#فیلم
Eat Pray Love
کارگردان: راین مورفی
بازیگران: جولیا رابرتس، خاویر باردم، ریچارد جنکینز
t.me/SevenBook
لیز گیلبرت ( جولیا رابرتز ) زنی است که در زندگی اش به تمام چیزهای مورد علاقه اش رسیده است. شوهر او مردی کاملا ایده آل و زندگی اش نیز از هر لحاظ تکمیل است. اما لیز به تازگی کشف کرده است که در زندگی اش به دنبال چیزهای جدیدی است ، او برای کشف ناشناخته ها و چیزهایی که فکر می کند باید بدان دست پیدا کند تصمیم می گیرد که از همسرش جدا شود!. بعد از یک طلاق دردناک ، لیز عازم ایتالیا می شود. او در این کشور در باب غذا و مسائل مربوط به آن اطلاعات زیادی بدست می آورد. بعد از ایتالیا ، مقصد بعدی او کشور هندوستان است ، کشوری که او در آنجا نیایش و معنویت را یاد می گیرد. اما مقصد آخر او جزیره بالی ( در کشور اندونزی ) است. او در این کشور با یک عشق واقعی روبرو می شود و...
t.me/SevenBook
Eat Pray Love
کارگردان: راین مورفی
بازیگران: جولیا رابرتس، خاویر باردم، ریچارد جنکینز
t.me/SevenBook
لیز گیلبرت ( جولیا رابرتز ) زنی است که در زندگی اش به تمام چیزهای مورد علاقه اش رسیده است. شوهر او مردی کاملا ایده آل و زندگی اش نیز از هر لحاظ تکمیل است. اما لیز به تازگی کشف کرده است که در زندگی اش به دنبال چیزهای جدیدی است ، او برای کشف ناشناخته ها و چیزهایی که فکر می کند باید بدان دست پیدا کند تصمیم می گیرد که از همسرش جدا شود!. بعد از یک طلاق دردناک ، لیز عازم ایتالیا می شود. او در این کشور در باب غذا و مسائل مربوط به آن اطلاعات زیادی بدست می آورد. بعد از ایتالیا ، مقصد بعدی او کشور هندوستان است ، کشوری که او در آنجا نیایش و معنویت را یاد می گیرد. اما مقصد آخر او جزیره بالی ( در کشور اندونزی ) است. او در این کشور با یک عشق واقعی روبرو می شود و...
t.me/SevenBook
t.me/SevenBook
تخفیف نوروزی در کتاب هفت
سنندج - خ پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23
t.me/SevenBook
تخفیف نوروزی در کتاب هفت
سنندج - خ پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23
t.me/SevenBook
t.me/SevenBook
تخفیف نوروزی در کتاب هفت
سنندج - خ پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23
t.me/SevenBook
تخفیف نوروزی در کتاب هفت
سنندج - خ پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23
t.me/SevenBook
کانال تلگرام:
t.me/SevenBook
صفحه اینستاگرام:
instagram.com/Seven.Book
سایت اینترنتی:
ketabehaft.ir
آدرس: سنندج - خیابان پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23 - کتاب هفت (منصوری)
شماره های تماس:
08733232803
09180606051
ارتباط با ادمین:
@Chiaquom
t.me/SevenBook
صفحه اینستاگرام:
instagram.com/Seven.Book
سایت اینترنتی:
ketabehaft.ir
آدرس: سنندج - خیابان پاسداران - مجتمع تجاری صدف - طبقه زیرهمکف - واحد 23 - کتاب هفت (منصوری)
شماره های تماس:
08733232803
09180606051
ارتباط با ادمین:
@Chiaquom
از کفر من تا دین تو ، راهی به جز تردید نیست !
دلخوش به فانوسم مکن ، اینجا مگر خورشید نیست ؟...
با حس ویرانی بیا ... تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر است ، تکرار طوطی وار من
بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود
با عشق آنسوی خطر ، جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه ... دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه ... با عشق ممکن می شود
#افشین_یداللهی
#تسلیت
دلخوش به فانوسم مکن ، اینجا مگر خورشید نیست ؟...
با حس ویرانی بیا ... تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر است ، تکرار طوطی وار من
بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود
با عشق آنسوی خطر ، جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه ... دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه ... با عشق ممکن می شود
#افشین_یداللهی
#تسلیت
طنز "کله پاچه"
حکمت های نهفته در کله پاچه!!!
نقل میکنند که روزی سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند.
سلطان فرمود:
در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست "مغز" کله را تناول نمود، سپس گفت:
اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از "مغز" تهی کنید.
سپس "زبان" کله پاچه را نوش جان و فرمود:
اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید "زبان" جامعه را کوتاه و ساکت کنید.
سپس "چشم ها و بناگوش" کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:
برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند.
وزير اعظم عرض کرد:
پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟
ذات ملوكانه، در حالی که دست خود را بر سبيل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به "پاچه" انداختند و فرمودند:
شما "پاچه" را بخورید و "پاچه خواری" را در جامعه رواج دهید تا حکومت مان مستدام بماند...!
حکمت های نهفته در کله پاچه!!!
نقل میکنند که روزی سفره ای گسترانیده و کله پاچه ای بیاوردند.
سلطان فرمود:
در این کله پاچه اندرزها نهفته است.
سپس لقمه نانی برداشت و یک راست "مغز" کله را تناول نمود، سپس گفت:
اگر می خواهید حکومتی جاودان داشته باشید، سعی کنید جامعه را از "مغز" تهی کنید.
سپس "زبان" کله پاچه را نوش جان و فرمود:
اگر می خواهید بر مردم حکمرانی کنید "زبان" جامعه را کوتاه و ساکت کنید.
سپس "چشم ها و بناگوش" کله پاچه را همچون قبل برکشید و فرمود:
برای این که ملتی را کنترل کنید، بر چشم ها و گوش ها مسلط شوید و اجازه ندهید مردم زیاد ببینند و زیاد بشنوند.
وزير اعظم عرض کرد:
پادشاها! قربانت بروم حکمت ها بسیار حکیمانه بودند، اما جواب شکم ما را چه میدهید؟
ذات ملوكانه، در حالی که دست خود را بر سبيل های چرب خویش می کشیدند، با ابروان خود اشاره ای به "پاچه" انداختند و فرمودند:
شما "پاچه" را بخورید و "پاچه خواری" را در جامعه رواج دهید تا حکومت مان مستدام بماند...!
#فیلم
Big Fish
ماهی بزرگ
کارگردان: تیم برتون
نویسنده: دانیل والاس
ژانر: ماجراجویی | درام | فانتزی
t.me/SevenBook
Big Fish
ماهی بزرگ
کارگردان: تیم برتون
نویسنده: دانیل والاس
ژانر: ماجراجویی | درام | فانتزی
t.me/SevenBook
#فیلم
Big Fish
ماهی بزرگ
کارگردان: تیم برتون
نویسنده: دانیل والاس
ژانر: ماجراجویی | درام | فانتزی
t.me/SevenBook
پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش در آستانه بچه دار شدن است دوست دارد به واقعیت زندگی خود وپدرش آگاه شود. حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان...
t.me/SevenBook
Big Fish
ماهی بزرگ
کارگردان: تیم برتون
نویسنده: دانیل والاس
ژانر: ماجراجویی | درام | فانتزی
t.me/SevenBook
پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش در آستانه بچه دار شدن است دوست دارد به واقعیت زندگی خود وپدرش آگاه شود. حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان...
t.me/SevenBook
#حکایت
( چه کشکی ٬ چه پشمی )
t.me/SevenBook
چوپانی، گله را به صحرا برد و به درختِ گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدنِ گردو مشغول شد که ناگهان گردبادِ سختی درگرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد، شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. در حال مستاصل شد. از دور، بقعه ی امامزاده ای را دید و گفت: " ای امام زاده! گلّه ام نذر تو، از درخت، سالم پایین بیایم."
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه ی قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت: " ای امام زاده! خدا راضی نمی شود که زن و بچه ی منِ بیچاره، از تنگدستی و خواری بمیرند و تو، همه ی گلّه را صاحب شوی. نصفِ گلّه را به تو می دهم و نصف هم برای خودم.."
قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیکِ تنه ی درخت رسید، گفت: "ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها را خودم نگهداری می کنم در عوض، کشک و پشمِ نصفِ گله را به تو می دهم."
وقتی کمی پایین تر آمد گفت: " بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود، کشکش مالِ تو، پشمش مالِ من به عنوان دستمزد. "
وقتی باقیِ تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به گنبدِ امامزاده انداخت و گفت: "چه کشکی چه پشمی، حالا ما یک غلطی کردیم. غلطِ زیادی که جریمه ندارد. "
▫️کتاب کوچه
✏️ «مجموعه کتاب های کوچه به عنوان دائرةالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران به کوشش احمد شاملو و آیدا سرکیسیان تدوین شده است.»
t.me/SevenBook
( چه کشکی ٬ چه پشمی )
t.me/SevenBook
چوپانی، گله را به صحرا برد و به درختِ گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدنِ گردو مشغول شد که ناگهان گردبادِ سختی درگرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد، شاخه ای را که چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیک است که بیفتد و دست و پایش بشکند. در حال مستاصل شد. از دور، بقعه ی امامزاده ای را دید و گفت: " ای امام زاده! گلّه ام نذر تو، از درخت، سالم پایین بیایم."
قدری باد ساکت شد و چوپان به شاخه ی قوی تری دست زد و جای پایی پیدا کرده و خود را محکم گرفت. گفت: " ای امام زاده! خدا راضی نمی شود که زن و بچه ی منِ بیچاره، از تنگدستی و خواری بمیرند و تو، همه ی گلّه را صاحب شوی. نصفِ گلّه را به تو می دهم و نصف هم برای خودم.."
قدری پایین تر آمد. وقتی که نزدیکِ تنه ی درخت رسید، گفت: "ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می کنی؟ آنها را خودم نگهداری می کنم در عوض، کشک و پشمِ نصفِ گله را به تو می دهم."
وقتی کمی پایین تر آمد گفت: " بالاخره چوپان هم که بی مزد نمی شود، کشکش مالِ تو، پشمش مالِ من به عنوان دستمزد. "
وقتی باقیِ تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید، نگاهی به گنبدِ امامزاده انداخت و گفت: "چه کشکی چه پشمی، حالا ما یک غلطی کردیم. غلطِ زیادی که جریمه ندارد. "
▫️کتاب کوچه
✏️ «مجموعه کتاب های کوچه به عنوان دائرةالمعارف فرهنگ عامیانه مردم ایران به کوشش احمد شاملو و آیدا سرکیسیان تدوین شده است.»
t.me/SevenBook
Telegram
sevenbook
منصوری
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت ▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803
Instagram: instagram.com/seven.book
️کتاب هفت ▶️
💠سنندج . خ پاسداران . مجتمع تجاری صدف . طبقه زیر همکف . واحد ۲۳
ارائه کلیه کتب:
🔹هنری
🔹ادبی
🔹فلسفی
🔹رمان و داستان
🔹کودکان و نوجوانان
🔹تاریخی
🔹نجوم
🔹ریاضیات و فیزیک
🔹و سایر کتب درخواستی
087-33232803