🔴 ۱۷۰ میلیون هندی از زیر خط فقر خارج شدند
یک موسسه پژوهشی بین المللی اعلام کرد که در دو دهه گذشته (از سال ۱۹۹۰ تاکنون) هند با به کارگیری سیاست های نوین موفق شده است تا تقریبا ۱۷۰ میلیون نفر از جمعیت خود را از زیر خطر فقر خارج کند
@sedayeslahat
یک موسسه پژوهشی بین المللی اعلام کرد که در دو دهه گذشته (از سال ۱۹۹۰ تاکنون) هند با به کارگیری سیاست های نوین موفق شده است تا تقریبا ۱۷۰ میلیون نفر از جمعیت خود را از زیر خطر فقر خارج کند
@sedayeslahat
.
با آمریکا چه باید کرد که نتواند به ما آسیب بزند ؟ این پرسشی است که قبل از ما کشورهای دیگر به آن پاسخ دادهاند :
با آمریکا باید تعامل کرد ، تعاملی #هوشمندانه
این راهیست که کشورهای بسیاری پیمودند ، #چین بزرگ ترین رقیب اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است ، چینی ها در دو دهۀ گذشته برای مهار آمریکا ابتدا اقتصاد خود را چنان توسعه دادند که بخش عمدهای از بازارهای جهان به آنها وابسته شود سپس صاردات خود به ایالات متحده را با تولید کالاهای باکیفیت چند برابر کردند ، همچنین چین با گشودن بازارهای خود به روی سرمایه گذاران آمریکایی به نحوی منافع آنها را در چین درگیر کرده است که هر گونه #تحریم یا حمله به این کشور از سوی آمریکا به نوعی حمله به منافع خود آمریکا محسوب میشود ، حضور فعال شرکتهای آمریکایی در این کشور باعث شده که چین امروزه بزرگترین کشور جذبکنندۀ سرمایهگذاران خارجی در جهان باشد
چینیها قبل از ماجراجویی در جهان تصمیم گرفتند ابتدا کشور خودشان را بسازند سپس در نقاط دیگر جهان حضور پیدا کنند که این عالیترین شکل از تمدن است ، تمایل چینیها به ماندن در کشور خودشان یک دلیل دیگر هم دارد این کشور بسیار بزرگ و متنوع است و ادارۀ آن بسیار دشوار ، در نتیجه دغدغۀ اصلی حاکمان چین برقراری نظم و ثبات در کشورشان بوده و این مسأله امروزه هم صدق میکند ، رهبران چین همواره به جای نگاه به بیرون ، نگاه به داخل دارند و میکوشند به جای گسترش #ایدئولوژی خود در چهار گوشه جهان کشورشان را تبدیل به قدرتی جهانی کنند ، درک و برداشت چینیها از مفهوم #مبارزه و #زمان متفاوت با ماست ، ما برای شکست آمریکا نگاهی کوتاه مدت به جهان داریم اما چینیها به آیندۀ دور فکر میکنند ، برای آنها یک قرن زمان زیادی نیست.
@sedayeslahat
با آمریکا چه باید کرد که نتواند به ما آسیب بزند ؟ این پرسشی است که قبل از ما کشورهای دیگر به آن پاسخ دادهاند :
با آمریکا باید تعامل کرد ، تعاملی #هوشمندانه
این راهیست که کشورهای بسیاری پیمودند ، #چین بزرگ ترین رقیب اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است ، چینی ها در دو دهۀ گذشته برای مهار آمریکا ابتدا اقتصاد خود را چنان توسعه دادند که بخش عمدهای از بازارهای جهان به آنها وابسته شود سپس صاردات خود به ایالات متحده را با تولید کالاهای باکیفیت چند برابر کردند ، همچنین چین با گشودن بازارهای خود به روی سرمایه گذاران آمریکایی به نحوی منافع آنها را در چین درگیر کرده است که هر گونه #تحریم یا حمله به این کشور از سوی آمریکا به نوعی حمله به منافع خود آمریکا محسوب میشود ، حضور فعال شرکتهای آمریکایی در این کشور باعث شده که چین امروزه بزرگترین کشور جذبکنندۀ سرمایهگذاران خارجی در جهان باشد
چینیها قبل از ماجراجویی در جهان تصمیم گرفتند ابتدا کشور خودشان را بسازند سپس در نقاط دیگر جهان حضور پیدا کنند که این عالیترین شکل از تمدن است ، تمایل چینیها به ماندن در کشور خودشان یک دلیل دیگر هم دارد این کشور بسیار بزرگ و متنوع است و ادارۀ آن بسیار دشوار ، در نتیجه دغدغۀ اصلی حاکمان چین برقراری نظم و ثبات در کشورشان بوده و این مسأله امروزه هم صدق میکند ، رهبران چین همواره به جای نگاه به بیرون ، نگاه به داخل دارند و میکوشند به جای گسترش #ایدئولوژی خود در چهار گوشه جهان کشورشان را تبدیل به قدرتی جهانی کنند ، درک و برداشت چینیها از مفهوم #مبارزه و #زمان متفاوت با ماست ، ما برای شکست آمریکا نگاهی کوتاه مدت به جهان داریم اما چینیها به آیندۀ دور فکر میکنند ، برای آنها یک قرن زمان زیادی نیست.
@sedayeslahat
ضرب و شتم پزشک توسط عضو شورای شهر
رییس شورای شهر دیر از توابع استان #بوشهر: عفیفه فخرایی عضو این شورا به اتفاق خواهرش پس از مشاجره لفظی و اعتقاد به اینکه #دارو ی نوشته شده برای آنها صحیح نیست، پزشک مرکز بهداشت این شهر را کتک زدند
@sedayeslahat
رییس شورای شهر دیر از توابع استان #بوشهر: عفیفه فخرایی عضو این شورا به اتفاق خواهرش پس از مشاجره لفظی و اعتقاد به اینکه #دارو ی نوشته شده برای آنها صحیح نیست، پزشک مرکز بهداشت این شهر را کتک زدند
@sedayeslahat
📚كتاب "ترس- ترامپ در كاخ سفيد " باب وودوارد در روز نخست، ٧٥٠ هزار نسخه به فروش رفت. اين كتاب راهبرد 27 صفحه ای عليه ايران را تشريح كرده و نويسنده آن افشاگر معروف رسوايي واترگيت است
@sedayeslahat
@sedayeslahat
✅زیباکلام: ما شریک (روحانی) در به قدرت رسیدن هستیم
🔹اصلاحطلبان ضمن حمایت از روحانی و دولت او باید انتقادات شدید و اساسی نسبت به عملکرد روحانی داشته باشند .
@sedayeslahat
🔹اصلاحطلبان ضمن حمایت از روحانی و دولت او باید انتقادات شدید و اساسی نسبت به عملکرد روحانی داشته باشند .
@sedayeslahat
"صدای ملّت"
#امام_کاظم علیه السلام: در پنهان های خود از خدا شرم کنید، همچنان که در آشکارِ خود از مردم خجالت می کشید. 🗒تحف العقول، ص۳۹۴ @sedayeslahat
🔴ترامپ بار دیگر از تماس های جان کری با ایران انتقاد کرد و آن را به زیان مردم آمریکا دانست
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@sedayeslahat
"صدای ملّت"
#پیام_شب مردمی که تحت قانون ظلم به سر میبرند شهامت و فضیلت اخلاقی را از دست میدهند، و به مرضِ ترس وچاپلوسی گرفتار میشوند که ریشه حیاتشان را میسوزاند ! 👤 #میرزا_آقاخان_کرمانی @sedayeslahat
✅ امسال به دو نوحهخوان محبوب یزدی اجازه نوحه خوانی داده نشد.
🔹 سال قبل اجازه استفاده از کلمه #آزادی را نداشتند.
@sedayeslahat
🔹 سال قبل اجازه استفاده از کلمه #آزادی را نداشتند.
@sedayeslahat
🗣مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا:
🔹 ایران خود را رهبر جهان اسلام می داند اما در برابر آزار و بازداشت صدها هزار مسلمان در چین - خریدار اصلی نفتی ایران - ساکت است
@sedayeslahat
🔹 ایران خود را رهبر جهان اسلام می داند اما در برابر آزار و بازداشت صدها هزار مسلمان در چین - خریدار اصلی نفتی ایران - ساکت است
@sedayeslahat
🔴 توییت جوانفکر: دولت روحانی عملا ساقط شده و این چیزی که به زور تبلیغات رسانه ها سرپا نگه داشته اند جنازه ای بیش نیست
@sedayeslahat
@sedayeslahat
#محرم ۸۹/میرحسین #موسوی:
حسین میدانست که او را بر سر دوراهیِ انتخاب میان زندگیِ ذلتبار یا ایستادگی برای حقخواهی قرار خواهند داد و او ایستادن را برگزید/و چنین شد که آزادزنان و آزادمردانی که پس از او آمدند، او را سرمشق جاودانهی آزادیخواهی دانستند.
۲۸۰۶ #روزشمار_حصر
حسین میدانست که او را بر سر دوراهیِ انتخاب میان زندگیِ ذلتبار یا ایستادگی برای حقخواهی قرار خواهند داد و او ایستادن را برگزید/و چنین شد که آزادزنان و آزادمردانی که پس از او آمدند، او را سرمشق جاودانهی آزادیخواهی دانستند.
۲۸۰۶ #روزشمار_حصر
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📸 5 دقیقه همراه شویم با تلاوت تصویری دلنشین استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد
💠 آیاتی از سوره فصلت
🕌 مسجد امام حسین (ع)
⚫️ در این ایام، ببینده تلاوتهای تصویری بیشتری میشوید 🔹
@sedayeslahat
💠 آیاتی از سوره فصلت
🕌 مسجد امام حسین (ع)
⚫️ در این ایام، ببینده تلاوتهای تصویری بیشتری میشوید 🔹
@sedayeslahat
#حتما_بخوانید
✅ دم از اصلاحات زدیم اما همیشه سرمان را بالا گرفتیم و با حکومت سخن گفتیم، نه با دیگر روشنفکران در سطح ملی سخن گفتیم نه با فرودستان و نه با در حاشیه ماندگان
✍️جواد کاشی/ حضور در شکافهای خطرخیز
برای ما که در تهران زندگی میکنیم، ماجراهای کردستان در تلویزیونها و صفحات مجازی و اینستاگرام میگذرد، این گناهی نابخشودنی است.
دم از اصلاحات زدیم اما همیشه سرمان را بالا گرفتیم و با حکومت سخن گفتیم. نه با دیگر روشنفکران در سطح ملی سخن گفتیم نه با فرودستان و نه با در حاشیه ماندگان.
تا کنون با روشنفکران اصلاح طلب کرد سخن نگفتهایم، همانها که تلاش میکنند در چارچوب نظم موجود سخنگوی مطالبات یک قوم محروم باشند.
بیشتر تلاش کردهایم با آنچه در آنجا میگذرد، روبرو نشویم.
همه چیز را نادیده بگیریم و بگذریم.
اگر پیشترها سخن گفته بودیم، یک میدان تفاهم سیاسی جریان داشت و میتوانست ماجرا را از حد تماشای همه چیز در رسانهها بیرون بیاورد، میتوانستیم در هر شکاف اجتماعی و فرهنگی و قومی، میدانی از تفاهم و گفتگو بگشاییم.
ماجرا وقتی از پنجره تصویرهای رسانهای شده دنبال میشود، گویی صرفاً با یک نمایش مواجهیم.
این نمایش هم در رسانههای جمهوری اسلامی و هم در رسانههای مخالفین دو سکانس بیشتر ندارد، سکانس اول در رسانههای جمهوری اسلامی حمله نیروهای مسلح کرد به مرزداران ایران، و ناامن کردن کردستان است و سکانس دوم، حمله قاطع و انتقامجویانه ایران است به مراکز حزب دمکرات و اعدام چند عضو زندانی کرد.
اما سکانس اول در رسانههای مخالفین، اعدام اعضا زندانی کرد و موشک باران مراکز تجمع رهبران کرد است و سکانس دوم، اعتصاب گروه گستردهای از مردم کردستان و مغازههای بسته آنها.
در نمایش رسانههای ایرانی، مغازههای بسته غیر قابل توضیحاند و در روایت مخالفین، حملات مسلح به مرزها.
در هر دو روایت یک سکانس وجود ندارد، سکانسی که نشان دهد این اتفاقات متاسفانه در درون یک خانه روی میدهند.
در حال حاضر در هر روایت داستانی، یک دشمن وجود دارد که تنها با زبان خشونت و مرگ میتوان با آن سخن گفت.
جنگ است اما نه جنگ میان برادران که اگر گوشت هم را میخورند، استخوانهای یکدیگر را نمیشکنند.
هر دو روایت گویی با یک دشمن به کلی خارجی مواجهند.
افسوس افسوس که یک عرصه عمومی و توام با گفتگو روشنفکران دو طرف تا کنون نساختهاند تا میانداری کند.
آنکه از انحصار ماجرا به همین دو روایت سود میبرد، تجزیه طلبانان، آنها که میخواهند نشان دهند پیمان عادلانهای برای همزیستی میان مردم ایران و کردهای ایرانی نیست. اگر هم بود، دیگر نقض شده است. آنها که میخواهند نشان دهند زندگی مشترک در قلمرو ملی امکان پذیر نیست و آنچه هست، ناشی از تحمیل است و زور صرف.
آنهایی از انحصار ماجرا به همین دو روایت سود میبرند که خواهان گشوده شدن شکافهای خونین و مسدود شدن امکانهای آشتی و همزیستی در فضای کشورند. کسانی در کمین نشستهاند تا در پرتو تفوق منطق خشونت، بذرهای خطرناک خود را بکارند.
هر کس که نمیخواهد ماجرا تنها در نمایشهای کینه ورزانه و انتقامجویانه خلاصه شود، هر کس که باور دارد انحصار ماجرا به همین دو سنخ نمایش، جز انبار خطرناک کینه و بغض چیزی نیست، وظیفه دارد همه چیز را از صرف الگوهای نمایشی بیرون بیاورد، عرصهای بگشاید که نه تصویر، بلکه زبان و تفاهم دائر مدار آن باشند.
نباید پروژه اصلاحات صرفاً به ماجرای انتخابات و شورای نگهبان و نظارت استصوابی خلاصه شود. روشنفکران باید در هر شکاف خطرخیز کشور حاضر باشند. میدانی از گفتگو بگشایند و به این ترتیب، از نزدیک شدن عرصههای تنازع به خون و خشونت ممانعت کنند.
همه ما از معجزه زبان غفلت کردهایم. زبان در هنگام گفتگو، میزاید، خلق میکند و فضای مشترک تولید میکند. آشتی ملی پروژهای است که قبل از هر چیز باید در این پایین جستجو کنیم. باید دست کم در قلمرو روشنفکری، میدانی از به رسمیت شناسی دیگری را در دستور کار قرار دهیم.
اجازه ندهیم همه چیز به خط و نشان کشیدنهای طرفین منازعه خونین منحصر شود.
@sedayeslahat
✅ دم از اصلاحات زدیم اما همیشه سرمان را بالا گرفتیم و با حکومت سخن گفتیم، نه با دیگر روشنفکران در سطح ملی سخن گفتیم نه با فرودستان و نه با در حاشیه ماندگان
✍️جواد کاشی/ حضور در شکافهای خطرخیز
برای ما که در تهران زندگی میکنیم، ماجراهای کردستان در تلویزیونها و صفحات مجازی و اینستاگرام میگذرد، این گناهی نابخشودنی است.
دم از اصلاحات زدیم اما همیشه سرمان را بالا گرفتیم و با حکومت سخن گفتیم. نه با دیگر روشنفکران در سطح ملی سخن گفتیم نه با فرودستان و نه با در حاشیه ماندگان.
تا کنون با روشنفکران اصلاح طلب کرد سخن نگفتهایم، همانها که تلاش میکنند در چارچوب نظم موجود سخنگوی مطالبات یک قوم محروم باشند.
بیشتر تلاش کردهایم با آنچه در آنجا میگذرد، روبرو نشویم.
همه چیز را نادیده بگیریم و بگذریم.
اگر پیشترها سخن گفته بودیم، یک میدان تفاهم سیاسی جریان داشت و میتوانست ماجرا را از حد تماشای همه چیز در رسانهها بیرون بیاورد، میتوانستیم در هر شکاف اجتماعی و فرهنگی و قومی، میدانی از تفاهم و گفتگو بگشاییم.
ماجرا وقتی از پنجره تصویرهای رسانهای شده دنبال میشود، گویی صرفاً با یک نمایش مواجهیم.
این نمایش هم در رسانههای جمهوری اسلامی و هم در رسانههای مخالفین دو سکانس بیشتر ندارد، سکانس اول در رسانههای جمهوری اسلامی حمله نیروهای مسلح کرد به مرزداران ایران، و ناامن کردن کردستان است و سکانس دوم، حمله قاطع و انتقامجویانه ایران است به مراکز حزب دمکرات و اعدام چند عضو زندانی کرد.
اما سکانس اول در رسانههای مخالفین، اعدام اعضا زندانی کرد و موشک باران مراکز تجمع رهبران کرد است و سکانس دوم، اعتصاب گروه گستردهای از مردم کردستان و مغازههای بسته آنها.
در نمایش رسانههای ایرانی، مغازههای بسته غیر قابل توضیحاند و در روایت مخالفین، حملات مسلح به مرزها.
در هر دو روایت یک سکانس وجود ندارد، سکانسی که نشان دهد این اتفاقات متاسفانه در درون یک خانه روی میدهند.
در حال حاضر در هر روایت داستانی، یک دشمن وجود دارد که تنها با زبان خشونت و مرگ میتوان با آن سخن گفت.
جنگ است اما نه جنگ میان برادران که اگر گوشت هم را میخورند، استخوانهای یکدیگر را نمیشکنند.
هر دو روایت گویی با یک دشمن به کلی خارجی مواجهند.
افسوس افسوس که یک عرصه عمومی و توام با گفتگو روشنفکران دو طرف تا کنون نساختهاند تا میانداری کند.
آنکه از انحصار ماجرا به همین دو روایت سود میبرد، تجزیه طلبانان، آنها که میخواهند نشان دهند پیمان عادلانهای برای همزیستی میان مردم ایران و کردهای ایرانی نیست. اگر هم بود، دیگر نقض شده است. آنها که میخواهند نشان دهند زندگی مشترک در قلمرو ملی امکان پذیر نیست و آنچه هست، ناشی از تحمیل است و زور صرف.
آنهایی از انحصار ماجرا به همین دو روایت سود میبرند که خواهان گشوده شدن شکافهای خونین و مسدود شدن امکانهای آشتی و همزیستی در فضای کشورند. کسانی در کمین نشستهاند تا در پرتو تفوق منطق خشونت، بذرهای خطرناک خود را بکارند.
هر کس که نمیخواهد ماجرا تنها در نمایشهای کینه ورزانه و انتقامجویانه خلاصه شود، هر کس که باور دارد انحصار ماجرا به همین دو سنخ نمایش، جز انبار خطرناک کینه و بغض چیزی نیست، وظیفه دارد همه چیز را از صرف الگوهای نمایشی بیرون بیاورد، عرصهای بگشاید که نه تصویر، بلکه زبان و تفاهم دائر مدار آن باشند.
نباید پروژه اصلاحات صرفاً به ماجرای انتخابات و شورای نگهبان و نظارت استصوابی خلاصه شود. روشنفکران باید در هر شکاف خطرخیز کشور حاضر باشند. میدانی از گفتگو بگشایند و به این ترتیب، از نزدیک شدن عرصههای تنازع به خون و خشونت ممانعت کنند.
همه ما از معجزه زبان غفلت کردهایم. زبان در هنگام گفتگو، میزاید، خلق میکند و فضای مشترک تولید میکند. آشتی ملی پروژهای است که قبل از هر چیز باید در این پایین جستجو کنیم. باید دست کم در قلمرو روشنفکری، میدانی از به رسمیت شناسی دیگری را در دستور کار قرار دهیم.
اجازه ندهیم همه چیز به خط و نشان کشیدنهای طرفین منازعه خونین منحصر شود.
@sedayeslahat
«توسعه دانشگاههای تکجنسیتی مورد تایید وزارت علوم است»
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم: ایجاد و توسعه دانشگاههای تکجنسیتی در راستای حق انتخاب دانشجویان به خصوص بانوان و مورد تایید این وزارتخانه است.
bit.ly/2Ne6WLu
irna: t.co/jMG42owCoU
حسن روحانی، خرداد ۹۲ : «در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی در دانشگاهها صادر شده و از آن سخنی به میان آمده، طرح تفکیک جنسیتی نه دارای کار کارشناسی است و نه با خواست جامعه انطباق دارد»
#دولت_حرف
@sedayeslahat
معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم: ایجاد و توسعه دانشگاههای تکجنسیتی در راستای حق انتخاب دانشجویان به خصوص بانوان و مورد تایید این وزارتخانه است.
bit.ly/2Ne6WLu
irna: t.co/jMG42owCoU
حسن روحانی، خرداد ۹۲ : «در کجای قانون اساسی مجوز تفکیک جنسیتی در دانشگاهها صادر شده و از آن سخنی به میان آمده، طرح تفکیک جنسیتی نه دارای کار کارشناسی است و نه با خواست جامعه انطباق دارد»
#دولت_حرف
@sedayeslahat
دوچیز بیپایان هستند: اول «منظومه شمسی»، دوم «نادانی بشر» ، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم
@sedayeslahat
@sedayeslahat
🔴محاكمه در ده دقيقه! / روایت حمید هوشنگی از یک محکمه به جای دادگاه
🔸حمید هوشنگی روزنامه نگاری که سالها معاون خبر اولین خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بود در صفحه فیس بوک خودش روایت دادگاه و حکم زندانش را منتشر کرده است. حکمی که او را چهار سال به زور در بهشت نگهداشته است.
🔸يكشنبه يازدهم شهريور ماه ٩٧ - بيمارستان نيكان، تهران
تصورم از "دادگاه" واقعاً چيز ديگري بود. "محكمه" بود و نه دادگاه! ١١ مهر ماه ٩٥ در دادگاه انقلاب در تهران. "قاضي مقيسه" چنان با غرور بر مسند قضاوت نشسته بود كه تصوير يك دادگاه جدي را به ذهن متبادر مي كرد. متهم: حميد هوشنگي، فرزند محمود. يك پرونده حدوداً سيصد صفحه اي در جلوي قاضي محكمه بود كه گهگاه آنرا "تورق" مي كرد، پرونده اي حاوي نوشته هايم در فيسبوك و مطبوعات ايران. اما نگاه اصلي قاضي مقيسه به يادداشتي بود كه روي پرونده بود. پرونده اي كه "معاونت حقوقي سپاه" از چهار سال قبل برايم بريده و دوخته بود. در سالن ديگر ساختمان اولين جلسه محاكمه بابك زنجاني "بسيجي اقتصادي" بر پا بود و ايشان با فر و شكوه، در راهرو قدم مي زد! و كمي آنورتر گروهي از متهمين پرونده هاي قاچاق موادمخدر، زنجير به پا نيز با وضع رقتانگيز منتظر ورود به سالنهاي محاكمه كف زمين نشسته بودند.
🔸دوازدهم شهريور ٩٣، چهارسال پيش، براي سفري سه چهار هفته اي از انگلستان كه محل زندگيم بود به تهران آمدم و به لطف "برادران" كه علاقمند بودند از من "نگهداري" كنند، پاگير وطن شدم. چهار سالست كه در بهشت زندانيم!
🔸قاضي مقيسه با عتاب خطاب به من مي گفت چرا نوشته اي مير حسين موسوي مثل دماوند پايدارست؟ ! موسوي راس هرم " فتنه " است! چرا در حمايت از يك نامه دسته جمعي تهيه شده بوسيله باصطلاح زندانيان سياسي به اوباما را امضاء كرده اي؟ ! اصلاً تو چكاره اي كه به دبيركل سازمان ملل نامه مي نويسي؟ هاج و واج مانده بودم كه چه جوابي به ايشان بدهم كه احياناً تصميمي كه از قبل برايم گرفته بودند را تعديل كنم. به " قاضي مقيسه" گفتم من يك روزنامه نگار با سابقه ام و هيچكدام از فعاليت هايم خلاف قانون نبوده و نيست. وقتي دوباره ايشان با تمسخر از سابقه روزنامه نگاريم پرسيد به ايشان گفتم به محوطه زندان قصر در پشت سرشان نگاه كنند. چهارديواري مدرسه زندان هنوز باقي است. گفتم من از آن مدرسه، دادگاه هويدا را در اسفند ٥٧ و فروردين ٥٨ براي راديو و تلويزيون گزارش مي كردم! قاضي مقيسه ختم جلسه را اعلام كرد! كل محاكمه فقط ده دقيقه طول كشيد!
🔸چند ماه بعد، حكم قاضي مقيسه داير بر " تبليغ عليه نظام " و " اجتماع و تباني عليه امنيت ملي" صادر شد، به دو سال زندان محكوم شده بودم! به حكم صادره اعتراض كردم اما در دادگاه ٣٦ تجديد نظر به رياست دكتر زرگر حكم تائيد و قطعي شد!
🔸حكم قطعي شده محكمه را رسانه اي نكردم، هنوز هم بر اين باورم كه مجامع باصطلاح حقوق بشري اكثراً سياست بازند و آماده غوغاسالاري. هرگز نمي خواستم داستان محاكمه من، قطعه هيزمي شود كه بيشتر اين مجامع مايلند براي ويراني ايران از آن استفاده كنند.
****
🔸از روز جمعه در بيمارستان نيكان بستري شده ام و احتمالاً امروز يكشنبه براي چهارمين بار در يكسال گذشته مورد عمل جراحي قرار مي گيرم، اميدوارم تا آخر هفته اين مشكل را از سر راه بردارم و بتوانم خود را به زندان اوين معرفي كنم تا بدهي خود را به نظام ادا كنم. تصورم اين است كه با توجه به شيمي درماني و نياز به مراقبت دائمي پزشكي، برادران موقتاً از ميزباني طفره روند و اگر هم شانس ياري كرد و پذيرفته شدم فرصتي خواهد بود كه از ايام محبس و هم نشيني با كساني برايتان بنويسم كه قطعاً براي خود من تجربه اي تازه است.
✅پنجشنبه ١٥ شهريور ٩٧ - تهران
🔸ديروز چهارشنبه ١٤ شهريور ساك به دست و آماده خودم رو به اجراي احكام اوين معرفي كردم تا حكم صادره دو سال زندان را در مورد من به اجرا گذارند. به شدت بي حال و كم توان بودم، از خودم بدم مي آمد كه حركات كندم، تمارض تلقي نشود.
🔸به دليل شدت بيماري سرطانم و لزوم ادامه شيمي درماني، فعلاً زندانيم نكردند و به پزشك قانوني تهران معرفي شدم تا شوراي پزشكي پزشك قانوني ياد شده شدت بيماري ام را تشخيص دهد و بر اساس تشخيص راي اين شورا، دادگاه تجديد نظر دادگاه انقلاب مجدداً در مورد پرونده محكوميتم راي صادر كند.
🔸قطعاً قدمي به جلو بايد تلقي شود و احتمالاً خروج از يك بلاتكليفي چهار ساله. راستي به كجا رسيده ايم كه من از روند رسيدگي به پرونده ام پس از چهار سال بلاتكليفي مطلق راضيم!
پ. ن. : شرمم از خرقه آلوده خود مي آيد/ كه بر او وصله به صد شعبده پيراسته ام.
" حضرت حافظ"
@sedayeslahat
🔸حمید هوشنگی روزنامه نگاری که سالها معاون خبر اولین خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) بود در صفحه فیس بوک خودش روایت دادگاه و حکم زندانش را منتشر کرده است. حکمی که او را چهار سال به زور در بهشت نگهداشته است.
🔸يكشنبه يازدهم شهريور ماه ٩٧ - بيمارستان نيكان، تهران
تصورم از "دادگاه" واقعاً چيز ديگري بود. "محكمه" بود و نه دادگاه! ١١ مهر ماه ٩٥ در دادگاه انقلاب در تهران. "قاضي مقيسه" چنان با غرور بر مسند قضاوت نشسته بود كه تصوير يك دادگاه جدي را به ذهن متبادر مي كرد. متهم: حميد هوشنگي، فرزند محمود. يك پرونده حدوداً سيصد صفحه اي در جلوي قاضي محكمه بود كه گهگاه آنرا "تورق" مي كرد، پرونده اي حاوي نوشته هايم در فيسبوك و مطبوعات ايران. اما نگاه اصلي قاضي مقيسه به يادداشتي بود كه روي پرونده بود. پرونده اي كه "معاونت حقوقي سپاه" از چهار سال قبل برايم بريده و دوخته بود. در سالن ديگر ساختمان اولين جلسه محاكمه بابك زنجاني "بسيجي اقتصادي" بر پا بود و ايشان با فر و شكوه، در راهرو قدم مي زد! و كمي آنورتر گروهي از متهمين پرونده هاي قاچاق موادمخدر، زنجير به پا نيز با وضع رقتانگيز منتظر ورود به سالنهاي محاكمه كف زمين نشسته بودند.
🔸دوازدهم شهريور ٩٣، چهارسال پيش، براي سفري سه چهار هفته اي از انگلستان كه محل زندگيم بود به تهران آمدم و به لطف "برادران" كه علاقمند بودند از من "نگهداري" كنند، پاگير وطن شدم. چهار سالست كه در بهشت زندانيم!
🔸قاضي مقيسه با عتاب خطاب به من مي گفت چرا نوشته اي مير حسين موسوي مثل دماوند پايدارست؟ ! موسوي راس هرم " فتنه " است! چرا در حمايت از يك نامه دسته جمعي تهيه شده بوسيله باصطلاح زندانيان سياسي به اوباما را امضاء كرده اي؟ ! اصلاً تو چكاره اي كه به دبيركل سازمان ملل نامه مي نويسي؟ هاج و واج مانده بودم كه چه جوابي به ايشان بدهم كه احياناً تصميمي كه از قبل برايم گرفته بودند را تعديل كنم. به " قاضي مقيسه" گفتم من يك روزنامه نگار با سابقه ام و هيچكدام از فعاليت هايم خلاف قانون نبوده و نيست. وقتي دوباره ايشان با تمسخر از سابقه روزنامه نگاريم پرسيد به ايشان گفتم به محوطه زندان قصر در پشت سرشان نگاه كنند. چهارديواري مدرسه زندان هنوز باقي است. گفتم من از آن مدرسه، دادگاه هويدا را در اسفند ٥٧ و فروردين ٥٨ براي راديو و تلويزيون گزارش مي كردم! قاضي مقيسه ختم جلسه را اعلام كرد! كل محاكمه فقط ده دقيقه طول كشيد!
🔸چند ماه بعد، حكم قاضي مقيسه داير بر " تبليغ عليه نظام " و " اجتماع و تباني عليه امنيت ملي" صادر شد، به دو سال زندان محكوم شده بودم! به حكم صادره اعتراض كردم اما در دادگاه ٣٦ تجديد نظر به رياست دكتر زرگر حكم تائيد و قطعي شد!
🔸حكم قطعي شده محكمه را رسانه اي نكردم، هنوز هم بر اين باورم كه مجامع باصطلاح حقوق بشري اكثراً سياست بازند و آماده غوغاسالاري. هرگز نمي خواستم داستان محاكمه من، قطعه هيزمي شود كه بيشتر اين مجامع مايلند براي ويراني ايران از آن استفاده كنند.
****
🔸از روز جمعه در بيمارستان نيكان بستري شده ام و احتمالاً امروز يكشنبه براي چهارمين بار در يكسال گذشته مورد عمل جراحي قرار مي گيرم، اميدوارم تا آخر هفته اين مشكل را از سر راه بردارم و بتوانم خود را به زندان اوين معرفي كنم تا بدهي خود را به نظام ادا كنم. تصورم اين است كه با توجه به شيمي درماني و نياز به مراقبت دائمي پزشكي، برادران موقتاً از ميزباني طفره روند و اگر هم شانس ياري كرد و پذيرفته شدم فرصتي خواهد بود كه از ايام محبس و هم نشيني با كساني برايتان بنويسم كه قطعاً براي خود من تجربه اي تازه است.
✅پنجشنبه ١٥ شهريور ٩٧ - تهران
🔸ديروز چهارشنبه ١٤ شهريور ساك به دست و آماده خودم رو به اجراي احكام اوين معرفي كردم تا حكم صادره دو سال زندان را در مورد من به اجرا گذارند. به شدت بي حال و كم توان بودم، از خودم بدم مي آمد كه حركات كندم، تمارض تلقي نشود.
🔸به دليل شدت بيماري سرطانم و لزوم ادامه شيمي درماني، فعلاً زندانيم نكردند و به پزشك قانوني تهران معرفي شدم تا شوراي پزشكي پزشك قانوني ياد شده شدت بيماري ام را تشخيص دهد و بر اساس تشخيص راي اين شورا، دادگاه تجديد نظر دادگاه انقلاب مجدداً در مورد پرونده محكوميتم راي صادر كند.
🔸قطعاً قدمي به جلو بايد تلقي شود و احتمالاً خروج از يك بلاتكليفي چهار ساله. راستي به كجا رسيده ايم كه من از روند رسيدگي به پرونده ام پس از چهار سال بلاتكليفي مطلق راضيم!
پ. ن. : شرمم از خرقه آلوده خود مي آيد/ كه بر او وصله به صد شعبده پيراسته ام.
" حضرت حافظ"
@sedayeslahat
🔵اوضاع واقعاً خطیر است: چه باید کرد؟
✍🏻 #یوسف_رحمانی
در کمتر از یکسال، پول ملی ایران بیشتر از دوسوم ارزش خود را از دست دادهاست، و مصادیق این فاجعهی واقعی، هر روز بیشتر عیان میشود؛ آخرین مورد: قیمت پراید به ۴۰میلیون تومان رسیدهاست. برخلاف باوری که نقش عوامل خارجی را در این سقوط آزاد اقتصادی مؤثر میداند، این بیاعتمادی عمومی بهساختار مسلط حاکم است که این وضعیت اسفبار را رقم زدهاست؛ ساختاری که فساد آن را از درون خشکاندهاست.
🔻بهسادهترین بیان، در صورتی که ملت بهحکومت امروز ایران اعتماد میداشت، ابزار مبادلهای را که تنها ضامن اعتبارش حکومت است ـــ پول ملی ـــ جهت حفظ ارزش نگاه میداشت، و مکرر نمیکوشید این ابزار مبادله را بههر چیز دیگری، از سکه و دلار، تا خودرو و ملک، تبدیل کند که ارزش داراییاش را حفظ کند؛ فرآیندی که در اثر بیاعتمادی بهضمانتِ پشت پول ملی ـــ حکومت ـــ ارزش این پول را بهصورت لحظهای تنزل میدهد.
🔻واقعیت این است که اعتماد مردم بهحکومت هر روز بیشتر تضعیف میشود؛ با اخبار مداومی که از فسادهای عظیم، رانتهای بیپایان، جیبهای پرناشدنی مُفتخورها، و حکام ناپاسخگویی که واقعیت عینی وجود فساد سازمانیافته را انکار میکنند، هر روز منتشر میشود، میتوان گفت کمترین اعتمادی بهاقتدار ملیای که حکومت باید تجلی آن باشد وجود ندارد؛ همین هم هست که یکلُمپَن میتواند بهواسطهی اعتمادی که عموماً بهاقتدار دولتش وجود دارد، از آنسوی اقیانوس اطلس، تنها با روشنکردن Caps Lock رایانه یا تلفن همراهش، مناسبات داخلی کشور بیپناه ما را تعیین کند.
🔻رویکرد دولت قبلی ایالاتمتحد در برخورد تحریمی با ایران، که سرنخهای راهبردیاش را در کتاب «هنر تحریمها: نگاه از درون میدان»، نوشتهی ریچارد نِفیو ـــ طراح و همآهنگکنندهی تحریمهای دولت اوباما علیه ایران ـــ میتوان دنبال کرد، بر این مبنا تنظیم شدهبود که با فشار بر نقاط آسیبپذیر حکومت ایران، راه باریکی را برای تنفس و خروج از بحران برای نیل بهتوافقی پیشبینی کند که رفتار حکومت ایران را بهالگوی مورد پذیرش جهانی نزدیک میکند؛ با این حال، عملکرد حکومت ایران پس از برجام، بهآمریکا نشان داد که «تغییر رفتار» جمهوریاسلامی ـــ استراتژی پذیرفتهشدهی آمریکا در مقابله با ایران، بهجای استراتژی قبلی «تغییر حکومت» ـــ از نظر آنان هنوز نیازمند ایراد فشار است.
🔻در نتیجه، شاید هر رییسجمهور دیگری هم بهجای ترامپ روی کار میآمد، با توجه بهعملکرد جمهوریاسلامی و نظر بهاستراتژی عمدهی ایالاتمتحد، آن را پاره میکرد، تا فشار برای تغییر هرچه بیشتر رفتار نظام آغاز شود؛ با این استدلال که برداشتن بخشی از بندها از دستوپای ایران، باعث شدهاست «ماجراجویی»های ایران، خصوصاً در منطقه، و با موشکپرانیهایی که جنجالهایش را بهخاطر داریم، تشدید شود؛ بنابراین بهتر است فشار تحریمها تا بِدانجایی ادامه یابد که ایران بهکلی تسلیم شود.
🔻نتیجه این میشود که اگرچه در زمان اوباما میتوانستیم دستکم ۸۰۰هزار بشکه نفت بفروشیم، و تازه پیش از آن با درآمدهای خیرهکنندهی فروش نفت ۱۲۰ دلاری و بیشتر، کمربند حفاظتی نصفهونیمهای برای اقتصاد ملی دستوپا کردهبودیم، اکنون تازه از فشار تحریمهای فلجکننده رها شدهایم، و بر اثر رفتارهای نظام، کار بهجایی رسیدهاست که تصمیم دولتمردان آمریکا بر آن است که همان ۸۰۰هزار بشکه را هم نفروشیم: وضعیتمان شبیه بیماریست که از شر یکبیماری صعبالعلاج رها شده، و با اندکفاصلهای، بیآنکه وضعیت سلامتیاش کاملاً بازیابی شود، بهبیماری صعبالعلاجتری دچار میشود.
🔻در چنین شرایطی، ترکیب تحریمهای سهمگین آتی و بیاعتمادی فزاینده بهساختار حاکم، میتواند کاری کند اقتصاد ایران بهکلی فروبپاشد، و یا اینکه ظرف مدت کوتاهی با شیب بسیار تُندی چنان متزلزل شود که تفاوت چندانی با فروپاشی نداشتهباشد: نظیرهمان وضعیتی که امروز در ونزوئلا شاهدش هستیم، و ظرف ماههای آینده تورم یکمیلیون درصدی را تجربه خواهدکرد، و اسکناس پنجمیلیارد بولیوار هم دردی را از کشوری که بیشترین میزان ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد، درمان نخواهدکرد.
متن کامل:
https://goo.gl/8ag3Bu
@sedayeslahat
✍🏻 #یوسف_رحمانی
در کمتر از یکسال، پول ملی ایران بیشتر از دوسوم ارزش خود را از دست دادهاست، و مصادیق این فاجعهی واقعی، هر روز بیشتر عیان میشود؛ آخرین مورد: قیمت پراید به ۴۰میلیون تومان رسیدهاست. برخلاف باوری که نقش عوامل خارجی را در این سقوط آزاد اقتصادی مؤثر میداند، این بیاعتمادی عمومی بهساختار مسلط حاکم است که این وضعیت اسفبار را رقم زدهاست؛ ساختاری که فساد آن را از درون خشکاندهاست.
🔻بهسادهترین بیان، در صورتی که ملت بهحکومت امروز ایران اعتماد میداشت، ابزار مبادلهای را که تنها ضامن اعتبارش حکومت است ـــ پول ملی ـــ جهت حفظ ارزش نگاه میداشت، و مکرر نمیکوشید این ابزار مبادله را بههر چیز دیگری، از سکه و دلار، تا خودرو و ملک، تبدیل کند که ارزش داراییاش را حفظ کند؛ فرآیندی که در اثر بیاعتمادی بهضمانتِ پشت پول ملی ـــ حکومت ـــ ارزش این پول را بهصورت لحظهای تنزل میدهد.
🔻واقعیت این است که اعتماد مردم بهحکومت هر روز بیشتر تضعیف میشود؛ با اخبار مداومی که از فسادهای عظیم، رانتهای بیپایان، جیبهای پرناشدنی مُفتخورها، و حکام ناپاسخگویی که واقعیت عینی وجود فساد سازمانیافته را انکار میکنند، هر روز منتشر میشود، میتوان گفت کمترین اعتمادی بهاقتدار ملیای که حکومت باید تجلی آن باشد وجود ندارد؛ همین هم هست که یکلُمپَن میتواند بهواسطهی اعتمادی که عموماً بهاقتدار دولتش وجود دارد، از آنسوی اقیانوس اطلس، تنها با روشنکردن Caps Lock رایانه یا تلفن همراهش، مناسبات داخلی کشور بیپناه ما را تعیین کند.
🔻رویکرد دولت قبلی ایالاتمتحد در برخورد تحریمی با ایران، که سرنخهای راهبردیاش را در کتاب «هنر تحریمها: نگاه از درون میدان»، نوشتهی ریچارد نِفیو ـــ طراح و همآهنگکنندهی تحریمهای دولت اوباما علیه ایران ـــ میتوان دنبال کرد، بر این مبنا تنظیم شدهبود که با فشار بر نقاط آسیبپذیر حکومت ایران، راه باریکی را برای تنفس و خروج از بحران برای نیل بهتوافقی پیشبینی کند که رفتار حکومت ایران را بهالگوی مورد پذیرش جهانی نزدیک میکند؛ با این حال، عملکرد حکومت ایران پس از برجام، بهآمریکا نشان داد که «تغییر رفتار» جمهوریاسلامی ـــ استراتژی پذیرفتهشدهی آمریکا در مقابله با ایران، بهجای استراتژی قبلی «تغییر حکومت» ـــ از نظر آنان هنوز نیازمند ایراد فشار است.
🔻در نتیجه، شاید هر رییسجمهور دیگری هم بهجای ترامپ روی کار میآمد، با توجه بهعملکرد جمهوریاسلامی و نظر بهاستراتژی عمدهی ایالاتمتحد، آن را پاره میکرد، تا فشار برای تغییر هرچه بیشتر رفتار نظام آغاز شود؛ با این استدلال که برداشتن بخشی از بندها از دستوپای ایران، باعث شدهاست «ماجراجویی»های ایران، خصوصاً در منطقه، و با موشکپرانیهایی که جنجالهایش را بهخاطر داریم، تشدید شود؛ بنابراین بهتر است فشار تحریمها تا بِدانجایی ادامه یابد که ایران بهکلی تسلیم شود.
🔻نتیجه این میشود که اگرچه در زمان اوباما میتوانستیم دستکم ۸۰۰هزار بشکه نفت بفروشیم، و تازه پیش از آن با درآمدهای خیرهکنندهی فروش نفت ۱۲۰ دلاری و بیشتر، کمربند حفاظتی نصفهونیمهای برای اقتصاد ملی دستوپا کردهبودیم، اکنون تازه از فشار تحریمهای فلجکننده رها شدهایم، و بر اثر رفتارهای نظام، کار بهجایی رسیدهاست که تصمیم دولتمردان آمریکا بر آن است که همان ۸۰۰هزار بشکه را هم نفروشیم: وضعیتمان شبیه بیماریست که از شر یکبیماری صعبالعلاج رها شده، و با اندکفاصلهای، بیآنکه وضعیت سلامتیاش کاملاً بازیابی شود، بهبیماری صعبالعلاجتری دچار میشود.
🔻در چنین شرایطی، ترکیب تحریمهای سهمگین آتی و بیاعتمادی فزاینده بهساختار حاکم، میتواند کاری کند اقتصاد ایران بهکلی فروبپاشد، و یا اینکه ظرف مدت کوتاهی با شیب بسیار تُندی چنان متزلزل شود که تفاوت چندانی با فروپاشی نداشتهباشد: نظیرهمان وضعیتی که امروز در ونزوئلا شاهدش هستیم، و ظرف ماههای آینده تورم یکمیلیون درصدی را تجربه خواهدکرد، و اسکناس پنجمیلیارد بولیوار هم دردی را از کشوری که بیشترین میزان ذخایر نفتی دنیا را در اختیار دارد، درمان نخواهدکرد.
متن کامل:
https://goo.gl/8ag3Bu
@sedayeslahat
Telegraph
اوضاع واقعاً خطیر است: چه باید کرد؟
کلمه-یوسف رحمانی در کمتر از یکسال، پول ملی ایران بیشتر از دوسوم ارزش خود را از دست دادهاست، و مصادیق این فاجعهی واقعی، هر روز بیشتر عیان میشود؛ آخرین مورد: قیمت پراید به ۴۰میلیون تومان رسیدهاست. برخلاف باوری که نقش عوامل خارجی را در این سقوط آزاد…
خواستیم... شد
خواستیم معنویتمان بهترشود
معنویتمان را نابود کردند
خواستیم حکومت انتخابی باشد
ولایت مطلقه مادام العمر شدهمه
انتصابی شدند
خواستیم اقتصادمان رونق بگیرد
ویران شد
خواستیم پیشرفت کنیم
پس رفتیم
خوستیم آزادی داشته باشیم
زندانیانمان چندین برابر شد
خواستیم سخنمان شنیده شود
نفسمان رابریدند
خواستیم استقلال داشته باشیم
غلام حلقه به گوش چین وروسیه شدیم
خواستیم مستقل باشیم
خزر وخلیج فارس راواگذار کردیم
خواستیم به کشوری نفت ارزانتر نفروشیم
به صد کشور باج میدهیم تا نفت ارزان بفروشیم
خواستیم کشاورزیمان را آباد کنیم
گورستانهایمان را اباد کردند
خواستیم شاعران ونویسندگانمان راقدر بدانیم
چاپلوسان وکاسه لیسان نورچشمی شدند
خواستیم نخبه گان در راس امورباشند
پخمگان همه کاره شدند
خواستیم دین ودنیایمان آبادتر شود
هر دو ویرانه تر شد
خواستیم درجهان سر بلندترباشیم
از خوارترین هاشدیم
خواستیم نمایندگانی شایسته داشته باشیم
نظارت استصوابی شد، شایستگان ردصلاحیت شدند
خواستیم انسان باشیم
دیوسیرتی رارواج دادند
خواستیم مهربانتر باشیم
تخم کینه وخشونت پراکندند
خواستیم باظلم وفساد مبارزه کنیم
فساد سیستماتیک شدظلم نهادینه شد
خواستیم کشورمان آبادترشود
جنگلهایمان تخریب،یا سوزانده شد رودها ودریاچه هامان خشکید
خواستیم خوبان ودلسوزان وطن
تصمیم گیر باشند
زندانی، اعدام،ممنوع السخن، ممنوع
الکار، ممنوع التصویروفراری شدند
خواستیم....
....شد
چه هامی خواستیم
چه هاشد!!
یوسف مصلح
@sedayeslahat
خواستیم معنویتمان بهترشود
معنویتمان را نابود کردند
خواستیم حکومت انتخابی باشد
ولایت مطلقه مادام العمر شدهمه
انتصابی شدند
خواستیم اقتصادمان رونق بگیرد
ویران شد
خواستیم پیشرفت کنیم
پس رفتیم
خوستیم آزادی داشته باشیم
زندانیانمان چندین برابر شد
خواستیم سخنمان شنیده شود
نفسمان رابریدند
خواستیم استقلال داشته باشیم
غلام حلقه به گوش چین وروسیه شدیم
خواستیم مستقل باشیم
خزر وخلیج فارس راواگذار کردیم
خواستیم به کشوری نفت ارزانتر نفروشیم
به صد کشور باج میدهیم تا نفت ارزان بفروشیم
خواستیم کشاورزیمان را آباد کنیم
گورستانهایمان را اباد کردند
خواستیم شاعران ونویسندگانمان راقدر بدانیم
چاپلوسان وکاسه لیسان نورچشمی شدند
خواستیم نخبه گان در راس امورباشند
پخمگان همه کاره شدند
خواستیم دین ودنیایمان آبادتر شود
هر دو ویرانه تر شد
خواستیم درجهان سر بلندترباشیم
از خوارترین هاشدیم
خواستیم نمایندگانی شایسته داشته باشیم
نظارت استصوابی شد، شایستگان ردصلاحیت شدند
خواستیم انسان باشیم
دیوسیرتی رارواج دادند
خواستیم مهربانتر باشیم
تخم کینه وخشونت پراکندند
خواستیم باظلم وفساد مبارزه کنیم
فساد سیستماتیک شدظلم نهادینه شد
خواستیم کشورمان آبادترشود
جنگلهایمان تخریب،یا سوزانده شد رودها ودریاچه هامان خشکید
خواستیم خوبان ودلسوزان وطن
تصمیم گیر باشند
زندانی، اعدام،ممنوع السخن، ممنوع
الکار، ممنوع التصویروفراری شدند
خواستیم....
....شد
چه هامی خواستیم
چه هاشد!!
یوسف مصلح
@sedayeslahat