#کتاب #شعر #کوردی #ادبیات #کردی #ایران #کردستان #فرهنگ #کولبر #آزادی
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_گوتار #7Book
عنوان: ترسه خولینهکان
شاعر: زاهد قادرمزی
@SevenBook
"خەیاڵ"
هەوری خەیاڵم ئاوسە
تو لە بەر دەرگەی
من
چەترەکەم لە بیر ئەکەم
-------------------
"تو"
باوەشێک هەتاو بە
کاتێ من
لە هەموو هەورەکانی دنیا
دڵتەنگیم بارانیترە
-------------------
کۆڵبەر
تەقە مەکە سەرباز
من
دۆڕاوی هەموو
شەڕەکانی دنیام
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #انتشارات_گوتار #7Book
عنوان: ترسه خولینهکان
شاعر: زاهد قادرمزی
@SevenBook
"خەیاڵ"
هەوری خەیاڵم ئاوسە
تو لە بەر دەرگەی
من
چەترەکەم لە بیر ئەکەم
-------------------
"تو"
باوەشێک هەتاو بە
کاتێ من
لە هەموو هەورەکانی دنیا
دڵتەنگیم بارانیترە
-------------------
کۆڵبەر
تەقە مەکە سەرباز
من
دۆڕاوی هەموو
شەڕەکانی دنیام
@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #ایرانی #مهاجرت #تبعید #غربت #فرار #مردانگی #آزادی #عشق #زندگی
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #گردون #7Book
عنوان: تماما مخصوص
نويسنده: عباس معروفی
@SevenBook
بدون شک هر فرد کتابخوانی با شنیدن اسم عباس معروفی، یاد کتاب فوق العاده زیبای سمفونی مردگان می افتد. رمانی که از ماندگارترین کتاب های ادبیات ایران به شمار می رود. اما عباس معروفی کتاب های خوب دیگری هم دارد که یکی از این کتاب های خوب، کتاب تماما مخصوص اوست.
کتاب تماما مخصوص همانند اسمش، خاص و خواندنی است و فقط عباس معروفی است که می تواند رمانی بنویسد تماما مخصوص، رمانی تلخ مثل غربت، رمانی سرد مثل تنهایی، رمانی عمیق و زیبا پر از عشق و جنون مثل زندگی.
شخصیت اصلی داستان «عباس ایرانی» است که شباهت نام او با نام نویسنده می تواند خواننده را به این فکر بیندازد که داستان درباره ی زندگی خود نویسنده است. عباس، دانشجو و روزنامه نگار ایرانی است که با توجه به شرایط سیاسی سال های دهه ی شصت به کمک مادرش از ایران فرار می کند و به آلمان می رود. در آنجا مدتی در یک هتل به عنوان مدیر شبانه مشغول به کار می شود و بعد به پاکستان می رود، مقصد نهایی او قطب شمال است.
این رمان در ۵۲ فصل نوشته شده و درون مایه ی اصلی آن سفر و مهاجرت است. معروفی در این کتاب با گیرایی خاصی از مشکلات تبعید، تنهایی غربت و عشق سخن می گوید. این رمان به شیوه ی سیال ذهن روایت شده و بین واقعیت و خیال در نوسان است. عده ای «تماما مخصوص» را تلفیقی از سه کتاب قبلی نویسنده، یعنی «سال بلوا»، «فریدون سه پسر داشت» و «سمفونی مردگان» می دانند.
***
و آن مرغی است که کنار شط از تشنگی هلاک می شود
از بیم آن که اگر بنوشد، آب شط تمام شود.
***
قرار نیست همه ی ملت های جهان سختی ها و مصائب آلمانی ها را دوباره تجربه کنند که! ما هم تجربه های خودمان را داریم. ما همیشه صدای انفجار شنیده ایم، مدام به ما تجاوز شده، ما هم به محبت نیاز داریم. شاید دلیلش این چیزها باشد که ما کلمه ی نه را برای دوست و رفیق هرگز به کار نمی بریم. حتا برای آشنایان هم به کار نمی بریم. به رهگذران هم نمی توانیم به آسانی نه بگوییم.
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #گردون #7Book
عنوان: تماما مخصوص
نويسنده: عباس معروفی
@SevenBook
بدون شک هر فرد کتابخوانی با شنیدن اسم عباس معروفی، یاد کتاب فوق العاده زیبای سمفونی مردگان می افتد. رمانی که از ماندگارترین کتاب های ادبیات ایران به شمار می رود. اما عباس معروفی کتاب های خوب دیگری هم دارد که یکی از این کتاب های خوب، کتاب تماما مخصوص اوست.
کتاب تماما مخصوص همانند اسمش، خاص و خواندنی است و فقط عباس معروفی است که می تواند رمانی بنویسد تماما مخصوص، رمانی تلخ مثل غربت، رمانی سرد مثل تنهایی، رمانی عمیق و زیبا پر از عشق و جنون مثل زندگی.
شخصیت اصلی داستان «عباس ایرانی» است که شباهت نام او با نام نویسنده می تواند خواننده را به این فکر بیندازد که داستان درباره ی زندگی خود نویسنده است. عباس، دانشجو و روزنامه نگار ایرانی است که با توجه به شرایط سیاسی سال های دهه ی شصت به کمک مادرش از ایران فرار می کند و به آلمان می رود. در آنجا مدتی در یک هتل به عنوان مدیر شبانه مشغول به کار می شود و بعد به پاکستان می رود، مقصد نهایی او قطب شمال است.
این رمان در ۵۲ فصل نوشته شده و درون مایه ی اصلی آن سفر و مهاجرت است. معروفی در این کتاب با گیرایی خاصی از مشکلات تبعید، تنهایی غربت و عشق سخن می گوید. این رمان به شیوه ی سیال ذهن روایت شده و بین واقعیت و خیال در نوسان است. عده ای «تماما مخصوص» را تلفیقی از سه کتاب قبلی نویسنده، یعنی «سال بلوا»، «فریدون سه پسر داشت» و «سمفونی مردگان» می دانند.
***
و آن مرغی است که کنار شط از تشنگی هلاک می شود
از بیم آن که اگر بنوشد، آب شط تمام شود.
***
قرار نیست همه ی ملت های جهان سختی ها و مصائب آلمانی ها را دوباره تجربه کنند که! ما هم تجربه های خودمان را داریم. ما همیشه صدای انفجار شنیده ایم، مدام به ما تجاوز شده، ما هم به محبت نیاز داریم. شاید دلیلش این چیزها باشد که ما کلمه ی نه را برای دوست و رفیق هرگز به کار نمی بریم. حتا برای آشنایان هم به کار نمی بریم. به رهگذران هم نمی توانیم به آسانی نه بگوییم.
@SevenBook
#کتاب #زندگینامه #بیوگرافی #هنر #فرانسه #نقاش #نقاشی #پل_گوگن #آزادی #استعمار #مدرن
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #مهرسام #7Book
عنوان: طلای اندام ها: داستان زندگی پل گوگن
نويسنده: چارلز گراهام
مترجم: علی اصغر بهرامبیگی
@SevenBook
این کتاب نبرد گوگن در زندگی است برای نشان دادن خود واقعیاش در جامعهای که همه را مثل هم میخواهد. جامعهای که بر پایهی پول و مادیات بنا شده است. در سطر سطر کتاب، خواننده شاهد تماشا کردن بومی است که در آن انزوا و تنهایی گوگن به تصویر کشیده شده است. گوگنی که از تمام مصنوعات و ریاکاریهای مردمان عصر خود به تنگ آمده بود، گوگنی که دل از تمام تعلقات خویش کند و پشت پا به عزیزترینهایش زد تا در جزیرهای دور افتاده، آرامش را در کنار انسان هایی بدوی بچشد. اما متاسفانه حتی در دورترین نقاط، بازهم ردپایی از ظلم مدرن میبیند. مردمانی را می بیند که خاک پاک هر نقطهای را که به آن وارد شدهاند، تباه کرده، بومیانش را به زور با آیین و مذهب خویش میآمیزند و تنها به فکر منفعت طلبی خود هستند. طلای اندام ها بازتاب نور خورشید است، که بر پوست بکر انسان هایی که هنوز با مدرنیته آمیخته نشدهاند میتابد، و گوگن تصویرشان را بر پرده نقاشی جاودانه میکند...
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #مهرسام #7Book
عنوان: طلای اندام ها: داستان زندگی پل گوگن
نويسنده: چارلز گراهام
مترجم: علی اصغر بهرامبیگی
@SevenBook
این کتاب نبرد گوگن در زندگی است برای نشان دادن خود واقعیاش در جامعهای که همه را مثل هم میخواهد. جامعهای که بر پایهی پول و مادیات بنا شده است. در سطر سطر کتاب، خواننده شاهد تماشا کردن بومی است که در آن انزوا و تنهایی گوگن به تصویر کشیده شده است. گوگنی که از تمام مصنوعات و ریاکاریهای مردمان عصر خود به تنگ آمده بود، گوگنی که دل از تمام تعلقات خویش کند و پشت پا به عزیزترینهایش زد تا در جزیرهای دور افتاده، آرامش را در کنار انسان هایی بدوی بچشد. اما متاسفانه حتی در دورترین نقاط، بازهم ردپایی از ظلم مدرن میبیند. مردمانی را می بیند که خاک پاک هر نقطهای را که به آن وارد شدهاند، تباه کرده، بومیانش را به زور با آیین و مذهب خویش میآمیزند و تنها به فکر منفعت طلبی خود هستند. طلای اندام ها بازتاب نور خورشید است، که بر پوست بکر انسان هایی که هنوز با مدرنیته آمیخته نشدهاند میتابد، و گوگن تصویرشان را بر پرده نقاشی جاودانه میکند...
@SevenBook
#کتاب #رمان #عشق #گناه #فرانسه #رئالیسم #کلاسیک #آگاهی #غفلت #عاشقانه #تقدیر #زندگی #تجربه #زن #فمنیسم
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #امیرکبیر #7Book
عنوان: زن سی ساله
نويسنده: انوره دو بالزاک
مترجم: علیاصغر خبرهزاده
@SevenBook
زن سی ساله اثر بالزاک،داستانی پر حادثه است، او در همه داستان هایش خالق قهرمانان بسیار زندهای است که گویی همه آن ها را در محیط زندگی خودشان دیده و تصویری از آنان برداشته است. در این داستان نیز به دنبال سرگذشت زنی است که زندگی زناشویی کامل را برنمیآورد و سرانجام پس از وسوسههای بسیار به عشقی گناهآلود تن میدهد. وی به کودکی که حاصل این عشق اوست بیش از فرزند مشروع خود مهر میورزد. دختر که از راز مادرش آگاه است تصمیم به از بین بردن کودک میگیرد و او را داخل رودخانه میاندازد و سرانجام...
بالزاک در دوران زندگی کوتاهش با زنان زیادی ارتباط عاشقانه داشت و از همین ارتباطات هم برای ساخت و پرداخت شخصیتهای داستانهایش بهره برده است. داستان«زن سیساله»هم متمرکز بر شخصیت یک دختر جوان، یک زن و سپس یک پیر زن است که از نظر محتوایی میتوان در آن، دو مفهوم مهم تقدیر و نقد بودن تجربیات والدین را شاهد بود. در زمینه چرخه تقدیر، باید گفت که ابتدا و انتهای داستان از منظر غفلتی که رخ میدهد، شبیه به یکدیگرند. یعنی ژولی(شخصیت اصلی)که در ابتدای کتاب جوان بوده و بدون توجه به حرف پدر به عقد ازدواج مردی سبکسر درآمده، در نهایت مجبور است شاهد غفلت دختر خودش باشد:«دیدن شخصیتی هرزه و زنباره در وجنات مردی که موئینا با لذت به سخنانش گوش میداد، برای مارکیز دگلمون(ژولی)نفرتانگیز و دردناک بود.»از طرف دیگر، حرف اصلی نویسنده کتاب این است که فرزندان، تا خودشان تجربیات پدر و مادر را تجربه نکنند و اصطلاحا سرشان به سنگ نخورد، متوجه حقایق و بیوفاییهای زندگی نخواهند شد.
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #امیرکبیر #7Book
عنوان: زن سی ساله
نويسنده: انوره دو بالزاک
مترجم: علیاصغر خبرهزاده
@SevenBook
زن سی ساله اثر بالزاک،داستانی پر حادثه است، او در همه داستان هایش خالق قهرمانان بسیار زندهای است که گویی همه آن ها را در محیط زندگی خودشان دیده و تصویری از آنان برداشته است. در این داستان نیز به دنبال سرگذشت زنی است که زندگی زناشویی کامل را برنمیآورد و سرانجام پس از وسوسههای بسیار به عشقی گناهآلود تن میدهد. وی به کودکی که حاصل این عشق اوست بیش از فرزند مشروع خود مهر میورزد. دختر که از راز مادرش آگاه است تصمیم به از بین بردن کودک میگیرد و او را داخل رودخانه میاندازد و سرانجام...
بالزاک در دوران زندگی کوتاهش با زنان زیادی ارتباط عاشقانه داشت و از همین ارتباطات هم برای ساخت و پرداخت شخصیتهای داستانهایش بهره برده است. داستان«زن سیساله»هم متمرکز بر شخصیت یک دختر جوان، یک زن و سپس یک پیر زن است که از نظر محتوایی میتوان در آن، دو مفهوم مهم تقدیر و نقد بودن تجربیات والدین را شاهد بود. در زمینه چرخه تقدیر، باید گفت که ابتدا و انتهای داستان از منظر غفلتی که رخ میدهد، شبیه به یکدیگرند. یعنی ژولی(شخصیت اصلی)که در ابتدای کتاب جوان بوده و بدون توجه به حرف پدر به عقد ازدواج مردی سبکسر درآمده، در نهایت مجبور است شاهد غفلت دختر خودش باشد:«دیدن شخصیتی هرزه و زنباره در وجنات مردی که موئینا با لذت به سخنانش گوش میداد، برای مارکیز دگلمون(ژولی)نفرتانگیز و دردناک بود.»از طرف دیگر، حرف اصلی نویسنده کتاب این است که فرزندان، تا خودشان تجربیات پدر و مادر را تجربه نکنند و اصطلاحا سرشان به سنگ نخورد، متوجه حقایق و بیوفاییهای زندگی نخواهند شد.
@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #امریکا #بوکفسکی #پالپ #عامه_پسند #طنز #واقعیت #مرگ #عشق #نویسنده
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #همیار #7Book
عنوان: پالپ
نويسنده: چارلز بوکفسکی
مترجم: آرش یگانه
@SevenBook
داستان پُر از جملات کوتاه و قابل تأمل است، گاهی طنز بسیار خوبی دارد و گاهی کاملاً تلخ است. پیرنگِ داستان ساده اما عمیق است و دیالوگها در عین سادگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
شاید بوکفسکی کتاب پالپ را نوشته تا با آن در واپسین لحظات زندگیاش سرگرم شود. به گفتهی برخی منتقدین، بوکفسکی در پالپ دیدگاهی منفیتر از دیگر کتابهایش دارد. خیلیها او را در مجموع نویسندهای«بدبین»میدانند، اما بوکفسکی«واقعبین»است و این امر در آثارش کاملاً نمایان است. بوکفسکی با نوشتن به آرامش درونی میرسد که قطعاً با بداندیشی یا نگرش منفی میسر نخواهد شد.
بوکفسکی در زندگی و در نوشتههایش زشت است، یا چیزی شبیه به این، بددهن است، عاشق نوشیدن الکل است، کارهای بیهوده زیادی انجام میدهد، از مردم گریزان است و خیلی از موارد بیخود دیگری را هم در وجود خود دارد. اما با همه این موارد، بوکفسکی خود واقعیاش را نشان میدهد. نگران قضاوتهای دیگران نیست و تحت هیچ شرایطی به دنبال ظاهر سازی نیست. در حقیقت کوچکترین اهمیتی برای دیگران قائل نیست و همین واقعی بودن است که او را تا این اندازه جذاب میکند.
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #همیار #7Book
عنوان: پالپ
نويسنده: چارلز بوکفسکی
مترجم: آرش یگانه
@SevenBook
داستان پُر از جملات کوتاه و قابل تأمل است، گاهی طنز بسیار خوبی دارد و گاهی کاملاً تلخ است. پیرنگِ داستان ساده اما عمیق است و دیالوگها در عین سادگی، مخاطب را به فکر وامیدارد.
شاید بوکفسکی کتاب پالپ را نوشته تا با آن در واپسین لحظات زندگیاش سرگرم شود. به گفتهی برخی منتقدین، بوکفسکی در پالپ دیدگاهی منفیتر از دیگر کتابهایش دارد. خیلیها او را در مجموع نویسندهای«بدبین»میدانند، اما بوکفسکی«واقعبین»است و این امر در آثارش کاملاً نمایان است. بوکفسکی با نوشتن به آرامش درونی میرسد که قطعاً با بداندیشی یا نگرش منفی میسر نخواهد شد.
بوکفسکی در زندگی و در نوشتههایش زشت است، یا چیزی شبیه به این، بددهن است، عاشق نوشیدن الکل است، کارهای بیهوده زیادی انجام میدهد، از مردم گریزان است و خیلی از موارد بیخود دیگری را هم در وجود خود دارد. اما با همه این موارد، بوکفسکی خود واقعیاش را نشان میدهد. نگران قضاوتهای دیگران نیست و تحت هیچ شرایطی به دنبال ظاهر سازی نیست. در حقیقت کوچکترین اهمیتی برای دیگران قائل نیست و همین واقعی بودن است که او را تا این اندازه جذاب میکند.
@SevenBook