This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚨 " اسلام، فمنیسم و حقوق زنان"
♨️ سمیه طهماسبى استاد حوزه و دانشگاه و فعال حقوق زنان و فریبا علاسوند عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه
⏳ جمعه ۲۰:۳۰
@sedayeslahat
♨️ سمیه طهماسبى استاد حوزه و دانشگاه و فعال حقوق زنان و فریبا علاسوند عضو شورای سیاستگذاری حوزههای علمیه
⏳ جمعه ۲۰:۳۰
@sedayeslahat
♈️کواکبیان اعمال محدودیت در خصوص رییس دولت های نهم و دهم را رد کرد :
♈️ اصلا بحث محدودیت و حصر مقامات دولت نهم و دهم را در کمیسیون امنیت ملی نشنیده ایم و مطرح نیست
@sedayeslahat
♈️ اصلا بحث محدودیت و حصر مقامات دولت نهم و دهم را در کمیسیون امنیت ملی نشنیده ایم و مطرح نیست
@sedayeslahat
خاتمه "حصر" یعنی
بیکار شدن کاسبان "فتنه"
دفتر کاسبی "فتنه" با خاتمه "حصر" دو تن از معروف ترین چهره های نزدیک به آیت الله خمینی (موسوی و کروبی) پس از نزدیک به 8 سال می رود تا بسته شود. باید دید پایان حصر به معنای محرومیت حضور سیاسی آنها در جمهوری اسلامی خواهد بود و یا راه حلی نیز برای فعالیت سیاسی آنها پیدا شده و یا پیدا خواهد شد. این که حصر آنها پایان یابد و آن دو مهر سکوت بر لب زده و گوشه خانه هایشان بنشنند و گاهی با این و آن دیدار کنند، نمی تواند به معنای پایان حصر باشد. در عین حال که تا رسیدن به آن مرحله باید منتظر حادثه آفرینی های بزرگی از جانب کاسبان فتنه بود تا بلکه دفتر این کاسبی بسته نشود و آنها بتوانند هنوز زیر چتر باصطلاح "فتنه" به تسویه حساب های سیاسی و در حاشیه نگهداشتن کادرها و مدیران نا آلوده به دزدی و اختلاس و استبداد را ادامه بدهند. آنها برای حادثه آفرینی هیچ مرزی را در برابر خود ندارند. حتی ایجاد انفجار و ترور و جنگ!
قابل توجه تمامیت خواهان کاسب اعتدال نما و فرصت طلبان وتندروهای دلواپس ......
@sedayeslahat
بیکار شدن کاسبان "فتنه"
دفتر کاسبی "فتنه" با خاتمه "حصر" دو تن از معروف ترین چهره های نزدیک به آیت الله خمینی (موسوی و کروبی) پس از نزدیک به 8 سال می رود تا بسته شود. باید دید پایان حصر به معنای محرومیت حضور سیاسی آنها در جمهوری اسلامی خواهد بود و یا راه حلی نیز برای فعالیت سیاسی آنها پیدا شده و یا پیدا خواهد شد. این که حصر آنها پایان یابد و آن دو مهر سکوت بر لب زده و گوشه خانه هایشان بنشنند و گاهی با این و آن دیدار کنند، نمی تواند به معنای پایان حصر باشد. در عین حال که تا رسیدن به آن مرحله باید منتظر حادثه آفرینی های بزرگی از جانب کاسبان فتنه بود تا بلکه دفتر این کاسبی بسته نشود و آنها بتوانند هنوز زیر چتر باصطلاح "فتنه" به تسویه حساب های سیاسی و در حاشیه نگهداشتن کادرها و مدیران نا آلوده به دزدی و اختلاس و استبداد را ادامه بدهند. آنها برای حادثه آفرینی هیچ مرزی را در برابر خود ندارند. حتی ایجاد انفجار و ترور و جنگ!
قابل توجه تمامیت خواهان کاسب اعتدال نما و فرصت طلبان وتندروهای دلواپس ......
@sedayeslahat
🔘اصلاح طلبان؛ پادوی بی جیره و مواجب حزب اعتدال و توسعه!
اگر اعضای حزب منزوی و گمنام #اعتدال_و_توسعه مرکب از؛ حسن روحانی، محمدباقر نوبخت، محمدرضا نعمتزاده، اکبر ترکان، فاطمه هاشمی رفسنجانی، محمود واعظی، سید حسین موسویان، محمود محمدی، سید احمد زرهانی، مرتضی محمدخان، مجید قاسمی، صلاحالدین دلشاد، محمد حسن تولایی و زهرا پیشگاهیفرد، صدها میلیارد تومان صرف مطرح شدن و کسب مقبولیت در جامعه می کردند، هرگز نمی توانستند از پایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار شوند همچنان که از زمان تاسیس خود در سال ۷۸ تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هرگز با اقبال مردم مواجه نشدند و تعداد اعضای این حزب از انگشتان دو دست هم تجاوز نکرده بود.
این درحالیست که اصلاح طلبان از سال ۹۲ با بلاهت و تبلیغات رایگان خود و فریب دادن مردم چنان اقتدار و پایگاهی برای این حزب ایجاد کرده اند که دیگر کسی برای خود آنان تره هم خرد نمی کند!
@sedayeslahat
اگر اعضای حزب منزوی و گمنام #اعتدال_و_توسعه مرکب از؛ حسن روحانی، محمدباقر نوبخت، محمدرضا نعمتزاده، اکبر ترکان، فاطمه هاشمی رفسنجانی، محمود واعظی، سید حسین موسویان، محمود محمدی، سید احمد زرهانی، مرتضی محمدخان، مجید قاسمی، صلاحالدین دلشاد، محمد حسن تولایی و زهرا پیشگاهیفرد، صدها میلیارد تومان صرف مطرح شدن و کسب مقبولیت در جامعه می کردند، هرگز نمی توانستند از پایگاه اجتماعی مناسبی برخوردار شوند همچنان که از زمان تاسیس خود در سال ۷۸ تا انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ هرگز با اقبال مردم مواجه نشدند و تعداد اعضای این حزب از انگشتان دو دست هم تجاوز نکرده بود.
این درحالیست که اصلاح طلبان از سال ۹۲ با بلاهت و تبلیغات رایگان خود و فریب دادن مردم چنان اقتدار و پایگاهی برای این حزب ایجاد کرده اند که دیگر کسی برای خود آنان تره هم خرد نمی کند!
@sedayeslahat
✔ دولت روحاني؛ دولت حداقلیها
روش مدیریتی حسن روحانی در نحوه برخورد با اصلاحطلبان، نشان دهنده عدم پایبندی ایشان به بدنه اجتماعی حامی گفتمان اصلاحطلبی میباشد و با توجه به عدم امکان کاندیداتوری رییسجمهور در دوره بعد انتخابات، این پرسش اساسی را ایجاد مینماید که فی الولقع حسن روحانی به دلیل عدم نیاز به رای اصلاحطلبان در آینده، مراودات سیاسی خود را بار دیگر بر مبنای خواست اصولگرایان معتدل تنظیم کرده است
@sedayeslahat
روش مدیریتی حسن روحانی در نحوه برخورد با اصلاحطلبان، نشان دهنده عدم پایبندی ایشان به بدنه اجتماعی حامی گفتمان اصلاحطلبی میباشد و با توجه به عدم امکان کاندیداتوری رییسجمهور در دوره بعد انتخابات، این پرسش اساسی را ایجاد مینماید که فی الولقع حسن روحانی به دلیل عدم نیاز به رای اصلاحطلبان در آینده، مراودات سیاسی خود را بار دیگر بر مبنای خواست اصولگرایان معتدل تنظیم کرده است
@sedayeslahat
بدلیها، اصلاحات را نابود كردهاند
این روزها اصلاحطلبان بیش از گذشته نگران اصلاحطلبان بدلی هستند. آن ها معتقدند این موضوع در دراز مدت اعتبار اصلاحطلبان و شاخصههای اصلاحطلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد.
نمونه اش اعتدال نماها وفرصت طلبان
@sedayeslahat
این روزها اصلاحطلبان بیش از گذشته نگران اصلاحطلبان بدلی هستند. آن ها معتقدند این موضوع در دراز مدت اعتبار اصلاحطلبان و شاخصههای اصلاحطلبی را زیر سوال برده و این جریان را با چالش مواجه خواهد کرد.
نمونه اش اعتدال نماها وفرصت طلبان
@sedayeslahat
⭕️ اعترافات مهدی نصیری سردبیر سابق کیهان درباره بولتنسازی برای خاتمی
مهدی نصیری سردبیر و مدیرمسئول سابق کیهان در مصاحبهای اعتراف کرده شخصا در کتابفروشیهای تهران دنبال مدرک انتشار کتب مناسب برای بولتنسازی میگشته تا خاتمی را برکنار کند.
نصیری که قبل از حسین شریعتمداری سردبیری و مدیرمسئولی کیهان را به عهده داشت در مصاحبه ویدئویی با سایت مباحثات گفته که بعد از بروز اختلافات در کیهان، ده جلد بولتن درباره محتوای کتابهای منتشره در دوران وزارت آقای خاتمی تهیه و برای علما ارسال کرده است. این پروندهسازیها در آن دوران در نهایت به استعفای خاتمی از وزارت ارشاد منجر شد.
@sedayeslahat
مهدی نصیری سردبیر و مدیرمسئول سابق کیهان در مصاحبهای اعتراف کرده شخصا در کتابفروشیهای تهران دنبال مدرک انتشار کتب مناسب برای بولتنسازی میگشته تا خاتمی را برکنار کند.
نصیری که قبل از حسین شریعتمداری سردبیری و مدیرمسئولی کیهان را به عهده داشت در مصاحبه ویدئویی با سایت مباحثات گفته که بعد از بروز اختلافات در کیهان، ده جلد بولتن درباره محتوای کتابهای منتشره در دوران وزارت آقای خاتمی تهیه و برای علما ارسال کرده است. این پروندهسازیها در آن دوران در نهایت به استعفای خاتمی از وزارت ارشاد منجر شد.
@sedayeslahat
#فقر_در_بازارها 😔
در خیابان؛ نوگلی سوسن فروشی
می کند.
شهرِآهن دل؛فقط آهن فروشی
می کند.
گل فروش و گل؛ دومعصومند با یک سرنوشت
لاله؛ بعضی وقت ها لادن فروشی
می کند.
یک پدر؛آواره تر؛از روزگارِ بی پدر
زیر برف چله؛ پیراهن فروشی می کند.
مادری را می شناسم که شبیه تشنه رود
با لباسی نخ نما؛ سوزن فروشی
می کند.
دامنِ عفت پُرست از لکه های احتیاج
فقر؛در بازارها دامن فروشی می کند.
یک نفر در زرگری ها؛تن طلائی
می شود
یک تن از فرط نداری تن فروشی
می کند.
از تهیدستی یکی کارش جِلّز است و وِلّز
آن طرف؛ همسایه اش روغن فروشی می کند.
کار و بار گورکن؛خوب است این دور از جناب
مرده خواری می کند مدفن فروشی می کند.
در بساطِ بی کسی فریادِ تلخی چیده است
در خیابان یک زن آویشن فروشی
می کند
@sedayeslahat
در خیابان؛ نوگلی سوسن فروشی
می کند.
شهرِآهن دل؛فقط آهن فروشی
می کند.
گل فروش و گل؛ دومعصومند با یک سرنوشت
لاله؛ بعضی وقت ها لادن فروشی
می کند.
یک پدر؛آواره تر؛از روزگارِ بی پدر
زیر برف چله؛ پیراهن فروشی می کند.
مادری را می شناسم که شبیه تشنه رود
با لباسی نخ نما؛ سوزن فروشی
می کند.
دامنِ عفت پُرست از لکه های احتیاج
فقر؛در بازارها دامن فروشی می کند.
یک نفر در زرگری ها؛تن طلائی
می شود
یک تن از فرط نداری تن فروشی
می کند.
از تهیدستی یکی کارش جِلّز است و وِلّز
آن طرف؛ همسایه اش روغن فروشی می کند.
کار و بار گورکن؛خوب است این دور از جناب
مرده خواری می کند مدفن فروشی می کند.
در بساطِ بی کسی فریادِ تلخی چیده است
در خیابان یک زن آویشن فروشی
می کند
@sedayeslahat
کتاب ها به عقل و قلب من بال پرواز دادند،آن ها به من کمک کردند تا از باتلاق گندیده و فقرزده زندگی بیرون آیم. بدون کتاب ها من در جهالت خودخواهانه و بدبینی فرو می رفتم و خفه می شدم.
ماکسیم گورکی
@sedayeslahat
ماکسیم گورکی
@sedayeslahat
دکتر میگفت، مردم مثلِ یك جنگل هستند، یك درخت را میتوان با تبر زد و انداخت، میتوان صد یا هزار درخت را با تبر زد و انداخت، ولی هیچکس نمیتواند جنگل را بزند و بيندازد. هیچکس این قدرت را ندارد. پس باید قدرتي مثلِ قدرت جنگل داشت. برايِ زنده ماندن نمیتوان فقط به زندگي تکیه کرد. باید به زندگي دیگران هم تکیه کرد. باید جزئي از جنگل بود، به دلیل اینکه جنگل، تقریبٱ همیشه دست نخورده باقي میماند.
رضا_براهني
چاه به چاه
@sedayeslahat
رضا_براهني
چاه به چاه
@sedayeslahat
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺟﻼﺩ ﻣﯽﻫﺮﺍﺳﻢ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺗﻨﻢ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﻟﻮﻟﻪﻫﺎﯼ ﺗﻔﻨﮓﻫﺎﯼ ﻣﺮﮒ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺎﯾﻪﻫﺎ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ، ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﺳﺘﺎﺭهﯼ ﮐﻢ ﺳﻮﯼِ ﺩﺭﺩ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﺍﻣﺎ ، ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽِ ﭼﺸﻢِ ﻓﺮﻭﺑﺴﺘﻪﯼِ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺑﯽﺭﺣﻢ ﻭ ﺑﯽﺍﺣﺴﺎﺱ ...
«رﺍﺟﺮ ﻭﺍﺗﺮﺯ»
@sedayeslahat
ﻧﻪ ﺍﺯ ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﻓﺮﻭﺩ ﺗﻨﻢ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﻟﻮﻟﻪﻫﺎﯼ ﺗﻔﻨﮓﻫﺎﯼ ﻣﺮﮒ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﺎﯾﻪﻫﺎ ﺑﺮ ﺩﯾﻮﺍﺭ
ﻧﻪ ﺍﺯ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ، ﻭﺍﭘﺴﯿﻦ ﺳﺘﺎﺭهﯼ ﮐﻢ ﺳﻮﯼِ ﺩﺭﺩ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ...
ﺍﻣﺎ ، ﻭﺍﯼ ﺍﺯ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽِ ﭼﺸﻢِ ﻓﺮﻭﺑﺴﺘﻪﯼِ ﺩﻧﯿﺎﯾﯽ ﺑﯽﺭﺣﻢ ﻭ ﺑﯽﺍﺣﺴﺎﺱ ...
«رﺍﺟﺮ ﻭﺍﺗﺮﺯ»
@sedayeslahat
کاریکاتور | تلگرام بعد از فیلترشدن!
فیلترینگ تلگرام سوژه مهدی عزیزی در کانال طنز «بی قانون» شده است.
@sedayeslahat
فیلترینگ تلگرام سوژه مهدی عزیزی در کانال طنز «بی قانون» شده است.
@sedayeslahat
فناوری مضر است برای استقلال شما!
✍امیر ناظمی (عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
اعتمادالسلطنه در خاطرات روزانهاش روایتی دارد، از جنس رویدادهای کوچکی که پدیدهای بزرگ را آشکار میسازد (ص۴۶۲):
«موسیو بوآتالِ بلژیکی نمونه کوچکی از تراموا [را] آورده بوده که ناصرالدین شاه فرموده بودند: «گُه خورده بود، شتر و قاطر و خر صد هزار مرتبه از راه آهن بهتر است. حالا [که] چهل پنجاه فرنگی در تهران هستند ما عاجزیم، اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر بیایند؛ چه خواهیم کرد!».
تمامی این فرمودهی شاه را میتوان در دو نوع از هراس ما ایرانیان تقسیمبندی کرد:
۱)فنهراسی (Technophobia)
۲)بیگانههراسی (Xenophobia)
پدیدهای که در آن مواجههی ما ایرانیان با فناوری همزمان پدیدآورندهی دو هراس بوده است.
همانگونه که آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» میگوید: «هنگامی که ناصرالدینشاه برای احداث خط آهن تهران به حضرت عبدالعظیم، با یک شرکت بلژیکی قرارداد بست، گاریچیها به دلیل ترس از پدید آمدن رقیبی ارزانقیمت، روحانیون به دلیل مخالفت با نفوذ اجنبی و زائران نیز به دلیل هراس ناشی از مرگ یکی از زائران در زیر موتوربخار، دست به دست هم دادند تا خط آهن را ویران کنند».
نمونهی دیگر از این فناوریهراسی مخالفت عین الدوله با تلگراف بود. او معتقد بود: «اگر رعایا دارای تلگراف شدند در ولایات و ایالات مملکت محروسه ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع میکنند و از احوال یکدیگر با خبر میشوند و علیه سلطنت آشوب میکنند.»
اما هراس ما از فناوری، با هراس از بیگانگان تثبیت و تحکیم میشود. شاید ریشههای بیگانههراسیِ تاریخیِ ما ایرانیان به دلیل جغرافیای این سرزمین در اتصال آسیا-اروپا باشد؛ واقعیتی قابل ادراک که ما را همواره در معرض تهاجم قرار داده است.
شاهکلید اصلی در فرمودهی شاه این جمله طلایی است که «اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر [فرنگی]بیایند؛ چه خواهیم کرد!» ناصرالدین شاه باور دارد که حضور خارجیها و افزایش ارتباط با خارجیها یک تهدید بزرگ است. این هراس البته تنها متعلق به نهاد حاکمیت نیست؛ بلکه هراسی عمومی است.
اما نقطهی اوج این خاطره در ادامهی آن است. اعتمادالسلطنه ادامه میدهد:
«خانهٔ کتابچی رفتم. صحبت راه آهن شد.
گفت امین السلطان صورت راهآهن انگلیس را به من داده که انتقاد کنم.
من صریح نوشتم که «راه آهن مضر است برای استقلال شما». این بود که موقوف شد.»
توقف فناوری اما نیاز به بیش از هراس دارد. اینجاست که نظریهپردازانی همچون کتابچی پا به میدان میگذارند، و اغلب نظریهی آنان بر یک موضوع استوار است: «برای استقلال مضر است!»
این روایت کوتاه نشانهای از پدیدهای است ایرانی، که در طول دویست سال اخیر اصلیترین شیوهی مواجههی ایرانیان، از هر قشر و گروهی، با فناوری بوده است و من این پدیده را با واژهای خودساختهای به نام «بیگانه-فن-هراسی» ( Xechnophobia) معرفی خواهم کرد.
هراس از شبکههای اجتماعی نمونهای از این «بیگانه-فن-هراسی» ماست. اگرچه شواهد زیادی میتواند این هراس را تقویت کند اما شاید اکنون زمان مواجههای از نوع دیگر باشد.
پنجره را که باز میکنیم، پشهها و مگسها هم وارد اتاق میشوند؛ اما راه حل بستن پنجره نیست!
خداحافظی با این «بیگانه-فن-هراسی» در هوشمندی ماست وقتی هم پنجره باز باشد و هم پشهها آسیبرسان نباشند!
زمان اما میگذرد تا ما ایرانیان با همان فناوری که هراسیدهایم، آشتی کنیم. زمان است که گرچه آشتی میدهد؛ افسوس که از دست هم میرود. زمان از دست میرود و همچنان دروغ بزرگ باقی میماند: «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!»
@sedayeslahat
✍امیر ناظمی (عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
اعتمادالسلطنه در خاطرات روزانهاش روایتی دارد، از جنس رویدادهای کوچکی که پدیدهای بزرگ را آشکار میسازد (ص۴۶۲):
«موسیو بوآتالِ بلژیکی نمونه کوچکی از تراموا [را] آورده بوده که ناصرالدین شاه فرموده بودند: «گُه خورده بود، شتر و قاطر و خر صد هزار مرتبه از راه آهن بهتر است. حالا [که] چهل پنجاه فرنگی در تهران هستند ما عاجزیم، اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر بیایند؛ چه خواهیم کرد!».
تمامی این فرمودهی شاه را میتوان در دو نوع از هراس ما ایرانیان تقسیمبندی کرد:
۱)فنهراسی (Technophobia)
۲)بیگانههراسی (Xenophobia)
پدیدهای که در آن مواجههی ما ایرانیان با فناوری همزمان پدیدآورندهی دو هراس بوده است.
همانگونه که آبراهامیان در کتاب «ایران بین دو انقلاب» میگوید: «هنگامی که ناصرالدینشاه برای احداث خط آهن تهران به حضرت عبدالعظیم، با یک شرکت بلژیکی قرارداد بست، گاریچیها به دلیل ترس از پدید آمدن رقیبی ارزانقیمت، روحانیون به دلیل مخالفت با نفوذ اجنبی و زائران نیز به دلیل هراس ناشی از مرگ یکی از زائران در زیر موتوربخار، دست به دست هم دادند تا خط آهن را ویران کنند».
نمونهی دیگر از این فناوریهراسی مخالفت عین الدوله با تلگراف بود. او معتقد بود: «اگر رعایا دارای تلگراف شدند در ولایات و ایالات مملکت محروسه ایران، در جلوی تلگرافخانه تجمع میکنند و از احوال یکدیگر با خبر میشوند و علیه سلطنت آشوب میکنند.»
اما هراس ما از فناوری، با هراس از بیگانگان تثبیت و تحکیم میشود. شاید ریشههای بیگانههراسیِ تاریخیِ ما ایرانیان به دلیل جغرافیای این سرزمین در اتصال آسیا-اروپا باشد؛ واقعیتی قابل ادراک که ما را همواره در معرض تهاجم قرار داده است.
شاهکلید اصلی در فرمودهی شاه این جمله طلایی است که «اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر [فرنگی]بیایند؛ چه خواهیم کرد!» ناصرالدین شاه باور دارد که حضور خارجیها و افزایش ارتباط با خارجیها یک تهدید بزرگ است. این هراس البته تنها متعلق به نهاد حاکمیت نیست؛ بلکه هراسی عمومی است.
اما نقطهی اوج این خاطره در ادامهی آن است. اعتمادالسلطنه ادامه میدهد:
«خانهٔ کتابچی رفتم. صحبت راه آهن شد.
گفت امین السلطان صورت راهآهن انگلیس را به من داده که انتقاد کنم.
من صریح نوشتم که «راه آهن مضر است برای استقلال شما». این بود که موقوف شد.»
توقف فناوری اما نیاز به بیش از هراس دارد. اینجاست که نظریهپردازانی همچون کتابچی پا به میدان میگذارند، و اغلب نظریهی آنان بر یک موضوع استوار است: «برای استقلال مضر است!»
این روایت کوتاه نشانهای از پدیدهای است ایرانی، که در طول دویست سال اخیر اصلیترین شیوهی مواجههی ایرانیان، از هر قشر و گروهی، با فناوری بوده است و من این پدیده را با واژهای خودساختهای به نام «بیگانه-فن-هراسی» ( Xechnophobia) معرفی خواهم کرد.
هراس از شبکههای اجتماعی نمونهای از این «بیگانه-فن-هراسی» ماست. اگرچه شواهد زیادی میتواند این هراس را تقویت کند اما شاید اکنون زمان مواجههای از نوع دیگر باشد.
پنجره را که باز میکنیم، پشهها و مگسها هم وارد اتاق میشوند؛ اما راه حل بستن پنجره نیست!
خداحافظی با این «بیگانه-فن-هراسی» در هوشمندی ماست وقتی هم پنجره باز باشد و هم پشهها آسیبرسان نباشند!
زمان اما میگذرد تا ما ایرانیان با همان فناوری که هراسیدهایم، آشتی کنیم. زمان است که گرچه آشتی میدهد؛ افسوس که از دست هم میرود. زمان از دست میرود و همچنان دروغ بزرگ باقی میماند: «ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است!»
@sedayeslahat