اصولی که در جلسه ۱۸ مورد بحث قرار گرفتند:
شورای رسانههای ملی دوران گذار
اصل چهل و ششم ـ رسانههای در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند. اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوقمند این ثروتهای ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردمسالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولتی عمل میکنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانهها به انجام این وظایف، شورای رسانههای ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولت اداره میشوند، تشکیل میشود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانهای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشهها و دانشها و هنرها و دادهها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همانطور که روی داده است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشهای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترسها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانههای بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانهها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بینقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
❊❊❊❊❊
اصولی که در جلسه ۱۹ مورد بحث قرار میگیرند:
۳ فراهم کردن امکانهای لازم رسانهای برای آموزش مداوم حقوق پنجگانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانهای برای برگذارکردن مداوم بحثهای آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقهای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانههای ملی نمیتوانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱٫ نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲٫ تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳٫ رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴٫ این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود میپردازد.
شورای رسانههای ملی دوران گذار
اصل چهل و ششم ـ رسانههای در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند. اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوقمند این ثروتهای ملی، در جهت برپایی و پویایی و پیشبرد مردمسالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولتی عمل میکنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانهها به انجام این وظایف، شورای رسانههای ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانههای مختلفی که با بودجه دولت اداره میشوند، تشکیل میشود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانهای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشهها و دانشها و هنرها و دادهها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همانطور که روی داده است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشهای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترسها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانههای بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانهها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بینقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
❊❊❊❊❊
اصولی که در جلسه ۱۹ مورد بحث قرار میگیرند:
۳ فراهم کردن امکانهای لازم رسانهای برای آموزش مداوم حقوق پنجگانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانهای برای برگذارکردن مداوم بحثهای آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقهای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانههای ملی نمیتوانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱٫ نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲٫ تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳٫ رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴٫ این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود میپردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانههای ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین میکند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامهگذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
صدارت : مدیریت دوران گذار۱۹
علی صدارت
#صدارت- (۱۹)مشارکت مردمی و خشونتزدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران-ادامه اصل ۴۸
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/Cewq92xJdML/?utm_source=ig_web_copy_link
❊
یوتیوب
https://youtu.be/oUip_ZH2xMM
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/23/8922/
❊
واتساپ با شناسه:
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1434
❊
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/Cewq92xJdML/?utm_source=ig_web_copy_link
❊
یوتیوب
https://youtu.be/oUip_ZH2xMM
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/23/8922/
❊
واتساپ با شناسه:
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1434
❊
پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)
❊
«سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)
❊
https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
حنیف یزدانی: چرا خامنهای پهلوی را مطرح کرد؟
«...شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد...»
آقای خامنهای در سخنرانی با مقایسه انقلاب ایران و فرانسه به طرفداران خود از بازگشت استبداد رژیم سلطنتی هشدار داد. این حرف او اما به سرعت از سوی طرفداران رژیم استبدادی پهلوی، به معنی قدرتمند و جدی بودن ایشان در فضای سیاسی امروز ایران معنی شد.
در درجه اول خطاب به آقای خامنهای باید گفت که در مقایسه انقلاب ایران با انقلاب فرانسه، رژیم شما همسطح روبسپیر سایر جنایتکاران "دوره وحشت" بعد از انقلاب فرانسه هستید و نه انقلاب کبیر فرانسه! رژیم شما همانند روبسپیر برای رسیدن و حفظ قدرت بسیاری از آزادیخواهان و دانشمندان را سرکوب و به قتل رسانده است. چگونه میتوانید رژیم سرکوبگر خود را با انقلاب فرانسه که برای حقوق بشر و ازادی و دموکراسی و برابری بود مقایسه کنید؟…
اما چرا سلطنت طلبان نباید از اشاره خامنهای قند در دلشان آب شود؟!
۱- اصولا سیاستمداران هنگامی که در قدرت قرار میگیرند، مخالفان خود را تا جای ممکن نادیده میگیرند! این اصل را حتی در دموکراسیهای غربی هم میبینیم. برای مثال همه رییس جمهورهای درقدرت در فرانسه در جمهوری پنجم، هنگام شرکت در دورهی دوم برای دوباره انتخاب شدن، از مناظره با سایر کاندیدها طفره رفتهاند. زیرا از نظر آنها جدل رییس جمهور در قدرت با سایر کاندیداها تنها سبب به رسمیت یافتن آنها و بیاعتبار شدن رییس جمهور میشود!
در استبدادها، سیاستمداران و رژیمهای سیاسی این اصل را با شدت بیشتری رعایت میکنند. زیرا میدانند در صورت بی ملاحظگی ممکن است کار به جاهای باریک بکشد. برای مثال، توجه خواننده گرامی را به مقاله روزنامه اطلاعات در سال ۵۷ درباره هندی بودن خمینی ارجاع میدهم. همین مسئله چون ریختن روغن بر آتش انقلاب بود. جالب آنجاست که شاه، هرگز از خمینی اسم نبرد همچنانکه مصدق را بعد از کودتای مرداد ۳۲ نادیده میگرفت. اما از کمونیستها و توده اییها و مجاهدین به اسم خرابکار به کرات اسم میبردند. دلیل این امر این است که سیاستمداران در قدرت در رژیم استبدادی، تنها وقتی از مخالفان نام میبرند که میدانند در مجموع نبرد سیاسی، فکری، نظامی و اجتماعی، مستبدهای بر قدرت، برنده خواهند بود. از نظر رژیم شاه، حزب توده به لحاظ وابستگی آشکار به شوروی فاقد اعتبار سیاسی اجتماعی بود، لذا میتوانست از این نقطه ضعف استفاده کرده و با سرکوب آنها هم جامعه را بترساند و از حرکت بازدارد و هم خود را برای امریکاییها، خوش خدمت و موثر نشان دهد.
همین رابطه را رژیم جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق برقرار کرد. توضیح اینکه بعد از ارتکاب ترورهای کور توسط مجاهدین و مهمتر، همدستی آنها با صدام در جنگ با میهن و مردم، رژیم میدانست آنها از نظر مردم، فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی هستند. لذا آشکارا از آنها با نام منافقین اسم میبرد و بسیاری از مخالفان و مردم را با اتهام و بهانه واهی نزدیکی و یا عضویت در سازمان سرکوب میکرد. در حقیقت آنها میدانستند که عموم مردم با اعضای سازمان مجاهدین که شریک و ابزار دست صدام شده بودند هیچگونه همراهی ندارد که هیچ، بلکه شاید به رژیم هم حق بدهد که آنان را سرکوب کند. لذا رژیم از بودن اینگونه احزاب و دستهجات تا جایی که میتوانست سو استفاده میکند. اما سران رژیم هیچگاه از مخالفان معتبر و جمهوری خواه نظیر بنیصدر، بازرگان، جبهه ملی اسم نمیبردند! گویی از نگاه آنان اولین نخست وزیر بعد از انقلاب و اولین رییس جمهور تاریخ ایران هرگز وجود نداشتهاند! چرا که استبداد حاکم خوب میدانست که اگر فضا باز بود و حق انتخابی وجود داشت، سونامی رای مردم، بنیصدر را با رایی بیشتر به ریاست جمهوری باز میگرداند.
اما همین رژیمهای استبدادی هنگامی که به اشتباه اسم دشمن معتبر و مردمی و بدیل خود را بیاورند، ممکن است به سرعت از بین بروند. همین موضوع را در داستان ضحاک و فریدون میبینیم که فردوسی به روشنی بیان کرده است. جایی که ضحاک از ایرانیان میخواهد که شهادت بدهند او در برابر فریدون فردی عادل است.
لذا اگر آقای خامنهای اسم سلسله پهلوی را میآورد، حتما میداند که آنها فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی میباشند و میداند که به آسانی توانایی مقابله و کنترل آنها را دارند! توجه بفرمایید که شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد.
ادامه👇
حنیف یزدانی: چرا خامنهای پهلوی را مطرح کرد؟
«...شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد...»
آقای خامنهای در سخنرانی با مقایسه انقلاب ایران و فرانسه به طرفداران خود از بازگشت استبداد رژیم سلطنتی هشدار داد. این حرف او اما به سرعت از سوی طرفداران رژیم استبدادی پهلوی، به معنی قدرتمند و جدی بودن ایشان در فضای سیاسی امروز ایران معنی شد.
در درجه اول خطاب به آقای خامنهای باید گفت که در مقایسه انقلاب ایران با انقلاب فرانسه، رژیم شما همسطح روبسپیر سایر جنایتکاران "دوره وحشت" بعد از انقلاب فرانسه هستید و نه انقلاب کبیر فرانسه! رژیم شما همانند روبسپیر برای رسیدن و حفظ قدرت بسیاری از آزادیخواهان و دانشمندان را سرکوب و به قتل رسانده است. چگونه میتوانید رژیم سرکوبگر خود را با انقلاب فرانسه که برای حقوق بشر و ازادی و دموکراسی و برابری بود مقایسه کنید؟…
اما چرا سلطنت طلبان نباید از اشاره خامنهای قند در دلشان آب شود؟!
۱- اصولا سیاستمداران هنگامی که در قدرت قرار میگیرند، مخالفان خود را تا جای ممکن نادیده میگیرند! این اصل را حتی در دموکراسیهای غربی هم میبینیم. برای مثال همه رییس جمهورهای درقدرت در فرانسه در جمهوری پنجم، هنگام شرکت در دورهی دوم برای دوباره انتخاب شدن، از مناظره با سایر کاندیدها طفره رفتهاند. زیرا از نظر آنها جدل رییس جمهور در قدرت با سایر کاندیداها تنها سبب به رسمیت یافتن آنها و بیاعتبار شدن رییس جمهور میشود!
در استبدادها، سیاستمداران و رژیمهای سیاسی این اصل را با شدت بیشتری رعایت میکنند. زیرا میدانند در صورت بی ملاحظگی ممکن است کار به جاهای باریک بکشد. برای مثال، توجه خواننده گرامی را به مقاله روزنامه اطلاعات در سال ۵۷ درباره هندی بودن خمینی ارجاع میدهم. همین مسئله چون ریختن روغن بر آتش انقلاب بود. جالب آنجاست که شاه، هرگز از خمینی اسم نبرد همچنانکه مصدق را بعد از کودتای مرداد ۳۲ نادیده میگرفت. اما از کمونیستها و توده اییها و مجاهدین به اسم خرابکار به کرات اسم میبردند. دلیل این امر این است که سیاستمداران در قدرت در رژیم استبدادی، تنها وقتی از مخالفان نام میبرند که میدانند در مجموع نبرد سیاسی، فکری، نظامی و اجتماعی، مستبدهای بر قدرت، برنده خواهند بود. از نظر رژیم شاه، حزب توده به لحاظ وابستگی آشکار به شوروی فاقد اعتبار سیاسی اجتماعی بود، لذا میتوانست از این نقطه ضعف استفاده کرده و با سرکوب آنها هم جامعه را بترساند و از حرکت بازدارد و هم خود را برای امریکاییها، خوش خدمت و موثر نشان دهد.
همین رابطه را رژیم جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق برقرار کرد. توضیح اینکه بعد از ارتکاب ترورهای کور توسط مجاهدین و مهمتر، همدستی آنها با صدام در جنگ با میهن و مردم، رژیم میدانست آنها از نظر مردم، فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی هستند. لذا آشکارا از آنها با نام منافقین اسم میبرد و بسیاری از مخالفان و مردم را با اتهام و بهانه واهی نزدیکی و یا عضویت در سازمان سرکوب میکرد. در حقیقت آنها میدانستند که عموم مردم با اعضای سازمان مجاهدین که شریک و ابزار دست صدام شده بودند هیچگونه همراهی ندارد که هیچ، بلکه شاید به رژیم هم حق بدهد که آنان را سرکوب کند. لذا رژیم از بودن اینگونه احزاب و دستهجات تا جایی که میتوانست سو استفاده میکند. اما سران رژیم هیچگاه از مخالفان معتبر و جمهوری خواه نظیر بنیصدر، بازرگان، جبهه ملی اسم نمیبردند! گویی از نگاه آنان اولین نخست وزیر بعد از انقلاب و اولین رییس جمهور تاریخ ایران هرگز وجود نداشتهاند! چرا که استبداد حاکم خوب میدانست که اگر فضا باز بود و حق انتخابی وجود داشت، سونامی رای مردم، بنیصدر را با رایی بیشتر به ریاست جمهوری باز میگرداند.
اما همین رژیمهای استبدادی هنگامی که به اشتباه اسم دشمن معتبر و مردمی و بدیل خود را بیاورند، ممکن است به سرعت از بین بروند. همین موضوع را در داستان ضحاک و فریدون میبینیم که فردوسی به روشنی بیان کرده است. جایی که ضحاک از ایرانیان میخواهد که شهادت بدهند او در برابر فریدون فردی عادل است.
لذا اگر آقای خامنهای اسم سلسله پهلوی را میآورد، حتما میداند که آنها فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی میباشند و میداند که به آسانی توانایی مقابله و کنترل آنها را دارند! توجه بفرمایید که شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد.
ادامه👇
ادامه از https://t.me/sedaratMD/1436 پست قبلی👆
https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
۲- دومین دلیل سیاست موزیانه آقای خامنهای در نام بردن از استبداد پهلوی، ادامه سیاست بد و بدتری است که ۲۴ سال با اصلاحطلبان بازی کرد. او در واقع نشان داد که خود او مهندس ارشد، برای مدیریت بحرانها و انتخابات دورههای مختلف ریاست جمهوری و مجلس بوده است. توجه داشته باشید که او و رژیمش تجربه بسیار زیادی در مدیریت افکار عمومی و بازی در نقش بدتر در این دوگانه دارند. لذا برای این قلم هیچ جای تردید نیست که همچنانکه پروژه اصلاحات و مجبور کردن مردم به انتخاب میان بد وبدتر توسط او و اتاقهای امنیتی مدیریت میشد، بازی جدید بد و بدتر با طرفدران رژیم استبدادی سلطنتی و شعار "رضاشاه روحت شاد" تحت کنترل نهادهای امنیتی رژیم است.
�۳- سومین دلیل آقای خامنهای برای اشاره به سلطنت پهلوی و خطر بازگشت آن، ایجاد چند دستگی میان مردم و احزاب و گروههای سیاسی است. سلطنت طلبان قدرت طلب و اطرافیان آنها هم به خامنهای در این هدف کمک میکنند. آنها مردم را حداقل به ۴ گروه تقسیم کردهاند. در حالی که اگر سلطنت طلبان و در راس آنها اقای رضا پهلوی دست از ایده برتری خونی بر میداشتند و با ایجاد حزب مدرن به دفاع از آزادیهای اساسی و حقوق و بیان انتظارات خود میپرداختند و با به رسمیت شناختن دیگر احزاب سیاسی میشد از حیله اقای خامنهای پرهیز کرد. اما آنها و رسانههای وابسته دقیقا طوری رفتار کردند که اتاق امنیتی رژیم انتظار داشت. به سخن دیگر، آقای رضا پهلوی و طرفدارانش ندانسته از هول حلیم در دیگ افتاده و به مهرهای در بازی شطرنج آقای خامنهای تبدیل شدهاند.
۴- چهارمین دلیل این است که سیاستمداران در قدرت همواره میکوشند که ضعیف ترین فرد و گروه در بین مخالفانشان را برجسته کنند زیرا میپندارند غلبه بر آنها راحتتر میباشد. آقای خامنهای و رژیم امنیتی او در این امر خبره هستند زیرا سالیان دراز است توسط شورای نگهبان اجازه حضور افرادی را که گمان میکنند در انتخاباتهای نیمه باز رژیم مقبولیت مردمی خواهند داشت را نمیدهند. اما راه را برای افراد درجه دو و سه منصوب به مخالفانشان باز میگذارند. زیرا میدانند توان شکست آنها را دارند. ایشان دقیقا با همین منطق سعی کرد جناح وابسته با استبداد سلطنتی را با دوپینگ وارد میدان اصلی رقابت با رژیمش کند.
اما این رقص تانگو استبداد سلطنتی پهلوی و جمهوری اسلامی فرصتی است برای اتحاد و همدلی جمهوریخواهان از طیفهای مختلف. بر جمهوریخواهان است تا با دفاع از اصول دموکراسی، پلورالیسم، حقوق بشر بکوشند ایدههای استبداد را کنار زده و با همدلی راه را برای بازگشت همیشگی جمهوری هموار کنند.
حنیف یزدانی
Hanifyazdani@gmail.com
#یزدانی
#حنیف_یزدانی
#پهلوی
#شاه
#رضا_شاه
#رضا_پهلوی
#رضا_شاه_روحت_شاد
�
https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
۲- دومین دلیل سیاست موزیانه آقای خامنهای در نام بردن از استبداد پهلوی، ادامه سیاست بد و بدتری است که ۲۴ سال با اصلاحطلبان بازی کرد. او در واقع نشان داد که خود او مهندس ارشد، برای مدیریت بحرانها و انتخابات دورههای مختلف ریاست جمهوری و مجلس بوده است. توجه داشته باشید که او و رژیمش تجربه بسیار زیادی در مدیریت افکار عمومی و بازی در نقش بدتر در این دوگانه دارند. لذا برای این قلم هیچ جای تردید نیست که همچنانکه پروژه اصلاحات و مجبور کردن مردم به انتخاب میان بد وبدتر توسط او و اتاقهای امنیتی مدیریت میشد، بازی جدید بد و بدتر با طرفدران رژیم استبدادی سلطنتی و شعار "رضاشاه روحت شاد" تحت کنترل نهادهای امنیتی رژیم است.
�۳- سومین دلیل آقای خامنهای برای اشاره به سلطنت پهلوی و خطر بازگشت آن، ایجاد چند دستگی میان مردم و احزاب و گروههای سیاسی است. سلطنت طلبان قدرت طلب و اطرافیان آنها هم به خامنهای در این هدف کمک میکنند. آنها مردم را حداقل به ۴ گروه تقسیم کردهاند. در حالی که اگر سلطنت طلبان و در راس آنها اقای رضا پهلوی دست از ایده برتری خونی بر میداشتند و با ایجاد حزب مدرن به دفاع از آزادیهای اساسی و حقوق و بیان انتظارات خود میپرداختند و با به رسمیت شناختن دیگر احزاب سیاسی میشد از حیله اقای خامنهای پرهیز کرد. اما آنها و رسانههای وابسته دقیقا طوری رفتار کردند که اتاق امنیتی رژیم انتظار داشت. به سخن دیگر، آقای رضا پهلوی و طرفدارانش ندانسته از هول حلیم در دیگ افتاده و به مهرهای در بازی شطرنج آقای خامنهای تبدیل شدهاند.
۴- چهارمین دلیل این است که سیاستمداران در قدرت همواره میکوشند که ضعیف ترین فرد و گروه در بین مخالفانشان را برجسته کنند زیرا میپندارند غلبه بر آنها راحتتر میباشد. آقای خامنهای و رژیم امنیتی او در این امر خبره هستند زیرا سالیان دراز است توسط شورای نگهبان اجازه حضور افرادی را که گمان میکنند در انتخاباتهای نیمه باز رژیم مقبولیت مردمی خواهند داشت را نمیدهند. اما راه را برای افراد درجه دو و سه منصوب به مخالفانشان باز میگذارند. زیرا میدانند توان شکست آنها را دارند. ایشان دقیقا با همین منطق سعی کرد جناح وابسته با استبداد سلطنتی را با دوپینگ وارد میدان اصلی رقابت با رژیمش کند.
اما این رقص تانگو استبداد سلطنتی پهلوی و جمهوری اسلامی فرصتی است برای اتحاد و همدلی جمهوریخواهان از طیفهای مختلف. بر جمهوریخواهان است تا با دفاع از اصول دموکراسی، پلورالیسم، حقوق بشر بکوشند ایدههای استبداد را کنار زده و با همدلی راه را برای بازگشت همیشگی جمهوری هموار کنند.
حنیف یزدانی
Hanifyazdani@gmail.com
#یزدانی
#حنیف_یزدانی
#پهلوی
#شاه
#رضا_شاه
#رضا_پهلوی
#رضا_شاه_روحت_شاد
�
Telegram
علی صدارت
https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
حنیف یزدانی: چرا خامنهای پهلوی را مطرح کرد؟
«...شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد...»
آقای خامنهای در سخنرانی با مقایسه انقلاب…
حنیف یزدانی: چرا خامنهای پهلوی را مطرح کرد؟
«...شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجیهای مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد...»
آقای خامنهای در سخنرانی با مقایسه انقلاب…
علی صدارت- مشارکت مردمی و خشونتزدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران-جلسه ۲۰
تاریخ تولید و انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ ژوئن ۲۰۲۲ دوشنبه
زمان : ساعت۲۱ (۹ شب)به وقت ایران
❊
پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)
❊
ادامه بحث در باره شورای رسانههای ملی دوران گذار
۷- رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظر و عمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸- مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی، آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱- نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲- تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳- رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴- این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود میپردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانههای ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین میکند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامهگذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
❊
تاریخ تولید و انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ ژوئن ۲۰۲۲ دوشنبه
زمان : ساعت۲۱ (۹ شب)به وقت ایران
❊
پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)
❊
ادامه بحث در باره شورای رسانههای ملی دوران گذار
۷- رسانههای ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار دهند و نیز امکان نقد نظر و عمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸- مسئولان رسانههای ملی و نیز شورای قضائی، آزادی حرفهای خبرنگاران را تأمین و تضمین میکنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شدهاند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمیتوان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفهایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی میباشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانههای ملی دوران گذار عبارتند از:
۱- نظارت بر کار رسانههای ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲- تعیین مسئولان رسانههای ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانههای ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانههای ملی یا خصوصی (به غیر از صفحههای شخصی در شبکههای اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست میدهد.
۳- رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانهها با وظایف آنها.
۴- این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود میپردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانههای ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین میکند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامهگذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچیک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمیتوانند عضو شورای رسانههای ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم میرسد، در اختیارش بگذارد.
❊
صدارت : (۲۰)مشارکت مردمی و خشونتزدا در مدیریت دوران گذار و انتقال…
علی صدارت
#صدارت (۲۰)مشارکت مردمی و خشونتزدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران(جلسه آخر)
❊
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
لطفا در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/p/CfCS5PBAFit/?hl=en
https://www.instagram.com/tv/CfCS5PBAFit/?hl=en
❊
https://youtu.be/tkI9JAZz1_E
❊
https://alisedarat.com/1401/03/30/8942/
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام
https://t.me/sedaratMD/1441
❊
پادکست انکر
https://anchor.fm/sedarat
❊
❊
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
لطفا در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/p/CfCS5PBAFit/?hl=en
https://www.instagram.com/tv/CfCS5PBAFit/?hl=en
❊
https://youtu.be/tkI9JAZz1_E
❊
https://alisedarat.com/1401/03/30/8942/
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام
https://t.me/sedaratMD/1441
❊
پادکست انکر
https://anchor.fm/sedarat
❊
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
معرفی کتاب: رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
صدارت : رسانههای همگانی به مثابه شاخه چهارم دولت
علی صدارت
علی صدارت- رسانههای همگانی به مثابه شاخه چهارم دولت- جلسه اول
۶ تیر ۱۴۰۱
❊
مراد از «رسانـههای همگانی» آن دسته از وسایل ارتباط جمعی است که بودجه آنها از منابع دولتی، و در واقع توسط ملت، پرداخت میشود.
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید
https://www.instagram.com/tv/CfUTGxdlY15/
❊
https://www.youtube.com/watch?v=qNBNRTLShr0
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/06/8955/
مطلب را همچنین میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
https://t.me/sedaratMD/1446
❊
۶ تیر ۱۴۰۱
❊
مراد از «رسانـههای همگانی» آن دسته از وسایل ارتباط جمعی است که بودجه آنها از منابع دولتی، و در واقع توسط ملت، پرداخت میشود.
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید
https://www.instagram.com/tv/CfUTGxdlY15/
❊
https://www.youtube.com/watch?v=qNBNRTLShr0
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/06/8955/
مطلب را همچنین میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
https://t.me/sedaratMD/1446
❊
صدارت (۲)رسانههای همگانی ملی بهمثابه شاخه چهارم دولت-
علی صدارت
علی #صدارت (۲)رسانههای همگانی ملی بهمثابه شاخه چهارم دولت- جلسه دوم: پروپاگندا، پاناوپتیکان واژگونه
تاریخ تولید و انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۴ جولای ۲۰۲۲ دوشنبه
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/CfmVlV0Arjj/
❊
یوتیوب:
https://youtu.be/S3Rw-d9n-1A
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/13/8988/
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
https://t.me/sedaratMD/1448
❊
رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
تاریخ تولید و انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۴ جولای ۲۰۲۲ دوشنبه
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/CfmVlV0Arjj/
❊
یوتیوب:
https://youtu.be/S3Rw-d9n-1A
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/13/8988/
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
https://t.me/sedaratMD/1448
❊
رسانههای همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانههایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آنها توسط دولت پرداخت میشود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب میگردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخگو هستند.
رسانههای شخصی، و رسانههای خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آنها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
❊
صدارت- بدیل، و آلترناتیوسازی
علی صدارت
علی #صدارت- بدیل، سناریوهای مختلف فروپاشی فیزیکی رژیم، و آلترناتیوسازی
۱۷ تیر ۱۴۰۱
-
هر یک روز بیشتری که رژیم ولایت مطلقه بر سر کار بماند، خطر سوریه شدن، و عراق شدن، و افغانستان شدن، و لیبی شدن ایران بیشتر میشود.
بدیل واقعی، خود ما مردم ایران هستیم.
برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، هر کدام از همهی ما (هر کدام به سهم خود، و به نوبه خود) باید کاری و کارهایی، با محوریت حق و حقوندی، انجام دهیم، هر چقدر هم آن کار در ظاهر به نظر کوچک بیاید.
-
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/17/9000/
❊
مطلب را به شکل صوتی،در اینجا بشنوید
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1449
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/p/Cfw9Qq8Jkz3/
❊
https://www.youtube.com/c/AliSedarat
❊
۱۷ تیر ۱۴۰۱
-
هر یک روز بیشتری که رژیم ولایت مطلقه بر سر کار بماند، خطر سوریه شدن، و عراق شدن، و افغانستان شدن، و لیبی شدن ایران بیشتر میشود.
بدیل واقعی، خود ما مردم ایران هستیم.
برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، هر کدام از همهی ما (هر کدام به سهم خود، و به نوبه خود) باید کاری و کارهایی، با محوریت حق و حقوندی، انجام دهیم، هر چقدر هم آن کار در ظاهر به نظر کوچک بیاید.
-
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/17/9000/
❊
مطلب را به شکل صوتی،در اینجا بشنوید
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1449
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
https://www.instagram.com/p/Cfw9Qq8Jkz3/
❊
https://www.youtube.com/c/AliSedarat
❊
صدارت : سریلانکا، حجاب اجباری و سقوط فیزیکی رژیم
علی صدارت
علی صدارت - #سریلانکا، #حجاب اجباری و سقوط فیزیکی رژیم
❊
تاریخ تولید و انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۱۱ جولای ۲۰۲۲ دوشنبه
❊
مطلب را همچنین میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید:
واتساپ:
در واتساپ با شناسه:
علی #صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1451
❊
پادکست:
https://anchor.fm/sedarat/episodes/--e1l3js8
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Cf4g4YIpN0C/
❊
یوتیوب:
https://youtu.be/aFb5WKkHXV8
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/20/9030/
❊
❊
تاریخ تولید و انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۱۱ جولای ۲۰۲۲ دوشنبه
❊
مطلب را همچنین میتوانید به شکل صوتی، در رسانههای ذیل بشنوید و همرسانی بفرمایید:
واتساپ:
در واتساپ با شناسه:
علی #صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1451
❊
پادکست:
https://anchor.fm/sedarat/episodes/--e1l3js8
❊
مطلب را به صورت تصویری در اینجا ببینید و در همرسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/Cf4g4YIpN0C/
❊
یوتیوب:
https://youtu.be/aFb5WKkHXV8
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/20/9030/
❊
علی صدارت : نگاهی اجمالی به بعضی سناریوهای فروپاشی فیزیکی رژیم ولایت مطلقه.
https://alisedarat.com/1401/04/17/9042/
در ابتدا واضح و روشن بگویم که این رژیم رفتنی نیست مگر اینکه هرکدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، کوشا شویم و پیوسته کوشاتر شویم. باید از آنها که میگویند …وضع خیلی بد است… مردم باید یک کاری بکنند… پرسیده شود که این مردم چه کسانی هستند!؟ آیا من و شما و همگی ما جزئی از این مردم نیستیم؟
ولی اگر به سرنوشت رژیمهایی از این دست بنگریم، به وضوح میبینیم که این رژیم نمیتواند رفتنی نباشد. این که بالاخره چه زمانی برود، کاملا بستگی به من و شما و همگی تک تک ما دارد که راه انفعال را ادامه دهیم و یا اینکه مشارکت در ساختن سرنوشت خوب و خوبتر را وظیفه همیشگی خویش بدانیم.
اینکه این رژیم چگونه به فروپاشی فیزیکی خود خواهد رسید هم کاملا بستگی به ما مردم دارد. اگر در مقابل فشار از جنس رژیم شدن مقاومت کردهایم و امثال همان کارهایی که نگهداران رژیم میکنند را در زندگی شخصی و حرفهای خود پیشه نکردهایم، یعنی اگر خود مبدل به متجاوز به حقوق نشدهایم، در این صورت توانستهایم به سهم خود و به نوبه خود، عمر این رژیم را کوتاهتر کنیم، و نیز توانستهایم سناریوهای خشونتزدا و دموکراتیک و مردمسالارانه را محتملتر کنیم، هر یک به سهم خود و به نوبه خود. این فرهنگ مردمسالاری است. مردمسالاری یک فرهنگ است. این فرهنگ از من و از شما و از همگی تک تک ما سرچشمه میگیرد. مردمسالاری یک کالایی نیست که بتوان از خارج وارد کرد!
تغییر و تحولات عمده و سقوط فیزیکی رژیم، میتواند از جمله این انواع را داشته باشد:
❊ اول:
روشهای قهرآمیز:
۱- حمله توسط قشون خارجی
۲- کودتا
۳- میلیشیای مسلح، مجاهدین، چریکها،…
در این دوران، و هرچه میگذرد، این روشها نامحتملتر میگردند. تجربه قدرتها در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و… نیز تجربه اخیر روسیه در اوکراین، دلیل خوبی برای این مدعا است. هرچه ما مردم بیشتر خشونتزدایی را پیشه کنیم، این خطر باز هم نامحتملتر خواهد شد.
اگر توسط قدرتهای داخلی کودتایی هم انجام شود، مگر اینکه مانند پرتغال، نظامیان خود اسباب گذار از رژیم ولایت مطلقه به مردم را فراهم کنند، کودتاچیان لاجرم بزردی پشت به ملت، و رو به قدرتهای خارجی خواهند کرد.
زمانی بود که در دنیا، میلیشیای مسلح، مجاهدین، چریکها،… مورد اقبال مردم بودند، ولی بهخصوص در دهههای اخیر، گروههای خشونتگستر جایگاه خود را در میان مردم از دست دادهاند و منزوی شدهاند
❊ دوم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط وابستگان به قدرتهای خارجی:
پهلوی، و شرکا
رجوی، و شرکا
اینها به همراه دیگرانی از این قسم، همه از یک جنس هستند.
-
با این توجه که خمینی و خامنهای و شرکا، برای پیشبرد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است» از وجود پهلوی و رجوی، استفادههای سرشاری بردهاند.
خامنهای در سخنرانی خود در قبر خمینی به درستی بازگشت سلطنت بعد از انقلاب کبیر فرانسه را متذکر شد. ولی البته این مثل در مورد ایران فراتر از آن میرود، به این شکل که بعد از انقلاب ایران، و بعد از بهار ایران، ساختار رژیم ولایت مطلقه پهلوی در واقع در رژیم ولایت مطلقه فقیه ادامه پیدا کرده است. الان بعد از حضور پررنگ الترناتیو مردمسالار در صحنه مبارزات و تلاشهای موفق آنها با همراهی بخش عمدهای از مردم، وژدان عمومی همگانی ایرانیان، هر چه بیشتر به مردمسالاری و حقوندی میل کرده و میکند.
نتیجه این تلاشها بوده است که گناه کبیرهی وابستگی به قدرتهای خارجی، کبیرهتر! شده و میشود. به شکلی که یکی از وابستهترین عناصر «آپوزیسیون»، که وابستگی را از پدر و پدربزرگش به ارث برده است، لازم میبیند که در «کنفرانس مطبوعاتی» در نفی وابستگس و وابستگان سخن بگوید!! وی به تقلید از بنیصدر و سایر حقوندان و کوشندگان استقلال و آزادی میگوید …تعریف آپوزیسیون تغییر کرده… ولی آنها که نوشته را برایش تهیه کرده بودند حتی خود نمیدانند که از دید قدرت و قدرتپرستی، هویت «آپوزیسیون» از دیگری نشأت میگیرد. در این مثال، اگر فردی یا گروهی خود درا در مقابل خامنهای «آپوزیسیون» تعریف کند، این بدان معنی است که با نبود خامنهای آن فرد یا گروه، هویت خود را از دست میدهد و از حیز انتفاع ساقط میگردد!
مبارزات حقوندانه، علیه چیزی نیست، برای چیزی است.
مبارزات حقوندانه، برای این نیست که یک دیکتاتور و یا مستبد برود و یک دیکتاتور و یا مستبد دیگری بیاید. مبارزات حقوندانه، برای است که ساختار دیکتاتوری و استبداد برود، و دموکراسی و مردمسالاری حاصل شود.
یک شخص و یا افراد و گروههای وابسته، نمیتوانند بفهمند که چرا «…آپوزیسیونی که تا به حال نتوانسته متحد بشود، اصلا به درد ایران نمیخورد…» زیرا که اصلا در فهم وی نمیگنجد که با توجه به مطلب فوق و ب
https://alisedarat.com/1401/04/17/9042/
در ابتدا واضح و روشن بگویم که این رژیم رفتنی نیست مگر اینکه هرکدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، کوشا شویم و پیوسته کوشاتر شویم. باید از آنها که میگویند …وضع خیلی بد است… مردم باید یک کاری بکنند… پرسیده شود که این مردم چه کسانی هستند!؟ آیا من و شما و همگی ما جزئی از این مردم نیستیم؟
ولی اگر به سرنوشت رژیمهایی از این دست بنگریم، به وضوح میبینیم که این رژیم نمیتواند رفتنی نباشد. این که بالاخره چه زمانی برود، کاملا بستگی به من و شما و همگی تک تک ما دارد که راه انفعال را ادامه دهیم و یا اینکه مشارکت در ساختن سرنوشت خوب و خوبتر را وظیفه همیشگی خویش بدانیم.
اینکه این رژیم چگونه به فروپاشی فیزیکی خود خواهد رسید هم کاملا بستگی به ما مردم دارد. اگر در مقابل فشار از جنس رژیم شدن مقاومت کردهایم و امثال همان کارهایی که نگهداران رژیم میکنند را در زندگی شخصی و حرفهای خود پیشه نکردهایم، یعنی اگر خود مبدل به متجاوز به حقوق نشدهایم، در این صورت توانستهایم به سهم خود و به نوبه خود، عمر این رژیم را کوتاهتر کنیم، و نیز توانستهایم سناریوهای خشونتزدا و دموکراتیک و مردمسالارانه را محتملتر کنیم، هر یک به سهم خود و به نوبه خود. این فرهنگ مردمسالاری است. مردمسالاری یک فرهنگ است. این فرهنگ از من و از شما و از همگی تک تک ما سرچشمه میگیرد. مردمسالاری یک کالایی نیست که بتوان از خارج وارد کرد!
تغییر و تحولات عمده و سقوط فیزیکی رژیم، میتواند از جمله این انواع را داشته باشد:
❊ اول:
روشهای قهرآمیز:
۱- حمله توسط قشون خارجی
۲- کودتا
۳- میلیشیای مسلح، مجاهدین، چریکها،…
در این دوران، و هرچه میگذرد، این روشها نامحتملتر میگردند. تجربه قدرتها در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و… نیز تجربه اخیر روسیه در اوکراین، دلیل خوبی برای این مدعا است. هرچه ما مردم بیشتر خشونتزدایی را پیشه کنیم، این خطر باز هم نامحتملتر خواهد شد.
اگر توسط قدرتهای داخلی کودتایی هم انجام شود، مگر اینکه مانند پرتغال، نظامیان خود اسباب گذار از رژیم ولایت مطلقه به مردم را فراهم کنند، کودتاچیان لاجرم بزردی پشت به ملت، و رو به قدرتهای خارجی خواهند کرد.
زمانی بود که در دنیا، میلیشیای مسلح، مجاهدین، چریکها،… مورد اقبال مردم بودند، ولی بهخصوص در دهههای اخیر، گروههای خشونتگستر جایگاه خود را در میان مردم از دست دادهاند و منزوی شدهاند
❊ دوم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط وابستگان به قدرتهای خارجی:
پهلوی، و شرکا
رجوی، و شرکا
اینها به همراه دیگرانی از این قسم، همه از یک جنس هستند.
-
با این توجه که خمینی و خامنهای و شرکا، برای پیشبرد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است» از وجود پهلوی و رجوی، استفادههای سرشاری بردهاند.
خامنهای در سخنرانی خود در قبر خمینی به درستی بازگشت سلطنت بعد از انقلاب کبیر فرانسه را متذکر شد. ولی البته این مثل در مورد ایران فراتر از آن میرود، به این شکل که بعد از انقلاب ایران، و بعد از بهار ایران، ساختار رژیم ولایت مطلقه پهلوی در واقع در رژیم ولایت مطلقه فقیه ادامه پیدا کرده است. الان بعد از حضور پررنگ الترناتیو مردمسالار در صحنه مبارزات و تلاشهای موفق آنها با همراهی بخش عمدهای از مردم، وژدان عمومی همگانی ایرانیان، هر چه بیشتر به مردمسالاری و حقوندی میل کرده و میکند.
نتیجه این تلاشها بوده است که گناه کبیرهی وابستگی به قدرتهای خارجی، کبیرهتر! شده و میشود. به شکلی که یکی از وابستهترین عناصر «آپوزیسیون»، که وابستگی را از پدر و پدربزرگش به ارث برده است، لازم میبیند که در «کنفرانس مطبوعاتی» در نفی وابستگس و وابستگان سخن بگوید!! وی به تقلید از بنیصدر و سایر حقوندان و کوشندگان استقلال و آزادی میگوید …تعریف آپوزیسیون تغییر کرده… ولی آنها که نوشته را برایش تهیه کرده بودند حتی خود نمیدانند که از دید قدرت و قدرتپرستی، هویت «آپوزیسیون» از دیگری نشأت میگیرد. در این مثال، اگر فردی یا گروهی خود درا در مقابل خامنهای «آپوزیسیون» تعریف کند، این بدان معنی است که با نبود خامنهای آن فرد یا گروه، هویت خود را از دست میدهد و از حیز انتفاع ساقط میگردد!
مبارزات حقوندانه، علیه چیزی نیست، برای چیزی است.
مبارزات حقوندانه، برای این نیست که یک دیکتاتور و یا مستبد برود و یک دیکتاتور و یا مستبد دیگری بیاید. مبارزات حقوندانه، برای است که ساختار دیکتاتوری و استبداد برود، و دموکراسی و مردمسالاری حاصل شود.
یک شخص و یا افراد و گروههای وابسته، نمیتوانند بفهمند که چرا «…آپوزیسیونی که تا به حال نتوانسته متحد بشود، اصلا به درد ایران نمیخورد…» زیرا که اصلا در فهم وی نمیگنجد که با توجه به مطلب فوق و ب
ا توجه به فرهنگ ایرانیان، آن «آپوزیسیون» به همان علت که تا به حال نتوانسته متحد بشود، از این به بعد برای اتحاد و ائتلاف، مشکلات بسیار بیشتری را خواهد داشت. چرا که «وجود الترناتیو مردمسالار» و نیز «حضور فعال آلترناتیو مردمسالار در صحنه مبارزات» بوده است که هر چه میگذرد، استبداد را نفی میکند، و نه فقط مستبدان را. همچنین هر چه میگذرد، نفرت ایرانیان از وابستگان به قدرت بیشتر و بیشتر میشود، و «آپوزیسیون» که میگوید خامنهای برود و من بیایم! نمیتواند به قدرتها وابسته نباشد، و در نتیجه نمیتواند مورد انزجار ایرانیان نباشد.
جمله «…تعریف من از آپوزیسیون الان چیز دیگری است این روزها آپوزیسیون واقعی خود مردم هستند…»
❊ سوم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط وابستگان به قدرتهای داخلی:
ایرانیان به درستی گفتند: «اصلاحطلب، اصولگرا- دیگه تمومه ماجرا!»
تا همین اخیر، مراجعه به قدرت داخلی در وطن ما، به اندازه مراجعه به قدرت خارجی، قبح و گناه نداشته است. ولی به علت خنجری که مردم از پشت توسط اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان و در یک کلام، افراد و گروههایی که میگویند تغییرات باید از طریق قدرت داخلی انجام شود، خوردهاند، آنها هم همان سرنوشت را برای خود رقم زدند که حزب توده و چریکهای فدایی و شرکا در بهار انقلاب برا خود ساخت. نفرت مردم از حزب توده به خاطر عملکردش در کودتای مرداد ۱۳۳۲، و سپس در کودتای خرداد ۱۳۶۰، ریشهای عمیق دارد. عملکرد این حزب و شرکا، در مراجعه به قدرت خارجی و داخلی، دافعهی ایرانیان از قدرت و راه حل از آن طریق را بیشتر کرده است.
وابستگان و دلبستگان به قدرتهای داخلی، یا میترسند، و یا میترسانند، و غالبا به هر دو حالت از شکست در جنگ روانی قدرتها علیه ملتها مبتلا گشتهاند!
بعضی دست خود را آلوده به خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی، و روانی، و البته فیزیکی میبینند. از بهار انقلاب و از کودتای خرداد ۱۳۶۰ و از حاکم کردن ضدانقلاب به ایران و ایرانیان، کمی بیش از چهار دهه میگذرد و بسیاری دستاندرکاران، حتی بسیاری از مورد غضب واقع شدهها و زندان رفتهها، در پیشبرد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است» از خامنهای و شرکا هم پیشی گرفتهاند.
بسیاری سودای قدرت در سر دارند و بدین شکل از «آپوزیسیون» هستند!
متاسفانه تعدادی از مردم، به علت شکست خوردن در جنگ روانی در جبهههای مختلف، هنوز زیر بیرق اینها سینه میزنند. این هموطنان، گرچه تنفر خود را از این رژیم علنا در کوچه و خیابان ابراز میکنند، ولی باید زودتر بدانند که خود را به وسیلهای برای ادامه حیات این رژیم مبدل کردهاند.
❊ چهارم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط ایستادگان حقوند خط استقلال و آزادی.
تلاشگرانی که پیوسته برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، در نهایت استقلال و آزادگی، و به دور از هرگونه وابستگی، کوشیدهاند
این دسته از هموطنان، عضو یک تشکیلات خاص و یا جز یک گروه مشخص نیستند، بلکه از نحلههای مختلف فکری بودهاند.
کانون مشترک فعالیتهای این دسته از هموطنان، که در داخل و در خارج ایران به تلاش مشغول هستند، حقوق بوده است.
علیرغم سانسورها و خودسانسوریها، همکاری این هموطنان هرچه گستردهتر میگردد، چرا که حول محور حقوق بوده است. حقوقی که همهمکانی، و همهزمانی، و همهکسانی هستند، بدون هیچ تبعیضی همهکسانی هستند. این همکاریها، در فضای مجازی و نیز در فضای حقیقی بوده است. بعضی از این هموطنان حتی با هم آشنایی و تماس هم ندارند. ولی به علت اینکه حقوق مخرج مشترک اندیشه و فعالیتهای آنها بوده است، حاصل عمل آنها بر یکدیگر، برهم افزاینده بوده است.
عملکرد این هموطنان، شقالقمر نیست که از دست هیچ کس دیگری بر نیاید! برعکس، یک روش زندگی است که توسط همه مردم قابل اجرا است و قبل از هر چیز، برای خود آن شخص خوشوقتی و خوشبختی میاورد. این روش زندگی از جمله شامل شناسایی حقوق و شناساندن حقوق و عمل به حقوق و احقاق حقوق است.
این هموطنان، پیوسته محبوبتر گشتهاند. این در حالی است که گروههایی با خشونتگستری (مبارزات قهرآمیز و تجاوزات به حق حیات، حق صلح،…) و یا افراد و گروههایی که به قدرتها مراجعه میکنند (تجاوزات به حق استقلال) و سایر افراد و گروههایی که با انواع دیگر تجاوزها به حقوق شناخته شدهاند، پیوسته منفورتر گشتهاند.
از درون آن بخش از هموطنان حقوند است که در دوران شتابگیرتر شدن گذار، و در دوران فروپاشی فیزیکی رژیم، سخنگوهایی پدیدار خواهند شد، که با تجلی شعار «پشت به قدرت، روی به ملت» پشت به قدرتهای خارجی، و پشت به قدرتهای داخلی، رویکرد خود به مردم و حقوق بشر، با استمرار در ایستادگی و استقامت در مردمسالاری باز هم در عمل به اثبات میرسانند.
علی صدارت
به تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۸ جولای ۲۰۲۲ جمعه
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
آدرس مقاله در سایت:
https:/
جمله «…تعریف من از آپوزیسیون الان چیز دیگری است این روزها آپوزیسیون واقعی خود مردم هستند…»
❊ سوم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط وابستگان به قدرتهای داخلی:
ایرانیان به درستی گفتند: «اصلاحطلب، اصولگرا- دیگه تمومه ماجرا!»
تا همین اخیر، مراجعه به قدرت داخلی در وطن ما، به اندازه مراجعه به قدرت خارجی، قبح و گناه نداشته است. ولی به علت خنجری که مردم از پشت توسط اصلاحطلبان و نیز اصولگرایان و در یک کلام، افراد و گروههایی که میگویند تغییرات باید از طریق قدرت داخلی انجام شود، خوردهاند، آنها هم همان سرنوشت را برای خود رقم زدند که حزب توده و چریکهای فدایی و شرکا در بهار انقلاب برا خود ساخت. نفرت مردم از حزب توده به خاطر عملکردش در کودتای مرداد ۱۳۳۲، و سپس در کودتای خرداد ۱۳۶۰، ریشهای عمیق دارد. عملکرد این حزب و شرکا، در مراجعه به قدرت خارجی و داخلی، دافعهی ایرانیان از قدرت و راه حل از آن طریق را بیشتر کرده است.
وابستگان و دلبستگان به قدرتهای داخلی، یا میترسند، و یا میترسانند، و غالبا به هر دو حالت از شکست در جنگ روانی قدرتها علیه ملتها مبتلا گشتهاند!
بعضی دست خود را آلوده به خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی، و روانی، و البته فیزیکی میبینند. از بهار انقلاب و از کودتای خرداد ۱۳۶۰ و از حاکم کردن ضدانقلاب به ایران و ایرانیان، کمی بیش از چهار دهه میگذرد و بسیاری دستاندرکاران، حتی بسیاری از مورد غضب واقع شدهها و زندان رفتهها، در پیشبرد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است» از خامنهای و شرکا هم پیشی گرفتهاند.
بسیاری سودای قدرت در سر دارند و بدین شکل از «آپوزیسیون» هستند!
متاسفانه تعدادی از مردم، به علت شکست خوردن در جنگ روانی در جبهههای مختلف، هنوز زیر بیرق اینها سینه میزنند. این هموطنان، گرچه تنفر خود را از این رژیم علنا در کوچه و خیابان ابراز میکنند، ولی باید زودتر بدانند که خود را به وسیلهای برای ادامه حیات این رژیم مبدل کردهاند.
❊ چهارم:
روشهای غیرقهرآمیز، توسط ایستادگان حقوند خط استقلال و آزادی.
تلاشگرانی که پیوسته برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری، در نهایت استقلال و آزادگی، و به دور از هرگونه وابستگی، کوشیدهاند
این دسته از هموطنان، عضو یک تشکیلات خاص و یا جز یک گروه مشخص نیستند، بلکه از نحلههای مختلف فکری بودهاند.
کانون مشترک فعالیتهای این دسته از هموطنان، که در داخل و در خارج ایران به تلاش مشغول هستند، حقوق بوده است.
علیرغم سانسورها و خودسانسوریها، همکاری این هموطنان هرچه گستردهتر میگردد، چرا که حول محور حقوق بوده است. حقوقی که همهمکانی، و همهزمانی، و همهکسانی هستند، بدون هیچ تبعیضی همهکسانی هستند. این همکاریها، در فضای مجازی و نیز در فضای حقیقی بوده است. بعضی از این هموطنان حتی با هم آشنایی و تماس هم ندارند. ولی به علت اینکه حقوق مخرج مشترک اندیشه و فعالیتهای آنها بوده است، حاصل عمل آنها بر یکدیگر، برهم افزاینده بوده است.
عملکرد این هموطنان، شقالقمر نیست که از دست هیچ کس دیگری بر نیاید! برعکس، یک روش زندگی است که توسط همه مردم قابل اجرا است و قبل از هر چیز، برای خود آن شخص خوشوقتی و خوشبختی میاورد. این روش زندگی از جمله شامل شناسایی حقوق و شناساندن حقوق و عمل به حقوق و احقاق حقوق است.
این هموطنان، پیوسته محبوبتر گشتهاند. این در حالی است که گروههایی با خشونتگستری (مبارزات قهرآمیز و تجاوزات به حق حیات، حق صلح،…) و یا افراد و گروههایی که به قدرتها مراجعه میکنند (تجاوزات به حق استقلال) و سایر افراد و گروههایی که با انواع دیگر تجاوزها به حقوق شناخته شدهاند، پیوسته منفورتر گشتهاند.
از درون آن بخش از هموطنان حقوند است که در دوران شتابگیرتر شدن گذار، و در دوران فروپاشی فیزیکی رژیم، سخنگوهایی پدیدار خواهند شد، که با تجلی شعار «پشت به قدرت، روی به ملت» پشت به قدرتهای خارجی، و پشت به قدرتهای داخلی، رویکرد خود به مردم و حقوق بشر، با استمرار در ایستادگی و استقامت در مردمسالاری باز هم در عمل به اثبات میرسانند.
علی صدارت
به تاریخ ۱۷ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۸ جولای ۲۰۲۲ جمعه
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
آدرس مقاله در سایت:
https:/
/alisedarat.com/1401/04/17/9042/
❊
این نوشته برگرفته از مصاحبه علی صدارت یا آقای حسین جوادزاده از رادیوعصرجدید- است با عنوان:
علی صدارت در مصاحبه با آقای حسین جوادزاده از رادیوعصرجدید– بدیل، سناریوهای مختلف فروپاشی فیزیکی رژیم، و آلترناتیوسازی
آدرس مصاحبه در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/17/9000/
❊❊❊
❊❊❊
تغییر و تحولات عمده، و حتی فروپاشی فیزیکی رژیمهای استبدادی، میتواند به سرعتی باورناکردنی اتفاق بیفتد. خانم هانا آرنت هم معتقد بود دیکتاتور ممکن است حتی ۱۵ دقیقه قبل از سقوط، متوجه پایههای لرزان رژیم نباشد!
حتی در کشوری مانند بریتانیا، که تقابل قوا و در واقع بیتوازنی ضعفها بیش از پیش عریان میگردد، بوریس جانسون در عرض ۲۴ ساعت سقوط کرد، و سرنوشتی مشابه حسن دیاب را پیدا کرد. این در حالی است که روزی قبل از سقوط، با «قدرت» اعلام کرد که ماندنی است! سیاستمداران نابخرد در بریتانیا، به جانسن محدود نمیشوند. حتی تعدادی از مقامات حکومت بریتانیا، فقط یکی دو روز بعد از انتصاب، خود را مجبور به استعفا دادن یافتند. در همان ایام، ۵۸ مقام در حکومت بریتانیا بی سرپرست ماند.
❊
❊
❊
مدت زمان شروع اعتراضات و تظاهرات، تا وقوع تغییر و تحولات عمده و حتی تغییر رژیم در چند کشور:
ایران= حدود یک سال
فیلیپین= ۴ روز - ۱۹۸۶ رژیم مارکوس در روز چهارم فروریخت
لبنان= ۴-۵ روز (انفجار بندر بیروت در سه شنبه ۴ اگوست و شروع تظاهرات در یکی دو روز بعد، و استعفای حکومت حسن دیاب نخست وزیر در دوشنبه ۱۰ اگوست ۲۰۲۰، بعد از حدود ۲۰۰ روز از شروع کار)
نخستوزیر حسن دیاب، بعد از انفجار بندر بیروت و استعفاهای گسترده در حکومتش، در تاریخ ۴ اگوست، از مقام نخستوزیری استعفا داد.
و قبل از آن نیز ۱۳ روز - استعفای حریری نخست وزیر. بعد از فراگیر شدن ۱۲روزهٌ اعراضات، (اعتراضات در اواخر ماه سپتامبر ۲۰۱۹ با حضور تعداد اندکی در اطراف بیروت شروع شد. در روز ۲۹ اکتبر سعد حریری از نخستوزیر استعفا داد و استعفای وی توسط میشل عون، رئیسجمهور لبنان، پذیرفته شد) شروع پاندمی کووید۱۹ و ادامه جنبش و بالاگرفتن آن تا این تاریخ، علیرغم قرنطینهها و ادامه بحران کووید۱۹
مصطفی ادیب که در ۳۱ اگوست ۲۰۲۰ توسط عوون به نخستوزیری (بعد از حسن دیاب) منصوب شده بود، قرار بود به عنوان نخستوزیر، کابینهای بیطرف تشکیل دهد، در روز شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰ به علت ناتوانی در تشکیل کابینهٌ غیرحزبی، بخصوص به علت اختلافات برای تصدی وزارت اقتصاد، استعفا داد. این استعفا، یک شکست بزرگ برای امانوئل مکرون محسوب میشود. چند روز قبل از آن، عوون گفته بود که «اگر در آینده نزدیک در لبنان یک حکومت جدید شکل نگیرد، لبنان به جهنم خواهد رفت!» لبنان در بدترین بحران اقتصادی خود است که به غیر از جنگ داخلی ۱۹۷۵-۱۹۹۰ سابقه نداشته است.
رومانی= ۸ روز - اعدام نیکلای چائوشسکو در ۲۵ دسامبر ۱۹۸۹
تونس= ۱۰ روز - زینالعابدین بن علی.
مصر= ۱۸ روز - شروع ۲۵ژانویه۲۰۱۱ تا ۱۱فوریۀ ۲۰۱۱ سقوط حسنی مبارک، انتخاب مورسی: جون ۲۰۱۲
گرجستان= ۲۰ روز = استعفای ادوارد شواردنازه در دوم آذرماه ۱۳۸۲ = ۲۰۰۳ -
عراق= کمتر از دو ماه - استعفای عادل عبدالمهدی در ۲۹نوامبر۲۰۱۹
الجزایر= ۸هفته = ۲ماه - عبدالعزیز بوتفلیقه
سودان= ۱۶ هفته = ۴ ماه - عمر البشیر
*
……و در این زمان سریلانکا!
تظاهرات از آوزیل ۲۰۲۲ در کولومبو و در سایر شهرهای سریلانکا دامنههای وسیعی گرفتند. حتی تهدید دولت مینی بر «تیر به قصد کشت» هم نه تنها از ادامه تظاهرات نکاست، بلکه جنبش، فرگیرتر شد!
ایران= حدود یک سال= ۱۳ ماه و ۳ روز
❊
❊❊❊❊
❊
این نوشته برگرفته از مصاحبه علی صدارت یا آقای حسین جوادزاده از رادیوعصرجدید- است با عنوان:
علی صدارت در مصاحبه با آقای حسین جوادزاده از رادیوعصرجدید– بدیل، سناریوهای مختلف فروپاشی فیزیکی رژیم، و آلترناتیوسازی
آدرس مصاحبه در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/17/9000/
❊❊❊
❊❊❊
تغییر و تحولات عمده، و حتی فروپاشی فیزیکی رژیمهای استبدادی، میتواند به سرعتی باورناکردنی اتفاق بیفتد. خانم هانا آرنت هم معتقد بود دیکتاتور ممکن است حتی ۱۵ دقیقه قبل از سقوط، متوجه پایههای لرزان رژیم نباشد!
حتی در کشوری مانند بریتانیا، که تقابل قوا و در واقع بیتوازنی ضعفها بیش از پیش عریان میگردد، بوریس جانسون در عرض ۲۴ ساعت سقوط کرد، و سرنوشتی مشابه حسن دیاب را پیدا کرد. این در حالی است که روزی قبل از سقوط، با «قدرت» اعلام کرد که ماندنی است! سیاستمداران نابخرد در بریتانیا، به جانسن محدود نمیشوند. حتی تعدادی از مقامات حکومت بریتانیا، فقط یکی دو روز بعد از انتصاب، خود را مجبور به استعفا دادن یافتند. در همان ایام، ۵۸ مقام در حکومت بریتانیا بی سرپرست ماند.
❊
❊
❊
مدت زمان شروع اعتراضات و تظاهرات، تا وقوع تغییر و تحولات عمده و حتی تغییر رژیم در چند کشور:
ایران= حدود یک سال
فیلیپین= ۴ روز - ۱۹۸۶ رژیم مارکوس در روز چهارم فروریخت
لبنان= ۴-۵ روز (انفجار بندر بیروت در سه شنبه ۴ اگوست و شروع تظاهرات در یکی دو روز بعد، و استعفای حکومت حسن دیاب نخست وزیر در دوشنبه ۱۰ اگوست ۲۰۲۰، بعد از حدود ۲۰۰ روز از شروع کار)
نخستوزیر حسن دیاب، بعد از انفجار بندر بیروت و استعفاهای گسترده در حکومتش، در تاریخ ۴ اگوست، از مقام نخستوزیری استعفا داد.
و قبل از آن نیز ۱۳ روز - استعفای حریری نخست وزیر. بعد از فراگیر شدن ۱۲روزهٌ اعراضات، (اعتراضات در اواخر ماه سپتامبر ۲۰۱۹ با حضور تعداد اندکی در اطراف بیروت شروع شد. در روز ۲۹ اکتبر سعد حریری از نخستوزیر استعفا داد و استعفای وی توسط میشل عون، رئیسجمهور لبنان، پذیرفته شد) شروع پاندمی کووید۱۹ و ادامه جنبش و بالاگرفتن آن تا این تاریخ، علیرغم قرنطینهها و ادامه بحران کووید۱۹
مصطفی ادیب که در ۳۱ اگوست ۲۰۲۰ توسط عوون به نخستوزیری (بعد از حسن دیاب) منصوب شده بود، قرار بود به عنوان نخستوزیر، کابینهای بیطرف تشکیل دهد، در روز شنبه ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۰ به علت ناتوانی در تشکیل کابینهٌ غیرحزبی، بخصوص به علت اختلافات برای تصدی وزارت اقتصاد، استعفا داد. این استعفا، یک شکست بزرگ برای امانوئل مکرون محسوب میشود. چند روز قبل از آن، عوون گفته بود که «اگر در آینده نزدیک در لبنان یک حکومت جدید شکل نگیرد، لبنان به جهنم خواهد رفت!» لبنان در بدترین بحران اقتصادی خود است که به غیر از جنگ داخلی ۱۹۷۵-۱۹۹۰ سابقه نداشته است.
رومانی= ۸ روز - اعدام نیکلای چائوشسکو در ۲۵ دسامبر ۱۹۸۹
تونس= ۱۰ روز - زینالعابدین بن علی.
مصر= ۱۸ روز - شروع ۲۵ژانویه۲۰۱۱ تا ۱۱فوریۀ ۲۰۱۱ سقوط حسنی مبارک، انتخاب مورسی: جون ۲۰۱۲
گرجستان= ۲۰ روز = استعفای ادوارد شواردنازه در دوم آذرماه ۱۳۸۲ = ۲۰۰۳ -
عراق= کمتر از دو ماه - استعفای عادل عبدالمهدی در ۲۹نوامبر۲۰۱۹
الجزایر= ۸هفته = ۲ماه - عبدالعزیز بوتفلیقه
سودان= ۱۶ هفته = ۴ ماه - عمر البشیر
*
……و در این زمان سریلانکا!
تظاهرات از آوزیل ۲۰۲۲ در کولومبو و در سایر شهرهای سریلانکا دامنههای وسیعی گرفتند. حتی تهدید دولت مینی بر «تیر به قصد کشت» هم نه تنها از ادامه تظاهرات نکاست، بلکه جنبش، فرگیرتر شد!
ایران= حدود یک سال= ۱۳ ماه و ۳ روز
❊
❊❊❊❊
علی صدارت- مخالفت با حجاب اجباری را مبدل به جرقهای برای گذار خشونتزدا از ولایت مطلقه نماییم
https://alisedarat.com/1401/04/21/9045/
❊❊❊❊❊❊❊نه! به حجاب اجباری! مخالفت با حجاب اجباری را به جرقهای برای گذار خشونتزدا از ولایت مطلقه مبدل نماییم❊❊❊❊❊❊
خودِ ما مردم میتوانیم مخالفت با حجاب اجباری را به جرقهای برای گذار خشونتزدا از ولایت مطلقه مبدل نماییم.
با فراگیرتر شدن جنبش خودجوش همگانی، به صورت اعتراضات و تظاهرات خودجوش هموطنان دلیر و عزیز معلم، و بازنشسته، و... رژیم ولایت مطلقه خود را مجبور میبیند که در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کند.
رژیم در سرکوب اعتراضات و تظاهرات گستردهای که به صورت خودجوش ولی غیرپیوستهای در ماههای اخیر در جریان بودهاند، عاجز و علیل بوده است. خشونتهای دهه ۱۳۶۰ به هیچ وجه ادامه یافتنی و امتدادپذیر نبودند. آقای حسینعلی نیری قاضی شرع و عضو هیئت مرگ متصدی اعدام زندانیان سیاسی تابستان ۱۳۶۷ خود را مجبور دید و بالاخره زبان باز کرد و برای نخستین بار با سعی برای توجیه کردن آن فاجعه ملی توضیحاتی داد، و در واقع به آن کشتارهای دستهجمعی اعتراف واضحی کرد. نیری در یک مصاحبه با سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، قتلها را این گونه توجیه کرده است «توطئههای جدیدی در راه بود» و «نمیشد با قربانت بروم و فدایت شوم کشور را اداره کرد». حالا دوباره بعد از بگیر و ببند ها و شلاق و زندانی کردنهای خانمها «کم حجاب» یا «بدحجاب» در متروها و در سایر اماکن عمومی، گزمههای رژیم، با دادن گل به این زنان هموطن ما نقض قانون ضدحقوقی حجاب اجباری را تذکر میدهند.
ماموران سرکوب قوای نظامی انتظامی اطلاعاتی امنیتی بسیجی ضدشورش... از اینکه سرنوشت امثال سعید امامی را پیدا کنند و به دلیل واجبی خودکشی شوند، هراسناک هستند و در بدنه نظام، در اجرای اوامر آمران برای تجاوز به حقوق مردم، مشکلاتی پیدا میشود. بهانه دروغ «مامور و معذور» هم کاربرد خود را از دست داده است.
در کنار گسترش یافتن نافرمانیهای مدنی مردم، نافرمانیها و کمکاریهای آشکار و نهان در بدنه و قوای سرکوب نظامی، انتظامی، امنیتی، اطلاعاتی ضدشورش... مزید بر علت میشوند. رژیم اینک، برای بسیج قوای سرکوب خود، از بیچارگی و تهیدستی، بهانه «حجاب و عفاف» را مستمسک قرار داده است. این در حالی است که چندی است که با تاکتیکی هماهنگ در نماز جمعهها، و در رسانههای وابسته به قدرت، جنگ روانی در جبههی «حجاب = عفاف و پاکدامنی» و «بیحجابی = بیعفتی، هرزگی، فحشا،...» و «بیحجابی باعث از بین رفتن دین و ایمان و اسلام! میشود» و... را به صورت گسترده مدیریت میکند و به پیش میبرد.
امروز که توسط رژیم ولایت مطلقه به عنوان روز «حجاب و عفاف» اعلام شده را میتوانیم به یک موقعیت و فرصت دیگری برای پرپژواکتر کردن اعتراضات برحق خود مبدل کنیم.
با استفاده از این فرصت، هر ایرانی، چه مرد و چه زن، و از جمله مردان و زنان باورمند به حجاب اختیاری، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، میتوانیم مخالفت خود را با خشونت حجاب اجباری به افکار عمومی مردم ایران، و افکار عمومی مردم منطقه، و افکار عمومی مردم دنیا اعلام نماییم. ما در این فرصت بدین وسیله میتوانیم با صدای بلند بگوییم که ما از جنس خامنهای و رئیسی و قالیباف و... نیستیم.
این اعتراضاتمان، چه در داخل ایران و چه در خارج و دور از وطن، میتواند در فضای حقیقی در کف خیابانهای شهرها و روستاها، و یا در فضای مجازی باشد.
در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷، آقای خمینی، زمزمههای حجاب اجباری را به صدا درآورد، ولی در مقابل تظاهرات زنان (حتی زنان محجبه) و مردان دلیر ایران بر ضد «یا روسری، یا توسری» عقبنشینی مفتضحانهای کرد و در تاریخ ۲۱ اسفند همان سال رسما گفت که مطالبی که آقای طالقانی مبنی بر اجباری نبودن حجاب در اسلام بیان کرده است را تایید میکند. ما میتوانیم از آن تجربه، و سایر تجربیاتی که در این بیش از چهار دهه آموختهایم، قلمروهای اعمال حاکمیت مردمی را که با غصب، به تصرف رژیم ولایت مطلقه درآمده است، بازپس گیریم.
هر یک روزی که عمر این رژیم طولانیتر شود، خطر سوریه و عراق و افغانستان و لیبی و... شدن میهن ما ایران بیشتر میشود.
علی صدارت
بهتاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ جولای ۲۰۲۲ سهشنبه
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
❊❊❊
معرفی کتاب: قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنجگانه
(بههمراه سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران)
https://alisedarat.com/1398/04/02/4991/
«این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خود ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم»
❊❊❊
❊
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/21/9045/
❊
https://alisedarat.com/1401/04/21/9045/
❊❊❊❊❊❊❊نه! به حجاب اجباری! مخالفت با حجاب اجباری را به جرقهای برای گذار خشونتزدا از ولایت مطلقه مبدل نماییم❊❊❊❊❊❊
خودِ ما مردم میتوانیم مخالفت با حجاب اجباری را به جرقهای برای گذار خشونتزدا از ولایت مطلقه مبدل نماییم.
با فراگیرتر شدن جنبش خودجوش همگانی، به صورت اعتراضات و تظاهرات خودجوش هموطنان دلیر و عزیز معلم، و بازنشسته، و... رژیم ولایت مطلقه خود را مجبور میبیند که در دل مردم رعب و وحشت ایجاد کند.
رژیم در سرکوب اعتراضات و تظاهرات گستردهای که به صورت خودجوش ولی غیرپیوستهای در ماههای اخیر در جریان بودهاند، عاجز و علیل بوده است. خشونتهای دهه ۱۳۶۰ به هیچ وجه ادامه یافتنی و امتدادپذیر نبودند. آقای حسینعلی نیری قاضی شرع و عضو هیئت مرگ متصدی اعدام زندانیان سیاسی تابستان ۱۳۶۷ خود را مجبور دید و بالاخره زبان باز کرد و برای نخستین بار با سعی برای توجیه کردن آن فاجعه ملی توضیحاتی داد، و در واقع به آن کشتارهای دستهجمعی اعتراف واضحی کرد. نیری در یک مصاحبه با سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، قتلها را این گونه توجیه کرده است «توطئههای جدیدی در راه بود» و «نمیشد با قربانت بروم و فدایت شوم کشور را اداره کرد». حالا دوباره بعد از بگیر و ببند ها و شلاق و زندانی کردنهای خانمها «کم حجاب» یا «بدحجاب» در متروها و در سایر اماکن عمومی، گزمههای رژیم، با دادن گل به این زنان هموطن ما نقض قانون ضدحقوقی حجاب اجباری را تذکر میدهند.
ماموران سرکوب قوای نظامی انتظامی اطلاعاتی امنیتی بسیجی ضدشورش... از اینکه سرنوشت امثال سعید امامی را پیدا کنند و به دلیل واجبی خودکشی شوند، هراسناک هستند و در بدنه نظام، در اجرای اوامر آمران برای تجاوز به حقوق مردم، مشکلاتی پیدا میشود. بهانه دروغ «مامور و معذور» هم کاربرد خود را از دست داده است.
در کنار گسترش یافتن نافرمانیهای مدنی مردم، نافرمانیها و کمکاریهای آشکار و نهان در بدنه و قوای سرکوب نظامی، انتظامی، امنیتی، اطلاعاتی ضدشورش... مزید بر علت میشوند. رژیم اینک، برای بسیج قوای سرکوب خود، از بیچارگی و تهیدستی، بهانه «حجاب و عفاف» را مستمسک قرار داده است. این در حالی است که چندی است که با تاکتیکی هماهنگ در نماز جمعهها، و در رسانههای وابسته به قدرت، جنگ روانی در جبههی «حجاب = عفاف و پاکدامنی» و «بیحجابی = بیعفتی، هرزگی، فحشا،...» و «بیحجابی باعث از بین رفتن دین و ایمان و اسلام! میشود» و... را به صورت گسترده مدیریت میکند و به پیش میبرد.
امروز که توسط رژیم ولایت مطلقه به عنوان روز «حجاب و عفاف» اعلام شده را میتوانیم به یک موقعیت و فرصت دیگری برای پرپژواکتر کردن اعتراضات برحق خود مبدل کنیم.
با استفاده از این فرصت، هر ایرانی، چه مرد و چه زن، و از جمله مردان و زنان باورمند به حجاب اختیاری، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، میتوانیم مخالفت خود را با خشونت حجاب اجباری به افکار عمومی مردم ایران، و افکار عمومی مردم منطقه، و افکار عمومی مردم دنیا اعلام نماییم. ما در این فرصت بدین وسیله میتوانیم با صدای بلند بگوییم که ما از جنس خامنهای و رئیسی و قالیباف و... نیستیم.
این اعتراضاتمان، چه در داخل ایران و چه در خارج و دور از وطن، میتواند در فضای حقیقی در کف خیابانهای شهرها و روستاها، و یا در فضای مجازی باشد.
در ۱۶ اسفند ۱۳۵۷، آقای خمینی، زمزمههای حجاب اجباری را به صدا درآورد، ولی در مقابل تظاهرات زنان (حتی زنان محجبه) و مردان دلیر ایران بر ضد «یا روسری، یا توسری» عقبنشینی مفتضحانهای کرد و در تاریخ ۲۱ اسفند همان سال رسما گفت که مطالبی که آقای طالقانی مبنی بر اجباری نبودن حجاب در اسلام بیان کرده است را تایید میکند. ما میتوانیم از آن تجربه، و سایر تجربیاتی که در این بیش از چهار دهه آموختهایم، قلمروهای اعمال حاکمیت مردمی را که با غصب، به تصرف رژیم ولایت مطلقه درآمده است، بازپس گیریم.
هر یک روزی که عمر این رژیم طولانیتر شود، خطر سوریه و عراق و افغانستان و لیبی و... شدن میهن ما ایران بیشتر میشود.
علی صدارت
بهتاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ جولای ۲۰۲۲ سهشنبه
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
❊❊❊
معرفی کتاب: قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنجگانه
(بههمراه سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران)
https://alisedarat.com/1398/04/02/4991/
«این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خود ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم»
❊❊❊
❊
❊
آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/04/21/9045/
❊
رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊
رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ | کتاب قانون اساسی پیشنهادی بر اساس حقوق پنج گانه، بهمراه…
ali sedarat علی صدارت