#کتاب #رمان #داستان #امریکا #America #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #آمازون #فانتزی #آزادی #تایمز #سینما #آرزو #عاشق #نوبل #تایم #مرگ #Death #Love
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book
جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
این کتاب به زبان فارسی نیز موجود میباشد.
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book
جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
این کتاب به زبان فارسی نیز موجود میباشد.
@SevenBook
#کتاب #رمان #داستان #امریکا #America #جامعه #ادبی #عشق #فرهنگ #مردم #زندگی #آمازون #فانتزی #آزادی #تایمز #سینما #آرزو #عاشق #نوبل #تایم #مرگ #Death #Love
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book
جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
@SevenBook
خوشتون بیاد یا نه، اون اینجا بوده و حالا رفته، ولی لازم نیست کاملا از اینجا بره. این به ما بستگی داره. خوشتون بیاد یا نه، من عاشق اون بودم. اون برای من خوب بود. با اینکه رفته، آرزو میکنم کاش نرفته بود. هرگز نمیتونم اونو برگردونم. شاید تقصیر من بوده باشه. این هم خوبه، هم بده و هم دردآوره، ولی دوست دارم بهش فکر کنم. اگه بهش فکر کنم اون برای همیشه محو نمیشه. فقط چون مردن، مجبور نیستن مرده بمونن.» با این جملهها وارد جهان داستان میشویم: «امروز روز خوبی برای مردنه؟ این سوالیست که هر روز صبح موقع بیدارشدن از خودم میپرسم. سر زنگ سوم، زمانی که تلاش میکنم حین وزوز دائم آقای شرودر، چشمانم را باز نگه دارم؛ سر میز شام، وقتی که دارم لوبیاسبزها را به بغلدستیام میدهم؛ شبها وقتی بیدار دراز میکشم، چون مغزم به خاطر فکر زیاد خاموش نمیشود. آیا امروز روز موعوده؟ اگه امروز نه، پی کی؟...
Theodore Finch is fascinated by death. Every day he thinks of ways he might kill himself, but every day he also searches for—and manages to find—something to keep him here, and alive, and awake.
Violet Markey lives for the future, counting the days until graduation, when she can escape her small Indiana town and her aching grief in the wake of her sister’s recent death.
When Finch and Violet meet on the ledge of the bell tower at school—six stories above the ground— it’s unclear who saves whom. Soon it’s only with Violet that Finch can be himself. And it’s only with Finch that Violet can forget to count away the days and start living them. But as Violet’s world grows, Finch’s begins to shrink...
@SevenBook
#کتاب_هفت #SevenBook #سنندج #Sanandaj #نشر_میلکان #7Book
جایی که عاشق بودیم
All the Bright Places
نویسنده: جنیفر نیون
Jennifer Niven
مترجم: فرانک معنوی
@SevenBook
خوشتون بیاد یا نه، اون اینجا بوده و حالا رفته، ولی لازم نیست کاملا از اینجا بره. این به ما بستگی داره. خوشتون بیاد یا نه، من عاشق اون بودم. اون برای من خوب بود. با اینکه رفته، آرزو میکنم کاش نرفته بود. هرگز نمیتونم اونو برگردونم. شاید تقصیر من بوده باشه. این هم خوبه، هم بده و هم دردآوره، ولی دوست دارم بهش فکر کنم. اگه بهش فکر کنم اون برای همیشه محو نمیشه. فقط چون مردن، مجبور نیستن مرده بمونن.» با این جملهها وارد جهان داستان میشویم: «امروز روز خوبی برای مردنه؟ این سوالیست که هر روز صبح موقع بیدارشدن از خودم میپرسم. سر زنگ سوم، زمانی که تلاش میکنم حین وزوز دائم آقای شرودر، چشمانم را باز نگه دارم؛ سر میز شام، وقتی که دارم لوبیاسبزها را به بغلدستیام میدهم؛ شبها وقتی بیدار دراز میکشم، چون مغزم به خاطر فکر زیاد خاموش نمیشود. آیا امروز روز موعوده؟ اگه امروز نه، پی کی؟...
Theodore Finch is fascinated by death. Every day he thinks of ways he might kill himself, but every day he also searches for—and manages to find—something to keep him here, and alive, and awake.
Violet Markey lives for the future, counting the days until graduation, when she can escape her small Indiana town and her aching grief in the wake of her sister’s recent death.
When Finch and Violet meet on the ledge of the bell tower at school—six stories above the ground— it’s unclear who saves whom. Soon it’s only with Violet that Finch can be himself. And it’s only with Finch that Violet can forget to count away the days and start living them. But as Violet’s world grows, Finch’s begins to shrink...
@SevenBook