This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بیل لودر سرویس دانشآموزان در کشوری که ادعای ابر قدرتی در منطقه را دارد
🔸این تصاویر ترسناک مربوط به ایران، جابهجایی دانشآموزان با لودر در شهرستان سیریک استان هرمزگان است و مربوط به یک کشور آفریقایی در قلب آفریقا نیست. یادمان نرود ایران کشور بسیار ثروتمندی است، آنقدر ثروتمند که چند شبه ارتش و هزاران نانخور در سایر کشورها دارد و برای نانخورهایش بیمارستان و مسکن و دانشگاه مجانی میسازد، برای آنان شهرکهای مدرن میسازد، موشکهایی دارد که در چند ثانیه به هر نقطهای میرسند، ایران دو ا تش دارد و ایران ابر قدرت منطقه است! اما ایران آب ندارد، نان ندارد، هوا ندارد، مردمانش مسکن ندارند، ماهها گوشت نمیخورند، دانشآموزانش کلاس ندارند و سرویس مدرسهشان بیل لودر است؟
▫️ایران چه چیزی دارد که با این همه ثروت، این میزان چیز بدرد نخور دارد اما برای مردمانش هیچ ندارد؟!
🔸این تصاویر ترسناک مربوط به ایران، جابهجایی دانشآموزان با لودر در شهرستان سیریک استان هرمزگان است و مربوط به یک کشور آفریقایی در قلب آفریقا نیست. یادمان نرود ایران کشور بسیار ثروتمندی است، آنقدر ثروتمند که چند شبه ارتش و هزاران نانخور در سایر کشورها دارد و برای نانخورهایش بیمارستان و مسکن و دانشگاه مجانی میسازد، برای آنان شهرکهای مدرن میسازد، موشکهایی دارد که در چند ثانیه به هر نقطهای میرسند، ایران دو ا تش دارد و ایران ابر قدرت منطقه است! اما ایران آب ندارد، نان ندارد، هوا ندارد، مردمانش مسکن ندارند، ماهها گوشت نمیخورند، دانشآموزانش کلاس ندارند و سرویس مدرسهشان بیل لودر است؟
▫️ایران چه چیزی دارد که با این همه ثروت، این میزان چیز بدرد نخور دارد اما برای مردمانش هیچ ندارد؟!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴بخوانید و قضاوت کنید با شرایط امروز ایران؛
سخنان محمدعلی شاه قاجار در پاسخ به مشروطهخواهان:
رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند مطالبه حق کند، غلط میکند دیوان مظالمه بخواهد، غلط میکند نظارت کند، غلط میکند قدرت ما را محدود کند، غلط میکند مشروطه بخواهد،ملت غلط میکند ما را نخواهد…سایه ماست که آرامش میدهد،
رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به استنطاق صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد! رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایهی ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میدارد و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم، ماییم که مالک ایرانیم!
۱۵ دی
#آتش_جواب_آتش
سخنان محمدعلی شاه قاجار در پاسخ به مشروطهخواهان:
رعیت غلط میکند اعتراض کند، غلط میکند مطالبه حق کند، غلط میکند دیوان مظالمه بخواهد، غلط میکند نظارت کند، غلط میکند قدرت ما را محدود کند، غلط میکند مشروطه بخواهد،ملت غلط میکند ما را نخواهد…سایه ماست که آرامش میدهد،
رعیت را چه به سرکشی، رعیت را چه به استنطاق صاحبقران، رعیت را چه به فریاد حقطلبی! رعیت غلط میکند ما را نخواهد! رعیت گوسفند و ما شبانیم! سایهی ماست که آرامش میدهد، نعمت ارزانی میدارد و دفع بلا میکند! ماییم که آبرو میدهیم، ماییم که مالک ایرانیم!
۱۵ دی
#آتش_جواب_آتش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تداوم انتقال تجهیزات نظامی به سمت چابهار
روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه ۱۴۰۲، ویدئوی ارسالی دومین کاروان انتقال نیرو و تجهزات نظامی سپاه پاسداران از شهر ایرانشهر به سمت چابهار را نشان میدهد.
به گفته منابع حال وش: « شامگاه امروز چندین دستگاه تریلی حامل تجهیزات نظامی سپاه با اسکورت چند خودرو نظامی تویوتا هایلوکس از شهر ایرانشهر به سمت چابهار در حرکت بودند.»
روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه ۱۴۰۲، ویدئوی ارسالی دومین کاروان انتقال نیرو و تجهزات نظامی سپاه پاسداران از شهر ایرانشهر به سمت چابهار را نشان میدهد.
به گفته منابع حال وش: « شامگاه امروز چندین دستگاه تریلی حامل تجهیزات نظامی سپاه با اسکورت چند خودرو نظامی تویوتا هایلوکس از شهر ایرانشهر به سمت چابهار در حرکت بودند.»
🤔نیروی انتظامی اصفهان، یا اراذل و اوباش؟!
نیروی انتظامی اصفهان می خواسته به قول خودش یک متهم را دستگیر کند. بهش خبر دادن که فردی که دنبالش هستن، در یک مهمانی شبانه شرکت کرده! حمله کردن آن فرد را در مهمانی دستگیر کنن، بعد گفتن ، حالا که تا این جا آمدیم، اینها را هم که جرم برگزاری مهمانی دارند مرتکب می شوند را هم دستگیر کنیم.
۳۲ نفر دیگر را هم علاوه بر فرد مد نظرشان دستگیر کردند. و با افتخار و رسمی خبرش را هم فرماندهی انتظامی اصفهان اعلام می کند!
اسمشان را هم اراذل و اوباش گذاشته!
راستی اراذل و اوباش کیه؟!
آیا نیرویی که سر خود هر کسی را می خواهد بدلیل جشن گرفتن دستگیر می کند، چون اسم خودش را گذاشته نیروی انتظامی، نباید بهش گفته اراذل و اوباش!
مگر اراذل و اوباش چه می کند که شما نمی کنید؟! غیر از خودسری و بی قانونی؟!
آن قدر وقیح هم هستند که اطلاعیه رسمی می دهد و خبر دستگیری ها را هم اعلام می کند و حتی یک دلیل یا اتهام ذکر نمی کند که برای چه ۳۲ نفر را همین طوری چون در مهمانی بودند دستگیر می کنی؟!
نیروی انتظامی اصفهان می خواسته به قول خودش یک متهم را دستگیر کند. بهش خبر دادن که فردی که دنبالش هستن، در یک مهمانی شبانه شرکت کرده! حمله کردن آن فرد را در مهمانی دستگیر کنن، بعد گفتن ، حالا که تا این جا آمدیم، اینها را هم که جرم برگزاری مهمانی دارند مرتکب می شوند را هم دستگیر کنیم.
۳۲ نفر دیگر را هم علاوه بر فرد مد نظرشان دستگیر کردند. و با افتخار و رسمی خبرش را هم فرماندهی انتظامی اصفهان اعلام می کند!
اسمشان را هم اراذل و اوباش گذاشته!
راستی اراذل و اوباش کیه؟!
آیا نیرویی که سر خود هر کسی را می خواهد بدلیل جشن گرفتن دستگیر می کند، چون اسم خودش را گذاشته نیروی انتظامی، نباید بهش گفته اراذل و اوباش!
مگر اراذل و اوباش چه می کند که شما نمی کنید؟! غیر از خودسری و بی قانونی؟!
آن قدر وقیح هم هستند که اطلاعیه رسمی می دهد و خبر دستگیری ها را هم اعلام می کند و حتی یک دلیل یا اتهام ذکر نمی کند که برای چه ۳۲ نفر را همین طوری چون در مهمانی بودند دستگیر می کنی؟!
🔴استوری مهرشاد، برادر جاویدنام مهران سماک!
👤خواستم یک چیزی رو برای دوستان روشن کنم :
بعد از ۱۵۰۰ شهید آبان
و بعد قیام مهسا
وبعد او اون همه دستگیری ها .....
و بعد از اون همه زندانی ها ....
وبعد از اون همه شکنجه ها....
و بعد از اون همه چشم کور کردن ها ...
و
و
و
یک دریا خون بین ما و رژیم و طرفدارانش وجود داره ،خواستم روشن باشه اونایی که توی تجمع کرمان بودن طرفداران دو آتیشه و آتش به اختیاره های این رژیم بودن اگه دلم ما هم می سوزه از حماقت این دسته از عرزشی های شل مغز که رژیم اونا رو برای اهداف خودش قربانی میکنه واینا هنوز متوجه نیستن ولی برای ما وشما واضح باشه که موضع ما چی هست بین ما و اونا دریای خون هست خونی که توی آبان بوجود اومده ....که نه می بخشتیم و نه فراموش میکنیم برای روز انتقام از تک تک شما روز شماری می کنیم
آیا روشن شد؟!
👤خواستم یک چیزی رو برای دوستان روشن کنم :
بعد از ۱۵۰۰ شهید آبان
و بعد قیام مهسا
وبعد او اون همه دستگیری ها .....
و بعد از اون همه زندانی ها ....
وبعد از اون همه شکنجه ها....
و بعد از اون همه چشم کور کردن ها ...
و
و
و
یک دریا خون بین ما و رژیم و طرفدارانش وجود داره ،خواستم روشن باشه اونایی که توی تجمع کرمان بودن طرفداران دو آتیشه و آتش به اختیاره های این رژیم بودن اگه دلم ما هم می سوزه از حماقت این دسته از عرزشی های شل مغز که رژیم اونا رو برای اهداف خودش قربانی میکنه واینا هنوز متوجه نیستن ولی برای ما وشما واضح باشه که موضع ما چی هست بین ما و اونا دریای خون هست خونی که توی آبان بوجود اومده ....که نه می بخشتیم و نه فراموش میکنیم برای روز انتقام از تک تک شما روز شماری می کنیم
آیا روشن شد؟!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دم بجه های تهرانپارس
گرم!!!
عجب کاری کردن
یک شیوه جدید برای پاکسازی کلاسهای درس از بچه های تهرانپارس
درود بر دانش آموزان تهرانپارس
گرم!!!
عجب کاری کردن
یک شیوه جدید برای پاکسازی کلاسهای درس از بچه های تهرانپارس
درود بر دانش آموزان تهرانپارس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سَرتَشتَک سلامی: انتقام این شهیدان قبل از شهادت گرفته شده است😅😂
فقط کف خیابان به دست میاد حقمون
چگونه هلدینگهای عظیم بیت خامنهای، با صندوق بازنشستگان درآمدزایی میکنند؟!
بازنشستگان میگویند «فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون»، کانونهای شورشی هم با منفجر کردن مراکز غارت، نابودی فساد سیستماتیک را نوید میدهند
آیا این نابودی چشمانداز دارد؟
حمایت آتشین فرزندان قهرمان مردم ایران از اعتراضات برحق زحمتکشان و محرومان، مشعلی است فرا راه حقطلبی و دادخواهی علیه ظلم و بیداد رژیم ستمگری که طی چهار دهه نشان داده هیچ زبانی جز زبان آ.تش و قهر خلق ستمدیده نمیفهمد و حقوق پایمال شده و غارت شده جز با قیام مردم و سرنگونی تمامیت این رژیم احقاق واعاده نمیشود.
چگونه هلدینگهای عظیم بیت خامنهای، با صندوق بازنشستگان درآمدزایی میکنند؟!
بازنشستگان میگویند «فقط کف خیابون، بهدست میاد حقمون»، کانونهای شورشی هم با منفجر کردن مراکز غارت، نابودی فساد سیستماتیک را نوید میدهند
آیا این نابودی چشمانداز دارد؟
حمایت آتشین فرزندان قهرمان مردم ایران از اعتراضات برحق زحمتکشان و محرومان، مشعلی است فرا راه حقطلبی و دادخواهی علیه ظلم و بیداد رژیم ستمگری که طی چهار دهه نشان داده هیچ زبانی جز زبان آ.تش و قهر خلق ستمدیده نمیفهمد و حقوق پایمال شده و غارت شده جز با قیام مردم و سرنگونی تمامیت این رژیم احقاق واعاده نمیشود.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥روزها و یادها: ۱۵دی ماه ۱۳۵۸مسعود رجوی کاندیدای نسل انقلاب
🔹یکی از مهمترین فرازهای رو یارویی سیاسی مجاهدین با رژیم خمینی در دو سال و نیم اول حکومت خمینی، کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاست جمهوری بود...
#روزها_و_یادها
🔹یکی از مهمترین فرازهای رو یارویی سیاسی مجاهدین با رژیم خمینی در دو سال و نیم اول حکومت خمینی، کاندیداتوری مسعود رجوی در اولین انتخابات ریاست جمهوری بود...
#روزها_و_یادها
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگاهی طنز آمیز به انتخابات اسفند ماه مجلس و آه و فغان خامنه ای از کسادی انتخابات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد 34 شهید قهرمان استان ایلام در ۱۴۰۱ که در مقابل دیکتاتوری سر خم نکردن و قهرمانانه کف خیابان با مزدوران خامنهای چنگ در چنگ شدن و با خون خود پیروزی محتوم خلق قهرمان ایران را تضمین کردند
✌️✌️✌️✌️✌️🌹🌹🌹🌹
✌️✌️✌️✌️✌️🌹🌹🌹🌹
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥چگونه موضوع و بحث استقلال مالی مقاومت ایران شروع شد؟
🔶مهدی ابریشمچی مسئول کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت ایران
🔶مهدی ابریشمچی مسئول کمیسیون صلح شورای ملی مقاومت ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنها توانستهاند موشها را تا ۸۰ درصد جوان کنند و چشم نابینای آنها را درمان کنند.
او معتقد است که چیز زیادی با درمان نابینایی و معکوس کردن سن بشر فاصله نداری
او معتقد است که چیز زیادی با درمان نابینایی و معکوس کردن سن بشر فاصله نداری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 هم میهنان زیادی میپرسند ، پس چرا دخترها و خانواده و سران سپاه در # کرمان و سالگرد کتلت پزون # قاسم_کتلت حاضر نبودند..؟!!!
اینجا تالار رودکی تهران است و دختران سلیمانی با تروریست ها و نکبت زاده هایشان شب قبلش برای در امان بودن از انتقام سخت در حال لذت بردن از کنسرت بودند....!!!!
12 دی ماه 1402 تالار رودکی - تهران
اینجا تالار رودکی تهران است و دختران سلیمانی با تروریست ها و نکبت زاده هایشان شب قبلش برای در امان بودن از انتقام سخت در حال لذت بردن از کنسرت بودند....!!!!
12 دی ماه 1402 تالار رودکی - تهران
🖌نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران از انتقال پیکر منصور کریمیان، هنرمند کُرد اهل سنندج به ایران و خاکسپاری او در زادگاهش خودداری کردند. او که طی ماههای اخیر برای انجام یک پروژه فیلمسازی به کردستان سوریه (روژئاوا) سفر کرده بود، در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۲ در حمله پهبادی ارتش ترکیه به محل اقامتش در شهر دیرک کشته شد.
گزارش یک شلاق زنی :
امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم. با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷.
از گیت ورودی که رد شدیم حجابم رو برداشتم. وارد سالن شدیم. صدای فریاد و ضجهی زنی از راهپله میاومد که داشتن میبردنش پایین. شاید داشتن میبردنش برای اجرای حکم...
وکیلم گفت رویا جان دوباره بهش فکر کن. اثراتی که شلاق میذاره تا مدتها میمونه باهات.
رفتیم شعبهی ۱ اجرای احکام. کارمند شعبه گفت روسریت رو سرت کن که دردسر نشه. آروم و محترمانه بهش گفتم اومدم بابت همین شلاقم رو بزنید، سر نمیکنم.
تماس گرفتن و مامور اجرای حکم اومد بالا. گفت حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا. گفتم سر نمیکنم. گفت نمیکنی؟! جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی. برات یه پروندهی جدید هم باز میکنم هفتاد و چهارتای دیگهم مهمونمون باشی. باز سر نکردم.
رفتیم پایین چند تا پسر رو بابت شرب خمر آورده بودن. مرد با تحکم تکرار کرد مگه نمیگم سر کن؟ نکردم. دو تا زن چادری اومدن و روسری رو کشیدن رو سرم. باز درش آوردم و این کار چند بار تکرار شد. بهم از پشت دستبند زدن و روسری رو کشیدن رو سرم.
از همون پلههایی که زن رو برده بودن رفتیم طبقهی زیر همکف. یه اتاقک بود ته پارکینگ. قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم وایساده بودن. زن خیلی واضح متاثر بود. چند باری آه کشید و گفت میدونم. میدونم.
قاضی معمم به روم خندید. یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم. روم رو ازش برگردوندم.
در آهنی رو باز کردن. دیوارای اتاق سیمانی بود. یه تخت ته اتاقک بود که دستبند و پابند آهنی به دو طرفش جوش خورده بود. یه وسیلهی آهنی شبیه پایهی بوم نقاشی بزرگ با جای دستبند و پابند آهنیِ زنگ زده وسط اتاق، و یه صندلی و میز کوچیک، که روی میز پر از شلاق بود هم پشت در بود. یه اتاق شکنجهی قرونوسطاییِ تمامعیار.
قاضی پرسید خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟ انگار که وجود نداره. جوابش رو ندادم. گفت خانم با شمام! باز جواب ندادم. مرد مامور اجرای حکم گفت پالتوت رو در بیار و رو تخت دراز بکش. پالتو و روسریم رو از پایهی بوم شکنجه آویزون کردم. گفت روسریت رو سر کن! گفتم نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن. و روی تخت دراز کشیدم. زن اومد و گفت خواهش میکنم لجبازی نکن. شال رو آورد و کشید رو سرم.
مرد از بین دستهی شلاقهایی که پشت در بود یه شلاق چرم مشکی رو برداشت، دو دور پیچوند دور دستش و اومد سمت تخت.
قاضی گفت خیلی محکم نزن. مرد شروع کرد به زدن. شونههام. کتفم. پشتم. باسنم. رونم. ساق پام. باز از نو. تعداد ضربهها رو نشمردم.
زیر لب میخوندم به نام زن، به نام زندگی، دریده شد لباس بردگی، شب سیاه ما سحر شود، تمام تازیانهها تبر شود...
تموم شد. اومدیم بیرون. نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده. حقیرتر از این حرفان. رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم. مامور زن پشت سرم میاومد و مراقب بود روسری از سرم نیفته. دم درِ شعبه روسریم رو انداختم. زن گفت خواهش میکنم سرت کن. سرم نکردم و باز کشید رو سرم. توی اتاق قاضی، قاضی گفت ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه، ولی حکمه و باید اجرا بشه. جوابش رو ندادم. گفت اگر میخواید طور دیگهای زندگی کنید میتونید خارج از کشور باشید. گفتم این کشور برای همهست. گفت بله ولی باید قانون رو رعایت کرد. گفتم قانون کار خودش رو بکنه، ما به مقاومتمون ادامه میدیم.
از اتاق اومدیم بیرون و روسریم رو درآوردم.
مرسی آقای طاطایی عزیز. اگر همراهی شما نبود تحمل این روزها خیلی سخت بود. و عذر میخوام که موکل سر به راهی نبودم. مطمئنم آدمی به بزرگواری شما درک میکنه. بابت همه چی ازتون ممنونم.
رویا حشمتی
امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم. با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷.
از گیت ورودی که رد شدیم حجابم رو برداشتم. وارد سالن شدیم. صدای فریاد و ضجهی زنی از راهپله میاومد که داشتن میبردنش پایین. شاید داشتن میبردنش برای اجرای حکم...
وکیلم گفت رویا جان دوباره بهش فکر کن. اثراتی که شلاق میذاره تا مدتها میمونه باهات.
رفتیم شعبهی ۱ اجرای احکام. کارمند شعبه گفت روسریت رو سرت کن که دردسر نشه. آروم و محترمانه بهش گفتم اومدم بابت همین شلاقم رو بزنید، سر نمیکنم.
تماس گرفتن و مامور اجرای حکم اومد بالا. گفت حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا. گفتم سر نمیکنم. گفت نمیکنی؟! جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی. برات یه پروندهی جدید هم باز میکنم هفتاد و چهارتای دیگهم مهمونمون باشی. باز سر نکردم.
رفتیم پایین چند تا پسر رو بابت شرب خمر آورده بودن. مرد با تحکم تکرار کرد مگه نمیگم سر کن؟ نکردم. دو تا زن چادری اومدن و روسری رو کشیدن رو سرم. باز درش آوردم و این کار چند بار تکرار شد. بهم از پشت دستبند زدن و روسری رو کشیدن رو سرم.
از همون پلههایی که زن رو برده بودن رفتیم طبقهی زیر همکف. یه اتاقک بود ته پارکینگ. قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم وایساده بودن. زن خیلی واضح متاثر بود. چند باری آه کشید و گفت میدونم. میدونم.
قاضی معمم به روم خندید. یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم. روم رو ازش برگردوندم.
در آهنی رو باز کردن. دیوارای اتاق سیمانی بود. یه تخت ته اتاقک بود که دستبند و پابند آهنی به دو طرفش جوش خورده بود. یه وسیلهی آهنی شبیه پایهی بوم نقاشی بزرگ با جای دستبند و پابند آهنیِ زنگ زده وسط اتاق، و یه صندلی و میز کوچیک، که روی میز پر از شلاق بود هم پشت در بود. یه اتاق شکنجهی قرونوسطاییِ تمامعیار.
قاضی پرسید خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟ انگار که وجود نداره. جوابش رو ندادم. گفت خانم با شمام! باز جواب ندادم. مرد مامور اجرای حکم گفت پالتوت رو در بیار و رو تخت دراز بکش. پالتو و روسریم رو از پایهی بوم شکنجه آویزون کردم. گفت روسریت رو سر کن! گفتم نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن. و روی تخت دراز کشیدم. زن اومد و گفت خواهش میکنم لجبازی نکن. شال رو آورد و کشید رو سرم.
مرد از بین دستهی شلاقهایی که پشت در بود یه شلاق چرم مشکی رو برداشت، دو دور پیچوند دور دستش و اومد سمت تخت.
قاضی گفت خیلی محکم نزن. مرد شروع کرد به زدن. شونههام. کتفم. پشتم. باسنم. رونم. ساق پام. باز از نو. تعداد ضربهها رو نشمردم.
زیر لب میخوندم به نام زن، به نام زندگی، دریده شد لباس بردگی، شب سیاه ما سحر شود، تمام تازیانهها تبر شود...
تموم شد. اومدیم بیرون. نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده. حقیرتر از این حرفان. رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم. مامور زن پشت سرم میاومد و مراقب بود روسری از سرم نیفته. دم درِ شعبه روسریم رو انداختم. زن گفت خواهش میکنم سرت کن. سرم نکردم و باز کشید رو سرم. توی اتاق قاضی، قاضی گفت ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه، ولی حکمه و باید اجرا بشه. جوابش رو ندادم. گفت اگر میخواید طور دیگهای زندگی کنید میتونید خارج از کشور باشید. گفتم این کشور برای همهست. گفت بله ولی باید قانون رو رعایت کرد. گفتم قانون کار خودش رو بکنه، ما به مقاومتمون ادامه میدیم.
از اتاق اومدیم بیرون و روسریم رو درآوردم.
مرسی آقای طاطایی عزیز. اگر همراهی شما نبود تحمل این روزها خیلی سخت بود. و عذر میخوام که موکل سر به راهی نبودم. مطمئنم آدمی به بزرگواری شما درک میکنه. بابت همه چی ازتون ممنونم.
رویا حشمتی
🔻دستاورد اقتصادی رژیم از جیب مردم: قیمت کامیون کمپرسی بنز مدل ۱۹۲۴ (که مدل جنگ جهانی دوم به شمار میآید) در ایران ۳ میلیارد تومان، معادل۶۰ هزار دلار . درحالیکه قیمت کامیونهای مدرن و مدل بالا در کشورهای اروپایی کمتر از ۶۰ هزار دلار است.