علی صدارت
199 subscribers
664 photos
324 videos
66 files
1.11K links
هم‌وطنان،هم‌زبانان,هم‌دلان عزیز.اگر مطالب ما را کنشی درراه مردمسالاری میبینید،جهت برداشتن قدمی،حتی قدمی به ظاهر بسیار کوچک در راه سرنوشتی خوب و خوب‌تر ،در پخش مطالب،به یاری ما بیایید. تماس با ما @aliSedaratMD و مطالب بیشتر را در سایت alisedarat.com بیابد
Download Telegram
Forwarded from Esteghlal Azadi (Esteghlal Azadi)
تاریخ_شفاهی_۵۸_ابوالحسن_بنی_صدر_۱_۴.mp4
303.2 MB
تاریخ شفاهی ۵۸ - گفتگو با ابوالحسن بنی صدر اولین منتخب مردم ایران قسمت اول(۱-۴)
تاریخ_شفاهی_۵۹_ابوالحسن_بنی_صدر_۲_۴.mp4
318.8 MB
تاریخ شفاهی ۵۹ - گفتگو با ابوالحسن بنی صدر اولین منتخب مردم ایران قسمت دوم(۲-۴)
تاریخ_شفاهی_۶۰_ابوالحسن_بنی_صدر_۳_۴.mp4
302.4 MB
تاریخ شفاهی ۶۰ - گفتگو با ابوالحسن بنی صدر اولین منتخب مردم ایران قسمت سوم(۳-۴)
تاریخ_شفاهی_۶۱_ابوالحسن_بنی_صدر_۴_۴.mp4
266.1 MB
تاریخ شفاهی ۶۱ - گفتگو با ابوالحسن بنی صدر اولین منتخب مردم ایران قسمت چهارم(۴-۴)
غیبت ما مردم در صحنه ساختن سرنوشتمان را لاجرم سلطه‌گرانِ جبّار پر…
صدارت
گفتگوی آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت - غیبت ما مردم در صحنه ساختن سرنوشتمان را لاجرم سلطه‌گرانِ جبّار پر می‌کنند

#یک_سینه_سخن

تاریخ تولید و انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۹ برابر با ۱۶ نوامبر ۲۰۲۰ دوشنبه


در مسلك ما طريق مطلوب خوش است—دلجويي مردمان مغلوب خوش است
كافي نبود براي ما نيت خوب—با نيت خوب، كرده خوب خوش است

لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن،و هم‌رسانی:

❊ واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊ سایت:
https://alisedarat.com/1399/08/26/6891/

❊ یوتیوب :
https://youtu.be/2YEA5k_5ZKQ

❊ اینستاگرام :
https://www.instagram.com/p/CHqYobopr-Z/

❊پادکست‌ها:
https://podcasts.google.com/feed/aHR0cDovL2ZlZWRzLmZlZWRidXJuZXIuY29tL2FsaXNlZGFyYXQ/episode/aHR0cHM6Ly9hbGlzZWRhcmF0LmNvbS8_cD02ODkx?sa=X&ved=0CA0QkfYCahcKEwiwjuS93IftAhUAAAAAHQAAAAAQAQ

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1133
بنی‌صدر صدارت - قتل و خشونت، به هر بهانه‌ای محکوم است، بخصوص به…
صدارت
گفتگوی آقای ابوالحسن #بنیصدر و علی #صدارت - قتل و خشونت، به هر بهانه‌ای محکوم است، بخصوص به نام دین و عقیده
یک سینه سخن
تاریخ تولید و انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۹ برابر با ۲ نوامبر ۲۰۲۰ دوشنبه


لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن،و هم‌رسانی:

❊ واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

❊ یوتیوب :
https://youtu.be/uMUmWhXOe1M

❊ اینستاگرام :
https://www.instagram.com/p/CHq0hzLpB2A/

❊ فیس‌بوک :
https://www.facebook.com/Sedarat57/posts/3401064023303523

❊ تویتر :
https://twitter.com/sedaratmd/status/1328475692137328641

❊ پادکست انکر:
https://anchor.fm/sedarat/episodes/--emiok8

❊ وب سایت علی صدارت:
https://alisedarat.com/1399/08/12/6853/

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1134
#صدارت: #لائـیـسـیـتـه، و ابـهـام‌زدایـی از تـعـریـف آن:
وقتی پندار، از قدرت دوری بجویید و به سمت و سوی حقوق‌مداری میل کند، تعریف مفهوم لائیسیته را، در مفهومی بالینی و معنایی عملی، این‌گونه می‌توان ارائه نمود:
هر شهروندی مختار است که به طور هرچه خودانگیخته‌تر، عقیده و دین را بدون هیچ اکراهی اتخاذ کند؛
هر شهروندی مختار است که به طور هرچه خودانگیخته‌تر، نوع آن عقیده و دین را بدون هیچ اکراهی، خودش انتخاب کند؛
این خودانگیختگی است که لائیسیته را در سطح افراد و هسته‌های مردمی و به تبع آن در سطح جامعۀ مدنی و ملت به طور عملی متبلور می‌کند.
این تبلور، با اشراف به حقوق ذاتی بشر و حقوق شهروندی و حقوق ملی، و بر اساس این حقوق (از جمله، و به خصوص، استقلال و آزادی) استوار است.
یک چنین جامعه و ملتی به این ترتیب، نوعی قانون اساسی تدوین می‌کند که آکنده از حقوق و واکنده از هرگونه مرام دیگری باشد،
و بدین ترتیب مردم و هسته‌های مردمی، به طور مداوم،
و با حضور هرچه فراگیرتر و هرچه خودانگیخته‌تر در میدان ساختن سرنوشتی خوب و خوب‌تر برای خویش حضوری مستر دارند، و با خشونت‌زدایی، لائیسیته را هرچه بیشتر به قدرت‌های دولتی و قدرت‌های غیردولتی
تحمیل می‌کنند که قدرت و دولت نسبت به نهادهای دینی و عقیدتی، پیوسته بی‌طرف‌تر بگردد، و گسترۀ خصوصی از هرگونه سانسور و ممیزی و خشونت و تجاوز قدرت، پیوسته به میزان بیشتری مصون بماند،
و قلمرو خصوصی و جامعۀ مدنی از تجاوز قدرت‌های دولتی و خصوصی و غیردولتی، پیوسته به میزان بیشتری مصون بماند.
این نباید دستاویزی برای قدرت باشد، که در روند هرچه فردی‌تر کردن و منزوی‌تر کردن افراد، از آنچه که امروز در دنیا می‌بنیم هم فراتر بروند. (انچنان که قدرت‌های امروز می‌کنند، و چه خوش گفت که: «انسان امروز، در حد یک شماره ناچیز شده است»)
تکلیف دین و عقیده را، خود مردم و هسته‌های مردمی، معین میکنند، و نه مدرسه و نه مسجد و نه دولت و حکومت و نه قدرت‌های غیردولتی و یا هر قدرتی دیگر.
در عین حال، لائیسیته به این معنی نیست که افراد باید بی‌دین و یا بی‌عقیده باشند. چنین چیزی محال ممکن است!
و هم‌چنین، لائیسیته به معنی کوشایی در خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض و سانسور و تعرض و تخریب در دو جبهۀ فعال است:
۱-خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض به علت باورهای دینی و عقیدتی، توسط مخالفان و قدرت‌های دولتی و غیردولتی، علیه خویش.
۲-خشونت‌زدایی و نپذیرفتن تبعیض به علت باورهای دینی و عقیدتی، توسط مخالفان و قدرت‌های دولتی و غیردولتی، علیه هر فرد و گروه دیگری. اهمیت این دومی از آن اولی، اصلا کمتر نیست.
بدین ترتیب، جامعه مدنی، عمل به این مفهموم لائیسیته را از جامعه سیاسی مطالبه می‌کند. در نتیجه، احزاب و تشکیلات و افرادی که روی به قدرت و پشت به ملت دارند، و به دین و عقیده، بیش از دستمایه‌ای برای رسیدن به قدرت، و ماندن در قدرت، و بکار بردن قدرت برای پیش‌برد منویات قدرت نظر ندارند، به مردم شناسانده می‌شوند. مردم و هسته‌های مردمی، خشونت‌زدایی و نفی تبعیض‌های دینی و عقیدتی را از جامعه سیاسی، مطالبه می‌کنند، و به دولت تحمیل می‌کنند. در چنین جامعه‌ای، با چنین شهروندانی، اگر فعالان جامعه سیاسی، از قدرت دوری نجویند و به مردم نزدیک نشوند، به زودی منزوی و حذف خواهند شد.
Forwarded from Esteghlal Azadi (Esteghlal Azadi)
سمینار مجازی( وبینار): دعوت از آقای بنی صدر توسط دانشگاه کپنهاگ .
موضوع: دگرگونی وضعیت زنان در دوران پس از انقلاب
زمان: 28 نوامبر 2020 ساعت 20.30 به وقت پاریس
مکان:اپلیکیشن زووم
Zoom Information:
Time: Nov 28, 2020 11:30 AM Pacific Time (US and Canada)
Join Zoom Meeting
https://oregonstate.zoom.us/j/93873359763...
Password: 2020

Meeting ID: 938 7335 9763
Join by Polycom/Cisco/Other Room System
93873359763@zoomcrc.com
Forwarded from Esteghlal Azadi (Esteghlal Azadi)

بنی صدر: گروگانگیری یک طرح آمریکایی بود که در ایران بعنوان یک طرح انقلابی به اجرا گذاشته شد
یک عده ای فرصت را از اینکه مردمی با این رژیم مخالف شده اند و در جنبشند مغتنم شمرده اند برای طلائی گرداندن آن دوران سیاه تاریخ ایران که گروگانگیری بود و جنگ هشت ساله بود و کشتار ها در زندانها بودوترورها بودو اقتصادی که در همان زمان هم صد میلیارد دلار پول گم شد و یک هزار میلیارد دلار از بابت آن جنگ هشت ساله بنا بر برآورد... همین رژیم زیان به کشور وارد شد ... به آنها هشدار میدهم که سیاه را سفید نمیشود کرد...
اگر گروگان گیری نبود، ابتکار عمل از دست ایران انقلابی بدر نمی رفت و بدست امریکای سلطه گر نمی افتاد، محاصره اقتصادی روی نمی داد و باز سازی استبداد میسر نمی شد . اگر پیش از گروگانگیری بنا بر شفاف گردانی می شد، فضای خالی پدید نمی ﺁمد تا تمایل قدرتمدار ﺁن را با گروگانگیری پر کند ، ﺁقای بهزاد نبوی به دروغ می گوید« همه از ﺁن حمایت کردند و هیچکس با ﺁن مخالفت نکرد. بعدا، بنی صدر تغییر موضع داد و گفت
گروگانگیری ایران را به گروگان امریکا درﺁورده است »، موضوع نقد می شد و شفاف می گشت، ۴۴۴ روز دوام نمی ﺁورد، جنگ ۸ ساله و سازش پنهانی و استبداد ملاتاریا را ببار نمی ﺁورد . اگر « آمریکا ستیزی » رژیم ، نقد می شد و شفاف می گشت، این سلطه گر، محور سیاست داخلی و خارجی رژیم نمی شد . اگر ...
https://www.youtube.com/watch?v=WtUlteSO0h0&t=625s
سوال :چرا میگویید آقای خمینی با آمریکا معامله کرد

https://www.youtube.com/watch?v=iB0xqmmbA2Y

https://www.youtube.com/watch?v=WnM0c7Uz7G8
******
مسافرت آقای بنی صدر به آمریکا و کنفرانس مطبوعاتی در باشگاه خبرنگاران آمریکا
My Turn To Speak
لینک صوتی یوتوب
https://www.youtube.com/watch?v=EnOHthlWjvw
لینک تصویری
https://www.c-span.org/video/?17855-1/my-turn-speak
******
حضور بنی صدر در دادگاه افکار عمومی جهانی وتعقیب مجرمان
https://youtu.be/pQqqoM0L5Ls
https://soundcloud.com/a-banisadr/1370-1
******
مصاف اولین منتخب تاریخ ایران بنی صدربا تنها ابرقدرت جهان
https://youtu.be/W7IhbPtg0cE
https://soundcloud.com/a-banisadr/banisadr-70-06-12
******
سیر تحول سیاست آمریكا در ایران كتاب دوم آمریكا و انقلاب
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1158:2019-10-13-21-48-27&catid=9&Itemid=141
******
تحقیقها و یافته های جدید پیرامون « اکتبر سورپرایز » و « ایران گیت »
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=31:2013-03-03-08-19-07&catid=9&Itemid=141
******
خیانت به امید
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=304:2014-01-24-19-17-06&catid=9&Itemid=141
******
حیله يا خيانت سر اكتبر سورپرايز
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=32:2013-03-03-08-29-03&catid=9&Itemid=141
دروغهای خامنه‌ای در باره سقوط خرمشهر
https://alisedarat.com/1399/08/04/6720/
از جمله دروغهای خامنه ای :
۱- شعاری را که خود و حزب جمهوری می دادند «زمین می‌دهیم تا زمان بخریم»، را به بنی صدر نسبت می دهد. نامه بنی صدر به خمینی به تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۵۹، سندی است که این دروغ را برملا می کند.
۲- بنی صدر را متهم می کند که نیرو نمی داد اما در واقع، او که شعار می داد ده هزار نفر از تهران به خرمشهر می برد، شعارش تو خالی در آمد! بقول سرهنگ فروزان:«قرار بود ده هزار نفر از تهران به خرمشهر ببرند، شد هزار، شد ۵۰۰ تا و هنوز هم یکی از آنها به خرمشهر نرسیده است!»…
خامنه‌ای که یکی از مسئولان مسلم سقوط خرمشهر است، اینک در جو سانسور مطلق، میدان بدست آورده تا حقایق را بکلی وارونه جلوه دهد، اما از آنجا که دروغ را بدون تناقض نمی‌توان ساخت و گفت، تکذیب دروغهایش در متن سخنان خود وی آمده‌است:
۱- می‌گوید بنی‌صدر که همواره شعارش این بود که مردم باید در صحنه باشند و بهنگام حمله عراق تمامی کشور را بسیج کرد و با دست مردم، متجاوز را در هم شکست، به نیروهای مردم اعتنائی نداشت. در ذیل، این ادعای دروغ مدعی می‌شود نامه‌ای به او نوشته است که یک مقداری نیرو را، اگر فلان مقدار نیرو را شما به خرمشهر بدهید، خرمشهر می‌تواند از خودش دفاع بکند. این نیرو که مدعی است اسم برده است، از ارتش بوده؟ از ژاندارمری و شهربانی بوده؟ مرادش از نیروهای مردمی، اینها بودند؟ مسلم است که نه. پس نیروی مردمی که اسم برده، لاجرم باید از سپاه و یا کمیته‌های انقلاب و یا بسیج می‌بوده‌اند. اما اختیار این نیروها در دست که بود؟ واقع امر اینست که به این مناسبت، او نامه‌ای به بنی‌صدر ننوشته‌است. اگر نوشته بود و این نامه «از اسناد و یادگارها» بود، بارها انتشارش داده بودند. نامه‌ای در کار نبود. اعتراض از سوی بنی‌صدر بعمل آمد و در کارنامه‌ها این اعتراض را فاش گفت. آن روزها که تمامی وسائل تبلیغاتی از رادیو و تلیزیون و روزنامه‌ها، جز دو روزنامه (انقلاب اسلامی و میزان) و منبرها و تریبون مجلس در اختیار دار و دستهِ حزب جمهوری بود، اگر ذره ای خلاف حقیقت در آن نوشته ها بود، لاجرم همان وقت می نوشتند و می گفتند.
در کارنامه ۲۱ مهر ماه ۵۹ گفته‌است: «تلفن‌های پی در پی راجع به وخامت وضع در خرمشهر و آبادان می‌شد. جواب این بود که مقاومت کنید، بایستید و تسلیم نشوید». و در کارنامه ۲۳ مهرماه گفته‌است: «… ساعت چهارو نیم صبح بود که از آبادان زنگ زدند دشمن در آستانه شهر است، خدایا! این مقاومت را، مقاومت طولانی این دو شهر را دشمن می‌خواهد بشکند. آنها می‌گفتند چرا قوای زرهی نمی‌فرستید و من می‌گفتم مقاومت کنید و ما امیدواریم دشمن را بشکنیم. مقاومت کنید. مقاومت کنید…» و در کارنامه ۲۵ مهرماه۶۰ گفته‌است: «شب سرهنگ فروزان، فرمانده کل ژاندارمری صحبت کرد که یک گردان پیاده زرهی به خرمشهر می برد. گفتم هزار نفری که امروز رفتند، چطور شد؟ گفت:« ما کسی را ندیدیم. پیش از این هم یک نوبت قرار بود ۱۰ هزار نفر از تهران به خرمشهر ببرند، شده هزار شد ۵۰۰ تا و هنوز هم یکی از آنها به خرمشهر نرسیده است». این ۱۰ هزار نفر همان «نیروهای مردمی» بودند که باید برای دفاع از خرمشهر می‌فرستادند و پای یکی از آنها هم به خرمشهر نرسید. در کارنامه شنبه ۶ آبانماه ۵۹ گفته‌است: «شورای نظامی تشکیل شد… بعد از رفتن فرماندهان باز با آقای موسوی اردبیلی صحبت کردیم، گفتم … اطلاع یافتم که در یک مجلس خصوصی باز همانها که همواره مایه این وضعیت بوده و هستند، راه افتاده‌اند که باید کمیسیون تحقیق در باره خرمشهر تشکیل شود… مسئله اینجا است که واقعا باید هیئتی تشکیل شود و به مقدمات وضعیتی که کار را بدانجا رساند و وضعیتی که در حین جنگ، حاکم شد، برسد و اصرار قاطعی که داشتم در نقاط جنگ اداره و فرماندهی واحد باشد. اما متاسفانه این کار فقط در جاهائی که حمایت‌های غیر قابل قبول وجود داشت، نشد. در شهری که ۱۵ دسته بخواهند بجنگند و هیچ فرماندهی و احدی نباشد، ایثار ایثارگران نتایج لازم را ببار نمی‌آورد. این وضع از یک نظریه سرچشمه می‌گرقت که پیش از جنگ هم بود. نظریه‌ای که در مصاحبه یکی از نمایندگان به یک روزنامه ایتالیائی گفته بود که در جریان جنگ، ارتش از بین می‌رود و جنک بصورت مردمی ادامه پیدا می‌کند. او از طرح ادامه جنگ، آینده‌ای که ممکن است با جنگ مردمی تصویر کرد و توسعه جنگ در منطقه، صحبت کرده‌است….»
ادامه در ذیل:
ادامه از بالا
دروغهای خامنه‌ای در باره سقوط خرمشهر
https://alisedarat.com/1399/08/04/6720/
بشرح فوق، حقیقت امر اینست که بنی‌صدر اعتراض می‌کرد که ۱۵ گروه را بدون فرماندهی به خرمشهر برده‌اید و سبب شده‌اید کار دفاع شهر، غیر ممکن شود. همین خامنه‌ای مدعی بود که شهر قابل دفاع نیست. بنی‌صدر اسرار می‌ورزید که به هیچ وجه نباید گذاشت شهر سقوط کند. قرار شد ۱۰ هزار نفر از کمیته ها جمع کنند و به این جبهه بفرستند. بلاخره ۱۰ هزار نفری که قرار شد همین خامنه‌ای به جبهه خرمشهر – آبادان برساند، به ۱۰۰۰ نفر تقلیل پیدا کرد و هزار نفر به ۵۰۰ نفر تقلیل پیدا کرد و … تازه «نظریه‌ها» طرح می‌کردند. می‌گفتند «باید کاری کنیم که جنگ ادامه پیدا کند». گوینده همین دار و دسته بودند. رجائی و همین خامنه‌ای در شورای دفاع می‌گفتند اگر جنگ ادامه پیدا کند، همه مسائل ما حل می‌شود. و بنی‌صدر می گفت «چرا در خاک میهن و با خرابی شهرهای ما، جنگ ادامه پیدا کند و … ». در عمل، با کودتای خرداد ۶۰، خامنه‌ای و هاشمی رفسنجانی و دستیاران خمینی، او را به کودتا بر انگیختند. جنگی را که در حال پایان یافتن بود، به مدت ۸ سال ادامه دادند. تا هم آنها استبداد را بازسازی کنند و هم امریکا و انگلیس و اسرائیل به هدف خود بسند. اینان پیروزی را از ایرانیان دزدیدن و به جنگ افروزان بین‌المللی دادند….
باری وقتی از این «نیروهای مردمی» یأس حاصل شد و مسلم شد که ملاتاریا مصمم است «ولو به قیمت نابودی کشور، مانع از پیروزی بنی‌صدر بشود و جنگ را بنا دارد جنگ را برای از بین بردن ارتش و توسعه جنگ در منطقه ادامه بدهد، با همه خطری که انتقال دو تیپ از لشکر خراسان داشت، دستور داد این تیپ ها به جبهه خرمشهر بروند، و رفتند. یک تیپ موفق شد مانع از سقوط آبادان بشود و ارتش متجاوز عراق را در بیابان زمین‌گیر کند. بدنبال این موفقیت بود که بنی‌صدر به مزاحم‌های از نوع خامنه‌ای گفت، وقتی با یک تیپ می‌شود ۱۲ تا ۱۵ گردان عراقی را زمینگیر کرد، پس خرمشهر قابل دفاع بود و هر بلائی برسر شهر آوردید، شما آوردید. مردم ایران هنوز تظاهرات مردم خرمشهر در اردوگاه ها برضد سران حزب جمهوری که باعث سقوط شهر شدند را، از یاد نبرده اند.
۲- وقتی تناقض اول معلوم شد و روشن گشت که نیروهای مورد اشاره در اختیار خودشان بود و خود عامل سقوط شهر شدند، می‌رسیم به دروغ بزرگ دوم خامنه‌ای. می‌گوید نامه‌ای به بنی‌صدر نوشتم. راست می‌گوید نامه‌ای به بنی‌صدر نوشت اما بمناسبت جبهه اهواز و نامه‌ای بود از سر عجز و ترس و ناباوری به مدافعان میهن. در این نوشته با «هزار دلیل» ثابت می‌کرد اهواز قابل دفاع نیست و خوزستان را باید از دست رفته پنداشت. در پاسخ این نامه بود که بنی‌صدر پیروزی در جنگ را متعهد شد و نگذاشت به حرفهای این شخص و نظائر او، بخصوص رجائی که می‌گفتند بگذارید بیایند جلو، جنگ طولانی بشود، عمل گردد. بنی‌صدر یک روز جنگ را زیاد می‌دانست چه رسد باینکه بگوید زمین می‌دهیم، زمان می‌گیریم. به چه دلیل میگوئیم نامه را بمناسبت دیگر نوشته بود؟ اگر نامه را نشر می‌دادیم، همه راستگو را از دروغگو تمیز می‌دادند، اما وقتی نامه انتشار نمی یابد از کجا او دروغگو است.
به دو دلیل این نامه در باره خطر حمله به اهواز و با مضمونی است که در بالا آوردیم، بود. یکی اینکه این نامه که خامنه‌ای آن‌را سند و یادگار آن روزها می‌داند، چرا منتشر نمی‌کند؟ زیرا می‌داند آن نامه در محل امن محفوظ است و اگر بخواهد نامه دیگری حالا جعل و منتشر کند، وقتی نامه اصلی منتشر شد، رسوا می‌شود و برای همیشه. دلیل دوم این است که در همین «خطبه های نمازجمعه» نمی‌گوید، کدام نیروها را اسم برده است و بنی‌صدر نداده است.
۳- دروغ بزرگ سوم این‌است که می‌گوید بنی‌صدر می‌گفته‌است زمین می‌دهیم، زمان می‌گیریم و خودش این حرف را معنی کرده‌است. این سخن دروغ است اما نه یک دروغ معمولی، دروغی از نوع قلب حقیقت است. در حقیقت، این نه بنی‌صدر و اطرافیان او بودند که می‌گفتند زمین می‌دهیم و زمان بدست می‌آوریم، بلکه سران وقت سپاه و امثال خامنه‌ای بودند که چنین می‌گفتند. بنی‌صدر، در پاسخ آنها، می‌گفت: از وجب به وجب خاک وطن باید دفاع کرد. کشوری که زمین از دست می‌دهد و این زمین خوزستان و بلکه غرب ایران است، بعد هیچ ندارد تا زمین از دست رفته را باز ستاند. در این باره، سندها وجود دارند. از جمله نامه او به خمینی به تاریخ ۲۸ شهریور ۱۳۵۹ (کتاب نامه های آقای بنی صدر به آقای خمینی و دیگران- ص ۸۷):…
چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند و با چه هدفی؟ بر اساس اسناد سیا.
۹ آبان ۱۳۹۹
https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/
اکتبر سورپرایز – گروگانگیری – معامله پنهانی خمینی و شرکا با ریگان و شرکا
چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند و با چه هدفی؟
https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/35304-2019-10-20-20-02-48.html?Itemid=0
منبع= سایت انقلاب اسلامی در هجرت: بمناسبت سالگرد گروگانگیری، سند جدیدی را منتشر می‌کنیم که بروشنی می‌گوید چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند تا از آن برای تثبیت قدرت خود و حذف منتخب مردم، رئیس جمهور بنی‌صدر، بیشترین استفاده را بکنند. یادآور می‌شویم که بهشتی گفته بود: «از گروگانگیری باید مثل یک آتو علیه بنی‌صدر و کارتر استفاده کرد». استفاده از گروگانگیری برضد کارتر، جز با به تأخیر انداختن آزادی گروگانها تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا در نوامبر ۱۹۸۰، شدنی نبود. در عمل نیز چنین شد و روز انتخابات ریاست جمهوری امریکا، هاشمی رفسنجانی در مجلس گفت: «تاریخ خواهد گفت که ما ریگان را به ریاست جمهوری امریکا رساندیم». اما از گروگانها چگونه ممکن بود برضد بنی‌صدر استفاده کرد؟ استفاده از گروگانها نیز یک راه بیشتر نداشت و آن آلودن خمینی به سازش پنهانی و ننگین با ریگان و بوش. این سازش بود که خمینی را ناگزیر کرد برضد بنی‌صدر وارد عمل شود و شد. بدین‌قرار، از این‌رو، بدون لحاظ کردن این سازش پنهانی و بند شدن دست خمینی در آن، هرگونه توجیه و توضیح و تبیین و تفسیر و تحلیلی در باره رویارویی سران حزب جمهوری اسلامی با بنی‌صدر و شرکت خمینی در این رویارویی، نادرست است و به ضرورت واجد تناقضها. لحاظ کردن این سازش، ابهامها را می‌زداید و توضیح را بی‌تناقض و شفاف می‌کند: مقابله قدرت طلبانی که خمینیسم بمثابه ولایت مطلقه را با ریگانیسم پیوند دادند، با بنی‌صدر، مقابله با استقلال و آزادی بود.
و بحران گروگانگیری مقدمه‌ای برای تجاوز عراق شد و تنها بابت نقره داغ شدن (کارتر گفت: ایرانی‌ها را چنان نقره داغ کردم که هرگز فراموش نکنند)، بیش از۱۷ میلیارد دلار (به دلار امروز باید در عدد ۴ ضرب کرد و سود آن را بر آن افزود) از ثروت مردم را امریکا برد و خورد.
سند در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ (۶ اگوست ۱۹۸۰) نگاشته شده است. پس از تصمیم خلاف قانون اساسیِ خمینی در تیر ۱۳۵۹ مبنی براینکه مجلس مسئول حل و فصل مشکل گروگانها بگردد، در نتیجه، به‌جای آنکه در دوره اجرای قانون اساسی، «دانشجویان خط امام» گروگانها را به حکومت تحویل بدهند و حکومت مسئول حل مشکل آنها با طرف امریکائی بگردد، همچنان در اختیار خود نگاه داشتند. باوجود تجاوز عراق و نیاز ایران به اسلحه و مهمات و قطعات یدکی، هاشمی رفسنجانی گفت: ایران اسلحه امریکایی را نمی‌خواهد! و مجلسی که او بر آن ریاست می‌کرد، مشکل گروگانها را دوبار “حل” کرد: یکبار معامله با ریگان و بوش بر سر به تأخیر انداختن آزادی گروگانها ذر ازای گرفتن همان اسلحه‌ای که هاشمی رفسنجانی گفته بود ایران نمی‌خواهد و یکبار معامله رسمی با کارتر، رئیس جمهوری وقت امریکا، بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا به قیمت نقره ذاغ شدن ایران.
در ۲۷ ژویئه ۱۹۸۰ (۵ مرداد ۱۳۵۹)، حسن و مهدی کروبی در هتل ریتز سویس که سیروس هاشمی اجاره کرده بود، با ویلیام کیسی (از نزدیکان ریگان که در دوران ریاست جمهوری ریگان، رئیس سیا شد) و گرگ و شخصی دیگر، از ستاد انتخاباتی ریگان (نامزد حزب جمهوریخواه امریکا در انتخابات ۱۹۸۰ و رقیب جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت امریکا که نامزد ریاست جمهوری برای ۴ سال دوم ریاست جمهوری بود) و بوش دیدار کردند.
در ۴ اگوست ۱۹۸۰ (۱۳ مرداد ۱۳۵۹)، رفسنجانی، رئیس مجلس، می‌گوید: امریکا مسئله گروگانها را برای استفاده از آن در انتخابات درست کرده‌اند. و در هفته اول اوت، کروبی (مهدی، حسن و یا هر دو) از جمشید هاشمی می‌خواهد ترتیب ملاقات دومی را با کیسی در مادرید بدهد. در این باره، گاری سیک، مسئول ایران در شورای امنیت امریکا در زمان کارتر در کتابش، اکتبر سورپرایز، چنین نوشته است:
بعد از دیدارهای مادرید، در ۱۶ اوت (۲۵ مرداد ۱۳۵۹)، وزیر خارجه ایران، صادق قطب زاده نامه‌ای در بارهء گروگانها به مجلس نوشت. در این نامه، تاکید کرد که حزب جمهوریخواه امریکا برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، همه کار می‌کند تا حل مشکل گروگانها را به تأخیر بیاندازد. وی به ریچارد کاتم، استاد دانشگاه پیترزبورگ نیز به تأکید گفته بود: جمهوریخواه ها می‌خواهند از گروگانها در مبارزات انتخاباتی استفاده کنند. طی ما‌ه‌ها، قطب زاده چند نوبت این سخن را، با اصرار تکرار کرد اما آن زمان، هیچکس آن را جدی تلقی نکرد.
در ۱۸ اوت (۲۷ مرداد ۱۳۵۹)، رفسنجانی در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «مسئله گروگانها فوریت ندارد. مجلس کارهای واجب دیگری دارد. بعد از انجام ای
انها در آینده نزدیک راه حل پیدا نخواهد کرد. تصمیم به تأخیر انداختن بحث در باره نامه کنگره تنها بهانه‌ای برای رسیدگی نکردن به مسئله گروگانها است. در این جو، عصبانیت از دستگیری ایرانیها در واشنگتن، احتمال محاکمه بعضی گروگانها را، بعنوان تنها راه حل بحران گروگانها، با حفظ آبرو، بیشتر می‌کند.
رهبرای مجلس رفسنجانی – و آیهالله بهشتی – تمام سعی خود را می‌کنند تا بحث درباره مسئله گروگانگیری را به تأخیر بیاندازند. بجای آنکه توجه خود را در هفته‌ها آینده به مسئله گروگانگیری متمرکز کنند، مشغله‌های آنها امور زیر است:
– تقلیل بنی صدر به چهره‌ای بی‌اثر
– تشکیل حکومت جدید و
– اجرا کردن انقلاب فرهنگی
مخالفت ظاهری خمینی به دادن هرگونه رهنمود مشخصی درباره گروگانها، رویهِ «کاری نکردن» را نیز تشویق می‌کند.
در ۴ اگوست، رفسنجانی این سیاست بی‌حرکتی را در سخنرانی‌اش در مجلس این‌طور توجیه کرد. او گفت:
– ایالات متحده سودی در حل بحران گروگانگیری ندارد
– از این بحران بعنوان بهانه‌ای برای ادامه دادن به برنامه‌های «سلطه جنایتکارانه و مخالفت با انقلاب» استفاده می‌کند
– خواهان قربانی کردن گروگانها است
او وانمود کرد که امریکا مسئول تداوم بحران است و امریکا باید بیشتر همکاری کند. اما، جای تردید است که روزی همکاری امریکا بتواند به اندازه کافی، درخواستهای ایران را پاسخگو باشد.

<img src="https://www.enghelabe-eslami.com/images/stories/tarikhi/GueroganguiriRafsanjaniBeheshtiBaniSadr06081980.jpg" alt="GueroganguiriRafsanjaniBeheshtiBaniSadr06081980" width="921" height="995" />

https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/
ن کارها، مجلس مسئله گروگانها را در دستور کار قرار خواهد داد. دو روز بعد از آن در کنفرانس مطبوعاتی دیگری آیهالله بهشتی نیز اظهارات مشابهی به عمل آورد: «برای ایران، مسئله گروگانهای امریکایی اهمیت درجهء اول ندارد». این دو اظهار نظر از زبان دو روحانی که در حلقه نزدیکان اول خمینی بودند، تصدیق سخنی بود که کروبی، در مادرید، به کیسی گفته بود: مشکل گروگانها قبل از انتخابات ریاست جمهوری حل نخواهد شد. (کتاب سیر تحول سیاست امریکا در ایران – جلد دوم گروگانگیری، نوشته ابوالحسن بنی‌صدر، صص ۳۷۲-۳۷۳).
گزارشهای کارنامه رئیس جمهوری بنی‌صدر در رابطه با گروگانگیری و سازش پنهانی، اکتبر سورپرایز، و رابطه مستقیم آن با ادامه جنگ ایران و عراق و کودتای خرداد ۶۰ و برقراری استبداد ولایت فقیه توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی به سرکردگی، محمد حسین بهشتی، هاشمی رفسنجانی و علی خامنه‌ای و برخوردار از حمایت احمد خمینی و شخص خمینی که روابط پنهانی با جمهوریخواهان امریکا برقرار کرده بودند تا أسباب پیروزی ریگان و بوش را در انتخابات ریاست جمهوری امریکا فراهم کنند، را، پیش از این، از نظر خوانندگان گذرانده‌ایم. و این رابطه دو رویه با امریکا، به قیمت بسیار سنگین برای مردم ایران، ۴۰ سال است ادامه دارد.
آنچه را مربوط به زمان سند زیر است، را دوباره می‌آوریم تا خوانندگان مشاهده کنند که خمینی و رهبران حزب جمهوری اسلامی مذاکره با افرادی از حزب جمهوری‌خواه امریکا که برای رقیب کارتر، ریگان فعالیت می‌کردند، را آغاز کرده بودند. کار این مذاکره به معاهده کشید و چون از پرده بیرون افتاد، «اکتبر سورپرایز» نام گرفت.
در کارنامه ۱۵ تیر ۱۳۵۹ – ۶ ژوئیه ۱۹۸۰،گفته‌ام (ص ۲۵ و ۲۶ جلد اول) :
«بعد، سرلشگر باقری (فرمانده نیروی هوائی) آمده بود. اطلاعاتی در  باره بعضی نقاط کشور داشت و تهدیدهائی که نسبت به او می‌شود. و نیز مسئله توطئه بخش خبر صدای امریکا و بی‌بی‌سی و رادیو اسرائیل… اطلاعاتی که در باره امنیت کشور به من داد فوق‌العاده ذیقیمت بود».
توضیح: سرلشگر باقری می‌گفت: پسر او داماد یک سناتور امریکائی است و سناتور به او گفته‌است، قرار است گروگانها موضوع معامله میان ایران و رقبای کارتر بگردند. روشن است که این اطلاع را ممکن نبود در کارنامه آورد. زیرا، نخست برای او مشکل ایجاد می‌کرد. من اطلاع او را با آقای خمینی در میان گذاشتم. قرار بود او به امریکا برود و اطلاع دقیق حاصل و گزارش کند. اما او را در فرودگاه دستگیر کردند و مدتهای دراز در زندان ماند.
۲٫ در کارنامه همان تاریخ، بنی صدر می نویسد (ص ۳۴ ج.۱) در همین وقت، یک هموطن خودمان که برادر زاده امام است، نزد من آمد و اطلاعاتی را که از سفر خود به خارج آورده بود، داد، در همین زمینه‌ها که گفتیم و بعد بحث درباره این مسئله که چگونه ما باید در سه جهت سیاست خارجی عمل کنیم.
توضیح: برادرزاده آقای خمینی، آقای رضا پسندیده بود. از سفر اسپانیا بازگشته بود. می‌گفت: آدمهای ریگان با او تماس گرفته‌اند و پیشنهاد می‌کنند ایران آزادی گروگانها را تا انتخابات ریاست جمهوری به تأخیر بیاندازد و در ازای آن، چون ریگان پیروز می شود، امریکا نیازهای ایران را بر می‌آورد. چون بنی صدر نپذیرفت، گفت: اگر شما با او معامله نکنید، آنها این معامله را با رقبای شما خواهند کرد.
پدر او، آیهالله پسندیده در خاطرات خود نوشته‌است: چون بنی‌صدر حاضر نشد، با مخالفان او، کار را انجام دادند (نقل به مضمون)
و باز آیهالله پسندیده در همان خاطرات نوشته است حکومت کارتر آماده بوده در قبال رها کردن گروگانها امتیازها به ایران بدهد و شخص خمینی نپذیرفته‌است:
«…یکی از دامادهای من در امریکا بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از ماجرای گروگانگیری پرسنل امریکایی در سفارت ایران، شرح مفصلی به من نوشت مبنی بر اینکه امریکایی‌ها موافق هستند عده‌ای را نزد امام بفرستند و در قبال استخلاص کردن گروگانها، حاضرند محمد رضا شاه، اویسی و کسان دیگر را به ایران مسترد کنند. اگر امام موافقت کنند یک عده از امریکا نزد ایشان بیاید و یک عده هم از ایران به امریکا برود تا قضیه حل شود و صلاح هم همین هست. من هم عین آن را نامه کردم دو نسخه، یک نسخه آن ‌را برای امام و یک نسخه آن را برای رئیس جمهور وقت (بنی صدر) فرستادم. اما امام موافقت نکرد و گفتند این‌ها حرف است و من صلاح نمی‌دانم کاری کنید».(محمد ص۱۵۸)
شگفتا! آقای خمینی اجازه می‌دهد برادرزاده‌اش به اسپانیا برود و با طرف امریکائی که بظاهر برای کارتر و در واقع برای ریگان کار می‌کرد، صحبت کند.
۳٫ در کارنامه ۳۰ تیر ۱۳۵۹– ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۰ گفته‌ام جلد ۱ ص ۱۰۲):
… مطلب دوم این بود که در همان روزها، مسئله گروگانها و تحویل آنها به دولت و عدم تحویلشان به دولت طرح بود، من در حال هیجان و گریه به اعضای شورای انقلاب گفتم: شما با من یک دل نیستید و صحیح نیست که اولین رئیس جمهوری تاریخ ایران تسلیم فشار ام
ریکا بشود و گفتم: بهتر است من عقب بروم و شما کسی را که با او یکدل هستید، بعنوان نخست وزیر انتخاب بکنید و امور کشور را اداره کنید. آنها گفتند نه، ما با شما یکدلیم و دنباله را خود مردم می‌دانند که چگونه گذشته‌است… و این اوضاع ادامه پیدا کرد تا داستات نوارها و میثاق…
توضیح: صحبتهای محرمانه آقای بهشتی در روزهای بعد از آن جلسه شورای انقلاب بدست آمد. آقای بهشتی که در آن صحبتها گفته بود باید از گروگانها مثل آتو برضد کارتر و بنی‌صدر استفاده کرد، بی‌آنکه به روی خود بیاورد، بنی‌صدر را تسلی می‌داد که ما با شما یکدل هستیم!
دانستنی است که قرار بود گروگانها را «دانشجویان خط امام» تحویل حکومت بدهند و رئیس جمهوری مسئول حل مشکل آنها با طرف امریکائی بگردد. اما آقای خمینی از این نظر برگشت و سرانجام، حل مشکل را بر عهده مجلس گذاشت.
۴٫ در کارنامه ۲۷ مرداد ۱۳۵۹– ۱۸ اوت ۱۹۸۰ (صفحه ۱۸۸ ج ۱):
… باتفاق (احمد آقا خمینی) پیش مهدوی کنی رفتیم. مسائلی مطرح شد که مهمترین آن اشاره به گروگانها بود. مطالبی گفته شد و جزئیات آن را ببعد می‌گذارم. تا در موقع خود بازگو کنم.
توضیح: در این جلسه بود که آقای بهشتی از بنی‌صد خواست تعهد نامه کتبی بدهد که اگر آنها مسئله گروگانها را حل کردند، اعتراض و حتی انتقاد نکند. و او گفت: اگر مسئله بر وفق حقوق ملی ایران حل شود، جای تشکر دارد و تشکر خواهم کرد. اگر نه خیانت است و چگونه تعهد کنم، آنهم کتبی، که به خیانت اعتراض نکنم؟

و بلاخره، سایت انقلاب اسلامی، اعلام جرم آقای بنی صدر، رئیس جمهوری بر ضد رجائی و بهزاد نبوی و نامه آقای بنی صدر به مجلس در این باره را که در همان زمان در روزنامه انقلاب اسلامی بچاپ رسیده است را به اطلاع خوانندگان رسانده است. برای یادآوری :
۱٫ آقای بهزاد نبوی، «وزیر» مشاور در حکومت رجائی، به هنگام امضای قرارداد الجزایر گفته ‌است: قرارداد ۱۹۱۹ را وثوق‌الدوله امضاء کرد و قرارداد ۱۳۵۹ را بهزاد نبوی. دیرتر، آقای کیومرث صابری، همکار او و آقای رجانی، نوشت رجانی و بهزاد نبوی، قرارداد را خائنانه می‌دانسته اند. نزد خمینی رفته و در بازگشت گفته‌اند: دستور امام را اجرا می‌کنیم و آنها نیز چنین می‌کنند. (۱)
۲٫ ساعاتی پیش از امضای قرارداد، رئیس جمهوری از مفاد آن مطلع می‌شود. درجا به آقای خمینی نامه می‌نویسد که تاریخ امضای این قرارداد خائنانه را به پای شما می‌نویسد. مانع از امضای آن شوید. (۲)
۳٫ برابر قانون اساسی، موافقت نامه‌ها و قراردادها با کشورهای دیگر را باید رئیس جمهوری امضاء می‌کرد. چون مطمئن بودند رئیس جمهوری سند خیانت به ایران را امضاء نمی‌کند، قرارداد را بیانیه خواندند و برخلاف قانون اساسی، خود امضاء کردند. سند محرمانه‌ای که گزارش به هامیلتون جردن (رئیس دفتر کارتر) درباره آقای بنی‌صدر است، او را جانبدار استقلال ایران از روسیه و امریکا توصیف می‌کند، معلوم می‌کند مقامات امریکائی می‌دانسته‌اند قرارداد را باید رئیس جمهوری ایران امضاء کند وگرنه اعتبار ندارد، اما چون میلیاردها دلار پول ایران را بالا می‌کشیده‌اند، به روی خود نیاورده‌اند. با وجود این، سند این امکان را می‌دهد که هرگاه ایرانیان دولتی حقوقمدار یافتند، ثروت غارت شده خویش را بازپس بستانند.
۴٫ کارتر، در استقبال از گروگانهای امریکائی که رها شده و به آلمان برده شده بودند، گفت: ایرانیان را چنان نقره داغ کردم که هرگز از یادشان نرود.
۵٫ بدون معامله پنهانی و ننگین با گروه ریگان و بوش که در انتخابات ریاست جمهوری رقیب کارتر بودند و افتضاح اکتبر سورپرایز و سپس افتضاح ایران گیت را ببارآورد، ممکن نبود این توافق ننگین که امضاءکنندگان نیز می‌دانستند خائنانه ‌است، امضاء شود.
۶٫ پس از اعلام جرم، آقایان رجائی و بهزاد نبوی از مجلس خواستند جلسه غیر علنی تشکیل دهد و، در آن جلسه، آقای بهزاد نبوی گفت: «هدف بنی‌‌صدر به دادگاه کشاندن شخص امام و بزرگانی چون بهشتی و هاشمی رفسنجانی است. چون می‌داند که ما دستور اجرا کرده‌ایم». آقای بنی‌صدر از «رئیس» مجلس، آقای هاشمی رفسنجانی، خواست محض تهیه پاسخ، نوار گفتگوهای مجلس غیر علنی را در اختیار او بگذارد. اما به این عذر که سند از آن مجلس است، این شخص از دادن آن خودداری کرد. زیرا می‌دانست که مدرک جرم خود او و دیگر دست‌اندرکاران معامله پنهانی بر سر گروگانها و قرارداد الجزایر است.
۷٫ بازپرس مأمور رسیدگی به اعلام جرم، وقوع جرم را محرز دانست و در حال صدور دستور توقیف آقایان رجائی و بهزاد نبوی بود که آقایان بهشتی و موسوی اردبیلی، رئیس و دادستان کل دیوان کشور پرونده را از او گرفتند. این دو برخلاف قانون اساسی، توسط آقای خمینی به این دو مقام گماشته شده بودند.

❋ سند سیا: ایران: مشغله رهبران مجلس شاید منجر به محاکمه گروگانها شود
تاریخ ۶ اگوست معادل ۱۵ مرداد ۱۳۵۹
دغدغه رهبران مجلس برای ساختن «ایران جدید» و مبارزه داخلی برای قدرت بیانگر آنست که مسئله گروگ
چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند و با چه هدفی؟ بر اساس اسناد سیا.
۹ آبان ۱۳۹۹
https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/
اکتبر سورپرایز – گروگانگیری – معامله پنهانی خمینی و شرکا با ریگان و شرکا
چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند و با چه هدفی؟
https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/35304-2019-10-20-20-02-48.html?Itemid=0
منبع= سایت انقلاب اسلامی در هجرت: بمناسبت سالگرد گروگانگیری، سند جدیدی را منتشر می‌کنیم که بروشنی می‌گوید چه کسانی در صدد ادامه بحران گروگانگیری بودند تا از آن برای تثبیت قدرت خود و حذف منتخب مردم، رئیس جمهور بنی‌صدر، بیشترین استفاده را بکنند. یادآور می‌شویم که بهشتی گفته بود: «از گروگانگیری باید مثل یک آتو علیه بنی‌صدر و کارتر استفاده کرد». استفاده از گروگانگیری برضد کارتر، جز با به تأخیر انداختن آزادی گروگانها تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا در نوامبر ۱۹۸۰، شدنی نبود. در عمل نیز چنین شد و روز انتخابات ریاست جمهوری امریکا، هاشمی رفسنجانی در مجلس گفت: «تاریخ خواهد گفت که ما ریگان را به ریاست جمهوری امریکا رساندیم». اما از گروگانها چگونه ممکن بود برضد بنی‌صدر استفاده کرد؟ استفاده از گروگانها نیز یک راه بیشتر نداشت و آن آلودن خمینی به سازش پنهانی و ننگین با ریگان و بوش. این سازش بود که خمینی را ناگزیر کرد برضد بنی‌صدر وارد عمل شود و شد. بدین‌قرار، از این‌رو، بدون لحاظ کردن این سازش پنهانی و بند شدن دست خمینی در آن، هرگونه توجیه و توضیح و تبیین و تفسیر و تحلیلی در باره رویارویی سران حزب جمهوری اسلامی با بنی‌صدر و شرکت خمینی در این رویارویی، نادرست است و به ضرورت واجد تناقضها. لحاظ کردن این سازش، ابهامها را می‌زداید و توضیح را بی‌تناقض و شفاف می‌کند: مقابله قدرت طلبانی که خمینیسم بمثابه ولایت مطلقه را با ریگانیسم پیوند دادند، با بنی‌صدر، مقابله با استقلال و آزادی بود.
و بحران گروگانگیری مقدمه‌ای برای تجاوز عراق شد و تنها بابت نقره داغ شدن (کارتر گفت: ایرانی‌ها را چنان نقره داغ کردم که هرگز فراموش نکنند)، بیش از۱۷ میلیارد دلار (به دلار امروز باید در عدد ۴ ضرب کرد و سود آن را بر آن افزود) از ثروت مردم را امریکا برد و خورد.
سند در ۱۵ مرداد ۱۳۵۹ (۶ اگوست ۱۹۸۰) نگاشته شده است. پس از تصمیم خلاف قانون اساسیِ خمینی در تیر ۱۳۵۹ مبنی براینکه مجلس مسئول حل و فصل مشکل گروگانها بگردد، در نتیجه، به‌جای آنکه در دوره اجرای قانون اساسی، «دانشجویان خط امام» گروگانها را به حکومت تحویل بدهند و حکومت مسئول حل مشکل آنها با طرف امریکائی بگردد، همچنان در اختیار خود نگاه داشتند. باوجود تجاوز عراق و نیاز ایران به اسلحه و مهمات و قطعات یدکی، هاشمی رفسنجانی گفت: ایران اسلحه امریکایی را نمی‌خواهد! و مجلسی که او بر آن ریاست می‌کرد، مشکل گروگانها را دوبار “حل” کرد: یکبار معامله با ریگان و بوش بر سر به تأخیر انداختن آزادی گروگانها ذر ازای گرفتن همان اسلحه‌ای که هاشمی رفسنجانی گفته بود ایران نمی‌خواهد و یکبار معامله رسمی با کارتر، رئیس جمهوری وقت امریکا، بعد از انتخابات ریاست جمهوری امریکا به قیمت نقره ذاغ شدن ایران.
در ۲۷ ژویئه ۱۹۸۰ (۵ مرداد ۱۳۵۹)، حسن و مهدی کروبی در هتل ریتز سویس که سیروس هاشمی اجاره کرده بود، با ویلیام کیسی (از نزدیکان ریگان که در دوران ریاست جمهوری ریگان، رئیس سیا شد) و گرگ و شخصی دیگر، از ستاد انتخاباتی ریگان (نامزد حزب جمهوریخواه امریکا در انتخابات ۱۹۸۰ و رقیب جیمی کارتر، رئیس جمهوری وقت امریکا که نامزد ریاست جمهوری برای ۴ سال دوم ریاست جمهوری بود) و بوش دیدار کردند.
در ۴ اگوست ۱۹۸۰ (۱۳ مرداد ۱۳۵۹)، رفسنجانی، رئیس مجلس، می‌گوید: امریکا مسئله گروگانها را برای استفاده از آن در انتخابات درست کرده‌اند. و در هفته اول اوت، کروبی (مهدی، حسن و یا هر دو) از جمشید هاشمی می‌خواهد ترتیب ملاقات دومی را با کیسی در مادرید بدهد. در این باره، گاری سیک، مسئول ایران در شورای امنیت امریکا در زمان کارتر در کتابش، اکتبر سورپرایز، چنین نوشته است:
بعد از دیدارهای مادرید، در ۱۶ اوت (۲۵ مرداد ۱۳۵۹)، وزیر خارجه ایران، صادق قطب زاده نامه‌ای در بارهء گروگانها به مجلس نوشت. در این نامه، تاکید کرد که حزب جمهوریخواه امریکا برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، همه کار می‌کند تا حل مشکل گروگانها را به تأخیر بیاندازد. وی به ریچارد کاتم، استاد دانشگاه پیترزبورگ نیز به تأکید گفته بود: جمهوریخواه ها می‌خواهند از گروگانها در مبارزات انتخاباتی استفاده کنند. طی ما‌ه‌ها، قطب زاده چند نوبت این سخن را، با اصرار تکرار کرد اما آن زمان، هیچکس آن را جدی تلقی نکرد.
در ۱۸ اوت (۲۷ مرداد ۱۳۵۹)، رفسنجانی در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «مسئله گروگانها فوریت ندارد. مجلس کارهای واجب دیگری دارد. بعد از انجام ای
انها در آینده نزدیک راه حل پیدا نخواهد کرد. تصمیم به تأخیر انداختن بحث در باره نامه کنگره تنها بهانه‌ای برای رسیدگی نکردن به مسئله گروگانها است. در این جو، عصبانیت از دستگیری ایرانیها در واشنگتن، احتمال محاکمه بعضی گروگانها را، بعنوان تنها راه حل بحران گروگانها، با حفظ آبرو، بیشتر می‌کند.
رهبرای مجلس رفسنجانی – و آیهالله بهشتی – تمام سعی خود را می‌کنند تا بحث درباره مسئله گروگانگیری را به تأخیر بیاندازند. بجای آنکه توجه خود را در هفته‌ها آینده به مسئله گروگانگیری متمرکز کنند، مشغله‌های آنها امور زیر است:
– تقلیل بنی صدر به چهره‌ای بی‌اثر
– تشکیل حکومت جدید و
– اجرا کردن انقلاب فرهنگی
مخالفت ظاهری خمینی به دادن هرگونه رهنمود مشخصی درباره گروگانها، رویهِ «کاری نکردن» را نیز تشویق می‌کند.
در ۴ اگوست، رفسنجانی این سیاست بی‌حرکتی را در سخنرانی‌اش در مجلس این‌طور توجیه کرد. او گفت:
– ایالات متحده سودی در حل بحران گروگانگیری ندارد
– از این بحران بعنوان بهانه‌ای برای ادامه دادن به برنامه‌های «سلطه جنایتکارانه و مخالفت با انقلاب» استفاده می‌کند
– خواهان قربانی کردن گروگانها است
او وانمود کرد که امریکا مسئول تداوم بحران است و امریکا باید بیشتر همکاری کند. اما، جای تردید است که روزی همکاری امریکا بتواند به اندازه کافی، درخواستهای ایران را پاسخگو باشد.

<img src="https://www.enghelabe-eslami.com/images/stories/tarikhi/GueroganguiriRafsanjaniBeheshtiBaniSadr06081980.jpg" alt="GueroganguiriRafsanjaniBeheshtiBaniSadr06081980" width="921" height="995" />

https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/
ن کارها، مجلس مسئله گروگانها را در دستور کار قرار خواهد داد. دو روز بعد از آن در کنفرانس مطبوعاتی دیگری آیهالله بهشتی نیز اظهارات مشابهی به عمل آورد: «برای ایران، مسئله گروگانهای امریکایی اهمیت درجهء اول ندارد». این دو اظهار نظر از زبان دو روحانی که در حلقه نزدیکان اول خمینی بودند، تصدیق سخنی بود که کروبی، در مادرید، به کیسی گفته بود: مشکل گروگانها قبل از انتخابات ریاست جمهوری حل نخواهد شد. (کتاب سیر تحول سیاست امریکا در ایران – جلد دوم گروگانگیری، نوشته ابوالحسن بنی‌صدر، صص ۳۷۲-۳۷۳).
گزارشهای کارنامه رئیس جمهوری بنی‌صدر در رابطه با گروگانگیری و سازش پنهانی، اکتبر سورپرایز، و رابطه مستقیم آن با ادامه جنگ ایران و عراق و کودتای خرداد ۶۰ و برقراری استبداد ولایت فقیه توسط رهبران حزب جمهوری اسلامی به سرکردگی، محمد حسین بهشتی، هاشمی رفسنجانی و علی خامنه‌ای و برخوردار از حمایت احمد خمینی و شخص خمینی که روابط پنهانی با جمهوریخواهان امریکا برقرار کرده بودند تا أسباب پیروزی ریگان و بوش را در انتخابات ریاست جمهوری امریکا فراهم کنند، را، پیش از این، از نظر خوانندگان گذرانده‌ایم. و این رابطه دو رویه با امریکا، به قیمت بسیار سنگین برای مردم ایران، ۴۰ سال است ادامه دارد.
آنچه را مربوط به زمان سند زیر است، را دوباره می‌آوریم تا خوانندگان مشاهده کنند که خمینی و رهبران حزب جمهوری اسلامی مذاکره با افرادی از حزب جمهوری‌خواه امریکا که برای رقیب کارتر، ریگان فعالیت می‌کردند، را آغاز کرده بودند. کار این مذاکره به معاهده کشید و چون از پرده بیرون افتاد، «اکتبر سورپرایز» نام گرفت.
در کارنامه ۱۵ تیر ۱۳۵۹ – ۶ ژوئیه ۱۹۸۰،گفته‌ام (ص ۲۵ و ۲۶ جلد اول) :
«بعد، سرلشگر باقری (فرمانده نیروی هوائی) آمده بود. اطلاعاتی در  باره بعضی نقاط کشور داشت و تهدیدهائی که نسبت به او می‌شود. و نیز مسئله توطئه بخش خبر صدای امریکا و بی‌بی‌سی و رادیو اسرائیل… اطلاعاتی که در باره امنیت کشور به من داد فوق‌العاده ذیقیمت بود».
توضیح: سرلشگر باقری می‌گفت: پسر او داماد یک سناتور امریکائی است و سناتور به او گفته‌است، قرار است گروگانها موضوع معامله میان ایران و رقبای کارتر بگردند. روشن است که این اطلاع را ممکن نبود در کارنامه آورد. زیرا، نخست برای او مشکل ایجاد می‌کرد. من اطلاع او را با آقای خمینی در میان گذاشتم. قرار بود او به امریکا برود و اطلاع دقیق حاصل و گزارش کند. اما او را در فرودگاه دستگیر کردند و مدتهای دراز در زندان ماند.
۲٫ در کارنامه همان تاریخ، بنی صدر می نویسد (ص ۳۴ ج.۱) در همین وقت، یک هموطن خودمان که برادر زاده امام است، نزد من آمد و اطلاعاتی را که از سفر خود به خارج آورده بود، داد، در همین زمینه‌ها که گفتیم و بعد بحث درباره این مسئله که چگونه ما باید در سه جهت سیاست خارجی عمل کنیم.
توضیح: برادرزاده آقای خمینی، آقای رضا پسندیده بود. از سفر اسپانیا بازگشته بود. می‌گفت: آدمهای ریگان با او تماس گرفته‌اند و پیشنهاد می‌کنند ایران آزادی گروگانها را تا انتخابات ریاست جمهوری به تأخیر بیاندازد و در ازای آن، چون ریگان پیروز می شود، امریکا نیازهای ایران را بر می‌آورد. چون بنی صدر نپذیرفت، گفت: اگر شما با او معامله نکنید، آنها این معامله را با رقبای شما خواهند کرد.
پدر او، آیهالله پسندیده در خاطرات خود نوشته‌است: چون بنی‌صدر حاضر نشد، با مخالفان او، کار را انجام دادند (نقل به مضمون)
و باز آیهالله پسندیده در همان خاطرات نوشته است حکومت کارتر آماده بوده در قبال رها کردن گروگانها امتیازها به ایران بدهد و شخص خمینی نپذیرفته‌است:
«…یکی از دامادهای من در امریکا بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از ماجرای گروگانگیری پرسنل امریکایی در سفارت ایران، شرح مفصلی به من نوشت مبنی بر اینکه امریکایی‌ها موافق هستند عده‌ای را نزد امام بفرستند و در قبال استخلاص کردن گروگانها، حاضرند محمد رضا شاه، اویسی و کسان دیگر را به ایران مسترد کنند. اگر امام موافقت کنند یک عده از امریکا نزد ایشان بیاید و یک عده هم از ایران به امریکا برود تا قضیه حل شود و صلاح هم همین هست. من هم عین آن را نامه کردم دو نسخه، یک نسخه آن ‌را برای امام و یک نسخه آن را برای رئیس جمهور وقت (بنی صدر) فرستادم. اما امام موافقت نکرد و گفتند این‌ها حرف است و من صلاح نمی‌دانم کاری کنید».(محمد ص۱۵۸)
شگفتا! آقای خمینی اجازه می‌دهد برادرزاده‌اش به اسپانیا برود و با طرف امریکائی که بظاهر برای کارتر و در واقع برای ریگان کار می‌کرد، صحبت کند.
۳٫ در کارنامه ۳۰ تیر ۱۳۵۹– ۲۱ ژوئیه ۱۹۸۰ گفته‌ام جلد ۱ ص ۱۰۲):
https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/

ادامه مطلب در ذیل:
…امریکا بشود و گفتم: بهتر است من عقب بروم و شما کسی را که با او یکدل هستید، بعنوان نخست وزیر انتخاب بکنید و امور کشور را اداره کنید. آنها گفتند نه، ما با شما یکدلیم و دنباله را خود مردم می‌دانند که چگونه گذشته‌است… و این اوضاع ادامه پیدا کرد تا داستات نوارها و میثاق…
توضیح: صحبتهای محرمانه آقای بهشتی در روزهای بعد از آن جلسه شورای انقلاب بدست آمد. آقای بهشتی که در آن صحبتها گفته بود باید از گروگانها مثل آتو برضد کارتر و بنی‌صدر استفاده کرد، بی‌آنکه به روی خود بیاورد، بنی‌صدر را تسلی می‌داد که ما با شما یکدل هستیم!
دانستنی است که قرار بود گروگانها را «دانشجویان خط امام» تحویل حکومت بدهند و رئیس جمهوری مسئول حل مشکل آنها با طرف امریکائی بگردد. اما آقای خمینی از این نظر برگشت و سرانجام، حل مشکل را بر عهده مجلس گذاشت.
۴٫ در کارنامه ۲۷ مرداد ۱۳۵۹– ۱۸ اوت ۱۹۸۰ (صفحه ۱۸۸ ج ۱):
… باتفاق (احمد آقا خمینی) پیش مهدوی کنی رفتیم. مسائلی مطرح شد که مهمترین آن اشاره به گروگانها بود. مطالبی گفته شد و جزئیات آن را ببعد می‌گذارم. تا در موقع خود بازگو کنم.
توضیح: در این جلسه بود که آقای بهشتی از بنی‌صد خواست تعهد نامه کتبی بدهد که اگر آنها مسئله گروگانها را حل کردند، اعتراض و حتی انتقاد نکند. و او گفت: اگر مسئله بر وفق حقوق ملی ایران حل شود، جای تشکر دارد و تشکر خواهم کرد. اگر نه خیانت است و چگونه تعهد کنم، آنهم کتبی، که به خیانت اعتراض نکنم؟
و بلاخره، سایت انقلاب اسلامی، اعلام جرم آقای بنی صدر، رئیس جمهوری بر ضد رجائی و بهزاد نبوی و نامه آقای بنی صدر به مجلس در این باره را که در همان زمان در روزنامه انقلاب اسلامی بچاپ رسیده است را به اطلاع خوانندگان رسانده است. برای یادآوری :
۱٫ آقای بهزاد نبوی، «وزیر» مشاور در حکومت رجائی، به هنگام امضای قرارداد الجزایر گفته ‌است: قرارداد ۱۹۱۹ را وثوق‌الدوله امضاء کرد و قرارداد ۱۳۵۹ را بهزاد نبوی. دیرتر، آقای کیومرث صابری، همکار او و آقای رجانی، نوشت رجانی و بهزاد نبوی، قرارداد را خائنانه می‌دانسته اند. نزد خمینی رفته و در بازگشت گفته‌اند: دستور امام را اجرا می‌کنیم و آنها نیز چنین می‌کنند. (۱)
۲٫ ساعاتی پیش از امضای قرارداد، رئیس جمهوری از مفاد آن مطلع می‌شود. درجا به آقای خمینی نامه می‌نویسد که تاریخ امضای این قرارداد خائنانه را به پای شما می‌نویسد. مانع از امضای آن شوید. (۲)
۳٫ برابر قانون اساسی، موافقت نامه‌ها و قراردادها با کشورهای دیگر را باید رئیس جمهوری امضاء می‌کرد. چون مطمئن بودند رئیس جمهوری سند خیانت به ایران را امضاء نمی‌کند، قرارداد را بیانیه خواندند و برخلاف قانون اساسی، خود امضاء کردند. سند محرمانه‌ای که گزارش به هامیلتون جردن (رئیس دفتر کارتر) درباره آقای بنی‌صدر است، او را جانبدار استقلال ایران از روسیه و امریکا توصیف می‌کند، معلوم می‌کند مقامات امریکائی می‌دانسته‌اند قرارداد را باید رئیس جمهوری ایران امضاء کند وگرنه اعتبار ندارد، اما چون میلیاردها دلار پول ایران را بالا می‌کشیده‌اند، به روی خود نیاورده‌اند. با وجود این، سند این امکان را می‌دهد که هرگاه ایرانیان دولتی حقوقمدار یافتند، ثروت غارت شده خویش را بازپس بستانند.
۴٫ کارتر، در استقبال از گروگانهای امریکائی که رها شده و به آلمان برده شده بودند، گفت: ایرانیان را چنان نقره داغ کردم که هرگز از یادشان نرود.
۵٫ بدون معامله پنهانی و ننگین با گروه ریگان و بوش که در انتخابات ریاست جمهوری رقیب کارتر بودند و افتضاح اکتبر سورپرایز و سپس افتضاح ایران گیت را ببارآورد، ممکن نبود این توافق ننگین که امضاءکنندگان نیز می‌دانستند خائنانه ‌است، امضاء شود.
۶٫ پس از اعلام جرم، آقایان رجائی و بهزاد نبوی از مجلس خواستند جلسه غیر علنی تشکیل دهد و، در آن جلسه، آقای بهزاد نبوی گفت: «هدف بنی‌‌صدر به دادگاه کشاندن شخص امام و بزرگانی چون بهشتی و هاشمی رفسنجانی است. چون می‌داند که ما دستور اجرا کرده‌ایم». آقای بنی‌صدر از «رئیس» مجلس، آقای هاشمی رفسنجانی، خواست محض تهیه پاسخ، نوار گفتگوهای مجلس غیر علنی را در اختیار او بگذارد. اما به این عذر که سند از آن مجلس است، این شخص از دادن آن خودداری کرد. زیرا می‌دانست که مدرک جرم خود او و دیگر دست‌اندرکاران معامله پنهانی بر سر گروگانها و قرارداد الجزایر است.
۷٫ بازپرس مأمور رسیدگی به اعلام جرم، وقوع جرم را محرز دانست و در حال صدور دستور توقیف آقایان رجائی و بهزاد نبوی بود که آقایان بهشتی و موسوی اردبیلی، رئیس و دادستان کل دیوان کشور پرونده را از او گرفتند. این دو برخلاف قانون اساسی، توسط آقای خمینی به این دو مقام گماشته شده بودند.
❋ سند سیا: ایران: مشغله رهبران مجلس شاید منجر به محاکمه گروگانها شود
https://alisedarat.com/1399/08/09/5297/
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جنایتهای خلخالی ، بخشی از جنایت استبداد فقیه در جمهوری اسلامی است .
منتظر تغییر در این استبداد به نفع مردم نباید بود .
راه علاج جنبش عمومی و دفاع از حقوق همگان است .
حق ما مردم است که در آزادی و کرامت زندگی کنیم .