#کتاب
#نمایشنامه
صندليها
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
نمايش از يك سو بيمعنايي و بيمحتوايي واقعيت و انديشه انساني را بيان و از ديگر سوي صحنه را با «صندليها» و حركات پيدرپي ميكند. موضوع «صندليها» پيام شكستهاي زندگي و ناكاميهاي اخلاقي نيست بلكه خود «صندليها»ست، يعني {وجود شي،} و نبود انسان، امپراتور و خدا. موضوع جهان غير واقعي و فراطبيعي خاليست. موضوع هيچ است.
t.me/SevenBook
#نمایشنامه
صندليها
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
نمايش از يك سو بيمعنايي و بيمحتوايي واقعيت و انديشه انساني را بيان و از ديگر سوي صحنه را با «صندليها» و حركات پيدرپي ميكند. موضوع «صندليها» پيام شكستهاي زندگي و ناكاميهاي اخلاقي نيست بلكه خود «صندليها»ست، يعني {وجود شي،} و نبود انسان، امپراتور و خدا. موضوع جهان غير واقعي و فراطبيعي خاليست. موضوع هيچ است.
t.me/SevenBook
#کتاب
#نمایشنامه
تشنگی و گشنگی
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
بیآن که این قدر دور رویم یونسکو این نمایشنامه را با رنجهای روحی و ناخشنودی وجودی محسوس انباشته است.
به روشنی اینجا جهنم یعنی من، تو و دیگران، دانستن و ندانستن، هستی و نیستی.
آیا این همه برای یک انسان زیاد نیست؟
t.me/SevenBook
#نمایشنامه
تشنگی و گشنگی
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
بیآن که این قدر دور رویم یونسکو این نمایشنامه را با رنجهای روحی و ناخشنودی وجودی محسوس انباشته است.
به روشنی اینجا جهنم یعنی من، تو و دیگران، دانستن و ندانستن، هستی و نیستی.
آیا این همه برای یک انسان زیاد نیست؟
t.me/SevenBook
#کتاب
#نمایشنامه
شاه می میرد
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
یونسکو به ما می گوید:
«هميشه نسبت به مرگ حساس بوده ام.
از وقتي چهل سالگي را پشت سر گذاشتم (...) دريافتم روزي مي ميرم (...)
انگار در يك آن دريافته بودم كه هيچ راهي براي گريز از اين سرنوشت محتوم وجود ندارد(...)
اكنون فراتر از اكنون و همان مرگ است كه در ما زندگي مي كند.
اين مرگ است كه ما تنفس مي کنیم (...) مرگ اینجاست. روی لبان عزیزم، آن را حس می کنم و در دهانم طعمش را مزه مزه می کنم.
غریزه مرگ در قلب همه زندگان وجود دارد. ما از میل به سرکوب آن رنج میکشیم.
زیرا همه زندگان آرامش میخواهند، میخواهند تمام کنند (...)
آن را توسعه دهند، مثل یک گیاه آبیاری و بزرگ کنند.
درد اینجاست. ترس در سرکوب غریزه مردن متولد می گردد. اما نه، اما نه.
من باز هم میخواهم زندگی کنم.»
t.me/SevenBook
#نمایشنامه
شاه می میرد
نویسنده: اوژن یونسکو
مترجم: علی باش
t.me/SevenBook
یونسکو به ما می گوید:
«هميشه نسبت به مرگ حساس بوده ام.
از وقتي چهل سالگي را پشت سر گذاشتم (...) دريافتم روزي مي ميرم (...)
انگار در يك آن دريافته بودم كه هيچ راهي براي گريز از اين سرنوشت محتوم وجود ندارد(...)
اكنون فراتر از اكنون و همان مرگ است كه در ما زندگي مي كند.
اين مرگ است كه ما تنفس مي کنیم (...) مرگ اینجاست. روی لبان عزیزم، آن را حس می کنم و در دهانم طعمش را مزه مزه می کنم.
غریزه مرگ در قلب همه زندگان وجود دارد. ما از میل به سرکوب آن رنج میکشیم.
زیرا همه زندگان آرامش میخواهند، میخواهند تمام کنند (...)
آن را توسعه دهند، مثل یک گیاه آبیاری و بزرگ کنند.
درد اینجاست. ترس در سرکوب غریزه مردن متولد می گردد. اما نه، اما نه.
من باز هم میخواهم زندگی کنم.»
t.me/SevenBook
#شعر
یادگار خون سرخ
شاعر: هوشنگ ابتهاج
t.me/SevenBook
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
زهر خون دلی سروی قدافراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
t.me/SevenBook
یادگار خون سرخ
شاعر: هوشنگ ابتهاج
t.me/SevenBook
دلا دیدی که خورشید از شب سرد
چو آتش سر ز خاکستر برآورد
زمین و آسمان گلرنگ و گلگون
جهان دشت شقایق گشت ازین خون
نگر تا این شب خونین سحر کرد
چه خنجرها که از دلها گذر کرد
زهر خون دلی سروی قدافراشت
ز هر سروی تذروی نغمه برداشت
صدای خون در آواز تذرو است
دلا این یادگار خون سرو است
t.me/SevenBook
#شعر
شاعر: #فروغ_فرخزاد
خورشید مرده بود
و هیچ ڪس نمیدانست
ڪه نام آن کبوتر غمگین
ڪه از قلبها گریخته ، ایمان است ...
t.me/SevenBook
شاعر: #فروغ_فرخزاد
خورشید مرده بود
و هیچ ڪس نمیدانست
ڪه نام آن کبوتر غمگین
ڪه از قلبها گریخته ، ایمان است ...
t.me/SevenBook
Forwarded from MBTI
یک برنامه خیلی باحال!
ازت تست شخصیت میگیره، اون هم با معتبرترین متدهای روانشناسی، تازه میتونی نتیجه تست دوستهات رو هم ببینی و با خودت مقایسه کنی و ببینی چقدر با هم هماهنگی دارید. حسابی سرگرم کننده است و کلی چیزهای جدید راجع به خودت میفهمی. با لمس این لینک شروع کن:
👉 https://t.me/mbtitestbot?start=99435023
ازت تست شخصیت میگیره، اون هم با معتبرترین متدهای روانشناسی، تازه میتونی نتیجه تست دوستهات رو هم ببینی و با خودت مقایسه کنی و ببینی چقدر با هم هماهنگی دارید. حسابی سرگرم کننده است و کلی چیزهای جدید راجع به خودت میفهمی. با لمس این لینک شروع کن:
👉 https://t.me/mbtitestbot?start=99435023
Telegram
MBTI
ازت تست شخصیت میگیره، کلی چیزهای جدید راجع به خودت میفهمی.
محصولی از:
https://parsian.ac
محصولی از:
https://parsian.ac
#کتاب
شناخت هویت زن ایرانی
نویسنده: شهلا لاهیجی مهر انگیز
t.me/SevenBook
خطاب کتاب حاضر نه به زن ایرانی است.تلاش بر این بوده است که به این هر دو بقبولانیم که زن حتی در قالب مادر و همسر نیز دارای نقش مهم و بار عظیمی از مسئولیت اجتماعی است.به این هر دو بگوئیم:امر تربیت که به دست زن انجام می پذیرد،چه اثرات مثبت یا منفی بسته به آگاهی یا ناآگاهی او در پیشبرد یا پسرفت جامعه دارد...
t.me/SevenBook
شناخت هویت زن ایرانی
نویسنده: شهلا لاهیجی مهر انگیز
t.me/SevenBook
خطاب کتاب حاضر نه به زن ایرانی است.تلاش بر این بوده است که به این هر دو بقبولانیم که زن حتی در قالب مادر و همسر نیز دارای نقش مهم و بار عظیمی از مسئولیت اجتماعی است.به این هر دو بگوئیم:امر تربیت که به دست زن انجام می پذیرد،چه اثرات مثبت یا منفی بسته به آگاهی یا ناآگاهی او در پیشبرد یا پسرفت جامعه دارد...
t.me/SevenBook
#کتاب
زوربای یونانی
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: محمد قاضی
t.me/SevenBook
زوربای یونانی را بسیاری شاهکار نیکوس کازانتزاکیس نویسنده بزرگ یونان میدانند. نویسنده در اثر با خلق شخصیتی اپیکور گونه، ما را به سرزمین شادی، رقص و امید میبرد. زوربا قلندری است که با شیوه خوشباشی خود جلوههای رنگین زندگی را در برابر ما جلوهگر میسازد، اما تنها این نیست، زوربا مفهوم انسانیت ناب است. آنجا که باید پا پیش گذارد و ایثار کند، ازبن جان چنین میکند، حتی عشق را دستاویزی برای تجلی انسانیت میسازد رمانی که در سطر سطرش روح سرزندگی، نشاط و انسانیت جریان دارد.
راوی، روشنفکر یونانی جوانی است که می خواهد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد، بنابراین برای راه اندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر میکند. قبل از مسافرت با مرد شصت ساله و پنج ساله راز امیزی به نام آلکسیس زوربا آشنا می شود. این مرد را وی را قانع میکند او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند. پس از رسیدن به جزیره کرت در مسافرخانه مادام هورتانس اقامت کرده و شروع به کار روی معدن می کنند. با این حال راوی نمیتواند بر وسوسه اش برای کار روی دست نوشته های ناتمامش درباره زندگی و اندیشه بودا خودداری کند. در طول ماه های بعد زوربا بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و ...
از کتاب زوربای یونانی تاکنون یک اقتباس سینمایی موفق در سال ۱۹۶۴ با نام«زوربای یونانی» و یک نمایش موزیکال با نام«زوربا»در سال ۱۹۴۸ ساخته شده است.
t.me/SevenBook
زوربای یونانی
نویسنده: نیکوس کازانتزاکیس
مترجم: محمد قاضی
t.me/SevenBook
زوربای یونانی را بسیاری شاهکار نیکوس کازانتزاکیس نویسنده بزرگ یونان میدانند. نویسنده در اثر با خلق شخصیتی اپیکور گونه، ما را به سرزمین شادی، رقص و امید میبرد. زوربا قلندری است که با شیوه خوشباشی خود جلوههای رنگین زندگی را در برابر ما جلوهگر میسازد، اما تنها این نیست، زوربا مفهوم انسانیت ناب است. آنجا که باید پا پیش گذارد و ایثار کند، ازبن جان چنین میکند، حتی عشق را دستاویزی برای تجلی انسانیت میسازد رمانی که در سطر سطرش روح سرزندگی، نشاط و انسانیت جریان دارد.
راوی، روشنفکر یونانی جوانی است که می خواهد برای مدتی کتابهایش را کنار بگذارد، بنابراین برای راه اندازی مجدد یک معدن زغال سنگ به جزیره کرت سفر میکند. قبل از مسافرت با مرد شصت ساله و پنج ساله راز امیزی به نام آلکسیس زوربا آشنا می شود. این مرد را وی را قانع میکند او را به عنوان سرکارگر معدن استخدام کند. پس از رسیدن به جزیره کرت در مسافرخانه مادام هورتانس اقامت کرده و شروع به کار روی معدن می کنند. با این حال راوی نمیتواند بر وسوسه اش برای کار روی دست نوشته های ناتمامش درباره زندگی و اندیشه بودا خودداری کند. در طول ماه های بعد زوربا بسیار عمیقی بر مرد می گذارد و ...
از کتاب زوربای یونانی تاکنون یک اقتباس سینمایی موفق در سال ۱۹۶۴ با نام«زوربای یونانی» و یک نمایش موزیکال با نام«زوربا»در سال ۱۹۴۸ ساخته شده است.
t.me/SevenBook
#کتاب
#شعر
چهل سال زن
نویسنده: صدف درخشان
t.me/SevenBook
این خیابان همیشه ولیعصر است
درخت های ولیعصر
جمعه ها
در اردک آبی صبحانه می خورند
به دربند می روند
حافظ می خوانند
اما دیگر قلیان نمی کشند
چون مدت هاست
که سیاه سرفه گرفته اند
بادها
فقط جمعه ها
ولیعصر را دوست دارند
که درخت ها دربندند
اما نمی دانند
ریشه ها
سال هاست
که آنجا زندگی می کنند
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook
#شعر
چهل سال زن
نویسنده: صدف درخشان
t.me/SevenBook
این خیابان همیشه ولیعصر است
درخت های ولیعصر
جمعه ها
در اردک آبی صبحانه می خورند
به دربند می روند
حافظ می خوانند
اما دیگر قلیان نمی کشند
چون مدت هاست
که سیاه سرفه گرفته اند
بادها
فقط جمعه ها
ولیعصر را دوست دارند
که درخت ها دربندند
اما نمی دانند
ریشه ها
سال هاست
که آنجا زندگی می کنند
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook
#کتاب
#شعر
ریل ها دوربرگردان ندارند
نویسنده: صدف درخشان
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook
از تبار تیرام
صمیمی بی ریا
گاهی می خندم
گاهی می گریم
گاهی می شکنم
اگر شکستم
تکه تکه هایم را بند می زنم
بلند می شوم
کفش های پاشنه بلند خود را می پوشم
و تو تمام زیبایی زنی را می بینی
که دردهایش را
در کفش هایش
خرامان
خرامان
می برد
زن شعر می نویسد
از مرد می نویسد
از مردی که
زن متولد تیر
قلبش را تیر باران کرده است
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook
#شعر
ریل ها دوربرگردان ندارند
نویسنده: صدف درخشان
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook
از تبار تیرام
صمیمی بی ریا
گاهی می خندم
گاهی می گریم
گاهی می شکنم
اگر شکستم
تکه تکه هایم را بند می زنم
بلند می شوم
کفش های پاشنه بلند خود را می پوشم
و تو تمام زیبایی زنی را می بینی
که دردهایش را
در کفش هایش
خرامان
خرامان
می برد
زن شعر می نویسد
از مرد می نویسد
از مردی که
زن متولد تیر
قلبش را تیر باران کرده است
t.me/derakhshansadaf
t.me/SevenBook