سایهی حصر
خبر جدیدی نیست،
#میرحسین_موسوی بعداز نه سال به خانهی برادرش رفته تا دیدارها تازه شود.
اما اصل خبر بعداز آن است که میرمحمود
(شاید اززبان میرحسین) گفته خودروی #اصلاحات دیگر قابلیت سوار شدن ندارد.
ماجراهای #تقلب_هشتادوهشت و #حصر جراحت ناسوری شده بر تن نظام
که همچنان التیام پیدا نکرده.
برای بسیاری البته بهتر است همینگونه بماند!
چراکه دورهای #کاسبان_فتنه را روی کار آورد و دورهای #کاسبان_حصر را !
تکرار لفظ حصر شاید برای ما آسان باشد اما حصری که تا دویست روز اول
حتی فرزندان هم در بیخبری کامل از آن بسر میبردند
و در اولین ملاقات حضوری پس از هفت ماه،
میرحسین به آنها میگوید که اگر میخواهید از اوضاع ما باخبر شوید 👈گزارش یک آدم ربایی #مارکز را بخوانید
یعنی به وقوع پیوستن یک #فاجعه!
یعنی زندانبانان #خشن و #بی_ادب،
یعنی #اهانت و #شکنجه جسمی و روحی هر روزه،
یعنی جلسه های هر روزهی بازجویی و #شستشوی_مغزی و…
و تمام اینها که شنیدهایم و بسیاری که نشنیدهایم فقط برای این بوده که موسوی وادار به “ #توبه ” شود.
حکومت در تمام این نه سال برای توبه گرفتن از موسوی دست به هر کاری زد.
از اخراج فرزندان از محل کار تا نداشتن امنیت جانی در خیابان،
متلاشی شدن خانواده و بازداشتها و بازجوئیهای وقت و بی وقت
تا کار به جائی رسید که یکبار میرحسین در ملاقات با فرزندانش که به لباسشان
فرستنده وصل شده بوده،
خطاب به #شنودکنندگان بگوید:
به بزرگترتان بگویید حتی اگر سر فرزندانم را ببرند و برایم بیاورند از #حق مردم کوتاه نمی
آیم.
واقعیت تلخ اینجاست که ما نمیدانیم این پدر در واکنش به چه تهدید و رفتاری چنین حرف سنگینی را زده است!؟
اما میدانیم که راه آنقدر درست و بحق بوده که تا آخرش و در سختترین شرایط ایستاده.
برای همین تکرار لفظ حصر برایمان ساده است اما فکر کردن به آن اصلا ساده نیست.
در تمام این سالها گاهی #عرزشی و گاهی #لرزشی
هر چند وقت یکبار بخیهای از زخم حصر کشیدهاند و عفونتش را بیشتر کردهاند
اما هیچکس،
جرأتش را نکرده تا پانسمان را باز کند و جراحت را ببیند.
این وسط تنها #محصورین هستند که #درد میکشند و دم نمیزنند
در حالیکه #اصلاحات و اصلاح طلبان حکومتی و بدلی به برکت حجرهی دو نبش حصر
هر روز در مناسبات قدرت و ثروت بیشتر غرق میشوند
و زرق و برق حکومت و سفرهی پر برکت انقلاب برایشان آنقدر پررنگ است
که میدانند اگر
رفع حصر صورت بگیرد و محصورین بیرون بیایند
موقعیتی برای سواری و سواستفاده پیدا نمیکنند،
برای همین ماشین اصلاحات دیگر یک خودروی
مردمی نیست و شعارها و وعدههایش پوچ و توخالی!
@sedayeslahat
خبر جدیدی نیست،
#میرحسین_موسوی بعداز نه سال به خانهی برادرش رفته تا دیدارها تازه شود.
اما اصل خبر بعداز آن است که میرمحمود
(شاید اززبان میرحسین) گفته خودروی #اصلاحات دیگر قابلیت سوار شدن ندارد.
ماجراهای #تقلب_هشتادوهشت و #حصر جراحت ناسوری شده بر تن نظام
که همچنان التیام پیدا نکرده.
برای بسیاری البته بهتر است همینگونه بماند!
چراکه دورهای #کاسبان_فتنه را روی کار آورد و دورهای #کاسبان_حصر را !
تکرار لفظ حصر شاید برای ما آسان باشد اما حصری که تا دویست روز اول
حتی فرزندان هم در بیخبری کامل از آن بسر میبردند
و در اولین ملاقات حضوری پس از هفت ماه،
میرحسین به آنها میگوید که اگر میخواهید از اوضاع ما باخبر شوید 👈گزارش یک آدم ربایی #مارکز را بخوانید
یعنی به وقوع پیوستن یک #فاجعه!
یعنی زندانبانان #خشن و #بی_ادب،
یعنی #اهانت و #شکنجه جسمی و روحی هر روزه،
یعنی جلسه های هر روزهی بازجویی و #شستشوی_مغزی و…
و تمام اینها که شنیدهایم و بسیاری که نشنیدهایم فقط برای این بوده که موسوی وادار به “ #توبه ” شود.
حکومت در تمام این نه سال برای توبه گرفتن از موسوی دست به هر کاری زد.
از اخراج فرزندان از محل کار تا نداشتن امنیت جانی در خیابان،
متلاشی شدن خانواده و بازداشتها و بازجوئیهای وقت و بی وقت
تا کار به جائی رسید که یکبار میرحسین در ملاقات با فرزندانش که به لباسشان
فرستنده وصل شده بوده،
خطاب به #شنودکنندگان بگوید:
به بزرگترتان بگویید حتی اگر سر فرزندانم را ببرند و برایم بیاورند از #حق مردم کوتاه نمی
آیم.
واقعیت تلخ اینجاست که ما نمیدانیم این پدر در واکنش به چه تهدید و رفتاری چنین حرف سنگینی را زده است!؟
اما میدانیم که راه آنقدر درست و بحق بوده که تا آخرش و در سختترین شرایط ایستاده.
برای همین تکرار لفظ حصر برایمان ساده است اما فکر کردن به آن اصلا ساده نیست.
در تمام این سالها گاهی #عرزشی و گاهی #لرزشی
هر چند وقت یکبار بخیهای از زخم حصر کشیدهاند و عفونتش را بیشتر کردهاند
اما هیچکس،
جرأتش را نکرده تا پانسمان را باز کند و جراحت را ببیند.
این وسط تنها #محصورین هستند که #درد میکشند و دم نمیزنند
در حالیکه #اصلاحات و اصلاح طلبان حکومتی و بدلی به برکت حجرهی دو نبش حصر
هر روز در مناسبات قدرت و ثروت بیشتر غرق میشوند
و زرق و برق حکومت و سفرهی پر برکت انقلاب برایشان آنقدر پررنگ است
که میدانند اگر
رفع حصر صورت بگیرد و محصورین بیرون بیایند
موقعیتی برای سواری و سواستفاده پیدا نمیکنند،
برای همین ماشین اصلاحات دیگر یک خودروی
مردمی نیست و شعارها و وعدههایش پوچ و توخالی!
@sedayeslahat
🐔 رقص #قیمت مرغ در خیابان، حذف #قصه مرغ از کتاب!
✍️ احسان محمدی
⛔️ میدانم و حق دارید این ماجرا را باور نکنید، اما حقیقت دارد و خندهام هم بند نمیآید!
📘 کتابم #مارکز_در_تاکسی اصلاحیه مفصلی خورده. یکی از متنهایی که گفتهاند "تماماً حذف شود" این داستان است!
مرغ و موتور!
«مرد رفته بود پیش پلیس.
_ سرگروهبان! دستم به دامنت. بدبخت شدم. داشتم با موتور میآمدم، تو کوچه زدم مرغ همسایه رو کُشتم. این پیرزن صاحبش بدبختم میکنه. من و تو قوم و خویشیم، یه کاری برام بکن. یه جوری نجاتم بده.
سرگروهبان هم کاغذ برداشته بود: سرعت موتورسیکلت۲۰کیلومتر. سرعت مرغ۴۰کیلومتر. مقصر؛ مرغ! خلاص.
گاهی فکر میکنم همه آدمها در زندگیشان به یک سرگروهبان نیاز دارند که وقتی آدم گیر میافتد یک کاغذ بردارد همه چیز را بیندازد گردن مرغ و خلاص. بعد هم بزند زیر خنده و گره از دل آدم باز کند».
⛔️ همین! تماماً حذف شود؟ واقعاً چرا؟ اقدام علیه امنیت مرغ است؟ به غرور خروسها برخورده؟ سیاهنمایی دارد؟ زورتان به مهار #قیمت مرغ نمیرسد ولی به #قصه مرغ که میرسد؟
احتمالاً بزرگواری که دستور حذف داده با خودش گفته: بابا من دیگه کی هستم! جلوی یه کودتای خزنده رو گرفتم، فکر کردی از زیر دست من در میری مزدور!😂
📘 جایی نوشته بود اگر میخواهید چیزی را پنهان کنید آن را لای کتاب بگذارید. اینجا کسی کتاب نمیخواند!
حالا تیراژ کتاب توی این مملکت خیلی بالاست، شما هم مرغ ما رو تماماً حذف کن!
چه اراده عجیبی دارید برای ناامید کردن و ایجاد دلسردی!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ احسان محمدی
⛔️ میدانم و حق دارید این ماجرا را باور نکنید، اما حقیقت دارد و خندهام هم بند نمیآید!
📘 کتابم #مارکز_در_تاکسی اصلاحیه مفصلی خورده. یکی از متنهایی که گفتهاند "تماماً حذف شود" این داستان است!
مرغ و موتور!
«مرد رفته بود پیش پلیس.
_ سرگروهبان! دستم به دامنت. بدبخت شدم. داشتم با موتور میآمدم، تو کوچه زدم مرغ همسایه رو کُشتم. این پیرزن صاحبش بدبختم میکنه. من و تو قوم و خویشیم، یه کاری برام بکن. یه جوری نجاتم بده.
سرگروهبان هم کاغذ برداشته بود: سرعت موتورسیکلت۲۰کیلومتر. سرعت مرغ۴۰کیلومتر. مقصر؛ مرغ! خلاص.
گاهی فکر میکنم همه آدمها در زندگیشان به یک سرگروهبان نیاز دارند که وقتی آدم گیر میافتد یک کاغذ بردارد همه چیز را بیندازد گردن مرغ و خلاص. بعد هم بزند زیر خنده و گره از دل آدم باز کند».
⛔️ همین! تماماً حذف شود؟ واقعاً چرا؟ اقدام علیه امنیت مرغ است؟ به غرور خروسها برخورده؟ سیاهنمایی دارد؟ زورتان به مهار #قیمت مرغ نمیرسد ولی به #قصه مرغ که میرسد؟
احتمالاً بزرگواری که دستور حذف داده با خودش گفته: بابا من دیگه کی هستم! جلوی یه کودتای خزنده رو گرفتم، فکر کردی از زیر دست من در میری مزدور!😂
📘 جایی نوشته بود اگر میخواهید چیزی را پنهان کنید آن را لای کتاب بگذارید. اینجا کسی کتاب نمیخواند!
حالا تیراژ کتاب توی این مملکت خیلی بالاست، شما هم مرغ ما رو تماماً حذف کن!
چه اراده عجیبی دارید برای ناامید کردن و ایجاد دلسردی!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat