استان قزوین به تحصن پیوست
تحصن سراسری، دبیرستان علامه زرآبادی مهرگان استان قزوین ۲۲ آبان ۹۷
#تحصن_سراسری_معلمان
@SepehrAzadi
تحصن سراسری، دبیرستان علامه زرآبادی مهرگان استان قزوین ۲۲ آبان ۹۷
#تحصن_سراسری_معلمان
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کارگران نیشکر هفت تپه در نهمین روز اعتصاب، اعتراض خود را به بیرون از شرکت کشیدند و دست به تجمع در مقابل فرمانداری شوش زدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
@SepehrAzadi
اتحادیه آزاد کارگران ایران
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع کارگران مبارز گروه ملی فولاد اهواز مقابل دادگستری استان خوزستان
نه تهدید نه زندان- دیگه فایده ندارد.
@SepehrAzadi
نه تهدید نه زندان- دیگه فایده ندارد.
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کارگران نیشکر هفت تپه در نهمین روز اعتصاب و اعتراض خود به مقابل فرمانداری شوش رفتند
تجمع مقابل فرمانداری شوش با شعار " مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر"
@SepehrAzadi
تجمع مقابل فرمانداری شوش با شعار " مرگ بر ستمگر، درود بر کارگر"
@SepehrAzadi
♨️ برکات جمهوری اسلامی و روحانیون را انکار نکنیم - بخش اول
اینروزها همه جا صحبت از غارت ایران توسط باند ولایت فقیه است، همه جا صحبت از خیانتهای این رژیم و بر باد دادن ثروتهای مادی و معنوی کشور توسط این فرقه تبهکار است. همه جا روحانیون در معرض لعنت هستند و دیوار نویسی ها می گویند که خواسته مردم ایران مرگ و نابودی برای این رژیم و سردمدارانش است. اما کمتر از برکات این رژیم سخن به میان می آید، نباید انصاف را کنار گذاشت، باید خدماتشان به جامعه ایران هم گفته شود. بگذارید از برکاتی که این رژیم و سردمدارانش از روز اول بنیانگذاری تا امروز برای مردم ایران داشته اند سخن به میان آوریم.
یکم : بنیانگذار جمهوری اسلامی تا قبل از پیروزی انقلاب مردم ایران از بام تا شام صحبت از آزادی عقاید، عدالت، آزادی احزاب، شکوفایی دانشگاه ها، رونق اقتصادی می کرد. دهل خوش صدای این پیرمرد عصبانی که در پستوهای ذهن شیعه زده اش نقشه ها برای ما داشت از دوردستها عجب شعفی در ما براه انداخته بود. فریب خوردیم و چندی نگذشت که رهبری را تصاحب کرد و بنیانهای قدرت خود را مستحکم ساخت. بازی عوض شد، نظامیان را اعدام کرد، اسلام را اجباری کرد، دانشگاه ها را به تعطیلی کشاند، احزاب را قلع و قمع کرد، سیاسیون را فوج فوج اعدام کرد و تنها اقتصاد باقی مانده بود که تکلیف آنرا هم با جمله اقتصاد مال خر است برای همه روشن کرد. چه برکتی شامل مردم ایران شد؟ مردم ایران فهمیدند که باید اعتقاداتشان را از پنجه های خونی ملا و ملازاده بیرون بکشند. فهمیدیم آواز دهل شنیدن از دور خوش است، این اولین موهبت بود.
دوم : جمهوری اسلامی آمد و در هر سازمان و اداره ای که بود گزینش به راه انداخت. می گفت می خواهد افراد مومن و خداشناس به کار بگیرد. نفهمیدیم که در تمام فرمها سوال اصلی پیرامون یک سنجش دور می خورد، میزان اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه فقیه. کمی گه گذشت دیدیم مومنین و خداشناسان این رژیم یا دزد از آب در آمدند، یا رانت خوار، یا بدزد و در رو، یا جاسوس و یا کلاه بردار. دامنه این رسوایی تا آنجا ادامه داشت که رئیس سیستم به اصطلاح دادگستری این رژیم خود سارق از آب در آمد، دخترش جاسوس، رئیس بانک این رژیم بدزد و در رو، قاری اش لواط کار، وزیرش مهره دشمن و سردارش دکل دزد. کمدی تراژدی بود در نوع خودش. نمی دانستیم بر این مصیبت بخندیم یا بگرییم. این رژیم هم که رئیس این جماعت لااوبالی دریوزه بود و با فرمایشات گهر بار و توصیه های داهیانه اش خود دروغ را هم شرمنده کرده بود، کیسه دروغش که ته کشید و کفگیر به ته دیگ خورد، وقتی از او پرسیدند پس کی قرار است درست شود؟ شرم را بطور کامل بوسید و کنار و گذاشت و مردم را حواله نیم قرن بعد داد. چه برکتی شامل مردم ایران شد، فهمیدیم لباس دین خطرناک و بی حیاء است، طاعون است. باید جلوی دین فروشی و دین فروشان را گرفت و دست آنها را از قدرت و سیاست کوتاه کرد. اعتقاد به سکولاریزم دومین موهبت بود.
سوم : شاه را بدر کردیم. یک ملا انقلاب را دزدید و نام خود را نماینده امام زمان گذاشت، می گفت از آسمان آمده ام و اگر نمی باورید عکسم را در ماه ببینید. ذهن خرافه زده دوست دارد دروغ بشنود. خودمان پذیرفتیم که تحمیق شویم، چیزی نگفتیم و با خودمان قرار گذاشتیم انشاء الله خلیفه بهتر از شاه است. کمی که گذشت فهمیدیم چه غلطی کردیم. بعضی ها می گفتند چیزی تغییر نکرده و خر همان خر است تنها پالانش عوض شده است. ولی ای کاش اینطور بود. خدا پدر آن قبلی را بیامرزد، مروت داشت، انصاف داشت، غصه مملکت را می خورد، کارخانه می ساخت، ورزشگاه می ساخت، تاسیسات بپا می کرد، برای مملکت آبرو می خرید. هر چه می گذشت بدتر می شد و بی شرمی ها و خیانتهایی از ملاها و ملا زاده ها دیدیم که هزار رحمت بر شاهان وطن فروش و بی لیاقت قاجار. لااقل اگر آنها می دزدیدند، سیری داشتند، این دریوزگان که سیری ندارند، هر اندازه که می خوردند هار تر و گرسنه تر می شدند. فهمیدیم مبادا دیگر به ملا اعتماد کنیم. فهمیدیم کسی که لباس دین می پوشد، دندان مفت خوری و تن پروری تیز کرده. فهمیدیم این لباس باید غیر قانونی اعلام شود. این موهبت سوم بود.
ادامه در پست بعدی .....
مهدی محمدپور @ghanone_asasi
سه شنبه 22 آبان 1397
@SepehrAzadi
اینروزها همه جا صحبت از غارت ایران توسط باند ولایت فقیه است، همه جا صحبت از خیانتهای این رژیم و بر باد دادن ثروتهای مادی و معنوی کشور توسط این فرقه تبهکار است. همه جا روحانیون در معرض لعنت هستند و دیوار نویسی ها می گویند که خواسته مردم ایران مرگ و نابودی برای این رژیم و سردمدارانش است. اما کمتر از برکات این رژیم سخن به میان می آید، نباید انصاف را کنار گذاشت، باید خدماتشان به جامعه ایران هم گفته شود. بگذارید از برکاتی که این رژیم و سردمدارانش از روز اول بنیانگذاری تا امروز برای مردم ایران داشته اند سخن به میان آوریم.
یکم : بنیانگذار جمهوری اسلامی تا قبل از پیروزی انقلاب مردم ایران از بام تا شام صحبت از آزادی عقاید، عدالت، آزادی احزاب، شکوفایی دانشگاه ها، رونق اقتصادی می کرد. دهل خوش صدای این پیرمرد عصبانی که در پستوهای ذهن شیعه زده اش نقشه ها برای ما داشت از دوردستها عجب شعفی در ما براه انداخته بود. فریب خوردیم و چندی نگذشت که رهبری را تصاحب کرد و بنیانهای قدرت خود را مستحکم ساخت. بازی عوض شد، نظامیان را اعدام کرد، اسلام را اجباری کرد، دانشگاه ها را به تعطیلی کشاند، احزاب را قلع و قمع کرد، سیاسیون را فوج فوج اعدام کرد و تنها اقتصاد باقی مانده بود که تکلیف آنرا هم با جمله اقتصاد مال خر است برای همه روشن کرد. چه برکتی شامل مردم ایران شد؟ مردم ایران فهمیدند که باید اعتقاداتشان را از پنجه های خونی ملا و ملازاده بیرون بکشند. فهمیدیم آواز دهل شنیدن از دور خوش است، این اولین موهبت بود.
دوم : جمهوری اسلامی آمد و در هر سازمان و اداره ای که بود گزینش به راه انداخت. می گفت می خواهد افراد مومن و خداشناس به کار بگیرد. نفهمیدیم که در تمام فرمها سوال اصلی پیرامون یک سنجش دور می خورد، میزان اعتقاد و التزام به ولایت مطلقه فقیه. کمی گه گذشت دیدیم مومنین و خداشناسان این رژیم یا دزد از آب در آمدند، یا رانت خوار، یا بدزد و در رو، یا جاسوس و یا کلاه بردار. دامنه این رسوایی تا آنجا ادامه داشت که رئیس سیستم به اصطلاح دادگستری این رژیم خود سارق از آب در آمد، دخترش جاسوس، رئیس بانک این رژیم بدزد و در رو، قاری اش لواط کار، وزیرش مهره دشمن و سردارش دکل دزد. کمدی تراژدی بود در نوع خودش. نمی دانستیم بر این مصیبت بخندیم یا بگرییم. این رژیم هم که رئیس این جماعت لااوبالی دریوزه بود و با فرمایشات گهر بار و توصیه های داهیانه اش خود دروغ را هم شرمنده کرده بود، کیسه دروغش که ته کشید و کفگیر به ته دیگ خورد، وقتی از او پرسیدند پس کی قرار است درست شود؟ شرم را بطور کامل بوسید و کنار و گذاشت و مردم را حواله نیم قرن بعد داد. چه برکتی شامل مردم ایران شد، فهمیدیم لباس دین خطرناک و بی حیاء است، طاعون است. باید جلوی دین فروشی و دین فروشان را گرفت و دست آنها را از قدرت و سیاست کوتاه کرد. اعتقاد به سکولاریزم دومین موهبت بود.
سوم : شاه را بدر کردیم. یک ملا انقلاب را دزدید و نام خود را نماینده امام زمان گذاشت، می گفت از آسمان آمده ام و اگر نمی باورید عکسم را در ماه ببینید. ذهن خرافه زده دوست دارد دروغ بشنود. خودمان پذیرفتیم که تحمیق شویم، چیزی نگفتیم و با خودمان قرار گذاشتیم انشاء الله خلیفه بهتر از شاه است. کمی که گذشت فهمیدیم چه غلطی کردیم. بعضی ها می گفتند چیزی تغییر نکرده و خر همان خر است تنها پالانش عوض شده است. ولی ای کاش اینطور بود. خدا پدر آن قبلی را بیامرزد، مروت داشت، انصاف داشت، غصه مملکت را می خورد، کارخانه می ساخت، ورزشگاه می ساخت، تاسیسات بپا می کرد، برای مملکت آبرو می خرید. هر چه می گذشت بدتر می شد و بی شرمی ها و خیانتهایی از ملاها و ملا زاده ها دیدیم که هزار رحمت بر شاهان وطن فروش و بی لیاقت قاجار. لااقل اگر آنها می دزدیدند، سیری داشتند، این دریوزگان که سیری ندارند، هر اندازه که می خوردند هار تر و گرسنه تر می شدند. فهمیدیم مبادا دیگر به ملا اعتماد کنیم. فهمیدیم کسی که لباس دین می پوشد، دندان مفت خوری و تن پروری تیز کرده. فهمیدیم این لباس باید غیر قانونی اعلام شود. این موهبت سوم بود.
ادامه در پست بعدی .....
مهدی محمدپور @ghanone_asasi
سه شنبه 22 آبان 1397
@SepehrAzadi
♨️ برکات جمهوری اسلامی و روحانیون را انکار نکنیم - بخش دوم
چهارم : آن ملا دستور داد فلان حزب را ببرند، گرفتند بردند و چیزی نگفتیم چون ما از آن حزب نبودیم. هنوز از بردن آن قبلی ها نگذشته بود که نظامی ها را شروع کردند به گرفتن و بردن، ما نظامی نبودیم، چیزی نگفتیم، گور پدرشان، بردند که بردند. گشت راه انداختند و پسران و دختران را می گرفتند و می بردند. خبر که پخش شد، گفتیم مملکت اسلامی است، می خواستند درست بپوشند و درست راه بروند. با این توجیه باز هم چیزی نگفتیم. بردند اعدام کردند و گورهای جمعی خاوران راه انداختند، زبان به دهان گرفیم و نفس نکشیدیم و چیزی نگفتیم. سیخ درون سوراخ جنگ کرده بودند و جنگ راه رها نمی کردند و جوانها و بلکه نوجوانان را می بردند و شهید روی دست مردم می گذاشتند، ما جزء آنهایی که جوان داشتند نبودیم. چیزی نگفتیم. اموال مملکت را بردند لبنان و عراق و سوریه و ونزوئلا و چاد و کجا و کجا، چیزی نگفتیم. وقتی دیدند هی می برند و هی چیزی نمی گوییم این جماعت بی چشم و روی حرامزاده کار را به آنجا رساندن که تن فروش خانه رضوی راه انداختند و ناموسمان را بردند در پستوی لذت کشی و دستمالی همانهایی که جوانهایمان را در جنگ کشته بودند. تازه دوزاری مان جا افتاد که با چه پنجه های پرخونی طرفیم. خواستیم فریاد بزنیم دیدیم ما مانده ایم و خودمان. همه را برده اند، دیگر کسی نیست صدایمان را بشنود. چه برکتی شامل مردم ایران شد، فهمیدیم زبان برای فریاد است و مشت برای گره کردن. فهمیدیم نباید بی تفاوت باشیم والا گرگ درنده تر می شود. فهمیدیم وقتی به سراغ دیگری می آیند و چیزی نگوییم فردا به سراغ خودمان خواهند آمد. این موهبت چهارم بود.
پنجم : آمدند اسم سازی کردند. واژه ساختند و به مغز جامعه تزریق کردند. واژه های گروه اولشان، رسانه ملی،روحانیت مبارز، بسیجی فداکار، مسئولین دلسوز، خادمان جامعه و چه و چه بود. و با این حیله رسانه را در انحصار گرفتند، خود را دلسوز معرفی کردند و صندلی های اداره کشور را دومینو وار بلعیدند، اختیار ثروتهای کشور را از دستمان بدر کردند، پستهای کشور را به انحصار خودشان در آوردند. و چون واژه های دلسور و خادم و مبارز و ملی را از قبل ساخته بودند کسی جرات انکار و سرپیچی نداشت.
واژه های گروه دومشان، عامل نفوذی، خود فروخته ، عیادی شرق و غرب، مهره دشمن و چه و چه بود. و با این حیله هر کسی غیر خودشان را که ریزه انتقادی می کرد ترور شخصیتی کردند و با این حیله دلسوزان جامعه را حذف کردند، مردم را نسبت به طبقه آگاه جامعه بدبین کردند، مردم را نسبت به هر چیزی و هر کسی به غیر خودشان مشکوک کردند و چون گوش فلک از واژه های نفوذی و جاسوس و مهره پر بود کسی حقایق را نمی دید.
از این دو گروه واژه سازی توسط ماشین منحرف و مکار جمهوری اسلامی فهمیدیم به حرف نیست، به عمل است. فریب واژه و حرف را نباید خورد، واقعیت را باید دید. فهمیدیم باید رسانه در اختیار مردم باشد، فهمیدیم باید یکطرفه به قاضی نرفت. این موهبت پنجم بود.
پنج برکت از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی و روحانیت شیعه گفته شد، باور کنید یا نه، می توان تا شماره صد این لیست را جلو برد. اما مشت نمونه خروار است، سخن به درازا می رود. سرتان را درد نمی آورم. اینها برکاتی بود که جمهوری اسلامی و ولایت فقیه برای ما داشت. باید صد بار، هزار بار اینها را مرور کرد و از این برکاتی که عایدمان شد که همان حکایت توفیق اجباری است، درس عبرت گرفت. باید بر ملا شورید، باید حیله های ماموران اطلاعاتی شان را به باد توهین و فسخ گرفت. باید با اطلاع رسانی و تزریق اگاهی مکرشان را خنثی کرد. باید خودی های فریب خورده شان را که شیفته شان شده اند و باور کرده اند ریزه شرافتی در این فرقه تبه کار است از خواب بیدار کرد تا هر روز بیشتر و بیشتر از بدنه این نظام نامبارک و شوم ریزش کنند. باید شکستشان داد، باید آموخت که هر اندازه دغل کنند نیرومند تر، متحد تر و آگاه تر می شویم. باید بدانند که فهمیدیم اتحاد رمز پیروزی است و متحد شده ایم. باید بفهمند که حیله هایشان رو شده تا اعتماد به نفسشان خرد و خاکستر شود. باید از زندانیان سیاسیمان، از دختران شجاعمان، از شیر زنان غیورمان، از شهدای وطنمان شجاعانه و خشمگینانه دفاع کنیم.
این متن را به ندا آغا سلطان، نرگس محمدی، نسرین ستوده، ویدا موحد، فاطمه سمسار پور، فهیمه سلحشور، فاطمه رجب پور، پریسا کلی، مبینا احترامی و دیگر زنان و دختران مبارز تقدیم می کنم.
مهدی محمدپور
سه شنبه 22 آبان 1397
@SepehrAzadi
چهارم : آن ملا دستور داد فلان حزب را ببرند، گرفتند بردند و چیزی نگفتیم چون ما از آن حزب نبودیم. هنوز از بردن آن قبلی ها نگذشته بود که نظامی ها را شروع کردند به گرفتن و بردن، ما نظامی نبودیم، چیزی نگفتیم، گور پدرشان، بردند که بردند. گشت راه انداختند و پسران و دختران را می گرفتند و می بردند. خبر که پخش شد، گفتیم مملکت اسلامی است، می خواستند درست بپوشند و درست راه بروند. با این توجیه باز هم چیزی نگفتیم. بردند اعدام کردند و گورهای جمعی خاوران راه انداختند، زبان به دهان گرفیم و نفس نکشیدیم و چیزی نگفتیم. سیخ درون سوراخ جنگ کرده بودند و جنگ راه رها نمی کردند و جوانها و بلکه نوجوانان را می بردند و شهید روی دست مردم می گذاشتند، ما جزء آنهایی که جوان داشتند نبودیم. چیزی نگفتیم. اموال مملکت را بردند لبنان و عراق و سوریه و ونزوئلا و چاد و کجا و کجا، چیزی نگفتیم. وقتی دیدند هی می برند و هی چیزی نمی گوییم این جماعت بی چشم و روی حرامزاده کار را به آنجا رساندن که تن فروش خانه رضوی راه انداختند و ناموسمان را بردند در پستوی لذت کشی و دستمالی همانهایی که جوانهایمان را در جنگ کشته بودند. تازه دوزاری مان جا افتاد که با چه پنجه های پرخونی طرفیم. خواستیم فریاد بزنیم دیدیم ما مانده ایم و خودمان. همه را برده اند، دیگر کسی نیست صدایمان را بشنود. چه برکتی شامل مردم ایران شد، فهمیدیم زبان برای فریاد است و مشت برای گره کردن. فهمیدیم نباید بی تفاوت باشیم والا گرگ درنده تر می شود. فهمیدیم وقتی به سراغ دیگری می آیند و چیزی نگوییم فردا به سراغ خودمان خواهند آمد. این موهبت چهارم بود.
پنجم : آمدند اسم سازی کردند. واژه ساختند و به مغز جامعه تزریق کردند. واژه های گروه اولشان، رسانه ملی،روحانیت مبارز، بسیجی فداکار، مسئولین دلسوز، خادمان جامعه و چه و چه بود. و با این حیله رسانه را در انحصار گرفتند، خود را دلسوز معرفی کردند و صندلی های اداره کشور را دومینو وار بلعیدند، اختیار ثروتهای کشور را از دستمان بدر کردند، پستهای کشور را به انحصار خودشان در آوردند. و چون واژه های دلسور و خادم و مبارز و ملی را از قبل ساخته بودند کسی جرات انکار و سرپیچی نداشت.
واژه های گروه دومشان، عامل نفوذی، خود فروخته ، عیادی شرق و غرب، مهره دشمن و چه و چه بود. و با این حیله هر کسی غیر خودشان را که ریزه انتقادی می کرد ترور شخصیتی کردند و با این حیله دلسوزان جامعه را حذف کردند، مردم را نسبت به طبقه آگاه جامعه بدبین کردند، مردم را نسبت به هر چیزی و هر کسی به غیر خودشان مشکوک کردند و چون گوش فلک از واژه های نفوذی و جاسوس و مهره پر بود کسی حقایق را نمی دید.
از این دو گروه واژه سازی توسط ماشین منحرف و مکار جمهوری اسلامی فهمیدیم به حرف نیست، به عمل است. فریب واژه و حرف را نباید خورد، واقعیت را باید دید. فهمیدیم باید رسانه در اختیار مردم باشد، فهمیدیم باید یکطرفه به قاضی نرفت. این موهبت پنجم بود.
پنج برکت از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی و روحانیت شیعه گفته شد، باور کنید یا نه، می توان تا شماره صد این لیست را جلو برد. اما مشت نمونه خروار است، سخن به درازا می رود. سرتان را درد نمی آورم. اینها برکاتی بود که جمهوری اسلامی و ولایت فقیه برای ما داشت. باید صد بار، هزار بار اینها را مرور کرد و از این برکاتی که عایدمان شد که همان حکایت توفیق اجباری است، درس عبرت گرفت. باید بر ملا شورید، باید حیله های ماموران اطلاعاتی شان را به باد توهین و فسخ گرفت. باید با اطلاع رسانی و تزریق اگاهی مکرشان را خنثی کرد. باید خودی های فریب خورده شان را که شیفته شان شده اند و باور کرده اند ریزه شرافتی در این فرقه تبه کار است از خواب بیدار کرد تا هر روز بیشتر و بیشتر از بدنه این نظام نامبارک و شوم ریزش کنند. باید شکستشان داد، باید آموخت که هر اندازه دغل کنند نیرومند تر، متحد تر و آگاه تر می شویم. باید بدانند که فهمیدیم اتحاد رمز پیروزی است و متحد شده ایم. باید بفهمند که حیله هایشان رو شده تا اعتماد به نفسشان خرد و خاکستر شود. باید از زندانیان سیاسیمان، از دختران شجاعمان، از شیر زنان غیورمان، از شهدای وطنمان شجاعانه و خشمگینانه دفاع کنیم.
این متن را به ندا آغا سلطان، نرگس محمدی، نسرین ستوده، ویدا موحد، فاطمه سمسار پور، فهیمه سلحشور، فاطمه رجب پور، پریسا کلی، مبینا احترامی و دیگر زنان و دختران مبارز تقدیم می کنم.
مهدی محمدپور
سه شنبه 22 آبان 1397
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز قلعه رود خان فومن یه آقا داشت دف میزد و تصنیف سنتی میخوند که سربازان و ماموران جلوی او را گرفتند. مردم همه از نوازنده حمایت کردند ولی این حکومت دشمن شادیِ و مروج عزاداریه.
@SepehrAzadi
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیویی در باره اعدام / شام آخر
اسم این فیلم یک دقیقهای "نوش جان Bon Appétit" است. برگزیدهی معتبرترین فستیوال فیلم های موبایلی دنیا در پاریس...
لینک یوتیوب در زیر ...
www.youtube.com/watch?v=lL_FmcmAxNw&app
@SepehrAzadi
اسم این فیلم یک دقیقهای "نوش جان Bon Appétit" است. برگزیدهی معتبرترین فستیوال فیلم های موبایلی دنیا در پاریس...
لینک یوتیوب در زیر ...
www.youtube.com/watch?v=lL_FmcmAxNw&app
@SepehrAzadi
🔴 اجازه همسر برای کوهنوردی زنان متاهل خراسانرضوی الزامی شد
🔹هیات کوهنوردی خراسانرضوی در بخشنامهای به باشگاههای استان اعلام کرد که اجازه همسر زنان متاهل و اجازه ولی زنان مجرد و زیر ۲۰ سال برای شرکت در برنامههای طبیعتگردی و کوهنوردی الزامی است.
❌ به عصر حجر خوش آمدید
@SepehrAzadi
🔹هیات کوهنوردی خراسانرضوی در بخشنامهای به باشگاههای استان اعلام کرد که اجازه همسر زنان متاهل و اجازه ولی زنان مجرد و زیر ۲۰ سال برای شرکت در برنامههای طبیعتگردی و کوهنوردی الزامی است.
❌ به عصر حجر خوش آمدید
@SepehrAzadi
🔴حناچی شهردار شد
شورای شهر تهران پیروز حناچی را به عنوان شهردار تازه تهران انتخاب کرد. اختلاف رای وی با عباس آخوندی به عنوان دیگر نامزد تصدی پست شهرداری تهران، تنها یک رای بود. یک نماینده مجلس شیوه فعلی انتخاب شهردار تهران را «غیردموکراتیک» خواند.
@SepehrAzadi
شورای شهر تهران پیروز حناچی را به عنوان شهردار تازه تهران انتخاب کرد. اختلاف رای وی با عباس آخوندی به عنوان دیگر نامزد تصدی پست شهرداری تهران، تنها یک رای بود. یک نماینده مجلس شیوه فعلی انتخاب شهردار تهران را «غیردموکراتیک» خواند.
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صدای درد و رنج کشاورزان شرق اصفهان که بدنبال حقابه قانونی شان هستند ولی همیشه تهدید یا بازداشت می شوند
۲۲ آبان ۹۷
@SepehrAzadi
۲۲ آبان ۹۷
@SepehrAzadi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راننده های عمومی مرزمهران (تاکسی های عموی ویژه مرز) که از کار بیکارشده اند، امروز ۲۲ آبان مرز بین المللی مهران رابستند
مسئولین شهرداری و جناب فرماندار تعدادی ون خریده اند و از عراقیها به پول عراقی کرایه کلان میگیرند و به رانندگان تاکسی ویژه مرز اجازه مسافرکشی نمی دهند و برایشان مهم نیست که بیش از ۲۰۰ راننده عموی را بیکارکرده اند
راننده های کارد به استخوان رسیده آمادگی با هر برخوردی را دارند و تا رسیدن به اهداف خود دست از اعتراض برنمی دارند.
نیروی انتظامی تاکنون جرات نکرده، برخوردی خشن با راننده ها داشته باشد زیرا تعداد رانندگان غیور زیاد است و ترسی از نیروی انتظامی ندارند چون حق با آنهاست
@SepehrAzadi
مسئولین شهرداری و جناب فرماندار تعدادی ون خریده اند و از عراقیها به پول عراقی کرایه کلان میگیرند و به رانندگان تاکسی ویژه مرز اجازه مسافرکشی نمی دهند و برایشان مهم نیست که بیش از ۲۰۰ راننده عموی را بیکارکرده اند
راننده های کارد به استخوان رسیده آمادگی با هر برخوردی را دارند و تا رسیدن به اهداف خود دست از اعتراض برنمی دارند.
نیروی انتظامی تاکنون جرات نکرده، برخوردی خشن با راننده ها داشته باشد زیرا تعداد رانندگان غیور زیاد است و ترسی از نیروی انتظامی ندارند چون حق با آنهاست
@SepehrAzadi