seymare
430 subscribers
2.32K photos
142 videos
20 files
5.73K links
seymare weekly
کانال رسمی هفته‌نامه‌ی منطقه‌ای سیمره

اینستاگرام : seymare_
پیام‌نگار:seymare83@yahoo.com
تارنما:www.seymare.com
Download Telegram
کتاب‌های ناتمام

فروکاستنِ انسان به عدد، فروکاستنِ زندگی به کمیّت است. به صفر و یک، به آمار، به مادیات و هرچه از این قبیل؛ انسان ولی جهان است و جهان بی او حادثه‌ای بیش نیست؛
گیرم شکوهمند! چرا که حضورش آبادانی است و هر ویرانه نشان از غیاب اوست. هم‌چنان که هر شناسنامه که پانچ می‌شود، یا خط تلفنی که برای همیشه، خاموش… اگرچه زندگی جاری است ولی ما به بیانِ دکتر آرش نراقی (۱۳۴۵-)، نویسنده، مترجم و پژوهشگر دین و فلسفه: با مرگِ عزیزانمان اندک‌اندک کَم می‌شویم، رفته‌رفته گُم می‌شویم. چراکه مرگِ عزیز، فقط از دست دادنِ دیگری نیست، از دست دادن پاره‌ای از وجود است. بخشی از وجود که حاصل تجربه‌ی زیسته‌ی ماست و ما آن را فقط با شمار اندکی از نزدیکان شریک‌ایم. کودکی من را فقط افراد انگشت‌شماری با من زیسته‌اند، با رفتن آن‌ها، آن بخش از زندگی من برای همیشه گُم می‌شود.
راست آن است که در عالَم مناسبات انسانی هر پدیده‌ای که به تولید انبوه برسد قدر و قیمت خود را از کف می‌دهد و در زمره‌ی روزمرگی‌ها در می‌آید. مگر نه این‌که به بیان بلیغ شیخ اَجَل: اگر شب‌ها همه قدر بودی، شبِ قدر بی‌قدر بودی. بغرنج فلسفی مرگ همْ از این قاعده مستثنی نیست. هم از این روست که اولْ قربانی پدیده‌ی شومی چون جنگ، حرمت و کرامت انسان است از پی فروکاسته شدنِ او به عدد و رقم و افزونی شمار قربانیان.
بلایای زندگی‌کوبی چون سیل و سونامی و زلزله هم دست‌کمی از جنگ ندارند، اگرچه در قساوت و سبُعیت به گرد آن نمی‌رسند، و چون که طبیعی‌اند توجیه و توضیح برمی‌دارند و هضم‌پذیرند.
هانا آرِنْت(۱۹۰۶-۱۹۷۵م) که بسیاری وی را بزرگ‌ترین فیلسوف سیاسی قرن بیست می‌دانند، در منظومه‌ی اندیشگی خود از مفهومی زیر عنوان «ابتذال شرّ» سخن به میان آورده است. بر پایه‌ی این پندار هرگاه رخدادی فاجعه‌بار یا چنان‌که آرنت ناظر به همه‌سوزی یهودیان (هولوکاست) در عصر آلمان نازی (۱۹۳۳-۱۹۴۵م)، «شَرّ» نامیده است چندان تکرار شود که حساسیتی را برنینگیزد و به جزیی از روزمرگی مردمان تبدیل شود، هم‌چون خبری معمولی، مبتذل و پیش‌و پاافتاده می‌شود.
همه‌گیری کرونا که به راستی طاعون عصر ماست و در آن ویروس مرموزِ تاجدار هم‌چون شهریاری خون‌ریز سوار بر ارّابه‌ی مرگ چهارنعل به پیش می‌تازد. درین کارزار بلاخیز پیش‌تر نیز اگر از گروه سنّی خاصی سخن می‌رفت، اکنون ولی همه‌ی افراد بشر طعمه‌ی اویند؛ در قلمرویی که به وسعت یک سیّاره دامن گسترده است!
کرونا ویروس مرگ را از تختِ سلطنت به زیر کشیده است. زین پس مرگ دیگران نه رخدادی تأمل‌برانگیز بلکه اتفاقی عادی است. خبری لای خبرهای دیگر که شنیدنش بیش از آن‌که تأثرانگیز باشد، ترس‌آور است: «مباد نفر بعدی من باشم!»
راست آن استْ که ویروسی کوچک جهان را به ورطه‌ی آشوبی بزرگ افکنده است. کسانی آن را تاوان تجاوزِ انسانِ عصیانگر به حریم طبیعت و حیات وحش می‌دانند. او سرمست از باده‌ی علم و تکنولوژی و توهّم خودمرکزِ جهانْ‌پنداری کمر به قتل طبیعت و نابودی حیات وحش بسته است. خرس‌های لاغر قطبی و خودکشی دسته جمعی نهنگ‌ها تصویرهایی نمادین از فروپاشی نظم طبیعت و خروج آن از چرخه‌ی زایایی و زیبایی به دستِ آدمی است. آتشی جهانگیر که دود آن بیش از همه در چشم او فرو می‌رود.
یک نشانه‌ی آشکارِ آن اعلام هر روزۀ شمار فزایندۀ جانباختگان و مبتلایان است. هر روز کسانی از میان ما جهان را غریبانه ترک می‌کنند و خویشانِ خود را به سوگ می‌نشانند. در میان آنان هستند کودکان، نوجوانان و جوانانی که چشم در چشم زندگی دوخته بودند و با سینه‌ای پر از آرزوهای رنگین به خط پایان رسیدند، پدرانی سخت‌کوش و مادرانی مهربان. پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که در تنگناها و تکانه‌ها تکیه‌گاه بودند.
روزگار غریبی است… پدران و مادرانی را دیده‌ام که در جوانی داغِ فرزند نصیب بُرده‌اند. تجربه‌ای سهمگین که هم‌چون طوفانی بنیان‌کَن خانه‌ی وجود را زیر و زَبَر می‌کند و زخمی چنان عمیق در قلب می‌نشاند که هرگز التیام نپذیرد. مگر گذشتِ زمان یا دیدن کسانی دیگر که طعم سوگی از این دست را به‌جان چشیده‌اند.
از آن میان کودکی شیرین که به‌ناگاه چمدانش کوچکش را بست، رفت و پشتِ حوصله‌ی نورها دراز کشید. خاطره‌ی حضورش حاشا که از جریده‌ی حافظه‌ام پاک شود.
برق نگاهش شادی‌آفرین بود و بانگِ خنده‌های بی‌مَحابایش خون می‌دَوانْد در رگ‌های پدری که اکنون غمگین‌ترین مردِ جهان است و مادری که سمفونی هِق هِق را از بَر.
انسان‌ها عدد نیستند، قصّه‌اند، کتاب‌هایی که با مرگِ نابهنگام ناتمام می‌مانند. مرگ آنان تلخ است؛ خاصّه بر اثر کرونا که به سوگواری هم مجال نمی‌دهد. به وداعی اشک‌آمیز که با حضور دیگرانْ امکانی برای کاستن از حجم اندوه و تمرینِ بازگشت به زندگی است!
نویسنده : سلمان احمدوند | سرچشمه : سیمره‌ی شماره‌ی 718 (2 اردی‌بهشت 1403)
@seymareweekly
دریای فرهنگ منتشر شد...

@seymareweekly
🔼ضعف مدیریتی و زیرساختی آموزش و پرورش در توزیع و چاپ کارت ورود به جلسه آزمون نهایی


بعد از گذشت چند روز وزارت آموزش و پرورش با معرفی سایت ها و درگاه های مختلف هنوز نتوانسته مشکل فنی دریافت و چاپ کارت ورود به جلسه‌ی آزمون نهایی را رفع کند.

این ضعف هم در حوزه‌ی مدیریتی و هم فنی آشکارا خود را نشان داده است. این در حالی است که دانش آموزان و اولیای آن‌ها چند ساعت مانده به برگزاری امتحان نهایی هنوز سردرگم هستند.
به نظر می‌رسد روسای حوزه‌های امتحانی هم در شماره‌گذاری صندلی داوطلبان به مانند دانش آموزان و اولیای آن‌ها تکلیف خود را نمی دانند.
کاش متولیان کار در آموزش و پرورش از قبل به صورت آزمایشی این کار را انجام داده بودند.

من دو فرزند دانش آموز دارم تا این لحظه ۲۹ اردی‌بهشت ساعت ۱۴ و پنجاه دقیقه موفق نشدم دریافت کنم!!!

✍️باقرپور
@seymareweekly
فریادهای بی‌­حاصل

✍️لطیف محمدی گراوند

خردادماه 61 سال پیش، از دبیرستانی به‌نام «محمدیه» که ریاستش با زنده­‌یاد استاد علی­‌محمد ساکی بود و استادان بزرگی هم‌چون دکتر حمید عیدی و حمید ایزدپناه در آن تدریس می‌کردند، موفق به اخذ دیپلم در رشته‌ی ادبی شدم.
آن دبیرستان بعدها به پیشنهاد همین استاد فرزانه «بهار» نام گرفت. این‌که اکنون به چه نام است، نمی­دانم. آن زمان که کَمَکی دستم با قلم و قلم­زنی آشنایی پیدا کرده بود به حکم وظیفه وجدانی که به زادگاهم دِهی به‌نام «سرترهان» در ابتدای دشت ترهان و در قسمت غربی شهرستان کوهدشت کنونی داشته و دارم، کوشیدم با زبان قلم، انجام دو خواست عمومی مردم منطقه­ام را از مسئولان امور رژیم پهلوی مطالبه نمایم؛ یکی احداث راهی مناسب از میانه دشت ترهان و دره سیاه‌­پله به‌سوی سه‌راهی ایلام و اسلام‌­آباد غرب، دیگری انتقال بخشی از آب رودخانه‌ی سیمره به دشت خشک ترهان. اهمیت این دو خواسته کاملا مشهود است. راه شریان توسعه‌ی اقتصادی و پیش‌رفت اجتماعی است و آب مایه‌ی حیات و زندگانی و آبادانی. ولی به مصداق این بیت شعر از شاعر غزل­سرای شیراز:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست            البته آن‌چه به جایی نرسد فریاد است
فریاد من و پسرعمویم «محمدرحیم محمدی» که اکنون مایوسانه گوشه‌ی عُزلت گزیده، در راستای تحقق این دو خواسته به‌حق به‌جایی نرسید که نرسید… و جز گرفتن وعده­های سرخرمنی چیزی عایدمان نشد. اما از آن‌جایی که دنیا دار مکافات است و از مکافات عمل نباید غافل شد عاقبت مسئولان آن رژیم هم که بیش‌ترشان توجهی به خواسته‌­های به‌حق خلق­‌های ایران را نداشتند، خود و رژیم­‌شان چوب بی‌­توجهی‌­هایشان را خوردند و بر سرشان آن آمد که ما دیدیم و نسل­‌های دهه­‌های بعدی شنیدند و خواهند شنید.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی باز به مصداق بیتی دیگر از این غزل‌سرای بزرگ، گفتم؛
دست از طلب ندارم تا کام دل برآید               یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید
این بود که باز ننشستیم. آن‌قدر هوارنامه نوشتیم و امضا جمع کردیم و طومارهای طایف‌ه­ای ارائه دادیم تا بالاخره دل مسئولان امر را به‌دست آوردیم. در سال ۱۳۸۵ از طریق امور آب لرستان پس از انجام کارشناسی­‌های معمول و برآورد هزینه‌­های لازم مبلغ ۴۰ میلیارد تومان پروژه‌ی انتقال بخشی از آب رودخانه‌ی سیمره به دشت ترهان برای آبیاری ۱۳۰۰ هکتار از اراضی دیم مصوب گردید. کار اجرای آن پس از اعلام مناقصه­‌ای عمومی به شرکت پیمانکاری به‌نام «دارتاک» داده شد. ما و اهالی خوش‌حال از این‌که یکی از خواسته­‌های به‌حق­مان جامه عمل به‌خود می­‌پوشد، غافل از این‌که دست­‌های پلیدی به‌صورت­‌های پیدا و پنهان در جهت جلوگیری از انجام این پروژه در کارند و ما غافل از این ماجرا… زیرا آب از آن لرستان است ولی بهره­‌بردارش خوزستان است. در نتیجه پس از یک‌ سال در حالی‌که قسمتی از کار انجام گرفته، و یک میلیارد تومان هم هزینه شده بود در خردادماه سال ۱۳۸۶ پروژه تعطیل و قرارداد با دلایل واهی چون نداشتن توجیه اقتصادی فسخ گردید.
در پی به مصداق این مثل:«چون بد آید هرچه آید بد شود   یک بلا ده گردد و ده صد شود»
بروز یک دوره‌ی خشک‌سالی پی‌‌­درپی یاس و حرمان در شکست پروژه دست در دست هم داده و خیلی از خانوارهای ساکن سرترهان را مجبور به کوچ‌­های اجباری به ناکجا آبادها از جمله شهرک‌های اقماری تهران نظیر اسلام‌­شهر، بوم­هن، رودهن و دماوند و غیره نمود. متاسفانه تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان این خانواده­‌ها از راه راست به‌در رفته و به‌دام شغل کثیف فروش مواد مخدر صنعتی و تهیه مشتقات خانمان برانداز آن افتادند. شوربختانه تا کنون بیش از ۲۰ نفر از این جوانان و نوجوانان اعدام و اجسادشان در قبرستان عمومی سرترهان مدفون است. به همین شمار هم یا حکم اعدام­شان صادر شده و به اصطلاح خودشان زیر تیغ هستند و یا به حبس­‌های ابد و طویل­المدت محکوم گشته‌­اند. این نتیجه­‌ی همان توجیه نداشتن آن پروژه و تعطیلی آن سیستم آبرسانی است.
فرزند کشاورز سرترهانی که می‌­بایست بر روی باغ و بستانش کار کند و چون همسایه زیرتنگ سیابش یاقوت سرخ بچیند و به بازار عرضه کند، حالا یا اعدام شده و مدفون در خاک است و یا زیر تیغ است و ابد، یا معتاد و در پیاده‌­روها افتاده و یا کارش فروش مواد مخدر به جوانان تهرانی و نابود کردن خانواده­‌های آنان است. راستی گناه این تراژدی غم­بار به گردن کیست…؟ لطفا شما قضاوت کنید…!
چون یک معضل بزرگ اجتماعی در این خطه به‌وجود آمده بود من باز بی تفاوت نبودم، دوست عزیزم جناب آقای دکتر کیانوش رستمی سردبیر هفته‌­نامه‌ی سیمره که گاهی خواسته­‌های به‌حق و عمومی­‌مان را دل‌سوزانه منتشر و به سمع  و نظر مسئولان امور رسانده و می‌رساند، شاهد بر مدعاست....

🌐متن کامل این یادداشت را در تارنمای آوای سیمره بخوانید:
https://avayeseymare.ir/?p=23764

@seymareweekly
ایرنا/بالگرد حامل رییس‌جمهور در منطقه عمومی ورزقان دچار سانحه «فرود سخت» شده است/آیت‌الله رییسی، آیت‌الله آل هاشم امام جمعه تبریز، امیرعبداللهیان و استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهان از جمله سرنشینان این بالگرد بوده‌اند

@seymareweekly
‌۲۰ تیم امدادی و پهپادی امدادی به محل عمومی وقوع سانحه برای بالگرد ریاست جمهوری اعزام شدند

وزیر کشور: با توجه به مه‌الود بودن و نامناسب بودن هوا ممکن است رسیدن به محل دقیق حادثه زمان‌بر باشد/ ایرنا

@seymareweekly
اطلاعیه سازمان اطلاعات فرماندهی انتظامی کل کشور درباره اخبار سانحه سقوط هلی‌کوپتر رییس‌جمهور

🔹با آرزوی سلامتی برای رییس جمهور محترم و همراهان ایشان در حادثه ی فرود بالگرد ایشان از تمامی شهروندان و هموطنان عزیز تقاضامندیم اخبار را تنها از مراجع رسمی دنبال کنند.

🔹لازم به ذکر است کلیه صفحات فعالین فضای مجازی تحت رصد پلیس می باشد و با افرادی که با انتشار شایعه و... سعی در تشویش اذهان عمومی دارند طبق قانون برخورد خواهد شد./ مهر
avayeseymare.ir
@seymareweekly
معاون اجرایی رییس‌جمهور: در چند نوبت با دو نفر از افرادی که در هلی‌کوپتر بودند ارتباط برقرار شده است و به نظر می‌رسد حادثه سختی نبوده است/محدوده حادثه از طریق وزارت ارتباطات مشخص شده است/ دسترسی به محل حادثه به علت صعب‌العبوری سخت است./ایرنا
@seymareweekly
هلال‌احمر: اخبار منتشر شده درباره پیدا شدن بالگرد رئیس‌جمهور و همراهان صحت ندارد/ ایرنا

avayeseymare.ir
@seymareweekly
صداوسیما خبر شهادت رییس جمهور و همراهان را اعلام کرد

Avayseymare.ir
@seymareweekly
🔼با تایید آیت‌الله خامنه‌ای محمد مخبر به طور موقت رییس جمهور ایران شد

با تایید آیت‌الله خامنه‌ای  معاون ابراهیم رئیسی، محمد مخبر به طور موقت رییس جمهور ایران شد.
او به مدت دو ماه این سمت را بر عهده خواهد داشت.
بنابر قانون اساسی ایران ظرف ۵۰ روز آینده انتخابات ریاست جمهوری ایران مجددا برگزار می‌شود.

Avayeseymare.ir
@seymareweekly
🔼تصویر #بالگرد سوخته شده #رییس_جمهور و همراهانش.

@seymareweekly
⚫️چهارشنبه سراسر کشور تعطیل است

☑️معاون اجرایی رییس‌جمهور:

به‌دلیل برگزاری مراسم تشییع پیکر رییس‌جمهور چهارشنبه تعطیل است. /امتحانات دانش‌آموزان تا پایان هفته لغو شد/ ایرنا

@seymareweekly
Avayeseymare.ir
Seymare.com
در نشست سران قوا مقرر شد انتخابات برای تعیین رئیس‌جمهور جدید در تاریخ ۸ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شود/ثبت‌نام نامزدها دهم تا چهاردهم خرداد انجام می‌شود/ایرنا

@seymareweekly
Avayeseymare.ir
Seymare.com
🔻نوبت دوم کنکور سراسری به تعویق افتاد

🔸نوبت دوم کنکور ۱۴۰۳ به دلیل همزمانی با انتخابات ریاست‌جمهوری به تعویق افتاد و به جای روزهای ۷ و ۸ تیر روزهای ۲۱ و ۲۲ تیر برگزار می‌شود./ تسنیم

@seymareweekly
Avayeseymare.ir
Seymare.com