علی صدارت
208 subscribers
620 photos
303 videos
66 files
1.06K links
هم‌وطنان،هم‌زبانان,هم‌دلان عزیز.اگر مطالب ما را کنشی درراه مردمسالاری میبینید،جهت برداشتن قدمی،حتی قدمی به ظاهر بسیار کوچک در راه سرنوشتی خوب و خوب‌تر ،در پخش مطالب،به یاری ما بیایید. تماس با ما @aliSedaratMD و مطالب بیشتر را در سایت alisedarat.com بیابد
Download Telegram
‎همراه شو عزیز ...
-

‎بیا بیرون هموطن
‎حقت رو فریاد بزن
-
‎نترسیم نترسیم
‎ما همه با هم هستیم
-
نیروی انتظامی
حمایت ، حمایت
صدارت :مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت…
علی صدارت
علی #صدارت (۱۷)مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران #گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران
-
۹ خرداد ۱۴۰۱
مطلب را به صورت تصویری در این‌جا ببینید و در هم‌رسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/CeMQ00Cghdi/

یوتیوب:
https://youtu.be/-aWMQNepQL4

آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/09/8860/

مطلب را به شکل صوتی، در این‌جا بشنوید:
-


مطلب را همچنین می‌توانید به شکل
صوتی، در رسانه‌های ذیل بشنوید و هم‌رسانی بفرمایید:
واتساپ با شناسه:
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1419

اپل پادکست Apple Podcasts :

https://podcasts.apple.com/ca/podcast/%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AA/id1526471145
صدارت- فروریختن برج متروپل آبادان، نمادی از فروریختن رژیم ولایت مطلقه فقیه.
ضمن عرض تسلیت به هموطنان، یادآوری را لازم می‌بینم که سقوط این ساختمان، فقط مشتی از خروار است و بیانگر سست‌پایگی این رژیم در کلیت آن است.
برای یافتن علت سقوط این ساختمان، نباید دنبال این باشیم که تیرآهنی با چه شماره‌ای استفاده شده. شر اصلی، شهرداری بی‌لیقت و بی‌کفایت نیست، شر اصلی استبداد حاکم بر ایران است، که گفت:
اول ای جان دفع شر موش کن، وانگهان در جمع گندم کوش کن!
مردم آبادان در تماس با مقامات، تقاضای نیروهای امداد کردند، ولی بجای آن، رژیم واجب دید که قوای ضدشورش و گزمه‌های سرکوب‌گر را به منطقه گسیل دارد.
سوالی که بعضی از ایرانیان در استیصال و در انفعال می‌پرسند «…آخر پس کی آخوندها می‌روند…» راه به جایی نمی‌برد. «آخوندها» و شرکای ریز و درشت آنها کجا بروند از این‌جا بهتر که به مدت بیش از چهار دهه مشغول تاراج و ایلغار کشور هستند. ولی با کمال تاسف، بسیاری از مردم کشور، در داخل و در خارج از ایران، چون نظاره‌گران بی‌خیال و بی‌غمی، شاهد تجاوز به مام وطن، منفعل و ساکت نشسته‌اند!
سوالی که حقیقتا باید هرکدام از همگی ما مردم از خود بپرسیم این است:
من (به سهم خود و به نوبه خود)، چه کاری باید انجام دهم (هر چقدر هم آن کار در ظاهر به نظر کوچک بیاید)، تا ساختمان ولایت مطلقه را، هرچه زودتر، فرو بریزم.
خودسوزی محمد بوعزیزی در تونس، آتشفشان نارضایتی‌های مردم را شعله‌ور کرد، و اخگر آن، بهار عرب را روشن نمود. ما ایرانیان هم می‌توانیم با همکاری و ائتلاف گرداگرد یک کانون مشترک، که آن کانون مشترک به غیر از حقوق و حقوق بشر نیست، برای اعتراض به تجاوز به حق حیات هموطنان آبادانی خود، با هم متحد شویم، و هر یک به سهم خود و به نوبه خود، اعتراضات و تظاهراتی که در سراسر ایران در جریان هستند را، پشتیبانی کنیم. با ابتکار و خلاقیت، شرایط برای به هم پیوستن این قطرههای باران را فراهم نماییم. بدین ترتیب می‌توتانیم با خشونت‌زدایی، با هرچه فراگیرتر کردن جنبش خودجوش، در ساختن سرنوشت‌های خوب و خوب‌تر برای ایران و ایرانیان، مشارکت کنیم.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌برج‌های دوقلوی شهر آبادان، با نام متروپل، دوشنبه دوم خرداد ۱۴۰۱ حوالی نیمه روز، فروریخت.
-
گفته شد که سازنده این برج، از ویژه‌خواران آبادان است و برای صرفه‌جویی در هزینه‌های ساختن این برج توانسته از در نظر گرفتن قوانین ایمنی لازم مهندسی سازه معاف باشد. در نتیجه فساد دستگاه اداری و فروریختن این ساختمان ده طبقه، بسیاری از هموطنان ما در آبادن جان خود را از دست دادند.

توهم ثبات رژیم‌هایی از نوع ولایت مطلقه پهلوی و ولایت مطلقه فقیه، منحصر به آقایان پهلوی و خامنه‌ای و شرکا نیست، وشامل بسیاری از افراد ریز و درشت دیگری هم که به قیمت فقر و فلاکت مردم ایران، از خوان رانت، سودهای غیرقابل تصور برده‌اند هم می‌شود. همه اینها، مست از قدرت و ثروت، آینده محتوم را نمی‌بینند.

دیکتاتورها، خود مهمترین و موثرترین عامل رژیم خودشان هستند. با تمرکز قزرت و ثروت، هر گونه اصلاحی را غیرممکن می‌کنند. اصیل دانستن قدرت توسط اصلاح‌طلبانی که با توهم «حفظ نظام، اوجب واجبات است» طول عمر دیکتانور را زیادتر می‌کنند، در بهترین شرایط آن‌ها را کر و کور می‌کند، وگرنه که اکثر خود از جنس رژیم و بدتر از رژیم و جذب رژیم می‌شوند.
-
شکاف طبقاتی، گسرتش فقر و فلاکت و بدبختی، سقوط و فروپاشی را غیرقابل اجتناب می‌کند.

خانم آرنت برای تحقیقاتش در مورد رژیم‌های توتالیتر در دنیا، مشهور است. تحقیقات وسیع خانم آرنت این حقیقت را هویدا کرده است که رژیمهای دیکتاتوری، بسیار ناپایدارتر از آنچه تبلیغ و تظاهر می‌کنند هستند.

Reporter: in 1978, president Carter toasted the Shah’s leadership at a new year celebration in Iran.
Jimmy Carter: Iran, because of the great leadership of the Shah, is an island of stability in one of the more troubled areas of the world. This is a great tribute to you, your majesty, and to your leadership, and to the respect and the admiration and love which your people give to you.
جیمی کارتر: ایران، به علت رهبری معظم شاه، یک جزیره ثبات، در یکی از پرتلاطم‌ترین مناطق دنیا است. این یک تکریم عظیم به شما، اعلیحضرت، و به رهبری شما، و به احترام و تحسین و عشقی است که مردم شما به شما دارند.

«عشق» مردم ایران به رهبر معظم انقلاب سفید، در امریکا به تظاهراتی توسط ایرانیان مقیم امریکا انجامید که منجر به شلیک گاز اشک‌آور توسط قوای ضدشورش واشنگتن شد، که در آنجا هم دود این «عشق» به جشم رهبر معظم انقلاب سفید، و حامی او دولت امریکا هم رفت.
Blitzer (CNN) :…the argument is, as bad as the shah was in human rights and other issues, he was an ally of the US and probably better than the currant regime and the US should have stuck with him.
Carter: well we could not have stayed with him, he was not overthrown by anything that the United States did, he was overthrown by his own people!
CNN: بحث اینجاست که هرچقدر هم شاه در مورد حقوق بشر و سایر موضوعات بد بود، او یک همپیمان امریکا بود و احتمالا بهتر از رژیم فعلی؛ و بهتر بود امریکا او را حمایت می‌کرد.
جیمی کارتر: ما نمی‌توانستیم در حمایت شاه بمانیم. او توسط امریکا سرنگون نشد، توسط مردم خودش سرنگون شد.

فروکشیدن ولایت مطلقه پهلوی را خود ما مردم ایران مدیریت کردیم. واقعه‌ای که برای جهانیان تحسین‌امیز بود. انقلاب ایران امری بود که طبق پیش‌بینی‌ها و هشدارهای بسیاری از جمله خانم فرح دیبا-پهلوی و آقای علم، و… انجام شد و تمهیداتی چون گوادلوپ و هر گونه گریز دیگری از آن، غیر قابل اجتناب شده بود.
فروکشیدن ولایت مطلقه فقیه هم، امری غیرقابل اجتناب است که همگی خود ما مردم ایران، هر یک به سهم خود و به نوبه خود، می‌توانیم و باید به مدیریت آن بپردازیم.
با تجربیاتی که از تاریخ بعد از فروپاشی رژیم ولایت مطلقه پهلوی آموخته‌ایم، و با تغییراتی و تحولاتی که در وژدان عمومی همگانی ایرانیان مشاهده می‌گردد. و با استفاده بهینه از آن آموخته‌ها و با هم‌یاری‌ها و هم‌کاری‌های هرچه گسترده‌تر حول محور حقوق، بدون شک بیراهه‌های انقلاب ۱۳۵۷ را نخواهیم رفت.
علی صدارت
چهارشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۵ می ۲۰۲۲

https://alisedarat.com/1401/03/04/8817/
معرفی کتاب: رسانه‌های همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانه‌هایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آن‌ها توسط دولت پرداخت می‌شود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب می‌گردند، و در نتیجه، مستقیما،
به ما پاسخ‌گو هستند.
رسانه‌های شخصی، و رسانه‌های خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آن‌ها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.
Forwarded from Ali Sedarat
در این سلسله جلسات پرسش و پاسخ، به بخشی از «سند اساسی دوران گذار، برای انتقال حاکمیت به مردم ایران» ، پرسش و پاسخ‌های مربوطه پرداخته می‌گردد. در بعضی جلسات، ابتدا مسائل روز مورد بررسی و تحلیل قرار می‌گیرند.
«این سند
متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خود ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم»

بخشی از سند گذار که ساعت ۹ امشب(به وقت ایران) بحث خواهد شد:
شورای رسانه‌های ملی دوران گذار
اصل چهل و ششم ـ رسانه‌های در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند.  اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت  برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانه‌ها به انجام این وظایف، شورای رسانه‌های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولت اداره می‌شوند، تشکیل می‌شود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانه‌ای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشه‌ها و دانشها و هنرها و داده‌ها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همان‌طور که روی ‌داده ‌است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشه‌ای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترس‌ها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانه‌های بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانه‌ها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بی‌نقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
۳٫ فراهم کردن امکانهای لازم رسانه‌ای برای آموزش مداوم حقوق پنج‌گانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانه‌ای برای برگذارکردن مداوم بحث‌های آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقه‌ای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانه‌های ملی نمی‌توانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانه‌های ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار ‌دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانه‌های ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفه‌ای خبرنگاران را تأمین و تضمین می‌کنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شده‌اند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمی‌توان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفه‌ایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی می‌باشد.
صدارت : مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت…
علی صدارت
#صدارت)18(مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران
۱۶ خرداد۱۴۰۱
معرفی کتاب: رسانه‌های همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانه‌هایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آن‌ها توسط دولت پرداخت می‌شود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب می‌گردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخ‌گو هستند.
رسانه‌های شخصی، و رسانه‌های خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آن‌ها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.

مطلب را به صورت تصویری در این‌جا ببینید و در هم‌رسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/CeePx9bAYgJ/

یوتیوب:
https://youtu.be/VWc74oEeB6o

آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/16/8892/

مطلب را همچنین می‌توانید به شکل صوتی، در رسانه‌های ذیل بشنوید و هم‌رسانی بفرمایید:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

تلگرام
https://t.me/sedaratMD/1425
ketab-Mossadegh-20.pdf
4.6 MB
مصدق و جنبش ملی - جمال صفری
کتابی درباره دزدی های رضاشاه
-جواهرات سلطنتی
-فروش آثار باستانی به فرانسوی ها
-زمین خواری و ….
PICSEW_20220524000008.PDF
1.9 MB
مقاله حنیف یزدانی

رمانتیسم و بازگشت استبداد – از ناپلئون سوم تا شاهزاده رضا پهلوی – حنیف یزدانی


https://www.akhbar-rooz.com/155125/1401/03/03/
صدارت : فروپاشی برج متروپل را به موقعیتی برای فروپاشی رژیم مبدل…
علی صدارت
علی #صدارت در مصاحبه آقای حسین #جوادزاده از #رادیوعصرجدید: فروپاشی برج متروپل را به موقعیتی برای فروپاشی رژیم مبدل کنیم، هریک به سهم خود و به نوبه خود.
۲۰ خرداد ۱۴۰۱
مطلب را همچنین می‌توانید به شکل صوتی، در رسانه‌های ذیل بشنوید و هم‌رسانی بفرمایید:
واتساپ:
در
واتساپ با شناسه:
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1428

پادکست انکر:
https://anchor.fm/sedarat/episodes/--e1jqvp0

مطلب را به صورت
تصویری در این‌جا ببینید و در هم‌رسانی مشارکت بفرمایید:
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/tv/CeotwAfgeXe/

یوتیوب:
https://youtu.be/n6VaQZHCjD8

آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/20/8899/

ادامه در پست ذیل👇
ادامه از پست فوق👆
علی صدارت در مصاحبه آقای حسین جوادزاده از رادیوعصرجدید- فروپاشی برج متروپل را به موقعیتی برای فروپاشی رژیم مبدل کنیم، هریک به سهم خود و به نوبه خود.
تاریخ: ۲۰ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۱۰ جون ۲۰۲۲ جمعه


می‌دانیم چه نمی‌خواهیم، و می‌دانیم چه می‌خواهیم!
چاه را کنده‌ایم،
و در مرحله برداشتن منار هستیم!
-
چه میخواهیم:
۱- میخواهیم دیکتاتوری برود، میخواهیم استبداد برود، نه اینکه فقط یک مستبدی برود و بعدیها که در صف ایستاده‌اند، به علت انفعال ما یکی بعد از دیگری بیایند.
۲- آنچه می‌خواهیم، بدین ترتیب پیشنهاد شده است: سند گذار، قانون اساسی، برنامه عمل
-
روش‌های پیشنهادی:
1. عمل، نه واکنش
2. منزوی کردن نگه‌داران رژیم، با روشهای خشونت‌زدا
3. مطالبات بنیادین و شعارهای پرشعور، بجای شعارهای بی‌محتوا، خشونت‌گستر و(مرگ بر…) تجمع بازنشستگان برای سومین روز؛ «فقط کف خیابون، به دست میاد حق‌مون» ❊ نه شاه میخوایم نه رهبر، نه بد میخوایم نه بدتر ❊ بیا بیرون هموطن… ❊
4. رژیم اصلاح ناپذیر است. به هیچ چیز کمتر از ارحل رضایت داده نشود (ارحل استبداد، و نه ارحل مستبد)
5. نپذیرفتن اپوزیسیون خارج از نظام در داخل کشور که خواهان حفظ نظام هستند. امثال کسانی که گفتند قانون اساسی خط قرمز است و… باید جای خود را در دامان مردم پیدا کنند و نه در مقابل آنها. خطوط قرمزی که در سال ۱۳۸۸ به جامعه تحمیل کردید، باعث ماندن رژیم تا الان شد، و گرنه همان موقع سقوط کرده بود.
6. نپذیرفتن اپوزیسیون خارج از نظام، ولی خواهان حفظ ساختار دیکتاتوری و عوض شدن چهره آرایش شده آن به یک دیکتاتور دیگر،
7. منزوی کردن شعاردهندگانی که توصل به قدرت (…روحت شاد) و خشونت را تشویق می‌کنند. دفاع از خود و هموطنان خود در جنگ روانی و سواطلاعات‌شویی قدرت‌ها… اقای پهلوی بیش از ۴ دهه است که حتی نتوانسته طرفداران سلطنت را دور خویش به همکاری جمع کند و حتی یک سازمان کمابیش پایداری هم نتوانسته تشکیل دهد، و از ایجاد تحاد بین صفوف مخالفان رژیم نه تنها ناکام مانده، بلکه عملا باعث شده اتحادی صورت نگیرد (با این حرفهای عجیب و غریبی که اخیرا زده، آدم دلش برای «آپوزیسیون» سلطنت‌طلب… مشروطه‌خواه… میسوزد که چطور خود را بی‌اعتبار کردند و چطور پندار و کردار و نوشتار و گفتتار خود را، در واقع برای ادامه حیات رژیم دیکتاتوری نفله کردند…
8. منزوی کردن شعاردهندگانی که وابستگی را تشویق می‌کنند
9. رویکرد به مردم و نه رهبران سیاسی…، افراد…، احزاب…،
10. رویکرد به بدنه موسسات کشوری و لشکری (وزارت نفت، سپاه، صدا و سیما،…)
11. تنها نگذاشتن کسانی که مورد حمله…، دستگیری…، حجاب…، قرار میگیرند
12. اعتراض به خبرنگاران دولتی (صدا و سیمای ما، ننگ ما، ننگ ما،…) و ممانعت از جنگ روانی توسط آنها در خیابانها
13. اعتماد به نفش فردی و اعتماد به نفس ملی، و پرهیز از فراموش کردن مردم و خودداری از فردپرستی و دنبال یک نغر افتادن و به جای آن:
14. کنش‌گری در هسته‌های حقوق‌مدار برای پیش‌برد فعالیت‌ها برای هدف احقاق حق، با تکیه بر روشها و وسیله‌های حقوقی برای رسیدن به آن هدف‌ها
15. تلاش برای فعال کردن هموطنان تماشاگر و منفعل
16. احقاق حق مطلع شدن و مطلع کردن
17. تهیه اسناد از هر گونه تجاوزات به حقوق (خاوران…)
18. پرهیز از انتشار اخباری که از صحت آنها مطمئن نیستیم، و خودداری از هر گونه گزافه‌گویی، چه برسد به دروغ گفتن. افشاکری سواطلاعات-شویی و ضداطلاعات-شویی (مثل پول‌شویی!) دفاع از خود در جنگ روانی
19.
اصولی که در جلسه ۱۸ مورد بحث قرار گرفتند:
شورای رسانه‌های ملی دوران گذار

اصل چهل و ششم ـ رسانه‌های در اختیار رژیم ولایت فقیه با استفاده از بودجه دولتی، بیشتر صرف مغزشویی با سانسور حقایق تاریخی و قطع جریان اندیشه و اطلاعات، در چهار دهه گذشته در خدمت استمرار حیات رژیم بوده اند.  اما هم این رسانه ها و هم استعدادهای انسانی و متخصصین اصحاب رسانه ها و هم منابع مالی و تکنولوژیک آنها متعلق به مردم ایران می باشند و نباید حیف و میل شوند. بکارگیری حقوق‌مند این ثروت‌های ملی، در جهت  برپایی و پویایی و پیشبرد مردم‌سالاری، نقشی حیاتی دارد. برای ساماندهی این امر شورای رسانه های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولتی عمل می‌کنند تشکیل می شود.
اصل چهل و هفتم: برای توانا شدن رسانه‌ها به انجام این وظایف، شورای رسانه‌های ملی دوران گذار برای رسیدگی و اداره همه رسانه‌های مختلفی که با بودجه دولت اداره می‌شوند، تشکیل می‌شود.
اصل چهل و هشتم: هدفها و سیاستهای راهبردی که شورا تعقیب خواهد کرد، عبارتند از:
۱٫ فراهم آوردن امکانهای لازم رسانه‌ای برای برقرار کردن جریان آزاد اندیشه‌ها و دانشها و هنرها و داده‌ها و اطلاعها و خبرها و نظرها،
۲٫ الغای سانسورها و آموزش کارکنان برای انتشار هر رویداد همان‌طور که روی ‌داده ‌است و پرهیز از جانبداری از کسی یا گروهی و یا اندیشه‌ای و یا هنری. پرهیز از انتشار خبرهای مجعول به قصد القای ترس‌ها در مردم. پرهیز از ایفای نقش قیم مردم در نوع اندیشیدن و عمل کردن. پرهیز از ایفای نقش مبلغ بسود این یا آن نامزد در انتخابات و یا بقصد اثر گذاردن بر نتیجه انتخابات. پرهیز از باز انتشار خبرهای جعلی رسانه‌های بیگانه برای سمت دادن به اندیشه و عمل مسئولان و مردم. پرهیز از شایعه پراکنی. پرهیز از ترور شخصیت بهر شکل از اشکال. پرهیز از درآوردن رسانه‌ها به خدمت «تغییر از بالا»، بنابراین القای ناتوانی و ناامیدی و خود بی‌نقش انگاری در شهروندان. و پرهیز از تبلیغ به سود شرکتهای فراملی که همواره آماده تحمیل اقتصاد مصرف محور به کشور و سلطه براین اقتصادند.
❊❊❊❊❊
اصولی که در جلسه ۱۹ مورد بحث قرار میگیرند:
۳ فراهم کردن امکانهای لازم رسانه‌ای برای آموزش مداوم حقوق پنج‌گانه (حقوق ذاتی حیات انسان، حقوق شهروندی او، حقوق جامعه ملی، حقوق جامعه ملی به عنوان عضوی از جامعه جهانی و حقوق طبیعت) .
۴٫ فراهم آوردن امکانهای رسانه‌ای برای برگذارکردن مداوم بحث‌های آزاد حول حقوق و مسائل مهم تاریخی و ملی و روز داخلی و منطقه‌ای و جهانی.
۵٫ آشنا ساختن جامعه به قواعد انتخابات آزاد و عادلانه و آموزش فرهنگ استقلال و آزادی با هدف بالا بردن میزان خودانگیختگی در بکارانداختن استعداد خلاقه و دیگر استعدادهای شهروندان.
۶٫ رسانه‌های ملی نمی‌توانند در اختیار سیاستهای گروه خاص از جمله خود شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی قرارگیرند. در عوض،
۷٫ رسانه‌های ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار ‌دهند و نیز امکان نقد نظروعمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸٫ مسئولان رسانه‌های ملی و نیز شورای قضائی آزادی حرفه‌ای خبرنگاران را تأمین و تضمین می‌کنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شده‌اند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمی‌توان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفه‌ایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی می‌باشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانه‌های ملی دوران گذار عبارتند از:
۱٫ نظارت بر کار رسانه‌های ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲٫ تعیین مسئولان رسانه‌های ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانه‌های ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانه‌های ملی یا خصوصی (به غیر از صفحه‌های شخصی در شبکه‌های اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست می‌دهد.
۳٫ رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانه‌ها با وظایف آنها.
۴٫ این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود می‌پردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانه‌های ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین می‌کند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامه‌گذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچ‌یک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمی‌توانند عضو شورای رسانه‌های ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم می‌رسد، در اختیارش بگذارد.
صدارت : مدیریت دوران گذار۱۹
علی صدارت
#صدارت- (۱۹)مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران-ادامه اصل ۴۸
۲۳ خرداد ۱۴۰۱

معرفی کتاب: رسانه‌های همگانی به مثابه شاخۀ چهارم دولت
https://alisedarat.com/1400/01/01/7612/
رسانه‌هایِ همگانیِ ملی، که بودجهٌ آن‌ها توسط دولت پرداخت می‌شود، که یعنی در واقع متعلق به خود ما مردم هستند، باید توسط کسانی اداره شوند که توسط خود ما مردم، مستقیما، برای مدت محدودی انتخاب می‌گردند، و در نتیجه، مستقیما، به ما پاسخ‌گو هستند.
رسانه‌های شخصی، و رسانه‌های خصوصی، هیچ ارتباطی به «شاخه چهارم» ندارند و همه آن‌ها به صورت مستقل و آزاد از هر چهار شاخهٌ دولت (از جمله شاخه چهارم)، باید بتوانند آزادانه فعالیت کنند.

اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/Cewq92xJdML/?utm_source=ig_web_copy_link

یوتیوب
https://youtu.be/oUip_ZH2xMM

آدرس مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1401/03/23/8922/

واتساپ با شناسه:
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
با آدرس:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu

تلگرام:
https://t.me/sedaratMD/1434
پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)
https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
حنیف یزدانی: چرا خامنه‌ای پهلوی را مطرح کرد؟

«...شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجی‌های مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد...»

آقای خامنه‌ای در سخنرانی با مقایسه انقلاب ایران و فرانسه به طرفداران خود از بازگشت استبداد رژیم سلطنتی هشدار داد. این حرف او اما به سرعت از سوی طرفداران رژیم استبدادی پهلوی، به معنی قدرتمند و جدی بودن ایشان در فضای سیاسی امروز ایران معنی شد.

در درجه اول خطاب به آقای خامنه‌ای باید گفت که در مقایسه انقلاب ایران با انقلاب فرانسه، رژیم شما همسطح روبسپیر سایر جنایتکاران "دوره وحشت" بعد از انقلاب فرانسه هستید و نه انقلاب کبیر فرانسه! رژیم شما همانند روبسپیر برای رسیدن و حفظ قدرت بسیاری از آزادی‌خواهان و دانشمندان را سرکوب و به قتل رسانده است. چگونه می‌توانید رژیم سرکوبگر خود را با انقلاب فرانسه که برای حقوق بشر و ازادی و دموکراسی و برابری بود مقایسه کنید؟…
اما چرا سلطنت طلبان نباید از اشاره خامنه‌ای قند در دلشان آب شود؟!
۱- اصولا سیاستمداران هنگامی که در قدرت قرار می‌گیرند، مخالفان خود را تا جای ممکن نادیده می‌گیرند! این اصل را حتی در دموکراسی‌های غربی هم می‌بینیم. برای مثال همه رییس جمهورهای درقدرت در فرانسه در جمهوری پنجم، هنگام شرکت در دوره‌ی دوم برای دوباره انتخاب شدن، از مناظره با سایر کاندیدها طفره رفته‌اند. زیرا از نظر آنها جدل رییس جمهور در قدرت با سایر کاندیداها تنها سبب به رسمیت یافتن آنها و بی‌اعتبار شدن رییس جمهور می‌شود!

در استبداد‌ها، سیاستمداران و رژیم‌های سیاسی این اصل را با شدت بیشتری رعایت می‌کنند. زیرا می‌دانند در صورت بی ملاحظگی ممکن است کار به جاهای باریک بکشد. برای مثال، توجه خواننده گرامی را به مقاله روزنامه اطلاعات در سال ۵۷ درباره هندی بودن خمینی ارجاع می‌دهم. همین مسئله چون ریختن روغن بر آتش انقلاب بود. جالب آنجاست که شاه، هرگز از خمینی اسم نبرد همچنانکه مصدق را بعد از کودتای مرداد ۳۲ نادیده می‌گرفت. اما از کمونیستها و توده ایی‌ها و مجاهدین به اسم خرابکار به کرات اسم می‌بردند. دلیل این امر این است که سیاستمداران در قدرت در رژیم استبدادی، تنها وقتی از مخالفان نام می‌برند که می‌دانند در مجموع نبرد سیاسی، فکری، نظامی و اجتماعی، مستبدهای بر قدرت، برنده خواهند بود. از نظر رژیم شاه، حزب توده به لحاظ وابستگی آشکار به شوروی فاقد اعتبار سیاسی اجتماعی بود، لذا می‌توانست از این نقطه ضعف استفاده کرده و با سرکوب آنها هم جامعه را بترساند و از حرکت بازدارد و هم خود را برای امریکایی‌ها، خوش خدمت و موثر نشان دهد.

همین رابطه را رژیم جمهوری اسلامی با سازمان مجاهدین خلق برقرار کرد. توضیح اینکه بعد از ارتکاب ترورهای کور توسط مجاهدین و مهمتر، همدستی آنها با صدام در جنگ با میهن و مردم، رژیم می‌دانست آنها از نظر مردم، فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی هستند. لذا آشکارا از آنها با نام منافقین اسم می‌برد و بسیاری از مخالفان و مردم را با اتهام و بهانه واهی نزدیکی و یا عضویت در سازمان سرکوب می‌کرد. در حقیقت آنها می‌دانستند که عموم مردم با اعضای سازمان مجاهدین که شریک و ابزار دست صدام شده بودند هیچگونه همراهی ندارد که هیچ، بلکه شاید به رژیم هم حق بدهد که آنان را سرکوب کند. لذا رژیم از بودن اینگونه احزاب و دسته‌جات تا جایی که می‌توانست سو استفاده می‌کند. اما سران رژیم هیچگاه از مخالفان معتبر و جمهوری خواه نظیر بنی‌صدر، بازرگان، جبهه ملی اسم نمی‌بردند! گویی از نگاه آنان اولین نخست وزیر بعد از انقلاب و اولین رییس جمهور تاریخ ایران هرگز وجود نداشته‌اند! چرا که استبداد حاکم خوب می‌دانست که اگر فضا باز بود و حق انتخابی وجود داشت، سونامی رای مردم، بنی‌صدر را با رایی بیشتر به ریاست جمهوری باز می‌گرداند.

اما همین رژیم‌های استبدادی هنگامی که به اشتباه اسم دشمن معتبر و مردمی و بدیل خود را بیاورند، ممکن است به سرعت از بین بروند. همین موضوع را در داستان ضحاک و فریدون می‌بینیم که فردوسی به روشنی بیان کرده است. جایی که ضحاک از ایرانیان می‌خواهد که شهادت بدهند او در برابر فریدون فردی عادل است.

لذا اگر آقای خامنه‌ای اسم سلسله پهلوی را می‌آورد، حتما می‌داند که آنها فاقد اعتبار سیاسی و اجتماعی می‌باشند و می‌داند که به آسانی توانایی مقابله و کنترل آنها را دارند! توجه بفرمایید که شعار "رضاشاه روحت شاد" اولین بار در مشهد و توسط بسیجی‌های مخالفان دولت آقای روحانی وابسته به باند علم الهدی و رییسی مطرح شد.
ادامه👇
ادامه از https://t.me/sedaratMD/1436 پست قبلی👆

https://alisedarat.com/1401/03/27/8931/
۲- دومین دلیل سیاست موزیانه آقای خامنه‌ای در نام بردن از استبداد پهلوی، ادامه سیاست بد و بدتری است که ۲۴ سال با اصلاح‌طلبان بازی کرد. او در واقع نشان داد که خود او مهندس ارشد، برای مدیریت بحرانها و انتخابات دوره‌های مختلف ریاست جمهوری و مجلس بوده است. توجه داشته باشید که او و رژیمش تجربه بسیار زیادی در مدیریت افکار عمومی و بازی در نقش بدتر در این دوگانه دارند. لذا برای این قلم هیچ جای تردید نیست که همچنانکه پروژه اصلاحات و مجبور کردن مردم به انتخاب میان بد وبدتر توسط او و اتاقهای امنیتی مدیریت می‌شد، بازی جدید بد و بدتر با طرفدران رژیم استبدادی سلطنتی و شعار "رضاشاه روحت شاد" تحت کنترل نهاد‌های امنیتی رژیم است.
�۳- سومین دلیل آقای خامنه‌ای برای اشاره به سلطنت پهلوی و خطر بازگشت آن، ایجاد چند دستگی میان مردم و احزاب و گروههای سیاسی است. سلطنت طلبان قدرت طلب و اطرافیان آنها هم به خامنه‌ای در این هدف کمک می‌کنند. آنها مردم را حداقل به ۴ گروه تقسیم کرده‌اند. در حالی که اگر سلطنت طلبان و در راس آنها اقای رضا پهلوی دست از ایده برتری خونی بر می‌داشتند و با ایجاد حزب مدرن به دفاع از آزادی‌های اساسی و حقوق و بیان انتظارات خود می‌پرداختند و با به رسمیت شناختن دیگر احزاب سیاسی می‌شد از حیله اقای خامنه‌ای پرهیز کرد. اما آنها و رسانه‌های وابسته دقیقا طوری رفتار کردند که اتاق امنیتی رژیم انتظار داشت. به سخن دیگر، آقای رضا پهلوی و طرفدارانش ندانسته از هول حلیم در دیگ افتاده و به مهره‌ای در بازی شطرنج آقای خامنه‌ای تبدیل شده‌اند.

۴- چهارمین دلیل این است که سیاستمداران در قدرت همواره می‌کوشند که ضعیف ترین فرد و گروه در بین مخالفانشان را برجسته کنند زیرا می‌پندارند غلبه بر آنها راحتتر می‌باشد. آقای خامنه‌ای و رژیم امنیتی او در این امر خبره هستند زیرا سالیان دراز است توسط شورای نگهبان اجازه حضور افرادی را که گمان می‌کنند در انتخاباتهای نیمه باز رژیم مقبولیت مردمی خواهند داشت را نمی‌دهند. اما راه را برای افراد درجه دو و سه منصوب به مخالفانشان باز می‌گذارند. زیرا می‌دانند توان شکست آنها را دارند. ایشان دقیقا با همین منطق سعی کرد جناح وابسته با استبداد سلطنتی را با دوپینگ وارد میدان اصلی رقابت با رژیمش کند.

اما این رقص تانگو استبداد سلطنتی پهلوی و جمهوری اسلامی فرصتی است برای اتحاد و همدلی جمهوری‌خواهان از طیف‌های مختلف. بر جمهوری‌خواهان است تا با دفاع از اصول دموکراسی، پلورالیسم، حقوق بشر بکوشند ایده‌های استبداد را کنار زده و با همدلی راه را برای بازگشت همیشگی جمهوری هموار کنند.

حنیف یزدانی

Hanifyazdani@gmail.com

#یزدانی
#حنیف_یزدانی
#پهلوی
#شاه
#رضا_شاه
#رضا_پهلوی
#رضا_شاه_روحت_شاد
علی صدارت- مشارکت مردمی و خشونت‌زدا در مدیریت دوران گذار و انتقال حاکمیت به ما مردم ایران-جلسه ۲۰
تاریخ تولید و انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ ژوئن ۲۰۲۲ دوشنبه
زمان : ساعت۲۱ (۹ شب)به وقت ایران


پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«
سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)

ادامه بحث در باره شورای رسانه‌های ملی دوران گذار
۷- رسانه‌های ملی جهت اطلاع رسانی به همه اقشار مردم بایستی امکانهای اطلاع رسانی را در اختیار شورای انتقال حاکمیت به مردم ایران و حکومت انتقالی قرار ‌دهند و نیز امکان نقد نظر و عمل مقامهای آنها را [از جمله از طریق برگزاری جلسات بحث آزاد] برای همگان فراهم آورند.
۸- مسئولان رسانه‌های ملی و نیز شورای قضائی، آزادی حرفه‌ای خبرنگاران را تأمین و تضمین می‌کنند. به ویژه در زمینه دسترسی آزاد به تمام منابع اطلاع و حق تحقیق آزاد در باره امرهای واقع. جز در مواردی که در اصل شانزدهم، استثناء شده‌اند. خبرنگار و روزنامه نگار را نمی‌توان وادار به اظهار یا انکار رأی و نظری در زمینه فعالیت حرفه‌ایش کرد. در مورد شناسایی منبع خبرنگار، مدیر مسئول رسانه با مصونیت کامل قضائی، در صورت حکم قاضی، موظف است که منبع اطلاع و نظر خود را در اختیار قاضی برای انجام تحقیقات بگذارد و قاضی نبایستی نام منبع را علنی نماید و یا در اختیار شاکی قراردهد. در صورت بخطر افتادن جان منبع خبر، قوه قضائیه از طریق حکومت، موظف به حفاظت از جان وی می‌باشد.
اصل چهل و نهم: وظایف شورای رسانه‌های ملی دوران گذار عبارتند از:
۱- نظارت بر کار رسانه‌های ملی برای پیشبرد سیاستها و هدفهای اصل چهل و هفتم
۲- تعیین مسئولان رسانه‌های ملی دوران گذار. اگر عضوی از شورای رسانه‌های ملی دوران گذار، مسئولیت اداره یکی از رسانه‌های ملی یا خصوصی (به غیر از صفحه‌های شخصی در شبکه‌های اجتماعی) را برعهده گیرد، عضویت خود را در این شورا از دست می‌دهد.
۳- رسیدگی و منطبق نمودن حجم کارمندان و سازمان اداری و بودجه رسانه‌ها با وظایف آنها.
۴- این شورا در اولین جلسه با تعیین هیأت رئیسه خود به کار تدوین آیین نامه داخلی خود می‌پردازد.
اصل پنجاهم: اعضای شورای رسانه‌های ملی دوران گذار را شورای انتقال حاکمیت به مردم برای انجام وظایف بر شمرده در دو اصل چهل هفتم و چهل هشتم تعیین می‌کند. تعداد اعضای این شورا بین نه تا پانزده نفر خواهند بود. اعضای برگزیده باید از صلاحیتهای لازم برای تصدی وظایف برخوردار باشند. از جمله صلاحیتهای اخلاقی و علمی و فنی و توانایی مدیریت و برنامه‌گذاریهای ضرور را باید داشته باشند. اگر برابری ممکن نباشد، دست کم یک سوم اعضای این شورا را زنان باید تشکیل بدهند.
هیچ‌یک از اعضای شورای انتقال حاکمیت به مردم و یا حکومت انتقالی نمی‌توانند عضو شورای رسانه‌های ملی دوران گذار باشند.
اصل پنجاه و یک: حکومت انتقالی وظیفه دارد بودجه این شورا را که به تصویب شورای ملی انتقال حاکمیت به مردم می‌رسد، در اختیارش بگذارد.
پادزهر اضطراب گذار از استبداد:
«
سند اساسی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ایران»
https://alisedarat.com/1398/05/26/5108/
(این سند متعلق به هیچ شخص و گروه خاصی نیست، و صاحب آن در واقع، همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم. در نتیجه، ضمانت
اجرایی اصول این سند هم همگیِ خودِ ما مردم ایران هستیم)