This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴تجمع و راهپیمایی اعتراضی بازنشستگان منطقه مخابراتی خوزستان
شعار بازنشستگان :
از خوزستان تا تهران مرگ بر این مدیران
تا حق خود نگیریم طوفان بپا می کنیم
دوشنبه ۱۶ بهمنماه
شعار بازنشستگان :
از خوزستان تا تهران مرگ بر این مدیران
تا حق خود نگیریم طوفان بپا می کنیم
دوشنبه ۱۶ بهمنماه
🔺🔻فشار آمریکا بر شریانهای اقتصادی سپاه/مجوز بانک ملی در عراق لغو شد
در حالی که چند روز از سفر یک مقام ارشد خزانهداری آمریکا به عراق میگذرد، معاون بانک مرکزی عراق از لغو مجوز فعالیت بانک ملی در این کشور خبر داده است.
برایان نلسون، معاون وزیر خزانهداری ایالات متحده در امور تروریسم و اطلاعات مالی به عراق با هدف مقابله آمریکا با سپاه تروریستی پاسداران و جلوگیری از قاچاق دلار، پولشویی و دور زدن تحریمها صورت گرفت.
در حالی که چند روز از سفر یک مقام ارشد خزانهداری آمریکا به عراق میگذرد، معاون بانک مرکزی عراق از لغو مجوز فعالیت بانک ملی در این کشور خبر داده است.
برایان نلسون، معاون وزیر خزانهداری ایالات متحده در امور تروریسم و اطلاعات مالی به عراق با هدف مقابله آمریکا با سپاه تروریستی پاسداران و جلوگیری از قاچاق دلار، پولشویی و دور زدن تحریمها صورت گرفت.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قدرت اول منطقه !
🖊تجمع اعتراضی تاکسیرانان مشهد
که با حضور نیروهای سرکوبگر انتظامی برای متفرق کردن تجمع همراه بود
دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
که با حضور نیروهای سرکوبگر انتظامی برای متفرق کردن تجمع همراه بود
دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۴۰۲
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ رئیسی در یک نگاه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) تصاویر شلیک موشک از ۳ ناو هواپیمابر در حمله نظامی چندساعت پیش به یمن را منتشر کرد
ضربات سنگین دیگری بر عمق استراتژیک خامنه ای
ضربات سنگین دیگری بر عمق استراتژیک خامنه ای
نامه ای به صباح کوچکترین دادخواه!
صباح جان هنوز خواب بودی که پدرت را بالای دار کشیدند. حالا که بیدار شدی پا در دنیایی گذاشتی که خودت نمیخواستی. اما از امروز زندگی تو یک زندگی دیگری شده شاید امروز تو کوچکترین دادخواه باشی.
صباح خیلی ها قبل از تو این مسیر را که تو امروز لحظات سنگین آن را تجربه میکنی طی کردند. من هم درست زمانی که هم سن تو بودم چنین روزی را بیآنکه خود بخواهم به چشم دیدم. با این تفاوت که آن زمان به جای شیخ، شاه برسر کار بود و یک شبه تمام زندگیام عوض شد و خواسته نخواسته به دنیای دیگری پرتاب شدم.
هیچوقت آن شب سیاه و نفسگیر از یادم نمیرود. صدای گامهای چکمه های ساواکی های روزگار که به خانه سرازیر شدند. عروسک پنبه ای ام را جلوی چشمم پاره پاره کردند و همه پنبه های آن پخش زمین شد.کتاب داستانهایم را پاره و پخش زمین کردند. همه خانه را زیر و رو کردند و صباح عزیز حتی صدای اعتراض از من گرفته شد و حق فریاد را هم از من گرفتند.
صباح! کودکی من هم مثل کودکی تو بود!
آن شب فهمیدم که از این به بعد زندگی من مانند کودکان هم سن خودم نخواهد بود. برای سالها به جای رفتن به کلاس و مدرسه و بازی با دوستانم پشت در زندانها ایستادم. به جای شادی و داشتن بازی های کودکانه زندگی ام را برایم در زندان و قبرستان معنا کردند. نقطه پناه من به وقت دلتنگی یادگارهای خواهر و برادرانم از لباس و مو بافته بود. دیگر از همان زمان همه واژه ها برایم تغییر کرد با کلماتی آشنا شدم که بسیاری از هم سن و سالهای خودم حتی هجی کردن آنها را هم بلد نبودند. میلههای زندان، بهشت زهرا، حکم، حبس ابد، ملاقات حضوری، ملاقات کابینی و هزاران کلمه دیگر که فقط در دیکتاتوریها تکرار و تکرار میشود.
خیلی زود بزرگ شدم. بزرگتر از آن چیزی که سنم معنا میکرد. وقتی پا در دنیای بزرگی گذاشتم دیگر کودکی معنا نداشت.
و حال وقتی تو را در میدان شلوغ شهر دیدم که در میان های و هوی کودکان تنها ایستاده ای با یک طناب دار و عکس پدرت گویا که تصویر خودم را در آئینه تو نگاه میکردم. در دلم هزاران بار به این نظام سراسر اعدام و جنایت لعنت فرستادم .
مرا با خود به گذشته ها بردی. آخه صباح گذشته که تمام نمیشود. گذشته درسهای نوشته شده برای آینده است. شاید داستان های تلخ و داستانهای پر شکوه ما نانوشته باقی مانده باشد اما سینه به سینه گفته میشود و این زمزمهها به فریاد تبدیل خواهد شد. حال چه دیکتاتور بخواهد و چه نخواهد.
زخمهای دیکتاتوری بر پیکر ما
زخمهایی که دیکتاتورها بر پیکرمان زدند سبز شده و سبز خواهد شد. نگاه کن که چگونه نه نسلهای قبل از ما و نه نسل ما در برابر تمامیت جنایت و وحشت سرخم نکرد و ایستاد. این نسل ادامه دارد در من در تو که هنوز در دنیای کودکی هستی یا شاید تو هم الان مانند من دیگر بزرگ شده باشی.
نماد این نسلهای ایستاده من هستم تو هستی ما نسلی هستیم که در دیکتاتوری به دنیا آمدیم، زیستیم و بزرگ شدیم و برای آزادی مبارزه کردیم و هنوز هم ایستادهایم و هستیم. امیدوار هستیم و سرود آزادی میخوانیم .
ما نمیخواهیم دیگر کودکی باشد که طلوع آفتاب برایش یادآور ریسمان داری باشد که بر پیکر پدر، برادر و یا همسری آویخته شده است .
و صباح عزیزم امروز نماد آن نسل تو شدی. هر روز و هر جا باید فریاد پدرت باشی. باید خون به ناحق ریخته شده او به دست این دژخیمان را فریاد بزنی. فریادت در این سرزمین پر پژواک است زیرا که زخمهای جوانه زده بر تنها بسیار است. پس اشک نریز و برخیز. از امروز تو دیگر چه بخواهی چه نخواهی بزرگ شدی. اگر چه باری که بر شونه های نحیفات گذاشته شد سنگین تر از آن است که بتوانی به آن فکر کنی اما از امروز تو به صف دادخواهان پیوستی.
#قيام_تا_سرنگونى
#نه_شاه_نه_شيخ
#آری_به_جمهوری_دمکراتیک
https://t.me/sedayemardomiran2021/53677
صباح جان هنوز خواب بودی که پدرت را بالای دار کشیدند. حالا که بیدار شدی پا در دنیایی گذاشتی که خودت نمیخواستی. اما از امروز زندگی تو یک زندگی دیگری شده شاید امروز تو کوچکترین دادخواه باشی.
صباح خیلی ها قبل از تو این مسیر را که تو امروز لحظات سنگین آن را تجربه میکنی طی کردند. من هم درست زمانی که هم سن تو بودم چنین روزی را بیآنکه خود بخواهم به چشم دیدم. با این تفاوت که آن زمان به جای شیخ، شاه برسر کار بود و یک شبه تمام زندگیام عوض شد و خواسته نخواسته به دنیای دیگری پرتاب شدم.
هیچوقت آن شب سیاه و نفسگیر از یادم نمیرود. صدای گامهای چکمه های ساواکی های روزگار که به خانه سرازیر شدند. عروسک پنبه ای ام را جلوی چشمم پاره پاره کردند و همه پنبه های آن پخش زمین شد.کتاب داستانهایم را پاره و پخش زمین کردند. همه خانه را زیر و رو کردند و صباح عزیز حتی صدای اعتراض از من گرفته شد و حق فریاد را هم از من گرفتند.
صباح! کودکی من هم مثل کودکی تو بود!
آن شب فهمیدم که از این به بعد زندگی من مانند کودکان هم سن خودم نخواهد بود. برای سالها به جای رفتن به کلاس و مدرسه و بازی با دوستانم پشت در زندانها ایستادم. به جای شادی و داشتن بازی های کودکانه زندگی ام را برایم در زندان و قبرستان معنا کردند. نقطه پناه من به وقت دلتنگی یادگارهای خواهر و برادرانم از لباس و مو بافته بود. دیگر از همان زمان همه واژه ها برایم تغییر کرد با کلماتی آشنا شدم که بسیاری از هم سن و سالهای خودم حتی هجی کردن آنها را هم بلد نبودند. میلههای زندان، بهشت زهرا، حکم، حبس ابد، ملاقات حضوری، ملاقات کابینی و هزاران کلمه دیگر که فقط در دیکتاتوریها تکرار و تکرار میشود.
خیلی زود بزرگ شدم. بزرگتر از آن چیزی که سنم معنا میکرد. وقتی پا در دنیای بزرگی گذاشتم دیگر کودکی معنا نداشت.
و حال وقتی تو را در میدان شلوغ شهر دیدم که در میان های و هوی کودکان تنها ایستاده ای با یک طناب دار و عکس پدرت گویا که تصویر خودم را در آئینه تو نگاه میکردم. در دلم هزاران بار به این نظام سراسر اعدام و جنایت لعنت فرستادم .
مرا با خود به گذشته ها بردی. آخه صباح گذشته که تمام نمیشود. گذشته درسهای نوشته شده برای آینده است. شاید داستان های تلخ و داستانهای پر شکوه ما نانوشته باقی مانده باشد اما سینه به سینه گفته میشود و این زمزمهها به فریاد تبدیل خواهد شد. حال چه دیکتاتور بخواهد و چه نخواهد.
زخمهای دیکتاتوری بر پیکر ما
زخمهایی که دیکتاتورها بر پیکرمان زدند سبز شده و سبز خواهد شد. نگاه کن که چگونه نه نسلهای قبل از ما و نه نسل ما در برابر تمامیت جنایت و وحشت سرخم نکرد و ایستاد. این نسل ادامه دارد در من در تو که هنوز در دنیای کودکی هستی یا شاید تو هم الان مانند من دیگر بزرگ شده باشی.
نماد این نسلهای ایستاده من هستم تو هستی ما نسلی هستیم که در دیکتاتوری به دنیا آمدیم، زیستیم و بزرگ شدیم و برای آزادی مبارزه کردیم و هنوز هم ایستادهایم و هستیم. امیدوار هستیم و سرود آزادی میخوانیم .
ما نمیخواهیم دیگر کودکی باشد که طلوع آفتاب برایش یادآور ریسمان داری باشد که بر پیکر پدر، برادر و یا همسری آویخته شده است .
و صباح عزیزم امروز نماد آن نسل تو شدی. هر روز و هر جا باید فریاد پدرت باشی. باید خون به ناحق ریخته شده او به دست این دژخیمان را فریاد بزنی. فریادت در این سرزمین پر پژواک است زیرا که زخمهای جوانه زده بر تنها بسیار است. پس اشک نریز و برخیز. از امروز تو دیگر چه بخواهی چه نخواهی بزرگ شدی. اگر چه باری که بر شونه های نحیفات گذاشته شد سنگین تر از آن است که بتوانی به آن فکر کنی اما از امروز تو به صف دادخواهان پیوستی.
#قيام_تا_سرنگونى
#نه_شاه_نه_شيخ
#آری_به_جمهوری_دمکراتیک
https://t.me/sedayemardomiran2021/53677
Telegram
کانال خبری انجمن صدای مردم ایران
📌#ارسالی_شما
✍️ارسال کننده: زهره ع - لرستان
🔸سلام
🔸من یک پرستار از لرستان هستم که میخواستم از وضعیت سخت کاری و زندگی پرستاران بهتون بگم
🔸پرستاران لرستان مجبور به اضافهکار اجباری هستند با ساعتی ۱۲ تا ۱۶هزار تومان. ما بارها به این قضیه اعتراض کردهایم اما صدایمان شنیده نشده است.
🔸پرستاران شاغل در بیمارستانهای مختلف استان به دانشگاه علوم پزشکی مراجعه کردیم اما پاسخ روشنی به ما ندادند.
🔸ما دو خواسته اصلی داریم
🔸اول اصلاح تعرفهگذاری و ثبت خدمات پرستاری
🔸دوم، حذف اضافهکار اجباری و تصحیح حقالزحمهٔ مربوط به اضافهکاری.
🔸وقتی صدایمان شنیده نمیشود، وقتی مجبور به اضافه کار با ساعتی ۱۲هزار تومان هستیم و هیچ توجهی به این اوضاع نمیکنند، آیا چارهٔ دیگری باقی میماند؟!
✍️ارسال کننده: زهره ع - لرستان
🔸سلام
🔸من یک پرستار از لرستان هستم که میخواستم از وضعیت سخت کاری و زندگی پرستاران بهتون بگم
🔸پرستاران لرستان مجبور به اضافهکار اجباری هستند با ساعتی ۱۲ تا ۱۶هزار تومان. ما بارها به این قضیه اعتراض کردهایم اما صدایمان شنیده نشده است.
🔸پرستاران شاغل در بیمارستانهای مختلف استان به دانشگاه علوم پزشکی مراجعه کردیم اما پاسخ روشنی به ما ندادند.
🔸ما دو خواسته اصلی داریم
🔸اول اصلاح تعرفهگذاری و ثبت خدمات پرستاری
🔸دوم، حذف اضافهکار اجباری و تصحیح حقالزحمهٔ مربوط به اضافهکاری.
🔸وقتی صدایمان شنیده نمیشود، وقتی مجبور به اضافه کار با ساعتی ۱۲هزار تومان هستیم و هیچ توجهی به این اوضاع نمیکنند، آیا چارهٔ دیگری باقی میماند؟!
🔴 گسترش دامنهٔ جنگ، پس از ۴ماه
۴ماه پس از آغاز جنگ فاجعهبار در غزه، نقطهعطف جدیدی را در گسترش دامنهٔ جنگ در منطقه رقم خورده است. این گسترش بهرغم آن است که خامنهای، با بر سر نیزه کردن فلسطین، بر آن بود که در عین جنگافروزی، دود جنگ بهچشمش نرود، اما اکنون با شرایطی ناخواسته و چشماندازی تیره و تار مواجه است و احساس میکند آنچه از آن فرار میکرد، دارد بهسرش میآید و آتش جنگ بهخیمه و خرگاه ولایت، مداوماً نزدیکتر میشود.
سران رژیم و سرکردگان سپاه پس از حملات اخیر آمریکا و نیروهای ائتلاف، برخلاف معمول از رجزخوانی و هارت و پورت، پرهیز کرده و مهر سکوتی ترسآلود بر دهان زدهاند، مهرهها و رسانههای حکومتی (۱۵بهمن) با وضوح بیشتری هراس رژیم از گسترش دامنهٔ جنگ را بازتاب میدهند. یک دیپلمات سابق رژیم در روزنامهٔ ستاره صبح، با اشاره به «تله افتادن» نظام و شرایط خطرناکی که برای رژیم پیش آمده، شعر حافظ را بهسردمداران گوشزد میکند که «مرغ زیرک چون بهدام افتد، تحمل بایدش!»
۴ماه پس از آغاز جنگ فاجعهبار در غزه، نقطهعطف جدیدی را در گسترش دامنهٔ جنگ در منطقه رقم خورده است. این گسترش بهرغم آن است که خامنهای، با بر سر نیزه کردن فلسطین، بر آن بود که در عین جنگافروزی، دود جنگ بهچشمش نرود، اما اکنون با شرایطی ناخواسته و چشماندازی تیره و تار مواجه است و احساس میکند آنچه از آن فرار میکرد، دارد بهسرش میآید و آتش جنگ بهخیمه و خرگاه ولایت، مداوماً نزدیکتر میشود.
سران رژیم و سرکردگان سپاه پس از حملات اخیر آمریکا و نیروهای ائتلاف، برخلاف معمول از رجزخوانی و هارت و پورت، پرهیز کرده و مهر سکوتی ترسآلود بر دهان زدهاند، مهرهها و رسانههای حکومتی (۱۵بهمن) با وضوح بیشتری هراس رژیم از گسترش دامنهٔ جنگ را بازتاب میدهند. یک دیپلمات سابق رژیم در روزنامهٔ ستاره صبح، با اشاره به «تله افتادن» نظام و شرایط خطرناکی که برای رژیم پیش آمده، شعر حافظ را بهسردمداران گوشزد میکند که «مرغ زیرک چون بهدام افتد، تحمل بایدش!»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اصالت
🔴 بگذار هر چه میخواهند از همه طرف تو را بکوبند.
اگر بر اصول انقلابی خودت پافشاری کنی و خسته نشی و کوتاه نیای، آخرش صخرهها رو خواهی شکافت.
#قیام_محله_محور
#کوکتل_مولوتف
🔴 بگذار هر چه میخواهند از همه طرف تو را بکوبند.
اگر بر اصول انقلابی خودت پافشاری کنی و خسته نشی و کوتاه نیای، آخرش صخرهها رو خواهی شکافت.
#قیام_محله_محور
#کوکتل_مولوتف
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دانشآموزان دلاور در استان سیستان و بلوچستان هرساله اینگونه با شور و شوق وصفناشدنی به استقبال دهه زجر میروند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تا 22 بهمن وقت داری که هرچی نماد حکومتی هست را به آتش بکشی
#حافظه_قیام
🔴 ۴۵ سال پیش در چنین روزهایی
آنهایی که در انقلاب ۵۷ خون دادند، اینان بودند ولی سارقان انقلاب، بعد از رسیدن به قدرت، دوباره خون همینها را ریختند.
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
ما زن و مرد جنگیم
میجنگیم ، میمیریم
ایران رو پس میگیریم
🔴 ۴۵ سال پیش در چنین روزهایی
آنهایی که در انقلاب ۵۷ خون دادند، اینان بودند ولی سارقان انقلاب، بعد از رسیدن به قدرت، دوباره خون همینها را ریختند.
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
ما زن و مرد جنگیم
میجنگیم ، میمیریم
ایران رو پس میگیریم