سند بودجه و مناسبات فسادانگیز رسمی طی سه دهه گذشته
فرشاد مومنی
یکی از کاستیها در زمینه بودجه در اقتصاد ایران این است که از 1289 ـ که اولین بودجه مصوّب پارلمان در ایران به وجود آمد ـ تا امروز هیچ مسئولی بابت ارزها و ریالهایی که صرف کرده و وعدههایی که بر اساس آن منابع اکتسابی داده بود محقق نکرده، مؤاخذه نشده است.
زمانی که نگاه ما به بودجه یک نگاه چرتکهای باشد، مهمترین اتفاقی میافتد این است که کل ذهنها به یک نگرش چرتکهای در فهرست کردن اقلام درآمدی و هزینهای خلاصه میشود و ما به قاعدهی استاندارد تلقی از بودجه به مثابه برنامهی یک ساله هیچ یک از اقتضائات این برنامه را مورد توجه قرار نمیدهیم.
برنامه بنا به تعریف باید هدف یا اهداف و استراتژیهای مشخصی داشته باشد و بر محور سیاستهای اجرایی مشخصی جلو برود. چیزی که مشاهده میکنیم این که علیرغم الزامهای قانونی در این سه زمینه یعنی اهداف معین، استراتژیهای مشخص و سیاستهای اجرایی تعریف شده، سکوت بزرگی حکمفرما است. این سکوت بزرگترین عدم شفافیتی است که نیروی محرکهی فساد، ناکارآمدی و انواع بحرانهای کوچک و بزرگ میشود.
طی چند ماههی اخیر با نزدیک شدن به پایان کار دولت دوازدهم، رئیس فعلی و رئیس قبلی بانک مرکزی در مقام دفاع از عملکرد خود دادههایی دربارهی اتلاف منابع استراتژیک ارزی کشور تحت عنوان کنترل نرخ ارز و منابع ارزی که صرف آن شده اعلام کردهاند. نتایج محاسبات ما نشان میدهد که از سال 1369 تا سال 1399، بالغ بر 350 میلیارد دلار داراییهایی بیننسلی ارزی کشور تحت عنوان موهوم «کنترل یا مدیریت نرخ ارز» تلف شده است. این اتلاف منابع در ذات خود قطعاً فسادهای گستردهای را هم به همراه دارد که دادههای بانک مرکزی چشمههایی از این فسادها را در مورد نحوه و میزان تخصیص ارز و عنوان منابع تخصیص یافته در سال 1397 برملا کرد.
مؤلفهی دیگری که در زمینهی اتلافهای پرفساد میتوان ذکر کرد گزارشی است که در دولت اول آقای روحانی توسط وزیر وقت مسکن و شهرسازی و راه اعلام شد. در آن گزارش بیان شده بود که به خاطر سیاستگذاری نامناسب و فقدان نظارتهای بایستهی کارشناسی، حدود 250 میلیارد دلار منابع بیننسلی کشور از کانال خانههای خالی تلف شده است. این که بر سر مردم و دولت چه آورده و در زمینهی هزینههای ساختمان بنگاههای تولیدی را با چه ماجراهایی روبهرو کرده در این مجال نمیگنجد. فقط از نظر این که بین ناکارآمدی، اتلاف منابع با فساد و آینده فروشی چه رابطهای وجود دارد میتوان ابعاد پرشمار دیگری هم بررسی کرد.
گزارشهایی که در سال 1398 توسط مرکز پژوهشهای مجلس دربارهی سوءتخصیص منابع در طرحهای عمرانی منتشر کرده نشان میدهد فقط از ناحیهی این که دولت در چهارچوب مناسبات و مطامع رانتی و بدون برنامه بسیار فراتر از ظرفیت خودش طرح عمرانی کلید میزند، اضافه هزینهای که برای طولانی شدن مدت زمان اجرای این طرحها نسبت به برآوردهای اولیه پدیدار شده، در طی 30 سال گذشته بالغ بر 150 میلیارد دلار اتلاف منابع و هزینهی غیر قابل توجیه به کشور تحمیل کرده است. فقط از این سه کانال در عرض سه دهه گذشته، 750 میلیارد دلار دود شده و به آسمان رفته و از دل آن انبوهی از فسادهای جورواجور هم پدیدار شده است.
در این فرصت به آن دسته از نمایندگان مجلس که با حسن نیّت میخواهند به کلیات بودجه رأی منفی دهند هشدار میدهم اگر جایگزین نهادی بهتری فراهم نکرده باشید، این طرز برخورد بحرانها را در کشور تشدید خواهد کرد. نکتهی کلیدی و بسیار مهمی که از منظر اقتصاد سیاسی باید مورد توجه نمایندگان باشد این است که اگر این مسیرهای اصلاح را دنبال نکنند رد کلیات فقط به هم ریختگیها، پنهانکاریها، فسادها و ناکارآمدیها را افزایش خواهد داد.
پیشنهاد میکنم به جای این که این شیوه را اتخاذ کنند، سند را برگردانند و از دولت اقتضائات یک بودجهی برنامهای را مطالبه کنند. احتمال تلاطم شدیدتر در بازار سهام جدّی است. احتمال فرو افتادن دولت در باتلاق بدهیهای فزاینده جدّی است. احتمال جهشهای غیر متعارف در نرخ ارز جدّی است. از دل این مناسبات آمیزهای از شدتیابی بحران آینده فروشی، ناکارآمدی و فساد پیشبینی میشود.
راه نجات این است که مجلس بابی را که پیشنهاد شد را در دستور کار قرار دهد و کمک کند تا نهاد علم جدّیتر گرفته شود. اگر این گونه شود ما میتوانیم بر مناسبات پر فساد و ناکارآمدساز رانتی غلبه کنیم. ساخت قدرت باید تعهد به علم و شفافیت را در دستور کار قرار دهد تا کشور هر چه زودتر در مسیر اصلاح و بهبود قرار بگیرد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
فرشاد مومنی
یکی از کاستیها در زمینه بودجه در اقتصاد ایران این است که از 1289 ـ که اولین بودجه مصوّب پارلمان در ایران به وجود آمد ـ تا امروز هیچ مسئولی بابت ارزها و ریالهایی که صرف کرده و وعدههایی که بر اساس آن منابع اکتسابی داده بود محقق نکرده، مؤاخذه نشده است.
زمانی که نگاه ما به بودجه یک نگاه چرتکهای باشد، مهمترین اتفاقی میافتد این است که کل ذهنها به یک نگرش چرتکهای در فهرست کردن اقلام درآمدی و هزینهای خلاصه میشود و ما به قاعدهی استاندارد تلقی از بودجه به مثابه برنامهی یک ساله هیچ یک از اقتضائات این برنامه را مورد توجه قرار نمیدهیم.
برنامه بنا به تعریف باید هدف یا اهداف و استراتژیهای مشخصی داشته باشد و بر محور سیاستهای اجرایی مشخصی جلو برود. چیزی که مشاهده میکنیم این که علیرغم الزامهای قانونی در این سه زمینه یعنی اهداف معین، استراتژیهای مشخص و سیاستهای اجرایی تعریف شده، سکوت بزرگی حکمفرما است. این سکوت بزرگترین عدم شفافیتی است که نیروی محرکهی فساد، ناکارآمدی و انواع بحرانهای کوچک و بزرگ میشود.
طی چند ماههی اخیر با نزدیک شدن به پایان کار دولت دوازدهم، رئیس فعلی و رئیس قبلی بانک مرکزی در مقام دفاع از عملکرد خود دادههایی دربارهی اتلاف منابع استراتژیک ارزی کشور تحت عنوان کنترل نرخ ارز و منابع ارزی که صرف آن شده اعلام کردهاند. نتایج محاسبات ما نشان میدهد که از سال 1369 تا سال 1399، بالغ بر 350 میلیارد دلار داراییهایی بیننسلی ارزی کشور تحت عنوان موهوم «کنترل یا مدیریت نرخ ارز» تلف شده است. این اتلاف منابع در ذات خود قطعاً فسادهای گستردهای را هم به همراه دارد که دادههای بانک مرکزی چشمههایی از این فسادها را در مورد نحوه و میزان تخصیص ارز و عنوان منابع تخصیص یافته در سال 1397 برملا کرد.
مؤلفهی دیگری که در زمینهی اتلافهای پرفساد میتوان ذکر کرد گزارشی است که در دولت اول آقای روحانی توسط وزیر وقت مسکن و شهرسازی و راه اعلام شد. در آن گزارش بیان شده بود که به خاطر سیاستگذاری نامناسب و فقدان نظارتهای بایستهی کارشناسی، حدود 250 میلیارد دلار منابع بیننسلی کشور از کانال خانههای خالی تلف شده است. این که بر سر مردم و دولت چه آورده و در زمینهی هزینههای ساختمان بنگاههای تولیدی را با چه ماجراهایی روبهرو کرده در این مجال نمیگنجد. فقط از نظر این که بین ناکارآمدی، اتلاف منابع با فساد و آینده فروشی چه رابطهای وجود دارد میتوان ابعاد پرشمار دیگری هم بررسی کرد.
گزارشهایی که در سال 1398 توسط مرکز پژوهشهای مجلس دربارهی سوءتخصیص منابع در طرحهای عمرانی منتشر کرده نشان میدهد فقط از ناحیهی این که دولت در چهارچوب مناسبات و مطامع رانتی و بدون برنامه بسیار فراتر از ظرفیت خودش طرح عمرانی کلید میزند، اضافه هزینهای که برای طولانی شدن مدت زمان اجرای این طرحها نسبت به برآوردهای اولیه پدیدار شده، در طی 30 سال گذشته بالغ بر 150 میلیارد دلار اتلاف منابع و هزینهی غیر قابل توجیه به کشور تحمیل کرده است. فقط از این سه کانال در عرض سه دهه گذشته، 750 میلیارد دلار دود شده و به آسمان رفته و از دل آن انبوهی از فسادهای جورواجور هم پدیدار شده است.
در این فرصت به آن دسته از نمایندگان مجلس که با حسن نیّت میخواهند به کلیات بودجه رأی منفی دهند هشدار میدهم اگر جایگزین نهادی بهتری فراهم نکرده باشید، این طرز برخورد بحرانها را در کشور تشدید خواهد کرد. نکتهی کلیدی و بسیار مهمی که از منظر اقتصاد سیاسی باید مورد توجه نمایندگان باشد این است که اگر این مسیرهای اصلاح را دنبال نکنند رد کلیات فقط به هم ریختگیها، پنهانکاریها، فسادها و ناکارآمدیها را افزایش خواهد داد.
پیشنهاد میکنم به جای این که این شیوه را اتخاذ کنند، سند را برگردانند و از دولت اقتضائات یک بودجهی برنامهای را مطالبه کنند. احتمال تلاطم شدیدتر در بازار سهام جدّی است. احتمال فرو افتادن دولت در باتلاق بدهیهای فزاینده جدّی است. احتمال جهشهای غیر متعارف در نرخ ارز جدّی است. از دل این مناسبات آمیزهای از شدتیابی بحران آینده فروشی، ناکارآمدی و فساد پیشبینی میشود.
راه نجات این است که مجلس بابی را که پیشنهاد شد را در دستور کار قرار دهد و کمک کند تا نهاد علم جدّیتر گرفته شود. اگر این گونه شود ما میتوانیم بر مناسبات پر فساد و ناکارآمدساز رانتی غلبه کنیم. ساخت قدرت باید تعهد به علم و شفافیت را در دستور کار قرار دهد تا کشور هر چه زودتر در مسیر اصلاح و بهبود قرار بگیرد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
برهان تف
عمادالدين باقى
در همه این سال ها یکی از علل درجا زدن و عقب ماندگی ها این بوده که حکومتیان، نه به منتقدان مجال می دادند و نه خودشان بسیاری از انتقاداتی که باید بگویند را بیان می کردند چون آن را تف سربالا می دانستند.
نتیجه اش می شود نفوذ شیاطین تا مغزاستخوان حتی دستگاه امنیتی که باید از همه امین تر باشد. اصلاحطلبان به دلیل اینکه انتقاد از خودشان را با همین عنوان منکوب کردند و هرکس از درون نقد کرد برآشفتند و تهمت زدند و ترورشخصیت کردند(مثال هایش فراوان است و به مجال دیگری می سپارم) و همین موجب عدم رشد اصلاح طلبان شد و البته اصولگرایان از آنها بدتر بودند.
این در حالی است که ما هم به صورت فردی، هم جمعی، هم احزاب و هم حکومت، نیاز به نهضت مداوم انتقاد از خود داریم. همین مسئله ساده که باعث این همه مشکلات شده مرا یاد سخنی از مطهری انداخت که می گوید: روحانیین از انتقاد پرهیز دارند. هر وقت یك نفر روحانی بخواهد در این زمینه ها حتی در مورد رسوم و عادات عوامانه انتقاد كند ناراحت می شوند و با تأسف می گویند اینها ضرر دارد و فوراً می گویند این حرفها تف سربالا است. من این منطق را منطق «تف» می نامم و نام دلیل آنها را «برهان تف» گذاشته ام. دیده می شود دلیلی جز دلیل تف ندارند. اینها نمی دانند انتقاد، اصلاح و رفع عیوب است. اگر عیوب دستگاهی انتقاد نشود امید اصلاح در آن نیست و اگر اصلاح نشد مانند پیكر بیماری كه بیماری اش معالجه نشود آن بیماری آن پیكر را از پا در خواهد آورد(یادداشتهای استاد مطهری ج1، ص: 274)
اما مقصودم از این نوشتار این است که ما نباید همه را اسیر این برهان بدانیم و خود را استثنا کنیم. در حوزه حقوق بشر هم با این مشکل سر و کار داریم که زیر پوشش حقوق بشر کار سیاسی می کنند، فساد می کنند، دروغ های آشکار و نهان می گویند، مردم را به درگیری خیابانی دعوت می کنند، از قدرت های خارجی میخواهند تحریم را تشدید کنند و غیره اما نمی توانیم سخن بگوییم هم بهدلیل دیکتاتوری گروه های غیر حاکم و دست زدن به ترور شخصیت (یعنی دقیقا همان کاری که رسانه های حکومتی علیه منتقدان انجام میدهند) و هم به دلیل همین برهان تف سر بالا.
عملکرد حکومت با برچسب برانداز و عملکرد برانداز با برچسب ثبات بخش حکومت دو لبه تیز قیچی ای شده اند که به تفکر آزاد هجوم برده و این میان آنچه که مفقود است داستان مردم است و رهایی ملتی از وضعیت اسفبار کنونی و لزوم نقد بی هراس و هزینه.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
عمادالدين باقى
در همه این سال ها یکی از علل درجا زدن و عقب ماندگی ها این بوده که حکومتیان، نه به منتقدان مجال می دادند و نه خودشان بسیاری از انتقاداتی که باید بگویند را بیان می کردند چون آن را تف سربالا می دانستند.
نتیجه اش می شود نفوذ شیاطین تا مغزاستخوان حتی دستگاه امنیتی که باید از همه امین تر باشد. اصلاحطلبان به دلیل اینکه انتقاد از خودشان را با همین عنوان منکوب کردند و هرکس از درون نقد کرد برآشفتند و تهمت زدند و ترورشخصیت کردند(مثال هایش فراوان است و به مجال دیگری می سپارم) و همین موجب عدم رشد اصلاح طلبان شد و البته اصولگرایان از آنها بدتر بودند.
این در حالی است که ما هم به صورت فردی، هم جمعی، هم احزاب و هم حکومت، نیاز به نهضت مداوم انتقاد از خود داریم. همین مسئله ساده که باعث این همه مشکلات شده مرا یاد سخنی از مطهری انداخت که می گوید: روحانیین از انتقاد پرهیز دارند. هر وقت یك نفر روحانی بخواهد در این زمینه ها حتی در مورد رسوم و عادات عوامانه انتقاد كند ناراحت می شوند و با تأسف می گویند اینها ضرر دارد و فوراً می گویند این حرفها تف سربالا است. من این منطق را منطق «تف» می نامم و نام دلیل آنها را «برهان تف» گذاشته ام. دیده می شود دلیلی جز دلیل تف ندارند. اینها نمی دانند انتقاد، اصلاح و رفع عیوب است. اگر عیوب دستگاهی انتقاد نشود امید اصلاح در آن نیست و اگر اصلاح نشد مانند پیكر بیماری كه بیماری اش معالجه نشود آن بیماری آن پیكر را از پا در خواهد آورد(یادداشتهای استاد مطهری ج1، ص: 274)
اما مقصودم از این نوشتار این است که ما نباید همه را اسیر این برهان بدانیم و خود را استثنا کنیم. در حوزه حقوق بشر هم با این مشکل سر و کار داریم که زیر پوشش حقوق بشر کار سیاسی می کنند، فساد می کنند، دروغ های آشکار و نهان می گویند، مردم را به درگیری خیابانی دعوت می کنند، از قدرت های خارجی میخواهند تحریم را تشدید کنند و غیره اما نمی توانیم سخن بگوییم هم بهدلیل دیکتاتوری گروه های غیر حاکم و دست زدن به ترور شخصیت (یعنی دقیقا همان کاری که رسانه های حکومتی علیه منتقدان انجام میدهند) و هم به دلیل همین برهان تف سر بالا.
عملکرد حکومت با برچسب برانداز و عملکرد برانداز با برچسب ثبات بخش حکومت دو لبه تیز قیچی ای شده اند که به تفکر آزاد هجوم برده و این میان آنچه که مفقود است داستان مردم است و رهایی ملتی از وضعیت اسفبار کنونی و لزوم نقد بی هراس و هزینه.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
با این روش در انتخابات آتی مشارکت چندانی نخواهیم داشت
محمدتقى فاضل میبدی*
تجربه نشان داده است که هر دفعه جریانی به عنوان جریان انقلابی سر کار آمده، تحولاتی ایجاده کرده که به زیان کشور تمام شده است. نمونه بارز آن هم دولت آقای احمدی نژاد بود که به عنوان دولت انقلابی سرکار آمد و آن بلاها و مصیبتها را برای کشور درست کرد. ما هنوز هم مصیبتهای آن زمان را با خودمان می کشیم و کشور به سامان نرفته است.
در رابطه با این مجلس هم از روز اولی که سر کار آمدند، همین وضعیت پیدا بود. البته من نمی خواهم به آنها توهین کنم و همه قابل احترام هستند، اما معمولا کسانی که برگزیده شدند، باب میل شورای نگهبان بودند و انسانهای فرهیختهای از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند. طبیعی است که این مجلس نمی تواند گامهای مثبتی برای کشور بردارد. شعار این مجلس در روزهای اول، شعار اقتصادی بود. گفتند ما مشکلات را حل می کنیم و کارها انجام می دهیم، اما نه تنها حرکتی در جهت بهبود اقتصاد مردم انجام نشد، بلکه به نظرم گام هایی هم که برداشتند به سود کشور نبود. به ویژه قانونی که درباره مسئله برجام تصویب کردند.
حالا هم برای انتخابات ریاستجمهوری تلاش می کنند تا کسی را که به مذاق خودشان خوش میآید روی کار بیاورند. واقعا هیچ چشم انداز مثبتی در این کار نمیبینم. با این محدود کردنها و تنگ کردنِ عرصه بر دیگران برای کاندیدا کردنِ کسی که مدِنظر خودشان است، این کشور به ساحل نجات نمی رسد. قوانینی که مجلس میگذارد بسیار تنگنظرانه است و عرصه را بر اندیشمندان، نخبگان، خبرگان و فرهیختگان تنگ میکند و در نهایت فکر نمیکنم چیزی نصیب این ملت و کشور شود.
این ها با شعار انقلابی روی کار آمدند، مجلسی که بخواهد در مقابل دنیا بایستد و بجنگد و هیچ تفاهمی نکند، موفق نمیشود. به هر حال ما چهل سال است که با این منطق و دست فرمان جلو رفتیم و به نقطه مثبتی هم نرسیده ایم. باید دست فرمان را تغییر داد. باید با منطق دیگری با دنیای امروز روبرو شد. به نظرم با این منطق که مثلا مجلس قانونی تصویب کند و بعد بگوید مرگ بر این و مرگ بر آن، انتظاری که ملت از این نظام و مجلس دارد برآورده نمیشود..
اگر اینگونه جلو برویم قطعا انتخابات آینده هم انتخابات خوبی نخواهد بود. زمانی که گروهی بخواهند، فرد مورد نظر خودشان روی کار بیاید، طبیعتا مردم دلزده و دلسرد می شوند و مانند انتخابات مجلس یازدهم، در انتخابات آتی هم مشارکت نمیکنند. مگر چند در صد از مردم در انتخابات مجلس شرکت کردند؟ به نظرم مجلس با کارهایی که انجام میدهد، مشروعیت نظام را زیر سوال میبرد.
متاسفانه زمانی که به این حرفها که «در هیچ جای دنیا به قاتلها و کلاهبردارها اجازه کاندیداتوری نمیدهند» گوش میدهم، فکر میکنم این افراد خدای نکرده به مردم دروغ میگویند و یا در توهم زندگی می کنند. بالاخره شما افراد لایقی را رد صلاحیت کرده اید که نه قاتل بودند، نه کلاهبردار و نه نامسلمان! وقتی امثال آقای هاشمی رفسنجانی از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند و یا آقای سید حسن خمینی و دیگران، باید بگوییم آیا این ها هم قاتل و کلاهبردار هستند؟! یا مطابق با سلیقه سیاسی با آنها برخورد شده است؟
به نظرم اعضای شورای نگهبان در توهم زندگی می کنند و متاسفانه پندار و یا توهم، جای قوه ادراک را گرفته است. واقعیت را نمی بینند. این جامعه در این چهل سال، هرچه جلوتر آمده قوانینش بیشتر، اما اقتصادش معیوب تر شده است! دائما قانون درست کردیم اما نه مسئله ارزی، نه اقتصادی و نه تورم حل نشده است. هیچ کدام از این مسائل حل نشده اند و اگر از جامعه آمار بگیریم، متاسفانه میبینیم که نارضایتی مردم نیز روز به روز بیشتر میشود. آنها باید به کف خیابان بیایند و خروجی کارهای خود را ببینند، اقتصاد و تورم را ببینند، به بازار بروند و معاملات را ببینند. اینکه در چاردیواری کاخ شورای نگهبان بنشینند و از توهمات خود حرف بزنند، مشکلی را حل نمی کند.
من فکر می کنم اینها دنبال مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ۱۴۰۰ نیستند. بلکه به دنبال این هستند که عدهای معدود از خودشان بیایند و رئیس جمهور را انتخاب کنند. اگر به دنبال مشارکت حداکثری بودند در انتخابات مجلس باید این کار را می کردند اما اینگونه نشد و در انتخابات آینده هم دارند محدودیت بیشتری درست می کنند تا انتخابات حداکثری صورت نگیرد.
مشارکت مردم در دوران آقای خاتمی و دوران آقای روحانی که انتخابات رقابتی بود، خوب بود. اما در این دوره اگر رقابتی نباشد و کسی نیاید و صرفا بخواهند یک جناح در عرصه سیاست فعالیت کند، فکر می کنم که مشارکت حداکثری صورت نخواهد گرفت. این موضوع باعثِ زیر سوال رفتنِ نظام در دنیا میشود و فشار بیرونیها را نیز بر ما بیشتر خواهد کرد. ممکن است بگویند شما انتخابات بیست و یا سی درصدی داشته اید و ما نمی توانیم با شما وارد معامله و گفت وگو شویم
محمدتقى فاضل میبدی*
تجربه نشان داده است که هر دفعه جریانی به عنوان جریان انقلابی سر کار آمده، تحولاتی ایجاده کرده که به زیان کشور تمام شده است. نمونه بارز آن هم دولت آقای احمدی نژاد بود که به عنوان دولت انقلابی سرکار آمد و آن بلاها و مصیبتها را برای کشور درست کرد. ما هنوز هم مصیبتهای آن زمان را با خودمان می کشیم و کشور به سامان نرفته است.
در رابطه با این مجلس هم از روز اولی که سر کار آمدند، همین وضعیت پیدا بود. البته من نمی خواهم به آنها توهین کنم و همه قابل احترام هستند، اما معمولا کسانی که برگزیده شدند، باب میل شورای نگهبان بودند و انسانهای فرهیختهای از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند. طبیعی است که این مجلس نمی تواند گامهای مثبتی برای کشور بردارد. شعار این مجلس در روزهای اول، شعار اقتصادی بود. گفتند ما مشکلات را حل می کنیم و کارها انجام می دهیم، اما نه تنها حرکتی در جهت بهبود اقتصاد مردم انجام نشد، بلکه به نظرم گام هایی هم که برداشتند به سود کشور نبود. به ویژه قانونی که درباره مسئله برجام تصویب کردند.
حالا هم برای انتخابات ریاستجمهوری تلاش می کنند تا کسی را که به مذاق خودشان خوش میآید روی کار بیاورند. واقعا هیچ چشم انداز مثبتی در این کار نمیبینم. با این محدود کردنها و تنگ کردنِ عرصه بر دیگران برای کاندیدا کردنِ کسی که مدِنظر خودشان است، این کشور به ساحل نجات نمی رسد. قوانینی که مجلس میگذارد بسیار تنگنظرانه است و عرصه را بر اندیشمندان، نخبگان، خبرگان و فرهیختگان تنگ میکند و در نهایت فکر نمیکنم چیزی نصیب این ملت و کشور شود.
این ها با شعار انقلابی روی کار آمدند، مجلسی که بخواهد در مقابل دنیا بایستد و بجنگد و هیچ تفاهمی نکند، موفق نمیشود. به هر حال ما چهل سال است که با این منطق و دست فرمان جلو رفتیم و به نقطه مثبتی هم نرسیده ایم. باید دست فرمان را تغییر داد. باید با منطق دیگری با دنیای امروز روبرو شد. به نظرم با این منطق که مثلا مجلس قانونی تصویب کند و بعد بگوید مرگ بر این و مرگ بر آن، انتظاری که ملت از این نظام و مجلس دارد برآورده نمیشود..
اگر اینگونه جلو برویم قطعا انتخابات آینده هم انتخابات خوبی نخواهد بود. زمانی که گروهی بخواهند، فرد مورد نظر خودشان روی کار بیاید، طبیعتا مردم دلزده و دلسرد می شوند و مانند انتخابات مجلس یازدهم، در انتخابات آتی هم مشارکت نمیکنند. مگر چند در صد از مردم در انتخابات مجلس شرکت کردند؟ به نظرم مجلس با کارهایی که انجام میدهد، مشروعیت نظام را زیر سوال میبرد.
متاسفانه زمانی که به این حرفها که «در هیچ جای دنیا به قاتلها و کلاهبردارها اجازه کاندیداتوری نمیدهند» گوش میدهم، فکر میکنم این افراد خدای نکرده به مردم دروغ میگویند و یا در توهم زندگی می کنند. بالاخره شما افراد لایقی را رد صلاحیت کرده اید که نه قاتل بودند، نه کلاهبردار و نه نامسلمان! وقتی امثال آقای هاشمی رفسنجانی از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند و یا آقای سید حسن خمینی و دیگران، باید بگوییم آیا این ها هم قاتل و کلاهبردار هستند؟! یا مطابق با سلیقه سیاسی با آنها برخورد شده است؟
به نظرم اعضای شورای نگهبان در توهم زندگی می کنند و متاسفانه پندار و یا توهم، جای قوه ادراک را گرفته است. واقعیت را نمی بینند. این جامعه در این چهل سال، هرچه جلوتر آمده قوانینش بیشتر، اما اقتصادش معیوب تر شده است! دائما قانون درست کردیم اما نه مسئله ارزی، نه اقتصادی و نه تورم حل نشده است. هیچ کدام از این مسائل حل نشده اند و اگر از جامعه آمار بگیریم، متاسفانه میبینیم که نارضایتی مردم نیز روز به روز بیشتر میشود. آنها باید به کف خیابان بیایند و خروجی کارهای خود را ببینند، اقتصاد و تورم را ببینند، به بازار بروند و معاملات را ببینند. اینکه در چاردیواری کاخ شورای نگهبان بنشینند و از توهمات خود حرف بزنند، مشکلی را حل نمی کند.
من فکر می کنم اینها دنبال مشارکت حداکثری مردم در انتخابات ۱۴۰۰ نیستند. بلکه به دنبال این هستند که عدهای معدود از خودشان بیایند و رئیس جمهور را انتخاب کنند. اگر به دنبال مشارکت حداکثری بودند در انتخابات مجلس باید این کار را می کردند اما اینگونه نشد و در انتخابات آینده هم دارند محدودیت بیشتری درست می کنند تا انتخابات حداکثری صورت نگیرد.
مشارکت مردم در دوران آقای خاتمی و دوران آقای روحانی که انتخابات رقابتی بود، خوب بود. اما در این دوره اگر رقابتی نباشد و کسی نیاید و صرفا بخواهند یک جناح در عرصه سیاست فعالیت کند، فکر می کنم که مشارکت حداکثری صورت نخواهد گرفت. این موضوع باعثِ زیر سوال رفتنِ نظام در دنیا میشود و فشار بیرونیها را نیز بر ما بیشتر خواهد کرد. ممکن است بگویند شما انتخابات بیست و یا سی درصدی داشته اید و ما نمی توانیم با شما وارد معامله و گفت وگو شویم
ژست جنگی آمریکا و سه گمانه!
صابر گل عنبری
خلیج فارس به شکل بیسابقهای نسبت به سالهای اخیر آرایش جنگی به خود گرفته است و آمریکا سلاحهای راهبردی چون زیردریایی اتمی یو اس اس جورجیا و بمب افکنهای B52 را مستقر و بنا به اخباری، اسرائیل نیز یک زیر دریایی به خلیج فارس اعزام کرده است.
این آرایش گمانههای زیادی را برانگیخته است؛ اما هم آمریکا و هم ایران بر بیرغبتی خود برای جنگ تاکید و در عین حال، یکدیگر را به جنگافروزی متهم میکنند. در این میان نیز بنا به نشانههایی، به نظر میرسد که برخی بازیگران منطقه در حال تنظیم محاسبات و به تبع آن رفتار خود بر اساس وقوع یک جنگ احتمالی در منطقه هستند.
به نظر نگارنده، این آرایش خطرناک در منطقه به یکی از سه گمانه زیر باز میگردد. گمانه نخست این است که دولت ترامپ در ادامه سیاست فشارحداکثری خود قصد دارد روزهای آخر ریاست جمهوری خود را با انجام حملاتی به مراکز حساس هستهای و نظامی ایران یا نیروهای همسو با آن در منطقه به پایان برساند. از حدود یک ماه و نیم پیش یعنی از قبل از ترور دانشمند ایرانی، رفته رفته اطلاعاتی از نشستهای کاخ سفید و بررسی گزینههای حمله به ایران در آن درز پیدا کرد و سخنانی به نقل از ترامپ و تیم امنیتی وی بیان شد. خیلی از ناظرانی که از تصمیم ترامپ برای انجام حملاتی در روزهای پایانی میگویند، هدف را قرار دادن بایدن در برابر یک امر واقع در قبال ایران، به صفر رساندن امکان بازگشت به برجام و تحویل قدرت به وی در وضعیتی جنگی میدانند.
چنین حملاتی یکی از احتمالات مطرح است؛ اما صرفا ارجاع هدف و انگیزه به شخص ترامپ تقلیل مساله است. اگر چنین اتفاقی روی دهد، در واقع تصمیم کل نظام سیایس آمریکاست و هدف هم فراتر از یک مانعتراشی در مسیر بازگشت بایدن به برجام است. اما انتخاب این بازه زمانی بدان علت است تا صرفا به حساب ترامپ نوشته و از وقوع یک جنگ گسترده با کنترل واکنش تهران جلوگیری شود. هم اسرائیل و هم آمریکا و برخی دولتهای دیگر همین بیست روز آخر دوران ترامپ را بهترین زمان برای به عقب بازگرداندن برنامه هستهای برای سالها میدانند. در کنار آن هم، از لابلای سطور گزارشهای رسانههای اسرائیلی و آمریکایی چنین بر میآید که نابودی زیرساختهای هستهای مهمترین برگ فشار را از ایران برای لغو تحریمها در برهه آتی میگیرد.
اما گمانه دوم این است که ژست جنگی آمریکا در منطقه یک اقدام بازدارنده است؛ به این معنا که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا احتمالا به این جمع بندی رسیده و یا اطلاعاتی موثق دریافت کردهاند که ایران در سالگرد ترور سردار سلیمانی و پس از ترور فخری زاده درصدد بهره برداری از دوره گذار در آمریکا برای گرفتن یک انتقام مهم است؛ البته اگر مساله صرفا در حد حملاتی به نیروهای آمریکایی و سفارت آمریکا در عراق بود، شبیه آنچه این روزها روی میدهد که نیازی به آرایشی جنگی در این سطح نبود.
البته اگر ایران در این سالگشت قصد انتقام گیری مهم داشته باشد، اولا بعید است علیه اهدافی آمریکایی باشد، ثانیا به احتمال زیاد ترور دانشمند هستهای محرک اصلی است، ثالثا احتمالا علیه اسرائیل باشد. واقعیت این است که در سال 2020 قدرت بازدارندگی نظامی و امنیتی ایران با ترور برجستهترین فرمانده و دانشمند ایرانی، حادثه انفجار در سایت نطنز و تشدید حملات در سوریه به شکل جدی به چالش کشیده شده است. دور از ذهن نیست که همین حوادث، در کنار حضور روزافزون و پرخطر اسرائیل در حوزه امنیتی پیرامونی ایران در خلیج فارس و قفقاز جنوبی، حاکمیت را به صرافت یک واکنش در سطح حمله محدود به هدف یا اهدافی اسرائیلی به ویژه در دریای مدیترانه انداخته باشد. اما در عین حال، برخی ناظران به ویژه اسرائیلی معتقدند که احتمال واکنش مستقیم ایران به ترور دانشمند هستهای در این بازه زمانی بسیار ضعیف است و دلیل آن را هم تاثیر احتمالی آن بر رویکرد بایدن و بازی کردن در زمین ترامپ عنوان میکنند. ولی اگر ایران قصد چنین واکنشی را داشته باشد که همین موانع در دوره بایدن بیشتر خواهد بود؛ از این رو، بعید نیست که تصمیمگیران همین روزهای پایانی ترامپ را بهترین زمان ممکن بدانند.
به هر حال، فارغ از صحت و سقم هر کدام از دو گمانه پیشین، قرار گرفتن گروهها و نیروهای همسو با ایران در منطقه در وضعیت آماده باش؛ چه حزب الله چه حشد شعبی چه رزمایش بیسابقه 13 گروه فلسطینی، نشان از آن است که احتمال وقوع جنگی در منطقه به صورت جدی مطرح است.
اما گمانه سوم ایجاد یک فضای جنگی روانی پوششی برای شروع حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس و گذار از روابط سیاسی به ائتلاف نظامی سیاسی با برخی کشورهای منطقه است؛ مهمترین نشانه این گمانه را میتوان اعزام زیردریایی اسرائیلی به خلیج فارس و حرف و حدیثها از احتمال تاسیس پایگاه نظامی در امارات دانست.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
صابر گل عنبری
خلیج فارس به شکل بیسابقهای نسبت به سالهای اخیر آرایش جنگی به خود گرفته است و آمریکا سلاحهای راهبردی چون زیردریایی اتمی یو اس اس جورجیا و بمب افکنهای B52 را مستقر و بنا به اخباری، اسرائیل نیز یک زیر دریایی به خلیج فارس اعزام کرده است.
این آرایش گمانههای زیادی را برانگیخته است؛ اما هم آمریکا و هم ایران بر بیرغبتی خود برای جنگ تاکید و در عین حال، یکدیگر را به جنگافروزی متهم میکنند. در این میان نیز بنا به نشانههایی، به نظر میرسد که برخی بازیگران منطقه در حال تنظیم محاسبات و به تبع آن رفتار خود بر اساس وقوع یک جنگ احتمالی در منطقه هستند.
به نظر نگارنده، این آرایش خطرناک در منطقه به یکی از سه گمانه زیر باز میگردد. گمانه نخست این است که دولت ترامپ در ادامه سیاست فشارحداکثری خود قصد دارد روزهای آخر ریاست جمهوری خود را با انجام حملاتی به مراکز حساس هستهای و نظامی ایران یا نیروهای همسو با آن در منطقه به پایان برساند. از حدود یک ماه و نیم پیش یعنی از قبل از ترور دانشمند ایرانی، رفته رفته اطلاعاتی از نشستهای کاخ سفید و بررسی گزینههای حمله به ایران در آن درز پیدا کرد و سخنانی به نقل از ترامپ و تیم امنیتی وی بیان شد. خیلی از ناظرانی که از تصمیم ترامپ برای انجام حملاتی در روزهای پایانی میگویند، هدف را قرار دادن بایدن در برابر یک امر واقع در قبال ایران، به صفر رساندن امکان بازگشت به برجام و تحویل قدرت به وی در وضعیتی جنگی میدانند.
چنین حملاتی یکی از احتمالات مطرح است؛ اما صرفا ارجاع هدف و انگیزه به شخص ترامپ تقلیل مساله است. اگر چنین اتفاقی روی دهد، در واقع تصمیم کل نظام سیایس آمریکاست و هدف هم فراتر از یک مانعتراشی در مسیر بازگشت بایدن به برجام است. اما انتخاب این بازه زمانی بدان علت است تا صرفا به حساب ترامپ نوشته و از وقوع یک جنگ گسترده با کنترل واکنش تهران جلوگیری شود. هم اسرائیل و هم آمریکا و برخی دولتهای دیگر همین بیست روز آخر دوران ترامپ را بهترین زمان برای به عقب بازگرداندن برنامه هستهای برای سالها میدانند. در کنار آن هم، از لابلای سطور گزارشهای رسانههای اسرائیلی و آمریکایی چنین بر میآید که نابودی زیرساختهای هستهای مهمترین برگ فشار را از ایران برای لغو تحریمها در برهه آتی میگیرد.
اما گمانه دوم این است که ژست جنگی آمریکا در منطقه یک اقدام بازدارنده است؛ به این معنا که دستگاههای اطلاعاتی آمریکا احتمالا به این جمع بندی رسیده و یا اطلاعاتی موثق دریافت کردهاند که ایران در سالگرد ترور سردار سلیمانی و پس از ترور فخری زاده درصدد بهره برداری از دوره گذار در آمریکا برای گرفتن یک انتقام مهم است؛ البته اگر مساله صرفا در حد حملاتی به نیروهای آمریکایی و سفارت آمریکا در عراق بود، شبیه آنچه این روزها روی میدهد که نیازی به آرایشی جنگی در این سطح نبود.
البته اگر ایران در این سالگشت قصد انتقام گیری مهم داشته باشد، اولا بعید است علیه اهدافی آمریکایی باشد، ثانیا به احتمال زیاد ترور دانشمند هستهای محرک اصلی است، ثالثا احتمالا علیه اسرائیل باشد. واقعیت این است که در سال 2020 قدرت بازدارندگی نظامی و امنیتی ایران با ترور برجستهترین فرمانده و دانشمند ایرانی، حادثه انفجار در سایت نطنز و تشدید حملات در سوریه به شکل جدی به چالش کشیده شده است. دور از ذهن نیست که همین حوادث، در کنار حضور روزافزون و پرخطر اسرائیل در حوزه امنیتی پیرامونی ایران در خلیج فارس و قفقاز جنوبی، حاکمیت را به صرافت یک واکنش در سطح حمله محدود به هدف یا اهدافی اسرائیلی به ویژه در دریای مدیترانه انداخته باشد. اما در عین حال، برخی ناظران به ویژه اسرائیلی معتقدند که احتمال واکنش مستقیم ایران به ترور دانشمند هستهای در این بازه زمانی بسیار ضعیف است و دلیل آن را هم تاثیر احتمالی آن بر رویکرد بایدن و بازی کردن در زمین ترامپ عنوان میکنند. ولی اگر ایران قصد چنین واکنشی را داشته باشد که همین موانع در دوره بایدن بیشتر خواهد بود؛ از این رو، بعید نیست که تصمیمگیران همین روزهای پایانی ترامپ را بهترین زمان ممکن بدانند.
به هر حال، فارغ از صحت و سقم هر کدام از دو گمانه پیشین، قرار گرفتن گروهها و نیروهای همسو با ایران در منطقه در وضعیت آماده باش؛ چه حزب الله چه حشد شعبی چه رزمایش بیسابقه 13 گروه فلسطینی، نشان از آن است که احتمال وقوع جنگی در منطقه به صورت جدی مطرح است.
اما گمانه سوم ایجاد یک فضای جنگی روانی پوششی برای شروع حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس و گذار از روابط سیاسی به ائتلاف نظامی سیاسی با برخی کشورهای منطقه است؛ مهمترین نشانه این گمانه را میتوان اعزام زیردریایی اسرائیلی به خلیج فارس و حرف و حدیثها از احتمال تاسیس پایگاه نظامی در امارات دانست.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
دو سوال از جناب کدخدایی
عبدالزهرا شاهرودی
مدت ها بود که دیگر دلم نمی خواست درباره مسایل سیاسی و حتی اجتماعی بنویسم. اما وقتی روز گذشته در خبرها خواندم که آقای دکتر کدخدایی درباره نقش شورای نگهبان در افت مشارکت مردم فرموده بودند که شورای نگهبان تنها یک درصد در پایین آمدن مشارکت نقش داشته است و هم چنین اضافه کرده بودند که اگر شورای نگهبان نباشد مردم ممکن است به قاتل رأی دهند، خواستم فقط از سخنگوی شورای نگهبان چند سوال را بپرسم و استنباط خود را درباره نظر ایشان مطرح کنم.
سوال اول آنکه ایشان از کجا به عدد یک درصد رسیده اند؟ آیا نظر سنجی دقیق و علمی در میان است؟ اگر چنین است آن را ارائه دهند. و الا به نظر من نقش شورای نگهبان در افت مشارکت سیاسی مردم باید به عنوان برجسته ترین عامل به حساب آید.
البته اشکال اصلی در کارنامه شورای نگهبان از دو ناحیه قابل بررسی است. یکی برخوردهای سلیقگی که تحت عنوان «احراز صلاحیت» بدون توجه به «استنادات قانونی» و تنها بر اساس «احساس فردی از تکلیف » مطرح می شود. و دیگری بی نیازی از توضیح عملکرد خود به مردم.
شورای نگهبان تا آن روز که نتواند «مستندات ضابطه مندی برای عملکرد خود» ارائه دهد و تنها با این استدلال که «نتوانستیم احراز کنیم»، به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه تنها در «ذهنیت جامعه غیر همسو» محکوم است، بلکه حتی دوستان و همراهانش را نیز مجاب نمی کند و انها نیز به این شورا تنها به عنوان «جاده صاف کن مطامع خود» می نگرند.
و این شورا تا نتواند «رو در رو به مردم» بابت رفتار های خود پاسخگو باشد و با این استدلال که «به خدا پاسخگو هستیم و بس»، مشی کند، بزرگترین مانع در پیش روی مشارکت حداکثری است.
اما سوال دوم آنکه آیا واقعا ایشان معتقد است تنها قاتل ها را رد صلاحیت کرده است؟ من بعید می دانم ایشان چنین عقیده ای داشته باشد و به نظرم ایشان این مورد را به عنوان مثال مطرح کرده است.
اما ایشان بهتر می داند که این بزرگترین مغالطه در این زمینه است. چراکه انتقاد ها به رفتار شورای نگهبان در این مورد نیست که ایشان قاتل ها و معنادها را رد صلاحیت کرده اند.
بلکه سوال در آن است که چرا بزرگان سیاسی کشور مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد و یادگار امام و دکتر مطهری و صدها شخصیت برجسته که سلامت مالی و اخلاقی و قانونی کاملی دارند را تأیید نکرده است.
امید است ایشان به این دو سؤال پاسخ دهند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
عبدالزهرا شاهرودی
مدت ها بود که دیگر دلم نمی خواست درباره مسایل سیاسی و حتی اجتماعی بنویسم. اما وقتی روز گذشته در خبرها خواندم که آقای دکتر کدخدایی درباره نقش شورای نگهبان در افت مشارکت مردم فرموده بودند که شورای نگهبان تنها یک درصد در پایین آمدن مشارکت نقش داشته است و هم چنین اضافه کرده بودند که اگر شورای نگهبان نباشد مردم ممکن است به قاتل رأی دهند، خواستم فقط از سخنگوی شورای نگهبان چند سوال را بپرسم و استنباط خود را درباره نظر ایشان مطرح کنم.
سوال اول آنکه ایشان از کجا به عدد یک درصد رسیده اند؟ آیا نظر سنجی دقیق و علمی در میان است؟ اگر چنین است آن را ارائه دهند. و الا به نظر من نقش شورای نگهبان در افت مشارکت سیاسی مردم باید به عنوان برجسته ترین عامل به حساب آید.
البته اشکال اصلی در کارنامه شورای نگهبان از دو ناحیه قابل بررسی است. یکی برخوردهای سلیقگی که تحت عنوان «احراز صلاحیت» بدون توجه به «استنادات قانونی» و تنها بر اساس «احساس فردی از تکلیف » مطرح می شود. و دیگری بی نیازی از توضیح عملکرد خود به مردم.
شورای نگهبان تا آن روز که نتواند «مستندات ضابطه مندی برای عملکرد خود» ارائه دهد و تنها با این استدلال که «نتوانستیم احراز کنیم»، به بررسی صلاحیت ها بپردازد، نه تنها در «ذهنیت جامعه غیر همسو» محکوم است، بلکه حتی دوستان و همراهانش را نیز مجاب نمی کند و انها نیز به این شورا تنها به عنوان «جاده صاف کن مطامع خود» می نگرند.
و این شورا تا نتواند «رو در رو به مردم» بابت رفتار های خود پاسخگو باشد و با این استدلال که «به خدا پاسخگو هستیم و بس»، مشی کند، بزرگترین مانع در پیش روی مشارکت حداکثری است.
اما سوال دوم آنکه آیا واقعا ایشان معتقد است تنها قاتل ها را رد صلاحیت کرده است؟ من بعید می دانم ایشان چنین عقیده ای داشته باشد و به نظرم ایشان این مورد را به عنوان مثال مطرح کرده است.
اما ایشان بهتر می داند که این بزرگترین مغالطه در این زمینه است. چراکه انتقاد ها به رفتار شورای نگهبان در این مورد نیست که ایشان قاتل ها و معنادها را رد صلاحیت کرده اند.
بلکه سوال در آن است که چرا بزرگان سیاسی کشور مثل آیت الله هاشمی رفسنجانی و دکتر احمدی نژاد و یادگار امام و دکتر مطهری و صدها شخصیت برجسته که سلامت مالی و اخلاقی و قانونی کاملی دارند را تأیید نکرده است.
امید است ایشان به این دو سؤال پاسخ دهند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
☑️پیام تسلیت قائم مقام دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به سیدمحمد خاتمی و زهره صادقی
✔️آذر منصوری در پیام تسلیتی به مناسبت در گذشت مادر زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی نوشت:
انالله و اناالیه راجعون
جناب آقای حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی
بانوی گرامی سرکار خانم زهره صادقی
✔️درگذشت بانوی با فضیلت حاجیه خانم منصوره صدر (صادقی)خواهر گرانقدر امام موسی صدر دل هایی را خاصه در ایام وفات حضرت فاطمه (س) به سوگ نشاند.
✔️خاندان مکرم صدر به گردن فرهنگ تشیع علوی واسلام رحمانی حق فراوان دارند و آن فقیده سعیده یادگار بزرگان این خانواده بزرگ بود.
✔️این ضایعه غمبار را به جنابانعالی تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال برای آن بانوی گرامی رحمت و مغفرت الهی و برای شما و خانواده های صدر، صادقی و خاتمی صبر و اجر مسئلت دارم.
آذر منصوری
دهم دیماه ٩٩
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✔️آذر منصوری در پیام تسلیتی به مناسبت در گذشت مادر زهره صادقی همسر سیدمحمد خاتمی نوشت:
انالله و اناالیه راجعون
جناب آقای حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی
بانوی گرامی سرکار خانم زهره صادقی
✔️درگذشت بانوی با فضیلت حاجیه خانم منصوره صدر (صادقی)خواهر گرانقدر امام موسی صدر دل هایی را خاصه در ایام وفات حضرت فاطمه (س) به سوگ نشاند.
✔️خاندان مکرم صدر به گردن فرهنگ تشیع علوی واسلام رحمانی حق فراوان دارند و آن فقیده سعیده یادگار بزرگان این خانواده بزرگ بود.
✔️این ضایعه غمبار را به جنابانعالی تسلیت عرض میکنم و از خداوند متعال برای آن بانوی گرامی رحمت و مغفرت الهی و برای شما و خانواده های صدر، صادقی و خاتمی صبر و اجر مسئلت دارم.
آذر منصوری
دهم دیماه ٩٩
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔼کرونا تمام نشده؛ مسئولان اعلام خوشحالی نکنند
📌ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران:
🔺در حالی که ۵۰۰۰ بیمار بدحال در بیمارستانها بستری هستند و روزانه حدود ۶۰۰۰ مبتلای جدید به کرونا شناسایی می شود، روز گذشته یک نشست خبری مشترک برگزار شد و رسانه ها سخنان مسئولان را به گونه ای منتشر کردند که گویا اپیدمی تمام شده است.
🔺در ۱۰ ماه گذشته مسئولان به محض مشاهده سیر کاهشی ابتلا به کرونا با سروصدای زیاد بر طبل پیروزی کوبیدند که گویا کرونا تمام شده است.
🔺مسئولان اجازه دهند که میران ابتلا و فوت به صفر برسد و بعد از آن اعلام خوشحالی کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
📌ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران:
🔺در حالی که ۵۰۰۰ بیمار بدحال در بیمارستانها بستری هستند و روزانه حدود ۶۰۰۰ مبتلای جدید به کرونا شناسایی می شود، روز گذشته یک نشست خبری مشترک برگزار شد و رسانه ها سخنان مسئولان را به گونه ای منتشر کردند که گویا اپیدمی تمام شده است.
🔺در ۱۰ ماه گذشته مسئولان به محض مشاهده سیر کاهشی ابتلا به کرونا با سروصدای زیاد بر طبل پیروزی کوبیدند که گویا کرونا تمام شده است.
🔺مسئولان اجازه دهند که میران ابتلا و فوت به صفر برسد و بعد از آن اعلام خوشحالی کنند.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
👁🗨 نگاه تحلیلگران: "شعارنامه یا قانون انتخابات ریاستجمهوری؟"
👈 حسن بختیاریزاده، کارشناسارشد روابط بینالملل:
✍ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه ماده ۲ قانون اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را تصویب کردند. این ماده شرایط مذهبی و سیاسی داوطلبان را در بر میگیرد. بررسی این معیارها، نکات جالبی را دربر دارد.
✍ یکی از معیارهای مذهبی داوطلبان "بهرهمندی از اطلاعات لازم در حوزه اعتقادات و اصول دین و مذهب در حد اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع" است.
✍ آشکار است مسلمان و شیعه بودن از توان اثبات حقانیت اسلام و تشیع متفاوت است و این دومی، به مطالعات فلسفی، کلامی، تاریخی ومذهبی گسترده نیازمند و البته بهشدت نسبی است؛ چراکه فردی ممکن است بتواند حقانیت اسلام و تشیع را به فردی اثبات کند، اما نتواند فرد دیگری را به پذیرش آن قانع کند.
✍ به علاوه، مشخص نیست که شوراینگهبان چگونه باید توانایی داوطلبان را برای اثبات حقانیت اسلام و تشیع احراز کند؟ اما نکته مهمتر آن است که توان فرد برای اثبات این موضوع با شایستگی او برای انتخاب بعنوان رییسجمهور، چه ارتباطی پیدا میکند و کدامیک از مشکلات پرشمار کشور را حل خواهد کرد؟
✍ نمایندگان مجلس یازدهم "احساس مسئولیت نسبت به امور دینی مردم و ترویج ارزشها از جمله اعتقاد قلبی، اشتهار و التزام عملی به انجام فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر" را از شرایط دینی و مذهبی داوطلبان دانستهاند.
✍ آشکار است که کشف احساس مسئولیت انسانها درباره موضوعات گوناگون و پی بردن به اعتقاد قلبی آنها، بویژه آنگاه که او به باورمندی به اصول دین و مذهب اقرار میکند؛ مشکل و مناقشهآمیز است.
✍ یکی از شرایط سیاسی داوطلبان ریاستجمهوری در این مصوبه، "داشتن مواضع روشن و عملکرد شفاف راجع به جریانهای غربگرا و واگرا و طرفداران نظام سلطه در کشور و فتنههای بعد از انقلاب" است.
✍ این بند، مواردی را در برمیگیرد که تعریف و تبیین آنها مناقشهآمیز، غیرشفاف و تفسیرپذیر است. تا جایی که به متن این مصوبه مربوط میشود، روشن نیست که جریانهای غربگرا و واگرا کدام جریانها هستند و نظام سلطه و فتنههای بعد از انقلاب کدامند و چه ویژگیهایی دارند؟
✍ میتوان بعنوان مثال این پرسش را مطرح کرد که آیا چین - که در پی تسلط اقتصادی بر آفریقا و استفاده از ظرفیتهای آن است- و روسیه که همه تلاش خود را برای تسلط بر اروپای شرقی و جمهوریهای شوروی سابق بهکار میگیرد- مصداق سلطهگر محسوب نمیشوند؟
✍ نمایندگان مجلس "حمایت از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستبدین و دفاع از حقوق همه مسلمانان" را از شرایط سیاسی داوطلبان دانستهاند.
✍ می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا حمایت از مسلمانان سرکوبشده چین و دفاع از حقوق بهشدت تضییع شده این اقلیت نیز، مصداق حمایت از حقوق مستضعفین محسوب میشود؟ بویژه اینکه اصولگرایان، در برابر سرکوب سازمانیافته مسلمانان چین، به شکل آشکاری ساکت هستند.
✍ عبارتپردازی مصوبه مجلس، بیش از آنکه به متنی حقوقی شبیه باشد، به بیانیهای سیاسی و جناحی شبیه است. متون حقوقی، واژگان و عباراتی شفاف، گویا، قابلفهم و تاحد امکان بینیاز از تفسیر در برمیگیرد.
✍ به علاوه، این انتظار وجود دارد که مجلس در شرایطی که ایران با مشکلات فراوانی روبهروست که حل و رفع آن، به تغییر جهت سیاستگذاری و واگذاری مسئولیت به مدیران توانمند نیازمند است؛ برای افزایش اقبال عمومی به شرکت گستردهتر در انتخابات ریاستجمهوری بویژه با تنوعبخشی به حضور داوطلبانی با دیدگاهها و رویکردهای مختلف در رقابتهای انتخاباتی، تلاش کند.
✍ انتظاری که شاید از مجلس کنونی با این پایگاه مردمی، غیرواقعبینانه باشد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
👈 حسن بختیاریزاده، کارشناسارشد روابط بینالملل:
✍ نمایندگان مجلس شورای اسلامی، روز چهارشنبه ماده ۲ قانون اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را تصویب کردند. این ماده شرایط مذهبی و سیاسی داوطلبان را در بر میگیرد. بررسی این معیارها، نکات جالبی را دربر دارد.
✍ یکی از معیارهای مذهبی داوطلبان "بهرهمندی از اطلاعات لازم در حوزه اعتقادات و اصول دین و مذهب در حد اثبات حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع" است.
✍ آشکار است مسلمان و شیعه بودن از توان اثبات حقانیت اسلام و تشیع متفاوت است و این دومی، به مطالعات فلسفی، کلامی، تاریخی ومذهبی گسترده نیازمند و البته بهشدت نسبی است؛ چراکه فردی ممکن است بتواند حقانیت اسلام و تشیع را به فردی اثبات کند، اما نتواند فرد دیگری را به پذیرش آن قانع کند.
✍ به علاوه، مشخص نیست که شوراینگهبان چگونه باید توانایی داوطلبان را برای اثبات حقانیت اسلام و تشیع احراز کند؟ اما نکته مهمتر آن است که توان فرد برای اثبات این موضوع با شایستگی او برای انتخاب بعنوان رییسجمهور، چه ارتباطی پیدا میکند و کدامیک از مشکلات پرشمار کشور را حل خواهد کرد؟
✍ نمایندگان مجلس یازدهم "احساس مسئولیت نسبت به امور دینی مردم و ترویج ارزشها از جمله اعتقاد قلبی، اشتهار و التزام عملی به انجام فریضه امربهمعروف و نهیازمنکر" را از شرایط دینی و مذهبی داوطلبان دانستهاند.
✍ آشکار است که کشف احساس مسئولیت انسانها درباره موضوعات گوناگون و پی بردن به اعتقاد قلبی آنها، بویژه آنگاه که او به باورمندی به اصول دین و مذهب اقرار میکند؛ مشکل و مناقشهآمیز است.
✍ یکی از شرایط سیاسی داوطلبان ریاستجمهوری در این مصوبه، "داشتن مواضع روشن و عملکرد شفاف راجع به جریانهای غربگرا و واگرا و طرفداران نظام سلطه در کشور و فتنههای بعد از انقلاب" است.
✍ این بند، مواردی را در برمیگیرد که تعریف و تبیین آنها مناقشهآمیز، غیرشفاف و تفسیرپذیر است. تا جایی که به متن این مصوبه مربوط میشود، روشن نیست که جریانهای غربگرا و واگرا کدام جریانها هستند و نظام سلطه و فتنههای بعد از انقلاب کدامند و چه ویژگیهایی دارند؟
✍ میتوان بعنوان مثال این پرسش را مطرح کرد که آیا چین - که در پی تسلط اقتصادی بر آفریقا و استفاده از ظرفیتهای آن است- و روسیه که همه تلاش خود را برای تسلط بر اروپای شرقی و جمهوریهای شوروی سابق بهکار میگیرد- مصداق سلطهگر محسوب نمیشوند؟
✍ نمایندگان مجلس "حمایت از مبارزه حق طلبانه مستضعفین در برابر مستبدین و دفاع از حقوق همه مسلمانان" را از شرایط سیاسی داوطلبان دانستهاند.
✍ می توان این پرسش را مطرح کرد که آیا حمایت از مسلمانان سرکوبشده چین و دفاع از حقوق بهشدت تضییع شده این اقلیت نیز، مصداق حمایت از حقوق مستضعفین محسوب میشود؟ بویژه اینکه اصولگرایان، در برابر سرکوب سازمانیافته مسلمانان چین، به شکل آشکاری ساکت هستند.
✍ عبارتپردازی مصوبه مجلس، بیش از آنکه به متنی حقوقی شبیه باشد، به بیانیهای سیاسی و جناحی شبیه است. متون حقوقی، واژگان و عباراتی شفاف، گویا، قابلفهم و تاحد امکان بینیاز از تفسیر در برمیگیرد.
✍ به علاوه، این انتظار وجود دارد که مجلس در شرایطی که ایران با مشکلات فراوانی روبهروست که حل و رفع آن، به تغییر جهت سیاستگذاری و واگذاری مسئولیت به مدیران توانمند نیازمند است؛ برای افزایش اقبال عمومی به شرکت گستردهتر در انتخابات ریاستجمهوری بویژه با تنوعبخشی به حضور داوطلبانی با دیدگاهها و رویکردهای مختلف در رقابتهای انتخاباتی، تلاش کند.
✍ انتظاری که شاید از مجلس کنونی با این پایگاه مردمی، غیرواقعبینانه باشد.
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️استاد ارجمند جناب آقای دکتر عباسعلی کدخدایی بزرگوار، حق انتخاب آزاد مردم، بنیادیترین اصل دمکراسی یا مردمسالاری است؛ نه اینکه حکومت (بخوانید نظارت استصوابی شورای محترم نگهبان)، قیمگونه، برای مردم گزینش نماید که به چهکسانی میتوانند رأی دهند.حق انتخاب آزاد جناب دکتر کدخدایی عزیر، یعنی اینکه مردم آزاد هستند که چنانچه بخواهند یک قاتل را هم بتوانند انتخاب نمایند.//// صادق زیباکلام
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🎅🏻 لذت سرزنش کریسمسی مردم!
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
✍️ #احسان_محمدی
❄️ چند سالی است که دیماه در ایران نه یادآور برف و باران و ننه سرما و این قصهها که راوی حکایت #بابانوئل و عکسهای برخی ایرانیان غیرمسیحی با چراغهای رنگینٍ آویزان از درختهای کاج کریسمس است و شماتت و سرزنش مردم از سوی برخی از اهل قدرت که این کارها خود باختگی فرهنگی است و ترویج فرهنگ غرب و ...
من هم شگفت زدهام از این تب فراگیر. اینکه خانوادههایی با درآمد متوسط، فرارسیدن سال میلادی را با هزینه جشن میگیرند که بسیاری از آنها بعید است حتی ترتیب ماههایش از ژانویه تا دسامبر را بدانند. اما چرا برخی در ایران (و هر سال تعداد بیشتری) این روز را جشن میگیرند؟
😔 در کنار همه دلایلی که جامعهشناسان قاعدتاً باید آن را کشف کنند یکی از مهمترین دلایل #فقدان_شادی است.
وقتی گرانی و فقر و تبعیض و بیکاری و ... قلب مردم را فشرده میکند و آنها را در خود میشکند به صورت طبیعی دنبال #بهانههای شادی میگردند. چرا باید آنها را سرزنش کنیم؟
😞 نمیشود با همان ملودی که سینه میزنیم، کف بزنیم و گمان کنیم که بله! کار فرهنگی کردیم و مردم باید شادمان شوند و چه مرگتان است که خوشحال نمیشوید و کیف نمیکنید؟!
اصلاً مگر شادی دستوری است؟ اینکه فکر کنید تلویزیون از قول یک مقام خیلی مسئول بفرماید: «لبخند بزنید»! و مردم ریسه بروند خیالپردازانه نیست؟
اینجا #کره_شمالی نیست. اینجا #ایران است و این مردم حتی اگر گاهی از سر ترس یا احترام به شوخیهای بیمزه کسی خندیدهاند به این معنی نیست که در اعماق وجودشان شاد هستند!
😞 آقای #قرائتی میگفت: «ما دکترای گریه داریم اما برای خنده سیکل هم نداریم»!
اعتراف صادقانهای است. آنقدر که در این سالها مردم را به #گریه کردن بر گناهان کرده و نکرده تشویق کردهاید برای #خندیدن واقعی آنها کاری کردهاید؟
یادتان میآید سالها بلند خندیدن نشانه جلف بودن و سبکسری بود و گریه کردن و غمگین بودن نماد فضیلت و ملکوتی بودن!
اصلاً قبول دارید که خنده و شادی مهم است و تنها با #خندوانه و #دورهمی به دست نمیآید؟ قبول دارید که ممانعت از برگزاری یک جشن باستانی در #پاسارگاد برای بخشی از مردم شادی آفرین نیست و بغض ایجاد میکند؟
😞تا زمانی که #شادی_ملی مثل #عزای_ملی به رسمیت شناخته نشود، از آن استقبال نشود و لبخندآفرینان مثل اشکآفرینان اگر تشویق نمیشوند دستکم تنبیه نشوند، حق نداریم به مردم بگوییم که چرا در #کریسمس جشن گرفتید؟ چرا #ولنتاین به هم گل و خرس هدیه دادید؟
فرهنگ عمومی با بخشنامه و دستورالعمل و اخم و تخم درست نمیشود. زیاد هم فشار بدهید که این مردم بروند بهشت از آن ور جهنم میزنند بیرون!
ما یاد گرفته،ایم که در مقابل فشارها، خم شویم اما نمیشکنیم، خم میشویم تا تیزی و تندی توفانها بگذرد و دوباره قامت راست میکنیم.
😞این مردم شادی و امید واقعی میخواهند. برای همین از فیلمهای کمدی حتی کممایه هم استقبال میکنند. برای همین حتی بلیطهای گران کنسرتهای داخلی را میخرند.
گمان نکنید همه آنها که میروند کنسرت، مرفههای بیدرد و پورشهسواران هستند. اتفاقاً این بخش برای دیدن کنسرت «آن جای دیگر» میروند و «اصل جنس » را گوش میدهند نه بعضی «بدل» های داخلی را!
😞 ما را به خاطر بابانوئل با آن ریش پت و پهن و یک درخت کاج و چهار ریسه که معنایش را هم نمیدانیم این همه شماتت نکنید. سرزنش نکنید. به جای این همه طلبکار بودن بفرمایید برای شادی عمومی چکار کردهاید؟
شما حتی به اندازه کافی برای مرگ احتمالی ما در #زلزله ها #کفن ندارید، حتی هوا نداریم که نفس بکشیم، چطور به خودتان حق میدهید این همه شادیهایی که مردم در کنج دنج خانههایشان با هزینه شخصی خلق می کنند را سرزنش کنید؟
😞شماتت مردم آسان است. ما سالهاست سرزنش میشویم که زلزله و خشکسالی و سیل و رعد و برق محصول گناهان ماست. حتی باورمان هم شده!
میتوانید رشتهی این #چنگ را پاره کنید، میتوانید کاسهی آن #تار را بشکنید، میتوانید فرمان بدهید: هان ای #طبل گران زین پس خاموش بمان. به #چکاوک اما نمیتوانید بگویید نخوان!... چکاوک یکدفعه میپرد روی درخت کاج و کریسمس را جشن میگیرد!
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
⛔️ تعطیلی مغز با واکسن ایرانی!
✍ احسان محمدی
دهها نفر پیام دادهاند:
↙️ مگر میشود از روی لباس واکسن زد؟
↙️ واکسن تقویتیه چرا باور کردید؟
↙️ این یه شو تازه است مثل #مستعان!
↙️ واکسن آمریکاییه و الکی به اسم ایرانی تزریق کردن و...
💉 من در مورد کیفیت واکسن سواد و اطلاعاتی ندارم اما اعتماد بخش بزرگی از مردم چنان غارت شده که حتی به اتفاقی که جلوی چشمشان میافتد هم دیگر باور ندارند.
💉 خانم طیبه مخبر ساق دست پوشیده. نوعی پوشش زنانه. به عنوان یک زن مسلمان هنگام واکسن زدن هم از بالا کمی آن را پایین آورده تا دهها عکاس، خبرنگار، فیلمبردار و پزشک مرد حاضر در صحنه بدن او را نبینند. به همین سادگی!
⛔️ حتی اگر با کلیت نظام دشمنی داریم با #عقل ستیزه نکنیم. اثبات اینکه محتویات واکسن، آب انار بوده یا یک محصول وطنی علیه #کرونا تخصص من نیست.
اما چطور وقتی زن اروپایی داوطلب اقدامی شجاعانه میشود برایش سوت و کف میزنیم ولی نوبت دختر ایرانی که میرسد این همه برای خودتحقیری با هم مسابقه میدهیم؟
✅ مقامات محترم!
این بیاعتمادی که حتی مغز را تعطیل میکند از کرونا خطرناکتر است.
@sedayeslahat
✍ احسان محمدی
دهها نفر پیام دادهاند:
↙️ مگر میشود از روی لباس واکسن زد؟
↙️ واکسن تقویتیه چرا باور کردید؟
↙️ این یه شو تازه است مثل #مستعان!
↙️ واکسن آمریکاییه و الکی به اسم ایرانی تزریق کردن و...
💉 من در مورد کیفیت واکسن سواد و اطلاعاتی ندارم اما اعتماد بخش بزرگی از مردم چنان غارت شده که حتی به اتفاقی که جلوی چشمشان میافتد هم دیگر باور ندارند.
💉 خانم طیبه مخبر ساق دست پوشیده. نوعی پوشش زنانه. به عنوان یک زن مسلمان هنگام واکسن زدن هم از بالا کمی آن را پایین آورده تا دهها عکاس، خبرنگار، فیلمبردار و پزشک مرد حاضر در صحنه بدن او را نبینند. به همین سادگی!
⛔️ حتی اگر با کلیت نظام دشمنی داریم با #عقل ستیزه نکنیم. اثبات اینکه محتویات واکسن، آب انار بوده یا یک محصول وطنی علیه #کرونا تخصص من نیست.
اما چطور وقتی زن اروپایی داوطلب اقدامی شجاعانه میشود برایش سوت و کف میزنیم ولی نوبت دختر ایرانی که میرسد این همه برای خودتحقیری با هم مسابقه میدهیم؟
✅ مقامات محترم!
این بیاعتمادی که حتی مغز را تعطیل میکند از کرونا خطرناکتر است.
@sedayeslahat
کتاب خواندن پیشرفت اقتصادی نمیآورد
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ شما بسیار شنیدهاید که ایرانیان کم کتاب میخوانند و تا وقتی جامعه با کتاب خواندن رشد فکری نکند، توسعه نمییابد. صرفنظر از اینکه ما در مقایسه با بقیه مردم دنیا کم کتاب میخوانیم یا نمیخوانیم، کتاب خواندن درمان توسعهنیافتگی ما نیست. توضیح میدهم که کتاب را به دلیل دیگری باید خواند و بقیه جوامع هم با کتاب خواندن عموم مردم توسعه نیافتهاند. بگذارید اول داستانی را خلاصه بگویم.
⭕️ «یو هوآ» نویسنده مشهور چینی (متولد 1960) در فصل دوم کتاب «چین در ده کلمه» مینویسد: «از آنجا که در زمانه و مکانی بزرگ شدم که کتاب وجود نداشت ... گاردهای سرخ بخش عمدهای از کتابها کتابخانه را در کتابسوزانها آتش زده بودند ... در خانه ما ده دوازده جلد کتاب پزشکی پدر و مادرم ... مجموعه چهارجلدی منتخب آثار مائو و کتاب سرخ کوچک بود که برگزیده گفتههای مائو بود... تمام تلاشم برای یافتن کتاب بیرون از خانه بینتیجه ماند... در سال 1977 دوران انقلاب فرهنگی گذشته بود ... به هر نفر تنها یک کوپن میدادند و با هر کوپن فقط میشد دو جلد کتاب خرید ... بعد از سی سال از چین بدون کتاب به چین امروز رسیدهایم که کتاب بیشتر از کتابخوان متقاضی وجود دارد. ... در گذشته کتابی برای خرید نبود.» (صص. 70-49)
✅ انقلاب چین سال 1949 به پیروزی رسید، از سال 1966 انقلاب فرهنگی چین آغاز شد که طی آن تا سال 1976 به مدت ده سال، بسیاری از منابع و آثار فرهنگ چین نابود شد، و به قول یو هوآ، عصری بود که کتاب وجود نداشت. چین از 1949 تا عصر اصلاحات به مدت سی سال، عصر بیکتاب را طی کرد. یک نسل فقط با چهار کتاب نوشتههای مائو و کتاب سرخ کوچک (برگزیده نوشتههای مائو) که کسی نمیخواند و فقط برای نمایش یا شعار سیاسی دادن بود، زندگی گذراند.
✅ چگونه چینی که کتاب نمیخواند، به یکباره از ابتدای دهه 1980، چهار سال بعد از مائو، در مسیر اصلاحات قرار گرفت؟ مردم به یکباره کتابخوان شدند؟ نه، منطق بازی سیاست و اقتصاد تغییر کرد. مردم برای کار کردن در کارخانهها، کارآفرینان برای تولید، و کشاورزان برای باانگیزه کار کردن به کتاب خواندن احتیاج نداشتند. روابط مردم با حکومت عوض شد.
✅ عموم مردم انگلستان موقع انقلاب صنعتی هم کتاب نمیخواندند، مردم کره جنوبی اوایل دهه 1960 تا اواسط دهه 1980 – زمانی که کره ظرف بیستوپنج سال کشوری صنعتی شد – هم کتابخوان نبودند. مردم ویتنام، اندونزی، بنگلادش و هندوستان هم که در بیست سال گذشته رشد اقتصادی زیادی داشتهاند هم کتابخوانهای قهاری نبوده و نیستند.
✅ کتاب خواندن عموم مردم، علت توسعه و رشد اقتصادی نبوده و نمیشود. عموم مردم کتاب را به دلایل دیگری میتوانند بخوانند: برای سرگرمی، برای لذت خواندن، برای یاد گرفتن سلوک شخصی، برای غنیسازی تجربه انسانی، برای انسانتر شدن و کسب ظرفیت مشارکت در تجربه بشری، برای کسب تجربه معنوی، و به همین دلیل است که داستان و رمان در صدر خواندنیهای مردم جهان است. داستان و رمان هم روی توسعه و رشد اقتصادی اثر ندارند.
من معتقدم وقتی مردم کشورها به رفاه و وضع اقتصادی بهتری برسند، بیشتر کتاب میخوانند؛ نه برعکس. کتاب نخواندن عموم مردم را عامل توسعهنیافتگی معرفی کردن، آدرس غلط دادن است.
✅ مردم هر قدر هم کتاب بخوانند، تا ماهیت روابط مردم و حاکمیت، قواعد حاکم بر اقتصاد و سیاست و جنس حکمرانی عوض نشود، توسعه رخ نمیدهد.
✅ کتاب خواندن در درازمدت ممکن است مردمانی خلق کند که زندگی فرهنگیتر، انتخابهای بهتر یا مقاومت بیشتری در برابر حکمرانی نادرست داشته باشند، اما مسیر از کتاب خواندن به توسعه، نه مستقیم است نه حتی میانمدت.
✅ آیا کتاب خواندن به کلی بیحاصل است؟ ابداً، کتاب خواندن برای بسط تخصص فردی – بالاخص برای انسانهایی که جنس کارشان علمی و تخصصی است – و برای عموم مردم در جهت داشتن تجربه انسانی و غنی، ضروری است. کتاب، در کنار سایر عوامل، از جمله جامعهای با سطح مناسبی از رفاه و عدالت، به انسانیتر زیستن کمک میکند؛ ولی توسعهنیافتگی را نمیتوان به عهده تقصیر مردم در کتاب نخواندن گذاشت، و از کتاب خواندن عموم مردم هم نمیتوان انتظار توسعهیافتگی داشت.
توضیح:
یو هوآ. (1395) چین در 10 کلمه. ترجمه سعید مقدم. نشر مرکز. (کتاب خیلی خواندنی است.)
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ شما بسیار شنیدهاید که ایرانیان کم کتاب میخوانند و تا وقتی جامعه با کتاب خواندن رشد فکری نکند، توسعه نمییابد. صرفنظر از اینکه ما در مقایسه با بقیه مردم دنیا کم کتاب میخوانیم یا نمیخوانیم، کتاب خواندن درمان توسعهنیافتگی ما نیست. توضیح میدهم که کتاب را به دلیل دیگری باید خواند و بقیه جوامع هم با کتاب خواندن عموم مردم توسعه نیافتهاند. بگذارید اول داستانی را خلاصه بگویم.
⭕️ «یو هوآ» نویسنده مشهور چینی (متولد 1960) در فصل دوم کتاب «چین در ده کلمه» مینویسد: «از آنجا که در زمانه و مکانی بزرگ شدم که کتاب وجود نداشت ... گاردهای سرخ بخش عمدهای از کتابها کتابخانه را در کتابسوزانها آتش زده بودند ... در خانه ما ده دوازده جلد کتاب پزشکی پدر و مادرم ... مجموعه چهارجلدی منتخب آثار مائو و کتاب سرخ کوچک بود که برگزیده گفتههای مائو بود... تمام تلاشم برای یافتن کتاب بیرون از خانه بینتیجه ماند... در سال 1977 دوران انقلاب فرهنگی گذشته بود ... به هر نفر تنها یک کوپن میدادند و با هر کوپن فقط میشد دو جلد کتاب خرید ... بعد از سی سال از چین بدون کتاب به چین امروز رسیدهایم که کتاب بیشتر از کتابخوان متقاضی وجود دارد. ... در گذشته کتابی برای خرید نبود.» (صص. 70-49)
✅ انقلاب چین سال 1949 به پیروزی رسید، از سال 1966 انقلاب فرهنگی چین آغاز شد که طی آن تا سال 1976 به مدت ده سال، بسیاری از منابع و آثار فرهنگ چین نابود شد، و به قول یو هوآ، عصری بود که کتاب وجود نداشت. چین از 1949 تا عصر اصلاحات به مدت سی سال، عصر بیکتاب را طی کرد. یک نسل فقط با چهار کتاب نوشتههای مائو و کتاب سرخ کوچک (برگزیده نوشتههای مائو) که کسی نمیخواند و فقط برای نمایش یا شعار سیاسی دادن بود، زندگی گذراند.
✅ چگونه چینی که کتاب نمیخواند، به یکباره از ابتدای دهه 1980، چهار سال بعد از مائو، در مسیر اصلاحات قرار گرفت؟ مردم به یکباره کتابخوان شدند؟ نه، منطق بازی سیاست و اقتصاد تغییر کرد. مردم برای کار کردن در کارخانهها، کارآفرینان برای تولید، و کشاورزان برای باانگیزه کار کردن به کتاب خواندن احتیاج نداشتند. روابط مردم با حکومت عوض شد.
✅ عموم مردم انگلستان موقع انقلاب صنعتی هم کتاب نمیخواندند، مردم کره جنوبی اوایل دهه 1960 تا اواسط دهه 1980 – زمانی که کره ظرف بیستوپنج سال کشوری صنعتی شد – هم کتابخوان نبودند. مردم ویتنام، اندونزی، بنگلادش و هندوستان هم که در بیست سال گذشته رشد اقتصادی زیادی داشتهاند هم کتابخوانهای قهاری نبوده و نیستند.
✅ کتاب خواندن عموم مردم، علت توسعه و رشد اقتصادی نبوده و نمیشود. عموم مردم کتاب را به دلایل دیگری میتوانند بخوانند: برای سرگرمی، برای لذت خواندن، برای یاد گرفتن سلوک شخصی، برای غنیسازی تجربه انسانی، برای انسانتر شدن و کسب ظرفیت مشارکت در تجربه بشری، برای کسب تجربه معنوی، و به همین دلیل است که داستان و رمان در صدر خواندنیهای مردم جهان است. داستان و رمان هم روی توسعه و رشد اقتصادی اثر ندارند.
من معتقدم وقتی مردم کشورها به رفاه و وضع اقتصادی بهتری برسند، بیشتر کتاب میخوانند؛ نه برعکس. کتاب نخواندن عموم مردم را عامل توسعهنیافتگی معرفی کردن، آدرس غلط دادن است.
✅ مردم هر قدر هم کتاب بخوانند، تا ماهیت روابط مردم و حاکمیت، قواعد حاکم بر اقتصاد و سیاست و جنس حکمرانی عوض نشود، توسعه رخ نمیدهد.
✅ کتاب خواندن در درازمدت ممکن است مردمانی خلق کند که زندگی فرهنگیتر، انتخابهای بهتر یا مقاومت بیشتری در برابر حکمرانی نادرست داشته باشند، اما مسیر از کتاب خواندن به توسعه، نه مستقیم است نه حتی میانمدت.
✅ آیا کتاب خواندن به کلی بیحاصل است؟ ابداً، کتاب خواندن برای بسط تخصص فردی – بالاخص برای انسانهایی که جنس کارشان علمی و تخصصی است – و برای عموم مردم در جهت داشتن تجربه انسانی و غنی، ضروری است. کتاب، در کنار سایر عوامل، از جمله جامعهای با سطح مناسبی از رفاه و عدالت، به انسانیتر زیستن کمک میکند؛ ولی توسعهنیافتگی را نمیتوان به عهده تقصیر مردم در کتاب نخواندن گذاشت، و از کتاب خواندن عموم مردم هم نمیتوان انتظار توسعهیافتگی داشت.
توضیح:
یو هوآ. (1395) چین در 10 کلمه. ترجمه سعید مقدم. نشر مرکز. (کتاب خیلی خواندنی است.)
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
جاه!
با آنکه حبّ "جاه" و وسوسۀ دستیابی به آن، در فرهنگ اسلامی صریحتر و شدیدتر از هر رذیلت دیگری، مذموم و نکوهش شده است، مشخص نیست بخشی از مدعیان اسلامباوری، روی چه حساب و با تکیه بر چه منابعی، کسب"قدرت سیاسی" را تا حد "مقامی قدسی" ارزشگذاری میکنند!
نگاهی به رقابتهای پیدا و پنهان بر سر ریاست جمهوری سال آینده، به وضوح نشان میدهد که گویی نزد عدهای، حب جاه از سیئهای شیطانی به حسنهای قدسی و متعالی تبدیل شده است!
چه خبرتان است؟ اگر بعضاً اعتنایی به آموزههای اخلاقی دین ندارید لااقل قدری خویشتندار باشید تا مردم کوچه و بازار نگویند که اینها به چیزی جز قدرت باور ندارند و برای هموار کردن راه دسترسی به آن، حاضرند جامعه و مملکتی را به ویرانی بکشانند///#احمد_زیدآبادی
#حب_جاه
#فرهنگ_اسلامی
#ریاست_جمهوری
#سیئه_حسنه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
با آنکه حبّ "جاه" و وسوسۀ دستیابی به آن، در فرهنگ اسلامی صریحتر و شدیدتر از هر رذیلت دیگری، مذموم و نکوهش شده است، مشخص نیست بخشی از مدعیان اسلامباوری، روی چه حساب و با تکیه بر چه منابعی، کسب"قدرت سیاسی" را تا حد "مقامی قدسی" ارزشگذاری میکنند!
نگاهی به رقابتهای پیدا و پنهان بر سر ریاست جمهوری سال آینده، به وضوح نشان میدهد که گویی نزد عدهای، حب جاه از سیئهای شیطانی به حسنهای قدسی و متعالی تبدیل شده است!
چه خبرتان است؟ اگر بعضاً اعتنایی به آموزههای اخلاقی دین ندارید لااقل قدری خویشتندار باشید تا مردم کوچه و بازار نگویند که اینها به چیزی جز قدرت باور ندارند و برای هموار کردن راه دسترسی به آن، حاضرند جامعه و مملکتی را به ویرانی بکشانند///#احمد_زیدآبادی
#حب_جاه
#فرهنگ_اسلامی
#ریاست_جمهوری
#سیئه_حسنه
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
کشتی نشستگانیم!
کشتی یا قایقی را در نظر بگیرید که در دریایی مواج و توفانی در حرکت است. امواج دریا گاهی بلند میشوند و گاهی فرو مینشینند و توفان نیز گاه تند و گاه آهسته میوزد.
سرنشینان کشتی به این وضع عادت کردهاند و حتی بیخیال آن شدهاند.
در این میان، دنیا دیدگانی که تمام همّ و غمّشان رسیدن کشتی به ساحل نجات است، خواب آرام به چشم ندارند. دائم دلنگران مسیر حرکت کشتی و جهت وزش توفان و حرکات مرغان دریاییاند و با هر تلاطم دریا به هدایت کنندگان کشتی هشدار میدهند. هشدارشان اما گوش شنوایی پیدا نمیکند و به ایجاد رعب و هراس و ترس در سرنشینان کشتی متهم و به گوشهای رانده میشوند.
یک روز اما مرغان دریایی، وحشت زده قیل و قالی غریب به پا میکنند، بوی تودۀ سرمایی گزنده و جانسوز از راه دور به مشام میرسد و ابرها دیوانهوار به حرکت در میآیند. این نشانهها رنگ از رخ دنیا دیدگان میزداید. شب هنگام، ستارۀ قطبی را در آسمان میجویند. کشتی خلاف جهت تشخیص آنان پیش میتازد؛ درست به سوی نقطهای که مرغان دریایی پشت به آن پرواز میکنند و بوی هولِ سرمای توفنده از آن سو میآید!
وای که هشدار این
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
ما را پیر کرد و اما جدی گرفته نشد!
خدا کند مشام من از کار افتاده باشد و یا خدا کند که مشام تمام هادیان و سرنشینان کشتی بوی تند این خطر را حس کنند و سکان و بادبان به سوی ساحلی آرام بگردانند و گرنه چه روزگارای داریم!
#احمد_زیدآبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
کشتی یا قایقی را در نظر بگیرید که در دریایی مواج و توفانی در حرکت است. امواج دریا گاهی بلند میشوند و گاهی فرو مینشینند و توفان نیز گاه تند و گاه آهسته میوزد.
سرنشینان کشتی به این وضع عادت کردهاند و حتی بیخیال آن شدهاند.
در این میان، دنیا دیدگانی که تمام همّ و غمّشان رسیدن کشتی به ساحل نجات است، خواب آرام به چشم ندارند. دائم دلنگران مسیر حرکت کشتی و جهت وزش توفان و حرکات مرغان دریاییاند و با هر تلاطم دریا به هدایت کنندگان کشتی هشدار میدهند. هشدارشان اما گوش شنوایی پیدا نمیکند و به ایجاد رعب و هراس و ترس در سرنشینان کشتی متهم و به گوشهای رانده میشوند.
یک روز اما مرغان دریایی، وحشت زده قیل و قالی غریب به پا میکنند، بوی تودۀ سرمایی گزنده و جانسوز از راه دور به مشام میرسد و ابرها دیوانهوار به حرکت در میآیند. این نشانهها رنگ از رخ دنیا دیدگان میزداید. شب هنگام، ستارۀ قطبی را در آسمان میجویند. کشتی خلاف جهت تشخیص آنان پیش میتازد؛ درست به سوی نقطهای که مرغان دریایی پشت به آن پرواز میکنند و بوی هولِ سرمای توفنده از آن سو میآید!
وای که هشدار این
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
ما را پیر کرد و اما جدی گرفته نشد!
خدا کند مشام من از کار افتاده باشد و یا خدا کند که مشام تمام هادیان و سرنشینان کشتی بوی تند این خطر را حس کنند و سکان و بادبان به سوی ساحلی آرام بگردانند و گرنه چه روزگارای داریم!
#احمد_زیدآبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
ابزاری در خدمت آمریکا؟
برخی محافل اصولگرا همچنان لوایح اف.ای.تی.اف را ابزاری در خدمت آمریکا و اسرائیل و وسیلهای برای براندازی جمهوری اسلامی قلمداد میکنند.
خب اگر اینطور است، پس چرا دستور طرح دوبارۀ این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت داده شده است؟
از این گذشته، آمدیم و فردا روزی مجمع تشخیص این لوایح را تصویب کرد؛ در آن صورت قصد متهم کردن چه کسی را دارید؟///#احمد_زیدآبادی
#لوایح_فتف
#مجمع_تشخیص
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
برخی محافل اصولگرا همچنان لوایح اف.ای.تی.اف را ابزاری در خدمت آمریکا و اسرائیل و وسیلهای برای براندازی جمهوری اسلامی قلمداد میکنند.
خب اگر اینطور است، پس چرا دستور طرح دوبارۀ این لوایح در مجمع تشخیص مصلحت داده شده است؟
از این گذشته، آمدیم و فردا روزی مجمع تشخیص این لوایح را تصویب کرد؛ در آن صورت قصد متهم کردن چه کسی را دارید؟///#احمد_زیدآبادی
#لوایح_فتف
#مجمع_تشخیص
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
می خواد از من پول بِکشه!
پرایدش یک قراضۀ به تمام معنا بود. شیشههایش بالا نمیرفت، روکش صندلیهایش پاره بود، درش درست بسته نمیشد و اثری از کمربند هم نبود. همینکه نشستم پشیمان شدم. خواستم پیاده شوم که نگاهی تضرعآمیز کرد و گفت؛ الان راه میافتم و بلافاصله راه افتاد. پراید بی در و پیکر، زوزه کشان سربالایی اشرفی اصفهانی را در پیش گرفت. چنان فشاری به موتورش میآمد که گویی هر آن منفجر میشود. راننده سرش در موبایل بود و مرتب اس ام اس میخواند و مینوشت و میفرستاد. نگاهی به سر و وضعش انداختم. از هر حیث، حال و روزی نداشت. پرسیدم کمربند کو؟ چنان سرگرم اس ام اس بازی بود که فرصت جواب نداشت. فقط لحظهای سرش را بالا گرفت و گفت؛ کمربند لازم نیست. گفتم برای کی لازم نیست؟ پوزخندی به لبش آمد ولی جوابی نداد.
از سر مرزداران که گذشتیم سرانجام موبایل عهد عتیقش را کنار گذاشت و با نگرانی گفت؛ ازم شکایت شده میگی چکار کنم؟ گفتم کی شکایت کرده؟ گفت: شوهرِ زنی که باهاش دوستم! سر و وضع و قیافه و هیکلش به کسی که رغبتی در زنی برانگیزد کمترین شباهت نداشت. پرسیدم؛ حالا چرا زنِ شوهردار؟ گفت؛ خودِ زنهِ خواسته! گفتم به ماشینت؟ به قیافت؟ به پولت؟ به چیت؟ با سادگی خندۀ دلنشینی کرد و گفت؛ به نظرم میخواد ازم پول بِکشه! پرسیدم شغلت چیه؟ گفت با همین ماشین کار میکنم. گفتم این که حکایت آفتابه خرج لحیم است و ازش پولی در نمیآد. گفت؛ همینی که در میآد! پرسیدم؛ تا حالا پولی هم ازت گرفته؟ گفت؛ دو بار براش شارژ خریدم! پرسیدم چه شارژی؟ گفت؛ شارژ موبایل. قیمت شارژ موبایل را پرسیدم گفت: یک بار دو هزار تومن و یک بار هم دو هزار و پانصد تومن براش شارژ خریدم و فرستادم. پرسیدم؛ یعنی آن خانم شوهردار به خاطر همین دو تا شارژ با تو دوست شده" گفت؛ همشهریمه ولی الان کرج میشینه، وضعش بهتر از من نیست!
پرسیدم؛ شوهرش تو را میشناسه؟ گفت؛ نه تا حالا مرا ندیده! گفتم؛ پس چطور ازت شکایت کرده؟ گفت: همین الان زنش اس ام اس داد که شمارۀ موبایلم را میخواد به پلیس بده تا شناساییم کنن. گفتم؛ تا حالا داشتی با همون زن اس ام اس رد و بدل میکردی؟ گفت؛ بله داشت همین را برام توضیح میداد.
سرانجام به میدان پونک رسید و من باید پیاده میشدم. گمان میکردم بالای چهل سال دارد اما گفت که به سی سال هم نرسیده. مجرد و اهل یکی ازاستانهای مرزی کشور بود. گفتم؛ با وضعی که توضیح دادی بعید است شکایتی در کار باشد. گفت؛ خودمم همین فکر را میکنم این رذل می خواد باز از من پول بِکشه///#احمد_زیدآبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
پرایدش یک قراضۀ به تمام معنا بود. شیشههایش بالا نمیرفت، روکش صندلیهایش پاره بود، درش درست بسته نمیشد و اثری از کمربند هم نبود. همینکه نشستم پشیمان شدم. خواستم پیاده شوم که نگاهی تضرعآمیز کرد و گفت؛ الان راه میافتم و بلافاصله راه افتاد. پراید بی در و پیکر، زوزه کشان سربالایی اشرفی اصفهانی را در پیش گرفت. چنان فشاری به موتورش میآمد که گویی هر آن منفجر میشود. راننده سرش در موبایل بود و مرتب اس ام اس میخواند و مینوشت و میفرستاد. نگاهی به سر و وضعش انداختم. از هر حیث، حال و روزی نداشت. پرسیدم کمربند کو؟ چنان سرگرم اس ام اس بازی بود که فرصت جواب نداشت. فقط لحظهای سرش را بالا گرفت و گفت؛ کمربند لازم نیست. گفتم برای کی لازم نیست؟ پوزخندی به لبش آمد ولی جوابی نداد.
از سر مرزداران که گذشتیم سرانجام موبایل عهد عتیقش را کنار گذاشت و با نگرانی گفت؛ ازم شکایت شده میگی چکار کنم؟ گفتم کی شکایت کرده؟ گفت: شوهرِ زنی که باهاش دوستم! سر و وضع و قیافه و هیکلش به کسی که رغبتی در زنی برانگیزد کمترین شباهت نداشت. پرسیدم؛ حالا چرا زنِ شوهردار؟ گفت؛ خودِ زنهِ خواسته! گفتم به ماشینت؟ به قیافت؟ به پولت؟ به چیت؟ با سادگی خندۀ دلنشینی کرد و گفت؛ به نظرم میخواد ازم پول بِکشه! پرسیدم شغلت چیه؟ گفت با همین ماشین کار میکنم. گفتم این که حکایت آفتابه خرج لحیم است و ازش پولی در نمیآد. گفت؛ همینی که در میآد! پرسیدم؛ تا حالا پولی هم ازت گرفته؟ گفت؛ دو بار براش شارژ خریدم! پرسیدم چه شارژی؟ گفت؛ شارژ موبایل. قیمت شارژ موبایل را پرسیدم گفت: یک بار دو هزار تومن و یک بار هم دو هزار و پانصد تومن براش شارژ خریدم و فرستادم. پرسیدم؛ یعنی آن خانم شوهردار به خاطر همین دو تا شارژ با تو دوست شده" گفت؛ همشهریمه ولی الان کرج میشینه، وضعش بهتر از من نیست!
پرسیدم؛ شوهرش تو را میشناسه؟ گفت؛ نه تا حالا مرا ندیده! گفتم؛ پس چطور ازت شکایت کرده؟ گفت: همین الان زنش اس ام اس داد که شمارۀ موبایلم را میخواد به پلیس بده تا شناساییم کنن. گفتم؛ تا حالا داشتی با همون زن اس ام اس رد و بدل میکردی؟ گفت؛ بله داشت همین را برام توضیح میداد.
سرانجام به میدان پونک رسید و من باید پیاده میشدم. گمان میکردم بالای چهل سال دارد اما گفت که به سی سال هم نرسیده. مجرد و اهل یکی ازاستانهای مرزی کشور بود. گفتم؛ با وضعی که توضیح دادی بعید است شکایتی در کار باشد. گفت؛ خودمم همین فکر را میکنم این رذل می خواد باز از من پول بِکشه///#احمد_زیدآبادی
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
⚽️ «تبهکاران داوری را بشناسید»
هفتهای نیست که تیمهای مختلف، قضاوتها را توطئهآمیز قلمداد نکنند.
آیا همه نارضایتیها را میتوان «فرافکنی» دانست؟ خیر!
تعداد داوران در هشت هفته آغازین، غیر طبیعی و بی سابقه بوده: ۳۶ داور، ۷۷ کمک داور و ۳۹ داور چهارم!
آنهم در شرایطی که موفقترین داوران و کمکها، حداکثر دو قضاوت داشتهاند.
اوضاع داوران چهارم، به مراتب وحشتناکتر است و اشخاصی بدون حتی سابقه روشن در لیگ دو، این هشت هفته را لب زمین بودهاند.
دلیل اصلی بلبشو، چیدمان انتخاباتی از سوی کمیته داوران است با سفرهای استانیِ غیر قانونی فریدون اصفهانیان و مسعود مرادی.
اصفهانیان مستحق دریافت یادبود «یک عمر جنایت در داوری» است.
کلاس دانش افزایی بینالمللی به زبان انگلیسی را با تقلبی که نوید مظفری به او رساند، پشت سر گذاشت.
او تیمی بنام شهدای زنجان در لیگ دو داشت که هنگام مسابقاتش، بین دو نیمه به رختکن داوران میخزید.
اصفهانیان به صوفی رئیس هیئت همدان دستور داد رئیس کمیته داورانش را برکنار کند، در غیر این صورت قضاوتی به داوران همدانی نخواهد داد.
حق الزحمه داوران از هفته ۲۱ فصل قبل پرداخت نشده، اما داوران خوزستانی را مجبور کردند نفری ۲۰۰ هزار تومن واریز کنند تا هدیهای برای اصفهانیان بخرند.
رسوایی دیگر اصفهانیان، زمين سقالكسار است که پولش را اصغر مومنی (دلال املاک در گیلان) پرداخت. در نتیجه امیر عرب براقی از لیست بینالمللی خط خورد تا جایش را اصغر مومنی غصب کند!
گند قضیه درآمد اما كميته اخلاق تشخيص داد که معامله شخصی بوده و ربطی به داوری ندارد!
امور حقوقی فدراسیون تایید کرد اصفهانیان، زمین را با پول مومنی خریده. حتی نام ایرج احمدی از کارکنان دپارتمان را هم آورد که در جابجایی چکها نقش داشته.
اما به جای تقبیح شارلاتانیسمی که کمیته آفت زده داوران را تبدیل به بنگاه معاملات ملکی کرده، گفت: با مسببین خبرسازی علیه کمیته داوران، اقدام قضایی صورت خواهد گرفت.
تشابه اسمی مسعود مرادی و جلال مرادی ناظر و نماینده فدراسیون (و ماموریت همزمانشان در هفته سوم) باعث افشای یک فساد دیگر شد.
بازی تراکتور با سپاهان، هدایای غیر قانونی از جمله کیف نفیس چرمی که برای چرب کردن سبیل مسعود مرادی تهیه کرده بودند، به خاطر اشتباه هتل، در اتاق جلال مرادی قرار گرفت.
کارکنان هتل با اعتراض و پیگیری مسعود مرادی، «پکیج رشوه» را از اتاق جلال برداشته و به اتاق مسعود بردند.
عباس راکی رئیس کمیته داوران خوزستان، همزمان به عنوان داور به قضاوت میپردازد!
راکی در جمع داوران گفته از عبدالکاظم طالقانی عضو هیئت رئیسه فدراسیون فیلم خصوصی دارم.
سیاوش باقرنژاد (کمک داور) که در دستجات پایین هم قضاوتهای کافی نداشته، با فشار ممبینی و تاجگردون، در لیگ برتر پرچم میزند.
شکایتهای متعددی از او در خصوص تطمیع داوران برای بازیهایی که در گچساران برگزار میشود، به کمیته داوران ارسال شده اما خبری از پیگیری نیست.
علیرضا سهرابی رئیس دپارتمان داوران است و نامزد انتخابات فدراسیون برای هیئت رئيسه. این شیاد به بهای رای آوردنش، با چیدمان غلط، لیگ را به آستانه جنگ خونین داخلی کشانده.
حسین نیرویار (کمیته داوران) که حتی فاقد بالاترین مدرک داوری ملی است، همزمان دبیری هیئت آذربایجان غربی را برعهده دارد!
او در بازیهای نود ارومیه، برخلاف مقررات کنار زمین میآید. داوران اگر در بازیهای این تیم رضایتش را جلب نکنند، برای چند هفته رنگ قضاوت را نمیبینند.
فصل قبل طی اتفاقی بی سابقه در جهان، محمدحسین ترابیان داور بازی نود ارومیه و استقلال خوزستان، نیرویار را که ناظر بازی بود، به دلیل زورگویی به داور چهارم از کنار زمین اخراج کرد!
استقلال که بیشترین اتهامات را نسبت به روند قضاوتها مطرح کرده؛ هفته چهارم مقابل پیکان ۰-۰ شد. حسین گلشنی کمک داور این مسابقه مهم، فقط تجربه یک قضاوت را در لیگ برتر داشت!
هفته قبل از بازی استقلال و پیکان، اصفهانیان و مرادی، مهمان بزم گلشنی بودند.
علیرضا یزدانی ناظر فدراسیون که دفاع از پایان نامهاش را مرهون مصطفی بینش (داور چهارم بی تجربه) است، برای جبران محبت، فرصت قضاوت در لیگ برتر را به او هدیه داد.
حذف بیشرمانه علیرضا فغانی از لیست داوران بینالمللی، تلاش نافرجام تبهکاران کمیته داوران بود.
اعضای گروه بازبینی نیز آلوده انتخابات شدهاند. حسین عسکری که سردرمدار مخالفین سیستم کنونی بود، در پی همکاری با کمیته، مثل رضا غیاثی و مسعود مرادی ناگهان دست از انتقاد برداشت و تبدیل به موافقی سرسخت شد./مهدی رستم پور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
هفتهای نیست که تیمهای مختلف، قضاوتها را توطئهآمیز قلمداد نکنند.
آیا همه نارضایتیها را میتوان «فرافکنی» دانست؟ خیر!
تعداد داوران در هشت هفته آغازین، غیر طبیعی و بی سابقه بوده: ۳۶ داور، ۷۷ کمک داور و ۳۹ داور چهارم!
آنهم در شرایطی که موفقترین داوران و کمکها، حداکثر دو قضاوت داشتهاند.
اوضاع داوران چهارم، به مراتب وحشتناکتر است و اشخاصی بدون حتی سابقه روشن در لیگ دو، این هشت هفته را لب زمین بودهاند.
دلیل اصلی بلبشو، چیدمان انتخاباتی از سوی کمیته داوران است با سفرهای استانیِ غیر قانونی فریدون اصفهانیان و مسعود مرادی.
اصفهانیان مستحق دریافت یادبود «یک عمر جنایت در داوری» است.
کلاس دانش افزایی بینالمللی به زبان انگلیسی را با تقلبی که نوید مظفری به او رساند، پشت سر گذاشت.
او تیمی بنام شهدای زنجان در لیگ دو داشت که هنگام مسابقاتش، بین دو نیمه به رختکن داوران میخزید.
اصفهانیان به صوفی رئیس هیئت همدان دستور داد رئیس کمیته داورانش را برکنار کند، در غیر این صورت قضاوتی به داوران همدانی نخواهد داد.
حق الزحمه داوران از هفته ۲۱ فصل قبل پرداخت نشده، اما داوران خوزستانی را مجبور کردند نفری ۲۰۰ هزار تومن واریز کنند تا هدیهای برای اصفهانیان بخرند.
رسوایی دیگر اصفهانیان، زمين سقالكسار است که پولش را اصغر مومنی (دلال املاک در گیلان) پرداخت. در نتیجه امیر عرب براقی از لیست بینالمللی خط خورد تا جایش را اصغر مومنی غصب کند!
گند قضیه درآمد اما كميته اخلاق تشخيص داد که معامله شخصی بوده و ربطی به داوری ندارد!
امور حقوقی فدراسیون تایید کرد اصفهانیان، زمین را با پول مومنی خریده. حتی نام ایرج احمدی از کارکنان دپارتمان را هم آورد که در جابجایی چکها نقش داشته.
اما به جای تقبیح شارلاتانیسمی که کمیته آفت زده داوران را تبدیل به بنگاه معاملات ملکی کرده، گفت: با مسببین خبرسازی علیه کمیته داوران، اقدام قضایی صورت خواهد گرفت.
تشابه اسمی مسعود مرادی و جلال مرادی ناظر و نماینده فدراسیون (و ماموریت همزمانشان در هفته سوم) باعث افشای یک فساد دیگر شد.
بازی تراکتور با سپاهان، هدایای غیر قانونی از جمله کیف نفیس چرمی که برای چرب کردن سبیل مسعود مرادی تهیه کرده بودند، به خاطر اشتباه هتل، در اتاق جلال مرادی قرار گرفت.
کارکنان هتل با اعتراض و پیگیری مسعود مرادی، «پکیج رشوه» را از اتاق جلال برداشته و به اتاق مسعود بردند.
عباس راکی رئیس کمیته داوران خوزستان، همزمان به عنوان داور به قضاوت میپردازد!
راکی در جمع داوران گفته از عبدالکاظم طالقانی عضو هیئت رئیسه فدراسیون فیلم خصوصی دارم.
سیاوش باقرنژاد (کمک داور) که در دستجات پایین هم قضاوتهای کافی نداشته، با فشار ممبینی و تاجگردون، در لیگ برتر پرچم میزند.
شکایتهای متعددی از او در خصوص تطمیع داوران برای بازیهایی که در گچساران برگزار میشود، به کمیته داوران ارسال شده اما خبری از پیگیری نیست.
علیرضا سهرابی رئیس دپارتمان داوران است و نامزد انتخابات فدراسیون برای هیئت رئيسه. این شیاد به بهای رای آوردنش، با چیدمان غلط، لیگ را به آستانه جنگ خونین داخلی کشانده.
حسین نیرویار (کمیته داوران) که حتی فاقد بالاترین مدرک داوری ملی است، همزمان دبیری هیئت آذربایجان غربی را برعهده دارد!
او در بازیهای نود ارومیه، برخلاف مقررات کنار زمین میآید. داوران اگر در بازیهای این تیم رضایتش را جلب نکنند، برای چند هفته رنگ قضاوت را نمیبینند.
فصل قبل طی اتفاقی بی سابقه در جهان، محمدحسین ترابیان داور بازی نود ارومیه و استقلال خوزستان، نیرویار را که ناظر بازی بود، به دلیل زورگویی به داور چهارم از کنار زمین اخراج کرد!
استقلال که بیشترین اتهامات را نسبت به روند قضاوتها مطرح کرده؛ هفته چهارم مقابل پیکان ۰-۰ شد. حسین گلشنی کمک داور این مسابقه مهم، فقط تجربه یک قضاوت را در لیگ برتر داشت!
هفته قبل از بازی استقلال و پیکان، اصفهانیان و مرادی، مهمان بزم گلشنی بودند.
علیرضا یزدانی ناظر فدراسیون که دفاع از پایان نامهاش را مرهون مصطفی بینش (داور چهارم بی تجربه) است، برای جبران محبت، فرصت قضاوت در لیگ برتر را به او هدیه داد.
حذف بیشرمانه علیرضا فغانی از لیست داوران بینالمللی، تلاش نافرجام تبهکاران کمیته داوران بود.
اعضای گروه بازبینی نیز آلوده انتخابات شدهاند. حسین عسکری که سردرمدار مخالفین سیستم کنونی بود، در پی همکاری با کمیته، مثل رضا غیاثی و مسعود مرادی ناگهان دست از انتقاد برداشت و تبدیل به موافقی سرسخت شد./مهدی رستم پور
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
رادیو فردا
نشانههای فساد و زدوبند در کمیته داوران فدراسیون فوتبال ایران
در فصل جاری لیگ برتر فوتبال ایران، هفتهای نیست که سرمربیان و هواداران تیمهای مختلف، قضاوتها را مشکوک و توطئهآمیز قلمداد نکنند.
⚽️ روزنامه #فرهیختگان_ورزشی پنجشنبه یازدهم دیماه ۹۹ بخوانید:
🔵 گوهر سه امتیازی
برتری استقلال مقابل تیم قلعهنویی در روز پر اشتباه حقیقی و درخشش مظاهری
🔸️فرشته کریمی: به کویت آمدم چون هم لیگ فعال دارند هم قرارداد بهتر
🔹️تهامی: امروزیها مسی و رونالدو را میبینند و مرا قبول ندارند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat
🔵 گوهر سه امتیازی
برتری استقلال مقابل تیم قلعهنویی در روز پر اشتباه حقیقی و درخشش مظاهری
🔸️فرشته کریمی: به کویت آمدم چون هم لیگ فعال دارند هم قرارداد بهتر
🔹️تهامی: امروزیها مسی و رونالدو را میبینند و مرا قبول ندارند
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
✅ @sedayeslahat