شبکه یک سیما
برنامه "سیمای خانواده"
میهمان استاد قادر فاضلی
ساعت ۱۱:۱۵
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
موضوع برنامه: معرفی کتاب عرفانِ رمضان نوشته استاد قادر فاضلی
#استاد قادر فاضلی از شاگردان مبرز علامه جعفری می باشند و اهل آذربایجان شرقی و از فیلسوفان متاله این دیار هستند.
@seyedjavadmiri
برنامه "سیمای خانواده"
میهمان استاد قادر فاضلی
ساعت ۱۱:۱۵
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
موضوع برنامه: معرفی کتاب عرفانِ رمضان نوشته استاد قادر فاضلی
#استاد قادر فاضلی از شاگردان مبرز علامه جعفری می باشند و اهل آذربایجان شرقی و از فیلسوفان متاله این دیار هستند.
@seyedjavadmiri
شبکه یک سیما
برنامه "سیمای خانواده"
میهمان استاد قادر فاضلی
ساعت ۱۱:۱۵
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
موضوع برنامه: معرفی کتاب عرفانِ رمضان نوشته استاد قادر فاضلی
#تصویری از کتاب استاد قادر_فاضلی
@seyedjavadmiri
برنامه "سیمای خانواده"
میهمان استاد قادر فاضلی
ساعت ۱۱:۱۵
یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
موضوع برنامه: معرفی کتاب عرفانِ رمضان نوشته استاد قادر فاضلی
#تصویری از کتاب استاد قادر_فاضلی
@seyedjavadmiri
هایدگر بعد از خواندن کتاب "ذن بودیسم" سوزوکی که در سال ۱۹۵۶ در نیویورک به چاپ رسیده بود گفت: <<من در تمام عمر تلاش کردم همین موضوع را بیان کنم.>>.
رجوع کنید به
Tijdschrift voor Filosofie, 27 st Jaarg No. 1 (MAART 1965) pp. 68-83
#تجربه non-action در اندیشه هایدگر و سوزوکی
@seyedjavadmiri
رجوع کنید به
Tijdschrift voor Filosofie, 27 st Jaarg No. 1 (MAART 1965) pp. 68-83
#تجربه non-action در اندیشه هایدگر و سوزوکی
@seyedjavadmiri
The Center for Critical Theory of Religion in Boston USA holds the third international roundtable on "Critical Social Theory" on June 3.
Speakers
Paola Rivetti Dublin City University, Ireland
Hira Amin University of Cambridge, England
Syed Farid Alatas National University of Singapore
Dustin J Byrd Olivet College, USA
Michael Naughton Bristol University, UK
Warren S. Goldstein Center for Critical Theory of Religion, USA
Seyed Javad Miri Institute of Humanities and Cultural Studies, Iran
مرکز مطالعات انتقادی ادیان در ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۰ تصمیم دارد سومین میزگرد بین المللی را در آمریکا با موضوع "سوشیال تئوری انتقادی و نقش دوگانه دین (رهایی بخش و سرکوبگر)" به مدیریت سیدجواد میری برگزار کند.
@seyedjavadmiri
Speakers
Paola Rivetti Dublin City University, Ireland
Hira Amin University of Cambridge, England
Syed Farid Alatas National University of Singapore
Dustin J Byrd Olivet College, USA
Michael Naughton Bristol University, UK
Warren S. Goldstein Center for Critical Theory of Religion, USA
Seyed Javad Miri Institute of Humanities and Cultural Studies, Iran
مرکز مطالعات انتقادی ادیان در ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۰ تصمیم دارد سومین میزگرد بین المللی را در آمریکا با موضوع "سوشیال تئوری انتقادی و نقش دوگانه دین (رهایی بخش و سرکوبگر)" به مدیریت سیدجواد میری برگزار کند.
@seyedjavadmiri
Is religion repressive or emancipatory?
A conversation among critical social theorists of religion.
This roundtable will explore the dialectic(s) of religion(s) as both emancipatory and repressive from the perspective of critical social theory.
Co-chairs:
Seyed Javad Miri, Institute of Humanities and Cultural Studies, Iran
Warren S. Goldstein, Center for Critical Research on Religion, USA
Panelists:
Paola Rivetti, Dublin City University, Ireland
Hira Amin, University of Cambridge, England
Syed Farid Alatas, National University of Singapore
Dustin J Byrd, Olivet College, USA
Michael Naughton, Bristol University, UK
Date: June 3, 2021, 8pm (GMT)
The event is cosponsored by CCRR
Center for Critical Research on Religion
1340 Centre Street, Suite 103
Newton Centre, MA 02459 USA
@seyedjavadmiri
A conversation among critical social theorists of religion.
This roundtable will explore the dialectic(s) of religion(s) as both emancipatory and repressive from the perspective of critical social theory.
Co-chairs:
Seyed Javad Miri, Institute of Humanities and Cultural Studies, Iran
Warren S. Goldstein, Center for Critical Research on Religion, USA
Panelists:
Paola Rivetti, Dublin City University, Ireland
Hira Amin, University of Cambridge, England
Syed Farid Alatas, National University of Singapore
Dustin J Byrd, Olivet College, USA
Michael Naughton, Bristol University, UK
Date: June 3, 2021, 8pm (GMT)
The event is cosponsored by CCRR
Center for Critical Research on Religion
1340 Centre Street, Suite 103
Newton Centre, MA 02459 USA
@seyedjavadmiri
شب قدر چیست؟
✍نمی دانم شب قدر چیست و کجاست ولی به تجربه در زندگی دریافتم که شب قدر در چرخش ماه و خورشید و زمین پنهان نشده است؛ زیرا آنها خودآگاه نیستند و شب قدر انسان نمی تواند منوط به "چرخش" و "گردش" آنها باشد.
✍هر چه فکر کردم دریافتم که شبی که "قدر" در آن پنهان شده است این حرفهایی که در کوچه و برزن یاد گرفته بودم نیست بل شبِ قدر آدمی همین زندگی است که در نسبت با آخرت همچو یک شبِ ظلمانی می ماند و قدر او در این "زندگی" پیچیده شده است و با هر کرنشی که بر خلاف حق و درستی و راستی در برابر رئیس و مدیر و صاحب منصب و مالک و متمولی می کند "قدرش" فرو می ریزد و تقدیرش محتوم به لجن می شود. مگر می شود عمری چون فرومایگان زیست و انتخاب های زشت و پلید کرد اما در یک شب تا صبح بیدار ماند و فردایش هم سر کار نرفت و امور ارباب رجوع را به تعویق انداخت و آنگاه در نزد خداوند "قدر" و "منزلت" احرار یافت؟
✍همیشه بر این باور بوده ام که حقایق مذهبی در نزد توده هاست ولی به صورت "وارونه" و این بدین معناست که شب قدری وجود دارد ولی نه در شب است و نه قدرش به این "فرمی" که در جامعه ما آن را تبلیغ می کنند. شب قدر آدمی در عالم مناسبات اجتماعی تعیین می گردد و آن هم منوط به "انتخاب" انسان در سیر تحولات حیاتش است و ربطی به شب و روز طبیعت ندارد. مگر می شود عمری مکارانه زیست و سه شب آمد به درگاه خدای تضرع کرد و آنگاه به منزلت و قدر انسانیت نائل شد و صبح فردای آن شب شریعه اقتصادی جامعه را غصب کرد و با بورس بازی هستی جامعه را بر باد داد؟ آیا می شود چون گرگ روزی مردم را در مقام ریاست درید و بندگان خدا را آواره و درمانده کرد و آنگاه در شب قدر قرآن را فیزیکی به سر گرفت (ولی معنای آن را که فتوت و حریت و انصاف و جود و سلم و مروت است در راس امور زندگی خویش قرار نداد) و در نزد خداوند به قدر رسید و منزلت آدمی یافت؟
✍من که به چنین خدای بی حساب و کتابی باور ندارم و اساساً جامعه ایی که چنین توتمی داشته باشد به رستگاری جمعی نخواهد رسید و فردایش از امروزش تیره تر خواهد بود. اما یک ایده ای به جانم خلجانی انداخته است و آن این است که چرا شبهای قدر را با یاد و نام علی گره زده اند؟ این پرسش بجایی است و جا دارد که در باب آن تامل کنیم و سرسری نگذریم.
✍شاید مهمترین دلیلش این است که زیباترین حقایق در حافظه توده ها باقی می ماند ولی به صورت "وارونه". این سخن بدین معناست که توده ها بر این باورند که این شب های قدر به نوعی با ضربت و شهادت مولا علی درهم آمیخته شده اند و از این روی قداستی دوچندان پیدا کرده اند اما این قداست ها شاید برای عوام که از تامل به دورند وجهی داشته باشد و روحانیون هم که به عوامیت عوام دلبستگی دارند این وجه را قداست ببخشند تا علی الدوام این شیوه زیست غیر متاملانه تداوم ابدی داشته باشد ولی برای اهل اندیشه قدر آدمی را اینگونه نمی توان صورتبندی کرد.
✍به نظرم علی در میان این ظلمات شب از آن روی مهم است که یک "نماد راهنما" است ولی فهم این نماد راهنما مهم است که اکنون در جامعه ما (نمی گویم نایاب ولی) کمیاب است. به سخن دیگر، قدر با علی گره خورده است ولی فهم این گره خوردگی خود گرهی است که نیاز به باز شدن دارد چرا که چنان کژفهمی ها ما را از مفهوم قدر و علی دور کرده است که چنین می پنداریم عالَم هستی بی در و پیکر و بی حساب و کتاب تشریف دارد.
✍واقعاً علی چرا علی شد؟ من هر چه به زندگی او نگریستم جز این ندیدم که او هر جا خطر بود نفر اول بود؛ هر جا هزینه باید می دادی او نفر اول بود؛ هر کجا ایثار بود او حاضر بود؛ او مجسمه حریت و فتوت بود و سرآخر جان در راه حقیقت داد و این آیا جز نتیجه و پیامد انتخاب های مکرر در مسیر زندگی بود؟ آیا می توان معاویه وار دائم در مسیر زندگی دست به انتخاب زد و سرآخر در سه شب سال التماس دعا خواست و با حق الناس خفت و علی وار به قدر و متزلت در شب قدر رسید؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟ این همه سال و این همه شب های قدر از در و دیوار صدای آیات قرآن برخیزد ولی جامعه امروزش از دیروزش در حوزه سیاست و اقتصاد و جامعه و فرهنگ و مذهبش با "قدر و منزلت آدمیت" فاصله پیدا کند؟ تمام پهنه زندگی "شبِ قدر" است اگر قدرش بدانی و قدرش بی تفکر هرگز ندانی و قدر این معنا را بی اندیشه تو هیچگاه نخوانی.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
✍نمی دانم شب قدر چیست و کجاست ولی به تجربه در زندگی دریافتم که شب قدر در چرخش ماه و خورشید و زمین پنهان نشده است؛ زیرا آنها خودآگاه نیستند و شب قدر انسان نمی تواند منوط به "چرخش" و "گردش" آنها باشد.
✍هر چه فکر کردم دریافتم که شبی که "قدر" در آن پنهان شده است این حرفهایی که در کوچه و برزن یاد گرفته بودم نیست بل شبِ قدر آدمی همین زندگی است که در نسبت با آخرت همچو یک شبِ ظلمانی می ماند و قدر او در این "زندگی" پیچیده شده است و با هر کرنشی که بر خلاف حق و درستی و راستی در برابر رئیس و مدیر و صاحب منصب و مالک و متمولی می کند "قدرش" فرو می ریزد و تقدیرش محتوم به لجن می شود. مگر می شود عمری چون فرومایگان زیست و انتخاب های زشت و پلید کرد اما در یک شب تا صبح بیدار ماند و فردایش هم سر کار نرفت و امور ارباب رجوع را به تعویق انداخت و آنگاه در نزد خداوند "قدر" و "منزلت" احرار یافت؟
✍همیشه بر این باور بوده ام که حقایق مذهبی در نزد توده هاست ولی به صورت "وارونه" و این بدین معناست که شب قدری وجود دارد ولی نه در شب است و نه قدرش به این "فرمی" که در جامعه ما آن را تبلیغ می کنند. شب قدر آدمی در عالم مناسبات اجتماعی تعیین می گردد و آن هم منوط به "انتخاب" انسان در سیر تحولات حیاتش است و ربطی به شب و روز طبیعت ندارد. مگر می شود عمری مکارانه زیست و سه شب آمد به درگاه خدای تضرع کرد و آنگاه به منزلت و قدر انسانیت نائل شد و صبح فردای آن شب شریعه اقتصادی جامعه را غصب کرد و با بورس بازی هستی جامعه را بر باد داد؟ آیا می شود چون گرگ روزی مردم را در مقام ریاست درید و بندگان خدا را آواره و درمانده کرد و آنگاه در شب قدر قرآن را فیزیکی به سر گرفت (ولی معنای آن را که فتوت و حریت و انصاف و جود و سلم و مروت است در راس امور زندگی خویش قرار نداد) و در نزد خداوند به قدر رسید و منزلت آدمی یافت؟
✍من که به چنین خدای بی حساب و کتابی باور ندارم و اساساً جامعه ایی که چنین توتمی داشته باشد به رستگاری جمعی نخواهد رسید و فردایش از امروزش تیره تر خواهد بود. اما یک ایده ای به جانم خلجانی انداخته است و آن این است که چرا شبهای قدر را با یاد و نام علی گره زده اند؟ این پرسش بجایی است و جا دارد که در باب آن تامل کنیم و سرسری نگذریم.
✍شاید مهمترین دلیلش این است که زیباترین حقایق در حافظه توده ها باقی می ماند ولی به صورت "وارونه". این سخن بدین معناست که توده ها بر این باورند که این شب های قدر به نوعی با ضربت و شهادت مولا علی درهم آمیخته شده اند و از این روی قداستی دوچندان پیدا کرده اند اما این قداست ها شاید برای عوام که از تامل به دورند وجهی داشته باشد و روحانیون هم که به عوامیت عوام دلبستگی دارند این وجه را قداست ببخشند تا علی الدوام این شیوه زیست غیر متاملانه تداوم ابدی داشته باشد ولی برای اهل اندیشه قدر آدمی را اینگونه نمی توان صورتبندی کرد.
✍به نظرم علی در میان این ظلمات شب از آن روی مهم است که یک "نماد راهنما" است ولی فهم این نماد راهنما مهم است که اکنون در جامعه ما (نمی گویم نایاب ولی) کمیاب است. به سخن دیگر، قدر با علی گره خورده است ولی فهم این گره خوردگی خود گرهی است که نیاز به باز شدن دارد چرا که چنان کژفهمی ها ما را از مفهوم قدر و علی دور کرده است که چنین می پنداریم عالَم هستی بی در و پیکر و بی حساب و کتاب تشریف دارد.
✍واقعاً علی چرا علی شد؟ من هر چه به زندگی او نگریستم جز این ندیدم که او هر جا خطر بود نفر اول بود؛ هر جا هزینه باید می دادی او نفر اول بود؛ هر کجا ایثار بود او حاضر بود؛ او مجسمه حریت و فتوت بود و سرآخر جان در راه حقیقت داد و این آیا جز نتیجه و پیامد انتخاب های مکرر در مسیر زندگی بود؟ آیا می توان معاویه وار دائم در مسیر زندگی دست به انتخاب زد و سرآخر در سه شب سال التماس دعا خواست و با حق الناس خفت و علی وار به قدر و متزلت در شب قدر رسید؟ چطور چنین چیزی ممکن است؟ این همه سال و این همه شب های قدر از در و دیوار صدای آیات قرآن برخیزد ولی جامعه امروزش از دیروزش در حوزه سیاست و اقتصاد و جامعه و فرهنگ و مذهبش با "قدر و منزلت آدمیت" فاصله پیدا کند؟ تمام پهنه زندگی "شبِ قدر" است اگر قدرش بدانی و قدرش بی تفکر هرگز ندانی و قدر این معنا را بی اندیشه تو هیچگاه نخوانی.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
Forwarded from Seyed Javad
مقوله "زبان" و مفهوم "ملی" در ایران را چگونه می توان به صورت آکادمیک صورتبندی کرد؟ (۱)
در این گفتار سیدجواد میری به بهانه سخنرانی جناب رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را برای عموم تشریح کرده است.
#زبان
#ملی
#رئیس_جمهور_روحانی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
اختصاصی برای "انجمن آذربایجان"
@seyedjavadmiri
در این گفتار سیدجواد میری به بهانه سخنرانی جناب رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را برای عموم تشریح کرده است.
#زبان
#ملی
#رئیس_جمهور_روحانی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
اختصاصی برای "انجمن آذربایجان"
@seyedjavadmiri
Forwarded from Seyed Javad
مقوله "زبان" و مفهوم "ملی" در ایران را چگونه می توان به صورت آکادمیک صورتبندی کرد؟ (۲)
در این گفتار سیدجواد میری به بهانه سخنرانی جناب رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را برای عموم تشریح کرده است.
#زبان
#ملی
#رئیس_جمهور_روحانی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
اختصاصی برای "انجمن آذربایجان"
@seyedjavadmiri
در این گفتار سیدجواد میری به بهانه سخنرانی جناب رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را برای عموم تشریح کرده است.
#زبان
#ملی
#رئیس_جمهور_روحانی
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۰
اختصاصی برای "انجمن آذربایجان"
@seyedjavadmiri
136849471(1)
<unknown>
#بشنوید
🔹زبان ترکی زبان ملی و جزئی از ملیت تمام ایرانیان است
سید جواد میری، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران در گفتگو با آذرانجمن به بهانه سخنرانی رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را تشریح کرد:
در راستای رویکرد باستان گرایانه ایران به زبان فارسی تقلیل یافته است.
دین اسلام و زبان های ترکی و عربی قربانی روایت باستانگرایانه از ایران هستند.
زبان ترکی، عربی، فارسی جزو زبان های قدرتمند جهان شرق محسوب می شوند.
تشکیل فرهنگستان زبان های ایرانی الزامی است.
شاهد روایت های باستانگرایانه از زبان بعضی مسئولین کشوری در باب مفهوم زبان هستیم.
میری در بخشی در گفتگو مفهوم "ملی" را مورد بازبینی انتقادی قرار داد و عنوان کرد: زبان ملی ترکها با این خوانش من فقط ترکی نیست بل زبان ترکی زبان ملی و جزیی از ملیت تمام ایرانیان است همانگونه که فارسی است و زبان مادری همه ایرانیان فارسی نیست بل فارسی با لهجه های گوناگون یکی از زبان های مادری در ایران است. این نکته ساده ولی ظریفی است که ما از آن غفلت کرده بودیم و در ساختار حقوقی کشور هم باید مورد التفات قرار گیرد.
@Azar_anjoman
🔹زبان ترکی زبان ملی و جزئی از ملیت تمام ایرانیان است
سید جواد میری، عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ایران در گفتگو با آذرانجمن به بهانه سخنرانی رئیس جمهور در باب زبان ملی، چشم انداز تئوریک خود را تشریح کرد:
در راستای رویکرد باستان گرایانه ایران به زبان فارسی تقلیل یافته است.
دین اسلام و زبان های ترکی و عربی قربانی روایت باستانگرایانه از ایران هستند.
زبان ترکی، عربی، فارسی جزو زبان های قدرتمند جهان شرق محسوب می شوند.
تشکیل فرهنگستان زبان های ایرانی الزامی است.
شاهد روایت های باستانگرایانه از زبان بعضی مسئولین کشوری در باب مفهوم زبان هستیم.
میری در بخشی در گفتگو مفهوم "ملی" را مورد بازبینی انتقادی قرار داد و عنوان کرد: زبان ملی ترکها با این خوانش من فقط ترکی نیست بل زبان ترکی زبان ملی و جزیی از ملیت تمام ایرانیان است همانگونه که فارسی است و زبان مادری همه ایرانیان فارسی نیست بل فارسی با لهجه های گوناگون یکی از زبان های مادری در ایران است. این نکته ساده ولی ظریفی است که ما از آن غفلت کرده بودیم و در ساختار حقوقی کشور هم باید مورد التفات قرار گیرد.
@Azar_anjoman
مرکز پژوهشی لقمان برگزار می کند:
حاکمیت و بحران اعتماد از دیدگاه علوم انسانی
پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
ساعت ۲۲:۰۰
#کلاب هاوس
@seyedjavadmiri
حاکمیت و بحران اعتماد از دیدگاه علوم انسانی
پنجشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
ساعت ۲۲:۰۰
#کلاب هاوس
@seyedjavadmiri
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
♦️نظرسنجی از اعضای انجمن درباره شناسایی جامعهشناسان برجسته شهر تهران
yun.ir/59flra
همکاران و اعضای محترم انجمن جامعه شناسی ایران
با سلام واحترام،
به آگاهی می رساند، موسسه مطبوعاتی همشهری در نظر دارد با همکاری شهرداری تهران نقشه فرهنگی و هنری شهر تهران را با موضوع اندیشمندان برجسته ساکن تهران تهیه کند و برای رسیدن به لیستی از صاحبنظران برجسته از انجمن جامعه شناسی ایران نظر خواسته است. هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران تصمیم گرفت این لیست را با نظر خواهی از اجتماع علمی و اعضای انجمن آماده و به موسسه همشهری پیشنهاد کند.
بنابراین، خواهشمند است در فرم نظر خواهی زیر/پیوست نام پنج نفر از شخصیت ها و صاحبنظران برجسته جامعه شناسی و علوم اجتماعی مورد نظر خود را که ساکن تهران بوده اند/هستند و در سطح ملی از نظر علمی و اجتماعی نقش ممتازی داشته اند وارد کنید و حداکثر تا ساعت 24 مورخ 17 اردیبهشت 1400 ارسال فرمایید.
برای مشاهده فرم نظرسنجی اینجا (yun.ir/1oibke) را کلیک کنید.
با سپاس
دبیرخانه انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
yun.ir/59flra
همکاران و اعضای محترم انجمن جامعه شناسی ایران
با سلام واحترام،
به آگاهی می رساند، موسسه مطبوعاتی همشهری در نظر دارد با همکاری شهرداری تهران نقشه فرهنگی و هنری شهر تهران را با موضوع اندیشمندان برجسته ساکن تهران تهیه کند و برای رسیدن به لیستی از صاحبنظران برجسته از انجمن جامعه شناسی ایران نظر خواسته است. هیأت مدیره انجمن جامعه شناسی ایران تصمیم گرفت این لیست را با نظر خواهی از اجتماع علمی و اعضای انجمن آماده و به موسسه همشهری پیشنهاد کند.
بنابراین، خواهشمند است در فرم نظر خواهی زیر/پیوست نام پنج نفر از شخصیت ها و صاحبنظران برجسته جامعه شناسی و علوم اجتماعی مورد نظر خود را که ساکن تهران بوده اند/هستند و در سطح ملی از نظر علمی و اجتماعی نقش ممتازی داشته اند وارد کنید و حداکثر تا ساعت 24 مورخ 17 اردیبهشت 1400 ارسال فرمایید.
برای مشاهده فرم نظرسنجی اینجا (yun.ir/1oibke) را کلیک کنید.
با سپاس
دبیرخانه انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
www.isa.org.ir
انجمن جامعه شناسی ایران - نظرسنجی از اعضای انجمن درباره شناسایی جامعهشناسان برجسته شهر تهران
Audio
مفهوم ملی و زبان های ایرانی و سه گانه امر باستانی و امر دینی و امر مدرن
بحث های دکتر حسن روحانی رییس جمهور در روزهای پایانی در باب مفهوم "ملی" و "امر زبانی" نشان می دهد که دیدگاهی یوروسنتریک و روایتی باستانگرایانه بر بخش های مهمی از حاکمیت سیطره افکنده و بی التفاتی به این مهم در آینده کشور را با چالش های بیهوده ای مواجه خواهد کرد. در این گفتگو سیدجواد میری تلاش کرده است به بنیان های نظری گفتار رئیس جمهور بپردازد و راه های عبور از چالش ها را ترسیم کند.
سیدجوادمیری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
@seyedjavadmiri
بحث های دکتر حسن روحانی رییس جمهور در روزهای پایانی در باب مفهوم "ملی" و "امر زبانی" نشان می دهد که دیدگاهی یوروسنتریک و روایتی باستانگرایانه بر بخش های مهمی از حاکمیت سیطره افکنده و بی التفاتی به این مهم در آینده کشور را با چالش های بیهوده ای مواجه خواهد کرد. در این گفتگو سیدجواد میری تلاش کرده است به بنیان های نظری گفتار رئیس جمهور بپردازد و راه های عبور از چالش ها را ترسیم کند.
سیدجوادمیری
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
@seyedjavadmiri
سید جواد میری عضو پژوهشگاه علوم انسانی در گفتگو با آفتاب یزد:
زبان های ترکی ، عربی ، کردی ، گرجی ، ارمنی و ... وجهی از ایرانیت هستند
سوتیتر : ملیت ایرانی شامل تمام این زبان ها می شود . یعنی زبان های ملی در ایران شامل زبان های زیادی می شود . آن چیزی که در قانون اساسی ذکر شده است درباره زبان رسمی است که گفته شده زبان رسمی کشور زبان فارسی است و اتفاقا گفته شده است در کنار آن زبان های محلی باید پاسداشته شوند . همچنین زبان مشترک کسانی که در ایران زندگی می کنند زبان فارسی است و این مفهوم عقبه تاریخی هم دارد.
آفتاب یزد _یگانه شوق الشعرا : به تازگی رئیس جمهور بحثی را درباره زبان و زبان فارسی به مثابه زبان ملی مطرح کرده همچنین زبان های دیگر موجود در ایران را به عنوان زبان های محلی نام همچنین از تعارض بین آموزش به زبان مادری و زبان رسمی صحبت کرده است .ما در این گزارش با سید جوادمیری جامعه شناس درباره این مسئله گفت و گو کرده ایم که آیا زبان های دیگر غیر ملی هستند و جایگاه آن ها کجاست ؟ زیرا در قانون اساسی زبان فارسی زبان رسمی ایران شناخته شده است و زبان های دیگر زبان غیر ملی ذکر نشده اند. ما در این گزارش ابتدا مفهوم ملی بودن زبان را باز تعریف کرده ایم .
*بخشی از سخنان حسن روحانی
در ابتدا به بخشی از سخنان حسن روحانی به نقل از پایگاه اطلاع سانی ریاست جمهوری اشاره می کنیم : رئیس جمهور در سخنان خود در جمع معلمان و فرهنگیان، زبان فارسی را نتیجه هم افزایی همه اقوام ایرانی دانست و با اشاره به اهمیت نقش زبان ملی و رسمی در فرهنگ سازی ملی، بر ضرورت توجه ویژه به زبان رسمی کشور از سوی معلمان در مدارس تاکید کرد.دکتر روحانی با بیان اینکه نباید اجازه دهیم "آموزش زبان محلی" را به غلط "آموزش به زبان محلی" تعبیر کنند، اظهار داشت: متاسفانه امروز بخشی از بدخواهان هویت ملی ما، زبان فارسی و مرجعیت آن را هدف قرار داده و سعی در ایجاد دوگانه کاذبی به نام زبان مادری و زبان رسمی و ملی هستند و معلمان عزیز تنها کسانی هستند که می توانند و باید این توطئه را خنثی کنند.دکتر روحانی در ادامه سخنان خود در جمع معلمان با تاکید بر لزوم اثربخشی بیشتر نظام تعلیم و تربیت در زمینه تربیتی و مهارت آموزی، گفت: توجه به دو عرصه تربیتی و مهارت آموزی در کنار آموزش های عادی همیشه مورد تاکید این دولت بوده است.رئیس جمهور اهتمام به مهارت آموزی و آموزش های فنی و حرفه ای را برای بهبود نیروی کار و اقتصاد کشور، یک ضرورت اجتناب ناپذیر خواند و اظهار داشت: مهارت و مهارت آموزی باید ضروری ترین و مهمترین جهت گیری آموزش و پرورش باشد.
****سه رویکرد کلان به امر جمعی در ایران
سید جواد میری عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره به آفتاب یزد گفت : « بحثی که رئیس جمهور مطرح کرده اند ، به نظر من یکی از مباحثی است که هرچقدر زمان می گذرد به دلیل کج فهمی هایی که در حوزه مفهومی ایجاد شده است یقینا در آینده سیاست گذاری های کشور چالش های زیادی را برای ایران ایجاد می کند . آقای روحانی در اینجا یک بحثی را درباره مسئله زبان ملی و مفهوم ملی مطرح می کند و سپس می گوید که زبان فارسی ، زبان ملی کشور است و از زبان های دیگر موجود در ایران را با یک مفهوم دیگر به نام مفهوم محلی نام می برد . انگار که در ارزش گذاری زبان ها ، برخی زبان ها کوچک تر و کم ارج تر و برخی زبان ها مهم ترهستند . اما ما وقتی درباره زبان یا مفهوم ملی صحبت می کنیم ، به نظر من نیازمند یک بازخوانی تاریخ یکصد ساله اخیر ایران درباره بعضی از مفاهیم هستیم و اگر به این موضوع نپردازیم ، ما دائم چالش هایی را ایجاد می کنیم که این چالش ها تعارضاتی را در سطح اجتماعی به وجود می آورد . این بحث ها قبلا هم مطرح شده بودند که مثلا زبان ترکی موجود در ایران زبان آذری است و این ها نوعی از لهجه های فارسی محسوب می شوند ؛این نوع سخنان هم از منظر زبان شناختی دچار اشکال هستند و هم از نوع سیاستگذاری ها .ما نیازمند این هستیم که مسائل مفهومی را به صورت مفهومی صورت بندی کنیم . در ایران معاصر سه رویکرد کلان به امر جمعی وجود دارد که هرسه رویکرد متفکران و سنت فکری خودش را دارد . یک روایت باستان گرایانه وجود دارد که این روایت زمانی که می خواهد امر جمعی را صورت بندی کند ، ایران را محدود به دوران باستان می کند ؛ انگار دوران بعد از اسلام و حتی دوران مدرن ومعاصر ما زیاد مهم نیستند و اگر در این روایت قرار است از دوران معاصر هم صحبت شود ، معاصر باید با ارحاع به امر باستان فهمیده شود و دوران اسلامی هم از قضا در این روایت دوران حضیض ایران بوده است و عالم معاصر در خدمت عالم باستان تعریف می شود .این خوانش که متفکران زیادی در اواخر دوران ناصری دارد خوانش باستان گرایانه است و کلید واژه امر جمعی در این خوانش کلمه «پاترم»است که این کلمه به معنای امر جمعی باستان است .
زبان های ترکی ، عربی ، کردی ، گرجی ، ارمنی و ... وجهی از ایرانیت هستند
سوتیتر : ملیت ایرانی شامل تمام این زبان ها می شود . یعنی زبان های ملی در ایران شامل زبان های زیادی می شود . آن چیزی که در قانون اساسی ذکر شده است درباره زبان رسمی است که گفته شده زبان رسمی کشور زبان فارسی است و اتفاقا گفته شده است در کنار آن زبان های محلی باید پاسداشته شوند . همچنین زبان مشترک کسانی که در ایران زندگی می کنند زبان فارسی است و این مفهوم عقبه تاریخی هم دارد.
آفتاب یزد _یگانه شوق الشعرا : به تازگی رئیس جمهور بحثی را درباره زبان و زبان فارسی به مثابه زبان ملی مطرح کرده همچنین زبان های دیگر موجود در ایران را به عنوان زبان های محلی نام همچنین از تعارض بین آموزش به زبان مادری و زبان رسمی صحبت کرده است .ما در این گزارش با سید جوادمیری جامعه شناس درباره این مسئله گفت و گو کرده ایم که آیا زبان های دیگر غیر ملی هستند و جایگاه آن ها کجاست ؟ زیرا در قانون اساسی زبان فارسی زبان رسمی ایران شناخته شده است و زبان های دیگر زبان غیر ملی ذکر نشده اند. ما در این گزارش ابتدا مفهوم ملی بودن زبان را باز تعریف کرده ایم .
*بخشی از سخنان حسن روحانی
در ابتدا به بخشی از سخنان حسن روحانی به نقل از پایگاه اطلاع سانی ریاست جمهوری اشاره می کنیم : رئیس جمهور در سخنان خود در جمع معلمان و فرهنگیان، زبان فارسی را نتیجه هم افزایی همه اقوام ایرانی دانست و با اشاره به اهمیت نقش زبان ملی و رسمی در فرهنگ سازی ملی، بر ضرورت توجه ویژه به زبان رسمی کشور از سوی معلمان در مدارس تاکید کرد.دکتر روحانی با بیان اینکه نباید اجازه دهیم "آموزش زبان محلی" را به غلط "آموزش به زبان محلی" تعبیر کنند، اظهار داشت: متاسفانه امروز بخشی از بدخواهان هویت ملی ما، زبان فارسی و مرجعیت آن را هدف قرار داده و سعی در ایجاد دوگانه کاذبی به نام زبان مادری و زبان رسمی و ملی هستند و معلمان عزیز تنها کسانی هستند که می توانند و باید این توطئه را خنثی کنند.دکتر روحانی در ادامه سخنان خود در جمع معلمان با تاکید بر لزوم اثربخشی بیشتر نظام تعلیم و تربیت در زمینه تربیتی و مهارت آموزی، گفت: توجه به دو عرصه تربیتی و مهارت آموزی در کنار آموزش های عادی همیشه مورد تاکید این دولت بوده است.رئیس جمهور اهتمام به مهارت آموزی و آموزش های فنی و حرفه ای را برای بهبود نیروی کار و اقتصاد کشور، یک ضرورت اجتناب ناپذیر خواند و اظهار داشت: مهارت و مهارت آموزی باید ضروری ترین و مهمترین جهت گیری آموزش و پرورش باشد.
****سه رویکرد کلان به امر جمعی در ایران
سید جواد میری عضو پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره به آفتاب یزد گفت : « بحثی که رئیس جمهور مطرح کرده اند ، به نظر من یکی از مباحثی است که هرچقدر زمان می گذرد به دلیل کج فهمی هایی که در حوزه مفهومی ایجاد شده است یقینا در آینده سیاست گذاری های کشور چالش های زیادی را برای ایران ایجاد می کند . آقای روحانی در اینجا یک بحثی را درباره مسئله زبان ملی و مفهوم ملی مطرح می کند و سپس می گوید که زبان فارسی ، زبان ملی کشور است و از زبان های دیگر موجود در ایران را با یک مفهوم دیگر به نام مفهوم محلی نام می برد . انگار که در ارزش گذاری زبان ها ، برخی زبان ها کوچک تر و کم ارج تر و برخی زبان ها مهم ترهستند . اما ما وقتی درباره زبان یا مفهوم ملی صحبت می کنیم ، به نظر من نیازمند یک بازخوانی تاریخ یکصد ساله اخیر ایران درباره بعضی از مفاهیم هستیم و اگر به این موضوع نپردازیم ، ما دائم چالش هایی را ایجاد می کنیم که این چالش ها تعارضاتی را در سطح اجتماعی به وجود می آورد . این بحث ها قبلا هم مطرح شده بودند که مثلا زبان ترکی موجود در ایران زبان آذری است و این ها نوعی از لهجه های فارسی محسوب می شوند ؛این نوع سخنان هم از منظر زبان شناختی دچار اشکال هستند و هم از نوع سیاستگذاری ها .ما نیازمند این هستیم که مسائل مفهومی را به صورت مفهومی صورت بندی کنیم . در ایران معاصر سه رویکرد کلان به امر جمعی وجود دارد که هرسه رویکرد متفکران و سنت فکری خودش را دارد . یک روایت باستان گرایانه وجود دارد که این روایت زمانی که می خواهد امر جمعی را صورت بندی کند ، ایران را محدود به دوران باستان می کند ؛ انگار دوران بعد از اسلام و حتی دوران مدرن ومعاصر ما زیاد مهم نیستند و اگر در این روایت قرار است از دوران معاصر هم صحبت شود ، معاصر باید با ارحاع به امر باستان فهمیده شود و دوران اسلامی هم از قضا در این روایت دوران حضیض ایران بوده است و عالم معاصر در خدمت عالم باستان تعریف می شود .این خوانش که متفکران زیادی در اواخر دوران ناصری دارد خوانش باستان گرایانه است و کلید واژه امر جمعی در این خوانش کلمه «پاترم»است که این کلمه به معنای امر جمعی باستان است .
یک خوانش دیگری هم وجود دارد که وقتی به ایران نگاه می کند ، امر جمعی را ذیل امر دینی می بیند . در این خوانش مفهوم کلیدی برای صورت بندی امر جمعی واژه « ملة » به معنای امر دینی است . در این خوانش اسطوره ها ، اسطوره های دینی هستند و تاریخ یک تاریخ دینی است و اساسا ایران ذیل امر دینی تعریف می شود . یک خوانش سومی در دوران معاصر وجود دارد که در آن امر جمعی ذیل امر مدرن دیده می شود و کلیدواژه این خوانش برای صورت بندی جامعه ایران و مردمان این پهنه جغرافیایی ، مفهوم یا واژه ملت است یعنی اینجا مفهوم nation ( ناسیون) مطرح می شود .در این سه خوانش کلان هریک اسطوره ها و تاریخ وجهان معنایی دال های مرتبط با خودشان را دارند . این سه امر جمعی به صورت یک ابزار مفهومی باید در نظر گرفته شود و به این معنا نیست که در عالم واقع این سه به شدت از هم متفاوت هستند ، بلکه برخی از اوقات ممکن است با یکدیگر ادغام شوند .اگر به تاریخ 120 ساله اخیر چه در انقلاب مشروطه و چه در انقلاب 57 و تاسیس جمهوری اسلامی نگاه کنیم ، ما متوجه می شویم که چگونه به صورت سیال این سه خوانش به هم نزدیک و از هم دور می شوند . »
**بازتعریف مفهوم ملی
وی در ادامه گفت : « در این سه خوانش کلان ، باستان گرایان ایران را مساوی با پارس و زبان فارسی می دانند و می گویند ایرانیت ایران مبتنی بر زبان فارسی است . اسلام گرایان ایران را مساوی با« ملة » اسلام و اهل کتاب می بینند. یعنی در این فضا کسانی که مسلمان و اهل کتاب نباشند ایرانیتشان مشخص نیست . اما زمانی که به نوگرایان نگاه می کنیم متوجه می شویم این گروه، ایران را مساوی با ملت ایران می دانند و یک تعریف مدنی از ایران دارند و ملت ایران کسانی هستند که در پهنه جغرافیایی ایران زندگی می کنند . نکته ای که در اینجا قابل بررسی است مفهوم ملی است .سوال اینجاست که زمانی که رئیس جمهور مفهوم ملی را در ارتباط با زبان های موجود در ایران به کار می برد مفهوم ملی را چگونه می فهمد ؟ ملی را اگر ذیل امر باستان خوانش کنیم اساس زبان فارسی و پارسیان می شود و بقیه به اقلیت تبدیل می شوند و بیرون از این مجموعه قرار می گیرند . یک نگاه خلوص گرایانه در این روایت باستان گرایانه وجود دارد . ولی جالب است وقتی ما با نگاه اسلام گرایانه به ایران نگاه می کنیم مفهوم ملی که همان «ملة» می شود مفهوم دیگری پیدا می کند و اتفاقا رئیس جمهور که به قانون اساسی ارجاع می دهد باید خوانشش به امر دینی نزدیک تر باشد . در آن جا اتفاقا زبان ها به صورت سیاسی طبقه بندی و تفکیک نشده اند بلکه زبان ها آیت و نشانه های خداوندی شناخته می شوند که خداوند خلقشان کرده است تا ملل مختلف بتوانند همدیگر را بشناسند . این تعریف نوعی تقریب و نزدیکی بین انسان ها ایجاد می کند . پس مفهوم ملی در زبان روحانی خود محل اشکال است . یک موقع ملی به معنای ملت ایران دیده می شود که در اینجا بحث مفهوم زبان مطرح می شود . ما در ایران مهفوم زبان را به صورت آکادمیک چگونه می توانیم صورت بندی کنیم ؟ تا امروز بر اساس رصد ها و بررسی های من که در برخی از کتاب هایم ذکر شده اند ،به این نتیجه رسیده ام که اساسا مفهوم زبان در ایران به صورت آکادمیک هنوز صورت بندی نشده است . مثلا آرایش دپارتمان های زبان شناسی در ایران که درباره مفهوم زبان به مثابه امر انتزاعی صحبت می کنند ولی در حیطه مصداق ها تنها زبان فارسی را می بینند وبه زبان های دیگر در ایران نام گویش می دهد . یا مثلا سازمان هایی که به گونه ای متولی زبان و ادب در ایران هستند ایران را مساوری با زبان و ادب فارسی می دانند .»
****زبان گهواره
این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد : « در حالی که ما وقتی از منظر مدرن و دینی به زبان نگاه کنیم ، مفهوم زبان یک وسعت بیشتری پیدا می کند . به این معنا که ما در نسبت با مفهوم زبان 4 ساحت گوناگون را می توانیم لحاظ بکنیم : زبان به مثابه زبان مادری ، زبان به مثابه زبان ملی ، زبان به مثابه زبان رسمی و زبان به مثابه زبان مشترک . در باره زبان به مثابه زبان مادری برخی از متفکران معتقدند که در ایران زبان مادری همه ایرانیان زبان فارسی است و زبان های غیر از فارسی را زبان گهواره می دانند یعنی زیاد زبان مهمی نیستند . اگر با همین رویکرد نگاه کنیم متوجه می شویم الان در ازبکستان که اکثرا ازبک هستند بسیاری از تاجیک ها در آن جا زبان فارسی را در کنار زبان تاجیکی و ازبکی در مدارس فرا می گیرند و به دلایلی ساحات تدریس زبان فارسی را تقلیل داده اند و بسیاری از معلمان و محققان تاجیک در ازبکستان در طی نامه ای شکایت کرده بودند که زبان فارسی زبان مادری ما است. اگر با این نگاه بخواهیم به سراغ این موضوع برویم زبان فارسی در یک کشوری می شود زبان مادری ، ملی ، رسمی و زبان علم و در یک کشور دیگر می شود زبان گهواره که تنها برای لالایی گفتن خوب است .
**بازتعریف مفهوم ملی
وی در ادامه گفت : « در این سه خوانش کلان ، باستان گرایان ایران را مساوی با پارس و زبان فارسی می دانند و می گویند ایرانیت ایران مبتنی بر زبان فارسی است . اسلام گرایان ایران را مساوی با« ملة » اسلام و اهل کتاب می بینند. یعنی در این فضا کسانی که مسلمان و اهل کتاب نباشند ایرانیتشان مشخص نیست . اما زمانی که به نوگرایان نگاه می کنیم متوجه می شویم این گروه، ایران را مساوی با ملت ایران می دانند و یک تعریف مدنی از ایران دارند و ملت ایران کسانی هستند که در پهنه جغرافیایی ایران زندگی می کنند . نکته ای که در اینجا قابل بررسی است مفهوم ملی است .سوال اینجاست که زمانی که رئیس جمهور مفهوم ملی را در ارتباط با زبان های موجود در ایران به کار می برد مفهوم ملی را چگونه می فهمد ؟ ملی را اگر ذیل امر باستان خوانش کنیم اساس زبان فارسی و پارسیان می شود و بقیه به اقلیت تبدیل می شوند و بیرون از این مجموعه قرار می گیرند . یک نگاه خلوص گرایانه در این روایت باستان گرایانه وجود دارد . ولی جالب است وقتی ما با نگاه اسلام گرایانه به ایران نگاه می کنیم مفهوم ملی که همان «ملة» می شود مفهوم دیگری پیدا می کند و اتفاقا رئیس جمهور که به قانون اساسی ارجاع می دهد باید خوانشش به امر دینی نزدیک تر باشد . در آن جا اتفاقا زبان ها به صورت سیاسی طبقه بندی و تفکیک نشده اند بلکه زبان ها آیت و نشانه های خداوندی شناخته می شوند که خداوند خلقشان کرده است تا ملل مختلف بتوانند همدیگر را بشناسند . این تعریف نوعی تقریب و نزدیکی بین انسان ها ایجاد می کند . پس مفهوم ملی در زبان روحانی خود محل اشکال است . یک موقع ملی به معنای ملت ایران دیده می شود که در اینجا بحث مفهوم زبان مطرح می شود . ما در ایران مهفوم زبان را به صورت آکادمیک چگونه می توانیم صورت بندی کنیم ؟ تا امروز بر اساس رصد ها و بررسی های من که در برخی از کتاب هایم ذکر شده اند ،به این نتیجه رسیده ام که اساسا مفهوم زبان در ایران به صورت آکادمیک هنوز صورت بندی نشده است . مثلا آرایش دپارتمان های زبان شناسی در ایران که درباره مفهوم زبان به مثابه امر انتزاعی صحبت می کنند ولی در حیطه مصداق ها تنها زبان فارسی را می بینند وبه زبان های دیگر در ایران نام گویش می دهد . یا مثلا سازمان هایی که به گونه ای متولی زبان و ادب در ایران هستند ایران را مساوری با زبان و ادب فارسی می دانند .»
****زبان گهواره
این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد : « در حالی که ما وقتی از منظر مدرن و دینی به زبان نگاه کنیم ، مفهوم زبان یک وسعت بیشتری پیدا می کند . به این معنا که ما در نسبت با مفهوم زبان 4 ساحت گوناگون را می توانیم لحاظ بکنیم : زبان به مثابه زبان مادری ، زبان به مثابه زبان ملی ، زبان به مثابه زبان رسمی و زبان به مثابه زبان مشترک . در باره زبان به مثابه زبان مادری برخی از متفکران معتقدند که در ایران زبان مادری همه ایرانیان زبان فارسی است و زبان های غیر از فارسی را زبان گهواره می دانند یعنی زیاد زبان مهمی نیستند . اگر با همین رویکرد نگاه کنیم متوجه می شویم الان در ازبکستان که اکثرا ازبک هستند بسیاری از تاجیک ها در آن جا زبان فارسی را در کنار زبان تاجیکی و ازبکی در مدارس فرا می گیرند و به دلایلی ساحات تدریس زبان فارسی را تقلیل داده اند و بسیاری از معلمان و محققان تاجیک در ازبکستان در طی نامه ای شکایت کرده بودند که زبان فارسی زبان مادری ما است. اگر با این نگاه بخواهیم به سراغ این موضوع برویم زبان فارسی در یک کشوری می شود زبان مادری ، ملی ، رسمی و زبان علم و در یک کشور دیگر می شود زبان گهواره که تنها برای لالایی گفتن خوب است .
چگونه می شود در یک نظریه ای یک زبان در یک جا تبدیل شود به زبان مادری ، ملی ، رسمی و مشترک و در یک جا تبدیل شود به زبان گهواره ؟ »
***زبان های ملی
وی در ادامه گفت : « بسیاری از ایرانیان اتفاقا زبان مادری شان زبان فارسی نیست اما اینجا یک سوالی مطرح می شود که اساسا یکی از زبان مادری ایرانیان زبان فارسی است و یک زبان استاندارد هم داریم که زبان فارسی نوشتاری است .اگر ما آن چهارگانه زبان ها را نگاه کنیم به مفهوم ملی می رسیم که این ملی به چه معناست ؟ اگر این مفهوم را پیشامشروطه خوانش کنیم دقیقا همان امر دینی می شود یعنی پیش از ظهور مشروطه افرادی که در ایران زندگی می کردند ، زبان دینی متفاوتی داشتند و یک زبان دیوانی هم وجود داشت و بسیاری از شاعران بزرگ در ایران بعضا به دو الی سه زبان می نوشتند . اما در پسا مشروطه یک برساخت جدیدی شکل می گیرد یعنی کسانی که در واحد سیاسی ایران قرار می گیرند ملت ایران می شوند و این بدان معناست که تمامی کسانی که در این واحد سیاسی قرار دارند ، فرهنگ و آداب ، زبان ، ادبیات ، دین و مذهب شان متعلق به ایران است . یعنی کل ایران ملک مشاع آن هاست و از همه مهمتر ملیت ایرانی شامل تمام این زبان ها می شود . یعنی زبان های ملی در ایران شامل زبان های زیادی می شود . آن چیزی که در قانون اساسی ذکر شده است درباره زبان رسمی است که گفته شده زبان رسمی کشور زبان فارسی است و اتفاقا گفته شده است در کنار آن زبان های محلی باید پاسداشته شوند . همچنین زبان مشترک کسانی که در ایران زندگی می کنند زبان فارسی است و این مفهوم عقبه تاریخی هم دارد. سه زبان فارسی، عربی و ترکی سه زبان مشترک منطقه شرق جهان بوده است . در ایران امروز زبان فارسی یک زبان مشترک است اما بحث اینجاست که نگاه ما باید به مفهوم ملی و تدریس دیگر زبان ها باید در ایران چگونه باشد ؟ سخنانی که آقای روحانی مطرح کرده بود متاسفانه بحث را به سمت مسائل امنیتی برده بود در حالی که بحث باید ابتدا در ساحت علمی مطرح شود و در حوزه سیاست گذاری تدوین شود و بعد در حوزه سیاسی مورد بررسی قرار بگیرد نه بالعکس .
**فرهنگستان زبان ها و ادب های ایرانی
وی در آخر گفت : « تدریس زبان ها در ایران در تجربه ایرانی ، مدت 120 سال است که در ایران یک تجربه موفق دو زبانه وجود دارد . یعنی ایرانیانی که ارمنی هستند این ها این هر دو زبان را به زیبایی در مدارس خودشان یاد می گیرند و جالب است که اگر به عقبه هرکدام از این زمان ها نگاه کنیم بخش بسیار عمده ای از حافظه هویت ایرانیان در این چهار زبان و در کنار زبان فارسی گنجینه مهمی است . اگر بخواهیم این زبان ها را حفظ کنیم بخشی از حافظه ایرانیان حذف خواهد شد پس راه چیست ؟ راه همان کاری است که ما در این 120 سال در نسبت با زبان ارمنی در ایران انجام داده ایم یعنی مدارسی تاسیس شده است که بچه ها هم زبان ارمنی و هم زبان فارسی را یاد می گیرند و در هنگام فارغ التحصیلی دو زبان را در سطح آکادمیک بلد هستند . پس نباید این حق از دیگر زبان ها از ایران سلب شود . این نکته را هم اضافه بکنم زبان ترکی ، عربی ، کردی ، گرجی ، ارمنی و ... هرکدام وجهی از ایرانیت هستند و باید فرهنگ ما به سمتی حرکت کند که اتفاقا یک فارس زبان متمایل به یادگیری دیگر زبان ها بشود تا بتواند به همبستگی ملی ما کمک کند و شروع این کار باید از فرهنگستان زبان و ادب فارسی باشد که این مرکز باید تبدیل شود به فرهنگستان زبان ها و ادب های ایرانی.
@seyedjavadmiri
***زبان های ملی
وی در ادامه گفت : « بسیاری از ایرانیان اتفاقا زبان مادری شان زبان فارسی نیست اما اینجا یک سوالی مطرح می شود که اساسا یکی از زبان مادری ایرانیان زبان فارسی است و یک زبان استاندارد هم داریم که زبان فارسی نوشتاری است .اگر ما آن چهارگانه زبان ها را نگاه کنیم به مفهوم ملی می رسیم که این ملی به چه معناست ؟ اگر این مفهوم را پیشامشروطه خوانش کنیم دقیقا همان امر دینی می شود یعنی پیش از ظهور مشروطه افرادی که در ایران زندگی می کردند ، زبان دینی متفاوتی داشتند و یک زبان دیوانی هم وجود داشت و بسیاری از شاعران بزرگ در ایران بعضا به دو الی سه زبان می نوشتند . اما در پسا مشروطه یک برساخت جدیدی شکل می گیرد یعنی کسانی که در واحد سیاسی ایران قرار می گیرند ملت ایران می شوند و این بدان معناست که تمامی کسانی که در این واحد سیاسی قرار دارند ، فرهنگ و آداب ، زبان ، ادبیات ، دین و مذهب شان متعلق به ایران است . یعنی کل ایران ملک مشاع آن هاست و از همه مهمتر ملیت ایرانی شامل تمام این زبان ها می شود . یعنی زبان های ملی در ایران شامل زبان های زیادی می شود . آن چیزی که در قانون اساسی ذکر شده است درباره زبان رسمی است که گفته شده زبان رسمی کشور زبان فارسی است و اتفاقا گفته شده است در کنار آن زبان های محلی باید پاسداشته شوند . همچنین زبان مشترک کسانی که در ایران زندگی می کنند زبان فارسی است و این مفهوم عقبه تاریخی هم دارد. سه زبان فارسی، عربی و ترکی سه زبان مشترک منطقه شرق جهان بوده است . در ایران امروز زبان فارسی یک زبان مشترک است اما بحث اینجاست که نگاه ما باید به مفهوم ملی و تدریس دیگر زبان ها باید در ایران چگونه باشد ؟ سخنانی که آقای روحانی مطرح کرده بود متاسفانه بحث را به سمت مسائل امنیتی برده بود در حالی که بحث باید ابتدا در ساحت علمی مطرح شود و در حوزه سیاست گذاری تدوین شود و بعد در حوزه سیاسی مورد بررسی قرار بگیرد نه بالعکس .
**فرهنگستان زبان ها و ادب های ایرانی
وی در آخر گفت : « تدریس زبان ها در ایران در تجربه ایرانی ، مدت 120 سال است که در ایران یک تجربه موفق دو زبانه وجود دارد . یعنی ایرانیانی که ارمنی هستند این ها این هر دو زبان را به زیبایی در مدارس خودشان یاد می گیرند و جالب است که اگر به عقبه هرکدام از این زمان ها نگاه کنیم بخش بسیار عمده ای از حافظه هویت ایرانیان در این چهار زبان و در کنار زبان فارسی گنجینه مهمی است . اگر بخواهیم این زبان ها را حفظ کنیم بخشی از حافظه ایرانیان حذف خواهد شد پس راه چیست ؟ راه همان کاری است که ما در این 120 سال در نسبت با زبان ارمنی در ایران انجام داده ایم یعنی مدارسی تاسیس شده است که بچه ها هم زبان ارمنی و هم زبان فارسی را یاد می گیرند و در هنگام فارغ التحصیلی دو زبان را در سطح آکادمیک بلد هستند . پس نباید این حق از دیگر زبان ها از ایران سلب شود . این نکته را هم اضافه بکنم زبان ترکی ، عربی ، کردی ، گرجی ، ارمنی و ... هرکدام وجهی از ایرانیت هستند و باید فرهنگ ما به سمتی حرکت کند که اتفاقا یک فارس زبان متمایل به یادگیری دیگر زبان ها بشود تا بتواند به همبستگی ملی ما کمک کند و شروع این کار باید از فرهنگستان زبان و ادب فارسی باشد که این مرکز باید تبدیل شود به فرهنگستان زبان ها و ادب های ایرانی.
@seyedjavadmiri