تذکر کواکبیان به روحانی: هرچه سریع تر سخنگوی دولت را تعیین کنید
🔸عضو فراکسیون امید مجلس:آقای روحانی خطیب توانمندی هستند اما باید سخنگویی برای دولت تعیین کنند تا خبرنگاران سوالات خود را پیگیر شوند./تسنیم
👇👇👇
@sedayeslahat
🔸عضو فراکسیون امید مجلس:آقای روحانی خطیب توانمندی هستند اما باید سخنگویی برای دولت تعیین کنند تا خبرنگاران سوالات خود را پیگیر شوند./تسنیم
👇👇👇
@sedayeslahat
🖇یادداشت دوم خطاب به خاتمی. بخش نخست
📋یکی از مهمترین ایرادهای گروههای بزرگی از کسانی که در دورههایی از تاریخ ایران بر سرزمین و مردم آن فرمان راندهاند، پیوسته، این بوده است که چیز چندانی دربارۀ ویژگیهای کشوری که بر آن فرمان میراندهاند نمیدانستهاند. در تاریخ ایران کم نبودهاند «خربندگانی» که به امیری رسیدند یا «فرزندان شمشیری» که با قتل و غارت بر تخت سلطنت تکیه زدند و تا برآمدن خربندهای و فرزند شمشیری دیگر آنچه در توان داشتند بر رعیت خود بیرسمیها کردند. اما این نیز از ویژگیهای شگرف تاریخ ایران است که بسیاری از همین خربندگان نیز آنگاه که به امیری میرسیدند، در حدِّ توان خود، چیزی از ادب ایرانی و آداب ادارۀ این کشور پیچیده فرامیگرفتند. چنانکه در جای دیگری با تکیه بر سخن عطاملک جوینی به اشاره توضیح دادهام، ایران پیوسته در معرض وزیدن باد بینیازی خداوند بود و بسیار اتفاق میافتاد که سامان سخن گفتن نبود، اما سرو ایران در برابر وزیدن این بادها سر خم میکرد، ولی نمیشکست.
🖇مهاجران نافرهیخته عرب و ترک و مغول
وضع پرتعارض ایران چنان بود که گویی ایرانیان وظیفه داشتهاند مهاجران نافرهیختهای از عرب و ترک و مغول و افغانی را که این سرزمین را غارت میکردند ادب و آداب ایرانی بیاموزند. بسیار بوده است که ایرانیان به لحاظ نظامی مغلوب شدهاند، اما با این همه پیوسته پیروز فرهنگی بودهاند. این نکتهای شگرف و شگفتانگیز است و هیچ کسی را که به هر صورتی بخواهد بر این سرزمین فرمان راند نمیرسد که این درس تاریخ ایران را فراموش کند. اگر بخواهم در یک جمله اصل مطلب را بیان کنم میتوانم بگویم که چهل سالی است که این درس فراموش شده است. اگر در چهار دهۀ گذشته، و حتیٰ بسیار پیش از آن، فضای گفتگویی در کشور برقرار میبود، شاید، کسانی این درس را به فرمانروایان کنونی نیز یادآوری میکردند، اما نیازی به گفتن نیست که اگر گوشی برای شنیدن نباشد آنچه به جایی نمیرسد فریاد است. دوباره، به این نکته برخواهم گشت.
🖇رئیسجمهور اسبق لغتباز
در این یادداشت کوتاه، به مناسبت اظهارات رئیس جمهور اسبق، دربارۀ «مطلوبترین شیوه بودن فدرالیسم»، میخواهم بگویم کسانی که در دهههای اخیر در زیِّ رجال سیاسی کشور درآمدهاند، از همان آغاز، چیز چندانی دربارۀ آنچه میرزا ابوالقاسم قائممقام «عمل دیوان» میخواند نمیدانستند و در این چهار دهه نیز بسیاری از آنان هیچ یاد نگرفتهاند. بیشتر اینان اگر چیزی میدانستند، به تعبیری که میرزا علی امینالدوله دربارۀ سید جمال آورده، به «قوّۀ حافظه و لافظه» بوده و صاحبان این قوّه لغتبازان حرفهای هم باقی ماندهاند. در قلمرو سیاسات، رئیس جمهور اسبق، که به نظر من چیز چندانی دربارۀ ایران نمیداند، یکی از همین لغتبازان است.
🖇سخن بیمبنا گفتن بر پایه قوه لافظه
یکی از موارد این لغتبازی همان است که او در زمان ریاست نیز خطاب به جَمِّ غَفیری از رؤسای کشورهای اسلامی، که اغلب آنها با کودتایی بر مسند ریاست نشسته بودند، سجعگونهای میان جامعۀ مدنی و مدینةالنبی درست کرد و برهان قاطعی به دست علاقهمندان خود داد که بدانند رئیس جمهور محبوب آنان سیاست نمیداند. پیش از هبوط رئیس جمهور اسلامی وقت، و اطرافیان او، در پُستمُدرنیّت، کسی چنین خطای اسفناکی مرتکب نشده بود، اما به هر حال سیاست بر مبنای «قوّۀ حافظه و لافظه» الزاماتی دارد که سخن بیمبنا گفتن یکی از آنهاست.
🖇اتفاق شگفت حذف صفت «ملی» از مجلس
مورد جالب توجه در استفادۀ بیرویّه از مفاهیم اتفاق شگفتی است که در حذف صفت «ملّی» از مجلس افتاده و در مواردی نیز تالیهای فاسدی داشته است. همۀ مجالس دنیا از این حیث «ملّی» هستند که در این کشورها عصر نظامهای فئودالی به پایان رسیده و دولت و حاکمیت ناشی از ملّت است. اگر این وصف ملّی را برای برجسته کردن یک آرمان فراملّی از مجلس و دولت آن حذف کنیم، بر سر مجلس آن میآید که بر سر مجلس دوازدهم آمد و نمانیدگانی مانند قاضیپور ادعا کردند که نمایندگان تورکستان هستند. البته، اگر در پشت پرده این بحران رفع و رجوع نشده بود، لابُدّ نمایندگان کوردستان بزرگ هم لایحۀ رفراندم برای استقلال کوردستان را به مجلس میبردند و استاد علوم سیاسی دانشگاه مادر هم به عنوان هوادار ازلی و ابدی حقوق بشر کار آنان را تصویب میکرد، شاید هم برای دفاع از آنان تفنگ برمیداشت!🖊
💡 جواد طباطبايي
@sedayeslahat
📋یکی از مهمترین ایرادهای گروههای بزرگی از کسانی که در دورههایی از تاریخ ایران بر سرزمین و مردم آن فرمان راندهاند، پیوسته، این بوده است که چیز چندانی دربارۀ ویژگیهای کشوری که بر آن فرمان میراندهاند نمیدانستهاند. در تاریخ ایران کم نبودهاند «خربندگانی» که به امیری رسیدند یا «فرزندان شمشیری» که با قتل و غارت بر تخت سلطنت تکیه زدند و تا برآمدن خربندهای و فرزند شمشیری دیگر آنچه در توان داشتند بر رعیت خود بیرسمیها کردند. اما این نیز از ویژگیهای شگرف تاریخ ایران است که بسیاری از همین خربندگان نیز آنگاه که به امیری میرسیدند، در حدِّ توان خود، چیزی از ادب ایرانی و آداب ادارۀ این کشور پیچیده فرامیگرفتند. چنانکه در جای دیگری با تکیه بر سخن عطاملک جوینی به اشاره توضیح دادهام، ایران پیوسته در معرض وزیدن باد بینیازی خداوند بود و بسیار اتفاق میافتاد که سامان سخن گفتن نبود، اما سرو ایران در برابر وزیدن این بادها سر خم میکرد، ولی نمیشکست.
🖇مهاجران نافرهیخته عرب و ترک و مغول
وضع پرتعارض ایران چنان بود که گویی ایرانیان وظیفه داشتهاند مهاجران نافرهیختهای از عرب و ترک و مغول و افغانی را که این سرزمین را غارت میکردند ادب و آداب ایرانی بیاموزند. بسیار بوده است که ایرانیان به لحاظ نظامی مغلوب شدهاند، اما با این همه پیوسته پیروز فرهنگی بودهاند. این نکتهای شگرف و شگفتانگیز است و هیچ کسی را که به هر صورتی بخواهد بر این سرزمین فرمان راند نمیرسد که این درس تاریخ ایران را فراموش کند. اگر بخواهم در یک جمله اصل مطلب را بیان کنم میتوانم بگویم که چهل سالی است که این درس فراموش شده است. اگر در چهار دهۀ گذشته، و حتیٰ بسیار پیش از آن، فضای گفتگویی در کشور برقرار میبود، شاید، کسانی این درس را به فرمانروایان کنونی نیز یادآوری میکردند، اما نیازی به گفتن نیست که اگر گوشی برای شنیدن نباشد آنچه به جایی نمیرسد فریاد است. دوباره، به این نکته برخواهم گشت.
🖇رئیسجمهور اسبق لغتباز
در این یادداشت کوتاه، به مناسبت اظهارات رئیس جمهور اسبق، دربارۀ «مطلوبترین شیوه بودن فدرالیسم»، میخواهم بگویم کسانی که در دهههای اخیر در زیِّ رجال سیاسی کشور درآمدهاند، از همان آغاز، چیز چندانی دربارۀ آنچه میرزا ابوالقاسم قائممقام «عمل دیوان» میخواند نمیدانستند و در این چهار دهه نیز بسیاری از آنان هیچ یاد نگرفتهاند. بیشتر اینان اگر چیزی میدانستند، به تعبیری که میرزا علی امینالدوله دربارۀ سید جمال آورده، به «قوّۀ حافظه و لافظه» بوده و صاحبان این قوّه لغتبازان حرفهای هم باقی ماندهاند. در قلمرو سیاسات، رئیس جمهور اسبق، که به نظر من چیز چندانی دربارۀ ایران نمیداند، یکی از همین لغتبازان است.
🖇سخن بیمبنا گفتن بر پایه قوه لافظه
یکی از موارد این لغتبازی همان است که او در زمان ریاست نیز خطاب به جَمِّ غَفیری از رؤسای کشورهای اسلامی، که اغلب آنها با کودتایی بر مسند ریاست نشسته بودند، سجعگونهای میان جامعۀ مدنی و مدینةالنبی درست کرد و برهان قاطعی به دست علاقهمندان خود داد که بدانند رئیس جمهور محبوب آنان سیاست نمیداند. پیش از هبوط رئیس جمهور اسلامی وقت، و اطرافیان او، در پُستمُدرنیّت، کسی چنین خطای اسفناکی مرتکب نشده بود، اما به هر حال سیاست بر مبنای «قوّۀ حافظه و لافظه» الزاماتی دارد که سخن بیمبنا گفتن یکی از آنهاست.
🖇اتفاق شگفت حذف صفت «ملی» از مجلس
مورد جالب توجه در استفادۀ بیرویّه از مفاهیم اتفاق شگفتی است که در حذف صفت «ملّی» از مجلس افتاده و در مواردی نیز تالیهای فاسدی داشته است. همۀ مجالس دنیا از این حیث «ملّی» هستند که در این کشورها عصر نظامهای فئودالی به پایان رسیده و دولت و حاکمیت ناشی از ملّت است. اگر این وصف ملّی را برای برجسته کردن یک آرمان فراملّی از مجلس و دولت آن حذف کنیم، بر سر مجلس آن میآید که بر سر مجلس دوازدهم آمد و نمانیدگانی مانند قاضیپور ادعا کردند که نمایندگان تورکستان هستند. البته، اگر در پشت پرده این بحران رفع و رجوع نشده بود، لابُدّ نمایندگان کوردستان بزرگ هم لایحۀ رفراندم برای استقلال کوردستان را به مجلس میبردند و استاد علوم سیاسی دانشگاه مادر هم به عنوان هوادار ازلی و ابدی حقوق بشر کار آنان را تصویب میکرد، شاید هم برای دفاع از آنان تفنگ برمیداشت!🖊
💡 جواد طباطبايي
@sedayeslahat
🖇یادداشت دوم خطاب به خاتمی. بخش دوم
📋وقتی با مفاهیم علم پیچیدهای مانند سیاست به گونهای بازی کنند که ما تاکنون کردهایم و استادان دانشگاه مادر آنهایی باشند که هستند و همانها رایزنان رجال سیاسی کشور نیز باشند، نیازی به گفتن نیست که کشور در بیراههای میافتد که افتاده است. اگر استادان حقوق اساسی کارمندان مسلوبالعبارۀ دولت نمیبودند باید یکی از آنان میگفت که تا اطلاع ثانوی نمایندگی مجلس در ایران ملّی است کسی که ادعا کند نمایندۀ «خلق تورک» است حکم به ابطلال اعتبارنامۀ خود داده است
📎همه ادعاهای خاتمی نادرست است
ادعای رئیس جمهور اسبق مبنی بر اینکه فدرالیسم بهترین شیوۀ ادارۀ کشور است، بهرغم ظاهر فریبنده و در مواردی درستی دارد، اما به گونهای که رئیس جمهور اسبق بیان کرده هیچ چیزی در آن نیست که به لحاظ علم سیاست درست باشد. در یادداشت دیگری خواهم گفت که آن ادعا از بنیاد نادرست و در مورد ایران بیمعناست، اما پیشتر نظر رهبر اصلاحات را به فتوای یکی از مهمترین نظریهپردازان فدرالیسم جلب میکنم.
📎ما ناشهروندان بیحقوق
علاقهمندان به نظریۀ فدرالیسم باید اسم جان جِی از پدران بنیادگذار ایالات متحده را شنیده باشند که از نویسندگان مقالات فدرالیست بود و، پس از تصویب قانون اساسی ایالات متحده، نخستین رهبر حزب فدرالیست و نخستین رئیس قوّۀ قضاییۀ آن کشور بود. او، در نامۀ دوم از مقالات فدرالیست نوشته است: «چنین مینماید که این کشور و این مردم برای یکدیگر آفریده شدهاند و به نظر میرسد که ارادۀ مشیت به این تعلّق گرفته است که میراث مناسب و شایستۀ اتحاد برادری به دست مردمی برسد که در پیوندی استوار با یکدیگر وحدت پیدا کردهاند و هرگز در شماری از حاکمیتهای در مخالفت و چشم هم چشمی با یکدیگر و بیگانه از یکدیگر پراکنده نشوند.» ملّتی که اعضای آن با نیرومندترین پیوندها چنین به یکدیگر وابستهاند، هرگز نباید به حکومتهای بیگانه، نامأنوس و حسود به یکدیگر تقسیم شود». جان جی این عبارت را خطاب به مردم ایالات متحده نوشته، با این توضیح که «در هر مناسبتی، ما ملّت واحدی بودیم. هر شهروندی هر جایی میرفت از همان حقوق ملّی، امتیازها و حمایت یکسانی برخوردار بود. ما به عنوان یک ملّت وارد جنگ شدیم و صلح کردیم. ما به عنوان یک ملّت دشمن مشترکمان را نابود کردیم؛ به عنوان یک کلت در ائتلافها وارد شدیم، معاهدههایی را امضا کردیم، در قراردادها و توافقنامههایی با دولتهای خارجی وارد شدیم.» این مقاله در اکتبر 1787، اندکی پس از تدوین قانون اساسی ایالات متحده نوشته شده که هنوز شمار کمی از ایالات به اتحاد پیوسته بودند، اما با این همه جان جی از ملّت واحد امریکایی سخن میگوید. رئیس جمهور اسبق بیش از من اطلاع دارد که ما پیوسته فاقد امتیاز و حقوق بودهایم و هرگز نیز شهروند نبودهایم، اما به عنوان یک ملّت در برابر دشمنان مشترک، برادران عرب، ترک، مغول و افغان، پایداری کردهایم. آیا بیشتر از این میتوان ملّت واحد بود که ما بودهایم؟
📎لزوم کنارگذاشتن خیاالبافی برای ناکجاآباد
ما ناشهروندان بیحقوق! آیا بهتر نیست، به جای خیالبافیهای برای ناکجاآبادی که معلوم نیست مکان آن کجاست کمی به مردمی فکر کنیم که بیش از نیمی از آنان در سرزمینی ثروتمند زیر خط فقر به سر میبرند؟ امکان تحقّق فدرالیسم در ایران بیشتر از امکان تحقّق مجلس و جمهوریت نیست! اگر هم توهمی داشتیم، با احمدی نژاد، در مقام ریاست جمهوری، و قاضیپورها در مقام نمایندۀ مردم آن توهّم زایل شد! این سخن گفتن نابجا از فدرالیسم، در حالیکه بحرانی ژرف همۀ ارکان کشور را متزلزل کرده و اساس کشور تهدید میکند، تنها میتواند آبی به آسیاب کسانی بریزد که برای دریافت کوپن «دویست دلاری» صفها کشیدهاند (ر.ک. اسناد ویکیلیکس) و البته میتواند اندکی وجیهالملّگی نیز برای گوینده دستـ وـ پا کند، اما حتیٰ اگر دفاع از فدرالیسم قربةً الی اﷲ باشد نتیجهای جز از دست دادن بیشتر حقوق «شهروندی» و فروتر رفتن در باتلاق خط زیر فقر نخواهد داشت. ملّتی فقیر و فاقد حقوق نمیتواند دربارۀ مصالح عالی خود تصمیم درستی بگیرد🖊
🔺جواد طباطبایی
@sedayeslahat
📋وقتی با مفاهیم علم پیچیدهای مانند سیاست به گونهای بازی کنند که ما تاکنون کردهایم و استادان دانشگاه مادر آنهایی باشند که هستند و همانها رایزنان رجال سیاسی کشور نیز باشند، نیازی به گفتن نیست که کشور در بیراههای میافتد که افتاده است. اگر استادان حقوق اساسی کارمندان مسلوبالعبارۀ دولت نمیبودند باید یکی از آنان میگفت که تا اطلاع ثانوی نمایندگی مجلس در ایران ملّی است کسی که ادعا کند نمایندۀ «خلق تورک» است حکم به ابطلال اعتبارنامۀ خود داده است
📎همه ادعاهای خاتمی نادرست است
ادعای رئیس جمهور اسبق مبنی بر اینکه فدرالیسم بهترین شیوۀ ادارۀ کشور است، بهرغم ظاهر فریبنده و در مواردی درستی دارد، اما به گونهای که رئیس جمهور اسبق بیان کرده هیچ چیزی در آن نیست که به لحاظ علم سیاست درست باشد. در یادداشت دیگری خواهم گفت که آن ادعا از بنیاد نادرست و در مورد ایران بیمعناست، اما پیشتر نظر رهبر اصلاحات را به فتوای یکی از مهمترین نظریهپردازان فدرالیسم جلب میکنم.
📎ما ناشهروندان بیحقوق
علاقهمندان به نظریۀ فدرالیسم باید اسم جان جِی از پدران بنیادگذار ایالات متحده را شنیده باشند که از نویسندگان مقالات فدرالیست بود و، پس از تصویب قانون اساسی ایالات متحده، نخستین رهبر حزب فدرالیست و نخستین رئیس قوّۀ قضاییۀ آن کشور بود. او، در نامۀ دوم از مقالات فدرالیست نوشته است: «چنین مینماید که این کشور و این مردم برای یکدیگر آفریده شدهاند و به نظر میرسد که ارادۀ مشیت به این تعلّق گرفته است که میراث مناسب و شایستۀ اتحاد برادری به دست مردمی برسد که در پیوندی استوار با یکدیگر وحدت پیدا کردهاند و هرگز در شماری از حاکمیتهای در مخالفت و چشم هم چشمی با یکدیگر و بیگانه از یکدیگر پراکنده نشوند.» ملّتی که اعضای آن با نیرومندترین پیوندها چنین به یکدیگر وابستهاند، هرگز نباید به حکومتهای بیگانه، نامأنوس و حسود به یکدیگر تقسیم شود». جان جی این عبارت را خطاب به مردم ایالات متحده نوشته، با این توضیح که «در هر مناسبتی، ما ملّت واحدی بودیم. هر شهروندی هر جایی میرفت از همان حقوق ملّی، امتیازها و حمایت یکسانی برخوردار بود. ما به عنوان یک ملّت وارد جنگ شدیم و صلح کردیم. ما به عنوان یک ملّت دشمن مشترکمان را نابود کردیم؛ به عنوان یک کلت در ائتلافها وارد شدیم، معاهدههایی را امضا کردیم، در قراردادها و توافقنامههایی با دولتهای خارجی وارد شدیم.» این مقاله در اکتبر 1787، اندکی پس از تدوین قانون اساسی ایالات متحده نوشته شده که هنوز شمار کمی از ایالات به اتحاد پیوسته بودند، اما با این همه جان جی از ملّت واحد امریکایی سخن میگوید. رئیس جمهور اسبق بیش از من اطلاع دارد که ما پیوسته فاقد امتیاز و حقوق بودهایم و هرگز نیز شهروند نبودهایم، اما به عنوان یک ملّت در برابر دشمنان مشترک، برادران عرب، ترک، مغول و افغان، پایداری کردهایم. آیا بیشتر از این میتوان ملّت واحد بود که ما بودهایم؟
📎لزوم کنارگذاشتن خیاالبافی برای ناکجاآباد
ما ناشهروندان بیحقوق! آیا بهتر نیست، به جای خیالبافیهای برای ناکجاآبادی که معلوم نیست مکان آن کجاست کمی به مردمی فکر کنیم که بیش از نیمی از آنان در سرزمینی ثروتمند زیر خط فقر به سر میبرند؟ امکان تحقّق فدرالیسم در ایران بیشتر از امکان تحقّق مجلس و جمهوریت نیست! اگر هم توهمی داشتیم، با احمدی نژاد، در مقام ریاست جمهوری، و قاضیپورها در مقام نمایندۀ مردم آن توهّم زایل شد! این سخن گفتن نابجا از فدرالیسم، در حالیکه بحرانی ژرف همۀ ارکان کشور را متزلزل کرده و اساس کشور تهدید میکند، تنها میتواند آبی به آسیاب کسانی بریزد که برای دریافت کوپن «دویست دلاری» صفها کشیدهاند (ر.ک. اسناد ویکیلیکس) و البته میتواند اندکی وجیهالملّگی نیز برای گوینده دستـ وـ پا کند، اما حتیٰ اگر دفاع از فدرالیسم قربةً الی اﷲ باشد نتیجهای جز از دست دادن بیشتر حقوق «شهروندی» و فروتر رفتن در باتلاق خط زیر فقر نخواهد داشت. ملّتی فقیر و فاقد حقوق نمیتواند دربارۀ مصالح عالی خود تصمیم درستی بگیرد🖊
🔺جواد طباطبایی
@sedayeslahat
خبر افزايش سقف برداشت از خودپردازها تكذيب شد!
بانك مركزي،گزارش داد که در پي انتشار اخباري مبني بر افزايش برداشت از خودپردازها تا سقف پنج ميليون ريال، به اطلاع مي رساند هيچ بخشنامه اي در اين مورد و مربوط به اين زمان صادر نشده و مجوز قبلی این بانک صرفا برای ایام پایانی سال گذشته و بازه زمانی ٢۵ اسفند ٩٧ الی ١٧ فروردین ٩٨ بوده است.
@sedayeslahat
بانك مركزي،گزارش داد که در پي انتشار اخباري مبني بر افزايش برداشت از خودپردازها تا سقف پنج ميليون ريال، به اطلاع مي رساند هيچ بخشنامه اي در اين مورد و مربوط به اين زمان صادر نشده و مجوز قبلی این بانک صرفا برای ایام پایانی سال گذشته و بازه زمانی ٢۵ اسفند ٩٧ الی ١٧ فروردین ٩٨ بوده است.
@sedayeslahat
🔴 در ايران انسانيت توسط پول دفن شده است
✍️ مصطفی داننده
نکته ظریف 👈(اولین کسی که باید پشت میز عدالت بشیند کسانی هستند که جامعه را به این سمت کشانده اند! .در جامعه ای که اگر چشم خود را به مادیات ببندی ،عقب مانده و امل خطاب می شوی ! در جامعه ای که بعضی ها یک شبه ره صدساله طی می کنند و سوار پورشه می شوند نتیجه اش همینه ! جامعه ایران عوض شده ،انسانیت توسط پول دفن شده و یکه تازی می کند!!! )
با 27 سال سن پشت ماشین میلیاردی پدر نشسته است و با یک پراید تصادف میکند. راننده 20 ساله پراید که دانشجو هم بوده، کشته میشود. مردم لب به اعتراض میگشایند که چه خبرتووووونه؟ او و همراهانش هم سر خود را بالا میگیرند و میگویند، مُرده که مُرده، دیهاش را میدهیم.
او وقتی پشت پورشه میشنید، تصور میکند همه شهر نوکر او هستند و باید در برابرش خم و راست شوند. جوانک حق دارد چنین تصوری داشته باشد. در جامعه پولزده باید شاهد چنین رفتاری هم باشیم.
این پسر و امثال او، احترام را دیدهاند. آنها دیدهاند وقی پدر پولدارشان وارد جایی میشود، همه به او احترام میگذارند و تا کمر برایش خم میشوند. آنها دیدهاند که ثروت در جامعه به مراتب بهتر از علم است. آنها میبینند بسیاری از آنهایی که به سراغ علم رفتند، هشتشان گرو نهشان است و آنهایی که به دنبال ثروت رفتند نانشان در روغن است.
آنها دیدهاند که دراین جامعه با پول میشود همه کار کرد. آنها به جشم دیدهاند هزار کار محال با اسکناس حل شده است. حالا چه انتظاری باید از این جوانها داشت. از جوانهایی که شغلشان تفریح کردن با پول پدر است.
جان یک آدم را میگیرند و میگویند فدای سرمان، پولش را میدهیم! پولش را میدهند و دوباره پشت ماشین میلیاردی پدر مینشینند و روز از نو روزی از نو.
این بچهها را نباید محکوم کرد. آنها تربیت شدهی ما هستند. اولین کسی که باید پشت میز عدالت بنشینند کسانی که هستند که جامعه را به این سمت کشاندهاند. کسانی که با رفتار خود باعث شدهاند پولداری تبدیل به یک حُسن بزرگ در جامعه شود.
در جامعهای که همه دوست دارند پولدار باشند، نمیشود به دنبال انسانیت گشت. چه دختر و پسرهایی که برای تامین آینده خود، به دنبال یک شوهر و یا همسر پولدار میگردند. برای آنها عشق معنا ندارد و رفاه و پولداری جای آن را گرفته است.
در جامعهای که اگر به دنبال پول نباشی و چشم خود را به روی مادیات ببندی، عقب افتاده و امل خطاب میشوی، چه انتظاری میشود از جوانکی داشت که پشت ماشین میلیاردی پدر نشسته است.
در جامعه ایران زمانی پدر و مادرها دوست داشتند، فرزندشان خلبان، دکتر یا مهندس شود اما حالا بسیاری از آنها دوست دارند فرزندشان پولدار باشد. از چه شیوهای اصلا مهم نیست!
در زمانهای نه چندان دور در جلسات خواستگاری ابتدا از محاسن اخلاقی و تحصیلات ماه داماد سخن میگفتند و بعد به سراغ پول و خانه میرفتند اما حالا از ثروت و خانه میپرسند و بعد به سراغ خلقیات خواستگار محترم میروند.
جامعه ایران عوض شده است. انسانیت توسط پول دفن شده است و یکه تازی میکند.
@sedayeslahat
✍️ مصطفی داننده
نکته ظریف 👈(اولین کسی که باید پشت میز عدالت بشیند کسانی هستند که جامعه را به این سمت کشانده اند! .در جامعه ای که اگر چشم خود را به مادیات ببندی ،عقب مانده و امل خطاب می شوی ! در جامعه ای که بعضی ها یک شبه ره صدساله طی می کنند و سوار پورشه می شوند نتیجه اش همینه ! جامعه ایران عوض شده ،انسانیت توسط پول دفن شده و یکه تازی می کند!!! )
با 27 سال سن پشت ماشین میلیاردی پدر نشسته است و با یک پراید تصادف میکند. راننده 20 ساله پراید که دانشجو هم بوده، کشته میشود. مردم لب به اعتراض میگشایند که چه خبرتووووونه؟ او و همراهانش هم سر خود را بالا میگیرند و میگویند، مُرده که مُرده، دیهاش را میدهیم.
او وقتی پشت پورشه میشنید، تصور میکند همه شهر نوکر او هستند و باید در برابرش خم و راست شوند. جوانک حق دارد چنین تصوری داشته باشد. در جامعه پولزده باید شاهد چنین رفتاری هم باشیم.
این پسر و امثال او، احترام را دیدهاند. آنها دیدهاند وقی پدر پولدارشان وارد جایی میشود، همه به او احترام میگذارند و تا کمر برایش خم میشوند. آنها دیدهاند که ثروت در جامعه به مراتب بهتر از علم است. آنها میبینند بسیاری از آنهایی که به سراغ علم رفتند، هشتشان گرو نهشان است و آنهایی که به دنبال ثروت رفتند نانشان در روغن است.
آنها دیدهاند که دراین جامعه با پول میشود همه کار کرد. آنها به جشم دیدهاند هزار کار محال با اسکناس حل شده است. حالا چه انتظاری باید از این جوانها داشت. از جوانهایی که شغلشان تفریح کردن با پول پدر است.
جان یک آدم را میگیرند و میگویند فدای سرمان، پولش را میدهیم! پولش را میدهند و دوباره پشت ماشین میلیاردی پدر مینشینند و روز از نو روزی از نو.
این بچهها را نباید محکوم کرد. آنها تربیت شدهی ما هستند. اولین کسی که باید پشت میز عدالت بنشینند کسانی که هستند که جامعه را به این سمت کشاندهاند. کسانی که با رفتار خود باعث شدهاند پولداری تبدیل به یک حُسن بزرگ در جامعه شود.
در جامعهای که همه دوست دارند پولدار باشند، نمیشود به دنبال انسانیت گشت. چه دختر و پسرهایی که برای تامین آینده خود، به دنبال یک شوهر و یا همسر پولدار میگردند. برای آنها عشق معنا ندارد و رفاه و پولداری جای آن را گرفته است.
در جامعهای که اگر به دنبال پول نباشی و چشم خود را به روی مادیات ببندی، عقب افتاده و امل خطاب میشوی، چه انتظاری میشود از جوانکی داشت که پشت ماشین میلیاردی پدر نشسته است.
در جامعه ایران زمانی پدر و مادرها دوست داشتند، فرزندشان خلبان، دکتر یا مهندس شود اما حالا بسیاری از آنها دوست دارند فرزندشان پولدار باشد. از چه شیوهای اصلا مهم نیست!
در زمانهای نه چندان دور در جلسات خواستگاری ابتدا از محاسن اخلاقی و تحصیلات ماه داماد سخن میگفتند و بعد به سراغ پول و خانه میرفتند اما حالا از ثروت و خانه میپرسند و بعد به سراغ خلقیات خواستگار محترم میروند.
جامعه ایران عوض شده است. انسانیت توسط پول دفن شده است و یکه تازی میکند.
@sedayeslahat
🔴 شاناهان: برای جنگ با ایران در منطقه نیستیم
سرپرست وزارت دفاع آمریکا:
حضور نیروهای آمریکایی در منطقه برای جنگ با ایران نیست.
احتمال حمله ایران به نیروهایمان را متوقف کردیم.
تهدیدهای ایران همچنان شدید هستند و نباید آنها را نادیده گرفت./فارس
@sedayeslahat
سرپرست وزارت دفاع آمریکا:
حضور نیروهای آمریکایی در منطقه برای جنگ با ایران نیست.
احتمال حمله ایران به نیروهایمان را متوقف کردیم.
تهدیدهای ایران همچنان شدید هستند و نباید آنها را نادیده گرفت./فارس
@sedayeslahat
🔺دلیل حضور هادی رضوی با لباس شخصی در دادگاه؟
🔸براساس ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، متهمان میتوانند قرار وثیقه تعیین شده از سوی دادگاه را تأمین کرده و در این صورت با لباس شخصی در دادگاه حاضر شوند.
@sedayeslahat
🔸براساس ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، متهمان میتوانند قرار وثیقه تعیین شده از سوی دادگاه را تأمین کرده و در این صورت با لباس شخصی در دادگاه حاضر شوند.
@sedayeslahat
✅خانم نیلوفر لوایی همسر وزیر و مادر همسر #هادی_رضوی مدیر مجموعه مدارس دخترانه خصوصی "توسعه" (منطقه ۳) هستند!
🔗یادتون میاد گفتیم آقایان مسئول نان شان در تنزل کیفیت مدارس دولتی و نابودی #آموزش_رایگان هست؟ و از #مافیای_مدارس_خصوصی گفتیم؟!
❗️واضحه چرا دولتمردان غم آموزش ندارند؟
🔗نکته مهم دیگر تخلف ای مدرسه و عدم رعایت بخشنامه وزارت آ.پ مبنی بر ممنوعیت آزمون ورودی برای مدارس غیر دولتی در پایه هفتم هست.که این مدرسه مثل مدرسه متعلق به حداد عادل هم مرتکب #تخلف شده است.
🔗اما آیا زور جناب وزیر بطحایی به این مدارس خواهد رسید؟؟
یا قانون برای دیگران است؟!/ عادل برکم
@sedayeslahat
🔗یادتون میاد گفتیم آقایان مسئول نان شان در تنزل کیفیت مدارس دولتی و نابودی #آموزش_رایگان هست؟ و از #مافیای_مدارس_خصوصی گفتیم؟!
❗️واضحه چرا دولتمردان غم آموزش ندارند؟
🔗نکته مهم دیگر تخلف ای مدرسه و عدم رعایت بخشنامه وزارت آ.پ مبنی بر ممنوعیت آزمون ورودی برای مدارس غیر دولتی در پایه هفتم هست.که این مدرسه مثل مدرسه متعلق به حداد عادل هم مرتکب #تخلف شده است.
🔗اما آیا زور جناب وزیر بطحایی به این مدارس خواهد رسید؟؟
یا قانون برای دیگران است؟!/ عادل برکم
@sedayeslahat
✅برهه حساسِ «پس چی؟»
✍محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
🔗 مقامات ارشد کشور اعلام کردهاند که به دنبال جنگ با آمریکا نیستند (که راهبرد درست و عاقلانهای است)، آمریکاییها هم گفتهاند دنبال درگیری نظامی نیستند (به استثنای حداقل جان بولتون)؛ و مذاکرهای هم با آمریکا صورت نمیگیرد (که بسیاری از منتقدان سیاست خارجی کشور و طرفداران مذاکرات برجام هم در شرایط فعلی، مذاکره با آمریکای ترامپ، بدون دستورکاری برای مذاکره و تضمینی برای پایبندی به نتیجه، و موضع تحقیرآمیز دولت آمریکا مذاکره را درست نمیدانند.)
🔗 مسأله این نیست که راهبرد نه جنگ و نه مذاکره در شرایط فعلی درست هست یا نیست، بلکه به شرط درستی، باز هم کفایت نمیکند. «نه جنگ» و «نه مذاکره» هر دو با «نه» شروع میشوند و به معنای بیکنشی یا فقدان کنش فعال هستند. فقدان کنش فعال در چنین وضعیتی که بدون هر گونه اقدام تنشآمیز دیگری از سوی آمریکا، تنش افزایش مییابد، به معنای عدم کفایت این موضع به تنهایی است.
🔗 آمریکاییها تحریمها را افزایش میدهند و حتی اگر منازعه نظامی بر اثر رخدادی اتفاقی یا توطئهای شبیه به آنچه گفته میشود به شکل ساختگی آغازگر جنگ ویتنام شد، رخ ندهد؛ جنگ اقتصادی ادامه مییابد. کشوری که هزینه جاری دولت آن از میانه دهه 1380 تا میانه دهه 1390 به شدت افزایش یافته، بر اثر بیش از یکونیم دهه رشد اقتصادی نامناسب و نرخ پایین تشکیل سرمایه، فرار سرمایه و بیثباتی اقتصادی نرخ بیکاری در آن افزایش یافته، و در کنار همه اینها فساد و نابرابری اقتصادی و اجتماعی به حد بالایی رسیده است، خود به خود در معرض تنش اقتصادی و تبدیل آن به مسائل اجتماعی، سیاسی و نهایتاً امنیتی قرار میگیرد.
🔗 آخرین آمارها و گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهند فقر عمیقتر و گستردهتر میشود و سخن از زوال بین یک تا دو میلیون شغل بر اثر تعطیلی کارگاهها در میان است. همه اینها نشان میدهند که راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» برای ممانعت از بدتر شدن شرایط کفایت نمیکند. نکته مهمتر این است که راهبردهایی که در گذشته – حتی در شرایط غیرتحریمی و عادی اعمال شدهاند - نتوانستهاند مسبب رشد اقتصادی کافی، توسعه اشتغال، ممانعت از تخریب محیطزیست، ارتقای عدالت اجتماعی و مقابله با فساد شوند. بدیهی است آن راهبردها در شرایط تحریمی، رکود تورمی و نارضایتی اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی، نتایج بدتری به بار میآورند.
🔗 من قبلاً نوشتهام که کشور دچار «ساخت برهه حساس» در چهل سال گذشته بوده است، اما گفتمان «برهه حساس» دیگر به کار این شرایط نمیآید. «ما مقاومت میکنیم» اسم رمز متداول در «ساخت برهه حساس» بوده و هست؛ و مقامات ارشد اکنون نیز همین عبارت را تکرار میکنند. مسأله اما این است که «برهه حساس» برای توصیف این وضعیت کفایت نمیکند و مردم و نخبگان میپرسند «نه جنگ، نه مذاکره!؟ پس چی؟» گفتمان «پس چی؟» سر بر آورده است.
🔗 گفتمان «نه جنگ نه مذاکره» بدون هیچ تغییر رویهای، یعنی نشستن به انتظار بسته شدن تک تک منفذهای تنفس اقتصاد و در نهایت جامعه، عین آبپز شدن قورباغهای که در درون آب در حال گرم شدن و جوش آمدن است، بیتحرک. عبارت «ما مقاومت میکنیم» هم حداقل دو مشکل دارد. اول، «ما» کیست؟ «مقاومت» چیست، یعنی چه کار میکنیم که اسماش مقاومت است؟
🔗 کاربرد واژه ما، یعنی جمعی که چیز مشترکی دارند، و مقاومت کردن هم اغلب به معنای تحمل فشار یا هزینهای است. آیا «ما مقاومت میکنیم» یعنی «ما ایرانیان اعم از فقیر و غنی، رئیس و مرئوس، بالادست و فرودست، هزینههایی را بین خودمان تقسیم میکنیم و هر کس مسئولیت و قدرت بیشتری دارد، مسئولیت بیشتری میپذیرد؟» یا اینکه عدهای حرف میزنند و بقیه تحمل میکنند؟
❓ گفتمان «پس چی؟» میپرسد «ما کیست؟»، «مقاومت به چه معناست؟»، «فشار مقاومت چگونه بین ماها توزیع میشود؟»، «مقاومت ماها چه ویژگیای دارد که نتیجهاش مثبت باشد نه له شدن زیر فشار؟»، «مسئولیت عواقب این مقاومت ماها را چه کسی و چگونه میپذیرد؟»، «نقشه راه مقاومت را چه کسانی، از چه طریقی و با چه کیفیتی طراحی کردهاند؟»، «شاخص ارزیابی موفقیت در مقاومت چیست؟»، «چشمانداز موفقیت چند سال و با چه هزینهای است؟» و «آخرش چی میشه؟»
🔗 اینها سؤالاتی است که مردم منتظرند پاسخ آنها را بشنوند. مردمانی رنجیده از فشار اقتصادی و تیرگی چشمانداز، برای تحمل کردن، به پاسخ این سؤالات نیازمندند. باز هم ما و برهه حساس کنونی، اما برهه حساس «پس چی؟»
@sedayeslahat
✍محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
🔗 مقامات ارشد کشور اعلام کردهاند که به دنبال جنگ با آمریکا نیستند (که راهبرد درست و عاقلانهای است)، آمریکاییها هم گفتهاند دنبال درگیری نظامی نیستند (به استثنای حداقل جان بولتون)؛ و مذاکرهای هم با آمریکا صورت نمیگیرد (که بسیاری از منتقدان سیاست خارجی کشور و طرفداران مذاکرات برجام هم در شرایط فعلی، مذاکره با آمریکای ترامپ، بدون دستورکاری برای مذاکره و تضمینی برای پایبندی به نتیجه، و موضع تحقیرآمیز دولت آمریکا مذاکره را درست نمیدانند.)
🔗 مسأله این نیست که راهبرد نه جنگ و نه مذاکره در شرایط فعلی درست هست یا نیست، بلکه به شرط درستی، باز هم کفایت نمیکند. «نه جنگ» و «نه مذاکره» هر دو با «نه» شروع میشوند و به معنای بیکنشی یا فقدان کنش فعال هستند. فقدان کنش فعال در چنین وضعیتی که بدون هر گونه اقدام تنشآمیز دیگری از سوی آمریکا، تنش افزایش مییابد، به معنای عدم کفایت این موضع به تنهایی است.
🔗 آمریکاییها تحریمها را افزایش میدهند و حتی اگر منازعه نظامی بر اثر رخدادی اتفاقی یا توطئهای شبیه به آنچه گفته میشود به شکل ساختگی آغازگر جنگ ویتنام شد، رخ ندهد؛ جنگ اقتصادی ادامه مییابد. کشوری که هزینه جاری دولت آن از میانه دهه 1380 تا میانه دهه 1390 به شدت افزایش یافته، بر اثر بیش از یکونیم دهه رشد اقتصادی نامناسب و نرخ پایین تشکیل سرمایه، فرار سرمایه و بیثباتی اقتصادی نرخ بیکاری در آن افزایش یافته، و در کنار همه اینها فساد و نابرابری اقتصادی و اجتماعی به حد بالایی رسیده است، خود به خود در معرض تنش اقتصادی و تبدیل آن به مسائل اجتماعی، سیاسی و نهایتاً امنیتی قرار میگیرد.
🔗 آخرین آمارها و گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهند فقر عمیقتر و گستردهتر میشود و سخن از زوال بین یک تا دو میلیون شغل بر اثر تعطیلی کارگاهها در میان است. همه اینها نشان میدهند که راهبرد «نه جنگ نه مذاکره» برای ممانعت از بدتر شدن شرایط کفایت نمیکند. نکته مهمتر این است که راهبردهایی که در گذشته – حتی در شرایط غیرتحریمی و عادی اعمال شدهاند - نتوانستهاند مسبب رشد اقتصادی کافی، توسعه اشتغال، ممانعت از تخریب محیطزیست، ارتقای عدالت اجتماعی و مقابله با فساد شوند. بدیهی است آن راهبردها در شرایط تحریمی، رکود تورمی و نارضایتی اجتماعی و تضعیف سرمایه اجتماعی، نتایج بدتری به بار میآورند.
🔗 من قبلاً نوشتهام که کشور دچار «ساخت برهه حساس» در چهل سال گذشته بوده است، اما گفتمان «برهه حساس» دیگر به کار این شرایط نمیآید. «ما مقاومت میکنیم» اسم رمز متداول در «ساخت برهه حساس» بوده و هست؛ و مقامات ارشد اکنون نیز همین عبارت را تکرار میکنند. مسأله اما این است که «برهه حساس» برای توصیف این وضعیت کفایت نمیکند و مردم و نخبگان میپرسند «نه جنگ، نه مذاکره!؟ پس چی؟» گفتمان «پس چی؟» سر بر آورده است.
🔗 گفتمان «نه جنگ نه مذاکره» بدون هیچ تغییر رویهای، یعنی نشستن به انتظار بسته شدن تک تک منفذهای تنفس اقتصاد و در نهایت جامعه، عین آبپز شدن قورباغهای که در درون آب در حال گرم شدن و جوش آمدن است، بیتحرک. عبارت «ما مقاومت میکنیم» هم حداقل دو مشکل دارد. اول، «ما» کیست؟ «مقاومت» چیست، یعنی چه کار میکنیم که اسماش مقاومت است؟
🔗 کاربرد واژه ما، یعنی جمعی که چیز مشترکی دارند، و مقاومت کردن هم اغلب به معنای تحمل فشار یا هزینهای است. آیا «ما مقاومت میکنیم» یعنی «ما ایرانیان اعم از فقیر و غنی، رئیس و مرئوس، بالادست و فرودست، هزینههایی را بین خودمان تقسیم میکنیم و هر کس مسئولیت و قدرت بیشتری دارد، مسئولیت بیشتری میپذیرد؟» یا اینکه عدهای حرف میزنند و بقیه تحمل میکنند؟
❓ گفتمان «پس چی؟» میپرسد «ما کیست؟»، «مقاومت به چه معناست؟»، «فشار مقاومت چگونه بین ماها توزیع میشود؟»، «مقاومت ماها چه ویژگیای دارد که نتیجهاش مثبت باشد نه له شدن زیر فشار؟»، «مسئولیت عواقب این مقاومت ماها را چه کسی و چگونه میپذیرد؟»، «نقشه راه مقاومت را چه کسانی، از چه طریقی و با چه کیفیتی طراحی کردهاند؟»، «شاخص ارزیابی موفقیت در مقاومت چیست؟»، «چشمانداز موفقیت چند سال و با چه هزینهای است؟» و «آخرش چی میشه؟»
🔗 اینها سؤالاتی است که مردم منتظرند پاسخ آنها را بشنوند. مردمانی رنجیده از فشار اقتصادی و تیرگی چشمانداز، برای تحمل کردن، به پاسخ این سؤالات نیازمندند. باز هم ما و برهه حساس کنونی، اما برهه حساس «پس چی؟»
@sedayeslahat
💠تیپ بهاره افشاری در بازی سردار آزمون در ورزشگاه زنیت
✔️بهاره افشاری برای دیدن بازی سردار آزمون به سن پترزبورگ رفته بود
@sedayeslahat
✔️بهاره افشاری برای دیدن بازی سردار آزمون به سن پترزبورگ رفته بود
@sedayeslahat
🔴 ادعای پامپو: احتمالا ایران پشت حمله به نفتکشها در الفجیره است
🔹وزیر خارجه آمریکا در نشست استماع کنگره مدعی شد که احتمالا ایران پشت حمله به نفتکشها در بندر الفجیره امارات بوده است.
@sedayeslahat
🔹وزیر خارجه آمریکا در نشست استماع کنگره مدعی شد که احتمالا ایران پشت حمله به نفتکشها در بندر الفجیره امارات بوده است.
@sedayeslahat
✅حشمت الله فلاحت پیشه رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس:
🔺در شرایطی که تنش میل به کاهش دارد،جای تأمل است که چرا هنوز عده ای بر حفظ فضای افراطی تاکید دارند
@sedayeslahat
🔺در شرایطی که تنش میل به کاهش دارد،جای تأمل است که چرا هنوز عده ای بر حفظ فضای افراطی تاکید دارند
@sedayeslahat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶 به بهانهی زادروز دکتر مصدق
🔸بخشی از شعری که مهدی اخوان ثالث در وصف دکتر مصدق سروده است.
@sedayeslahat
🔸بخشی از شعری که مهدی اخوان ثالث در وصف دکتر مصدق سروده است.
@sedayeslahat
باد رگ گردن اصولگرایان چرا در مقابل هادی رضوی خوابید؟
✍️داوود حشمتی
اصولگرایان که روزگاری برای غارت در صندوق ذخیره فرهنگیان رگ کردن باد میکردند، مدتی است به سکوتی عجیب و خودخواسته فرو رفتند. راز این سکوت و خوابیدن بادی که بر رگ گردنشان انداخته بودند کجاست؟ دو سال محمد ایمانی سرمقاله نویس کیهان نوشته بود: پیش آقای روحانی آن هنگام که منصوبان دولت وی مشغول غارت 11 هزار میلیارد تومان از امانت معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان بودند، کجا تشریف داشتند که رگ گردنشان متورم شود و بگوید من نمی گذارم به حقوق فرهنگیان دست درازی شود؟»
آن روزها عمدا میگفتند فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان است که بانک سرمایه جلوی چشم نیاید. چون میدانستند یک پای آن، حسین هدایتی است که چفیه برگردن از این هیات به آن هیات میرود. پای دیگرش اکبر یقینی است که از ناحیه همین هیاتیها به حاج حسین هدایتی چسبید. پای دیگرش ستایش به عنوان مدیرعامل این بانک است که سالها مدیرعامل شرکتها در ستاداجرایی فرمان امام بود.
یک پای دیگرش هم هادی رضوی است. حتی تکرار این مدعا که او «داماد شریعتمداری»است برای این است که روابط دیگر پوشانده شود. بسیار خب. مگر نه اینکه داماد شریعتمداری است؟ چرا رگ گردن شماها خوابیده؟ لاکچری بودن و پورشه و مازاراتی سواری فقط برای هدایتیها و رضویها مجاز است؟
یادتان هست که عکسهای لاکچری محمدحسین حدادیان را احمدینژادیها از اینستاگرامش پخش کردند که در حال تناول خرچنگ لابستر بود؟ رگ گردنتان را باور کنیم یا مالهکشی برای امثال هادی رضوی؟ اگر هادی رضوی با پولهایش برایتان جشنواره عمار و مدافع حرم بگیرد چشم بر روی زندگیاش میبندید؟ هادی رضوی چه کاره بود که واسطه گرفتن آگهی از بانک سرمایه برای خبرگزاری فارس با رقم 250 میلیون تومان (بیش از یک میلیارد امروز) باشد؟ باد رگگردنتان چگونه خوابید؟ در نهایت هم فحشی حواله پدر زنش میکنید و تمام؟
رگ گردن و غیرتی اگر بود امروز همه آن جوایز را که از او گرفتید میبردید مقابلش پرت میکردید. استکبارستیزی که هیچ، غیرت عدالتخواهیتان هم سرنخ و اختیارش دست خودتان نیست. اگر بود باید آبرو برای او نمیگذاشتید.
@sedayeslahat
✍️داوود حشمتی
اصولگرایان که روزگاری برای غارت در صندوق ذخیره فرهنگیان رگ کردن باد میکردند، مدتی است به سکوتی عجیب و خودخواسته فرو رفتند. راز این سکوت و خوابیدن بادی که بر رگ گردنشان انداخته بودند کجاست؟ دو سال محمد ایمانی سرمقاله نویس کیهان نوشته بود: پیش آقای روحانی آن هنگام که منصوبان دولت وی مشغول غارت 11 هزار میلیارد تومان از امانت معلمان در صندوق ذخیره فرهنگیان بودند، کجا تشریف داشتند که رگ گردنشان متورم شود و بگوید من نمی گذارم به حقوق فرهنگیان دست درازی شود؟»
آن روزها عمدا میگفتند فساد در صندوق ذخیره فرهنگیان است که بانک سرمایه جلوی چشم نیاید. چون میدانستند یک پای آن، حسین هدایتی است که چفیه برگردن از این هیات به آن هیات میرود. پای دیگرش اکبر یقینی است که از ناحیه همین هیاتیها به حاج حسین هدایتی چسبید. پای دیگرش ستایش به عنوان مدیرعامل این بانک است که سالها مدیرعامل شرکتها در ستاداجرایی فرمان امام بود.
یک پای دیگرش هم هادی رضوی است. حتی تکرار این مدعا که او «داماد شریعتمداری»است برای این است که روابط دیگر پوشانده شود. بسیار خب. مگر نه اینکه داماد شریعتمداری است؟ چرا رگ گردن شماها خوابیده؟ لاکچری بودن و پورشه و مازاراتی سواری فقط برای هدایتیها و رضویها مجاز است؟
یادتان هست که عکسهای لاکچری محمدحسین حدادیان را احمدینژادیها از اینستاگرامش پخش کردند که در حال تناول خرچنگ لابستر بود؟ رگ گردنتان را باور کنیم یا مالهکشی برای امثال هادی رضوی؟ اگر هادی رضوی با پولهایش برایتان جشنواره عمار و مدافع حرم بگیرد چشم بر روی زندگیاش میبندید؟ هادی رضوی چه کاره بود که واسطه گرفتن آگهی از بانک سرمایه برای خبرگزاری فارس با رقم 250 میلیون تومان (بیش از یک میلیارد امروز) باشد؟ باد رگگردنتان چگونه خوابید؟ در نهایت هم فحشی حواله پدر زنش میکنید و تمام؟
رگ گردن و غیرتی اگر بود امروز همه آن جوایز را که از او گرفتید میبردید مقابلش پرت میکردید. استکبارستیزی که هیچ، غیرت عدالتخواهیتان هم سرنخ و اختیارش دست خودتان نیست. اگر بود باید آبرو برای او نمیگذاشتید.
@sedayeslahat