📝آب در هاون حق مسکن کوبیدن!
✍🏼روزبه ناعمه
📄سرمقاله
🔹پس از مدتها انتظار و کش و قوس، افزایش ۲۰۰هزار تومانی کمک هزینه مسکن کارگران و افزایش ۵ درصدی حداقل دستمزد در جلسه اخیر شورای عالی کار، آن هم در حالی که پیش از این نمایندگان کارگری اعلام کرده بودند افزایش ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی حق مسکن دردی از هزینههای مسکن و اجاره بهای کارگران دوا نمیکند و به آن فکر هم نمیکنند؛ موجب شگفتی دوباره شنوندگان خبر از رادیو و بینندگان آن در رسانههای مکتوب شد! به ویژه که قیمت مسکن این روزها سر به فلک کشیده و تصویب این رقم به مانند یک شوخی میماند.
🔹با توجه به آنکه حق مسکن تنها آیتم بسته مزدی کارگران است که برای اجرا به تصویب هیئت وزیران نیاز دارد، چنانچه این مصوبه از تصویب هیئت وزیران بگذرد، حتی اگر طی چند ماه آینده در دستور کار قرار گیرد و مشمول مرور زمان شود، بازهم کارگران را از وضع موجود نخواهد رهانید. این در حالی است که پیش از این نمایندگان کارفرمایان در شورای عالی کار نیز نسبت به تشکیل جلسه شورای عالی کار واکنش نشان داده و هرگونه افزایش مجدد حقوق و دستمزد کارگران در شرایط حاضر اقتصاد را به صلاح ندانسته بودند. به اعتقاد آنها اگرچه افزایش حداقل دستمزد کارگران در سال جاری، ۲۱درصد تصویب شده، اما حداقل ۳۴درصد افزایش در حقوق و دستمزد کارگران صورت گرفته است پس نیازی به این مصوبه نیست.
🔹آنها با این اعتقاد که به دولت پیشنهاد کردهاند برای کارگران و قشرهای آسیبپذیر جامعه کمکهای نقدی
و غیر نقدی در نظر بگیرد تا هم فشار زندگی بر کارگران کمتر شود و هم بنگاهها و واحدهای کوچک و متوسط قادر به ادامه حیات و حفظ اشتغال موجود باشند به این موضوع اشاره نکردند که این مسئله چه دردی از معضل مسکن آنها حل خواهد نمود.
🔹البته که حداقل دستمزد سال گذشته کارگران یک میلیون و ۵۱۷ هزار تومان بود و با توجه به تغییر پایه حقوق کارگران در جلسه شورای عالی کار به یک میلیون و ۹۱۱ هزار تومان و با احتساب افزایش حداقل مزد در سال ۱۳۹۹، بن خواربار ۴۰۰ هزار تومانی، حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی (در صورت تصویب هیئت وزیران) و سایر مزایای جانبی مزد، مجموع حقوق و دریافتی یک کارگر مجرد بدون سابقه در سال جاری به بیش از 2 میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافته که این رقم در مقایسه با دستمزد سال گذشته رشد قابل توجه نشان میدهد؛ اما مستندات موجود در بازار مسکن، گویای عدم جوابگویی این کمک هزینه برای نجات و آرامش کارگران کشور از استیصال شدید تامین سرپناه برای خود و خانوادههای آنهاست.
#یادداشت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍🏼روزبه ناعمه
📄سرمقاله
🔹پس از مدتها انتظار و کش و قوس، افزایش ۲۰۰هزار تومانی کمک هزینه مسکن کارگران و افزایش ۵ درصدی حداقل دستمزد در جلسه اخیر شورای عالی کار، آن هم در حالی که پیش از این نمایندگان کارگری اعلام کرده بودند افزایش ۱۰۰ تا ۲۰۰ هزار تومانی حق مسکن دردی از هزینههای مسکن و اجاره بهای کارگران دوا نمیکند و به آن فکر هم نمیکنند؛ موجب شگفتی دوباره شنوندگان خبر از رادیو و بینندگان آن در رسانههای مکتوب شد! به ویژه که قیمت مسکن این روزها سر به فلک کشیده و تصویب این رقم به مانند یک شوخی میماند.
🔹با توجه به آنکه حق مسکن تنها آیتم بسته مزدی کارگران است که برای اجرا به تصویب هیئت وزیران نیاز دارد، چنانچه این مصوبه از تصویب هیئت وزیران بگذرد، حتی اگر طی چند ماه آینده در دستور کار قرار گیرد و مشمول مرور زمان شود، بازهم کارگران را از وضع موجود نخواهد رهانید. این در حالی است که پیش از این نمایندگان کارفرمایان در شورای عالی کار نیز نسبت به تشکیل جلسه شورای عالی کار واکنش نشان داده و هرگونه افزایش مجدد حقوق و دستمزد کارگران در شرایط حاضر اقتصاد را به صلاح ندانسته بودند. به اعتقاد آنها اگرچه افزایش حداقل دستمزد کارگران در سال جاری، ۲۱درصد تصویب شده، اما حداقل ۳۴درصد افزایش در حقوق و دستمزد کارگران صورت گرفته است پس نیازی به این مصوبه نیست.
🔹آنها با این اعتقاد که به دولت پیشنهاد کردهاند برای کارگران و قشرهای آسیبپذیر جامعه کمکهای نقدی
و غیر نقدی در نظر بگیرد تا هم فشار زندگی بر کارگران کمتر شود و هم بنگاهها و واحدهای کوچک و متوسط قادر به ادامه حیات و حفظ اشتغال موجود باشند به این موضوع اشاره نکردند که این مسئله چه دردی از معضل مسکن آنها حل خواهد نمود.
🔹البته که حداقل دستمزد سال گذشته کارگران یک میلیون و ۵۱۷ هزار تومان بود و با توجه به تغییر پایه حقوق کارگران در جلسه شورای عالی کار به یک میلیون و ۹۱۱ هزار تومان و با احتساب افزایش حداقل مزد در سال ۱۳۹۹، بن خواربار ۴۰۰ هزار تومانی، حق مسکن ۳۰۰ هزار تومانی (در صورت تصویب هیئت وزیران) و سایر مزایای جانبی مزد، مجموع حقوق و دریافتی یک کارگر مجرد بدون سابقه در سال جاری به بیش از 2 میلیون و ۶۰۰ هزار تومان افزایش یافته که این رقم در مقایسه با دستمزد سال گذشته رشد قابل توجه نشان میدهد؛ اما مستندات موجود در بازار مسکن، گویای عدم جوابگویی این کمک هزینه برای نجات و آرامش کارگران کشور از استیصال شدید تامین سرپناه برای خود و خانوادههای آنهاست.
#یادداشت
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♦️زادروز سعید نفیسی
🔹سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴ تهران ـ ۲۳ آبان ۱۳۴۵ تهران)، دانشپژوه،ادیب، تاریخنگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود. او جزو نسل اول استادهای دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران بود.
🔹نفیسی را معمار نثر جدید معاصر ایران نامیدهاند و این تبحر و چیرگی، ناشی از احاطه کامل وی به زبانهای یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو، عربی و فارسی میباشد. ترجمههای کمنظیر استاد از زبانهای بیگانه دارای معروفیت خاصی میباشد. بزرگترین خدمت استاد به زبان و ادب و فرهنگ فارسی، تصحیح و تنقیح متون قدیمی است که از گوشههای کتابخانههای جهان بیرون کشیده و روی آنها با جدیت تمام کار کرده و به صورت کتاب عرضه داشتهاست
🔹وی از بنیان گذاران مکتب نثر دانشگاهی است که از جمله ویژگی این نثر پیراستگی عبارات در لفظ و معنا بوده، بهطوریکه نویسنده میکوشید، اندیشه خود را چنان ساده بیان کند که عبارات او از هر گونه پیچیدگی دور بماند و به جای زیورهای بیهوده لفظی، از استحکام دستوری بهره بگیرد.
🔹از مهمترین ترجمه های ایشان میتوان به "ایلیاد" و "ادیسه" اثر هومر اشاره کرد
#تقویم_تاریخ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @seday
🔹سعید نفیسی (۱۸ خرداد ۱۲۷۴ تهران ـ ۲۳ آبان ۱۳۴۵ تهران)، دانشپژوه،ادیب، تاریخنگار، نویسنده، مترجم و شاعر ایرانی بود. او جزو نسل اول استادهای دانشکدهٔ تاریخ دانشگاه تهران بود.
🔹نفیسی را معمار نثر جدید معاصر ایران نامیدهاند و این تبحر و چیرگی، ناشی از احاطه کامل وی به زبانهای یونانی، لاتین، فرانسه، روسی، اردو، پشتو، عربی و فارسی میباشد. ترجمههای کمنظیر استاد از زبانهای بیگانه دارای معروفیت خاصی میباشد. بزرگترین خدمت استاد به زبان و ادب و فرهنگ فارسی، تصحیح و تنقیح متون قدیمی است که از گوشههای کتابخانههای جهان بیرون کشیده و روی آنها با جدیت تمام کار کرده و به صورت کتاب عرضه داشتهاست
🔹وی از بنیان گذاران مکتب نثر دانشگاهی است که از جمله ویژگی این نثر پیراستگی عبارات در لفظ و معنا بوده، بهطوریکه نویسنده میکوشید، اندیشه خود را چنان ساده بیان کند که عبارات او از هر گونه پیچیدگی دور بماند و به جای زیورهای بیهوده لفظی، از استحکام دستوری بهره بگیرد.
🔹از مهمترین ترجمه های ایشان میتوان به "ایلیاد" و "ادیسه" اثر هومر اشاره کرد
#تقویم_تاریخ
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @seday
📌انتقاد توییتری شهربانو امانی از سخنان رئیس جمهور درباره موج دوم کرونا
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴واقعبینی سیاسی
✍🏻سیدافضل موسوی
📌اصلاحطلبان در شرایطی به تماشای شروع به کار مجلس یازدهم با اکثریتی اصولگرا نشستند که شواهد نشان از این مسئله دارد که برای حضورِ جدی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هم دشواریهای زیادی پیش روی اصلاحطلبان وجود دارد.
📌بعد از برگزاری انتخابات البته بحثهای بازسازی جبهه اصلاحات و مواردی از این دست بسیار مطرح شد اما تصور من بر این است که واقعبینی بر هر گونه بازسازی در درون اصلاحات ارجح است. این اظهارت به این معنا نیست که منکر ضرورتهای بازسازی در جریان اصلاحات هستیم بلکه به نظر میرسد مقدمات آن لزوم واقعبینی طیفهای درونی جبهه اصلاحات است.
📌سلسله رفتارهای اشتباه از درون جریان اصلاحطلبی، اشتباههات برخی طیفها و مهمتر از آن برخی چهرهها که منتهی به شمایل کلی تحریم انتخابات اسفند 98 شد نهتنها هیچ دستاوردی برای اصلاحطلبان نداشت بلکه اصلاحطلبان را در شرایط سختی قرار داده است. بحث واقعبینی نیز از این منظر مطرح میشود چراکه آنها باید در نگاهِ خود به فضای سیاسی تجدیدنظر کنند. تجربه اسفند 98 باید همواره پیش چشم آنها باشد که شعار و ژست سیاسی سیاستورزی تلقی نمیشود و در شرایط سخت است که یک جریان سیاسی باید عیار خود را نشان دهد.
📌عدم شرکت در انتخابات، چندپارگی در تصمیمگیری در این شرایط و بیان این که پاسخ ردصلاحیت باید عدم مشارکت سیاسی در ارائه لیست و معرفی کاندیدا باشد رویکردی بود که به نام اصلاحطلبان در انتخابات 1400 ثبت شد، رویکردی که نهتنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه خروجی آن تقلیل جدی تعداد اصلاحطلبان در مجلس یازدهم شد. ترکیبی که بدون شک شرایط را برای اصلاحات و جامعه به وجود میآورد و تجربههایی را به اصلاحطلبان در 4 سال آتی تحمیل میکند که جبرانش به راحتی ممکن نیست.
📌هرگز هیچکس منکر شرایط سخت اصلاحطلبان برای عبور از فیلترهای شورای نگهبان نبوده و نیست اما قهر هم بدون شک راهکار مناسبی برای اتخاذ در این شرایط تلقی نمیشود و نخواهد شد.
📌آنچه اصلاحطلبان در اسفند 98 چندباره آزمودند، تجربهای بود که در بیش از یک دهه قبل نیز آن را طی کرده بودند و نتیجه قابل تعریف و اتکایی نیز از آن کسب نکرده بودند. اصرار برخی دوستان برای آزمودن آزموده آن هم در شرایطی که وضعیت داخلی و خارجی کشور به مراتب حساستر از قبل بوده، غیرقابل درک است. از این حیث به نظر میرسد برخی طیفها در جریان اصلاحات باید «واقعبینی سیاسی » را به عنوان یک اصل اساسی برای خود تعریف کند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍🏻سیدافضل موسوی
📌اصلاحطلبان در شرایطی به تماشای شروع به کار مجلس یازدهم با اکثریتی اصولگرا نشستند که شواهد نشان از این مسئله دارد که برای حضورِ جدی اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ هم دشواریهای زیادی پیش روی اصلاحطلبان وجود دارد.
📌بعد از برگزاری انتخابات البته بحثهای بازسازی جبهه اصلاحات و مواردی از این دست بسیار مطرح شد اما تصور من بر این است که واقعبینی بر هر گونه بازسازی در درون اصلاحات ارجح است. این اظهارت به این معنا نیست که منکر ضرورتهای بازسازی در جریان اصلاحات هستیم بلکه به نظر میرسد مقدمات آن لزوم واقعبینی طیفهای درونی جبهه اصلاحات است.
📌سلسله رفتارهای اشتباه از درون جریان اصلاحطلبی، اشتباههات برخی طیفها و مهمتر از آن برخی چهرهها که منتهی به شمایل کلی تحریم انتخابات اسفند 98 شد نهتنها هیچ دستاوردی برای اصلاحطلبان نداشت بلکه اصلاحطلبان را در شرایط سختی قرار داده است. بحث واقعبینی نیز از این منظر مطرح میشود چراکه آنها باید در نگاهِ خود به فضای سیاسی تجدیدنظر کنند. تجربه اسفند 98 باید همواره پیش چشم آنها باشد که شعار و ژست سیاسی سیاستورزی تلقی نمیشود و در شرایط سخت است که یک جریان سیاسی باید عیار خود را نشان دهد.
📌عدم شرکت در انتخابات، چندپارگی در تصمیمگیری در این شرایط و بیان این که پاسخ ردصلاحیت باید عدم مشارکت سیاسی در ارائه لیست و معرفی کاندیدا باشد رویکردی بود که به نام اصلاحطلبان در انتخابات 1400 ثبت شد، رویکردی که نهتنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه خروجی آن تقلیل جدی تعداد اصلاحطلبان در مجلس یازدهم شد. ترکیبی که بدون شک شرایط را برای اصلاحات و جامعه به وجود میآورد و تجربههایی را به اصلاحطلبان در 4 سال آتی تحمیل میکند که جبرانش به راحتی ممکن نیست.
📌هرگز هیچکس منکر شرایط سخت اصلاحطلبان برای عبور از فیلترهای شورای نگهبان نبوده و نیست اما قهر هم بدون شک راهکار مناسبی برای اتخاذ در این شرایط تلقی نمیشود و نخواهد شد.
📌آنچه اصلاحطلبان در اسفند 98 چندباره آزمودند، تجربهای بود که در بیش از یک دهه قبل نیز آن را طی کرده بودند و نتیجه قابل تعریف و اتکایی نیز از آن کسب نکرده بودند. اصرار برخی دوستان برای آزمودن آزموده آن هم در شرایطی که وضعیت داخلی و خارجی کشور به مراتب حساستر از قبل بوده، غیرقابل درک است. از این حیث به نظر میرسد برخی طیفها در جریان اصلاحات باید «واقعبینی سیاسی » را به عنوان یک اصل اساسی برای خود تعریف کند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Telegram
attach 📎
فحاشی زشت «بیژن قاسمزاده» به مادر «تتلو» و پرتاب شئ از سوی این «خواننده موسیقی» به بازپرس معزول؟/ قاسمزاده، معلول رفتار امروز تتلو است
بخوانید #بیژن_قاسمزاده چه بلایی بر سر #امیر_تتلو آورده.
بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی نوشته «وقتی مادر #امیر_تتلو وارد دادگاه شد و با صدای بلند خواستار آزادی پسرش شد،ایشان با لفظی باورنکردنی خواستار اخراج او از دادگاه شد تاامیر شیئی که روی میز بود سمتش پرت کندو از خود بی خود شود.»
پینوشت: رفتار امروز تتلو، معلول روانپریشی و امراض ناشناختهایست که این بازپرس کشتیگیر را، اسیر چنگال شیطان کرده است.
پشت این بازپرس «چه کسی» بوده که حریم قضاوت را اینچنین با تُشک کُشتی کَج اشتباه گرفته؟ چرا او پیدایش نیست؟
مصطفی فقیهی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
بخوانید #بیژن_قاسمزاده چه بلایی بر سر #امیر_تتلو آورده.
بهمن بابازاده خبرنگار موسیقی نوشته «وقتی مادر #امیر_تتلو وارد دادگاه شد و با صدای بلند خواستار آزادی پسرش شد،ایشان با لفظی باورنکردنی خواستار اخراج او از دادگاه شد تاامیر شیئی که روی میز بود سمتش پرت کندو از خود بی خود شود.»
پینوشت: رفتار امروز تتلو، معلول روانپریشی و امراض ناشناختهایست که این بازپرس کشتیگیر را، اسیر چنگال شیطان کرده است.
پشت این بازپرس «چه کسی» بوده که حریم قضاوت را اینچنین با تُشک کُشتی کَج اشتباه گرفته؟ چرا او پیدایش نیست؟
مصطفی فقیهی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
♦️ خاطراتی سیاه از «بیژن قاسمزاده»، همدست «اکبر طبری» و بازپرسِ فیلترکننده تلگرام/ از برخورد زننده ، بازداشت بیدلیل من و توقیف سه ماههی «انتخاب» تا فحاشی به مادر «امیر تتلو»، توهین رکیک به خبرنگار زن و...
🔹مصطفی فقیهی
🔹آی آقای قاسمزاده! روزگار نه چندان دوری که با تکبر و غروری مثالزدنی و زبانی تند و موهن و گزنده، با امثال من برخورد میکردی، را به یاد داری؟
🔹یادت هست وقتی شاکی سوپرمیلیاردر من، به اتاقت آمد، مرا از اتاق بیرون کردی و با خیالی آسوده، دستور تهیه چای و میوه دادی و پشتدرهای بسته به گفتگو نشستی؟
🔹به یاد داری که یکبار دستور جلبم را دادی و در همان روز، بازداشتم کردی؟! در دفتر نشسته بودم که دو نفر آمدند و مرا با دستبند، با خود بردند خدمت جناب #بیژن_قاسمزاده!
🔹وقتی مرا دید، با آرامش تمام [پس از دوسه ساعتی معطلی] پرونده را باز کرد اما از بدحادثه، فهمید اشتباه بدی مرتکب شده و دفاع آخر را از من گرفته و دلیلی برای «جلب» نداشته است!
🔹عذرخواهی که هیچ! بدون کوچکترین احساس شرمندگی و در کمال آرامش، رو کرد به من و گفت «شانس آوردی، برو!»
🔹یادت هست، شبانه دستور توقیف سایت «انتخاب» را صادر کردی و وقیحانه، مانع مطالعه پرونده و پیگیری رفع توقیف بودی و گفتی «انتخاب را تمام شده بدان؟!»
🔹یکماه قبل از عزلش از دادسرای فرهنگ و رسانه، #بیژن_قاسمزاده را در راهپله دادسرا دیدم و خطاب به او گفت «از تو نخواهم گذت و امیدوارم خدا نیز نگذرد»
🔹واکنشها را در شبکههای اجتماعی میدیدم که او با دیگران چه کرده! از بیادبی وقیحانه به مادر «امیر تتلو» و پرتاب یک شئ به سویش از سوی تتلو، تا دردنامهای از سوی یک خبرنگار خانم که جملات مهوع قاسمزاده خطاب به او، موی بر تنم راست کرد و قلبم را آزُرد. اینها را که دیدم، فهمیدم دردهای من از رفتار زشتش، در برابر ظلمهای او به دیگران، «تقریباً هیچ» است!
🔹خداوند از هر چه بگذرد از حقالناسی که به خاطر رفتار و جملات شنیع این بازپرس بر زبان ناپاکش رانده شده، نخواهد گذشت. رفتار امروز «تتلو» نیز، معلول روانپریشی و امراض ناشناختهایست که این بازپرس کشتیگیر را، اسیر چنگال شیطان کرده است. اما به واقع، پشت این بازپرس «چه کسی» بوده که حریم قضاوت را اینچنین با تُشک کُشتی کَج اشتباه گرفته بود؟
🔹گرچه خود به قاعده یک کتاب، از جنابش خاطره دارم، با این حال، اولاً دریافتم پشت آن «اعتماد به نفس سهمگین» چه قدرت متنفذی بود که بدون ارتباط با رییس دادسرا، مستقیماً با بالاسریها مرتبط بود و دستور می گرفت.
🔹 ثانیاً بیش از پیش، یقین کردم، دنیای ما به طرز عجیبی «گِرد» است. پناه میبرم بر خداوند عزوجل و خود و دیگران را توصیه به مطالعه و مشاهدهی عاقبت این «بازپرس معزول و مغضوب» میکنم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹مصطفی فقیهی
🔹آی آقای قاسمزاده! روزگار نه چندان دوری که با تکبر و غروری مثالزدنی و زبانی تند و موهن و گزنده، با امثال من برخورد میکردی، را به یاد داری؟
🔹یادت هست وقتی شاکی سوپرمیلیاردر من، به اتاقت آمد، مرا از اتاق بیرون کردی و با خیالی آسوده، دستور تهیه چای و میوه دادی و پشتدرهای بسته به گفتگو نشستی؟
🔹به یاد داری که یکبار دستور جلبم را دادی و در همان روز، بازداشتم کردی؟! در دفتر نشسته بودم که دو نفر آمدند و مرا با دستبند، با خود بردند خدمت جناب #بیژن_قاسمزاده!
🔹وقتی مرا دید، با آرامش تمام [پس از دوسه ساعتی معطلی] پرونده را باز کرد اما از بدحادثه، فهمید اشتباه بدی مرتکب شده و دفاع آخر را از من گرفته و دلیلی برای «جلب» نداشته است!
🔹عذرخواهی که هیچ! بدون کوچکترین احساس شرمندگی و در کمال آرامش، رو کرد به من و گفت «شانس آوردی، برو!»
🔹یادت هست، شبانه دستور توقیف سایت «انتخاب» را صادر کردی و وقیحانه، مانع مطالعه پرونده و پیگیری رفع توقیف بودی و گفتی «انتخاب را تمام شده بدان؟!»
🔹یکماه قبل از عزلش از دادسرای فرهنگ و رسانه، #بیژن_قاسمزاده را در راهپله دادسرا دیدم و خطاب به او گفت «از تو نخواهم گذت و امیدوارم خدا نیز نگذرد»
🔹واکنشها را در شبکههای اجتماعی میدیدم که او با دیگران چه کرده! از بیادبی وقیحانه به مادر «امیر تتلو» و پرتاب یک شئ به سویش از سوی تتلو، تا دردنامهای از سوی یک خبرنگار خانم که جملات مهوع قاسمزاده خطاب به او، موی بر تنم راست کرد و قلبم را آزُرد. اینها را که دیدم، فهمیدم دردهای من از رفتار زشتش، در برابر ظلمهای او به دیگران، «تقریباً هیچ» است!
🔹خداوند از هر چه بگذرد از حقالناسی که به خاطر رفتار و جملات شنیع این بازپرس بر زبان ناپاکش رانده شده، نخواهد گذشت. رفتار امروز «تتلو» نیز، معلول روانپریشی و امراض ناشناختهایست که این بازپرس کشتیگیر را، اسیر چنگال شیطان کرده است. اما به واقع، پشت این بازپرس «چه کسی» بوده که حریم قضاوت را اینچنین با تُشک کُشتی کَج اشتباه گرفته بود؟
🔹گرچه خود به قاعده یک کتاب، از جنابش خاطره دارم، با این حال، اولاً دریافتم پشت آن «اعتماد به نفس سهمگین» چه قدرت متنفذی بود که بدون ارتباط با رییس دادسرا، مستقیماً با بالاسریها مرتبط بود و دستور می گرفت.
🔹 ثانیاً بیش از پیش، یقین کردم، دنیای ما به طرز عجیبی «گِرد» است. پناه میبرم بر خداوند عزوجل و خود و دیگران را توصیه به مطالعه و مشاهدهی عاقبت این «بازپرس معزول و مغضوب» میکنم.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
Twitter
#بیژن_قاسمزاده hashtag on Twitter
On 1 Oct 2019 @RadioFarda_ tweeted: "از میان خبرها- برخی از وبسایتها خبر دا.." - read what others are saying and join the conversation.
"صدای ملّت"
💢 رهبر انقلاب: 🔹 نه راهپیمایی 22بهمن نه عزاداری ماه محرم و اعتکاف و راهپیمایی اربعین و اعیاد مذهبی در کشور مربوط به گروه و یا سلیقه خاص سیاسی نیست. به "صدای اصلاحات"بپیوندید👇👇👇 @sedayeslahat
💢مصطفی فقیهی:
🔹وقتی رسما پرونده «کلاک» با حکم شخصی اقای «آملی لاریجانی» به نفع متخلفین پایان یافته و نماینده دادستان امروز علنا از رد و بدل شدن رشوه بین #طبری و متخلفان کلاک برای گرفتن حکم از آملی میگوید، منطقا نباید #رئیس_سابق_قوه بعنوان متهم احضار شود و ارتباطش با ماجرای رشوه گرفته شده بررسی گردد؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹وقتی رسما پرونده «کلاک» با حکم شخصی اقای «آملی لاریجانی» به نفع متخلفین پایان یافته و نماینده دادستان امروز علنا از رد و بدل شدن رشوه بین #طبری و متخلفان کلاک برای گرفتن حکم از آملی میگوید، منطقا نباید #رئیس_سابق_قوه بعنوان متهم احضار شود و ارتباطش با ماجرای رشوه گرفته شده بررسی گردد؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴 حیدر مستخدمین حسینی: تکانههای بازار سرمایه هیچ تاثیری روی اشتغال و تولید کشور ندارد
🔹معاون اسبق وزارت اقتصاد: بزرگترین مشکل اقتصاد کشور اشتغال است. اشتغال و معیشت مردم اکنون بزرگترین مشکل کشور محسوب میشود که با کاهش ارزش پول ملی ایجاد اشتغال و معیشت مردم سختتر خواهد شد.
🔹تکانههایی که اکنون در بازار سرمایه شاهد هستیم نه موجب ایجاد اشتغال میشود و نه وضعیت کمی و کیفی تولیدات را افزایش میدهد در حالی که با ورود سرمایههای مردمی به این بازار میتوان این موارد را محقق کرد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔹معاون اسبق وزارت اقتصاد: بزرگترین مشکل اقتصاد کشور اشتغال است. اشتغال و معیشت مردم اکنون بزرگترین مشکل کشور محسوب میشود که با کاهش ارزش پول ملی ایجاد اشتغال و معیشت مردم سختتر خواهد شد.
🔹تکانههایی که اکنون در بازار سرمایه شاهد هستیم نه موجب ایجاد اشتغال میشود و نه وضعیت کمی و کیفی تولیدات را افزایش میدهد در حالی که با ورود سرمایههای مردمی به این بازار میتوان این موارد را محقق کرد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔴از دو حال خارج نیست
🔘هنگامی که اتهامات آقای اکبر طبری معاونت اجرایی رییس سابق قوه قضاییه را میخوانیم نه فقط دچار تعجب میشویم که چگونه چنین حجم فسادی در بالاترین سطوح دستگاهی رخ میدهد که باید پناه مردم و میزانی برای سنجش عدالت باشد، بلکه این پرسش نیز پیش میاید که آیا رییس او از تخلفاتش مطلع بوده یا خیر؟ اگر بوده که باید او نیز مورد سوال قرار گیرد ولی اگر مطلع نبوده که واویلا است و معنای بسیار بسیار بدتری دارد و امیدوارم که اطلاع داشته باشد زیرا اطلاع مقام بالاتر نشان دهنده داشتن اِشراف بر امور است.
🔘بنده فکر میکنم کارهایی که آنجا انجام شده چندان هم بی حساب و کتاب یا خودسرانه نبوده است. پیشنهاد میکنم که پرونده سودهای حسابهای در اختیار قوه قضاییه را که به احتمال معقول باید در اختیار و یا مدیریت آقای طبری بوده نیز بصورت علنی رسیدگی شود. همین که آقای رییسی پس از انتصاب به ریاست قوه با فاصله کوتاهی، وی را تغییر داد نشان میدهد که برخی افراد از ماجرا اطلاع داشتهاند/ #عباس_عبدی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔘هنگامی که اتهامات آقای اکبر طبری معاونت اجرایی رییس سابق قوه قضاییه را میخوانیم نه فقط دچار تعجب میشویم که چگونه چنین حجم فسادی در بالاترین سطوح دستگاهی رخ میدهد که باید پناه مردم و میزانی برای سنجش عدالت باشد، بلکه این پرسش نیز پیش میاید که آیا رییس او از تخلفاتش مطلع بوده یا خیر؟ اگر بوده که باید او نیز مورد سوال قرار گیرد ولی اگر مطلع نبوده که واویلا است و معنای بسیار بسیار بدتری دارد و امیدوارم که اطلاع داشته باشد زیرا اطلاع مقام بالاتر نشان دهنده داشتن اِشراف بر امور است.
🔘بنده فکر میکنم کارهایی که آنجا انجام شده چندان هم بی حساب و کتاب یا خودسرانه نبوده است. پیشنهاد میکنم که پرونده سودهای حسابهای در اختیار قوه قضاییه را که به احتمال معقول باید در اختیار و یا مدیریت آقای طبری بوده نیز بصورت علنی رسیدگی شود. همین که آقای رییسی پس از انتصاب به ریاست قوه با فاصله کوتاهی، وی را تغییر داد نشان میدهد که برخی افراد از ماجرا اطلاع داشتهاند/ #عباس_عبدی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ممنوع الکار میکنی که کجا را بگیری؟
✍️مصطفی داننده
🔰محمدرضا حیاتی را میشود مرد اخبار ایران نامید. کسی که سالهاست ساعت 9 شب خیلی از ایرانیها را به خود اختصاص داده است به ویژه آنهایی که روی خبر ساعت 21 شبکه یک، تعصب دارند و به هر شکل ممکن حتی اگر جایی مهمان باشند باید آن را ببیند.
🔰این مرد اخبار حالا به خاطر یک اظهار نظر ممنوع الکار شده است. دلیل این ممنوع الکاری هم گویا تعریف از ابراهیم حامدی(ابی) و فردین بوده است. خودش ماجرا را اینگونه روایت میکند:« تماس گرفتند گفتند فعلا نیایید.من هم گفتم چشم. عرض کردم من که بازنشسته شدم و همان موقع هم قبل از دستور شما تقاضا کردم اگر امکان دارد دیگر نباشم. بالاخره ممکن است شخص آقای علی عسگری، مدیر خبر ، معاون سیاسی و دیگر دوستان از حرف من نارحت شده باشند ولی هر حرفی زدم فقط از روی صداقت و حرف دلم و مردم بوده است.»
🔰ممنوع الکاری در صداوسیما درست مثل خودکار گذاشتن معلمها بین انگشتهای دانش آموزان است. آنها خودکار میگذاشتند تا دانش آموز خاطی درس عبرتی باشد برای دیگران و صداوسیما ممنوع الکار میکند تا حساب کار دست بقیه مجریها، بازیگران و اخبارگویان بیاید.
🔰پیام واضح است ما حتی با حیاتی اتو کشیده هم شوخی نداریم چه برسد به شما که گاهی شلوار پاره هم میپوشید. هم آن معلمها فکر میکردند تنبیهشان به نفع دانش آموزان است و هم این مدیران صداوسیما؛ که تاریخ نشان داده است هر دو اشتباه میکنند.
🔰واقعا این همه ممنوع الکار کردن افراد در صداوسیما، چه دستاوردی برای تلویزیون داشته است؟ دیگر کسی کاری، حرفی و نظری مغایر با منویات مدیران صداوسیما نکرده، نزده و نداده است؟ آیا دیگر همه دست به سینه ایستادند و چشم از دهانشان نیفتاد.
🔰اتفاقا این ممنوع الکار کردن آدمها، دایره صداوسیما را تنگتر و تنگتر کرد. ما هر روز میبینم که هنرمندان بیشتری از صداوسیما به ویژه تلویزیون فاصله میگیرند. گزارشگران و مجریها بیشتری سودای شبکههای آنور آبی را میکنند.
🔰میبینیم که مدیران تلویزیون با دست خودشان تابلوی ماهواره نگاه کن را به مردم نشان میدهند. واقعا چرا تلویزیون دیگر مثل دهه هشتاد و حتی هفتاد برای مردم جذاب نیست؟ چرا چهرههایی که مردم آنها را دوست دارند دیگر حاضر نیستند وارد قالب تلویزیون شوند؟
🔰واقعا اگر نبود خلاقیتهای فردی و کپیکاریهای غربی، صداوسیما چه حرفی برای گفتن داشت؟ چرا دیگر تلویزیون نمیتواند سریالها خیابان خلوت کن بسازد؟ چرا دیگر حتی نمیتواند سریال مناسبتی خوب بسازد؟ ماه رمضانی که گذشت را ببینید تا متوجه عمق فاجعه شوید.
🔰به نظر میرسد صداوسیما فقط به دنبال زدن حرف جریانی خاص در کشور و جلب نظر آنهاست و اینکه باقی مردم چه میگویند و چه فکر میکنند برایشان مهم نیست. ممنوع میکنند، سانسور میکنند، مجری حذف میکنند تا بشود آنچه آنها میخواهند.
🔰همین میشود که سریالهای ترکی، که رایج کشور میشود و به راحتی شبکههای ماهوارهای با نصف امکانات صداوسیما گوی رقابت را میربایند.آنها هر روز فکر میکنند چگونه مخاطب جذب کنیم و مدیران صداوسیما هر روز منتظر هستند ببیند چه کسی را ممنوع الکار، ممنوع التصویر، ممنوع الصدا و ... کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️مصطفی داننده
🔰محمدرضا حیاتی را میشود مرد اخبار ایران نامید. کسی که سالهاست ساعت 9 شب خیلی از ایرانیها را به خود اختصاص داده است به ویژه آنهایی که روی خبر ساعت 21 شبکه یک، تعصب دارند و به هر شکل ممکن حتی اگر جایی مهمان باشند باید آن را ببیند.
🔰این مرد اخبار حالا به خاطر یک اظهار نظر ممنوع الکار شده است. دلیل این ممنوع الکاری هم گویا تعریف از ابراهیم حامدی(ابی) و فردین بوده است. خودش ماجرا را اینگونه روایت میکند:« تماس گرفتند گفتند فعلا نیایید.من هم گفتم چشم. عرض کردم من که بازنشسته شدم و همان موقع هم قبل از دستور شما تقاضا کردم اگر امکان دارد دیگر نباشم. بالاخره ممکن است شخص آقای علی عسگری، مدیر خبر ، معاون سیاسی و دیگر دوستان از حرف من نارحت شده باشند ولی هر حرفی زدم فقط از روی صداقت و حرف دلم و مردم بوده است.»
🔰ممنوع الکاری در صداوسیما درست مثل خودکار گذاشتن معلمها بین انگشتهای دانش آموزان است. آنها خودکار میگذاشتند تا دانش آموز خاطی درس عبرتی باشد برای دیگران و صداوسیما ممنوع الکار میکند تا حساب کار دست بقیه مجریها، بازیگران و اخبارگویان بیاید.
🔰پیام واضح است ما حتی با حیاتی اتو کشیده هم شوخی نداریم چه برسد به شما که گاهی شلوار پاره هم میپوشید. هم آن معلمها فکر میکردند تنبیهشان به نفع دانش آموزان است و هم این مدیران صداوسیما؛ که تاریخ نشان داده است هر دو اشتباه میکنند.
🔰واقعا این همه ممنوع الکار کردن افراد در صداوسیما، چه دستاوردی برای تلویزیون داشته است؟ دیگر کسی کاری، حرفی و نظری مغایر با منویات مدیران صداوسیما نکرده، نزده و نداده است؟ آیا دیگر همه دست به سینه ایستادند و چشم از دهانشان نیفتاد.
🔰اتفاقا این ممنوع الکار کردن آدمها، دایره صداوسیما را تنگتر و تنگتر کرد. ما هر روز میبینم که هنرمندان بیشتری از صداوسیما به ویژه تلویزیون فاصله میگیرند. گزارشگران و مجریها بیشتری سودای شبکههای آنور آبی را میکنند.
🔰میبینیم که مدیران تلویزیون با دست خودشان تابلوی ماهواره نگاه کن را به مردم نشان میدهند. واقعا چرا تلویزیون دیگر مثل دهه هشتاد و حتی هفتاد برای مردم جذاب نیست؟ چرا چهرههایی که مردم آنها را دوست دارند دیگر حاضر نیستند وارد قالب تلویزیون شوند؟
🔰واقعا اگر نبود خلاقیتهای فردی و کپیکاریهای غربی، صداوسیما چه حرفی برای گفتن داشت؟ چرا دیگر تلویزیون نمیتواند سریالها خیابان خلوت کن بسازد؟ چرا دیگر حتی نمیتواند سریال مناسبتی خوب بسازد؟ ماه رمضانی که گذشت را ببینید تا متوجه عمق فاجعه شوید.
🔰به نظر میرسد صداوسیما فقط به دنبال زدن حرف جریانی خاص در کشور و جلب نظر آنهاست و اینکه باقی مردم چه میگویند و چه فکر میکنند برایشان مهم نیست. ممنوع میکنند، سانسور میکنند، مجری حذف میکنند تا بشود آنچه آنها میخواهند.
🔰همین میشود که سریالهای ترکی، که رایج کشور میشود و به راحتی شبکههای ماهوارهای با نصف امکانات صداوسیما گوی رقابت را میربایند.آنها هر روز فکر میکنند چگونه مخاطب جذب کنیم و مدیران صداوسیما هر روز منتظر هستند ببیند چه کسی را ممنوع الکار، ممنوع التصویر، ممنوع الصدا و ... کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
برای همه زنان سرزمینم ایران
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
زری جیغ می زد که من بیگناهم ولی عباس ۱۸ ساله با چاقو دور حیاط دنبالش می کرد و می خواست او را بکشد....
✅ من از وقتی کتاب «شازده حمام» - کتاب خاطرات و زندگینامه خودنوشت - دوست اندیشمند و استاد مبرّز جغرافیا آقای دکتر #محمدحسین_پاپلی_یزدی را از ایشان هدیه گرفتم و با آن آشنا شدم، همیشه دوست داشتم کتاب را معرفی کنم، نشده بود تا امروز که داستانی واقعی، زیبا و عمیق از رنجها و قهرمانیها و سربلندیهای زنان این سرزمین را از کتاب «شازده حمام» خواندم.
✅ امروز برای نوشتن همین یک داستان واقعی به دکتر پاپلی تلفن زدم تا از او تشکر کنم و خبر از چاپ چهلم کتاب «شازده حمام» داد. داستان را که بخوانید متوجه خواهید شد که چرا شازده حمام پاپلی یزدی به چاپ چهلم رسیده است. کتابی که دو سه دهه از زندگی محمدحسین پاپلی یزدی از کودکی تا جوانی را روایت میکند.
✅ کتاب سراسر حکایتهای تلخ و شیرین از رنجها، شادیها، ظلم و ستم به زنان، نتایج جهل و ... مهمتر از همه، بیانی از سیر تحول اجتماعی در جامعه ایرانی است. ایران امروز را میتوانید با ایران روایتشده از یزد دهههای 30 و 40 توسط پاپلی یزدی مقایسه کنید.
✅ داستان «زری خانم» حکایتی عجیب از کتاب «شازده حمام» است که من چون همه کتاب را نخواندهام، آنرا وقتی خواندم که یکی از مخاطبان کانال #دغدغه_ایران برایم ارسال کرد. داستان را که خواندم دیدم بهترین فرصت برای معرفی کتاب «شازده حمام» و همچنین ارائه روایتی شوکآور از زندگی برخی زنان ایرانی، فراهم شده است.
✅ شما را به خواندن داستان «زری خانم» دعوت میکنم. شما هم احتمالاً بعد از خواندن این داستان، مشتری خواندن کتاب «شازده حمام» خواهید شد. فضل نگارش این داستان از آن دکتر محمدحسین پاپلی یزدی است، اما به نیابت از او این معرفی و لذت خواندن این داستان را به «همه زنان سرزمینم ایران» تقدیم میکنم.
زری خانم
زری دختر مؤمنی بود. همیشه نمازش را سر موقع میخواند، صد رقم هم دعا بلد بود، همه مفاتیح را حفظ کرده بود. دعای جوشن کبیر، ندبه، چی و چی را بلد بود. آخر آن موقع ها مردم به اندازه حالا دعا نمیخواندند. سالی یکی دو بار آنهم بیشتر شبهای احیاء ماه رمضان و روز تاسوعا عاشورا گریه میکردند. بقیه سال شادی و خنده بود. اما همان موقع هم زری، اهل دعا بود و به من هم دعاهای متعدد از جمله قسمت هایی از مفاتیح را یاد داد. زری حدود ۱۴ سال داشت که کم کم رنگش زرد شد، شکمش هم باد کرد و گاهی هم بالا می آورد. زنهای همسایه او را که می دیدند پچ پچ می کردند. بالاخره کم کم چند تا از زنهای همسایه گفتند که زری حامله است! آخرین باری که قبل از ماجرا من زری را دیدم یادم می آید روز ۲۷ مرداد ۱۳۳۸ بود. توی کوچه به من اشاره کرد که بروم پشت بام خانه.
✅ نگاهش کردم صورتش زرد بود و نگاهش معصوم. گفت: حسین حرفهایی که درباره من میزنند را تو هم میدانی؟
گفتم: همه میدانند. گریه کرد و گفت: به خدا من کار بدی نکرده ام. بعد گفت: دلم درد میکند. دستم را گرفت و از روی لباسش روی شکمش گذاشت و گفت: ببین شکمم دارد بزرگ می شود ولی بخدا من کار بدی نکرده ام. چند روز بعد، از خانه آنها سر صدا بلند شد. برادر ۱۸ ساله اش عباس نعره می زد که می کشمش. من زری را با رفیقِ تخم سگش میکشم. باید بگویی که این نامرد حرامزاده که شکمت را بالا آورده کیست. آن بی پدر، پدر سوخته ای که شکم تو را بالا آورده کیست. عباس نعره می زد: مادر، من خودم را می کشم. من نمی توانم توی محل راه بروم، نمی توانم سر بلند کنم. اول این دختره را می کشم، بعد فاسق پدر سوخته اش را، بعد خودم را. خواهر کوچک زری، سکینه که هم اسم مادر بزرگش بود و هم سن و سال من، گریه می کرد و فریاد می زد و کمک می خواست. زنهای همسایه می خواستند بروند به زری کمک کنند ولی در خانه بسته بود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
زری جیغ می زد که من بیگناهم ولی عباس ۱۸ ساله با چاقو دور حیاط دنبالش می کرد و می خواست او را بکشد....
✅ من از وقتی کتاب «شازده حمام» - کتاب خاطرات و زندگینامه خودنوشت - دوست اندیشمند و استاد مبرّز جغرافیا آقای دکتر #محمدحسین_پاپلی_یزدی را از ایشان هدیه گرفتم و با آن آشنا شدم، همیشه دوست داشتم کتاب را معرفی کنم، نشده بود تا امروز که داستانی واقعی، زیبا و عمیق از رنجها و قهرمانیها و سربلندیهای زنان این سرزمین را از کتاب «شازده حمام» خواندم.
✅ امروز برای نوشتن همین یک داستان واقعی به دکتر پاپلی تلفن زدم تا از او تشکر کنم و خبر از چاپ چهلم کتاب «شازده حمام» داد. داستان را که بخوانید متوجه خواهید شد که چرا شازده حمام پاپلی یزدی به چاپ چهلم رسیده است. کتابی که دو سه دهه از زندگی محمدحسین پاپلی یزدی از کودکی تا جوانی را روایت میکند.
✅ کتاب سراسر حکایتهای تلخ و شیرین از رنجها، شادیها، ظلم و ستم به زنان، نتایج جهل و ... مهمتر از همه، بیانی از سیر تحول اجتماعی در جامعه ایرانی است. ایران امروز را میتوانید با ایران روایتشده از یزد دهههای 30 و 40 توسط پاپلی یزدی مقایسه کنید.
✅ داستان «زری خانم» حکایتی عجیب از کتاب «شازده حمام» است که من چون همه کتاب را نخواندهام، آنرا وقتی خواندم که یکی از مخاطبان کانال #دغدغه_ایران برایم ارسال کرد. داستان را که خواندم دیدم بهترین فرصت برای معرفی کتاب «شازده حمام» و همچنین ارائه روایتی شوکآور از زندگی برخی زنان ایرانی، فراهم شده است.
✅ شما را به خواندن داستان «زری خانم» دعوت میکنم. شما هم احتمالاً بعد از خواندن این داستان، مشتری خواندن کتاب «شازده حمام» خواهید شد. فضل نگارش این داستان از آن دکتر محمدحسین پاپلی یزدی است، اما به نیابت از او این معرفی و لذت خواندن این داستان را به «همه زنان سرزمینم ایران» تقدیم میکنم.
زری خانم
زری دختر مؤمنی بود. همیشه نمازش را سر موقع میخواند، صد رقم هم دعا بلد بود، همه مفاتیح را حفظ کرده بود. دعای جوشن کبیر، ندبه، چی و چی را بلد بود. آخر آن موقع ها مردم به اندازه حالا دعا نمیخواندند. سالی یکی دو بار آنهم بیشتر شبهای احیاء ماه رمضان و روز تاسوعا عاشورا گریه میکردند. بقیه سال شادی و خنده بود. اما همان موقع هم زری، اهل دعا بود و به من هم دعاهای متعدد از جمله قسمت هایی از مفاتیح را یاد داد. زری حدود ۱۴ سال داشت که کم کم رنگش زرد شد، شکمش هم باد کرد و گاهی هم بالا می آورد. زنهای همسایه او را که می دیدند پچ پچ می کردند. بالاخره کم کم چند تا از زنهای همسایه گفتند که زری حامله است! آخرین باری که قبل از ماجرا من زری را دیدم یادم می آید روز ۲۷ مرداد ۱۳۳۸ بود. توی کوچه به من اشاره کرد که بروم پشت بام خانه.
✅ نگاهش کردم صورتش زرد بود و نگاهش معصوم. گفت: حسین حرفهایی که درباره من میزنند را تو هم میدانی؟
گفتم: همه میدانند. گریه کرد و گفت: به خدا من کار بدی نکرده ام. بعد گفت: دلم درد میکند. دستم را گرفت و از روی لباسش روی شکمش گذاشت و گفت: ببین شکمم دارد بزرگ می شود ولی بخدا من کار بدی نکرده ام. چند روز بعد، از خانه آنها سر صدا بلند شد. برادر ۱۸ ساله اش عباس نعره می زد که می کشمش. من زری را با رفیقِ تخم سگش میکشم. باید بگویی که این نامرد حرامزاده که شکمت را بالا آورده کیست. آن بی پدر، پدر سوخته ای که شکم تو را بالا آورده کیست. عباس نعره می زد: مادر، من خودم را می کشم. من نمی توانم توی محل راه بروم، نمی توانم سر بلند کنم. اول این دختره را می کشم، بعد فاسق پدر سوخته اش را، بعد خودم را. خواهر کوچک زری، سکینه که هم اسم مادر بزرگش بود و هم سن و سال من، گریه می کرد و فریاد می زد و کمک می خواست. زنهای همسایه می خواستند بروند به زری کمک کنند ولی در خانه بسته بود.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔼واکنش آذر منصوری به حجم پرونده طبری در دادگاه
📌قائم مقام دبیرکل حزب اتحادملت در توئیتر خود نوشت:
🔺حجم پرونده اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه!!!
اگر داد این است بیداد چیست؟؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📌قائم مقام دبیرکل حزب اتحادملت در توئیتر خود نوشت:
🔺حجم پرونده اکبر طبری معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوه قضاییه!!!
اگر داد این است بیداد چیست؟؟
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔼شهروند عادی و دادگاه طبری
✍️سهند ایرانمهر
🔺امروز نخستین جلسه دادگاه اکبر #طبری، معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوهقضائیه، برگزار شده است. در این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست متهمان را به "تشکیل شبکه چند نفری در ارتشا" متهم کرد. دستکم چهار نفر از متهمان این پرونده حسن نجفی (متهم ردیف دوم)، مصطفی نیاز آذری (متهم ردیف پنجم)، محمد انوشه (متهم ردیف هفتم) و غلامرضا منصوری (متهم ردیف نهم) در خارج از ایران به سر میبرند و به گفته دادستانی متواریاند؛ و دستکم چهارتن از دیگر متهمان این پرونده با قرار وثیقه آزاد هستند از جمله رسول دانیال زاده، متهم ردیف چهارم که چند ماه پیش بازگشتش به ایران خبرساز شده بود و بیژن قاسمزاده، بازپرس پیشین دادسرای رسانه. این پرونده ۲۲ دارد از جمله بیژن قاسمزاده، بازپرس سابق دادسرای رسانه. او به عنوان بازپرس قبلا حکم فیلتر تلگرام را صادر کرده بود.
🔺دادگاه طبری مورد توجه سایت ها و کانال ها قرار گرفته است و برخی که به منابع رسمی نزدیکترند یا با عنوان " #عدالتخواه " مدعی بذل اهتمام به مساله نابرابری و حقکشی هستند نیز با افتخار از این دادگاه سخن گفتهاند. در یکی از این سایتها درباره طبری خواندم:""اتاق طبری نزدیک دفتر رئیس قوه بود و چنان نفوذی داشت که طبق یک قانون نانوشته، حرف او در حکم دستور رئیس قوه بود".
پرسشی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه عاملی باعث می شود ،طبری و امثال آن تنها وقتی که از دایره محاسبات قدرت برکنار می مانند اینگونه بی دفاع شوند و در برابر دادگاه، زانوی ادب بزنند؟ آیا آن هنگام که طبری آنچنان قدرت و مکتب و مصطبه ای داشت که به قول همین آقایان، حکمش هم شان حکم رییس قوه بود، فی المثل یک روزنامه نگار یا رسانه مستقل را یارای انداختن ذره بین بررسی یا گرداندن قلم نقد و پرسشگری درباره فردی چون طبری بود؟ آیا به پای میز محاکمه کشیدن طبری محصول سازوکار طبیعی قدرت شفاف و پاسخگو و جامعه پرسشگر است یا چیزی مرتبط با رقابت های اهل قدرت و نامه نگاریهایی تند وبه عالم سمر شده، علمای اعلام به یکدیگر؟
🔺محاکمه مهره تمام شده که میراث قدرت و حلقه ای تمام شده در قوه بوده است، حاوی پیام دو طرف معرکه به یکدیگر است یا تلنگری تکان دهنده به همه گونه مفسد؟مخاطبی که باید اطمینان و آرامش یابد من شهروند در حاشیه مانده ام یا بازیگران جدید متن ماجرا؟ آدم های قدرتمند بعد از طبری که یقینا اکنون بواسطه قدرتشان همانند دوران طبری، نمی توان به سراغشان رفت و به نقد و بررسی شان نشست، چه وجه تمایزی با طبری قبل از ارتکاب فساد دارند؟ منزه ترند؟ صیقلی ترند یا معصومتر؟ اگر محاکمه قاسم زاده محصول طبع مدنی و قانون مدار جامعه و قدرت است و اگر بواسطه اقدامی خلاف مصلحت مردم عادی، چرا همین فرآیند قادر به تغییر تصمیم او برای فیلتر تلگرامی که اکثریت مردم از ان استفاده می کردند، نبود؟
🔺طرف شادمان از محاکمه طبری منِ شهروند عادی و بی دفاع و برکنار از مزایای خاص نیستم، منِ شهروند تنها زمانی از محاکمه طبری خشنود می شوم که نور روشنگری که بر اعمال تاریک امثال او افتاده است از چراغ من باشد، چراغی که سوختش قدرت پرسش و بررسی و نقد انواع قدرت باشد. منِ شهروند عادی اما مستظهر به حمایت قانون در بیان اعتراض و نقد و پرسش، نه تماشاگر منفعل تخت بند شدن یکی که زمانی قدرت داشت و بعد خودِ قدرت یقه اش کرد و حالا من شهروند بی دفاع و هیچکاره همانقدر زبانم و توانم در برابر جایگزین طبری، الکن و اندک است که زمان قدرت داشتن طبری، بود. بنابراین شادمانی چنین دادگاه هایی وقتی میان همه آحاد ملت توزیع و ذیل فرایند اجرای عدالت قرار می گیرد که ماحصل توان مدنی جامعه مدنی و پرسشگر و توانمند و شفافیت خواه باشد و تمامی اجزای قدرت از هیبت ان بیمناک باشند نه تنها بخش تمام شده و از متن به حاشیه رانده شده قدرت.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️سهند ایرانمهر
🔺امروز نخستین جلسه دادگاه اکبر #طبری، معاون اجرایی سابق حوزه ریاست قوهقضائیه، برگزار شده است. در این جلسه نماینده دادستان با قرائت کیفرخواست متهمان را به "تشکیل شبکه چند نفری در ارتشا" متهم کرد. دستکم چهار نفر از متهمان این پرونده حسن نجفی (متهم ردیف دوم)، مصطفی نیاز آذری (متهم ردیف پنجم)، محمد انوشه (متهم ردیف هفتم) و غلامرضا منصوری (متهم ردیف نهم) در خارج از ایران به سر میبرند و به گفته دادستانی متواریاند؛ و دستکم چهارتن از دیگر متهمان این پرونده با قرار وثیقه آزاد هستند از جمله رسول دانیال زاده، متهم ردیف چهارم که چند ماه پیش بازگشتش به ایران خبرساز شده بود و بیژن قاسمزاده، بازپرس پیشین دادسرای رسانه. این پرونده ۲۲ دارد از جمله بیژن قاسمزاده، بازپرس سابق دادسرای رسانه. او به عنوان بازپرس قبلا حکم فیلتر تلگرام را صادر کرده بود.
🔺دادگاه طبری مورد توجه سایت ها و کانال ها قرار گرفته است و برخی که به منابع رسمی نزدیکترند یا با عنوان " #عدالتخواه " مدعی بذل اهتمام به مساله نابرابری و حقکشی هستند نیز با افتخار از این دادگاه سخن گفتهاند. در یکی از این سایتها درباره طبری خواندم:""اتاق طبری نزدیک دفتر رئیس قوه بود و چنان نفوذی داشت که طبق یک قانون نانوشته، حرف او در حکم دستور رئیس قوه بود".
پرسشی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه عاملی باعث می شود ،طبری و امثال آن تنها وقتی که از دایره محاسبات قدرت برکنار می مانند اینگونه بی دفاع شوند و در برابر دادگاه، زانوی ادب بزنند؟ آیا آن هنگام که طبری آنچنان قدرت و مکتب و مصطبه ای داشت که به قول همین آقایان، حکمش هم شان حکم رییس قوه بود، فی المثل یک روزنامه نگار یا رسانه مستقل را یارای انداختن ذره بین بررسی یا گرداندن قلم نقد و پرسشگری درباره فردی چون طبری بود؟ آیا به پای میز محاکمه کشیدن طبری محصول سازوکار طبیعی قدرت شفاف و پاسخگو و جامعه پرسشگر است یا چیزی مرتبط با رقابت های اهل قدرت و نامه نگاریهایی تند وبه عالم سمر شده، علمای اعلام به یکدیگر؟
🔺محاکمه مهره تمام شده که میراث قدرت و حلقه ای تمام شده در قوه بوده است، حاوی پیام دو طرف معرکه به یکدیگر است یا تلنگری تکان دهنده به همه گونه مفسد؟مخاطبی که باید اطمینان و آرامش یابد من شهروند در حاشیه مانده ام یا بازیگران جدید متن ماجرا؟ آدم های قدرتمند بعد از طبری که یقینا اکنون بواسطه قدرتشان همانند دوران طبری، نمی توان به سراغشان رفت و به نقد و بررسی شان نشست، چه وجه تمایزی با طبری قبل از ارتکاب فساد دارند؟ منزه ترند؟ صیقلی ترند یا معصومتر؟ اگر محاکمه قاسم زاده محصول طبع مدنی و قانون مدار جامعه و قدرت است و اگر بواسطه اقدامی خلاف مصلحت مردم عادی، چرا همین فرآیند قادر به تغییر تصمیم او برای فیلتر تلگرامی که اکثریت مردم از ان استفاده می کردند، نبود؟
🔺طرف شادمان از محاکمه طبری منِ شهروند عادی و بی دفاع و برکنار از مزایای خاص نیستم، منِ شهروند تنها زمانی از محاکمه طبری خشنود می شوم که نور روشنگری که بر اعمال تاریک امثال او افتاده است از چراغ من باشد، چراغی که سوختش قدرت پرسش و بررسی و نقد انواع قدرت باشد. منِ شهروند عادی اما مستظهر به حمایت قانون در بیان اعتراض و نقد و پرسش، نه تماشاگر منفعل تخت بند شدن یکی که زمانی قدرت داشت و بعد خودِ قدرت یقه اش کرد و حالا من شهروند بی دفاع و هیچکاره همانقدر زبانم و توانم در برابر جایگزین طبری، الکن و اندک است که زمان قدرت داشتن طبری، بود. بنابراین شادمانی چنین دادگاه هایی وقتی میان همه آحاد ملت توزیع و ذیل فرایند اجرای عدالت قرار می گیرد که ماحصل توان مدنی جامعه مدنی و پرسشگر و توانمند و شفافیت خواه باشد و تمامی اجزای قدرت از هیبت ان بیمناک باشند نه تنها بخش تمام شده و از متن به حاشیه رانده شده قدرت.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠آواز :محمدرضا شجریان
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
👤حافظ
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
👤حافظ
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵ساز و آواز
💠آواز :محمدرضا شجریان
💠تار : ارژنگ سیفی زاده
💠مایه :شوشتری
💠این کار بصورت بداهه در محفلی خصوصی در تاریخ 31 اردیبهشت 85 ضبط شده است
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
💠آواز :محمدرضا شجریان
💠تار : ارژنگ سیفی زاده
💠مایه :شوشتری
💠این کار بصورت بداهه در محفلی خصوصی در تاریخ 31 اردیبهشت 85 ضبط شده است
💠💠💠
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat