علی صدارت
199 subscribers
664 photos
324 videos
66 files
1.11K links
هم‌وطنان،هم‌زبانان,هم‌دلان عزیز.اگر مطالب ما را کنشی درراه مردمسالاری میبینید،جهت برداشتن قدمی،حتی قدمی به ظاهر بسیار کوچک در راه سرنوشتی خوب و خوب‌تر ،در پخش مطالب،به یاری ما بیایید. تماس با ما @aliSedaratMD و مطالب بیشتر را در سایت alisedarat.com بیابد
Download Telegram
حفظ قدرت، از اوجب واجبات است! علی صدارت
https://alisedarat.com/1399/11/09/7217/
غرب در خلق اندیشه، و در ارائه راه‌حل برای بحران‌هایی که از پی هم می‌آیند، به بن‌بست رسیده است.
بن‌بست اندیشه در احزاب امریکا، به جایی رسیده است که نیمی از شهروندان امریکایی، آن‌چنان که در انتخابات ۲۰۲۰ ریاست جمهوری دیده
شد، با خشونت‌ورزی، در مقابل نیمی دیگر قرار گرفته‌اند.
خشونت‌های دو قطب جامعه، به حدی بالا گرفت که در روزی که کنگره قرار بود انتخاب شدن جو بایدن را به ریاست جمهوری امریکا، رسما تایید کند، روز ششم ژانویه ۲۰۲۱، به کنگره امریکا که خود آن را «کعبه دموکراسی» می‌خوانند، حمله شد. حمله کنندگان که شعار «اعدام باید گردد» را برای سیاستمداران، از جمله مایک پنس معاون ترامپ و نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان امریکا، سرداده بودند. دقایقی قبل از رسیدن دست آن‌ها به سیاستمداران و تسخیر کامل کنگره، سیاستمداران توسط قوای امنیتی، به زیرزمین‌ها و مخفی‌گاههای آنجا برده شدند. گفته شد ماموران امنیتی وقتی مایک پنس را با عجله از محل کنگره به مخفی‌گاه بردند که کسانی که شعار اعدام مایک پنس را سر داده بودند، به ۵۰-۶۰ متری محل او رسیده بودند و اگر فقط ۶۰-۷۰ ثانیه زودتر می‌رسیدند، می‌توانستند او را دستگیر کنند. گفته شد که در آن زمان، ظاهرا خانواده پنس هم در این ماجرا همراه پنس بودند.
حمله به کنگره امریکا، فقط یک بار دیگر، و آن هم در تاریخ ۱۸۲۱ در جنگ داخلی امریکا اتفاق افتاده بود. در این زمان، حالت و جوی که بر فضای پایتخت امریکا حاکم است، کمتر از یک حکومت نظامی نیست. بعد از حمله به کنگره، و در روزهایی که به مراسم سوگند بایدن و شروع ریاست جمهوری در ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ منتهی می‌شود، تعداد نیروهای مسلح امریکایی که در پایتخت امریکا مستقر شده‌اند، ۲۵هزار نفر گزارش شد که از تعداد آن‌ها از مجموع این نیروها در افغانستان(۴۵۰۰) و عراق(۳۰۰۰) و سوریه(۴۰۰)، بیشتر است.
جان بولتون، و کالین پاول، و… سایر کارکشته‌گان سیاسی امریکا که به اسناد سری و طبقه‌بندی شده سازمان‌های جاسوسی و امنیتی امریکا دسترسی دارند، اعتراف کرده‌اند که روش‌های جنگ روانی که طی دهه‌ها در کشورهایی مثل ایران بکار برده‌اند (القای ترس و اضطراب در جامعه، بحران‌سازی، ایجاد خصومت و کینه و دشمنی‌سازی، تنش‌آفرینی، بی‌ثباتی‌سازی، ایجاد ناامنی، ایجاد تزلزل در قلمروهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی،…)، ترامپ و شرکا برای چیزی که کمتر از کودتا نبود، در خود امریکا بکار بردند. کالین پاول که سابقه ریاست ستاد نیروهای مسلح و وزارت خارجه امریکا را دارد، یکی دو روز بعد از حمله به کنگره در مصاحبه خود با CNN به وضوح گفت: «…باورم نمی‌شود که ما این عمل را با خودمان نیز انجام دادیم…»
نطقی که ترامپ در روز ششم ژانویه کرد و با اشاره انگشت تپه کاخ کنگره، مردم رادیکالیزه شده را برای تسخیر آن به آن سمت خواند، درست حالتی را در ذهن از زمانی تداعی می‌کند که برژینسکی با هلی‌کوپتر خود در پاکستان فرود آمد و خطاب به اعضای طالبان و با اشاره انگشت به تپه‌ها و کوههای افغانستان، مردم رادیکالیزه شده را برای تسخیر آن، به آن سمت خواند!
https://www.youtube.com/watch?v=rLdMdXxKCLo
https://www.youtube.com/watch?v=nOg8LRVpQGc

در سامانه سیاسی دو حزبی امریکا، حزب جمهوری‌خواه، بیشتر از دموکرات‌ها حرفی برای گفتن ندارند، و در نتیجه بیشتر به خشونت و زور متشبث می‌شود. ولی هر دو سرسپرده اید‌ئولژی سرمایه‌سالاری هستند.
حاکمان کشور‌های بزرگ شرقی هم، که همان اید‌ئولژی را با مشاطهٌ خاوری اتخاذ کرده‌اند، همین راه را رفته و می‌روند.
افراد و گروههای متعدد با افکار رادیکال و تندرو، به اشکال مختلف و در سراسر جهان، یکی پس از دیگری پدیدار می‌شوند. گرچه همه این افراد و گروهها، در حقیقت دارای یک ایدئولژی هستند ولی در مناطق مختلف دنیا، رنگ فرهنگ غالب در آن منطقه را به خود می‌گیرند.
این مهم را موکدا تاکید و تکرار می‌کنم که همه این افراد و گروهها، در حقیقت دارای یک ایدئولژی هستند.
اگر یک سر این قماش، بر دوش ترامپ و شرکا در کاخ سفید است، سر دیگرش در غارها و کوههای افغانستان و بر تن افراد ردههای مختلف القاعده و طالبان است. استیو بنن، یار غار و حامی پراهمیت ترامپ در تسخیر کاخ سفید در سال ۲۰۱۶، به وضوح و بدون اشاره و کنایه گفت که گردن مخالفانشان را باید بریده و سرشان را روی تیرک‌های حصارهایی که کاخ سفید را محصور کرده‌اند، گذاشته شوند، تا مایه عبرت دیگران شود. هم‌پالکی ایشان، البغدادی داعش هم همین پندار را داشت و دنیا با ناباوری شاهد کردار وحشیانه او شد. اینکه ترامپ در مقام فرمانده کل قوای امریکا، او را به قتل رساند، نه نقیض، که تایید این نظر است که همه باورمند به اصالت قدرت و زور هستند، و جنگ و خون‌ریزی و خشونت‌گستری را روش عمل می‌دانند.
آن پندار که ترامپ
در امریکا دارد، با آن چه بولسونارو در برزیل، و اوربن در پرتغال، و نتانیاهو در اسرائیل، و برلوسکونی در ایتالیا، و… دارند، همه از یک جنس هستند. متاسفانه در وطن ما، انواع وطنی این پدیده فراوان هستند. این‌ها همه، اگر هم در ظاهر با هم دشمنانی خونین باشند و در عیان در ستیز، ولی در باطن به هم محتاج هستند و در نهان در سازش.
ترامپ و سایر قدرت‌مدران و قدرت‌پرستان، همیشه عضو حزب باد هستند. سال‌ها پیش باد، برای منافع ترامپ، به سمت حزب دموکرات می‌وزید و او عضو آن حزب بود. بعدها باد منفعت، در بادبان سودجویی و جاه‌طلبی، کشتیِ قدرتِ ترامپ را در سواحل حزب جمهوری‌خواه لنگر انداخت. در سال ۲۰۱۵، وقتی ترامپ تازه مبارزات انتخاباتی خود را برای ریاست جمهوری امریکا شروع کرد، بسیاری، بخصوص از اعضای حزب جمهوری‌خواه، او را به باد مضحکه می‌گرفتند. او به هیچ ایدئولژی باور ندارد، به جز این ایدئولژی که برای منفعت بیشتر، با سرعت هرچه بیشتر، به هر قیمت، و از هر راه، باید هر وسیله ممکن را بکار برد و هر روشی را در هر طریق، پیمود!
دغدغه اخلاقیات، در چنته این «سیاست‌مداران» یافته نمی‌شود، چرا که کسی گفت: «…علم سیاست، اخلاق به هیچ عنوان ندارد. اگر کسی برای علم سیاست اخلاق تعریف کند، دچار اشتباه شده. علم سیاست، علم محاسبات است!…» در همان چنته، از انسان دوستی و عشق به وطن و همو‌طنان، خبری نیست و به جای آن شفتگی ملت، تشنگی قدرت، فراوان است، چرا که کس دیگری گفت: «…این‌هایی که می گویند ما تشنگان خدمتیم، نه شیفتگان قدرت یا دروغ می گویند یا خنگ اند. سیاستمدار باید طالب قدرت باشد، بنده هستم. بنده طالب قدرت هستم…»
ترامپ بدین ترتیب، سال‌ها پیش منافع خود را در حزب دموکرات و سپس در حزب جمهوری‌خواه امریکا یافت. در ابتدای مبارزات انتخاباتی ۲۰۱۶، بیشتر تمسخرها و تخریب‌ها را از اعضاء حزب جمهوری‌خواه دریافت کرد. ترامپ به تخریب و ترور شخصیت هر دو حزب پرداخت، و لبه تیزتز شمشیر او، نامزدهای حزب جمهوری‌خواه را نشانه گرفت. در مبارزات انتخاباتی امریکا، با سامانه دو حزبی، انواع روش‌های تخریبی و بی‌اخلاقی‌ها و بداخلاقی‌ها در هر دو حزب، در ابتدا متوجه همقطاران حزب خودشان است. چرا که در ابتدای مبارزات انتخاباتی، توازن قوا با آن‌ها برای رسیدن به خط پایان انتخاب نمایندگی آن حزب، در اولویت بیشتری قرار می‌گیرد. در آن موقع ترامپ بدترین روش‌ها را برای تخریب رقبای خود در حزب جمهوری‌خواه بکار برد. تهمت و فحش و ناسزای آشکار، نقل و نباتی بود که ترامپ و سایر رقبای انتخاباتی، در شبکه‌های بزرگ رسانه‌ای، بین همدیگر تقسیم می‌کردند، و در این وادی از توهین و تحقیر زن و همسر یک‌دیگر هم ابایی نداشتند.
ولی وقتی که ترامپ با هنرِ هنرپیشگی خویش، و با بی‌پروایی بی‌حد و اندازه در دروغگویی، با روش‌های دمگاجی، کم کم بین مردم تعداد زیادی طرفدار پیدا کرد. در مقابله با ترامپ، اعضای حزب جمهوری‌خواه بخصوص وکیلان مجلس، موقعیت خود را در میان رای‌دهندگان و موکلان خود، در خطر دیدند. به تدریج نزدیک به اتفاق آن‌ها، حتی آنها که به خانواده و عزیزانشان توهین شده بود، پشت ترامپ و در مقابل دموکرات‌ها، و در واقع همه با هم در مقابل مردم، صف کشیدند.
قدرت، بی‌وفا است!
بسیاری از کسانی که منفعت خود را در حمایت از ترامپ دیدند، توسط او ضربه‌های هولناکی خوردند.
بررسی مثال‌هایی از بی‌وفایی قدرت در امریکا، برای این‌که هم‌وطنان معتاد به قدرت و قدرت‌پرست ما درس عبرتی بگیرند، ضروری است. البته برای این درس عبرت، لازم نیست به ماوراء بحار سفر کنند. کلاس درس بغل گوششان است! آقای خمینی بعد از به قدرت رسیدن گفت: «…من با کسی عقد اخوت نبسته‌ام…» و بسیاری از کسانی که طی سال‌ها به او از جان و دل خدمت کرده بودند را از دم تیغ گذراند. آقای خامنه‌ای بعد از بیش از نیم قرن دوستی با آقای رفسنجانی، آقای احمدی‌نژاد را به وی ترجیح داد.
صدام در تجاوز به وطن ما، در رفتار با هم‌وطنان عربِ ما از هیچ جنایتی فروگذار نکرد.
صدام با کردهای عراق از هیچ جنایتی کم نگذاشت.
«رهبران» احزاب و گروههای کردستان ایران، در همان حال که کردهای عراق، از جنایت‌های رژیم عراق و صدام گریخته و به ایران پناه آورده بودند، بدون هیچ اعتراضی به صدام، با او مشغول تبانی و زد و بند برای ایجاد ناآرامی و خشونت و جنگ، در ایران بودند. این بی‌وفایی‌های «رهبران» احزاب و گروههای کردستان ایران، به برادران کرد عراقی، خیانت‌هایی بود که زمانی که قسمتی از خاک میهن، در تصرف ارتش صدام بود، به نام «ملیت» کرد انجام می‌دادند. فاجعه حلبچه را چگونه می‌توان نادیده گرفت و فراموش کرد؟
چند سال پیش، به تاریخ (۲۶ فروردین ۱۳۹۱ برابر با ۱۴ آوریل ۲۰۱۲) در نیویورک، یکی از این «رهبران» که برای دریوزگی قدرت به واشینگتن رفته بود و در راه بازگشت و خروج از امریکا، در جلسه‌ای، درباره رجوع به قدرت‌های خارجی، به او اعتراض کرد
یران و ایرانیان را اعمال کرده و پیش برده‌اند، منتهی بعضی صورت «بازجوی خوب» و بعضی صورت «بازجوی بد» را داشته‌اند.

این مختصری بود از قدرت‌های زمینی (که البته برای بعضی، در حد قدرت اللهی، پرستش‌آمیز هستند!) ولی کسانی هم هستند که برای برون‌رفت از وضعیت فاجعه‌آمیز ایران، به قدرت‌های ماوراءالطبیعه دل بسته‌اند. با دعا و نذر و نیاز و عریضه به چاه جمکران و… از او برکت می‌خواهند، ولی در انفعال، حاضر به هیچ حرکتی نیستند. آن‌ها هم از نقش خود در ساختن سرنوشت خویش، غافل هستند، و بدین شکل، این دسته از مردم هم، با عدم اعتماد به نفس فردی، و با عدم اعتماد به نفس جمعی و ملی، خودشان به سهم خود و به نوبه خود از مسئولان استمرار این رژیم هستند.

آن دسته از کسانی که به اشکال مختلف، پشت به ملت و روی به قدرت کرده‌اند، از سرنوشت هم‌نوعان خود در امریکا، (ترامپ و ترامپیان از یک سو، و معتادان به قدرت در مخالفت با ترامپ و ترامیان از سوی دیگر!) عبرت بگیرند. اگر هنوز با اینکه حیات ملی ایران و ایرانیان در خطر است، به وطن و به هم‌وطنان خود رحم نمی‌کنید، به خود و به عزیزان خود رحم کنید. درجهٌ خشونتی که سهوا و عمدا، دانسته و یا ناخواسته، خود در ایران گسترده‌اید، به مراتب بالاتر از آنی است که اکنون در جامعه امریکایی شاهد آن هستیم.
هر یک روزی که این رژیم بر سریر قدرت بماند، درجهٌ خشونت‌های متفاوت، بیشتر و بیشتر شده، می‌شود، و خواهد شد.
هر یک خطی که از قلم شما در نوشته‌ای و یا مقاله‌ای و یا… جاری شود، و هر یک جمله که از زبان شما در سخنرانی و یا مصاحبه‌ای و یا… ساری شود، که به شکلی از اشکال، از آن بوی استمرارطلبیِ تعفن «حفظ نظام، از اوجب واجبات است» برآید، شما را بیشتر در تجاوزهای این «نظام» به حقوق این ملت مظلوم، شریک جرم می‌کند.

علی #صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
بهمن ۱۳۹۹ برابر با ژانویه ۲۰۲۱

لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن،و لطفا هم‌رسانی:

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

سایت:
https://alisedarat.com/1399/11/09/7217/


م.
https://alisedarat.com/1399/11/09/7217/
وی با خشونت و پرخاشگری، با این فحوا، این چنین جوابی داد «…این که چیزی نیست!… ما به صدام هم رجوع کردیم!… ما حتی در زمان جنگ هم به صدام رجوع کردیم!…»
( انتشار اسناد جدید امریکا: عملیات نظامی احزاب کرد در سال ۱۳۵۸ از سوی چه قدرتهای برانگیخته می‌شدند و کدام هدف را تعقیب می‌کردند؟ )
https://www.enghelabe-eslami.com/component/content/article/21-didgagha/tarikhi/40994-2021-01-09-15-14-23.html?Itemid=0

به امریکا بازگردیم. در این کشور هم همین‌طور، که در بررسی وقایع اخیر در این کشور، با باور به کلیشهٌ «هدف، روش و وسیله را توجیه می‌کند» موجه‌انگاری موجه‌نگاری گروه حمایت کننده از ترامپ این بود که برای حفظ حزب، باید هرچه بیشتر از مقام‌های کلیدی قدرت را، به خصوص ریاست جمهوری را، تسخیر کرد. در واقع گفتند: «حفظ حزب، از اوجب واجبات است»
قدرت و نمادهای آن، در زمان‌ها و مکان‌های مختلف، به شمایل‌های مختلف تظاهر می‌کند. با این‌که قدرت‌مدراران و قدرت‌پرستان نیز در زمان‌ها و مکان‌های متفاوت، نقش و رخسار متفاوت پیدا می‌کنند، ولی همه، همه جا و همه وقت، به یک شعار پای‌بند هستند:
«حفظ قدرت، از اوجب واجبات است»
اگر سر کرباس قدرت‌طلبی در امریکا می‌گوید: «حفظ حزب، از اوجب واجبات است»، ته آن کرباس در ایران می‌گوید: «حفظ نظام، از اوجب واجبات است»
در امریکا، سرنوشت ترامپ و شرکا، و سرنوشت کسانی که برای استمرار رژیم موجود در امریکا، خود نیز در جبهه خودشان در جنگ روانی قدرت، علیه مردم شکست خورده‌اند، و از آن فراتر یعنی حتی سرنوشت کشور امریکا، بس عبرت‌انگیز است.
-
این‌ها همه در حالی است که راه نجات، یک معمای بغرنج نیست، و به روشنی جلوی چشم همه قرار دارد!
در ایران، قبل از قرنطیه‌ها و فاصله‌گیری‌های اجتماعی لازم برای پیش‌گیری کووید۱۹، و حتی در همین حال، مردم ایران به وضوح راه نجات ایران و ایرانیان را (و بلکه راه نجات مردم منطقه، و مردم دنیا را)، و همانا خواسته خود را، اعلام کردند:
پشت به قدرت، روی به ملت!
راه نجات همین است:
۱- هدف را، حقوق، از جمله و به خصوص حق استقلال و آزادی خواستن،
و به همان درجه از اهمیت:
۲- وسیله و روش رسیدن به آن هدف را، حقوق، از جمله و به خصوص حق استقلال و آزادی دانستن.

ولی اگر به ملت پشت کرده شود، و روی به قدرت آورده شود، چه قدرت داخلی و چه قدرت خارجی، افراد و گروههایی که در هر صورتی به این‌کار مشغول هستند، با صفت «استمرارطلب» دستشان به خون ایرانیان آلوده است و در عمل دلال فسادهای این رژیم هستند. بسیاری از این‌ها حتی مایل نیستند که واقعا یک نظام مردمسالار در ایران استقرار و استمرار یابد، چرا که در آن صورت، حنای آن‌ها دیگر رنگی نخواهد داشت!
در مورد قدرت داخلی:
افراد و گروههای هستند که با «اصلاح‌طلبی» یا «تحول‌طلبی» برای سراب اصلاح یا تحول این رژیم می‌کوشند، و یا با «اصول‌گرایی» به دنبال خیال خام هرگونه اصولی، در چهارچوب این رژیم، و برای حفظ این «نظام» هستند. این‌ها هستند که نادانسته، موجبات بد و بدتر و باز هم بدتر شدن شرایط را فراهم آورده‌اند. بسیاری از این‌ها حتی مایل نیستند که واقعا یک نظام مردمسالار در ایران استقرار و استمرار یابد، چرا که در آن صورت، حنای آن‌ها دیگر رنگی نخواهد داشت!
در مورد قدرت خارجی:
افراد و گروههای هستند که با مراجعه به انواع قدرت‌های خارجی، انواع امکانات و رسانه و پول را تکدی می‌کنند. بعضی از این افراد و گروهها، این را «شغل» خود و ممر درآمد خود کرده‌اند. با تجاوز به حقوق خود و دیکران، بخصوص حق استقلال، انقدر خود را ناچیز کرده‌اند که حتی برایشان مهم نیست که ایران و ایرانیان، چه سرنوشتی داشته باشند. شاید حتی ترجیح می‌دهند این رژیم یا یکی مثل این‌ها و یا بدتر از این‌ها سر کار باشند، تا امنیت شغلی جناب ایشان، متزلزل نگردد! بعضی از این افراد و گروهها در آشکار و نهان، حتی خواهان انواع تجاوزها و حمله‌های قشون‌های خارجی به مام وطن هستند. این‌ها هستند که بهانه مطلوب برای سرکوب ملت مظلوم ایران را به گزمه‌های رژیم میدهند، و ناخواسته باعث طول عمر این رژیم شده و می‌شوند. بسیاری از این‌ها حتی مایل نیستند که واقعا یک نظام مردمسالار در ایران استقرار و استمرار یابد، چرا که در آن صورت، حنای آن‌ها دیگر رنگی نخواهد داشت! و چه بسا که از کار، بی‌کار شوند!…
https://alisedarat.com/1399/11/09/7217/
Forwarded from Esteghlal Azadi (Esteghlal Azadi)
Banisadr 99-11-15=Sepideh.mp4
364.3 MB
مروری بر انتخابات اولین رئیس جمهوری و برخی دستاوردها: مصاحبه آقای عبداللهی با آقای بنی صدر. فایل تصویری
در آستانه چهل و دومین سال‌گرد انقلاب ۱۳۵۷
صدارت
گفتگوی آقای ابوالحسن #بنی‌صدر و علی #صدارت - در آستانه چهل و دومین سال‌گرد انقلاب ۱۳۵۷
#یک_سینه_سخن
۲۰ بهمن ۱۳۹۹
لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن،و لطفا هم‌رسانی:

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

یوتیوب:
https://youtu.be/gfbcFlHOcRw

سایت:
https://alisedarat.com/1399/11/20/7273/

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1181


راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
سیاست‌های خارجی بایدن، به خصوص در رابطه با ایران و منطقه ما
صدارت
مصاحبه آقای حسین #جوادزاده از #رادیوعصرجدید با علی #صدارت - سیاست‌های خارجی #بایدن، به خصوص در رابطه با #ایران و منطقه ما
تاریخ تولید و انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۵ فوریه ۲۰۲۱ جمعه
سایت:
https://alisedarat.com/1399/11/17/7243/
بین آقای بایدن و آقای ترامپ تفاوت‌های اساسی موجود است ولی هر دو مجبورند درون سیستم سرمایه‌سالاری امریکا/غرب، که ترامپ و ترامپیسم، چهره واقعی آن را نمایان کرد، عمل کنند.

بر ما مردم است (هر کدام به سهم خود و به نوبه خود) که با درآمیختن با افکار عمومی منطقه و نیز افکار عمومی در امریکا و اسرائیل، و هر چه بیشتر از مردم دیگر کشورهای دنیا، سرنوشت‌های خوب و خوب‌تری را برای خود رقم بزنیم و به دولت‌های امریکا و اسرائیل و نیز به دولت حاکم بر ایران، تحمیل کنیم.

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

❊ یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=DA5UBFFy3MI

پادکست گوگل :
https://podcasts.google.com/feed/aHR0cDovL2ZlZWRzLmZlZWRidXJuZXIuY29tL2FsaXNlZGFyYXQ

تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1182
Forwarded from Esteghlal Azadi (Esteghlal Azadi)
Sedarat 99-11-17=Asrjadid.mp4
209.8 MB
علی صدارت- سیاست‌های خارجی بایدن، به خصوص در رابطه با ایران و منطقه ما. فایل تصویری
عدم اعتماد به نفس فردی و ملی و «مطالبات حداقلیِ اپوزیسیون» و استمرار…
صدارت
گفتگو #بنی‌صدر #صدارت - عدم اعتماد به نفس فردی و ملی و «مطالبات حداقلیِ اپوزیسیون» و استمرار استبداد
#یک_سینه_سخن
۲۷ بهمن ۱۳۹۹

لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن،و لطفا هم‌رسانی:

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

یوتیوب:
https://youtu.be/MR_50hl2gc4\

سایت:
https://alisedarat.com/1399/11/27/7292/

راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/

تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1184
نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران
صدارت
گفتگوی آقای ابوالحسن #بنی‌صدر و علی #صدارت - نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران
#یک_سینه_سخن

تاریخ تولید: ۴ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۲۲ فوریه ۲۰۲۱ دوشنبه

تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1185
Audio
صدارت
علی #صدارت- آیا باید به «مطالبات حداقلی» رضایت داد؟

قدرت‌ها پیوسته تلاش داشته‌اند مردم را مجبور کنند که پیوسته از مطالبات خود، هم به صورت کیفی و نیز به صورت کمی، بکاهند.

پرسیدنی است که «حداقل» چیست و برای تعریف آن و مقیاس آن و نوع آن و… چه کسی صلاحیت دارد؟
آیا آن «حداقل» از دیروز به امروز و از امروز به فردا قابل تغییر است؟ آیا خیلی مشکل است که این پیوسته کاسته شدن از میزان مطالبات و همیشه «حداقل»تر شدن «حداقل»ها را در دهه اخیر برشمارد و به وضوح دید؟…

https://alisedarat.com/1399/12/10/7429/

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1186
نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۲
صدارت
بنی‌صدر و صدارت گفتگو در بارهٌ: نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۲
#یک_سینه_سخن
۱۱ اسفند ۱۳۹۹
اطلاع‌یافتن و اطلاع‌دادن، حقی از حقوق بشر است
حقوق‌مدارتر شدن و حقوق‌مدارتر کردن، از پیش‌نیازهای برپایی و پویایی یک جامعه مردم
سالار است.
یک راه آسان
برای مشارکت در ساختن سرنوشتی خوب و خوب‌تر در اینجا برای شما فراهم شده است: لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا هم‌رسانی:

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

❊ یوتیوب:
https://youtu.be/UcQKz0fYv8w

سایت:
https://alisedarat.com/1399/12/11/7447/

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1187

راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/

برای مشترک شدن و دریافت خودکار مطالب جدید، به آدرس ذیل مراجعه و آدرس ایمیل خود را بنویسید:
https://feedburner.google.com/fb/a/mailverify?uri=alisedarat
نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۳
صدارت
گفتگوی آقای ابوالحسن #بنی‌صدر و علی #صدارت - نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۳
#یک_سینه_سخن
۱۸ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۸ مارس ۲۰۲۱ دوشنبه

اطلاع‌یافتن و اطلاع‌دادن، حقی از حقوق بشر است
حقوق‌مدارتر شدن و حقوق‌مدارتر کردن، از پیش‌نیازهای برپایی و پویایی
یک جامعه مردمسالار است.
یک راه آسان برای مشارکت در ساختن سرنوشتی خوب و خوب‌تر در اینجا برای شما فراهم شده است: لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا هم‌رسانی:


راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/

برای مشترک شدن و دریافت خودکار مطالب جدید، به آدرس ذیل مراجعه و آدرس ایمیل خود را بنویسید:
https://feedburner.google.com/fb/a/mailverify?uri=alisedarat


واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

❊ یوتیوب:
https://youtu.be/XqFt0l-X7s0

سایت:
https://alisedarat.com/1399/12/18/7478/

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1188
نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۴
صدارت
علی صدارت در گفتگوی با آقای ابوالحسن بنی‌صدر - نقش بدیل مستقل و آزاد، در گذشته و حال و آینده ایران۴
یک سینه سخن
۲۵ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۵ مارس ۲۰۲۱ دوشنبه
اطلاع‌یافتن و اطلاع‌دادن، حقی از حقوق بشر است
حقوق‌مدارتر شدن و حقوق‌مدارتر کردن، از پیش‌نیازهای
برپایی و پویایی یک جامعه مردمسالار است.
یک راه آسان برای مشارکت در ساختن سرنوشتی خوب و خوب‌تر در اینجا برای شما فراهم شده است: لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا هم‌رسانی:

واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

❊ یوتیوب:
https://youtu.be/7i2Q8D1tuWs

سایت:
https://alisedarat.com/1399/12/25/7586/


راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/

برای مشترک شدن و دریافت خودکار مطالب جدید، به آدرس ذیل مراجعه و آدرس ایمیل خود را بنویسید:
https://feedburner.google.com/fb/a/mailverify?uri=alisedarat

نوروز، روز منقلب شدن طبیعت. روز الهام گرفتن از طبیعت برای منقلب…
صدارت
علی #صدارت در مصاحبه آقای حسین #جوادزاده از #رادیوعصرجدید- نوروز، روز منقلب شدن طبیعت. روز الهام گرفتن از طبیعت برای منقلب شدن
تاریخ تولید و انتشار: پنجشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۸ مارس ۲۰۲۱ پنجشنبه

لینک مطلب در شبکه‌بندی‌های اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رای‌دادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا هم‌رسانی:
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=3heNeIXjtLk
https://youtu.be/3heNeIXjtLk

سایت:
https://alisedarat.com/1399/12/28/7596/

❊ تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1190

راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/

برای مشترک شدن و دریافت خودکار مطالب جدید، به آدرس ذیل مراجعه و آدرس ایمیل خود را بنویسید:
https://feedburner.google.com/fb/a/mailverify?uri=alisedarat
-
علی #صدارت: همانطور که قبلا هم متذکر شدیم، قدرتها، چه قدرتهای داخلی و چه قدرتهای خارچی، چه قدرتهای دولتی و چه قدرتهای غیردولتی، نه از رژیم ولایت مطلقه ، و نه از اپوزیسیون قدرت‌پرست و وابسته هراسی ندارند. هر کدام از آنها بر اریکه قدرت در ایران سوار شوند، به نفع قدرتهاست و به ضرر مردم، و در این راستا، مانند ظروف مرتبط، همدیگر را حمایت میکنند، حتی اگر در ظاهر با هم در ستیز باشند!
ترس واقعی همه اینها، خط استقلال و آزادی است!
ترور شخصیت و اعمال سانسور و تحمیل خودسانسوری و… و سایر حربه‌های جنگ روانی، با شدت و حدت فراوان و از همه سو، علیه باورمندان به استقلال و آزادی و ایستادگان در آن راه، فراوان بوده است.
ولی علی رغم همه اینها، تعداد هرچه بیشتری از مردم متوجه مبشوند که در این زمان اقای بنی صدر، تنها کسی است که میتواند در ایران، نقش نلسون مندلای افریقای چنوبی را بازی کند.
با ارزوی رهایی قدرت‌پرستان از اعتیاد قدرت‌پرستی!
با نوشته این هموطن گرامی توجه بفرمایید:
الهه امیرانتظام :هموند گرامی ،جناب آقای دکتر جمشید وحیدای عزیز
https://enghelabe-eslami.com/component/content/article/19-didgagha/maghalat/42017-2021-04-02-13-05-47.html?Itemid=0
نیک میدانید که شخصا همیشه برای جنابعالی احترام خاصی قائل بوده وهستم و ازعلم تخصصی جنابعالی در زمینه حقوق بین الملل همواره بهره برده ام. بنابراین به سختی توانستم، چه بدلیل سن و چه تجربه، خود را راضی نمایم تا این چند خط را جسارتاً برایتان مرقوم نمایم. آقای دکتر عزیز، از آنجاییکه بنده در جوار جنابعالی نه تنها در جبهه ملی ایران سعادت حضور دارم، بلکه در تعداد قابل توجه ا platform های مجازی نیز بطور همزمان عضو میباشیم، بنابراین طبیعی است که بجز post هایی که شخصا و در فضای غیرعمومی ارسال میفرمایید که گاهی هم حامل اشعار شیوایی است، بنده سایرpost های جنابعالی را در گروه های مختلف دیگر نیز رویت مینمایم
 . از آنجایی که در روزهای اخیر، بیش از هر زمان دیگر، مطالب ارسالی جنابعالی به گروههای مختلف موجب تشنج فراوان گردیده و تقریبا اکثریت قریب به یقین از مواضع شدید انتقادی نسبت به جنابعالی برخاسته اند به دو جهت آزرده شدم: توهین به هموند خویش و فراتر از آن توهین غیرمستقیم به جبهه ملی ایران که ”خانه“ معنوی من است! لذا بر خود الزم دانستم که نکاتی را با حسن نیت کامل البته خدمتتان یادآور شوم:
بنده بعنوان یک باورمند قطعی به آزادی اندیشه به جنابعالی حق میدهم که نسبت به هر کسی سمپاتی ویا آنتیپاتی داشته باشید واین احساس را در بایگانی ذهنیت خود آزادانه حفظ نمایید. اما وقتی شما پذیرفته‌ید که عضو یک تشکیلات دیرپا وخوشنام باشید، شاید الزام باشد احترام به باورهای نهادینه شده در ان  را به موازات پذیرش منش و روش و مشی سیاسی آن یک وظیفه تشکیلاتی بدانید زیرا که اینها از رئوس وظایف سازمانی است.
سمپاتی شما نسبت به خاندان پهلوی از صدر تا ذیل آنها هیچ اشکال تکنیکی ندارد. در اندیشه خود آزاد و بی قید هستید. اما وقتی جنابعالی پذیرفته اید که در خدمت تشکیلاتی باشید که هرگز نمیتواند ظلم و جفایی که از سوی نهاد سلطنتی وقت به ناروا بر پیشوای خود دکتر محمد مصدق رفته نه ببخشد و نه فراموش کند زیرا که پر افتخارترین دوره تاریخ میهنمان را بدستور اجانب به فنا داده و این رنسانس در احیای هویت ملی را نه تنها در میان ایرانیان، بلکه در میان مصریها، عراقیها، و بسیاری ازجوامع منطقه را ناتمام گذاشت ، بایستی به گرایشات هموندان خود احترام بگذارید. آزردن احساسات جمعی و مخالف آفرینی کار سهلی است اما جذب حامی و یار گرفتن نیاز به اعمال روشهای دیپلماتیک، خردگرا ، و توجیه‌پذیر دارد
. ارسال بی‌وقفه post های مربوط به خانواده پهلوی در شرایطی که میهن ما در بحرانی ترین دوره خود قرار گرفته و هموطنان ما با شکمهای گرسنه و دلهای دردمند آماده اند که برای بقای میهن خود در برابر استیلای اجنبی با چنگ و دندان بجنگد چه ارزش افزوده‌ای میتواند در برداشته باشد؟ حتی اگر آقای رضا پهلوی، که هیچ گناه نابخشودنی هم انجام نداده تا که منفور یک ملت باشد اما اکنون به دلایلی که پیچیده نیز نمیباشند، دچار دگردیسی شده و به صف جمهوریخواهان سکولار پیوسته است ، اما ما بعنوان اعضای جبهه ملی بایستی واکنشی ممتنع و غیر احساسی نشان دهیم زیرا اساسنامه ارزشمند ما چنین میطلبد!…
ادامه از☝️بالا☝️
الهه امیرانتظام :هموند گرامی ،جناب آقای دکتر جمشید وحیدای عزیز
…از سوی دیگر، وقتی آقای دکتر ابوالحسن بنی صدر مصاحبه مستدلی انجام داده‌اند و مقاله‌ای تحلیلی در مضار توافق نامه ننگین ایران و چین منتشر نموده اند ، آیا خائن نامیدن ایشان حقاً وحقیقتاً موضعگیری عادلانه‌ای است؟ آقای دکتر وحیدای عزیز، بنده شخصاً بر خالف تعدادی از فعالان سیاسی هرگزموافق تبدیل بازیگران صحنه سیاسی کشورمان به بت نبوده ام. انسانهای بزرگی را که چه به میهنم و چه به بشریت خدمت کرده اند بغایت میستایم، از تجاربشان بهره ها میبرم اما نقد آنها را تابو ندانسته و آنرا حتی سازنده میدانم! از دیدگاه من بت سازی به مثابه کور کردن چشمان عقل ماست.
ولی در کامنتهای اخیر دیده شد که متاسفانه جنابعالی ایشان را خائن خوانده اید. آیا بنظر خودتان این قضاوت جفاکارانه نیست؟ و کمی غیر قابل باورتر هم واکنش جنابعالی است در برابر مخالفین خود در گروه! که آنها را تهدید به دادگاهی کردن نموده اید؟ جنابعالی واقعا کسی را که مخالف نظر شما باشد حقیقتاً به دادگاه فرا خواهید خواند؟ از شخصیت آرام و صلحجوی شما چنین واکنش هایی بعید بنظر میرسد!؟ برگردیم به موضوع بیانیه بسیار فصیح و توجیه کننده اخیر آقای دکتر بنی صدر در مورد امضای خیانت نامه حاکمیت نظام با کشور غیر قابل اعتماد چین. جنابعالی آقای بنی صدر را خائن خواندید ولی آیا بینی و بین الحق شما سند و مدرک علیه ایشان در دست دارید که نشانگر خیانت ایشان به میهن و ملت ما باشد؟ دکتر بنی صدر خود روزی عضو جبهه ملی ایران نبودند؟ آیا در روز 25 خرداد 60 که آقای خمینی مهر ارتداد را بر پیشاپی پاک جبهه ملی ایران زد جبهه در صدد حمایت از ریاست جمهوری بنی صدر نبود؟ آیا اگر دکتر بنی صدر خائن بود به این سرنوشت ناروا دچار میشد یا اینکه در عوض ذوب در ولایت شده و اکنون خود و نوادگانش از سفره بی‌صاحب وگسترده آقایان تا اطلاع ثانوی مانند سایر انقلابیون وقت منتفع میشدند؟ اگر خائن بود میتوانست بگریزد ودر گوشه‌ای از جهان مانند کانادا، مأمن فعلی مفسدین اقتصادی، دور از هیاهو زندگی راحتی را در پیش بگیرد. اما ایشان خود یک قربانی زنده نظامی است که از خط اصلی خود بناگاه خارج شد و مسیر را مصادره کرد تا میهن ما را به ناکجاآباد سوق دهد!
آیا طی این سالها واقعا شاهد زندگی بسیار ساده ایشان نبوده ایم که تمام وقت شبانه روز خود را وقف خواندن و نوشتن نموده تا تحلیل های خود را در دغدغه های بی پایان ذهنی خود کانالیزه نماید؟ دغدغه های که نیستند جز در باب آینده میهن و ملت رنجدیده ما طی چهار دهه بحران فرسایشی !؟؟ آیا حضور ایشان و شهادت تاریخی شان در دادگاه میکونوس بعنوان نماد ابدی شهامت ایشان در تاریخ ثبت نگردیده است؟؟
آقای دکتر وحیدای عزیز، از روی تجربه شخصی و زندگی با یک مبارز خستگی ناپذیر عاشق باید بگویم برای یک فرد ملی که پیرو مکتب مصدق بزرگ است، میهن دوستی وحفاظت از منافع ملی و تمامیت ارضی خط قرمز و پاشنه آشیل اوست. حتی ارجحتر از نفسی که برای بقای خود لاجرم بدان نیاز دارد. از آنسو خائن خواندن چنین فردی برابر است با ویران کردن غیر مسئولانه ذهنیت و ”انهدام“سرشت پاک و آمال مقدس او!؟
 آقای دکتر وحیدای عزیز، فضای مجازی فضای بیرحمی است! بایستی مسئولانه در آن ورود نمود. نسل جوان ما نیز متاسفانه آن قید و بندهای اخلاقی را در برابر بزرگان خود خیلی نیاموخته اند و هزار بار متاسفانه تر اینکه گاه و بیگاه عصبیت بر آنها مستولی میگردد و گاهی متوجه حفظ حریمها و حرمتها نیستند! بنابراین، این روا نیست که جنابعالی بدون توجه به گرایشات (بخوانید تعصبات اعضای گروهی که در آن عضو هستید) مطالبی را به اشتراک بگذارید که تهیبج احساس نموده، آنها را تحریک نماید و خدای ناکرده هم حرمت شخصیت شما شکسته شود، که در حال حاضر در شاخص ترین رکن جبهه ملی ایران یعنی هیئت رهبری- اجرایی عهده دار انجام وظایفی هستید، و هم لطماتی به ماهیت و پیشینه پر افتخار جبهه ملی ایران وارد آید…
ꎣادامه از☝️بالا☝️
الهه امیرانتظام :هموند گرامی ،جناب آقای دکتر جمشید وحیدای عزیز
…اگر کامنت ها را در گروههای مختلف مطالعه بفرمایید متوجه خواهید شد که مصاف اعضای گروهها با جنابعالی گاهی همراه طعنه نسبت به جبهه ملی ایران است . ناگفته مسجل است که از نسل بنده گرفته نا نسلهای جوانتر از شخصیتهای فرهیخته هیئت رهبری- اجرایی و نیز بزرگان شورای مرکزی انتظار دریافت تحلیلها و مقاالت تخصصی در زمینه معضلات روز داریم. تحولات متناقض سریعاً در حال شکل گیری هستند وهمه ما مکلف هستیم تمام هم وغم و انرژی خود را در راستای نگارش تحلیلهای روشنگرانه و ورود به مباحث چالش برانگیز کانالیزه کنیم.
برگردان کردن مطالب تکراری، گاهی کذب و حتی سبک، که مرتباً در فضای مجازی در حال چرخش هستند دردی از ما دوا نمیکند. البته مطالب حساس و قابل تاملی هم هستند که به اشتراک گذاشتن آنها واجب است زیرا که محرکی هستند برای چالشهای فکری و تبادل نظرات سازنده. امید است دیگر شاهد توهین و تحقیر انسانها در بحثهای تاسف آور درون گروهی از یک طرف و از طرف دیگر تحریک احساسات دیگران با نوشتن مطالبی که در وضعیت موجود هیچ ارزش افزوده‌ای در این شرایط وانفسا ندارد، نباشیم، چه با آنهایی که موافقیم و چه با آنهایی مخالفیم، زیرا با اعمال چنین رفتارهایی فقط آب به آسیاب دشمن میریزیم که هدفش همانا بی ارزش کردن ارزشهای اخلاقی و فرهنگی یک ملت بزرگ در بیش از چهار دهه تلاش بی امان بوده است!!
با ارادت و احترام، الهه امیرانتظام
https://alisedarat.com/1397/01/18/3908/
علی #صدارت: دروغ‌های فراوانی، به عنوان اسلحه جنگ روانی قدرت‌ها علیه مردم، در باره انقلاب ۱۳۵۷ و «بهار ایران» ساخته شده است. از جمله اینکه «…انقلاب، کار انگلیس‌ها، یا امریکایی‌ها و یا کار… بود…»
در این مصاحبه، می‌توانید از زبان رئیس جمهور وقت امریکا بشنوید که شاه را چه کسی برکنار کرد!
-
خبرنگار مصاحبه کننده :
بحث بر این است که اگرچه شاه ایران رعایت حقوق بشر را نمیکرد اما متحد آمریکا بود و شاید بهتر از رژیم فعلی بود و آمریکا باید متحد شاه باقی میماند ،
-
کارتر، در پاسخی روشن و صریح می‌گوید:
بله میشد که متحد او بمانیم اما شاه بدست ایالات متحده برکنار نشد بلکه او توسط مردم خودش برکنار شد.

مطالب دیگری در رابطه با بعضی از علت‌های این گونه خودزنی‌ها:
https://alisedarat.com/1397/08/30/4162/
-
https://alisedarat.com/1392/10/26/1138/
-
https://alisedarat.com/1394/02/22/2489/
-
https://alisedarat.com/1397/06/28/4204/
-


https://alisedarat.com/1397/01/18/3908/
گوادلوپ، شاه، بختیار، هایزر، سولیوان، کارتر و سایر قدرتها و انقلاب ۱۳۵۷
https://alisedarat.com/1397/11/16/4611/
-
درباره کنفرانس گودلوپ که دی ماه ۱۳۵۷ انجام گرفت، دروغهای زیادی گفته شده است از جمله کسانی که باور دارند که هیچ گونه تحولی خارج از اراده قدرتهای غربی امکان پذیر نیست، ادعا می کنند که در این کنفرانس سرنوشت شاه و انقلاب کلید خورد. آنها می گویند که در این کنفرانس، دولتهای غربی بر حمایت از آقای خمینی توافق کردند. در اینجا، ترجمه بخشی از کتاب آقای ژیسکاردستن، رئیس جمهوری فرانسه در زمان انقلاب ۱۳۵۷ و از جمله متن گزارش آقای پونیاتوفسکی، وزیر کشور، بعنوان فرستاده نزد شاه را می آوریم. ملاحظه خواهد شد که سران کشورهای فرانسه و آلمان بر این نظر بودند که از رژیم شاه باید حمایت کرد و سران امریکا و انگلیس، شاه را دیگر قابل دفاع نمی دانستند و به مقابله با انقلاب، از طریق بختیار حتی با کودتای نظامی، امید بسته بودند.

۱٫ تاریخ سند ۱۱ ﮊانویه است. کنفرانس سران ۸ کشور ثروتمند جهان آن روز، در گوادولوپ از ۴ تا ۷ ﮊانویه ۱۹۷۹ تشکیل بوده‌ است. بنابراین دو سند، بلافاصله بعد از آن کنفرانس، سیاست کارتر، استقرار حکومت بختیار و حفظ نظام وابسته بوده‌است. بدین‌سان، این دو سند تکذیب می‌کنند دروغهائی را که از سقوط رﮊیم شاه بدین سو ساختند و پراکندند که گویا در آن کنفرانس گوادولوپ قرار بر رفتن شاه و آمدن خمینی شده‌ بود. سندها می‌گویند: سفیر امریکا در ایران است که به این نتیجه می‌رسد که حکومت بختیار استقرار یافتنی نیست. اما رئیس جمهوری امریکا، با نظر سفیر خود مخالف است. کارتر در کتاب خود نیز خودرأیی سفیر را انتقاد کرده ‌‌است. کارتر حتی حاضر نبوده ‌است اجازه گفتگو با خمینی را بدهد و شاه است که اصرار می‌کند برای تثبیت حکومت بختیار، امریکا بطور مستقیم با خمینی مذاکره کند:
۲٫ مقایسه گزارش اول سلیوان، سفیر وقت امریکا در ایران، به وزارت خارجه امریکا، با گزارش دوم آن، دو واقعیت را آشکار می‌کند:
سلیوان قرارمداری را که بنابرآن، با خارج شدن شاه از ایران، حکومت بختیار با حمایت امریکا، می‌تواند استواری بجوید و جنبش فرو می‌خوابد، در آن تاریخ، واقع‌بینانه نمی‌دانسته‌است. این است که خواستار گفتگوی مستقیم امریکا با خمینی است برای این‌که با او بر سر اتحاد ارتش و روحانیت، «در راستای منافع امریکا» به توافق برسد. یعنی همان‌ توافقی که خود او، با مهندس بازرگان و موسوی اردبیلی بعمل آورد و به توافق امریکا و نمایندگان خمینی بر سر«اتحاد چکمه و نعلین» معروف شد. روشن است که کارتر با این کار موافق نبوده ‌است. قرار او با شاه، حفظ حکومت بختیار است:
۳٫ سند دوم آشکار می‌گوید که محتوای قرار و مداری که، بنابرآن، شاه می‌باید کشور را ترک می‌گفته، چه بوده‌است: حمایت امریکا از حکومت بختیار تا که ثبات می‌یافته و امواج انقلاب فرو می‌نشسته‌است. از این‌رو، شاه «با سماجت» می‌خواهد، امریکا، برای حفظ حکومت بختیار با خمینی وارد گفتگو شود. طرز فکر او، طرز فکر یک دست نشانده ‌است تا بدانجا که می‌پندارد رئیس جمهوری فرانسه، وزن یک مأمور امریکائی را ندارد. حال این‌که رئیس جمهوری آن روز فرانسه، با توجه به هم افق بودنش با اشمیت، صدراعظم وقت آلمان، هم وزن امریکا و هم وزن اروپا را در کفه ترازوی گفتگو قرار می‌داد.
کارتر که موافق بقای حکومت بختیار بوده‌، با نظر سفیرش در ایران، مخالف بوده‌است. اما این‌بار، شاه سابق، برای تثبیت حکومت بختیار، از او می‌خواهد با خمینی وارد گفتگو شود. همان‌طور که سندها می‌گویند، تقاضای او پذیرفته می‌شود و نماینده امریکا، از طریق دکتر یزدی، با خمینی وارد گفتگو می‌شود.
و می‌دانیم کارتر، به بختیار اجازه نمی‌دهد از نخست‌وزیری شاه استعفاء کند و خمینی او را نخست وزیر دوران گذار کند.
اما چرا شاه اصرار بر حفظ حکومت بختیار داشته‌است؟ زیرا او هم می‌خواسته‌است سلطنت را حفظ کند و هم به ایران بازگردد. از این‌رو، او به رئیس ستاد ارتش اختیار نمی‌دهد و ارتش را به ﮊنرال هایزر می‌سپارد و مدتی در قاهره می‌ماند. بدان امید که جنبش فرو بخوابد، بازگشت او به ایران فراهم شود و او با بختیار همان کند که با زاهدی، بعد از کودتای ۲۸ مرداد کرد.

مطالب دیگری در رابطه با بعضی از علت‌های این گونه خودزنی‌ها:
https://alisedarat.com/1397/08/30/4162/
-
https://alisedarat.com/1392/10/26/1138/
-
https://alisedarat.com/1394/02/22/2489/
-
https://alisedarat.com/1397/06/28/4204/
-

https://alisedarat.com/1397/11/16/4611/
❊❊
❊❊
https://t.me/sedaratMD/1196
-