فقط مایلند مهره دیگری از مهرههای رژیم کارگذار ولایت مطلقه باشد. در تایید و پیشبرد شعار خامنهای و شرکا مبنی بر «حفظ نظام، اوجب واجبات است» بعضی از مردم قبول کردند که خطوط قرمزی به آنها تحمیل شود، هرچه محدودیتها و خطوط قرمز بیشتری توسط برخی از مردم پذیرفته شد، عرصه بر آنها و بر سایر ایرانیان تنگتر شد. در این ۱۲ سال، باز هم وضعیت مردم بدتر و بدتر و… باز هم بدتر شده است. با ادامه حیات این رژیم، حیات ملی ما بیشتر و بیشتر در خطر خواهد بود، و سرنوشتهای باز هم بدتری را برای خود رقم خواهیم زد.
-
❊
برخی از واقعیتهایی که هر فردی با رفتن به حوزههای رایگیری، مسئولیت آنها برای خود میخرد، از جمله از این قرارند:
تسلیم شدن به قدرتها در جنگ روانی، و پذیرفتن اینکه خود نیز از جنس خلخالی و لاجوردی و خامنهای و خمینی و احمدینژاد و… بشوند،
تجاوز به حق و حقوق خویش،
تجاوز به حق و حقوق دیگران، در این نسل و در نسلهای آینده،
مشروعیت دادن به رژیم ولایت مطلقه،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و… در خیابانها،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و… در زندانها،
«اوجب واحبات» دانستن «حفظ نظام» و لازم دانستن خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی و تجاوزها به حقوق، و فسادها و دزدیها و… و هر فاجعه دیگری برای حفظ نظام،
-
شرایط برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری در ایران، با پشت به قدرت (قدرتهای داخلی و خارجی، قدرتهای دولتی و غیردولتی) و با روی به ملت، فراهم است. با اجبار رژیم برای برپایی «انتخابات» بار دیگر این گوی توفیق و کرامت را، در میان افکندهاند.
ادامه وضع موجود بدون اینکه وضعیت ایران و ایرانیان باز هم بدتر و بدتر شود، و یا کوچکترین امید بستن به امکان هرگونه اصلاحاتی در رژیم ولایت مطلقه برای احقاق حقوق مردم، خیالبافی و چون گردکان بر گنبد است!
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
سیام اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۲۰ می ۲۰۲۱ پنجشنبه
❊
در باره این مطلب، میتوانید به دو مصاحبه در همین زمینه توجه بفرمایید:
۱- مصاحبه آقای حسین جوادزاده از رادیو عصر جدید:
نافرمانی مدنی تا روز انتخابات، تحریم «انتخابات» و خالی گذاشتن خیابانها در تمام روز انتخابات
https://alisedarat.com/1400/02/10/7778/
-
۲- مصاحبه آقای مرتضی عبداللهی از تلوزیون سپیده استقلال و آزادی:
https://alisedarat.com/1400/02/29/7833/
❊
https://t.me/sedaratMD/1209
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
-
❊
برخی از واقعیتهایی که هر فردی با رفتن به حوزههای رایگیری، مسئولیت آنها برای خود میخرد، از جمله از این قرارند:
تسلیم شدن به قدرتها در جنگ روانی، و پذیرفتن اینکه خود نیز از جنس خلخالی و لاجوردی و خامنهای و خمینی و احمدینژاد و… بشوند،
تجاوز به حق و حقوق خویش،
تجاوز به حق و حقوق دیگران، در این نسل و در نسلهای آینده،
مشروعیت دادن به رژیم ولایت مطلقه،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و… در خیابانها،
درست دانستن و تایید کردن جنایتهای قوای سرکوب و بسیجیها و… در زندانها،
«اوجب واحبات» دانستن «حفظ نظام» و لازم دانستن خشونتهای سیاسی، و اقتصادی، و فرهنگی، و اجتماعی و تجاوزها به حقوق، و فسادها و دزدیها و… و هر فاجعه دیگری برای حفظ نظام،
-
شرایط برای استقرار و استمرار و پیشبرد مردمسالاری در ایران، با پشت به قدرت (قدرتهای داخلی و خارجی، قدرتهای دولتی و غیردولتی) و با روی به ملت، فراهم است. با اجبار رژیم برای برپایی «انتخابات» بار دیگر این گوی توفیق و کرامت را، در میان افکندهاند.
ادامه وضع موجود بدون اینکه وضعیت ایران و ایرانیان باز هم بدتر و بدتر شود، و یا کوچکترین امید بستن به امکان هرگونه اصلاحاتی در رژیم ولایت مطلقه برای احقاق حقوق مردم، خیالبافی و چون گردکان بر گنبد است!
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
سیام اردیبهشت ۱۴۰۰ برابر با ۲۰ می ۲۰۲۱ پنجشنبه
❊
در باره این مطلب، میتوانید به دو مصاحبه در همین زمینه توجه بفرمایید:
۱- مصاحبه آقای حسین جوادزاده از رادیو عصر جدید:
نافرمانی مدنی تا روز انتخابات، تحریم «انتخابات» و خالی گذاشتن خیابانها در تمام روز انتخابات
https://alisedarat.com/1400/02/10/7778/
-
۲- مصاحبه آقای مرتضی عبداللهی از تلوزیون سپیده استقلال و آزادی:
https://alisedarat.com/1400/02/29/7833/
❊
https://t.me/sedaratMD/1209
❊
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
صدارت -تصمیم به تحریم و یا مشارکت در «انتخابات» نمایانگر سرنوشت…
صدارت
علی #صدارت در مصاحبه آقای حسین #جوادزاده از #رادیوعصرجدید- تصمیم به تحریم و یا مشارکت در «انتخابات» نمایانگر سرنوشت خواهد بود
تاریخ تولید و انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ برابر با ۴ ژوئن ۲۰۲۱ جمعه
تصمیمهای معمولی و روزانه ما در زمان حال، سرنوشت ما را در زمان آینده رقم میزنند و در همین امروز، آنها را جلوی چشممان نمایان مینمایند.
مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم «انتخابات» و تلاش در هرچه فراگیرتر کردن آن، سرنوشتهای خوب و خوبتری را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
پشت به ملت و روی به قدرت کردن، و شرکت در «رایگیری» به این رژیم جنایتکار، مشروعیت نداشته را به این رژیم میدهد، و با این عمل در زمان حال، برای خود و برای عزیزان خود زندانهای بد و بدتری را خواهیم ساخت، و خود و بقیه را در آنها زندانی خواهیم کرد.
❊
سایت:
https://alisedarat.com/1400/05/14/7862/
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1212
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
تاریخ تولید و انتشار: ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ برابر با ۴ ژوئن ۲۰۲۱ جمعه
تصمیمهای معمولی و روزانه ما در زمان حال، سرنوشت ما را در زمان آینده رقم میزنند و در همین امروز، آنها را جلوی چشممان نمایان مینمایند.
مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم «انتخابات» و تلاش در هرچه فراگیرتر کردن آن، سرنوشتهای خوب و خوبتری را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
پشت به ملت و روی به قدرت کردن، و شرکت در «رایگیری» به این رژیم جنایتکار، مشروعیت نداشته را به این رژیم میدهد، و با این عمل در زمان حال، برای خود و برای عزیزان خود زندانهای بد و بدتری را خواهیم ساخت، و خود و بقیه را در آنها زندانی خواهیم کرد.
❊
سایت:
https://alisedarat.com/1400/05/14/7862/
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1212
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
علی #صدارت- چرا مردم در ساعات آخر ''#انتخابات'' تغییر عقیده میدهند و به حوزه های ‘’#رایگیری'' هجوم میبرند؟ رفتارشناسی از منظر وژدان احساسی
❊
مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1213
❊
فیسبوک :
https://www.facebook.com/Sedarat57
❊
❊
❊
کتابخانه خط استقلال و آزادی، حقوقمداری:
در سایت:
https://alisedarat.com/e-book/
در تلگرام:
https://t.me/HaghEsteghlalAzadi
در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/CXRLtWGdqs7EX6A3IfsPns
❊
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
❊
مطلب در سایت:
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1213
❊
فیسبوک :
https://www.facebook.com/Sedarat57
❊
❊
❊
کتابخانه خط استقلال و آزادی، حقوقمداری:
در سایت:
https://alisedarat.com/e-book/
در تلگرام:
https://t.me/HaghEsteghlalAzadi
در واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/CXRLtWGdqs7EX6A3IfsPns
❊
❊
راههای ارتباط با ما:
https://alisedarat.com/contact-us/
❊
علی صدارت – چرا مردم در ساعات آخر مهلت ”انتخابات” تغییر عقیده میدهند و به حوزههای ”رایگیری” هجوم میبرند؟ رفتارشناسی از منظر وژدان احساسی.
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
چه عواملی باعث میشوند که یک انسان در رابطه با موضوعی، در یک زمان و مکان خاص، چه تصمیمی بگیرد و چه عملی را انجام بدهد و یا ندهد؟
هر فردی، دارای دانستهها و آموزههای اخلاقی، و تاریخی، و علمی است.
عملکرد روزانه هر فردی، در ابعاد مختلف، از جمله در بُعد فرهنگی، و بُعد اجتماعی، و بُعد اقتصادی، و بُعد سیاسی ساخته و پرداخته میشود.
هر فردی، با دانستهها و آموزههای اخلاقی، و تاریخی، و علمی، دادههای مختلف در قلمروهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی را میسنجد، و از آنها استفاده میکند و تصمیم میگیرد که چه عملی را انجام بدهد و یا انجام ندهد.
افرادی توانا هستند که سرنوشتهای خوب و خوبتری را رقم بزنند که از گذشته و از گذشتهها درس بگیرند، در زمان حال عمل کنند، و در زمان آینده و در آیندهها زندگی کنند.
هر فردی، در یک مکانی زندگی میکند. این مکان زندگی، وطن است که از آن فرد متاثر میگردد و در عین حال، بر او تاثیرگذار است.
در سطح یک فرد، این مکان، این وطن، جسم انسان است. انسان در رابطه خود با خویشتن، میتواند حق وطن را بجا بیاورد و با زندگی سالم، این وطن را سلامت نگاه دارد.
در سطح یک خانواده، کانون خانواده وطن است. اگر روابط اعضای خانواد با خویشتن و با یکدیگر، بر اساس تلاشهای همهجانبه برای احقاق حقوق خود و دیگر اعضای خانواده باشد، اینچنین کانونی، محلی برای رشد و آرامش و نشاط و امید و دوستی و امنیت و… خواهد بود. اعضای یک خانواده، بجای تنشها و تقابلهای کاهنده، روشها و همکاریهای سازنده را معیار روابط خود با خویشتن و خود با دیگران برمیگزینند. اگر برای مثال یک خانواده از پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادر و دختر و پسر تشکیل شده باشد، گرچه مجموع ریاضی آنها شش نفر است، ولی بازدهی این مجموعه در دوستی و همکاری و همیاری و همسویی و همسازی و رشد و تعالی و تولید و… از این عدد شش، بسیار فراتر خواهد رفت، و در شرایط ایدهآل، حتی ممکن است بتواند تعیین زمان و مکان را هم درنوردد و به بینهایت میل کند.
در سطح یک جامعه و یک ملت، کشور وطنی است که بر جامعه اثر میگذارد، و در عین حال از جامعه متاثر میگردد. این اثرگذاری همهجانبه، در مورد اعضای جامعه نیز صادق است، و اینکه هر فرد با خود، و با بستگان و نزدیکان خود، و با همکاران و دوستان و آشنایان خود، و با سایرین چه گونهای از روابط را برقرار میکند.
–
پندار یک فرد، در دو محل میتواند مکان پیدا کند: یا قدرت و زور و خشونت و… از یک طرف، و یا حق و حقوق از طرف دیگر. اندیشه راهنما و بنمایه تعقل و تفکر یک فرد میتواند قدرتمکان باشد، و یا میتواند حقوقمکان باشد. هرچه مکان پندار یک فرد، به سمت حقوق، بیشتر تمایل داشته باشد، توانایی آن فرد برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر در رابطه با خود، در رابطه با دیگری و در رابطه با دیگران، و در رابطه با طبیعت و محیط زیست، بیشتر میشود.
–
ابعاد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اتاقهای دربستهٌ از هم جا شده و مجزایی نیستند. ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر در هر یک از این ابعاد، در رابطه با ابعاد دیگر، در عین حال تاثیرگذار و تاثیرپذیر است. عکس آن هم درست است. بدین معنی که مشوش شدن، و فاسد شد، و، خشن شدن، و رشد منفی کردن، و به قهقرا رفتن، و… هر یک از این ابعاد، تاثیر منفی بر ابعاد دیگر خواهد گذاشت.
–
یک فرد برای فعالیت در ابعاد مختلف زندگی خود، از جمله از دانستههای علمی، و دانستههای تاریخی و دانستههای اخلاقی خود بهره میگیرد.
–
با این بررسی مختصر نکات بس عریض و طویل فوق، سوال مطرح این است که در همه دورههای اخیر «انتخابات» که بسیاری از ایرانیانی که مخالف این رژیم، و مخالف رای دادن، و موافق شرکت در جنبش خودجوش تحریم «انتخابات» بودهاند، چرا در روز آخر، و حتی در ساعات آخر مهلت «رایگیری» به این جنبش مردمی پشت میکنند، و به قدرت روی میآورند؟ پشت به ملت میکنند و روی به دولت میکنند؟
پذیرفتنی نیست که دانستههای تاریخی، و دانستههای علمی، و دانستههای اخلاقی آن دست از هموطنان «رای» دهنده به یک باره در عرض چند ساعت، آنچنان ۱۸۰درجه تغییر میکند که آنها خود را ناچار میبینند که با پای خود به حوزههای «رایگیری» بروند، و با دست خود به این رژیم فاسد و جنایتکار و متجاوز و… مشروعیت بدهند، و بدیت ترتیب خود را شریک جرم رژیم نمایند.
واقغیت این است که در آن زمان، آن اتفاقی که برای بسیاری از این هموطنان روی میدهد، همان عارضهای است که برای بعضی از زندانیان سیاسی، که به مرحله «شکسته شدن» و یا «بریدن» میرسند، روی میدهد، یعنی ابتلا به اضطراب حاد.
بیماری اضطراب، میتواند به
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
چه عواملی باعث میشوند که یک انسان در رابطه با موضوعی، در یک زمان و مکان خاص، چه تصمیمی بگیرد و چه عملی را انجام بدهد و یا ندهد؟
هر فردی، دارای دانستهها و آموزههای اخلاقی، و تاریخی، و علمی است.
عملکرد روزانه هر فردی، در ابعاد مختلف، از جمله در بُعد فرهنگی، و بُعد اجتماعی، و بُعد اقتصادی، و بُعد سیاسی ساخته و پرداخته میشود.
هر فردی، با دانستهها و آموزههای اخلاقی، و تاریخی، و علمی، دادههای مختلف در قلمروهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی را میسنجد، و از آنها استفاده میکند و تصمیم میگیرد که چه عملی را انجام بدهد و یا انجام ندهد.
افرادی توانا هستند که سرنوشتهای خوب و خوبتری را رقم بزنند که از گذشته و از گذشتهها درس بگیرند، در زمان حال عمل کنند، و در زمان آینده و در آیندهها زندگی کنند.
هر فردی، در یک مکانی زندگی میکند. این مکان زندگی، وطن است که از آن فرد متاثر میگردد و در عین حال، بر او تاثیرگذار است.
در سطح یک فرد، این مکان، این وطن، جسم انسان است. انسان در رابطه خود با خویشتن، میتواند حق وطن را بجا بیاورد و با زندگی سالم، این وطن را سلامت نگاه دارد.
در سطح یک خانواده، کانون خانواده وطن است. اگر روابط اعضای خانواد با خویشتن و با یکدیگر، بر اساس تلاشهای همهجانبه برای احقاق حقوق خود و دیگر اعضای خانواده باشد، اینچنین کانونی، محلی برای رشد و آرامش و نشاط و امید و دوستی و امنیت و… خواهد بود. اعضای یک خانواده، بجای تنشها و تقابلهای کاهنده، روشها و همکاریهای سازنده را معیار روابط خود با خویشتن و خود با دیگران برمیگزینند. اگر برای مثال یک خانواده از پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادر و دختر و پسر تشکیل شده باشد، گرچه مجموع ریاضی آنها شش نفر است، ولی بازدهی این مجموعه در دوستی و همکاری و همیاری و همسویی و همسازی و رشد و تعالی و تولید و… از این عدد شش، بسیار فراتر خواهد رفت، و در شرایط ایدهآل، حتی ممکن است بتواند تعیین زمان و مکان را هم درنوردد و به بینهایت میل کند.
در سطح یک جامعه و یک ملت، کشور وطنی است که بر جامعه اثر میگذارد، و در عین حال از جامعه متاثر میگردد. این اثرگذاری همهجانبه، در مورد اعضای جامعه نیز صادق است، و اینکه هر فرد با خود، و با بستگان و نزدیکان خود، و با همکاران و دوستان و آشنایان خود، و با سایرین چه گونهای از روابط را برقرار میکند.
–
پندار یک فرد، در دو محل میتواند مکان پیدا کند: یا قدرت و زور و خشونت و… از یک طرف، و یا حق و حقوق از طرف دیگر. اندیشه راهنما و بنمایه تعقل و تفکر یک فرد میتواند قدرتمکان باشد، و یا میتواند حقوقمکان باشد. هرچه مکان پندار یک فرد، به سمت حقوق، بیشتر تمایل داشته باشد، توانایی آن فرد برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر در رابطه با خود، در رابطه با دیگری و در رابطه با دیگران، و در رابطه با طبیعت و محیط زیست، بیشتر میشود.
–
ابعاد اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اتاقهای دربستهٌ از هم جا شده و مجزایی نیستند. ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر در هر یک از این ابعاد، در رابطه با ابعاد دیگر، در عین حال تاثیرگذار و تاثیرپذیر است. عکس آن هم درست است. بدین معنی که مشوش شدن، و فاسد شد، و، خشن شدن، و رشد منفی کردن، و به قهقرا رفتن، و… هر یک از این ابعاد، تاثیر منفی بر ابعاد دیگر خواهد گذاشت.
–
یک فرد برای فعالیت در ابعاد مختلف زندگی خود، از جمله از دانستههای علمی، و دانستههای تاریخی و دانستههای اخلاقی خود بهره میگیرد.
–
با این بررسی مختصر نکات بس عریض و طویل فوق، سوال مطرح این است که در همه دورههای اخیر «انتخابات» که بسیاری از ایرانیانی که مخالف این رژیم، و مخالف رای دادن، و موافق شرکت در جنبش خودجوش تحریم «انتخابات» بودهاند، چرا در روز آخر، و حتی در ساعات آخر مهلت «رایگیری» به این جنبش مردمی پشت میکنند، و به قدرت روی میآورند؟ پشت به ملت میکنند و روی به دولت میکنند؟
پذیرفتنی نیست که دانستههای تاریخی، و دانستههای علمی، و دانستههای اخلاقی آن دست از هموطنان «رای» دهنده به یک باره در عرض چند ساعت، آنچنان ۱۸۰درجه تغییر میکند که آنها خود را ناچار میبینند که با پای خود به حوزههای «رایگیری» بروند، و با دست خود به این رژیم فاسد و جنایتکار و متجاوز و… مشروعیت بدهند، و بدیت ترتیب خود را شریک جرم رژیم نمایند.
واقغیت این است که در آن زمان، آن اتفاقی که برای بسیاری از این هموطنان روی میدهد، همان عارضهای است که برای بعضی از زندانیان سیاسی، که به مرحله «شکسته شدن» و یا «بریدن» میرسند، روی میدهد، یعنی ابتلا به اضطراب حاد.
بیماری اضطراب، میتواند به
شکل مزمن، و یا تحتِ حاد، و یا حاد، بروز کند. در بسیار مواقع، آمیختهای از همه اینها موجود است که در افراد مختلف، در زمانهای مختلف، به درجات مختلف بارز میگردد. بدین معنا که یک فرد به بیماریِ احساسیِ خفیف و مزمنِ اضطراب مبتلا بوده است، ولی به دلایل متفاوت، و در زمانها و مکانها و موقعیتهای مختلف، ممکن است نوع حاد آن عود کند، و حتی به حالت دهشتزدگی و حملات پانیک برسد.
❊ وژدان احساسی، کانون تاثیر و تاثر سایر وژدانها، قلمروهای سیاسی، و اجتماعی، و فرهنگی، و اقتصادی، و بنمایه تعقل و تفکر، و وطن است ❊
❊
مثالی بیاورم:
رفت و آمد به اینجا و آنجا، و از جمله رانندگی در بزرگراهها و مسافرت با هواپیماها، برای زندگی و رشد انسان، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی، لازم است. این زندگی و رشد، از دانستههای تاریخی، و علمی، و اخلاقی انسان، تاثیر میگیرد.
افرادی هستند که به علت ابتلا به بیماری اضطراب، از رانندگی در بزرگراهها و مسافرت با هواپیماها میترسند. این افراد، به طور ناخودآگاه و به طرق مختلف، در دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی خود، دست میبرند، و آنها را مخدوش میکنند تا توجیه موجهی برای فرار از آن وضعیتِ احساسی و روانیِ ترسناک، برای پذیرا کردن و مجاب کردن خود و دیگران بسازند! در موارد شدید، بعضی این افراد، حتی با زندانی کردن خود در انفعال، حتی بسیاری از موقعیتهای زندگی خود را هم از دست میدهند.
–
حال به بررسی این بیماری را در جامعه ایرانیان، بپردازیم.
اگر شکی در ذهن کسی موجود است که جامعه ایرانیان مبتلا به اضطراب و افسردگی است، میتواند به اتنتشارات موسسات بینالمللی که این تحقیقات را در کشورهای دنیا انجام میدهند، مراجعه کند و ببیند که متاسفانه ایران در ردههای بسیار بالایی در آمارهای اضطراب و افسردگی و…، و در ردههای پایینی در آمارهای امیدواری و شادی و… قرار دارد. بدون شک ابتلای آن دسته از ایرانیان در بیماری اضطراب مزمن، شکست خوردن آنها در جنگ روانیی است که قدرتها علیه ما مردم براه انداختهاند. روشهای این جنگ روانی و سلاحهایی که در این جنگ در بیرون زندانهای سیاسی مورد استفاده هستند، همانهایی است که در داخل زندانها برای شکستن زندانیان سیاسی بکار برده میشوند.
افزایش استفاده از این روشها و این سلاحها، به اشکال مختلف، باری دیگر، به علت نزدیک شدن به «انتخابات» در جامعه ایرانیان، به سادگی مشهود میگردد. همانطور که در داخل زندان، گزمههای رژیم نمایش «بازجوی بد» و« بازجوی بدتر» و… را براه میاندازند، در خارج زندان هم بازی «اصولگرا» و «اصلاحطلب» و… را مدیریت میکنند. چه در داخل و چه در خارج زندان، هدف قدرتها، حفظ نظام است، که گفت «حفظ نظام، اوجب واجبات است»
–
تا زمان این قلم، اکثریت ایرانیان، به همراه تعداد فراوانی از جامعه سیاسی، موافق تحریم «انتخابات» یا حقیقت را بگویم نمایش انتصابات، هستند.
این رفتارشناسی، در دورههای قبل هم مشاهده شد. آقای علی مطهری مشارکت ناچیز مردم در انتخابات اخیر مجلس را در علن اعتراف کرد. این واقعیت که رژیم ولایت مطلقه در اقلیت است، جدید و سری نیست، قدیم و آشکار است. این قدمت و آشکاری، در اعترافات سران رژیم، بازتابهای فراوان داشته است. آقای محمد بهشتی(https://alisedarat.com/1394/11/02/3020/)، دو سال و یک ماه بعد از انقلاب، ناتوانی خودشان را در مقابله با مردم و نیروهای مردمی، اعتراف کرد و در نامه به آقای خمینی آشکارا نوشت علیرغم اینکه: «…در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسؤولیت ها را بر عهده دارند…» در اقلیت هستند. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست و رژیم هم خوب میداند که تعداد مهمی از ایرانیان، از همه گردانندگان رژیم متنفر هستند.
خوب است که بپرسیم: پس چرا این رژیم توانسته برای خود مشروعت نداشتهای را جعل و به افکار عمومی حقنه کند؟
اکنون هم، دستگاه مغزشویی و ماشین جنگ روانی رژیم، مثل دورههای قبل، تدارک این را میبیند که در روز «انتخابات» و مشخصا در ساعات آخر مهلت «رایگیری» مردم را به دلایل مختلف، مجاب کند که گرچه اینها بد هستند، ولی با مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم انتخابات، به سرنوشت بدتری دچار خواهند شد.
دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی ایرانیان تا این لحظه، عزم عمومی را بر مشارکت در جنبش فعال و خودجوش تحریم «انتخابات» و تلاش برای هرچه فراگیرتر شدن آن جزم کرده است. این تصمیم جمعی، در دورههای قبلی هم مشاهده شد، ولی باز هم یک عدهای از هموطنان به پای صندوقهای «رای» رفتند!
در آن روزها و ساعات نهایی و مهم، دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی ایرانیان به یک باره عوض نمیشود، ولی اتفاقی که میافتد این است که بیماری عمومی اضطراب مزمن جامعه، به درجه بیماری حاد اضطراب، و حتی پانیک و دهشتزدگیِ جمعی میرسد، و آن دسته از هم
❊ وژدان احساسی، کانون تاثیر و تاثر سایر وژدانها، قلمروهای سیاسی، و اجتماعی، و فرهنگی، و اقتصادی، و بنمایه تعقل و تفکر، و وطن است ❊
❊
مثالی بیاورم:
رفت و آمد به اینجا و آنجا، و از جمله رانندگی در بزرگراهها و مسافرت با هواپیماها، برای زندگی و رشد انسان، در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، و سیاسی، لازم است. این زندگی و رشد، از دانستههای تاریخی، و علمی، و اخلاقی انسان، تاثیر میگیرد.
افرادی هستند که به علت ابتلا به بیماری اضطراب، از رانندگی در بزرگراهها و مسافرت با هواپیماها میترسند. این افراد، به طور ناخودآگاه و به طرق مختلف، در دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی خود، دست میبرند، و آنها را مخدوش میکنند تا توجیه موجهی برای فرار از آن وضعیتِ احساسی و روانیِ ترسناک، برای پذیرا کردن و مجاب کردن خود و دیگران بسازند! در موارد شدید، بعضی این افراد، حتی با زندانی کردن خود در انفعال، حتی بسیاری از موقعیتهای زندگی خود را هم از دست میدهند.
–
حال به بررسی این بیماری را در جامعه ایرانیان، بپردازیم.
اگر شکی در ذهن کسی موجود است که جامعه ایرانیان مبتلا به اضطراب و افسردگی است، میتواند به اتنتشارات موسسات بینالمللی که این تحقیقات را در کشورهای دنیا انجام میدهند، مراجعه کند و ببیند که متاسفانه ایران در ردههای بسیار بالایی در آمارهای اضطراب و افسردگی و…، و در ردههای پایینی در آمارهای امیدواری و شادی و… قرار دارد. بدون شک ابتلای آن دسته از ایرانیان در بیماری اضطراب مزمن، شکست خوردن آنها در جنگ روانیی است که قدرتها علیه ما مردم براه انداختهاند. روشهای این جنگ روانی و سلاحهایی که در این جنگ در بیرون زندانهای سیاسی مورد استفاده هستند، همانهایی است که در داخل زندانها برای شکستن زندانیان سیاسی بکار برده میشوند.
افزایش استفاده از این روشها و این سلاحها، به اشکال مختلف، باری دیگر، به علت نزدیک شدن به «انتخابات» در جامعه ایرانیان، به سادگی مشهود میگردد. همانطور که در داخل زندان، گزمههای رژیم نمایش «بازجوی بد» و« بازجوی بدتر» و… را براه میاندازند، در خارج زندان هم بازی «اصولگرا» و «اصلاحطلب» و… را مدیریت میکنند. چه در داخل و چه در خارج زندان، هدف قدرتها، حفظ نظام است، که گفت «حفظ نظام، اوجب واجبات است»
–
تا زمان این قلم، اکثریت ایرانیان، به همراه تعداد فراوانی از جامعه سیاسی، موافق تحریم «انتخابات» یا حقیقت را بگویم نمایش انتصابات، هستند.
این رفتارشناسی، در دورههای قبل هم مشاهده شد. آقای علی مطهری مشارکت ناچیز مردم در انتخابات اخیر مجلس را در علن اعتراف کرد. این واقعیت که رژیم ولایت مطلقه در اقلیت است، جدید و سری نیست، قدیم و آشکار است. این قدمت و آشکاری، در اعترافات سران رژیم، بازتابهای فراوان داشته است. آقای محمد بهشتی(https://alisedarat.com/1394/11/02/3020/)، دو سال و یک ماه بعد از انقلاب، ناتوانی خودشان را در مقابله با مردم و نیروهای مردمی، اعتراف کرد و در نامه به آقای خمینی آشکارا نوشت علیرغم اینکه: «…در جمهوری اسلامی هم که امام در رأس آن است و تنی چند از فرزندان امام نیز بخشی از مسؤولیت ها را بر عهده دارند…» در اقلیت هستند. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست و رژیم هم خوب میداند که تعداد مهمی از ایرانیان، از همه گردانندگان رژیم متنفر هستند.
خوب است که بپرسیم: پس چرا این رژیم توانسته برای خود مشروعت نداشتهای را جعل و به افکار عمومی حقنه کند؟
اکنون هم، دستگاه مغزشویی و ماشین جنگ روانی رژیم، مثل دورههای قبل، تدارک این را میبیند که در روز «انتخابات» و مشخصا در ساعات آخر مهلت «رایگیری» مردم را به دلایل مختلف، مجاب کند که گرچه اینها بد هستند، ولی با مشارکت در جنبش خودجوش فعال تحریم انتخابات، به سرنوشت بدتری دچار خواهند شد.
دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی ایرانیان تا این لحظه، عزم عمومی را بر مشارکت در جنبش فعال و خودجوش تحریم «انتخابات» و تلاش برای هرچه فراگیرتر شدن آن جزم کرده است. این تصمیم جمعی، در دورههای قبلی هم مشاهده شد، ولی باز هم یک عدهای از هموطنان به پای صندوقهای «رای» رفتند!
در آن روزها و ساعات نهایی و مهم، دانستههای تاریخی و علمی و اخلاقی ایرانیان به یک باره عوض نمیشود، ولی اتفاقی که میافتد این است که بیماری عمومی اضطراب مزمن جامعه، به درجه بیماری حاد اضطراب، و حتی پانیک و دهشتزدگیِ جمعی میرسد، و آن دسته از هم
رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊
رسانههای ملیِ همگانی بهمثابه شاخه چهارم دولت ❊سایت شخصی علی صدارت❊ | باز نگری نامه محرمانه آقای بهشتی خطاب به آقای خمینی: «در…
ali sedarat علی صدارت
وطنان گرامی، با ترسیدن و با ترساندن، نه تنها خودشان به حوزهها میروند، بلکه دیگران را هم به زندانی کردن خود در زندان «انتخاب» بد و بدتر میخوانند!
–
در جوامع مختلف، هرچه میزان خشونت کمتر و میزان حقوقمداری و مردمسالاری بیشتر باشد، نگاه ارزشی و قضاوتمندانه بر مشکلات احساسی و بیماریهای روانی، کمتر است. در آن جوامع به این بیماریها، که مربوط به سلسله اعصاب مرکزی است، مانند بیماریهای دیگری که در دستگاههای دیگر بدن عارض میگردند، نگریسته میشوند. بدین ترتیب، سایر اعضای جامعه، با مهربانی و دوستی با یکدیگر، با افزایش سرمایه اجتماعی، به التیام دردهای این بیماران میآیند، و محدودیتها و کمبودهای آنها را جبران میکنند.
برای درمان هر بیماری، اول باید آن را شناخت و تشخیص داد.
بیماریهایی هم که به احساس و روان انسان مربوط میشوند (چه در یک فرد و چه در یک جمع و یا یک جامعه) هم از این قاعده پیروی میکنند. دانستن و تشخیص اینکه خودداری از رانندگی در بزرگراه مربوط به بیماری اضطراب آن فرد است، قدم اولی است که باید آن فرد، و افرادی که با او در رابطه هستند (خانواده، بستگان، دوستان، همکاران،…) بردارند. در این صورت است که آن فرد به خود، و دیگران به آن فرد کمک میکنند که بر آن ترس و اضطراب، چیره شود.
اهمیت مبحث وژدان احساسی، در اینجا مشخص میشود که همانطور که بعضی از زندانیان سیاسی «شکسته شده» و «بریده» از بازجوهای بد و بدتر، فرمانبرداری میکنند، بعضی از اعضای جامعه هم به فرمانهای پوشیده و نهانِ افرادی که مانند همان بازجوها، «استمرارطلب» هستند (و با توجیهات مختلف و به طرق متفاوت میگویند:«حفظ نظام، اوجب واجبات است»)، تسلیم میشوند، و جنبش فعال تحریم «انتخابات» را ترک میکنند.
با این توضیح، هموطنان، همچون یک طبیب حاذق، اول باید به تشخیص این بیماری در خود و یا دیگران برسند، تا بتوانند آن را درمان کنند. در غیر این صورت، باز هم آن حداقل لازمی از ایرانیان که باید در جنبش فعال خودجوش تحریم «انتخابات» شرکت کنند، این بار هم، و در دورههای آینده هم، فراهم نخواهد شد.
–
واژه «وجدان» معرب کلمه مرکب «وژدان» است، با ریشه کوردی، و ترکیبی است از «وژ» به معنی خود، و «دان» به معنی دانستن، و مرکب آن خوددانی، خودآگاهی. بسیاری از ایرانیان هم که این کلمه پارسی وژدان را به شکل معرب وجدان مینویسند، در گفتگو و در بیان، آن را وژدان (با ژ) و نه وجدان (با ج) تلفظ میکنند.
–
با غنا بخشیدن به وژدان احساسی، با افزایش و دقیقتر کردن خوددانی فردی و جمعی در مقوله احساس و روان، با شناخت ترس و اضطرابها و شناسایی علل و عوامل آن، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، میتوانیم در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، از خود و از سایر هموطنان، دفاع کنیم.
–
به نظر صاحب این قلم، در این فرصت باقی مانده، بایسته است که همگی به کمک همدیگر تلاش خود را بر این متمرکز کنیم که از خود و از عزیزان خود و از سایر هموطنان خود در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، دفاع کنیم و با استفاده از خلاقیت و ابتکار که در هر کسی موجود است، با سلیقه خود و به سهم خود و به نوبه خود، تزویرهای رژیم را برای اینکه مردم را به حوزههای «رایگیری» بکشانند، خنثی کنیم.
مطلب واضح و مهمی در این پایان، به تاکید موکدی محتاج است که این پدافتد، منحصر به دوران «انتخابات» نمیشود. عکسالعمل شدن به قدرتها، و بررسی وژدان احساسی و محدود کردن کاربرد آن به دوران «انتخابات» جفای به خود، و ناچیز کردن ابزاری است که میتواند همهروزه بکار زندگی فردی انسانها، و بکار زندگی جمعی جامعه بیاید.
مردمسالاری یک فرهنگ است، یک آموزه و یک آموزش پیوسته است. هر فردی میتواند همیشه مردمسالارتر بشود. لازم است که هرفردی، از جمله با غنا بخشیدن وژدان احساسی، مردمسالاری را از خود شروع کند، و پیوسته مردمسالارتر شدن را، با خویش و در خود، تمرین کند. در این صورت است که فرهنگ مردمسالاری در جامعه جاگیر و پاگیر میشود.
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
–
❊اطلاعیافتن و اطلاعدادن، حقی از حقوق بشر است❊
حقوقمدارتر شدن و حقوقمدارتر کردن، از پیشنیازهای برپایی و پویایی یک جامعه مردمسالار است.
یک راه آسان برای مشارکت در ساختن سرنوشتی خوب و خوبتر در اینجا برای شما فراهم شده است:
لینک مطلب در شبکهبندیهای اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رایدادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا همرسانی:
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1213
❊
فیسبوک :
https://www.facebook.com/Sedarat57/posts/167450618724825
❊
سایت:
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
❊
–
در جوامع مختلف، هرچه میزان خشونت کمتر و میزان حقوقمداری و مردمسالاری بیشتر باشد، نگاه ارزشی و قضاوتمندانه بر مشکلات احساسی و بیماریهای روانی، کمتر است. در آن جوامع به این بیماریها، که مربوط به سلسله اعصاب مرکزی است، مانند بیماریهای دیگری که در دستگاههای دیگر بدن عارض میگردند، نگریسته میشوند. بدین ترتیب، سایر اعضای جامعه، با مهربانی و دوستی با یکدیگر، با افزایش سرمایه اجتماعی، به التیام دردهای این بیماران میآیند، و محدودیتها و کمبودهای آنها را جبران میکنند.
برای درمان هر بیماری، اول باید آن را شناخت و تشخیص داد.
بیماریهایی هم که به احساس و روان انسان مربوط میشوند (چه در یک فرد و چه در یک جمع و یا یک جامعه) هم از این قاعده پیروی میکنند. دانستن و تشخیص اینکه خودداری از رانندگی در بزرگراه مربوط به بیماری اضطراب آن فرد است، قدم اولی است که باید آن فرد، و افرادی که با او در رابطه هستند (خانواده، بستگان، دوستان، همکاران،…) بردارند. در این صورت است که آن فرد به خود، و دیگران به آن فرد کمک میکنند که بر آن ترس و اضطراب، چیره شود.
اهمیت مبحث وژدان احساسی، در اینجا مشخص میشود که همانطور که بعضی از زندانیان سیاسی «شکسته شده» و «بریده» از بازجوهای بد و بدتر، فرمانبرداری میکنند، بعضی از اعضای جامعه هم به فرمانهای پوشیده و نهانِ افرادی که مانند همان بازجوها، «استمرارطلب» هستند (و با توجیهات مختلف و به طرق متفاوت میگویند:«حفظ نظام، اوجب واجبات است»)، تسلیم میشوند، و جنبش فعال تحریم «انتخابات» را ترک میکنند.
با این توضیح، هموطنان، همچون یک طبیب حاذق، اول باید به تشخیص این بیماری در خود و یا دیگران برسند، تا بتوانند آن را درمان کنند. در غیر این صورت، باز هم آن حداقل لازمی از ایرانیان که باید در جنبش فعال خودجوش تحریم «انتخابات» شرکت کنند، این بار هم، و در دورههای آینده هم، فراهم نخواهد شد.
–
واژه «وجدان» معرب کلمه مرکب «وژدان» است، با ریشه کوردی، و ترکیبی است از «وژ» به معنی خود، و «دان» به معنی دانستن، و مرکب آن خوددانی، خودآگاهی. بسیاری از ایرانیان هم که این کلمه پارسی وژدان را به شکل معرب وجدان مینویسند، در گفتگو و در بیان، آن را وژدان (با ژ) و نه وجدان (با ج) تلفظ میکنند.
–
با غنا بخشیدن به وژدان احساسی، با افزایش و دقیقتر کردن خوددانی فردی و جمعی در مقوله احساس و روان، با شناخت ترس و اضطرابها و شناسایی علل و عوامل آن، هر کدام از ما به سهم خود و به نوبه خود، میتوانیم در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، از خود و از سایر هموطنان، دفاع کنیم.
–
به نظر صاحب این قلم، در این فرصت باقی مانده، بایسته است که همگی به کمک همدیگر تلاش خود را بر این متمرکز کنیم که از خود و از عزیزان خود و از سایر هموطنان خود در جنگ روانی قدرتها علیه مردم، دفاع کنیم و با استفاده از خلاقیت و ابتکار که در هر کسی موجود است، با سلیقه خود و به سهم خود و به نوبه خود، تزویرهای رژیم را برای اینکه مردم را به حوزههای «رایگیری» بکشانند، خنثی کنیم.
مطلب واضح و مهمی در این پایان، به تاکید موکدی محتاج است که این پدافتد، منحصر به دوران «انتخابات» نمیشود. عکسالعمل شدن به قدرتها، و بررسی وژدان احساسی و محدود کردن کاربرد آن به دوران «انتخابات» جفای به خود، و ناچیز کردن ابزاری است که میتواند همهروزه بکار زندگی فردی انسانها، و بکار زندگی جمعی جامعه بیاید.
مردمسالاری یک فرهنگ است، یک آموزه و یک آموزش پیوسته است. هر فردی میتواند همیشه مردمسالارتر بشود. لازم است که هرفردی، از جمله با غنا بخشیدن وژدان احساسی، مردمسالاری را از خود شروع کند، و پیوسته مردمسالارتر شدن را، با خویش و در خود، تمرین کند. در این صورت است که فرهنگ مردمسالاری در جامعه جاگیر و پاگیر میشود.
علی صدارت
https://alisedarat.com/contact-us/
–
❊اطلاعیافتن و اطلاعدادن، حقی از حقوق بشر است❊
حقوقمدارتر شدن و حقوقمدارتر کردن، از پیشنیازهای برپایی و پویایی یک جامعه مردمسالار است.
یک راه آسان برای مشارکت در ساختن سرنوشتی خوب و خوبتر در اینجا برای شما فراهم شده است:
لینک مطلب در شبکهبندیهای اجتماعی، برای: عضو شدن و دنبال کردن و مشترک شدن، رایدادن، ابراز نظر، پسندیدن، پیاده کردن، به دوستان خود ایمیل کردن، و…، و لطفا همرسانی:
❊
واتساپ:
https://chat.whatsapp.com/IT11IqMZ44v9L62gPRghhu
❊
تلگرام :
https://t.me/sedaratMD/1213
❊
فیسبوک :
https://www.facebook.com/Sedarat57/posts/167450618724825
❊
سایت:
https://alisedarat.com/1400/03/12/7859/
❊
WhatsApp.com
علی صدارت-نظر، خبر، تحلیل
WhatsApp Group Invite
روزنامه انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۶۰ توقیف شد
❊❊❊❊❊
https://alisedarat.com/1400/03/18/4940/
دو شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۶۰
در این شماره روزنامه انقلاب اسلامی میخوانید:
روزنامه انقلاب اسلامی توقیف شد.
برای اعتراض به توقیف غیرقانونی روزنامهها: امروز ساعت ۱۰ بازار
سرمقاله: تحقق کودتای آیت؟!
اینها مراحل مختلف حذف رئیس جمهور شما است.
کارنامه رئیس جمهور.
پیام رئیس جمهور:
مقاومت شما، توطئه را در هم خواهد شکست.
همه جوانان در سراسر کشور باید در مقابل این قانونشکنی، به مقاومت و استقامت برخیزند.
هر کدام از شما جوانان یک شماره از «انقلاب اسلامی» بشوید.
پیام و کارنامه خود را بهر شکل، از آنجمله نوار و اطلاعیه و… به اطلاع شما خواهم رسانید.
❊❊❊❊❊
https://alisedarat.com/1400/03/18/4940/
دو شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۶۰
در این شماره روزنامه انقلاب اسلامی میخوانید:
روزنامه انقلاب اسلامی توقیف شد.
برای اعتراض به توقیف غیرقانونی روزنامهها: امروز ساعت ۱۰ بازار
سرمقاله: تحقق کودتای آیت؟!
اینها مراحل مختلف حذف رئیس جمهور شما است.
کارنامه رئیس جمهور.
پیام رئیس جمهور:
مقاومت شما، توطئه را در هم خواهد شکست.
همه جوانان در سراسر کشور باید در مقابل این قانونشکنی، به مقاومت و استقامت برخیزند.
هر کدام از شما جوانان یک شماره از «انقلاب اسلامی» بشوید.
پیام و کارنامه خود را بهر شکل، از آنجمله نوار و اطلاعیه و… به اطلاع شما خواهم رسانید.
Forwarded from Abolhasan Banisadr
🔴 پیام بنیصدر به ایرانیان در ضرورت تحریم فعال انتخابات
https://www.instagram.com/p/CQBnRtcipIg/⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
هموطنان عزیزم
بیماری رافع مسئولیت نمیشود. موقعیت ایران موقعیت یک کشور استبدادزده که در آن رژیمی استبدادی، انتخابات فرمایشی برقرار میکند، نیست، موقعیت کشوری است که نه تنها تمدن پرافتخارش را با تحمیل یک قاتل تاریخی توسط قاتل تاریخی دیگری، با لکه بس سیاه تدنی میپوشاند، بلکه ملت ایران را ملتی فاقد کرامت و شرف، و غافل از همه حقوقی جلوه میدهد که هر انسانی بداشتن و عمل کردن بدانها انسان است.
⠀⠀⠀
هر ایرانی باید بیاندیشد که آیا میخواهد نسل بعد از خود، همچنان نسل سرکوب شده و معتاد به زندگی در خفت و خواری بزید، و نسل امروز را مسئول سرنوشت خود بداند و یا مصمم است که از هستی حقوند و زندگی تاریخمند خویش، که در استقامت در دفاع از حیات مستقل گذرانده است دفاع کند.
یکپارچه برخیزید و بجای رفتن به پای صندوقهای خواری، رای متین خود را به مخالفت با رژیم جنایتکاران اظهار کنید. چنان کنید که جهانیان در برابر شما و اراده زیست در استقلال و آزادی شما، سر تعظیم فرود آورند. پیروزی خود را متحقق کنید.⠀⠀⠀⠀⠀
⠀
🆔 👉 @Abanisadr
https://www.instagram.com/p/CQBnRtcipIg/⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀⠀
هموطنان عزیزم
بیماری رافع مسئولیت نمیشود. موقعیت ایران موقعیت یک کشور استبدادزده که در آن رژیمی استبدادی، انتخابات فرمایشی برقرار میکند، نیست، موقعیت کشوری است که نه تنها تمدن پرافتخارش را با تحمیل یک قاتل تاریخی توسط قاتل تاریخی دیگری، با لکه بس سیاه تدنی میپوشاند، بلکه ملت ایران را ملتی فاقد کرامت و شرف، و غافل از همه حقوقی جلوه میدهد که هر انسانی بداشتن و عمل کردن بدانها انسان است.
⠀⠀⠀
هر ایرانی باید بیاندیشد که آیا میخواهد نسل بعد از خود، همچنان نسل سرکوب شده و معتاد به زندگی در خفت و خواری بزید، و نسل امروز را مسئول سرنوشت خود بداند و یا مصمم است که از هستی حقوند و زندگی تاریخمند خویش، که در استقامت در دفاع از حیات مستقل گذرانده است دفاع کند.
یکپارچه برخیزید و بجای رفتن به پای صندوقهای خواری، رای متین خود را به مخالفت با رژیم جنایتکاران اظهار کنید. چنان کنید که جهانیان در برابر شما و اراده زیست در استقلال و آزادی شما، سر تعظیم فرود آورند. پیروزی خود را متحقق کنید.⠀⠀⠀⠀⠀
⠀
🆔 👉 @Abanisadr
بیانیه آقای ابوالحسن #بنیصدر به مناسبت شکست خامنه ای نزد افکار عمومی ایران و جهان
تاریخ ایجاد در شنبه, 29 خرداد 1400 11:47
به نام حق
هموطنان عزیزم
دنیا چشم بر واقعیت نمی بندد. وسائل ارتباط جمعی جهان، جهانیان را از دو واقعیت آگاه کردند: تحمیل رئیسی بعنوان رئیس جمهوری به مردم ایران و مردمی که با تحریم و اینبار شکنندهء رکورد تحریم های قبل، این تحمیل را نپذیرفتند. به شما مردم ایران صد تبریک.
گزارش روزنامه لوموند، تصدیق گزارشهای وسائل ارتباط جمعی دیگر و تصدیق این هم است که نمی توان ملت بزرگ ایران را به زندگی در ذلت ودنائت خو داد.
همه آنهایی که طرحی چنان آشکار را ندیدند و با وجود هشدار [از جمله فراخوان من و وضعیت سنجی ۳۶۱] حتی حاضر نشدند احتمال وقوع آنچه واقع شد را بدهند و بجای عامل رژیم شدن در کشاندن مردم به پای صندوقهای خواری، مردم را به دفاع از کرامت، شرافت و حیثیت ملی خویش فراخوانند، نمی توانند بدین عذر که نمی دانستند و احتمال می دادند رقابتی در کار است، از مسئولیت بگریزند. آنها عملا در اجرای طرح خامنه ای شرکت کردند. آرای نامزدهایی که نقش بزک را بازی کردند، می گوید که شما مردم ایران و وجدان جمعی شما واقعیت را همان که بود شناختید و به تحقیر نه گفتید و حقارت طراح طرح و قاتل تاریخی را به آنها خاطرنشان کردید.
اینک نوبت بدیل است. بدیلی که شما مردم با شناسایی و عمل به حقوق باید آن را نیرومند بگردانید. عرصه عمل را بر رژیم میان تهی تنگ کنید و گذار از این استبداد ذلت آور را به مردم سالاری شتاب بخشید.
ابوالحسن بنی صدر
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
پسنویس: دو یادآوری لازم است، اول اینکه آقای روحانی با تبریک به رئیسی قبل از شمارش آرا از قبل خوب می دانسته که چه کسی رئیس جمهوری خواهد شد. مسئولیت او در اجرای چنین طرحی که معلوم بود طبق آن رئیسی به کرسی خواهد نشست سنگین تر از مسئولیتهای دیگر اوست. دوم اینکه با توجه به گفته های خامنه ای و رفتارهای سپاه میزان آرا اعلام شده ازسوی رژیم از قبل معلوم بود و اعلام هم شد. عناصر این طرح از پیش شناخته شده بودند.
https://alisedarat.com/1400/03/29/7902/
تاریخ ایجاد در شنبه, 29 خرداد 1400 11:47
به نام حق
هموطنان عزیزم
دنیا چشم بر واقعیت نمی بندد. وسائل ارتباط جمعی جهان، جهانیان را از دو واقعیت آگاه کردند: تحمیل رئیسی بعنوان رئیس جمهوری به مردم ایران و مردمی که با تحریم و اینبار شکنندهء رکورد تحریم های قبل، این تحمیل را نپذیرفتند. به شما مردم ایران صد تبریک.
گزارش روزنامه لوموند، تصدیق گزارشهای وسائل ارتباط جمعی دیگر و تصدیق این هم است که نمی توان ملت بزرگ ایران را به زندگی در ذلت ودنائت خو داد.
همه آنهایی که طرحی چنان آشکار را ندیدند و با وجود هشدار [از جمله فراخوان من و وضعیت سنجی ۳۶۱] حتی حاضر نشدند احتمال وقوع آنچه واقع شد را بدهند و بجای عامل رژیم شدن در کشاندن مردم به پای صندوقهای خواری، مردم را به دفاع از کرامت، شرافت و حیثیت ملی خویش فراخوانند، نمی توانند بدین عذر که نمی دانستند و احتمال می دادند رقابتی در کار است، از مسئولیت بگریزند. آنها عملا در اجرای طرح خامنه ای شرکت کردند. آرای نامزدهایی که نقش بزک را بازی کردند، می گوید که شما مردم ایران و وجدان جمعی شما واقعیت را همان که بود شناختید و به تحقیر نه گفتید و حقارت طراح طرح و قاتل تاریخی را به آنها خاطرنشان کردید.
اینک نوبت بدیل است. بدیلی که شما مردم با شناسایی و عمل به حقوق باید آن را نیرومند بگردانید. عرصه عمل را بر رژیم میان تهی تنگ کنید و گذار از این استبداد ذلت آور را به مردم سالاری شتاب بخشید.
ابوالحسن بنی صدر
۲۹ خرداد ۱۴۰۰
پسنویس: دو یادآوری لازم است، اول اینکه آقای روحانی با تبریک به رئیسی قبل از شمارش آرا از قبل خوب می دانسته که چه کسی رئیس جمهوری خواهد شد. مسئولیت او در اجرای چنین طرحی که معلوم بود طبق آن رئیسی به کرسی خواهد نشست سنگین تر از مسئولیتهای دیگر اوست. دوم اینکه با توجه به گفته های خامنه ای و رفتارهای سپاه میزان آرا اعلام شده ازسوی رژیم از قبل معلوم بود و اعلام هم شد. عناصر این طرح از پیش شناخته شده بودند.
https://alisedarat.com/1400/03/29/7902/
Forwarded from عفو بين الملل
روایتهای هولناک برادران افکاری از شکنجه و مصونیت کامل عاملان و آمران – یافتههای تحقیقاتی تازه
Forwarded from عفو بين الملل
📣گزارش تحقیقی پیش رو که سازمان عفو بینالملل آن را به مناسبت روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه منتشر کرده، جزئیات هولناکی از شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی علیه وحید افکاری و حبیب افکاری را مستند نموده است. برادران افکاری از معترضان اعتراضات سال ۱۳۹۷ هستند و از آن زمان در حبس ناعادلانه به سر میبرند. گزارش پیشرو همچنین نشان میدهد چطور مقامات دادستانی و قضایی ایران شکایات متعددی که این زندانیان به امید رسیدن به حقوق خود در زمینه روشن شدن حقایق، برقراری عدالت و جبران خسارت از داخل زندان ثبت کردهاند را نادیده گرفته و یا رد کردهاند.
🔺سازمان عفو بینالملل درخواست قبلیاش برای آزادی وحید افکاری و حبیب افکاری را تکرار میکند چرا که بازداشت آنها مصداق بازداشت بیضابطه است. افرادی که به نحو مستدل مظنون به دست داشتن در شکنجه وحید افکاری و حبیب افکاریاند باید مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرند و اگر شواهد کافی علیه آنها پیدا شد، باید به صورت منصفانه محاکمه شوند. این شامل مأموران اداره آگاهی، مأموران وزارت اطلاعات، مسئولان زندان عادلآباد و بازپرسهای شعبههای 8 و 10 بازپرسی دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شهرستان شیراز میشود.
🔺عفو بینالملل یادآور میشود که بیعدالتی عظیمی که برادران افکاری قربانی آن شدهاند نمایانگر اپیدمی مزمن و فراگیر شکنجه در ایران است که منجر به اعمال انواع شیوههای شکنجه علیه بازداشتشدگان و زندانیان، از جمله بازداشتشدگان مرتبط با اعتراضات آبان 1398، شده است. ضرب و شتم، شلاق، شوک الکتریکی، آویزان کردن، اجبار به نشستن یا ایستادن در وضعیتهای دردناک، اعدامهای مصنوعی، القای حس خفگی با آب، خشونت جنسی، تجویز اجباری مواد شیمیایی و منع دسترسی به مراقبتهای پزشکی از جمله شیوههای ثبت شده شکنجه در ایران بودهاند. افراد مظنون به شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی تقریبا هیچگاه مورد تحقیق قرار نمیگیرند، چه رسد به این که پاسخگو شده و تحت مجازات قرار بگیرند.
🔺با توجه به سلطهی مصونیت سیستماتیکِ در ایران برای استفادهی گسترده از شکنجه و سایر جرائم جدی بینالمللی، از جمله کشتار معترضان آبان ۱۳۹۸ و جنایات علیه بشریت پیشین و ادامهدارِ مربوط به کشتارهای تابستان سال ۱۳۶۷، سازمان عفو بینالملل درخواست خود را از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایجاد سازوکاری مستقل با هدف دادخواهی و تضمین پاسخگویی تکرار میکند.
🔹دانلود فایل پیدیاف گزارش تحقیقی عفو بینالملل به فارسی (۴۸ صفحه)
https://t.me/Amnesty_International/2002
🔹 نسخه انگلیسی گزارش در وبسایت عفو بینالملل
https://www.amnesty.org/en/documents/mde13/4349/2021/en/
🔺سازمان عفو بینالملل درخواست قبلیاش برای آزادی وحید افکاری و حبیب افکاری را تکرار میکند چرا که بازداشت آنها مصداق بازداشت بیضابطه است. افرادی که به نحو مستدل مظنون به دست داشتن در شکنجه وحید افکاری و حبیب افکاریاند باید مورد تحقیقات کیفری قرار بگیرند و اگر شواهد کافی علیه آنها پیدا شد، باید به صورت منصفانه محاکمه شوند. این شامل مأموران اداره آگاهی، مأموران وزارت اطلاعات، مسئولان زندان عادلآباد و بازپرسهای شعبههای 8 و 10 بازپرسی دادسرای ویژه امور جنایی و جرایم امنیتی شهرستان شیراز میشود.
🔺عفو بینالملل یادآور میشود که بیعدالتی عظیمی که برادران افکاری قربانی آن شدهاند نمایانگر اپیدمی مزمن و فراگیر شکنجه در ایران است که منجر به اعمال انواع شیوههای شکنجه علیه بازداشتشدگان و زندانیان، از جمله بازداشتشدگان مرتبط با اعتراضات آبان 1398، شده است. ضرب و شتم، شلاق، شوک الکتریکی، آویزان کردن، اجبار به نشستن یا ایستادن در وضعیتهای دردناک، اعدامهای مصنوعی، القای حس خفگی با آب، خشونت جنسی، تجویز اجباری مواد شیمیایی و منع دسترسی به مراقبتهای پزشکی از جمله شیوههای ثبت شده شکنجه در ایران بودهاند. افراد مظنون به شکنجه و سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی و ترذیلی تقریبا هیچگاه مورد تحقیق قرار نمیگیرند، چه رسد به این که پاسخگو شده و تحت مجازات قرار بگیرند.
🔺با توجه به سلطهی مصونیت سیستماتیکِ در ایران برای استفادهی گسترده از شکنجه و سایر جرائم جدی بینالمللی، از جمله کشتار معترضان آبان ۱۳۹۸ و جنایات علیه بشریت پیشین و ادامهدارِ مربوط به کشتارهای تابستان سال ۱۳۶۷، سازمان عفو بینالملل درخواست خود را از کشورهای عضو شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد برای ایجاد سازوکاری مستقل با هدف دادخواهی و تضمین پاسخگویی تکرار میکند.
🔹دانلود فایل پیدیاف گزارش تحقیقی عفو بینالملل به فارسی (۴۸ صفحه)
https://t.me/Amnesty_International/2002
🔹 نسخه انگلیسی گزارش در وبسایت عفو بینالملل
https://www.amnesty.org/en/documents/mde13/4349/2021/en/
Telegram
عفو بين الملل
دانلود فایل پیدیاف گزارش تحقیقی عفو بینالملل؛ «روایتهای هولناک برادران افکاری از شکنجه و مصونیت کامل عاملان و آمران – یافتههای تحقیقاتی تازه»
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
کودتای خرداد ۱۳۶۰ , کاملترین و دقیقترین مجموعه افشاگری تاریخنگاری آنگونه که واقع شد.
دکتر علی صدارت
تاریخ ایجاد در سه شنبه, 01 تیر 1400
کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیادهگویی، مهمترین واقعهای بود که امروز، این سرنوشت را داریم.
چهل سال گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوریها را شاهد بودهایم.
تدریس رسمی در بعضی از کتابهای آموزشی رژیم ولایت مطلقه، به گونهای است که پنداری در ایران اولین رئیس جمهوری، اصلا وجود نداشته، و به مدد امدادهای غیبی «انقلاب» طوری اتفاق افتاد که شماره رئیس جمهورهای ایران در رژیم «جمهوری اسلامی»، از دو شروع میشود!!
نقطه عطفی که انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به ضدانقلاب، و بهار ایران، به خزان و زمستان مبدل گردید، این بود که علیرغم اینکه سنجش افکار عمومی که در یکی دو ماه اول سال ۱۳۶۰ محبوبیت آقای خمینی را حدود ۲۰-۳۰درصد و محبوبیت آقای بنیصدر را تا ۸۰٪ نشان میداد، حزب جمهوری اسلامی و آقای خمینی و شرکا، توانستند با خشونت و سرکوب، علیه مردم و منتخب مردم، کودتا کنند.
دکتر علی صدارت
تاریخ ایجاد در سه شنبه, 01 تیر 1400
کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیادهگویی، مهمترین واقعهای بود که امروز، این سرنوشت را داریم.
چهل سال گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوریها را شاهد بودهایم.
تدریس رسمی در بعضی از کتابهای آموزشی رژیم ولایت مطلقه، به گونهای است که پنداری در ایران اولین رئیس جمهوری، اصلا وجود نداشته، و به مدد امدادهای غیبی «انقلاب» طوری اتفاق افتاد که شماره رئیس جمهورهای ایران در رژیم «جمهوری اسلامی»، از دو شروع میشود!!
نقطه عطفی که انقلاب ۱۳۵۷ ایران، به ضدانقلاب، و بهار ایران، به خزان و زمستان مبدل گردید، این بود که علیرغم اینکه سنجش افکار عمومی که در یکی دو ماه اول سال ۱۳۶۰ محبوبیت آقای خمینی را حدود ۲۰-۳۰درصد و محبوبیت آقای بنیصدر را تا ۸۰٪ نشان میداد، حزب جمهوری اسلامی و آقای خمینی و شرکا، توانستند با خشونت و سرکوب، علیه مردم و منتخب مردم، کودتا کنند.
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
با افزایش محبوبیت آقای بنیصدر، از جمله به علت:
پافشاری در مخالفت با حجاب اجباری، مخالفت با «انقلاب فرهنگی» به عنوان بهانهای برای تعطیلی دانشگاهها (در نقل به فحوای صحبتهای آقای آیت از شرکای آقای خمینی در حزب جمهوری اسلامی، در نوار افشا شده گفته بود: …
کاری میکنیم که این بار پدر بنیصدر هم نتواند موفق بشود…)،
مدیریت اقتصاد ورشکسته به ارث رسیده از «دوران زرین پهلوی» ، ساماندهی وضعیت معیشتی کارگران، مخالفت با شکنجه و اعدام و زندانهای متعدد، مخالفت با تبعیض، پیروزیهای موفق در دفاع از حمله صدام و تلاش برای پایان دادن به جنگ، مخالفت با عملکرد قوه قضائیه،…
به طوری که روزنامه کیهان در آن زمان نوشت: «شما رئیس جمهور هستید و یا رهبر اپوزیسیون»❊
آقای خمینی با دسیسه اطرافیانش، هرروز بیشتر از این نگران میشد که «…اگر بنیصدر در جنگ پیروز شود، سوار تانکها میشود و از جبهه به تهران میآید و… و آنوقت دیگر حتی خمینی هم نخواهد توانست حریف او بشود…»
در آن روزهای آخر، آقای خمینی برادزاده خود را نزد آقای بنیصدر فرستاد، با این پیام که :
اگر شرایط وی را بپذیرد، «رئیس جمهور و محبوب و فرمانده کل قوا» باقی میماند و بجای آقای رجایی تحمیل شده، هرکس را که او میخواست نخستوزیر میشد.
آقای خمینی تهدید کرده بود اگر شرایط او را نپذیرد، «تا آخر خواهد رفت» به این ترتیب، بنیصدر «پشت به قدرت، و روی به ملت» کرد و با نفی قدرت، مورد غضب قرار گرفت.
خائنان به ایران و ایرانیان، برای اینکه به کودتای خرداد ۱۳۶۰ مشاطه قانونی بزنند، در «مجلس شورا» تقلبی، رای به «عدم کفایت ریاست جمهور» دادند و بهانهٌ «عزل» را فراهم ساختند.
در این قسمت از این نوشتار، دلایل «عدم کفایت» را که توسط بیکفایتهای واقعی فهرست شده بود را برای غنا بخشیدن به وژدان تاریخی ایرانیان، میاورم:
1) عدم اعتقاد به، و مخالفت با ولایت فقیه (که اصلیترین آسیبشناسی دخالت نهاد دین در دولت و نقض لائیسیته بود و هست. آقای خمینی به سه دلیل با رئیسجمهور شدن آقای بنیصدر مخالف بود. از همه مهمتر مخالفت آقای بنیصدر با ولایت فقیه بود)
2) مخالفت با تبلیغ برای آقای خمینی (آقای خمینی به عنوان ولی فقیه که جایگاهی خشنتر از ولایت مطلقهٌ پاپ در قرون وسطی اروپا را داشت، و بعد از کودتای خرداد ۱۳۶۰، ناگزیر بود از آن هم خشنتر بشود. رژیمی که شیرازه آن، یک مهره در راس است، نمیتواند بدون پروپاگندا و مغزشویی و جنگ روانی، و در نتیجه اعمال خشونت فرهنگی و اجتماعی، به حیات مصنوعی خود ادامه دهد)
3) مخالفت با اسلام فقاهتی (به عنوان پایگاه نظریهپردازی برای تجاوز به حقوق بشر، و حفظ ساختار استبدادی رژیم ولایت مطلقه پهلوی و چهره «اسلامی» دادن به همان ساختار، و هرچه بیشتر دور کردن جامعه از خواست «جدایی کلیسا از دولت» و پیشبرد گفتمان نفی لائیسیته)
4) جانبداری از حقوق بشر. (حتی بعضی از مخالفان رژیم در آن زمان هم طرفداری از حقوق بشر را «غیرانقلابی» و حتی «ضدانقلابی» و… میدانستند و برای حذف بنیصدر، با آقای خمینی و شرکا همصدا و همکار شدند)
5) مخالفت با احکام «قضات شرع» و حدود و تعزیرهای «اسلامی» و اعدامها و شکنجهها (بعضی از مخالفان رژیم در آن زمان، خشونتپرستی را از حد گذارنده بودند و با تمسخر، مخالفان با اعدام را «سوسول» میخواندند! ارگان حزب توده در تایید آقای خلخالی و اعدامهای آن زمان، مقالهها مینوشت، و در جنگ روانی قدرت علیه ملت، نقشی اساسی داشت. این زورپرستان هم مانند بقیه معتادان به زور و قدرت و خشونت، خود نیز قربانی آن شدند)
6) مخالفت با «انتصابات امام» (مقصود نصب آقایان بهشتی و موسوی اردبیلی به ریاست و دادستانی دیوان کشور، و سایر انتصابات بر خلاف قانون اساسی)
7) جانبداری از دموکراسی. (دستگاه جنگ روانی قدرت علیه مردم، دموکراسی را ضد انقلاب، و انقلاب را مساوی خشونت و قتل و غارت و مصادره و… تبلیغ میکرد)
پافشاری در مخالفت با حجاب اجباری، مخالفت با «انقلاب فرهنگی» به عنوان بهانهای برای تعطیلی دانشگاهها (در نقل به فحوای صحبتهای آقای آیت از شرکای آقای خمینی در حزب جمهوری اسلامی، در نوار افشا شده گفته بود: …
کاری میکنیم که این بار پدر بنیصدر هم نتواند موفق بشود…)،
مدیریت اقتصاد ورشکسته به ارث رسیده از «دوران زرین پهلوی» ، ساماندهی وضعیت معیشتی کارگران، مخالفت با شکنجه و اعدام و زندانهای متعدد، مخالفت با تبعیض، پیروزیهای موفق در دفاع از حمله صدام و تلاش برای پایان دادن به جنگ، مخالفت با عملکرد قوه قضائیه،…
به طوری که روزنامه کیهان در آن زمان نوشت: «شما رئیس جمهور هستید و یا رهبر اپوزیسیون»❊
آقای خمینی با دسیسه اطرافیانش، هرروز بیشتر از این نگران میشد که «…اگر بنیصدر در جنگ پیروز شود، سوار تانکها میشود و از جبهه به تهران میآید و… و آنوقت دیگر حتی خمینی هم نخواهد توانست حریف او بشود…»
در آن روزهای آخر، آقای خمینی برادزاده خود را نزد آقای بنیصدر فرستاد، با این پیام که :
اگر شرایط وی را بپذیرد، «رئیس جمهور و محبوب و فرمانده کل قوا» باقی میماند و بجای آقای رجایی تحمیل شده، هرکس را که او میخواست نخستوزیر میشد.
آقای خمینی تهدید کرده بود اگر شرایط او را نپذیرد، «تا آخر خواهد رفت» به این ترتیب، بنیصدر «پشت به قدرت، و روی به ملت» کرد و با نفی قدرت، مورد غضب قرار گرفت.
خائنان به ایران و ایرانیان، برای اینکه به کودتای خرداد ۱۳۶۰ مشاطه قانونی بزنند، در «مجلس شورا» تقلبی، رای به «عدم کفایت ریاست جمهور» دادند و بهانهٌ «عزل» را فراهم ساختند.
در این قسمت از این نوشتار، دلایل «عدم کفایت» را که توسط بیکفایتهای واقعی فهرست شده بود را برای غنا بخشیدن به وژدان تاریخی ایرانیان، میاورم:
1) عدم اعتقاد به، و مخالفت با ولایت فقیه (که اصلیترین آسیبشناسی دخالت نهاد دین در دولت و نقض لائیسیته بود و هست. آقای خمینی به سه دلیل با رئیسجمهور شدن آقای بنیصدر مخالف بود. از همه مهمتر مخالفت آقای بنیصدر با ولایت فقیه بود)
2) مخالفت با تبلیغ برای آقای خمینی (آقای خمینی به عنوان ولی فقیه که جایگاهی خشنتر از ولایت مطلقهٌ پاپ در قرون وسطی اروپا را داشت، و بعد از کودتای خرداد ۱۳۶۰، ناگزیر بود از آن هم خشنتر بشود. رژیمی که شیرازه آن، یک مهره در راس است، نمیتواند بدون پروپاگندا و مغزشویی و جنگ روانی، و در نتیجه اعمال خشونت فرهنگی و اجتماعی، به حیات مصنوعی خود ادامه دهد)
3) مخالفت با اسلام فقاهتی (به عنوان پایگاه نظریهپردازی برای تجاوز به حقوق بشر، و حفظ ساختار استبدادی رژیم ولایت مطلقه پهلوی و چهره «اسلامی» دادن به همان ساختار، و هرچه بیشتر دور کردن جامعه از خواست «جدایی کلیسا از دولت» و پیشبرد گفتمان نفی لائیسیته)
4) جانبداری از حقوق بشر. (حتی بعضی از مخالفان رژیم در آن زمان هم طرفداری از حقوق بشر را «غیرانقلابی» و حتی «ضدانقلابی» و… میدانستند و برای حذف بنیصدر، با آقای خمینی و شرکا همصدا و همکار شدند)
5) مخالفت با احکام «قضات شرع» و حدود و تعزیرهای «اسلامی» و اعدامها و شکنجهها (بعضی از مخالفان رژیم در آن زمان، خشونتپرستی را از حد گذارنده بودند و با تمسخر، مخالفان با اعدام را «سوسول» میخواندند! ارگان حزب توده در تایید آقای خلخالی و اعدامهای آن زمان، مقالهها مینوشت، و در جنگ روانی قدرت علیه ملت، نقشی اساسی داشت. این زورپرستان هم مانند بقیه معتادان به زور و قدرت و خشونت، خود نیز قربانی آن شدند)
6) مخالفت با «انتصابات امام» (مقصود نصب آقایان بهشتی و موسوی اردبیلی به ریاست و دادستانی دیوان کشور، و سایر انتصابات بر خلاف قانون اساسی)
7) جانبداری از دموکراسی. (دستگاه جنگ روانی قدرت علیه مردم، دموکراسی را ضد انقلاب، و انقلاب را مساوی خشونت و قتل و غارت و مصادره و… تبلیغ میکرد)
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
کودتای خرداد ۱۳۶۰.pdf
358.9 KB
کودتای خرداد ۱۳۶۰ , کاملترین و دقیقترین مجموعه افشاگری تاریخنگاری آنگونه که واقع شد.
دکتر علی صدارت
تاریخ ایجاد در سه شنبه, 01 تیر 1400
کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیادهگویی، مهمترین واقعهای بود که امروز، این سرنوشت را داریم.
چهل سال گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوریها را شاهد بودهایم.
دکتر علی صدارت
تاریخ ایجاد در سه شنبه, 01 تیر 1400
کودتای خرداد ۱۳۶۰، بدون هیچ زیادهگویی، مهمترین واقعهای بود که امروز، این سرنوشت را داریم.
چهل سال گذشت! در رابطه با این واقعیت بسیار مهم، بیشترین سانسورها و شدیدترین خودسانسوریها را شاهد بودهایم.
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
در آینه کودتای خرداد ۶۰، پاسخی به آقای یوسفی اشکوری
محمود دلخواسته
تاریخ ایجاد : ۰۷ تیر ۱۴۰۰
کودتای خرداد ۶۰ هنوز در حال اتفاق افتادن است و انتصاب رئیسی از آخرین نتایج آن. اینگونه تا زمانی که، خود را از آلزایمر تزریق شده تاریخی رها نکنیم و به سرچشمه باز نگردیم و حافظه تاریخی مان را باز نیابیم این اتفاق افتادن وطن را تا پرتگاه نابودی پیش خواهد برد. تنها در یافتن این سرچشمه است که پاسخ چه باید کرد و چگونگی استقرار جمهوری شهروندان ایران یافت خواهد شد.
آقای اشکوری، در پاسخ به تحقیق اینجانب، تحت عنوان: وقتی بی بی سی کودتای خرداد ۶۰ را سانسور کرد (1)
مقاله ای با عنوان پاسخ به یک گزارش خلاف واقع در باره مهندس عزت الله سحابی( ۲) پاسخی را انتشار دادند.
این پاسخ در عین حال، بدون ذکر مورد/ موارد، نویسنده را متهم به بکارگیری «نکات نادرست و تحریف یافته» کرده است و امیدوارم هر چه زودتر این کار را انجام دهند.
میشل فوکو واضعِ اصطلاحی است تحتِ عنوانِ «دانشِ مقهور». وی برای این اصطلاح دو تعریف ارائه میکند:
محمود دلخواسته
تاریخ ایجاد : ۰۷ تیر ۱۴۰۰
کودتای خرداد ۶۰ هنوز در حال اتفاق افتادن است و انتصاب رئیسی از آخرین نتایج آن. اینگونه تا زمانی که، خود را از آلزایمر تزریق شده تاریخی رها نکنیم و به سرچشمه باز نگردیم و حافظه تاریخی مان را باز نیابیم این اتفاق افتادن وطن را تا پرتگاه نابودی پیش خواهد برد. تنها در یافتن این سرچشمه است که پاسخ چه باید کرد و چگونگی استقرار جمهوری شهروندان ایران یافت خواهد شد.
آقای اشکوری، در پاسخ به تحقیق اینجانب، تحت عنوان: وقتی بی بی سی کودتای خرداد ۶۰ را سانسور کرد (1)
مقاله ای با عنوان پاسخ به یک گزارش خلاف واقع در باره مهندس عزت الله سحابی( ۲) پاسخی را انتشار دادند.
این پاسخ در عین حال، بدون ذکر مورد/ موارد، نویسنده را متهم به بکارگیری «نکات نادرست و تحریف یافته» کرده است و امیدوارم هر چه زودتر این کار را انجام دهند.
میشل فوکو واضعِ اصطلاحی است تحتِ عنوانِ «دانشِ مقهور». وی برای این اصطلاح دو تعریف ارائه میکند:
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
میشل فوکو واضعِ اصطلاحی است تحتِ عنوانِ «دانشِ مقهور».
وی برای این اصطلاح دو تعریف ارائه میکند:
محتویاتِ تاریخی که در ارتباطاتِ کاربردی یا در سیستمسازیهای رسمی مدفون شده یا پوشانده شدهاند.» دانشهایی که با برچسبِ «دانشِ غیرِنظری» یا «دانشی که به طورِ کافی توضیح داده نشده»
یا «دانشی که در طبقهبندیِ دانشها در طبقهی پایینتری قرار میگیرد» یا « دانشی که پایینتر از سطحِ موردِ نیاز برای دانش شمرده شدن قرار دارد» ردِ صلاحیت شدهاند.
پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چگونه میتوانیم چنین دانشی را از پستو خارج کرده جلوی چشمِ جامعه بیاوریم؟
مطابقِ فوکو، روشهای نقدِ «باستانشناسانه» (archaeological) و «تبارشناسانه» (genealogical) میتوانند این دانشهای مقهور و سرکوبشده را «غیرِمقهور» کرده آنها را رهایی بخشند؛ به عبارتِ دیگر، روشهای مذکور میتوانند دانشهای سرکوبشده را «توانایی بخشند برای مقابله با و مقاومت در برابرِ اجبارِ گفتمانِ علمیِ نظریِ رسمی و یکهمحورانه».
در این رابطه است که پاسخ آقای اشکوری سبب سپاسگزاری اینجانب از ایشان شد، چرا که با این پاسخ امکان نادری را برای بیرون کشیدن دانش مقهور و دفن شده بدست قدرت را فراهم کردند تا در اختیار جامعه ملی، بخصوص نسل جوان که بیش از هر چیز قربانی تحریف روایت تاریخ مرجع انقلاب که مهمترین و اثر گذار ترین دوران انقلاب، یعنی زمانی که دو جبهه استبداد و آزادی در مقابل یکدیگر ایستاده بودند، می باشد گذاشته شود.
با این وجود پاسخ آقای اشکوری سبب سپاسگزاری اینجانب از ایشان شد. از این جهت که با واکنش خود امکان روشنگری های عمیق تری را در رابطه با کودتای خرداد ۶۰ ( ۳) ، که همان روایت به سرقت رفته انقلاب ایران است، را فراهم کردند.
چرا که زمانی که این کودتا وارد روایت انقلاب شود می تواند تحولی بسیار جدی در فهم انقلاب کند و در نتیجه شیفت پارادایمی در فهم انقلاب ایجاد کند.
اینگونه، نسل جوان متوجه خواهد شد که وضعیت فاجعه وار حاضر نه نتیجه انقلاب بر علیه استبداد که نتیجه کودتا بر علیه انقلاب و اصل محوری جمهوریت و حاکمیت مردم در خرداد ۶۰ بوده است و آنگاه امکان بافتن پاسخی درخور و شفاف به سوال چه باید کرد؟ را خواهد یافت.
در آغاز بگویم که وقتی مقاله ایشان را خواندم اولین سوالی که در ذهنم آمد این بود که چرا ایشان در مقام دفاع از زنده یاد سحابی بر آمده اند، در حالیکه در زمان کودتای خرداد ۶۰ و در مجلس کودتا، ایشان، بر خلاف مهندس سحابی که با وجود سخنرانی و اعلام اینکه :
موافقم که آقای بنی صدر نمی تواند رئیس جمهور باشد ( 4)
در رای گیری مجلس کودتاچیان شرکت نکردند،
آقای اشکوری با علاقه زیادی مشغول جمع آوری رای برعلیه رئیس جمهور بوده اند و هنوز نیز به نقش خود در کودتا افتخار می کنند ( ۵)
یعنی فردی در مقام دفاع از مرحوم سحابی بر آمده است که در مجلس کودتاچیان و زمانی که در بعد از کودتا کسانی چون آقایان سحابی و معین فر وصباغیان مورد تهاجم و حمله خشونت ورزان کودتاچی قرار می گرفتند،
دیده نشد که انگشتی و کلامی در حمایت از ایشان بعمل آورده و در اعتراض، مشغول جمع کردن امضاء شوند و اینکه آیا بعد از چهل سال می خواهند جبران مافات کنند؟!
وی برای این اصطلاح دو تعریف ارائه میکند:
محتویاتِ تاریخی که در ارتباطاتِ کاربردی یا در سیستمسازیهای رسمی مدفون شده یا پوشانده شدهاند.» دانشهایی که با برچسبِ «دانشِ غیرِنظری» یا «دانشی که به طورِ کافی توضیح داده نشده»
یا «دانشی که در طبقهبندیِ دانشها در طبقهی پایینتری قرار میگیرد» یا « دانشی که پایینتر از سطحِ موردِ نیاز برای دانش شمرده شدن قرار دارد» ردِ صلاحیت شدهاند.
پرسشی که در اینجا مطرح است این است که چگونه میتوانیم چنین دانشی را از پستو خارج کرده جلوی چشمِ جامعه بیاوریم؟
مطابقِ فوکو، روشهای نقدِ «باستانشناسانه» (archaeological) و «تبارشناسانه» (genealogical) میتوانند این دانشهای مقهور و سرکوبشده را «غیرِمقهور» کرده آنها را رهایی بخشند؛ به عبارتِ دیگر، روشهای مذکور میتوانند دانشهای سرکوبشده را «توانایی بخشند برای مقابله با و مقاومت در برابرِ اجبارِ گفتمانِ علمیِ نظریِ رسمی و یکهمحورانه».
در این رابطه است که پاسخ آقای اشکوری سبب سپاسگزاری اینجانب از ایشان شد، چرا که با این پاسخ امکان نادری را برای بیرون کشیدن دانش مقهور و دفن شده بدست قدرت را فراهم کردند تا در اختیار جامعه ملی، بخصوص نسل جوان که بیش از هر چیز قربانی تحریف روایت تاریخ مرجع انقلاب که مهمترین و اثر گذار ترین دوران انقلاب، یعنی زمانی که دو جبهه استبداد و آزادی در مقابل یکدیگر ایستاده بودند، می باشد گذاشته شود.
با این وجود پاسخ آقای اشکوری سبب سپاسگزاری اینجانب از ایشان شد. از این جهت که با واکنش خود امکان روشنگری های عمیق تری را در رابطه با کودتای خرداد ۶۰ ( ۳) ، که همان روایت به سرقت رفته انقلاب ایران است، را فراهم کردند.
چرا که زمانی که این کودتا وارد روایت انقلاب شود می تواند تحولی بسیار جدی در فهم انقلاب کند و در نتیجه شیفت پارادایمی در فهم انقلاب ایجاد کند.
اینگونه، نسل جوان متوجه خواهد شد که وضعیت فاجعه وار حاضر نه نتیجه انقلاب بر علیه استبداد که نتیجه کودتا بر علیه انقلاب و اصل محوری جمهوریت و حاکمیت مردم در خرداد ۶۰ بوده است و آنگاه امکان بافتن پاسخی درخور و شفاف به سوال چه باید کرد؟ را خواهد یافت.
در آغاز بگویم که وقتی مقاله ایشان را خواندم اولین سوالی که در ذهنم آمد این بود که چرا ایشان در مقام دفاع از زنده یاد سحابی بر آمده اند، در حالیکه در زمان کودتای خرداد ۶۰ و در مجلس کودتا، ایشان، بر خلاف مهندس سحابی که با وجود سخنرانی و اعلام اینکه :
موافقم که آقای بنی صدر نمی تواند رئیس جمهور باشد ( 4)
در رای گیری مجلس کودتاچیان شرکت نکردند،
آقای اشکوری با علاقه زیادی مشغول جمع آوری رای برعلیه رئیس جمهور بوده اند و هنوز نیز به نقش خود در کودتا افتخار می کنند ( ۵)
یعنی فردی در مقام دفاع از مرحوم سحابی بر آمده است که در مجلس کودتاچیان و زمانی که در بعد از کودتا کسانی چون آقایان سحابی و معین فر وصباغیان مورد تهاجم و حمله خشونت ورزان کودتاچی قرار می گرفتند،
دیده نشد که انگشتی و کلامی در حمایت از ایشان بعمل آورده و در اعتراض، مشغول جمع کردن امضاء شوند و اینکه آیا بعد از چهل سال می خواهند جبران مافات کنند؟!
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
در آینه کودتای خرداد 1360.pdf
585.7 KB
در آینه کودتای خرداد ۶۰، پاسخی به آقای یوسفی اشکوری
محمود دلخواسته
تاریخ ایجاد : ۰۷ تیر ۱۴۰۰
کودتای خرداد ۶۰ هنوز در حال اتفاق افتادن است و انتصاب رئیسی از آخرین نتایج آن. اینگونه تا زمانی که، خود را از آلزایمر تزریق شده تاریخی رها نکنیم و به سرچشمه باز نگردیم و حافظه تاریخی مان را باز نیابیم این اتفاق افتادن وطن را تا پرتگاه نابودی پیش خواهد برد.
تنها در یافتن این سرچشمه است که پاسخ چه باید کرد و چگونگی استقرار جمهوری شهروندان ایران یافت خواهد شد.
محمود دلخواسته
تاریخ ایجاد : ۰۷ تیر ۱۴۰۰
کودتای خرداد ۶۰ هنوز در حال اتفاق افتادن است و انتصاب رئیسی از آخرین نتایج آن. اینگونه تا زمانی که، خود را از آلزایمر تزریق شده تاریخی رها نکنیم و به سرچشمه باز نگردیم و حافظه تاریخی مان را باز نیابیم این اتفاق افتادن وطن را تا پرتگاه نابودی پیش خواهد برد.
تنها در یافتن این سرچشمه است که پاسخ چه باید کرد و چگونگی استقرار جمهوری شهروندان ایران یافت خواهد شد.
Forwarded from استقلال - آزادی - حقوق پنجگانه
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتخابات ۱۴۰۰ و جنبش فعال ملی
مصاحبه آقای دکتر صدارت با آقای مرتضی عبداللهی در تلویزیون سپیده استقلال و آزادی
تاریخ ایجاد : چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰
فایل تصویری با حجم 58 مگابایت
مصاحبه آقای دکتر صدارت با آقای مرتضی عبداللهی در تلویزیون سپیده استقلال و آزادی
تاریخ ایجاد : چهارشنبه ۹ تیر ۱۴۰۰
فایل تصویری با حجم 58 مگابایت