علی صدارت
199 subscribers
664 photos
324 videos
66 files
1.11K links
هم‌وطنان،هم‌زبانان,هم‌دلان عزیز.اگر مطالب ما را کنشی درراه مردمسالاری میبینید،جهت برداشتن قدمی،حتی قدمی به ظاهر بسیار کوچک در راه سرنوشتی خوب و خوب‌تر ،در پخش مطالب،به یاری ما بیایید. تماس با ما @aliSedaratMD و مطالب بیشتر را در سایت alisedarat.com بیابد
Download Telegram
هردو👆جلسه گفتگو را، به همراه مطالب دیگر، در سایت علی صدارت در این👇لینک ببینید:
https://alisedarat.com/1397/07/02/4178/
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این رژیم، اصلاح‌ناپذیر و تحول‌ناپذیر است. شرکت در هرگونه «انتخابات» منجر به طولانی‌تر شدن عمر رژیم و گسترش فقر و خشونت و بحران میشود.
Forwarded from راديوعصرجديد (Hossein DJAVADZADEH)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجري تلويزيون
علي اكبر ولايتي ، نماينده ويژه رهبر را ، زير كاميوني كرد ، مانده ام ، چرا اكثر مردم به اين اضهارات واكنش نشان نمي دهند
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمله به عراق،و معذرت‌خواهی بلر.آیا عراقیهایی که باعث این فاجعه شدند هم پشیمانند؟آیا آنها که زمینه‌ساز تجاوز صدام به مام وطن شدند هم پشیمانند؟آیا ایرانیانی که به قدرتها مراجعه میکنند عبرت خواهند گرفت؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#صدارت: آقای خامنه‌ای از همان روز اول (قبل از رهبر موقت شدن!) خود میدانست که لیاقت رهبری ندارد و به آن به وضوح اغتراف میکند. آن نگون‌بختان را ببین که مجیز اینچنین کسی را میگویند، و آنها که با دست خود به اینچنین کسی مشروعیت میدهند!!
اعتراف اقای خامنه ای به بیلیاقتی
ایا به غیر از گذاری خشونت زدا از این رژیم ، راه حل دیگری متصور است ؟
Forwarded from راديوعصرجديد (Hossein DJAVADZADEH)
*** ... و اما ٣٨ سال بعد ... ***
فیلیپ لدرو، امسال
تابستان، 38 سال بعد از آن ماجرا به دیدار بنی‌صدر آمد.
در این دیدار، او به بنی صدر گفت: "شما تنها رئیس دولتی هستید که در خط مقدم جبهه حضور داشته و من حتما می‌خواستم که با عکس‌هایم، نقش و عمل شما در تاریخ ثبت شود."
او که در زمان انقلاب عکاس و خبرنگار جوانی بود و انقلاب ایران را برای مطبوعات غربی پوشش میداد از جمله عکس معروف پابین کشیدن مجسه شاه را گرفته بود. در این دیدار، او گفت:
"وقتی برای پوشش جنگ ایران و عراق به ایران آمدم، تمام مطبوعات غربی پیروزی قطعی عراق را گزارش می‌دادند. وقتی آن زمان آن را به شما گفتم،

شما از من دعوت کردید به همراه شما بیایم تا توقف پیشرفت عراق را خود مشاهده کنم.
" او از بنی‌صدر تشکر کرد که با اینکه خبرنگار جوانی بود، پذیرفته بود تا در هلی‌کوپتر فرمانده کل قوا حضور یابد.

فیلیپ لدرو، از ترسی که پس از حمله میگ‌های عراقی دچارش شده بود نیز تعریف کرد و گفت که عکسهایش در تمام مطبوعات دنیا مورد استقبال قرار گرفت و برای او بسیار مهم بودند.
پس از 38 سال، دیدار عکاس فرانسوی شاهد حمله میگ های عراقی به هلی‌کوپتر حامل بنی‌صدر
تاریخ ایجاد در چهارشنبه, 02 آبان 1397 20:51

سایت انقلاب اسلامی: تازه جنگ عراق برضد ایران شروع شده بود و هواپیماهای عراقی به ایران حمله می‌کردند.
عکاس و خبرنگار فرانسوی، فیلیپ لدرو، که جریان جنگ را پوشش می‌داد، در یکی از سفرها همراه بنی‌صدر در هلی‌کوپتر بود.
میگ‌های عراقی، به دنبال بمباران پالایشگاه تبریز، به هلی‌کوپتر بنی‌صدر حمله کردند.
هلی‌کوپتر مجبور به فرود اضطراری شد. در هلی‌کوپتر شهید فکوری و اریک لو خبرنگار روزنامه لوموند نیز حضور داشتند.

فیلیپ لدرو درست زمان خارج شدن از هواپیما هنگامی که هنوز میگ‌های عراقی در اسمان حضور داشتند عکسی تاریخی گرفت که در آن بنی‌صدر و فکوری مشاهده می‌شوند و کمی دورتر دودی حاصل از بمباران هواپیمای‌های عراقی دیده می‌شود. این عکس همان زمان در مجله معروف فرانسوی پاری ماچ منتشر شد.
www.asrjadid.com
Radio asr jadid
کسی را که از حق و حقوق سخن می‌گوید اما هدفش دستیابی به قدرت (= تصرف دولت) است را چگونه بشناسیم
روشهای (۱ تا ۳ از۱۱ روش)
گفتگوی(۱) آقای #بنیصدر و علی #صدارت
دوم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با ۲۴سپتامبر۲۰۱۸ دوشنبه
https://www.enghelabe-eslami.com/comp...
کسی که می‌گوید جانبدار حقوق انسان است و باید مردم ایران از این حقوق برخوردار باشند، چه وقت می‌تواند راستگو نباشد؟ و یا در انتخابات، نامزدها فراوان وعده می‌دهند، مردم چگونه بتوانند راستگو را از دروغگو بازشناسند؟ هم اکنون در تمامی کشورها، نامزدها برنامه‌ها به جامعه‌ها پشنهاد می‌کنند اما وقتی ریاست جمهوری و یا نمایندگی مجلس را پیدا می‌کنند، به وعده‌ها عمل نمی‌کنند. در جامعه‌های امروز، گروه‌هائی که زبان فریب بکار می‌برند، بسیارند. اگر شناسائی راستگو از دروغگو آسان بود، اینگونه گروهها قوت نمی‌گرفتند.
گرچه در کتاب عقل آزاد ( https://banisadr.org/index.php?option... ) روشهائی که عقل قدرتمدار بکار می‌برد، شناسائی شده‌اند و در کتاب عدالت اجتماعی ویژه‌گی‌های زبان مردم فریب شرح شده‌اند، بکاربردنی‌ترین روشهای شناسائی جوینده قدرت را شناسائی می‌کنیم که جانبداری از حقوق و یا دموکراسی و یا برنامه رشد و ترقی و یا دین و مرام را وسیله رسیدن به هدف می‌کند،:
ساده‌ترین روش این‌است:
۱.حقوق را انسان‌ها دارند و جانبدار راستگوی حقوق، مردم را به عمل به حقوق می‌خواهند و عمل به آنها را موکول به تصرف دولت نمی‌کند.
زمان حقوق حال است و اگر کسی آن را آینده گرداند، دروغگو است.
اگر هم گفت: هر انسان حوقمند است اما تا دولت حقوقمدار برقرار نشود، نمی‌تواند زندگی را عمل به حقوق خود کند، باز دروغگو است. زیرا هم تا انسانها تغییر نکنند یعنی به حقوق خود عمل نکنند، دولت را تغییر نمی‌دهند و هم بمقداری که به حقوق خود عمل می‌کنند، ماهیت دولت را تغییر می‌دهند و از دولت بی‌نیازتر می‌شوند
2. هرگاه هدف دستیابی به قدرت باشد، در برنامه‌ای که قدرتمدار به مردم پیشنهاد می‌کند، نمایان‌ترین حقیقت نماها اینست:
کیفیت را با کمیت جانشین می‌کند. تمامی کسانی که زبان مردم فریب بکار می‌برند، خواه مقام اول مذهبی و خواه سیاستمدار و خواه فیلسوف و خواه «انقلابی»، خواه رهبر حزب سیاسی، خواه... هرگاه هدفش قدرتمداری باشد، معنوی را مادی یا کیفی را کمی می‌کند. سرمایه‌داری مـوجـودیت خود را از تبدیل مدار باز مادی—معنوی و یا مدار باز کمی—کیفی به مدار بسته مادی—مادی یا کمی–کمی دارد: نیازهای معنوی را در نیازهای مادی از خود بیگانه می‌کند تا انسان جز نیازهای مادی و ارضای آنها را نشناسد. قدرتمدارها از هر نوع که باشند، ممکن نیست بتوانند کیفیت را با مادیت جانشین نکنند.
آنچه نمی‌توانند بپوشانند و قابل مشاهده‌تر است این‌است که تحقق کیفیت را به آینده موکول می‌کند و کمیت را در حال بکارآمدنی می‌نمایانند. برای مثال، برخورداری از استقلال و آزادی و دیگر حقوق را موکول به آینده می‌کند و در نظر مردم، تنها کاری شدنی را در اختیار او قراردادن نیروی خود (کمیت) جلوه می‌دهد.
برای مثال، جنبش همگانی مردم ایران را رﮊیم شاه نتوانست فرونشاند، زیرا اندیشه راهنمای جنبش، اسلام بمثابه بیان استقلال و آزادی بود و آن رﮊیم نمی‌توانست تغییر معنوی یا کیفی را که به یمن انقلاب می‌باید متحقق شود، در تغییر کمی ناچیز کند. کوشش نیز بکاربرد اما بجائی نرسید. در عوض، قدرتمدارهایی که خود را شرکت کننده در انقلاب می‌شمردند، این‌کار را با جانشین بیان استقلال و آزادی کردن بیان‌های قدرت، انجام دادند و ایران امروز حاصل کار آنها است.
عمومی ترین روش جانشین کردن کیفیت با کمیت نگاه داشتن مردم در وضعیت و موقعیت پیروی کننده و خود در موقعیت رهبری کننده بود و هست. کیفیتها که استقلال و آزادی و دیگر حقوق هستند را با دادنی و ستاندنی کردن آنها کمی می‌کند.
جانشین‌کردن دوستی با دشمنی (خودی و غیر خودی کردنها که همه گرایشهای قدرتمدار بدان مشغول بودند و هستند و سانسورکردنهای یکدیگر و...) و نشاندن خشونت بجای خشونت‌زدائی که بدان انقلاب میسر شد. و برنامه‌های عمل فاقد بعد کیفی، ویژه‌گی برنامه‌های گروه‌های قدرتمدار آن روز بود و ویژه‌گی «برنامه»های قدرتمدارهای امروز است.
بدین‌قرار، اگر در قول و فعل مدعی کمی تأمل شود، مشاهده می‌شود که او
3. بدین‌خاطر عقل قدرتمدار توانا به پوشاندن خویش، حتی وقتی که برای مثال از استقلال و آزادی و حقوق انسان و حقوق ملی و... سخن می‌گوید، نیست که مدارهای بسته‌ای ایجاد می‌کند:
3.1. در مدار اولی که ایجاد می‌کند، یک طرف خود او و طرف دیگر، «دشمن» یا مانعی است که باید از سر راه برداشت. باز این‌رو، در قول و فعل او، حقوق جایگاه وسیله را پیدا می‌کنند. حال این‌که حقوق هم هدف و روش هستند و هم هر کس و، در جا و هم اکنون، خود باید بدانها عمل کند. تغییر کیفی یک جامعه به یمن عمل شهروندان به حقوق خویش واقعیت پیدا می‌کند.
3.2. در مدار دوم، او و رقیبان قرار می‌گیرند که باید حذف شوند. (تأمل کنید به رقیبان سیاسی و مذهبی آقای خمینی و چگونگی حذف شدنشان، نه آنها که بعد از سقوط شاه حذف شدند بلکه آنها که پیش و در جریان انقلاب حذف شدند)
3.3. در مدار سوم، او و فکر راهنما قرار می‌گیرند. صاحب اختیار فکر راهنما او است. گرچه بعد از نشستن بر کرسی قدرت، آقای خمینی گفت در فرانسه از راه مصلحت حرفهایی را زده‌است و هر زمان لازم ببیند خلاف آن را می‌گوید، اما در فرانسه، پنهان نمی‌کرد که تنها او است که زبان اسلام است.
3.4. در مدار چهارم ، او و مردم قرار می‌گیرند: علاوه بر این‌که او رهبری کننده و مردم رهبری شونده‌اند، مردم (در سازمانهای سیاسی قدرت‌محور نیز چنین است) تنها یک صدا، صدای او را باید بشوند.

t.me/sedaratMD/693
Audio
❊❊❊فایل صوتی👆کم حجم جلسه اول برای ایران❊❊❊
کسی را که از حق و حقوق سخن می‌گوید اما هدفش دستیابی به قدرت (= تصرف دولت) است را چگونه بشناسیم
روشهای (۱ تا ۳ از۱۱ روش)
گفتگوی(۱) آقای #بنیصدر و علی #صدارت
دوم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با ۲۴سپتامبر۲۰۱۸ دوشنبه
https://www.enghelabe-eslami.com/comp...
کسی که می‌گوید جانبدار حقوق انسان است و باید مردم ایران از این حقوق برخوردار باشند، چه وقت می‌تواند راستگو نباشد؟ و یا در انتخابات، نامزدها فراوان وعده می‌دهند، مردم چگونه بتوانند راستگو را از دروغگو بازشناسند؟ هم اکنون در تمامی کشورها، نامزدها برنامه‌ها به جامعه‌ها پشنهاد می‌کنند اما وقتی ریاست جمهوری و یا نمایندگی مجلس را پیدا می‌کنند، به وعده‌ها عمل نمی‌کنند. در جامعه‌های امروز، گروه‌هائی که زبان فریب بکار می‌برند، بسیارند. اگر شناسائی راستگو از دروغگو آسان بود، اینگونه گروهها قوت نمی‌گرفتند.
گرچه در کتاب عقل آزاد ( https://banisadr.org/index.php?option... ) روشهائی که عقل قدرتمدار بکار می‌برد، شناسائی شده‌اند و در کتاب عدالت اجتماعی ویژه‌گی‌های زبان مردم فریب شرح شده‌اند، بکاربردنی‌ترین روشهای شناسائی..........
https://www.youtube.com/watch?v=OTUHscz2MHU
روشهای (۴و۵ از۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۲) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
نهم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با اول اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه

4. تمامی آنها که زبان فریب بکار می‌برند، هدف را قدرت (= تصرف دولت یا ثروت یا تحصیل موقعیت فصل‌الخطاب) قرار می‌دهند و نه حقوق، نه استقلال و آزادی. این دروغ را راست می‌باورانند که برخورداری از حقوق موکول به تصرف قدرت توسط آنها است. حال این‌که راست این‌است: برخورداری انسانها از استقلال و آزادی و دیگر حقوق شرط تغییر رابطه‌های آنها و، بدان، تغییر دولت از ارباب مردم به وسیله مردم در برخورداری از حقوق و خشونت زدائی و بکارگرفتن نیروهای محرکه در رشد انسان و آبادانی طبیعت است.
Audio
❊❊❊فایل صوتی👆کم حجم جلسه دوم برای ایران❊❊❊
روشهای (روش ۴ و بخشی از روش ۵ از ۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۲) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
نهم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با اول اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه

4. تمامی آنها که زبان فریب بکار می‌برند، هدف را قدرت (= تصرف دولت یا ثروت یا تحصیل موقعیت فصل‌الخطاب) قرار می‌دهند و نه حقوق، نه استقلال و آزادی. این دروغ را راست می‌باورانند که برخورداری از حقوق موکول به تصرف قدرت توسط آنها است. حال این‌که راست این‌است: برخورداری انسانها از استقلال و آزادی و دیگر حقوق شرط تغییر رابطه‌های آنها و، بدان، تغییر دولت از ارباب مردم به وسیله مردم در برخورداری از حقوق و خشونت زدائی و بکارگرفتن نیروهای محرکه در رشد انسان و آبادانی طبیعت است.
https://www.youtube.com/watch?v=ksp_gXshiOU
روشهای (۵و۶ از۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت (تصرف دولت) مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۳) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
شانزدهم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با هشتم اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه
5. عقل قدرتمدار اگر هم بخواهد نمی‌تواند به دوگانگی مصلحت و حق و حقیقت متوسل نشود و مصلحت را حاکم بر حق و حقیقت نشناسد و بنام مصلحت، عمل نکردن به حق را توجیه نکند. زیرا عمل به حق، محلی برای قدرتمداری باقی نمی‌گذارد و پای مصلحت هم – که همواره قدرت می‌سنجد و بر ضد حق و برای بازداشتن از عمل به حق می‌سنجد – بمیان نمی‌آید. توجه باید کرد که مدعی دروغگو، بهنگام اظهار حقوق یا برنامه نیست که به مصلحت متوسل می‌شود، بلکه برای به تأخیر انداختن عمل به حقوق است که به مصلحت متوسل می‌شود.
در جریان انقلاب، اگر تنها این روش در شناسائی مدعی جانبداری از اصول راهنمای انقلاب بکار رفته بود، مردم ایران و ایران و انقلاب و اسلام و منطقه، سرنوشتی را پیدا نمی‌کردند که اینک دارند.

6. چون مدار قدرت مدار بسته است، قدرتمدار مدعی جانبداری از حقوق و داشتن برنامه مشعشع، خواه ناخواه، مدار بسته (روش 3) ایجاد می‌کند. اما، در این مدار، جبر تن دادن به بد از بیم بدتر را القاء می‌کند. این ویژه‌گی را تمامی زبانهای مردم فریب دارند. به یاد بیاوریم این جمله را: «شاه برود ولو ابن زیاد بیاید» و «انتخاب میان بد و بدتر» که رﮊیم مدار بسته زندگی مردم ایران کرده‌است. و مدار بسته بد و بدتری که مقایسه رﮊیم پهلوی با ولایت مطلقه فقیه گشته‌است و... را.
Audio
❊❊❊فایل صوتی👆کم حجم جلسه سوم برای ایران❊❊❊
گفتگوی(۳) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
شانزدهم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با هشتم اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه
5. عقل قدرتمدار اگر هم بخواهد نمی‌تواند به دوگانگی مصلحت و حق و حقیقت متوسل نشود و مصلحت را حاکم بر حق و حقیقت نشناسد و بنام مصلحت، عمل نکردن به حق را توجیه نکند. زیرا عمل به حق، محلی برای قدرتمداری باقی نمی‌گذارد و پای مصلحت هم – که همواره قدرت می‌سنجد و بر ضد حق و برای بازداشتن از عمل به حق می‌سنجد – بمیان نمی‌آید. توجه باید کرد که مدعی دروغگو، بهنگام اظهار حقوق یا برنامه نیست که به مصلحت متوسل می‌شود، بلکه برای به تأخیر انداختن عمل به حقوق است که به مصلحت متوسل می‌شود.
در جریان انقلاب، اگر تنها این روش در شناسائی مدعی جانبداری از اصول راهنمای انقلاب بکار رفته بود، مردم ایران و ایران و انقلاب و اسلام و منطقه، سرنوشتی را پیدا نمی‌کردند که اینک دارند.

6. چون مدار قدرت مدار بسته است، قدرتمدار مدعی جانبداری از حقوق و داشتن برنامه مشعشع، خواه ناخواه، مدار بسته (روش 3) ایجاد می‌کند. اما، در این مدار، جبر تن دادن به بد از بیم بدتر را القاء می‌کند. این ویژه‌گی را ......
https://www.youtube.com/watch?v=UWhujE1qQVQ
روشهای (۷-۹ از۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت (تصرف دولت) مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۴) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
بیست و سوم مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با پانزدهم اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه
7. عقل قدرتمدار، ناگزیر با تخریب شروع می‌کند. از این رو، بن‌مایه کلمه‌ها و جمله‌هایش، وقتی هم از حقوق سخن می‌گوید، زور است. زور ناقض حق است و عقل قدرتمدار، ناخودآگاه، با زور گوئی، مدعای خود را که جانبداری از حق و حقوق است، خود تکذیب می‌کند و می‌گوید: من دروغگویم.

8. یکی دیگر از آسان‌ترین روشهای شناسائی جانبدار راستگوی حقوق از قدرتمداری که جانبداری از آن را وسیله می‌کند، این‌است که دلیل آنچه می‌گوید، نه در گفته او که در خود او است: نه چون حق است او می‌گوید بلکه چون او می‌گوید حق است. با آنکه بنابر مصلحت، آنچه را امروز می‌گوید، فردا ضدش را می‌گوید، باز چون خود را حق می‌داند، ضد و نقیض گوئی را هم حق خود می‌داند. قدرتمداری که ضد و نقیض نگوید، وجود ندارد.

9. رهبری را از همگان می‌ستاند و به خود مخصوص می‌کند. عقل قدرتمدار، حتی وقتی هم از حق و حقوق سخن می‌گوید و نیز وقتی هم می‌گوید: «رهبر مردم هستند من دنباله رو مردم هستم»، نمی‌تواند این ویژه‌گی قدرتمداری را پنهان کند: پیش و پس از آن می‌فهماند که رهبر تنها او است.
Audio
❊❊❊فایل صوتی👆کم حجم جلسه چهارم برای ایران❊❊❊
روشهای (۷-۹ از۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت (تصرف دولت) مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۴) آقای #بنیصدر و #صدارت ۲۳مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با ۱۵ اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه
7. عقل قدرتمدار، ناگزیر با تخریب شروع می‌کند. از این رو، بن‌مایه کلمه‌ها و جمله‌هایش، وقتی هم از حقوق سخن می‌گوید، زور است. زور ناقض حق است و عقل قدرتمدار، ناخودآگاه، با زور گوئی، مدعای خود را که جانبداری از حق و حقوق است، خود تکذیب می‌کند و می‌گوید: من دروغگویم.
8. یکی دیگر از آسان‌ترین روشهای شناسائی جانبدار راستگوی حقوق از قدرتمداری که جانبداری از آن را وسیله می‌کند، این‌است که دلیل آنچه می‌گوید، نه در گفته او که در خود او است: نه چون حق است او می‌گوید بلکه چون او می‌گوید حق است. با آنکه بنابر مصلحت، آنچه را امروز می‌گوید، فردا ضدش را می‌گوید، باز چون خود را حق می‌داند، ضد و نقیض گوئی را هم حق خود می‌داند. قدرتمداری که ضد و نقیض نگوید، وجود ندارد.
9. رهبری را از همگان می‌ستاند و به خود مخصوص می‌کند. عقل قدرتمدار…....
https://youtu.be/KJgvBP-S340?t=3
روشهای (۱۰و۱۱ از۱۱ روش) شناسائی دروغهایی که توسط جویندگان قدرت با بکار بردن تزویر حق‌طلبی و حقوقمندی و دموکراسی برای رسیدن به قدرت (تصرف دولت) مورد استفاده قرار میگیرند.
گفتگوی(۵) آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت
سی‌ام مهر ماه ۱۳۹۷ برابر با ۲۲ اکتبر ۲۰۱۸ دوشنبه

10. ویژه‌گی عمومی زبان فریب، مبهم بودن آن‌است. در واقع، دو هدف، یکی هدفی که اظهار می‌شود و دیگری هدفی که اظهار نمی‌شود و واقعی است، وجود دارند. مدعی قدرتمدار هدف واقعی را با هدفی که به قصد فریب اعلان می‌کند، می‌پوشاند. چنان‌که امروز می‌دانیم «رهبری» انقلاب، هدف دومی داشته‌است (طرح دکتر یزدی).
چگونه بتوانیم دریابیم که هدف دومی وجود دارد؟ مبهم بودن هدفی که اعلان می‌شود و موکول کردن تحقق آن به بعد از تصرف قدرت، دو ویژه‌گی هستند که می‌تواند در شناسائی قدرتمداری مدعی بکار روند. اما این دو ویژه‌گی را همگان مشکل می‌توانند شناسائی کنند و بکار برند. چنانکه در دوران انقلاب، شناخته نشدند و بکار نرفتند. بنابراین، نیاز به شناسائی ویژگی سومی است:
حق با زور ترکیب نمی‌شود. زیرا وقتی به حق عمل می‌شود، زور نیست و وقتی زور درکار می‌آید، غفلت از حق ناگزیر می‌شود. در مدار بسته‌ای که میدان عمل عقل قدرتمدار است، او نمی‌تواند حق را با زور ترکیب کند و بکار برد، از این‌رو، حق و حقوق یا دین یا مرام را در توجیه بکاربردن زور، بکار می‌گیرد. بدین‌سان، دو ویژه‌گی، یکی وسیله کردن حق و حقوق و دیگری بکاربردنشان در توجیه اعمال زور، زوجی می‌شوند که در جا قابل شناسائی است. بخصوص که بدون از خود بیگانه کردن حق، نمی‌توان آن‌را در توجیه بکار بردن زور، بنابراین، قدرت‌طلبی بکاربرد: ویژه‌گی سوم.
گرچه در زندگی روزمره، در هر رابطه قوائی که یک طرف زور درکار می‌آورد، این سه ویژه‌گی قابل مشاهده است، ولایت جمهور مردم (هدفی که اعلان شد) و ولایت مطلقه فقیه را مثال می‌آورم:
آقای خمینی در نوفل لوشاتو اعلان کرد ولایت با جمهور مردم است. این هدف اعلان شده می‌پوشاند هدف دومی را که «ولایت مطلقه رهبر بود». ولایت با جمهور مردم است به ترتیب زیر در پوشاندن ولایت مطلقه رهبر (هدف دوم) و وسیله و توجیه بکار رفت:
10.1. ولایت جمهور مردم با زور که بسط ید یک تن بر جان و مال و ناموس جمهور مردم است، جمع و ترکیب نمی‌شود. بنابراین، کسی که می‌گوید ولایت با جمهور مردم است، در همان‌حال نمی‌تواند اعمال ولایت مطلقه کند. عمل به این حق، ایجاب می‌کرد طرح شوراها (پیشنهاد بنی‌صدر و همکاران او) به اجرا در می‌آمد. بنام مصلحت، طرح بعمل در نیامد و به طرح «ولایت مطلقه رهبر» عمل شد. و
10.2. بنابراین، ولایت با جمهور مردم است هدفی شد که، بدان، برانداختن رﮊیم شاه توجیه می‌شد. حال این‌که، در عمل، مردم ایران با دست زدن به جنبش همگانی، به ولایت جمهور مردم تحقق بخشیده بودند. آنچه مانده بود سازماندهی بدان با هدف مداوم کردنش (طرح شوراها) بود. بدین‌سان، این حق وسیله شد برای استقرار ولایت مطلقه آقای خمینی:
10.3. تا این‌جا، ولایت با جمهور مردم است توجیه می‌کرد براندازی استبداد سلطنتی را بی‌آنکه درجا سازمان بجوید. اما آقای خمینی آن را بکار می‌برد در توجیه رهبر یک و یگدانه شدن خویش بمثابه کسی که جمهور مردم به او رجوع کرده ‌اند و او را نماد ولایت جمهور مردم کرده‌اند. و
11.از امرهای واقع مستمر یکی این‌است: واعظان که این جلوه در محراب و منبر می‌کنند—چون به خلوت می‌روند، آن کار دیگر می‌کنند. در ظاهر حق گفتن و دل در گرو قدرت داشتن، همواره وجود داشته و انتقاد شده‌است. اما چگونه بتوانیم پیش از آن که فریب بخوریم و وسیله رسیدن فریبکار به قدرت شویم، او را بشناسیم؟ روش دیگری را که می‌توان بر روشهای بالا افزود، این‌است:عقلهای قدرتمداری که در پوشش حق‌طلبی و یا سخن گفتن از «منافع مردم» (در غرب امروز، زبان فریب از منافع سخن می‌گوید و نه از حقوق) ، در کار وسیله کردن مردم برای یافتن موقعیت مسلط می‌شوند، ممکن نیست بتوانند این علایم را از خود بروز ندهند:
● چون همواره در بیم آنند که درونشان از پرده بیرون افتد، هر صدایی را صدای مخالف می‌انگارند و نمی‌گذارند صدایی جز صدایی خود آنها شنیده شود: تک صدایی دوران انقلاب را بیاد بیاوریم.
● همواره قیافه حق بجانب می‌گیرند و سخنی را می‌گویند که حق به جانب بودن آنها را ثابت کند. اما دو کار آنها را لو می‌دهد: ناتوانی از استمرار بخشیدن به عمل موافق حقی که به حانبداری از آن تظاهر می‌کنند. بنابراین، تغییر قول و فعل، بنا بر موقعیتشان در رابطه با قدرت و دوگانگی هدف و روش. اینان از اصل هدف وسیله را توجیه می‌کند پیروی می‌کنند. پس، ممکن نیست بتوانند روش را عمل به حقی بدانند و بکنند که به جانبداری از آن تظاهر می‌کنند.