صدر رفت و تیم‌های فجر سپاسی و چادر ملو نیز با ۶۷ و ۶۳ امتیاز در رده‌های بعدی جای دارند.

@seymareweekly
کتاب‌های ناتمام

فروکاستنِ انسان به عدد، فروکاستنِ زندگی به کمیّت است. به صفر و یک، به آمار، به مادیات و هرچه از این قبیل؛ انسان ولی جهان است و جهان بی او حادثه‌ای بیش نیست؛
گیرم شکوهمند! چرا که حضورش آبادانی است و هر ویرانه نشان از غیاب اوست. هم‌چنان که هر شناسنامه که پانچ می‌شود، یا خط تلفنی که برای همیشه، خاموش… اگرچه زندگی جاری است ولی ما به بیانِ دکتر آرش نراقی (۱۳۴۵-)، نویسنده، مترجم و پژوهشگر دین و فلسفه: با مرگِ عزیزانمان اندک‌اندک کَم می‌شویم، رفته‌رفته گُم می‌شویم. چراکه مرگِ عزیز، فقط از دست دادنِ دیگری نیست، از دست دادن پاره‌ای از وجود است. بخشی از وجود که حاصل تجربه‌ی زیسته‌ی ماست و ما آن را فقط با شمار اندکی از نزدیکان شریک‌ایم. کودکی من را فقط افراد انگشت‌شماری با من زیسته‌اند، با رفتن آن‌ها، آن بخش از زندگی من برای همیشه گُم می‌شود.
راست آن است که در عالَم مناسبات انسانی هر پدیده‌ای که به تولید انبوه برسد قدر و قیمت خود را از کف می‌دهد و در زمره‌ی روزمرگی‌ها در می‌آید. مگر نه این‌که به بیان بلیغ شیخ اَجَل: اگر شب‌ها همه قدر بودی، شبِ قدر بی‌قدر بودی. بغرنج فلسفی مرگ همْ از این قاعده مستثنی نیست. هم از این روست که اولْ قربانی پدیده‌ی شومی چون جنگ، حرمت و کرامت انسان است از پی فروکاسته شدنِ او به عدد و رقم و افزونی شمار قربانیان.
بلایای زندگی‌کوبی چون سیل و سونامی و زلزله هم دست‌کمی از جنگ ندارند، اگرچه در قساوت و سبُعیت به گرد آن نمی‌رسند، و چون که طبیعی‌اند توجیه و توضیح برمی‌دارند و هضم‌پذیرند.
هانا آرِنْت(۱۹۰۶-۱۹۷۵م) که بسیاری وی را بزرگ‌ترین فیلسوف سیاسی قرن بیست می‌دانند، در منظومه‌ی اندیشگی خود از مفهومی زیر عنوان «ابتذال شرّ» سخن به میان آورده است. بر پایه‌ی این پندار هرگاه رخدادی فاجعه‌بار یا چنان‌که آرنت ناظر به همه‌سوزی یهودیان (هولوکاست) در عصر آلمان نازی (۱۹۳۳-۱۹۴۵م)، «شَرّ» نامیده است چندان تکرار شود که حساسیتی را برنینگیزد و به جزیی از روزمرگی مردمان تبدیل شود، هم‌چون خبری معمولی، مبتذل و پیش‌و پاافتاده می‌شود.
همه‌گیری کرونا که به راستی طاعون عصر ماست و در آن ویروس مرموزِ تاجدار هم‌چون شهریاری خون‌ریز سوار بر ارّابه‌ی مرگ چهارنعل به پیش می‌تازد. درین کارزار بلاخیز پیش‌تر نیز اگر از گروه سنّی خاصی سخن می‌رفت، اکنون ولی همه‌ی افراد بشر طعمه‌ی اویند؛ در قلمرویی که به وسعت یک سیّاره دامن گسترده است!
کرونا ویروس مرگ را از تختِ سلطنت به زیر کشیده است. زین پس مرگ دیگران نه رخدادی تأمل‌برانگیز بلکه اتفاقی عادی است. خبری لای خبرهای دیگر که شنیدنش بیش از آن‌که تأثرانگیز باشد، ترس‌آور است: «مباد نفر بعدی من باشم!»
راست آن استْ که ویروسی کوچک جهان را به ورطه‌ی آشوبی بزرگ افکنده است. کسانی آن را تاوان تجاوزِ انسانِ عصیانگر به حریم طبیعت و حیات وحش می‌دانند. او سرمست از باده‌ی علم و تکنولوژی و توهّم خودمرکزِ جهانْ‌پنداری کمر به قتل طبیعت و نابودی حیات وحش بسته است. خرس‌های لاغر قطبی و خودکشی دسته جمعی نهنگ‌ها تصویرهایی نمادین از فروپاشی نظم طبیعت و خروج آن از چرخه‌ی زایایی و زیبایی به دستِ آدمی است. آتشی جهانگیر که دود آن بیش از همه در چشم او فرو می‌رود.
یک نشانه‌ی آشکارِ آن اعلام هر روزۀ شمار فزایندۀ جانباختگان و مبتلایان است. هر روز کسانی از میان ما جهان را غریبانه ترک می‌کنند و خویشانِ خود را به سوگ می‌نشانند. در میان آنان هستند کودکان، نوجوانان و جوانانی که چشم در چشم زندگی دوخته بودند و با سینه‌ای پر از آرزوهای رنگین به خط پایان رسیدند، پدرانی سخت‌کوش و مادرانی مهربان. پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که در تنگناها و تکانه‌ها تکیه‌گاه بودند.
روزگار غریبی است… پدران و مادرانی را دیده‌ام که در جوانی داغِ فرزند نصیب بُرده‌اند. تجربه‌ای سهمگین که هم‌چون طوفانی بنیان‌کَن خانه‌ی وجود را زیر و زَبَر می‌کند و زخمی چنان عمیق در قلب می‌نشاند که هرگز التیام نپذیرد. مگر گذشتِ زمان یا دیدن کسانی دیگر که طعم سوگی از این دست را به‌جان چشیده‌اند.
از آن میان کودکی شیرین که به‌ناگاه چمدانش کوچکش را بست، رفت و پشتِ حوصله‌ی نورها دراز کشید. خاطره‌ی حضورش حاشا که از جریده‌ی حافظه‌ام پاک شود.
برق نگاهش شادی‌آفرین بود و بانگِ خنده‌های بی‌مَحابایش خون می‌دَوانْد در رگ‌های پدری که اکنون غمگین‌ترین مردِ جهان است و مادری که سمفونی هِق هِق را از بَر.
انسان‌ها عدد نیستند، قصّه‌اند، کتاب‌هایی که با مرگِ نابهنگام ناتمام می‌مانند. مرگ آنان تلخ است؛ خاصّه بر اثر کرونا که به سوگواری هم مجال نمی‌دهد. به وداعی اشک‌آمیز که با حضور دیگرانْ امکانی برای کاستن از حجم اندوه و تمرینِ بازگشت به زندگی است!
نویسنده : سلمان احمدوند | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 718 (2 اردی‌بهشت 1403)
@seymareweekly
دریای فرهنگ منتشر شد...

@seymareweekly
🔼ضعف مدیریتی و زیرساختی آموزش و پرورش در توزیع و چاپ کارت ورود به جلسه آزمون نهایی


بعد از گذشت چند روز وزارت آموزش و پرورش با معرفی سایت ها و درگاه های مختلف هنوز نتوانسته مشکل فنی دریافت و چاپ کارت ورود به جلسه‌ی آزمون نهایی را رفع کند.

این ضعف هم در حوزه‌ی مدیریتی و هم فنی آشکارا خود را نشان داده است. این در حالی است که دانش آموزان و اولیای آن‌ها چند ساعت مانده به برگزاری امتحان نهایی هنوز سردرگم هستند.
به نظر می‌رسد روسای حوزه‌های امتحانی هم در شماره‌گذاری صندلی داوطلبان به مانند دانش آموزان و اولیای آن‌ها تکلیف خود را نمی دانند.
کاش متولیان کار در آموزش و پرورش از قبل به صورت آزمایشی این کار را انجام داده بودند.

من دو فرزند دانش آموز دارم تا این لحظه ۲۹ اردی‌بهشت ساعت ۱۴ و پنجاه دقیقه موفق نشدم دریافت کنم!!!

✍️باقرپور
@seymareweekly
فریادهای بی‌­حاصل

✍️لطیف محمدی گراوند

خردادماه 61 سال پیش، از دبیرستانی به‌نام «محمدیه» که ریاستش با زنده­‌یاد استاد علی­‌محمد ساکی بود و استادان بزرگی هم‌چون دکتر حمید عیدی و حمید ایزدپناه در آن تدریس می‌کردند، موفق به اخذ دیپلم در رشته‌ی ادبی شدم.
آن دبیرستان بعدها به پیشنهاد همین استاد فرزانه «بهار» نام گرفت. این‌که اکنون به چه نام است، نمی­دانم. آن زمان که کَمَکی دستم با قلم و قلم­زنی آشنایی پیدا کرده بود به حکم وظیفه وجدانی که به زادگاهم دِهی به‌نام «سرترهان» در ابتدای دشت ترهان و در قسمت غربی شهرستان کوهدشت کنونی داشته و دارم، کوشیدم با زبان قلم، انجام دو خواست عمومی مردم منطقه­ام را از مسئولان امور رژیم پهلوی مطالبه نمایم؛ یکی احداث راهی مناسب از میانه دشت ترهان و دره سیاه‌­پله به‌سوی سه‌راهی ایلام و اسلام‌­آباد غرب، دیگری انتقال بخشی از آب رودخانه‌ی سیمره به دشت خشک ترهان. اهمیت این دو خواسته کاملا مشهود است. راه شریان توسعه‌ی اقتصادی و پیش‌رفت اجتماعی است و آب مایه‌ی حیات و زندگانی و آبادانی. ولی به مصداق این بیت شعر از شاعر غزل­سرای شیراز:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست            البته آن‌چه به جایی نرسد فریاد است
فریاد من و پسرعمویم «محمدرحیم محمدی» که اکنون مایوسانه گوشه‌ی عُزلت گزیده، در راستای تحقق این دو خواسته به‌حق به‌جایی نرسید که نرسید… و جز گرفتن وعده­های سرخرمنی چیزی عایدمان نشد. اما از آن‌جایی که دنیا دار مکافات است و از مکافات عمل نباید غافل شد عاقبت مسئولان آن رژیم هم که بیش‌ترشان توجهی به خواسته‌­های به‌حق خلق­‌های ایران را نداشتند، خود و رژیم­‌شان چوب بی‌­توجهی‌­هایشان را خوردند و بر سرشان آن آمد که ما دیدیم و نسل­‌های دهه­‌های بعدی شنیدند و خواهند شنید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز به مصداق بیتی دیگر از این غزل‌سرای بزرگ، گفتم؛
دست از طلب ندارم تا کام دل برآید               یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
این بود که باز ننشستیم. آن‌قدر هوارنامه نوشتیم و امضا جمع کردیم و طومارهای طایف‌ه­ای ارائه دادیم تا بالاخره دل مسئولان امر را به‌دست آوردیم. در سال ۱۳۸۵ از طریق امور آب لرستان پس از انجام کارشناسی­‌های معمول و برآورد هزینه‌­های لازم مبلغ ۴۰ میلیارد تومان پروژه‌ی انتقال بخشی از آب رودخانه‌ی سیمره به دشت ترهان برای آبیاری ۱۳۰۰ هکتار از اراضی دیم مصوب گردید. کار اجرای آن پس از اعلام مناقصه­‌ای عمومی به شرکت پیمانکاری به‌نام «دارتاک» داده شد. ما و اهالی خوش‌حال از این‌که یکی از خواسته­‌های به‌حق­مان جامه عمل به‌خود می­‌پوشد، غافل از این‌که دست­‌های پلیدی به‌صورت­‌های پیدا و پنهان در جهت جلوگیری از انجام این پروژه در کارند و ما غافل از این ماجرا… زیرا آب از آن لرستان است ولی بهره­‌بردارش خوزستان است. در نتیجه پس از یک‌ سال در حالی‌که قسمتی از کار انجام گرفته، و یک میلیارد تومان هم هزینه شده بود در خردادماه سال ۱۳۸۶ پروژه تعطیل و قرارداد با دلایل واهی چون نداشتن توجیه اقتصادی فسخ گردید.
در پی به مصداق این مثل:«چون بد آید هرچه آید بد شود   یک بلا ده گردد و ده صد شود»
بروز یک دوره‌ی خشک‌سالی پی‌‌­درپی یاس و حرمان در شکست پروژه دست در دست هم داده و خیلی از خانوارهای ساکن سرترهان را مجبور به کوچ‌­های اجباری به ناکجا آبادها از جمله شهرک‌های اقماری تهران نظیر اسلام‌­شهر، بوم­هن، رودهن و دماوند و غیره نمود. متاسفانه تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان این خانواده­‌ها از راه راست به‌در رفته و به‌دام شغل کثیف فروش مواد مخدر صنعتی و تهیه مشتقات خانمان برانداز آن افتادند. شوربختانه تا کنون بیش از ۲۰ نفر از این جوانان و نوجوانان اعدام و اجسادشان در قبرستان عمومی سرترهان مدفون است. به همین شمار هم یا حکم اعدام­شان صادر شده و به اصطلاح خودشان زیر تیغ هستند و یا به حبس­‌های ابد و طویل­المدت محکوم گشته‌­اند. این نتیجه­‌ی همان توجیه نداشتن آن پروژه و تعطیلی آن سیستم آبرسانی است.
فرزند کشاورز سرترهانی که می‌­بایست بر روی باغ و بستانش کار کند و چون همسایه زیرتنگ سیابش یاقوت سرخ بچیند و به بازار عرضه کند، حالا یا اعدام شده و مدفون در خاک است و یا زیر تیغ است و ابد، یا معتاد و در پیاده‌­روها افتاده و یا کارش فروش مواد مخدر به جوانان تهرانی و نابود کردن خانواده­‌های آنان است. راستی گناه این تراژدی غم­بار به گردن کیست…؟ لطفا شما قضاوت کنید…!
چون یک معضل بزرگ اجتماعی در این خطه به‌وجود آمده بود من باز بی تفاوت نبودم، دوست عزیزم جناب آقای دکتر کیانوش رستمی سردبیر هفته‌­نامه‌ی سیمره که گاهی خواسته­‌های به‌حق و عمومی­‌مان را دل‌سوزانه منتشر و به سمع  و نظر مسئولان امور رسانده و می‌رساند، شاهد بر مدعاست....

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=23764

@seymareweekly