کتابخانه سیمرغ
73.7K subscribers
13.7K photos
895 videos
6.93K files
484 links
Download Telegram
☕️ قطعه‌ای از کتاب

ویکتور هوگو می‌گوید:
جنایتکار تنها آن کسی نیست که کارد برمی‌دارد و یک‌نفر دیگر را به قتل میرساند، چه بسیارند افرادی که در میان ما زندگی می‌کنند، ما همه به آنها احترام می‌گذاریم و آنها را آدم‌های خوب و قابل ستایشی میدانیم و آنها با کمال آسودگی و خونسردی با یک عمل کوچک باعث نابودی چندین خانواده می‌شوند در حالیکه با کمال تأسف هنوز قوانین بشری به آن پایه از تکامل نرسیده است که بتواند این گروه کثیر جنایتکار را بشناسد و آنها را به مجازات اعمالشان برساند.

📕 تقلید زندگی

هوشنگ مستوفی


@seemorghbook
جايی كه مردم از دولتشان بترسند، ستم حاكم است و جايی كه دولت از مردم بترسد، آزادی وجود دارد.

#توماس_جفرسون
@seemorghbook
فرهنگ ماثورات

باقر صدری نیا

@seemorghbook
📕فرهنگ ماثورات

باقر صدری نیا

تأمل در احادیث و مأثورات مشایخ سلف متصوفه یکی از راه های قابل اعتماد دستیابی به چنین معرفت و شناختی است، مأثورات و اقوال این مشایخ به مثابه گوهر اندیشه های عرفانی، چکیده آزمونها و آموزه ها، سیر و سلوک و کشف و شهود آنان شمرده میشود و متون گونه گون متصوفه به یک تعبیر چیزی جز شرح و بسط و تأویل و تفسیر این اقوال و مأثورات نیست.

@seemorghbook
شانس چیست؟
شانس همان کار مثبتی هست که تو در طبیعت انجام دادی و طبیعت به تو یک کار خوب یا یک انرژی ‌مثبت بدهکار است و باید به تو یک سود بدهد یا یک انرژی مثبت برساند.
بازگشت انرژی از نظر سنتی:
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز.
از نظر قرآن: هر کس ذره‌ای بدی و خوبی کند به او بازمیگردد.
از نظر بودا: قانون "کارما" یعنی هر چیزی کار ماست و به ما برمیگردد.
از نظر متافیزیک: انرژی در طبیعت از بین نمیرود؛ وقتی انرژی‌ای رها میکنی حالتش عوض میشود و به تو بر میگردد


@seemorghbook
تو زندگیت هر وقت به دوراهی رسیدی
نگاه نکن کدوم راه راحت تره یا سخت تر
ببین کدومشون تو رو چند کیلومتر جلوتر میندازه
نگو کدوم راه راحت تره ببین با کدوم راه موفق تری ...

@seemorghbook
چنانت دوست می‌دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبر از من توانی کرد وُ من صبر از تو نتوانم
دمی با دوست در خلوت بِه از صد سال در عشرت
من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم

#سعدی
@seemorghbook
من از آن تافته های جدابافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم
اما همیشه در آخر کار آن را از یاد می بردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون می دید که با لبخندی صمیمی به او سلام می گویم غرق در شگفتی می شد و نمی توانست باور کند.
در این حال، برحسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بی غیرتی ام را تحقیر می کرد، بی آنکه فکر کند که انگیزه من ساده تر از اینها بوده است
من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم...

#آلبر_کامو

@seemorghbook
چیزی شبیه حال و روز بعضی مردم در این روزها

یکی از ضرب‌المثل‌ها که شهرت جهانی دارد، شعر بسیار معروفیست
که دانته می‌گوید
بر سر در «دوزخ» نوشته شده است:

«ای آنکه داخل می‌شوی
دست از هر امیدی بشوی».

تعریفی بهتر از این از جهنم نمی‌شود داد. جهنم، مکان یا زمانیست که آدمیان دیگر در آن امیدی ندارند
حالا می‌خواهد خودشان این امیدها را از بین برده باشند، یا دیگران.

اما در این جهنم آدمی در مرزی از هستی و نیستی افتاده که هیچ کدامش دیگر برایش اهمیت ندارد.
یک رخوت و دلسردی کامل.
بی هیچ شور زندگی.
وقتی دیگر،دست از هر امیدی کشیدی


@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جاذبه به‌هنگام پریدن بشر در کرات مختلف منظومه شمسی چگونه عمل می‌کند؟


@seemorghbook
در سال 1979 دو شخصیت برتر قرن بیستم فرانسه، دو همکلاس قدیمی ، دو دشمن برای تمام‌ عمر یعنی رمون آرون و ژان پل سارتر پس از سی سال برای آخرین بار با هم ملاقات کردند. آرون و سارتر در واقع نماینده دو دیدگاه مهم قرن بیستم هستند، آرون محافظه کار و پیرو لیبرالیسم در مقابل سارتر شورشی و طرفدار کمونیسم. درگیری میان آرون و سارتر بعد از جنگ جهانی دوم شدت گرفت تا حدی که به مسابقه قرن مشهور شد، اگر چه آرون در زمان حیاتش نتوانست همانند سارتر با اقبال عمومی مواجه شود ، اما با فروپاشی شوروی و اینکه او تقریبا این آینده را برای شوروی پیش بینی کرده بود در نهایت مسابقه را برد هر چند که دیگر خودش و سارتر هیچ کدام زنده نبودند.


@seemorghbook
بدون وحشت از خدا می‌پرسید که آیا واقعاً خیال می‌کند مخلوقاتش از آهن درست شده‌اند که بتوانند این‌همه درد و بدبختی را تاب بیاورند.

#گابریل_گارسیا_مارکز

@seemorghbook
پسر بچه فقیری وارد کافی شاپ شد و پشت میز نشست.
خدمتکار برای سفارش گرفتن به سراغش رفت. پسر پرسید:
بستنی شکلاتی چند است؟
خدمتکار گفت 50 سنت. پسرک پول خردهایش را شمرد بعد پرسید بستی معمولی چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پرشده بود و عده نیز بیرون کافی شاپ منتظر بودن با بی حوصلگی گفت :35 سنت
پسر گفت برای من بستنی معمولی بیاورید.
خدمتکار بی حوصله یک بستنی از ته مانده های بستنی های دیگران آورد و صورت حساب را به پسرک دادو رفت،
پسر بستنی را تمام کرد صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوق پرداخت کرد و رفت..
هنگامی که خدمتکار برای تمیز کردن میز رفت گریه اش گرفت ،پسر بچه درروی میز در کنار بشقاب خالی 15سنت انعام گذاشته بود در صورتی که میتوانست بستنی شکلاتی بخرد.
#شکسپیر زیبا میگوید:
بعضی بزرگ زاده می شوند،
برخی بزرگی را بدست می آورند،و بعضی بزرگی را بدون اینکه بخواهند با خود دارند.

@seemorghbook
اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما انسان‌ها بدهد، که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آینده مان نخورد
مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد
فیلسوف عقلش
نقاش چشمش
آهنگساز گوشش
و آشپز زبانش

درس من؟! من آزادی‌ام را از دست داده ام.

#استیو_تولتر
@seemorghbook
همیشه کسانی هستند که دفاع از خدا را وظیفه‌‌‌ی خود می دانند.
این آدم ها از کنار بیوه ای بر اثر جذام از شکل افتاده که چند سکه گدایی می کند رد می شوند
از کنار کودکان ژنده پوشی که در خیابان زندگی می کنند رد می شوند
اما اگر کمترین چیزی علیه خدا ببینند داستان فرق می کند.
چهره هایشان سرخ می شود، سینه هایشان را بیرون می دهند، کلمات خشم آلودی به زبان می آورند.
میزان خشم شان حیرت انگیز است.
نحوه ی برخوردشان هراس آور است.

این آدم ها نمی فهمند که باید در درون از خدا دفاع کرد، نه در بیرون.
آن ها باید خشم شان را متوجه خودشان کنند.

#یان_مارتل

@seemorghbook
☕️قطعه‌ای از کتاب

- برعكس عمل كن
بیا وده روز، بجاى اينكه احساسِ يك آدم ضعيف و غمگين را داشته باشى
احساسِ يك انسانِ با اقتدار و قوى را داشته باش و از تهِ دل اقتدار و شادى را حس كن.

+ يعنى به خودم دروغ بگويم؟!

- چه فكر كنى ضعيف هستى و چه قوى، در هر دو صورت دارى به خودت دروغ ميگويى
پس چه بهتر كه دروغِ باارزشى باشد.

+ اين كار چه سودى دارد؟!
- جهانت را به سمتِ آنچه كه رفتار ميكنى سوق ميدهد.

📕سفر به ديگر سو

كارلوس كاستاندا

@seemorghbook
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
مشکلی دارم, ز دانشمند مجلس باز پرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند..

#حافظ

@seemorghbook
فلسفه،ایدئولوژی و دروغ

رضا داوری اردکانی
@seemorghbook