دن بدان برعهده دولت دوران گذار است.
اصل چهل و پنجم: فرماندهی کل قوا در دوران انتقال بر عهده رئیس حکومت انتقالی است. او تلاش لازم برای سازماندهی نیروهای انتظامی و ارتش ملی ایران برابر اصل چهل و دوم را بعمل خواهد آورد. در اینکار، از همکاری استعدادهای سالم و دانا به دانش و فنون نظامی برخوردار خواهد شد.
شورای رسانههای ملی دوران گذار
اصل چهل و ششم ـ رسانههای در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند. اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوقمند این ثروتهای ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردمسالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولتی عمل میکنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانهها به انجام این وظایف، شورای رسانههای ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولت اداره میشوند، تشکیل میشود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانهای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشهها و دانشها و هنرها و دادهها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همانطور که روی داده است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشهای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترسها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانههای بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانهها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بینقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
۳٫ فراهم کردن امکانهای لازم رسانهای برای آموزش مداوم حقوق پنجگانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانهای برای برگذارکردن مداوم بحثهای آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقهای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانههای ملی نمیتوانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱٫ نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲٫ تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳٫ رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴٫ این شورا در اولین جلسه ب
اصل چهل و پنجم: فرماندهی کل قوا در دوران انتقال بر عهده رئیس حکومت انتقالی است. او تلاش لازم برای سازماندهی نیروهای انتظامی و ارتش ملی ایران برابر اصل چهل و دوم را بعمل خواهد آورد. در اینکار، از همکاری استعدادهای سالم و دانا به دانش و فنون نظامی برخوردار خواهد شد.
شورای رسانههای ملی دوران گذار
اصل چهل و ششم ـ رسانههای در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند. اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوقمند این ثروتهای ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردمسالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولتی عمل میکنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانهها به انجام این وظایف، شورای رسانههای ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولت اداره میشوند، تشکیل میشود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانهای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشهها و دانشها و هنرها و دادهها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همانطور که روی داده است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشهای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترسها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانههای بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانهها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بینقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
۳٫ فراهم کردن امکانهای لازم رسانهای برای آموزش مداوم حقوق پنجگانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانهای برای برگذارکردن مداوم بحثهای آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقهای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانههای ملی نمیتوانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱٫ نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲٫ تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳٫ رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴٫ این شورا در اولین جلسه ب
ا تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود میپردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانههای ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین میکند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامهگذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانههای ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین میکند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامهگذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
❊❊❊❊❊❊❊❊❊❊
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
علی صدارت: انقلاب یا اصلاحات؛ و یا انقلابِ اصلاحطلبان!؟
اصلاحطلبی ِ اصلاحطلبان، اصلا از همان ابتدا، برای زندانی کردن خود و دیگران و ملت، در زندانهای بد و بدتر شروع شد.
مبحث امروز ایران، اصلاحطلبی، و اصلاحطلبان است که رژیم دست به دامان آنها شده است! ولی اصلاحطلبان، هیچوقت نگفتهاند این اصلاحاتی که آنها طلب میکنند چیست! نمیتوانستند، و هنوز هم نمیتوانند هم بگویند، چون وقتی روی به قدرت داشته باشی، غیرممکن است بتوانی شفاف باشی! نه فقط برای مردم، بلکه خودت هم نمیدانی چه اصلاحاتی را میخواهی و یا اصلا میتوانی انجام بدهی!
ولی اصلا در یک رژیم استبدادی، اصلاحات ناشدنی است، و هر چه آن رژیم مستبدتر، اصلاحات غیرممکنتر! و در عین حال هر چه عمر رژیم استبدادی بیشتر میشود، نیاز به اصلاحات، ابعاد کیفی و کمی بیشتری پیدا میکند!
طلب اصلاحات، یعنی ایجاد یک تغییر و تحولاتی. ببینیم هر نوع از انواع تغییر و تحولات، یعنی برون رفت از وضعیت فعلی، چه وضعیتی را ممکن است فراهم سازد؟
۱- وضعیتی بهتر از خود: بدیل مردمسالار و غیراستبدادی؟ این به معنای براندازی است. درد قدرت، درد رژیم ولایت مطلفه، دردی است غیر مردن آنرا دوا نباشد!
۲- وضعیتی مشابه خود: قدرت و رژیم استبدادی و دیکتاتوری، برای بقای خود نیاز به گرفتن قدرت از بقیه و حذف رقیبان را دارد، و چگونه میتواند قدرت را تقسیم کند و برای خودش رقیب درست کند؟ حالا اگر هم بتواند این بدیل مشابه خود را درست کند، آیا اصولا این میتواند مطلوب باشد؟ جواب البته منفی است. رژیم مشابه رژیم ولایت مطلقه، نه مطلوب است و نه ممکن!
۳- وضعیتی بدتر از خود: در هر استبدادی، به علت نداشتن پایگاه مردمی، رژیم مجبور است با بحرانسازیهای ریز و درشت، در درون کشور، و در منطقه و در دنیا، بیثباتیسازیهای گوناگون را شروع و مدیریت کند. تلاش ژنرالهای جنگ روانی در اتاق فکرهای روایتساز و روایتپرداز، ترساندن و مضطرب و افسرده کردن مردم است (درست همان کاری که بازجوها و شکنجهگران با زندانیان سیاسی میکنند) در نتیجه این ترس و اضطراب و افسردگی است که یک فرد، و یا یک جامعه، منفعل شده، و به شکل مومی در دست رژیم در میآید. در این حالت احساسی-روانی-روحی است که افراد، با ترسیدن و ترساندن، خود و دیگران را، به دست خود در زندان بد و بدتر، و باز هم بدتر و بدتر و بدتر…، زندانی میکنند!
ماهیت این رژیم ولایت مطلقه را محمود نبویان اینگونه بیان کرد. وی خواستار اعدام کسانی شده بود که به اصل ولایت مطلقه فقیه اعتقادی ندارند. ایشان معتقد است که می توان به روشهای دیگری چون خوردن مرتدان هم متوسل شد، و گفت: «…آدمخواری اگر در راه ولایت باشد در حکم هفتاد سال عبادت است. اسلام احکام آدمخواری را معلوم کرده…»!!!! نمیتوانم تصور کنم اصلاح اینگونه تفکرات، اصلا چگونه امکانپذیر است؟ از اصلاحطلبان پرسیدنی است که برای انجام اصلاحات در چنین نظری، اگر بجای اینکه همه ایرانیانی که به اصل ولایت مطلقه فقیه اعتقادی ندارند را اعدام کنیم و بخوریم، اگر فقط نصف آن تعداد ایرانیان را بخوریم، به هدف اسلاحطلبی دستیافتهایم؟! و یا اینکه بپذیریم با تلاش برای اصلاح و حفظ این نظام، حداقل از سال ۱۳۷۶، عمر فضایی که این تفکرات وحشیانه را می پرورد را طولانیتر کردهایم؟!
❊
– تجربه ناممکن بودن اصلاحطلبی در رژیم ولایت مطلقه پهلوی را شاهد بودیم.
– گورباچف با دو دکترین پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، تلاش کرد رژیم ولایت مطلقه حزب کمونیست اصلاحاتی را انجام دهد، که در نتیجه آن، نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!
– تجربه اصلاحطلبی را در حکومت موقت کسی که به انقلاب باور نداشت را شاهد بودیم (و آزادی را در مقابل استقلال، و یا لااقل جدا از استقلال میدانست، و برای آزادی، اولویت تصور میکرد) که به بازسازی ساختار استبداد انجامید. از مردمی که منقلب شده بودند، از جوانان انقلابی، خواسته شد که به خانههایشان بروند تا آنها بتوانند سیاستهای «گام به گام» خود را اجرا کنند. ما با سیاستهای گام به گام انقلابی (به معنی نفی قدرت، و ایجاب ملت) مخالفتی نداشتیم و نداریم، ولی اینکار را نمیتوان با فرستادن مردم به خانههایشان انجام داد. مسابقه، مسلما دوی ۱۰۰ متر نیست، دوی ماراتون هم نیست! حتی بسیار بیشتر از ترایاتلون است! باید حقیقت را دریابیم که تلاش برای برپایی، و پویایی، و پیشبرد مردمسالاری، یک دوندگی و تلاش همیشگی در زندگی هرکدام از همه ما مردم است! دائمی است! همیشگی است! و به محض اینکه از حرکت بایستی و منفعل شوی، قدرتها جای خالی تو را برای ساختن سرنوشت تو، پر خواهند کرد.
–
اصلاحطلبی ِ اصلاحطلبان، اصلا از همان ابتدا، برای زندانی کردن خود و دیگران و ملت، در زندانهای بد و بدتر شروع شد.
مبحث امروز ایران، اصلاحطلبی، و اصلاحطلبان است که رژیم دست به دامان آنها شده است! ولی اصلاحطلبان، هیچوقت نگفتهاند این اصلاحاتی که آنها طلب میکنند چیست! نمیتوانستند، و هنوز هم نمیتوانند هم بگویند، چون وقتی روی به قدرت داشته باشی، غیرممکن است بتوانی شفاف باشی! نه فقط برای مردم، بلکه خودت هم نمیدانی چه اصلاحاتی را میخواهی و یا اصلا میتوانی انجام بدهی!
ولی اصلا در یک رژیم استبدادی، اصلاحات ناشدنی است، و هر چه آن رژیم مستبدتر، اصلاحات غیرممکنتر! و در عین حال هر چه عمر رژیم استبدادی بیشتر میشود، نیاز به اصلاحات، ابعاد کیفی و کمی بیشتری پیدا میکند!
طلب اصلاحات، یعنی ایجاد یک تغییر و تحولاتی. ببینیم هر نوع از انواع تغییر و تحولات، یعنی برون رفت از وضعیت فعلی، چه وضعیتی را ممکن است فراهم سازد؟
۱- وضعیتی بهتر از خود: بدیل مردمسالار و غیراستبدادی؟ این به معنای براندازی است. درد قدرت، درد رژیم ولایت مطلفه، دردی است غیر مردن آنرا دوا نباشد!
۲- وضعیتی مشابه خود: قدرت و رژیم استبدادی و دیکتاتوری، برای بقای خود نیاز به گرفتن قدرت از بقیه و حذف رقیبان را دارد، و چگونه میتواند قدرت را تقسیم کند و برای خودش رقیب درست کند؟ حالا اگر هم بتواند این بدیل مشابه خود را درست کند، آیا اصولا این میتواند مطلوب باشد؟ جواب البته منفی است. رژیم مشابه رژیم ولایت مطلقه، نه مطلوب است و نه ممکن!
۳- وضعیتی بدتر از خود: در هر استبدادی، به علت نداشتن پایگاه مردمی، رژیم مجبور است با بحرانسازیهای ریز و درشت، در درون کشور، و در منطقه و در دنیا، بیثباتیسازیهای گوناگون را شروع و مدیریت کند. تلاش ژنرالهای جنگ روانی در اتاق فکرهای روایتساز و روایتپرداز، ترساندن و مضطرب و افسرده کردن مردم است (درست همان کاری که بازجوها و شکنجهگران با زندانیان سیاسی میکنند) در نتیجه این ترس و اضطراب و افسردگی است که یک فرد، و یا یک جامعه، منفعل شده، و به شکل مومی در دست رژیم در میآید. در این حالت احساسی-روانی-روحی است که افراد، با ترسیدن و ترساندن، خود و دیگران را، به دست خود در زندان بد و بدتر، و باز هم بدتر و بدتر و بدتر…، زندانی میکنند!
ماهیت این رژیم ولایت مطلقه را محمود نبویان اینگونه بیان کرد. وی خواستار اعدام کسانی شده بود که به اصل ولایت مطلقه فقیه اعتقادی ندارند. ایشان معتقد است که می توان به روشهای دیگری چون خوردن مرتدان هم متوسل شد، و گفت: «…آدمخواری اگر در راه ولایت باشد در حکم هفتاد سال عبادت است. اسلام احکام آدمخواری را معلوم کرده…»!!!! نمیتوانم تصور کنم اصلاح اینگونه تفکرات، اصلا چگونه امکانپذیر است؟ از اصلاحطلبان پرسیدنی است که برای انجام اصلاحات در چنین نظری، اگر بجای اینکه همه ایرانیانی که به اصل ولایت مطلقه فقیه اعتقادی ندارند را اعدام کنیم و بخوریم، اگر فقط نصف آن تعداد ایرانیان را بخوریم، به هدف اسلاحطلبی دستیافتهایم؟! و یا اینکه بپذیریم با تلاش برای اصلاح و حفظ این نظام، حداقل از سال ۱۳۷۶، عمر فضایی که این تفکرات وحشیانه را می پرورد را طولانیتر کردهایم؟!
❊
– تجربه ناممکن بودن اصلاحطلبی در رژیم ولایت مطلقه پهلوی را شاهد بودیم.
– گورباچف با دو دکترین پرسترویکا (اصلاحات اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود میلادی، تلاش کرد رژیم ولایت مطلقه حزب کمونیست اصلاحاتی را انجام دهد، که در نتیجه آن، نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!
– تجربه اصلاحطلبی را در حکومت موقت کسی که به انقلاب باور نداشت را شاهد بودیم (و آزادی را در مقابل استقلال، و یا لااقل جدا از استقلال میدانست، و برای آزادی، اولویت تصور میکرد) که به بازسازی ساختار استبداد انجامید. از مردمی که منقلب شده بودند، از جوانان انقلابی، خواسته شد که به خانههایشان بروند تا آنها بتوانند سیاستهای «گام به گام» خود را اجرا کنند. ما با سیاستهای گام به گام انقلابی (به معنی نفی قدرت، و ایجاب ملت) مخالفتی نداشتیم و نداریم، ولی اینکار را نمیتوان با فرستادن مردم به خانههایشان انجام داد. مسابقه، مسلما دوی ۱۰۰ متر نیست، دوی ماراتون هم نیست! حتی بسیار بیشتر از ترایاتلون است! باید حقیقت را دریابیم که تلاش برای برپایی، و پویایی، و پیشبرد مردمسالاری، یک دوندگی و تلاش همیشگی در زندگی هرکدام از همه ما مردم است! دائمی است! همیشگی است! و به محض اینکه از حرکت بایستی و منفعل شوی، قدرتها جای خالی تو را برای ساختن سرنوشت تو، پر خواهند کرد.
–
در هر رژیمی که دیکتاتور، راه را بر هر گونه اصلاحات میبندد، مردم منقلب میشوند، مردم انقلابی میشوند، انقلاب میکنند! چرا که این بستن راهِ اصلاحات توسط دیکتاتور، نمیتواند همراه خشونتهای روزافزون نباشد.
انقلاب معلول خشونت است و نه علت خشونت. انقلاب به معنی خشونت نیست، به معنی پایان تحمل خشونتها و پایان انفعال مردم است.
❊
اصلاحطلبان مردم را سرزنش میکنند که چرا به خامنهای میگویند بالای چشمت ابرو است!
در موقع نوشیدن جام زهر خمینی، بعضی از سرکردگان رژیم گفتند که ’ملت به دولت خیانت کرد!‘
محمد خاتمی برای کشاندن مردم به حوزههای «رایگیری» در «انتخابات» برای «مجلس شورا» در اسفند ۱۳۹۸، گفت: …اصلاحطلبان و مردم ناراضی، فداکاری کنند و در انتخابات شرکت کنند! همین ایشان در زمان ریاست جمهوری، ضمن اینکه خود را «تدارکاتچی» خواند، واضح و روشن ما مردم را لایق مردمسالاری ندانست و گفت: «…مردمسالاری با کدام مردم…»
رسول منتجبنیا گفت: «…رهبری اجازه دادند نامهها و مکاتباتی بنویسیم و همین که ایشان نامههای ما را بخوانند، اگر هم جوابی دریافت نشود، کافی است و این یک امتیازی برای مجموعه اصلاحطلب است…»
این روزها هم درب اصلاحطلبی، بر همان پاشنه میچرخد. بنا بر نشریه اعتدال، محمدعلی ابطحـی، رئیــس دفتر رئیسجمهور در حکومت اصلاحات و عضو مجمع روحانیون مبارز از مکاتبه ســید محمد خاتمی با رهبر معظم انقلاب خبر داده و نوشــته است: در اعتراضات اخیر به رغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد، نیست. نشریه صبح صادق، منتسب به سپاه پاسداران نوشته: …نظرات همیشگی اصلاحخواهانه آقای خاتمی مورد قبول حاکمیت قرار نگرفته است.
ابطحـی گفته: «…میدانم خیلیها این ایام از اصلاح ناامید شدهاند و از آن گذرکردهاند، راهکاری غیربراندازی و تغییر رژیم ارایه نمیکنند اما صادقانه خوب است روشن باشد که خاتمی، فرصتطلبانه نمیتواند از هویت خــودش فاصله بگیرد…»
ولی بهنظر صاحب این قلم، در برعکس و تا هنوز دیر نشده است، خاتمی باید از فرصت (فرصتی که در آینده نزدیک برای ایفای نقش خود برای خشونتزدایی دیگر نخواهد داشت) استفاده کند، حقطلبانه، و واقعبینانه، و خیرخواهانه، و ایراندوستانه، و اسلامدوستانه میتواند از هویت خــودش فاصله بگیرد، این است آنچه که در واقع هم مطلوب است و هم ممکن!
به شما و به همه اصلاحطلبان، صمیمانه و دوستانه و خاشعانه عرض میکنم که وقت آن است جبران مافات نمایید و خطای حفظ این «نظام» را تا دیر نشده جبران کنید! این رژیم رفتنی، و ایران و ایرانی ماندنی است! فرصت زیادی برایتان باقی نمانده است و بعد از سقوط فیزیکی این رژیم، همین مقدار اثرگذاری شما هم از بین خواهد رفت! وطن ما در حال طی کردن دوران خطیری بوده است، که حالا جوانان ایرانی بهپا خاستهاند و کمر به نجات وطن از ورطه سقوط بستهاند. وقت آن رسیده که شما هموطنان هم تا دیرتر نشده، به خود آیید و از ادامه این همه کشتار و تجاوز و فساد جلوگیری کنید. یک فرصت طلایی برای شما فراهم شده است که شما هم منقلب شوید، و پشت به قدرت، و روی به ملت داشته باشید. واقعیت را بپذیرید، بفهمید که این مردم را لایق مردمسالاری هستند! این واقعیت را دریابید و تا دیر نشده دین خود را به ایران و ایرانیان ادا کنید!
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
انقلاب معلول خشونت است و نه علت خشونت. انقلاب به معنی خشونت نیست، به معنی پایان تحمل خشونتها و پایان انفعال مردم است.
❊
اصلاحطلبان مردم را سرزنش میکنند که چرا به خامنهای میگویند بالای چشمت ابرو است!
در موقع نوشیدن جام زهر خمینی، بعضی از سرکردگان رژیم گفتند که ’ملت به دولت خیانت کرد!‘
محمد خاتمی برای کشاندن مردم به حوزههای «رایگیری» در «انتخابات» برای «مجلس شورا» در اسفند ۱۳۹۸، گفت: …اصلاحطلبان و مردم ناراضی، فداکاری کنند و در انتخابات شرکت کنند! همین ایشان در زمان ریاست جمهوری، ضمن اینکه خود را «تدارکاتچی» خواند، واضح و روشن ما مردم را لایق مردمسالاری ندانست و گفت: «…مردمسالاری با کدام مردم…»
رسول منتجبنیا گفت: «…رهبری اجازه دادند نامهها و مکاتباتی بنویسیم و همین که ایشان نامههای ما را بخوانند، اگر هم جوابی دریافت نشود، کافی است و این یک امتیازی برای مجموعه اصلاحطلب است…»
این روزها هم درب اصلاحطلبی، بر همان پاشنه میچرخد. بنا بر نشریه اعتدال، محمدعلی ابطحـی، رئیــس دفتر رئیسجمهور در حکومت اصلاحات و عضو مجمع روحانیون مبارز از مکاتبه ســید محمد خاتمی با رهبر معظم انقلاب خبر داده و نوشــته است: در اعتراضات اخیر به رغم مکاتبه آقای خاتمی با رهبری و ملاقات اصلاحطلبان با مسئولان عالیرتبه برای جلوگیری از خشونت و اصلاح امور، نشانهای از اینکه خواستهها مورد توجه حاکمیت قرار گرفته باشد، نیست. نشریه صبح صادق، منتسب به سپاه پاسداران نوشته: …نظرات همیشگی اصلاحخواهانه آقای خاتمی مورد قبول حاکمیت قرار نگرفته است.
ابطحـی گفته: «…میدانم خیلیها این ایام از اصلاح ناامید شدهاند و از آن گذرکردهاند، راهکاری غیربراندازی و تغییر رژیم ارایه نمیکنند اما صادقانه خوب است روشن باشد که خاتمی، فرصتطلبانه نمیتواند از هویت خــودش فاصله بگیرد…»
ولی بهنظر صاحب این قلم، در برعکس و تا هنوز دیر نشده است، خاتمی باید از فرصت (فرصتی که در آینده نزدیک برای ایفای نقش خود برای خشونتزدایی دیگر نخواهد داشت) استفاده کند، حقطلبانه، و واقعبینانه، و خیرخواهانه، و ایراندوستانه، و اسلامدوستانه میتواند از هویت خــودش فاصله بگیرد، این است آنچه که در واقع هم مطلوب است و هم ممکن!
به شما و به همه اصلاحطلبان، صمیمانه و دوستانه و خاشعانه عرض میکنم که وقت آن است جبران مافات نمایید و خطای حفظ این «نظام» را تا دیر نشده جبران کنید! این رژیم رفتنی، و ایران و ایرانی ماندنی است! فرصت زیادی برایتان باقی نمانده است و بعد از سقوط فیزیکی این رژیم، همین مقدار اثرگذاری شما هم از بین خواهد رفت! وطن ما در حال طی کردن دوران خطیری بوده است، که حالا جوانان ایرانی بهپا خاستهاند و کمر به نجات وطن از ورطه سقوط بستهاند. وقت آن رسیده که شما هموطنان هم تا دیرتر نشده، به خود آیید و از ادامه این همه کشتار و تجاوز و فساد جلوگیری کنید. یک فرصت طلایی برای شما فراهم شده است که شما هم منقلب شوید، و پشت به قدرت، و روی به ملت داشته باشید. واقعیت را بپذیرید، بفهمید که این مردم را لایق مردمسالاری هستند! این واقعیت را دریابید و تا دیر نشده دین خود را به ایران و ایرانیان ادا کنید!
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
صدارت: ...«پهلوی» و «ولیعصر»، نامهایی هستند که قدرتهایِ دولتیِ داخلی به ما مردم ایران تحمیل کردند. حالا هم که انقلاب، ابعاد کیفی و کمی والاتری گرفته، گوگل، یک ابرشرکتِ فرامرزی، به عنوان یک قدرتِ خارجیِ غیردولتی، برای خود ولایت نداشتهای بر مردم ایران فرض کرده، و فعلا معلوم نیست تحت فشار کدام لابی، فضولی را به آن حد رسانده که برای خیابانی در پایتختِ وطن ما اسم تعیین کرده است. تا این زمان، هیج معلوم نیست که اجازهی چنین فضولی را چه کسی به گوگل داده، و چگونه این ابرشرکت، دانسته و یا نادانسته، وارد این جبهه از جنگ روانی علیه ما مردم شده است...
❊
در این روز ۱۴ آذر، در هشتادمین روز انقلاب ۱۴۰۱، و منقلبتر شدن مردم در روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر، و در این شکوفاتر شدن شکوفههای بهار انقلاب ایران، به جوانان انقلابی وطن، این پیشنهاد را ارائه میدهم:
تعویض اسم امکان عمومی که با اسامی ضدانقلاب نامگذاری شدهاند در تمامی شهرها و شهرستانهای ایران، به میدان و یا پل، و... و یا خیابان «مصدق»
همچنین تعویض اسم طولانیترین خیابان تهران از «ولیعصر» به خیابان «مصدق»
❊
https://news.gooya.com/2022/12/post-71011.php
❊
https://t.me/sedaratMD/1766
❊
#مصدق
#علی_صدارت
#صدارت
#مهساـامینی
#انقلاب
#ایران
#انقلاب۱۴۰۱
#ولیعصر
#پهلوی
❊
در این روز ۱۴ آذر، در هشتادمین روز انقلاب ۱۴۰۱، و منقلبتر شدن مردم در روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر، و در این شکوفاتر شدن شکوفههای بهار انقلاب ایران، به جوانان انقلابی وطن، این پیشنهاد را ارائه میدهم:
تعویض اسم امکان عمومی که با اسامی ضدانقلاب نامگذاری شدهاند در تمامی شهرها و شهرستانهای ایران، به میدان و یا پل، و... و یا خیابان «مصدق»
همچنین تعویض اسم طولانیترین خیابان تهران از «ولیعصر» به خیابان «مصدق»
❊
https://news.gooya.com/2022/12/post-71011.php
❊
https://t.me/sedaratMD/1766
❊
#مصدق
#علی_صدارت
#صدارت
#مهساـامینی
#انقلاب
#ایران
#انقلاب۱۴۰۱
#ولیعصر
#پهلوی
Gooya
خیابان مصدق! علی صدارت
نامگذاریها و تغییر و تحولات نامگذاریها در خلاء اتفاق نمیافتند. نامگذاریهای عمومی، مانند مناطق و معابر هم از این قاعده پیروی میکنند. این نامگذاریها، گاهی با چاشنی سیاسی هستند، ولی گاهی هم در کلیت خود عطر و طعم غلیظی از سیاست دارند. در کشوری چون وطن…
صدارت :
علی صدارت
صدارت-روز ۸۰ انقلاب ۱۴۰۱، منقلبتر شدن مردم در روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر
❊
چهلمِ شهدایِ روزِ چهلمِ شهادتِ مهسا امینی
در هشتادمین روز جنبشِ خودجوشِ منقلب شدن مردم، این دومین چهلم است که ایرانیان، والاتر کردن کیفی و کمی اعترضات و تظاهرات و اعتصابات، را به افکار عمومی دنیا نمایش دادند. از شروع جنبش، هنوز به سه ماه هم نرسیده ولی مشارکت مردم بسیار نویدبخش بوده است. انقلاب سال ۱۳۵۷، حدود ۱۳ماه طول انجامید و مراسم زنجیرهای چهلم شهدا، جنبش خودجوش را تا ۲۲بهمن۱۳۵۷ به پیش برد
❊
مطلب تصویری را در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/tv/ClzBhCWJtTX/
❊
https://youtu.be/sS3ApmcJnG4
❊
https://alisedarat.com/1401/09/14/9855/
❊
مطلب را میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید
https://open.spotify.com/episode/3D2E9xcz3Wgs6W0Y3MKrtE
❊
تلگرام
https://t.me/sedaratMD/1768
❊
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تماس
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
#علی_صدارت
#مهساـامینی
#انقلاب
#ایران
#انقلاب۱۴۰۱
#خیابان_ولیعصر
#خیابان_پهلوی
#خیابان_مصدق
❊
چهلمِ شهدایِ روزِ چهلمِ شهادتِ مهسا امینی
در هشتادمین روز جنبشِ خودجوشِ منقلب شدن مردم، این دومین چهلم است که ایرانیان، والاتر کردن کیفی و کمی اعترضات و تظاهرات و اعتصابات، را به افکار عمومی دنیا نمایش دادند. از شروع جنبش، هنوز به سه ماه هم نرسیده ولی مشارکت مردم بسیار نویدبخش بوده است. انقلاب سال ۱۳۵۷، حدود ۱۳ماه طول انجامید و مراسم زنجیرهای چهلم شهدا، جنبش خودجوش را تا ۲۲بهمن۱۳۵۷ به پیش برد
❊
مطلب تصویری را در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/tv/ClzBhCWJtTX/
❊
https://youtu.be/sS3ApmcJnG4
❊
https://alisedarat.com/1401/09/14/9855/
❊
مطلب را میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید
https://open.spotify.com/episode/3D2E9xcz3Wgs6W0Y3MKrtE
❊
تلگرام
https://t.me/sedaratMD/1768
❊
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تماس
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
#علی_صدارت
#مهساـامینی
#انقلاب
#ایران
#انقلاب۱۴۰۱
#خیابان_ولیعصر
#خیابان_پهلوی
#خیابان_مصدق
خیابان مصدق. نه ولیعصر، و نه پهلوی
❊
https://alisedarat.com/1401/09/14/9846/
❊
#مصدق ، #خیابان_مصدق
#علی_صدارت #صدارت
#مهسا_امینی #مهساامینی
#انقلاب #ایران #انقلاب۱۴۰۱
#ولیعصر ، #خیابان_ولیعصر
#پهلوی ، #خیابان_پهلوی
❊
https://alisedarat.com/1401/09/14/9846/
❊
#مصدق ، #خیابان_مصدق
#علی_صدارت #صدارت
#مهسا_امینی #مهساامینی
#انقلاب #ایران #انقلاب۱۴۰۱
#ولیعصر ، #خیابان_ولیعصر
#پهلوی ، #خیابان_پهلوی
❊
آگهی جلسه بحث و گفتگو، و پرسش و پاسخ (به صورت زنده)
-
پیشدرآمد گفتگو:
علی صدارت
-
عنوان:
روز ۸۲ جنبش خودجوش، و نیاز بیشتر به بحث درباره «سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»
برگزارکننده آقای جهانگیر شادانلو در کلوب «همگرایی، استقلال، آزادی» در کلابهاوس:
https://www.clubhouse.com/join/همگراییاستقلال-آزادی/zCx2ga1i/mZnjZ7w0?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=pk5YLPoxAwVjxH8xJMC75w-485886
-
تاریخ تولید و انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۷ دسامبر ۲۰۲۲ سهشنبه
-
زمان : ساعت ۲۱ به وقت ایران(۹ شب)
پخش زنده (live)
-
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AliSedarat
و در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ali.sedarat/
❊
#مصدق ، #خیابان_مصدق
#علی_صدارت #صدارت
#مهسا_امینی #مهساامینی
#انقلاب #ایران #انقلاب۱۴۰۱
آگهی جلسه بحث و گفتگو، و پرسش و پاسخ (به صورت زنده)
-
پیشدرآمد گفتگو:
علی صدارت
-
عنوان:
روز ۸۲ جنبش خودجوش، و نیاز بیشتر به بحث درباره «سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به ما مردم ایران»
برگزارکننده آقای جهانگیر شادانلو در کلوب «همگرایی، استقلال، آزادی» در کلابهاوس:
https://www.clubhouse.com/join/همگراییاستقلال-آزادی/zCx2ga1i/mZnjZ7w0?utm_medium=ch_invite&utm_campaign=pk5YLPoxAwVjxH8xJMC75w-485886
-
تاریخ تولید و انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ برابر با ۷ دسامبر ۲۰۲۲ سهشنبه
-
زمان : ساعت ۲۱ به وقت ایران(۹ شب)
پخش زنده (live)
-
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/c/AliSedarat
و در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/ali.sedarat/
❊
#مصدق ، #خیابان_مصدق
#علی_صدارت #صدارت
#مهسا_امینی #مهساامینی
#انقلاب #ایران #انقلاب۱۴۰۱