🗞 #روزنامه_جام_جم،
۲۶ خرداد۱۳۹۹
💢 صدای مظلومیت فرهنگ / جلسه علنی روز گذشته مجلس با حضور رئیس سازمان تبلیغاتاسلامی و وزیر ارشاد به بررسی مشکلات حوزه فرهنگ اختصاص داشت
💢 پدرسالار قسمت آخر / محمدعلی کشاورز در ۹۰ سالگی درگذشت
💢 فعلا ارزی نیست / گفتوگو با تجمعکنندگان مقابل بانک مرکزی که ۶ ماه است بهدنبال دریافت ارز هستند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
۲۶ خرداد۱۳۹۹
💢 صدای مظلومیت فرهنگ / جلسه علنی روز گذشته مجلس با حضور رئیس سازمان تبلیغاتاسلامی و وزیر ارشاد به بررسی مشکلات حوزه فرهنگ اختصاص داشت
💢 پدرسالار قسمت آخر / محمدعلی کشاورز در ۹۰ سالگی درگذشت
💢 فعلا ارزی نیست / گفتوگو با تجمعکنندگان مقابل بانک مرکزی که ۶ ماه است بهدنبال دریافت ارز هستند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢حتی بدون دیپلم، با تواناییهای خیرهکننده در محاسبات ذهنی-ریاضی، هوش ماشینحساب رو به بازی گرفت!
رضا نوری، آخرین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
رضا نوری، آخرین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢با رویاپردازی به صحنه اومد و با سلسله پیشبینیهای مرموز و ذهنخوانی داورا، رویاش رو محقق کرد!
حامد رجبی، ششمین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
حامد رجبی، ششمین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢چند پاف اسپری رنگی - چند هکتار چشمانداز طبیعت؛ یه نقاشی با وسایل ساده!
ستایش محمدصالح، سومین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ستایش محمدصالح، سومین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢بانوجان رو روی صندلیهای روبهروش نشوند تا تصنیف "بانوجان" رو در مقام کتولی(مازندران) بخونه!
رضا عظیمیراد، دومین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
رضا عظیمیراد، دومین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💢تعادل شگفتانگیز در تعامل خونوادگی و پدرانه؛ یه مدل خونهتکونی که احتمالا تا حالا ندیدین!
یونس مسعودی، نخستین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
یونس مسعودی، نخستین اجرای قسمت شانزدهم از دور مقدماتی فصل دوم #عصرجدید
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📝 لانه فساد در نظام های اقتصادی
روزنامه دنیای اقتصاد؛
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
روزنامه دنیای اقتصاد؛
دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۹
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
اقدامات بیخاصیت وزیر بی تدبیر وزارت راه برای کمک به مستاجران
🗣 اسلامی وزیر راه و مسکن:
◀️ برای مستأجران بااتحادیه مشاوران املاک جلسات مفصلی داشتیم تا اجارهبها درمناطق مختلف تهران کنترل شود.
◀️ از موجران هم میخواهم انصاف داشته باشند و خدابه درآمد کسانی که حال همدیگر را مراعات میکنند،برکت میدهد.
🔹 آقای وزیر راه کار بلد نیستید برای مردم بکنید حرف نزدن هم بلد نیستید؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🗣 اسلامی وزیر راه و مسکن:
◀️ برای مستأجران بااتحادیه مشاوران املاک جلسات مفصلی داشتیم تا اجارهبها درمناطق مختلف تهران کنترل شود.
◀️ از موجران هم میخواهم انصاف داشته باشند و خدابه درآمد کسانی که حال همدیگر را مراعات میکنند،برکت میدهد.
🔹 آقای وزیر راه کار بلد نیستید برای مردم بکنید حرف نزدن هم بلد نیستید؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴دختران و خلاء قانون
✍🏻فرزانه ترکان
📌در سالهای اخیر اخبار متعددی درباره مسائلی از قبیل قتلهای ناموسی و مواردی از قبیل اسیدپاشی روی زنان شنیده شده است و متاسفانه برخورد با این اخبار بسیار هیجانی بوده و راهکار مناسبی برای برخورد و مقابله و توقف روند این جرائم دیده نمیشود. به محض انتشار این دست از اخبار رسانهها و چهرهها به صورت هیجانی به این موارد میپردازند و بعد از مدتی دوباره این مسائل به فراموشی سپرده میشود. بحثهای جدی کودک آزاری و قیومیت پدر برای دختر و مباحثی که در ارتباط با قتل دختران در این خصوص مطرح میشود بدون رسیدگی کارآمد رها شده است.
📌جرائم اجتماعی و مواردی مانند اسیدپاشی نیازمند کار کارشناسی و مصوبات حقوقی است که متاسفانه زیر سایه سیاسی بازی رفته و بعد از هربار وقوع این جرائم پس از فروکش کردن هیجانات رسانهای در نقطه قبلی باقی میماند.
تصور میکنم این دست از اتفاقات مشابه مواردی از قبیل اسیدپاشیها در اصفهان یا پرونده قتل دختری به نام رومینا نیازمند ورودی در سطح سران سه قوه است.
📌در پروندههایی از این دست که تاثير اجتماعی بالایی را به همراه دارد – و البته بازخورد قضایی و حقوقی آن نیز میتواند بسیار اثرگذار باشد- باید سران سه قوه با تدوین کارگروههایی مسئله را مورد بررسی و پیگیری قرار دهند. این کارگروهها باید با همکاری نهادهای ذیربط در این زمینه گزارش کاملی از این موضوع را تهیه و به مردم ارائه دهند تا در مقابل افکار عمومی در این رابطه پاسخگو باشند. متاسفانه نه در مورد بحث اسیدپاشی اصفهان و نه درباره چندین پرونده قتل ناموسی و یا قتل دختران به دست پدران در سالهای اخیر هیچ یک از این موارد رخ نداد و ابهام برای جامعه باقی ماند.
📌سالهای زیادی است که جامعه در انتظار یک قانون مدون و جامع برای مبارزه با کودکآزاران یا دفاع از کودکانی که تحت ظلم قرار میگیرند است اما هنوز در اینباره قانون جامع و کاملی وجود ندارد تا بتواند از کودکان در قبال خشونت دفاع کند. بحث حمایت از حقوق زنان نیز سرنوشتی مشابه همین داشته و در گیرودار و دستاندازهای اداری و سیستماتیک قانونگذاری معطل است و پیگیری جدی در اینباره انجام نشده است.
📌به نظر میرسد با توجه به قتل اخیر در پرونده رومینا نیاز است یکبار دیگر علاوه بر بررسیهای اجتماعی و حقوقی در اینباره به این سوال اساسی پاسخ داده شود که آیا در دنیای امروز پدر میتواند به عنوان ولی دم دختر را به قتل برساند و از مجازات قصاص در امان باشد زیرا که زیر سایه «ولی دم» شرایط و بستری برای پاسخگویی وجود ندارد.
📌در این شرایط است که اهمیت فقه پویا برای چندمین بار در زمان اخیر مطرح میشود. حوزههای علمیه که به حق در سالهای اخیر با پویایی احکام گامهای بلندی برداشتهاند باید در ارتباط با این مسئله که بساط قتلهای ناموسی را گسترده کرده، مواجهه جدی داشته باشند. این مسئله باید توسط گروههای تخصصی مختلف پیگیری شود و در این بین نقش حوزههای علمیه نیز بسیار جدی است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍🏻فرزانه ترکان
📌در سالهای اخیر اخبار متعددی درباره مسائلی از قبیل قتلهای ناموسی و مواردی از قبیل اسیدپاشی روی زنان شنیده شده است و متاسفانه برخورد با این اخبار بسیار هیجانی بوده و راهکار مناسبی برای برخورد و مقابله و توقف روند این جرائم دیده نمیشود. به محض انتشار این دست از اخبار رسانهها و چهرهها به صورت هیجانی به این موارد میپردازند و بعد از مدتی دوباره این مسائل به فراموشی سپرده میشود. بحثهای جدی کودک آزاری و قیومیت پدر برای دختر و مباحثی که در ارتباط با قتل دختران در این خصوص مطرح میشود بدون رسیدگی کارآمد رها شده است.
📌جرائم اجتماعی و مواردی مانند اسیدپاشی نیازمند کار کارشناسی و مصوبات حقوقی است که متاسفانه زیر سایه سیاسی بازی رفته و بعد از هربار وقوع این جرائم پس از فروکش کردن هیجانات رسانهای در نقطه قبلی باقی میماند.
تصور میکنم این دست از اتفاقات مشابه مواردی از قبیل اسیدپاشیها در اصفهان یا پرونده قتل دختری به نام رومینا نیازمند ورودی در سطح سران سه قوه است.
📌در پروندههایی از این دست که تاثير اجتماعی بالایی را به همراه دارد – و البته بازخورد قضایی و حقوقی آن نیز میتواند بسیار اثرگذار باشد- باید سران سه قوه با تدوین کارگروههایی مسئله را مورد بررسی و پیگیری قرار دهند. این کارگروهها باید با همکاری نهادهای ذیربط در این زمینه گزارش کاملی از این موضوع را تهیه و به مردم ارائه دهند تا در مقابل افکار عمومی در این رابطه پاسخگو باشند. متاسفانه نه در مورد بحث اسیدپاشی اصفهان و نه درباره چندین پرونده قتل ناموسی و یا قتل دختران به دست پدران در سالهای اخیر هیچ یک از این موارد رخ نداد و ابهام برای جامعه باقی ماند.
📌سالهای زیادی است که جامعه در انتظار یک قانون مدون و جامع برای مبارزه با کودکآزاران یا دفاع از کودکانی که تحت ظلم قرار میگیرند است اما هنوز در اینباره قانون جامع و کاملی وجود ندارد تا بتواند از کودکان در قبال خشونت دفاع کند. بحث حمایت از حقوق زنان نیز سرنوشتی مشابه همین داشته و در گیرودار و دستاندازهای اداری و سیستماتیک قانونگذاری معطل است و پیگیری جدی در اینباره انجام نشده است.
📌به نظر میرسد با توجه به قتل اخیر در پرونده رومینا نیاز است یکبار دیگر علاوه بر بررسیهای اجتماعی و حقوقی در اینباره به این سوال اساسی پاسخ داده شود که آیا در دنیای امروز پدر میتواند به عنوان ولی دم دختر را به قتل برساند و از مجازات قصاص در امان باشد زیرا که زیر سایه «ولی دم» شرایط و بستری برای پاسخگویی وجود ندارد.
📌در این شرایط است که اهمیت فقه پویا برای چندمین بار در زمان اخیر مطرح میشود. حوزههای علمیه که به حق در سالهای اخیر با پویایی احکام گامهای بلندی برداشتهاند باید در ارتباط با این مسئله که بساط قتلهای ناموسی را گسترده کرده، مواجهه جدی داشته باشند. این مسئله باید توسط گروههای تخصصی مختلف پیگیری شود و در این بین نقش حوزههای علمیه نیز بسیار جدی است.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegram
attach 📎
💠روز بخیر 💠
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصلهٔ بیت بود فاصلهٔ ما
👤صائب تبریزی
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ما از تو جداییم به صورت، نه به معنی
چون فاصلهٔ بیت بود فاصلهٔ ما
👤صائب تبریزی
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔼ماسک پزشکی و ماسک پارچه ای، هر کدام در چه مواردی باید استفاده شوند؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔼علّت لجام گسیختگی و بیقراریِ نسلِ حاضر
✍️محمّدعلی اسلامینُدوشن
🔺نسلِ حاضر در کجا؟ هر قارّه، هر تمدّن وضع خاصّ خود دارد. البتّه وجه مشترکی بین نسل کنونی در همهی کشورها هست؛ بنابراین به این وجه مشترک اشارهای میکنیم و سپس میپردازیم به آنچه اختصاص به جوانانِ ایران دارد.
🔺بطور کلّی تمدّنِ جدید دامنهی آرزو و توقّع را بسیار گسترده است، امّا همراه با آن نتوانسته امکانها را به جلو برد. ریشهی اصلیِ ناراحتیها در این است، و چون نسل جوان ناشکیباتر و تأثّر پذیرتر از مُسنهاست، حالتِ سرکشی و عصیان در او بروز کرده. این حالت به صورت عنان گسیختگی، سرپیچی از نظم و مقرّرات، تمایل به پرخاش و زد و خورد، کشش به سوی مشروب و موادّ مخدّر و رقصهای عجیب و غریب، تظاهر کرده است، عدّهای از جوانان میخواهند خود را تخدیر کنند: از مشروب، از شب زندهداری، از رقص، از زد و خورد، از شهوت. فرق نمیکند، منظور سست شدن است، فراموش کردن است، از خود فرار کردن است.
🔺این عدّه از جوانان به همه چیز و همه کس بیاعتنا و بیاعتقاد هستند. چه، میبینند که زعمای قوم و سیاستمدارانشان دروغ میگویند، حرفها توخالی و پوک شده است، مفهومِ عدالت و آزادی و حقوقِ انسانی دگرگون گردیده، و در عالمِ عمل درست عکسِ آن است، که در حرف بیان میشود. از طرف دیگر اینان میبینند که دنیا پیوسته بین جنگ و صلح در نوسان است، امیدی به فردا نیست، پس به خود میگویند: «باید دم غنیمت شمرد»، از «لحظهها» بهره گرفت...
🔺علّت دیگر، فشار زندگیِ ماشینی است. خاصّه در شهرهای بزرگ، زندگی در لای منگنهی فلزّ و سیمان، دود و صدا، تراکمِ جمعیّت، دست و پا میزند. تماس بشرِ صنعتی با طبیعتِ خالص کم شده، با خاک و سبزه، با دشت، و چون هنوز در انسانِ کنونی نیاز به طبیعت به کلّی از میان نرفته، نسلِ حاضر، احساس خفقان میکند. در تب و تاب است.
🔺امّا در ایران یا در هر کشور مشابه ایران، این مشکلات با حدّت و شدّتِ دیگر خودنمائی میکند، زیرا گودالِ عمیقی بین نحوهی زندگیِ قدیم و زندگیِ جدید وجود دارد.
🔺برخورد با تمدّن جدید فرنگی، روح جوانان را تکان داده است، بیآنکه تکیّهگاهی برای آنان ایجاد کند. تلوتلو میخورند و دیواری هم نیست که دست به آن بگیرند.
🔺به وسیلهی فیلم، تلویزیون، مطبوعات و غیره، امکانهای لذّتبخشِ تمدّن جدید به جوانان عرضه میشود، امّا آنان توانایی و آمادگی ندارند که از آن امکانات استفاده کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️محمّدعلی اسلامینُدوشن
🔺نسلِ حاضر در کجا؟ هر قارّه، هر تمدّن وضع خاصّ خود دارد. البتّه وجه مشترکی بین نسل کنونی در همهی کشورها هست؛ بنابراین به این وجه مشترک اشارهای میکنیم و سپس میپردازیم به آنچه اختصاص به جوانانِ ایران دارد.
🔺بطور کلّی تمدّنِ جدید دامنهی آرزو و توقّع را بسیار گسترده است، امّا همراه با آن نتوانسته امکانها را به جلو برد. ریشهی اصلیِ ناراحتیها در این است، و چون نسل جوان ناشکیباتر و تأثّر پذیرتر از مُسنهاست، حالتِ سرکشی و عصیان در او بروز کرده. این حالت به صورت عنان گسیختگی، سرپیچی از نظم و مقرّرات، تمایل به پرخاش و زد و خورد، کشش به سوی مشروب و موادّ مخدّر و رقصهای عجیب و غریب، تظاهر کرده است، عدّهای از جوانان میخواهند خود را تخدیر کنند: از مشروب، از شب زندهداری، از رقص، از زد و خورد، از شهوت. فرق نمیکند، منظور سست شدن است، فراموش کردن است، از خود فرار کردن است.
🔺این عدّه از جوانان به همه چیز و همه کس بیاعتنا و بیاعتقاد هستند. چه، میبینند که زعمای قوم و سیاستمدارانشان دروغ میگویند، حرفها توخالی و پوک شده است، مفهومِ عدالت و آزادی و حقوقِ انسانی دگرگون گردیده، و در عالمِ عمل درست عکسِ آن است، که در حرف بیان میشود. از طرف دیگر اینان میبینند که دنیا پیوسته بین جنگ و صلح در نوسان است، امیدی به فردا نیست، پس به خود میگویند: «باید دم غنیمت شمرد»، از «لحظهها» بهره گرفت...
🔺علّت دیگر، فشار زندگیِ ماشینی است. خاصّه در شهرهای بزرگ، زندگی در لای منگنهی فلزّ و سیمان، دود و صدا، تراکمِ جمعیّت، دست و پا میزند. تماس بشرِ صنعتی با طبیعتِ خالص کم شده، با خاک و سبزه، با دشت، و چون هنوز در انسانِ کنونی نیاز به طبیعت به کلّی از میان نرفته، نسلِ حاضر، احساس خفقان میکند. در تب و تاب است.
🔺امّا در ایران یا در هر کشور مشابه ایران، این مشکلات با حدّت و شدّتِ دیگر خودنمائی میکند، زیرا گودالِ عمیقی بین نحوهی زندگیِ قدیم و زندگیِ جدید وجود دارد.
🔺برخورد با تمدّن جدید فرنگی، روح جوانان را تکان داده است، بیآنکه تکیّهگاهی برای آنان ایجاد کند. تلوتلو میخورند و دیواری هم نیست که دست به آن بگیرند.
🔺به وسیلهی فیلم، تلویزیون، مطبوعات و غیره، امکانهای لذّتبخشِ تمدّن جدید به جوانان عرضه میشود، امّا آنان توانایی و آمادگی ندارند که از آن امکانات استفاده کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
چرا دچار فساد میشویم؟
حسام رضایی
فساد همیشه بوده، هست و خواهد بود، نه ایران میشناسد و نه بلاد راقیه صنعتی. اما بیشک زمین و زمینه بروز فساد در هر کشوری، میتواند متفاوت با جای دیگر باشد. آنچه قصد دارم در این جستار و نوشتار اجمالا به آن بپردازم، چهار کانتکست فسادزا در ایران است. بی شک این چهار عنصر، همپوشانیهای مهمی با یکدیگر نیز دارند.
1️⃣ـ شخصیشدن امر سیاست: حتما این عبارت معروف یعنی «روابط جای ضوابط» را بارها از گوش گذراندهاید. گزارهای پر تکرار و در ظاهر پیش پاافتاده اما در واقع پر معنا و موثر. اگر بخواهیم برای بروز فساد و پلشتی در ایران، یک عامل اصلی اقامه کنیم، گزاره مزبور که من از آن به عنوان «شخصی شدن امر سیاست» یاد میکنم، قطعا در صدر جای خواهد گرفت. شخصی شدن امر سیاست البته در ممالک توسعهیافته نیز وجود دارد اما در ایران به دلیل عدم برساخت دیوانسالاری مدرن [در معنای وِبِریاش یعنی قفس آهنین بوروکراسی] روابط به شکل راحتتر و کمهزینهتری، بر قواعد تفوق مییابد.
2️⃣ـ تقدم ذاتگرایی بر ساختارگرایی: قصد ندارم خدایناکرده مُحَسّنات ذاتی افراد و نقش آنها در اعمال مدیریت تمیز انقلابی را نادیده بگیرم یا زیر سوال ببرم اما شاید شما هم با من همنظر باشید که اگر بخشی از ساختار [مناسبات حاکم بر روابط] معیوب و فسادزا باشد، افراد وَلو دارای حُسن اخلاقی، در بهترین حالت، کارکردشان دچار اختلال میشود.
از طرفی ذاتگرایی مفرط بدون توجه به نوع ساختارها، اعتماد دیوانهوار به افراد و انفعال دستگاههای نظارتی را به همراه خواهد داشت. این اعتماد بیش از اندازه نیز بالقوه، زمینه کجروی را فراهم میآورد. باید بیاموزیم که لازمه حفظ و باز تولید نهادهای [الگوهای رفتاری] خوب، نظارت و مانیتورینگ دائم بر آن نهادهاست.
3️⃣ وارونگی سلسلهمراتب: . . . در سلسلهمراتب سازمانی، قاعده حکم میکند که «مدیر» بر حُسن اجرای وظایفِ مقام پاییندست، نظارت کند و اگر اهمالی صورت گرفت، تذکرات لازم را ارائه و با وجود تکرار آن اهمال، توبیخ و نهایتا از گزینه برکناری، بهره بگیرد.
در ایران و در برخی مجموعهها به خصوص اَبَرسازمانها، بعضا شاهد وارونگی و قلب این قاعده مدیریتی هستیم. پاییندست که مشمول امتیاز پدرخواندهها یا دلگرم به شبکهای پیچیده از روابط حامی ـ پیرو است، پاسخگویی و ارائه گزارش به مقام بالاتر را اصلا در شان و شرح وظایف خود ندیده و در اینجا اتفاقا آن مدیر بالادستی است که برای در خطر نیفتادن جایگاهش، باید به مادون خویش، باج و سرویس بدهد.
4️⃣ـ خلاء نقد عملکردها: در اینکه چرا با خلاء نقد آزادانه عملکردها مواجهیم، دلایل زیادی قابل طرح است اما من یک دلیل را بیشتر از بقیه موثر میدانم و آن، پیامدی است که در زمینه دوم این نوشتار یعنی «تقدم ذاتگرایی بر ساختارگرایی» عنوان داشتم. وقتی به فردی یا افرادی اعتماد میکنیم [بر اساس ویژگیهای ذاتیشان] و بر اساس این اعتماد زائدالوصف، قوه نظارتمان را مسلوبالاراده میسازیم، قاعدتا نقد عملکرد آن افراد نیز در نوع خود، سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد. ضمنا، ضعف نهاد رسانه در ایران و از سویی برداشتهای غلط برخی در این حوزه که نقد را مساوی ساختارشکنی قلمداد میکنند، موجب میشود تا کارکردها به طرز شایستهای در بوته پرسش و چالش قرار نگیرند و در عوض، «سکوت» یا «مجیز» میداندار شوند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
حسام رضایی
فساد همیشه بوده، هست و خواهد بود، نه ایران میشناسد و نه بلاد راقیه صنعتی. اما بیشک زمین و زمینه بروز فساد در هر کشوری، میتواند متفاوت با جای دیگر باشد. آنچه قصد دارم در این جستار و نوشتار اجمالا به آن بپردازم، چهار کانتکست فسادزا در ایران است. بی شک این چهار عنصر، همپوشانیهای مهمی با یکدیگر نیز دارند.
1️⃣ـ شخصیشدن امر سیاست: حتما این عبارت معروف یعنی «روابط جای ضوابط» را بارها از گوش گذراندهاید. گزارهای پر تکرار و در ظاهر پیش پاافتاده اما در واقع پر معنا و موثر. اگر بخواهیم برای بروز فساد و پلشتی در ایران، یک عامل اصلی اقامه کنیم، گزاره مزبور که من از آن به عنوان «شخصی شدن امر سیاست» یاد میکنم، قطعا در صدر جای خواهد گرفت. شخصی شدن امر سیاست البته در ممالک توسعهیافته نیز وجود دارد اما در ایران به دلیل عدم برساخت دیوانسالاری مدرن [در معنای وِبِریاش یعنی قفس آهنین بوروکراسی] روابط به شکل راحتتر و کمهزینهتری، بر قواعد تفوق مییابد.
2️⃣ـ تقدم ذاتگرایی بر ساختارگرایی: قصد ندارم خدایناکرده مُحَسّنات ذاتی افراد و نقش آنها در اعمال مدیریت تمیز انقلابی را نادیده بگیرم یا زیر سوال ببرم اما شاید شما هم با من همنظر باشید که اگر بخشی از ساختار [مناسبات حاکم بر روابط] معیوب و فسادزا باشد، افراد وَلو دارای حُسن اخلاقی، در بهترین حالت، کارکردشان دچار اختلال میشود.
از طرفی ذاتگرایی مفرط بدون توجه به نوع ساختارها، اعتماد دیوانهوار به افراد و انفعال دستگاههای نظارتی را به همراه خواهد داشت. این اعتماد بیش از اندازه نیز بالقوه، زمینه کجروی را فراهم میآورد. باید بیاموزیم که لازمه حفظ و باز تولید نهادهای [الگوهای رفتاری] خوب، نظارت و مانیتورینگ دائم بر آن نهادهاست.
3️⃣ وارونگی سلسلهمراتب: . . . در سلسلهمراتب سازمانی، قاعده حکم میکند که «مدیر» بر حُسن اجرای وظایفِ مقام پاییندست، نظارت کند و اگر اهمالی صورت گرفت، تذکرات لازم را ارائه و با وجود تکرار آن اهمال، توبیخ و نهایتا از گزینه برکناری، بهره بگیرد.
در ایران و در برخی مجموعهها به خصوص اَبَرسازمانها، بعضا شاهد وارونگی و قلب این قاعده مدیریتی هستیم. پاییندست که مشمول امتیاز پدرخواندهها یا دلگرم به شبکهای پیچیده از روابط حامی ـ پیرو است، پاسخگویی و ارائه گزارش به مقام بالاتر را اصلا در شان و شرح وظایف خود ندیده و در اینجا اتفاقا آن مدیر بالادستی است که برای در خطر نیفتادن جایگاهش، باید به مادون خویش، باج و سرویس بدهد.
4️⃣ـ خلاء نقد عملکردها: در اینکه چرا با خلاء نقد آزادانه عملکردها مواجهیم، دلایل زیادی قابل طرح است اما من یک دلیل را بیشتر از بقیه موثر میدانم و آن، پیامدی است که در زمینه دوم این نوشتار یعنی «تقدم ذاتگرایی بر ساختارگرایی» عنوان داشتم. وقتی به فردی یا افرادی اعتماد میکنیم [بر اساس ویژگیهای ذاتیشان] و بر اساس این اعتماد زائدالوصف، قوه نظارتمان را مسلوبالاراده میسازیم، قاعدتا نقد عملکرد آن افراد نیز در نوع خود، سالبه به انتفاع موضوع خواهد شد. ضمنا، ضعف نهاد رسانه در ایران و از سویی برداشتهای غلط برخی در این حوزه که نقد را مساوی ساختارشکنی قلمداد میکنند، موجب میشود تا کارکردها به طرز شایستهای در بوته پرسش و چالش قرار نگیرند و در عوض، «سکوت» یا «مجیز» میداندار شوند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
معجزهگران در راهاند؟
احمد غلامی
اگرچه تعبیرِ «معجزه هزاره سوم» که فاطمه رجبی آن را در وصفِ محمود احمدینژاد به کار برد، اینک بیشتر شبیه یک شوخی است، اما نباید نادیده انگاشت این تعبیر هنوز در نزد اصولگرایان از معنا تهی نشده است و بسیاری بر این باورند که برخی چهرههای سیاسیِ اصولگرا قادرند معضلات و مشکلات را یکشبه مرتفع سازند و در مملکت طرحی نو دراندازند.
شاهدِ این ادعا یادداشتهایی است که بسیاری در وصفِ مجلس یازدهم و ریاست آن مینویسند و انتظارات و توقعاتی را مطرح میکنند که برآوردهکردن آنها چیزی در حد معجزه است. به بخشی از یکی از این یادداشتها اشاره میکنم: «بیشک یکی از اصلیترین مسائلِ مجلس یازدهم که میخواهد مجلسی مسئله حلکن، مجلس همراز و همزاد و متکی به مردم، مجلس تصمیمات بزرگ، مجلس شفاف و کارآمد، مجلس پرکار و خستگیناپذیر و مقاوم باشد، نحوه مواجهه هوشمند، غایتمند و معقول با دولت ناتوان، پیر و ناکارآمدِ فعلی است. بهویژه آنکه مدیریت مجلس یازدهم اصرار دارد که خاصیت، خصلت و ژنِ مجلس جدید، کاربلدی، کارآمدی، چابکی، خلاقیت و حلالمسائلی باشد، رفتارشناسی و طراحیِ ارتباط مجلس و دولت اهمیت بیشتری مییابد». سپس نویسنده مؤلفهها و شاخصهایی را برمیشمارد که نباید مجلس از آن تخطی کند. اینگونه یادداشتها این روزها به فراخور حال و روزِ مجلس که نیاز به اعتمادبهنفسی جدی دارد، بسیار نوشته میشود. مجلس مقتدر، مجلسی است که مطالبات تودههای مردم را مورد توجه قرار دهد و به خواستههای کثیر مردم التفات داشته باشد.
نه این مجلس و نه هیچ مجلسِ دیگری در این شرایط اقتصادی و سیاسی توانِ چنین کاری را ندارد. ازاینرو است که مجلس نه میخواهد و نه میتواند معجزهای کند. توصیه به مجلس باید قابل اجرا باشد. مانند تخریب دولت روحانی که نویسنده یادداشت تلویحا دستور حمله به این دولت ناکارآمد و فرتوت را صادر کرده است. اما قبل از تخریبِ دولت روحانی باید این نکته را در نظر داشت که مجلس با 24میلیونو 512هزارو 404 نفر از 57میلیونو 918هزارو 159 نفر واجد شرایط رأی تشکیل شده است و حسن روحانی بهتنهایی 23میلیونو 636هزارو 652 رأی آورده است؛ یعنی چیزی کمتر از چند صد هزار از رأی کل نمایندگان مجلس. اگر میزان رأی مردم باشد که هست، تا انتخابات 1400 هرگونه حمله و تخریب دولت باید با درنظرگرفتن این معادله باشد، وگرنه مجلس بماهو مجلس از معنا تهی میشود. بدیهی است این صورتبندی به معنای عدم انتقاد از دولت و پیگیری مطالبات مردم نیست.
درحالحاضر تحلیلهای قالب در سیاست داخلی ایران سه رویکرد را دنبال میکنند؛ رویکردِ معجزهگرایانه، آخرالزمانی و رئالیستی (واقعگرایانه). در مقاطعی که اصولگرایان به قدرت رسیدهاند، نگاه معجزهگرایانهای بر استراتژی آنان حاکم بوده است. دوران هشتساله محمود احمدینژاد اوجِ این ادعاست. فارغ از اینکه حامیان چهرههای سیاسیِ اصولگرا تا چه میزان به معجزهگران خود باور دارند، تجربه دولت و مجلسداری اصولگرایان نشان داده آنان حامل هیچ معجزهای نیستند و حتی اگر سرنوشت، شرایطی معجزهگونه همچون افزایش قیمتِ نفتِ بشکهای صد دلار را برایشان رقم زده است، اصولگرایان جز اتلاف این سرمایهها کار دیگری نکردهاند.
حامیانِ اصولگرایان مجلس و ریاست آن اگر انتظار معجزهای در عرصههای اقتصادی و سیاسی از این نمایندگان دارند، باید گوشهچشمی به مرد معجزه هزاره سوم داشته باشند که خاطره بسیار تلخی از خود به یادگار گذاشته است. رویکرد دیگر، رویکرد آخرالزمانی است که همهچیز را ازدسترفته میداند. نگاهی اپوزیسیونی و باور به اینکه دیگر کار از کار گذشته است و هیچچیز را نمیتوان درست کرد. چون با دستزدن به پازل کوچکی، پازلهای بزرگ هم فرومیریزند. نکته اساسی در این رویکرد این است که آنان به گرانیگاهی مشترک میرسند. اصولگرایان باور دارند همهجای کشور باید در دست آنان باشد تا همهچیز روبهراه شود و اپوزیسیون نیز معتقد است باید کسی بیاید تا همهچیز را زیر و رو کند. این شخصیت کیست؟
همه جریانهای اپوزیسیون با همه تفاوتهایشان یک پاسخ بیشتر ندارند که منبعث از رویکردِ آخرالزمانی است. این دو رویکرد باعث میشود کار برای رئالیستهای سیاسی سخت پیش برود و این سختی گاه با توهین و تحقیر همراه است. معجزهگرایان و آخرالزمانیها مانند تیغ دو دماند که با همه تعارضاتشان گاه منافعشان بر سر حذف واقعگرایان سیاسی مشترک میشود.
چگونه میشود این دو رویکرد که تضاد منافع عمیقی دارند بر سر موضوع حذفِ واقعگرایانِ سیاسی اتفاق نظر داشته باشند؟ در پایان یادآوری این نکته ضرورت دارد که شاید بخش اندکی از اصلاحطلبان رئالیستِ سیاسی باشند، اما مقصود در اینجا صرفا آنان نیستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
احمد غلامی
اگرچه تعبیرِ «معجزه هزاره سوم» که فاطمه رجبی آن را در وصفِ محمود احمدینژاد به کار برد، اینک بیشتر شبیه یک شوخی است، اما نباید نادیده انگاشت این تعبیر هنوز در نزد اصولگرایان از معنا تهی نشده است و بسیاری بر این باورند که برخی چهرههای سیاسیِ اصولگرا قادرند معضلات و مشکلات را یکشبه مرتفع سازند و در مملکت طرحی نو دراندازند.
شاهدِ این ادعا یادداشتهایی است که بسیاری در وصفِ مجلس یازدهم و ریاست آن مینویسند و انتظارات و توقعاتی را مطرح میکنند که برآوردهکردن آنها چیزی در حد معجزه است. به بخشی از یکی از این یادداشتها اشاره میکنم: «بیشک یکی از اصلیترین مسائلِ مجلس یازدهم که میخواهد مجلسی مسئله حلکن، مجلس همراز و همزاد و متکی به مردم، مجلس تصمیمات بزرگ، مجلس شفاف و کارآمد، مجلس پرکار و خستگیناپذیر و مقاوم باشد، نحوه مواجهه هوشمند، غایتمند و معقول با دولت ناتوان، پیر و ناکارآمدِ فعلی است. بهویژه آنکه مدیریت مجلس یازدهم اصرار دارد که خاصیت، خصلت و ژنِ مجلس جدید، کاربلدی، کارآمدی، چابکی، خلاقیت و حلالمسائلی باشد، رفتارشناسی و طراحیِ ارتباط مجلس و دولت اهمیت بیشتری مییابد». سپس نویسنده مؤلفهها و شاخصهایی را برمیشمارد که نباید مجلس از آن تخطی کند. اینگونه یادداشتها این روزها به فراخور حال و روزِ مجلس که نیاز به اعتمادبهنفسی جدی دارد، بسیار نوشته میشود. مجلس مقتدر، مجلسی است که مطالبات تودههای مردم را مورد توجه قرار دهد و به خواستههای کثیر مردم التفات داشته باشد.
نه این مجلس و نه هیچ مجلسِ دیگری در این شرایط اقتصادی و سیاسی توانِ چنین کاری را ندارد. ازاینرو است که مجلس نه میخواهد و نه میتواند معجزهای کند. توصیه به مجلس باید قابل اجرا باشد. مانند تخریب دولت روحانی که نویسنده یادداشت تلویحا دستور حمله به این دولت ناکارآمد و فرتوت را صادر کرده است. اما قبل از تخریبِ دولت روحانی باید این نکته را در نظر داشت که مجلس با 24میلیونو 512هزارو 404 نفر از 57میلیونو 918هزارو 159 نفر واجد شرایط رأی تشکیل شده است و حسن روحانی بهتنهایی 23میلیونو 636هزارو 652 رأی آورده است؛ یعنی چیزی کمتر از چند صد هزار از رأی کل نمایندگان مجلس. اگر میزان رأی مردم باشد که هست، تا انتخابات 1400 هرگونه حمله و تخریب دولت باید با درنظرگرفتن این معادله باشد، وگرنه مجلس بماهو مجلس از معنا تهی میشود. بدیهی است این صورتبندی به معنای عدم انتقاد از دولت و پیگیری مطالبات مردم نیست.
درحالحاضر تحلیلهای قالب در سیاست داخلی ایران سه رویکرد را دنبال میکنند؛ رویکردِ معجزهگرایانه، آخرالزمانی و رئالیستی (واقعگرایانه). در مقاطعی که اصولگرایان به قدرت رسیدهاند، نگاه معجزهگرایانهای بر استراتژی آنان حاکم بوده است. دوران هشتساله محمود احمدینژاد اوجِ این ادعاست. فارغ از اینکه حامیان چهرههای سیاسیِ اصولگرا تا چه میزان به معجزهگران خود باور دارند، تجربه دولت و مجلسداری اصولگرایان نشان داده آنان حامل هیچ معجزهای نیستند و حتی اگر سرنوشت، شرایطی معجزهگونه همچون افزایش قیمتِ نفتِ بشکهای صد دلار را برایشان رقم زده است، اصولگرایان جز اتلاف این سرمایهها کار دیگری نکردهاند.
حامیانِ اصولگرایان مجلس و ریاست آن اگر انتظار معجزهای در عرصههای اقتصادی و سیاسی از این نمایندگان دارند، باید گوشهچشمی به مرد معجزه هزاره سوم داشته باشند که خاطره بسیار تلخی از خود به یادگار گذاشته است. رویکرد دیگر، رویکرد آخرالزمانی است که همهچیز را ازدسترفته میداند. نگاهی اپوزیسیونی و باور به اینکه دیگر کار از کار گذشته است و هیچچیز را نمیتوان درست کرد. چون با دستزدن به پازل کوچکی، پازلهای بزرگ هم فرومیریزند. نکته اساسی در این رویکرد این است که آنان به گرانیگاهی مشترک میرسند. اصولگرایان باور دارند همهجای کشور باید در دست آنان باشد تا همهچیز روبهراه شود و اپوزیسیون نیز معتقد است باید کسی بیاید تا همهچیز را زیر و رو کند. این شخصیت کیست؟
همه جریانهای اپوزیسیون با همه تفاوتهایشان یک پاسخ بیشتر ندارند که منبعث از رویکردِ آخرالزمانی است. این دو رویکرد باعث میشود کار برای رئالیستهای سیاسی سخت پیش برود و این سختی گاه با توهین و تحقیر همراه است. معجزهگرایان و آخرالزمانیها مانند تیغ دو دماند که با همه تعارضاتشان گاه منافعشان بر سر حذف واقعگرایان سیاسی مشترک میشود.
چگونه میشود این دو رویکرد که تضاد منافع عمیقی دارند بر سر موضوع حذفِ واقعگرایانِ سیاسی اتفاق نظر داشته باشند؟ در پایان یادآوری این نکته ضرورت دارد که شاید بخش اندکی از اصلاحطلبان رئالیستِ سیاسی باشند، اما مقصود در اینجا صرفا آنان نیستند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat