بایگانی صدانت
5.47K subscribers
162 photos
324 videos
108 files
492 links
صدانت؛ صدای اندیشه

آدرس وبسایت:
www.3danet.ir

اینستاگرام صدانت:
instagram.com/3danet

کانال رسمی صدانت:
@Sedanet

صدانت تی‌وی:
@Sedanettv

بایگانی صدانت:
@sedanet1

آگاهی از نشست‌های فرهنگی:
@News_sedanet
Download Telegram
فرهنگ شفاهی.pdf
313.7 KB
🗞 معنای شفاهی بودن فرهنگ و تمایز میان فرهنگ شفاهی و فاهمۀ شفاهی
مصاحبه #کاوه_بهبهانی / ماهنامۀ مدیریت‌ارتباطات / شمارۀ 104، دی 97
🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
پوپولیسم.pdf
401.3 KB
🗞 پوپولیسم: ذات‌باوری پنهان
✍️ #کاوه_بهبهانی
روزنامۀ ایران
دوشنبه 29 مهر 98
🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
🍁 در نقد ذات باوری محتاط باشیم
✍️ نظام بهرامی کمیل

🔅یادداشتی با عنوان "پوپولیسم: ذات باوری پنهان " در تاریخ ۲۹ مهر ۹۸ به قلم آقای کاوه بهبهانی در روزنامه ایران چاپ شده که با خلط مبحثی بسیار بزرگ "پوپولیسم" را به "ذات باوری" پیوند زده است.

🔅ادعای نویسنده این است که چون منظور پوپولیستها از مردم همان بخشی از افراد جامعه است که هوادار و پشتیبان آنها هستند؛ بنابراین پوپولیستها نوعی نگاه ذات باورانه به مردم دارند؛ زیرا کسانی که این ویژگی یعنی هواداری آنها را نداشته باشند غیر مردم میدانند.

🔅اشکال این استدلال و این پیوند این است که اولا به خواننده القا میکند که ذات باوری چیز بد و نادرستی است و چون کشف کردیم پوپولیسم دارای ذات باوری است پس پوپولیسم هم بد است؛ که البته اینطور نیست.
دوم اینکه؛ از آنجا که ذات باوری به معنای در نظر گرفتن ویژگیهایی ذاتی(جوهری) برای یک شیء است که بتواند آن شی را به نوع خودش متعلق کند؛ با کمی دقت مشخص میشود در حوزه ای که نویسنده آن را به کار گرفته اساسا بحث "نوع" مطرح نیست. برای روشن شدن به این مثال دقت کنید؛ یک فرد ذات گرا معتقد است که دموکراسی ویژگیهای ذاتی مانند انتخابات و آزادی بیان دارد و بر این اساس هر حکومتی که این ویژگیها را داشته باشد در زیر مجموعه (نوع) دموکراسیها قرار میگیرد. اما در بحث نویسنده یک پوپولیست فقط در مورد جامعه خودش یعنی یک جامعه صحبت میکند و حکم کلی برای جوامع دیگر ندارد. یک پوپولیست میگوید هرکس از من هواداری کند مردم است و بقیه هیچ هستند. اما این پوپولیست در مورد مردم سایر جوامع بحثی ندارد. بنابراین پیش کشیدن بحث ذات گرایی برای پوپولیستها به دلیل تعریف آنها از مردم، بی مورد است.

🔅اما چرا نباید به خواننده القاء کنیم که ذات باوری الزاما بد یا خوب است؟ دلیل ساده اش این است که بدون پذیرش ذات باوری امکان گفت و گو و انباشت دانش منتفی میشود. نویسنده یادداشت مذکور به درستی خودش از رویکردی ذات باورانه به پدیده پوپولیسم نگاه کرده و برخی مشخصه های ذاتی برای آن قایل شده است.

🔅توضیح بیشتر اینکه در علوم انسانی عده ای با رویکرد ذات باورانه به پدیده ها نگاه میکنند و برای مثال میگویند مدرنیته، دموکراسی، خانواده یا اخلاق دارای ویژگیهای ذاتی هستند که با معیار قرار دادن آن ویژگیها میتوانیم نسبت واقعیات موجود را از یکدیگر مشخص کنیم. برای مثال خِردخودبنیاد و اُومانیسم از ویژگیهای ذاتی مدرنیته هستند که به ما کمک میکنند جوامع مدرن را از جوامع سنتی تفکیک کنیم. به همین ترتیب؛ تفکیک قوا، انتخابات، تحقق اراده عمومی، احزاب و آزادی بیان از مولفه های ذاتی دموکراسی هستند که به ما کمک میکنند دموکراسی را از استبداد تفکیک کنیم. به سخن دیگر از منظر ذات گرایان، دموکراسی دارای صفات ذاتی است که با معیار قرار دادن میزان تحقق آن ها، میتوانیم جایگاه حکومتها نسبت به همدیگر را روی یک پیوستار نشان دهیم و برای مثال بگوییم کره شمالی دموکراتیک تر است یا سوییس.
اما غیرذات گرایان هیچ ذات و معیار مشخصی برای دموکراسی قایل نیستند. به همین دلیل اکثر دیکتاتورها در چنین مواردی خود را مخالف ذات گرایی و هوادار غیرذات گرایی میدانند و چون تعریف ذاتی و جهانشمول از دموکراسی را نمیپذیرند، حکومت خود را دموکراتیک ترین میدانند.

🔅وقتی ما ذات گرایی را نقد میکنیم دقت نمیکنیم تقریبا ۹۰ درصد نظریات و نظریه پردازان علوم انسانی را انکار کرده ایم. برای مثال نظریه ماتریالیسم تاریخی مارکس و صحبت از منطق سرمایه داری رویکردی ذات گرایانه به تاریخ و جوامع است.

🔅بهتر است خیلی ساده و راحت بگوییم: پوپولیستها جامعه رو به دو قطب متخاصم تقسیم میکنند؛ اکثریت پاک مظلوم و اقلیت فاسد ظالم. آنها خود را نماینده اکثریت مظلوم میدانند و فقط این اکثریت خیالی را مردم میدانند. مانند اردغان که در آنکارا و در جمع هوادارانش فریاد برآورد ما مردم هستیم شما که در استانبول جمع شده اید که هستید؟

🌾 @Sedanet | @nambavari
🍁 محتاط؟ البته!
✍️ کاوه بهبهانی

🔅یادداشت اخیر دربارۀ پوپولیسم («پوپولیسم: ذات‌باوری پنهان») به بحث از ذات‌باوری و ستایش و نکوهش آن دامن زده است. یکی از منتقدان روی همین ایجاد پیوند میان پوپولیسم و ذات‌باوری انگشت می‌گذارد. («در نقد ذات‌باوری محتاط باید بود»، دکتر نظام بهرامی کمیل). البته چنانکه به‌تصریح در یادداشت آورده‌ام ادعای من اولاً این نیست که هر آدمِ ذات‌باوری پوپولیست است و دیگر اینکه از یکسره مطرود و منفور دانستن ذات‌باوری سخن نگفته‌ام. می‌توان این بخش از یادداشت را شاهد آورد: «البته ذات‌باوری همیشه نادرست نیست. بعضی مفاهیم واقعاً ذاتی دارند و می‌شود با شگردهای منطقی به ذات آن‌ها پی برد. مثلاً سخن گفتن از ذات مثلث‌ها بی‌راه نیست؛ اما پای خواستِ مردم که در میان باشد کلیتِ همگن و یکپارچه و یکدستی وجود ندارد که مصداق این مفهوم باشد.» ناقد استدلال من را این‌طور صورت‌بندی می‌کند که «[فلانی می‌گوید] ذات باوری چیز بد و نادرستی است و چون کشف کردیم پوپولیسم دارای ذات باوری است پس پوپولیسم هم بد است؛ که البته این‌طور نیست». ازقضا باور راقم این سطور به‌هیچ‌وجه شکلی از ذات‌ستیزیِ حداکثری نیست. حتی باور ندارم عموماً پوپولیست‌ها به مفاهیم نظری ازاین‌دست اندیشیده باشند. در آن یادداشت صرفاً از تلقی ذات‌باورانۀ پوپولیست‌ها از «مردم» سخن آمده است. درواقع استدلال من را این‌طور باید صورت‌بندی کرد: «پوپولیست‌ها (آگاهانه یا ناآگاه) جایی دنبال ذات می‌گردند که در آن‌جا 1- نه ذاتی وجود دارد و 2- نه ذاتی می‌توان برساخت و 3- نه ذاتی باید برساخت (این سومی ملاحظۀ پراگماتیک است). پس ناچار ذات موهومی را به ما آدم‌های متکثر حقنه می‌کنند.» هرچند این ذات می‌تواند موضعی‌تر باشد (ذات ژرمن‌ها یا آریایی‌ها) برحسب منطق موقعیت می‌تواند همه‌شمول‌تر هم باشد. به‌رغم نگاه نویسنده، این درست نیست که گمان کنیم «پوپولیست فقط در مورد جامعۀ خودش یعنی یک جامعه صحبت می‌کند و حکم کلی برای جوامع دیگر ندارد». ازقضا تجربۀ تاریخی خود ما نشان می‌دهد پوپولیست‌هاچطور درصورتی‌که قدرت داشته باشند تلقی‌شان از مردم را به خلق‌های جهان تعمیم می‌دهند و حتی از صدور ارزش‌ها و آرمان‌هایشان برای همۀ جهانیان می‌گویند. خودِ ما تا آنجا که به یاد می‌آورم «یکی دو یا حسین دیگر» تا فتح جهان داشتیم. البته گاه استراتژی سیاست‌مدار پوپولیست اقتضا می‌کند به صراحت از مردم کل جهان حرف نزند. سیاست‌مدار باید روشن کند مشخصاً و به‌نحو انضمامی از کدام مردم و از کدام منافع آن مردم حمایت می‌کند.

🔅به‌هرروی، در عین همدل نبودن با (یا دست‌کم احساس نیاز به گفت‌و‌گوی بیشتر دربارۀ) پاره‌ای از مواضع یادداشت انتقادی، اهمیت نقد آن‌قدر هست که از تأمل در نوشتۀ منتقد گرامی بهره نبرده باشم. از اهمیت اندیشیدن‌های مکرر به مفاهیم مهمی مانند ذات‌باوری غفلت نباید کرد. مهم است که نظریه‌پرداز چطور نگاه «هم‌زمان» (synchronic) و «در زمان» (diachronic) خود را متعادل می‌کند و ازقضا نمونۀ مارکس که ناقد محترم آورده است مثال مناسبی برای این تعادل است: مارکس (فارغ از اینکه با او مخالف باشیم یا موافق) در عین نگاه تاریخی (مرده‌ریگ هگلی مارکس) به مفهوم سرمایه این مفهوم را در جامعۀ کاپیتالیستی با عناصر ذاتی توضیح می‌دهد. دست‌آخر از یک نکته غافل نباید بود: امروز هوادار هر شکلی از ذات‌باوری باید بداند دستِ‌کم در پاره‌ای موارد (نمونه‌اش دموکراسی یا مدرنیته) ذات دیگر نه امری سرمدی (eternal) و تاریخ‌نیالوده (ahistorical)، که امر استعجالی و برساخته است که بیشتر اهداف پراگماتیک دارد: کار که نکرد، برای توضیح امور ذات تازه‌ای باید پروراند. و این سخن البته به این معنا نیست که این ذات‌پروری‌ها کاری است یکسره دلبخواه و سبک‌سرانه و نسبی. نهایتاً با نویسنده همدلم که «در نقد ذات‌باوری محتاط» باید بود.

🌾 @Sedanet | @Sophia_Kaveh
🍁 اژدهای درون
✍️ #کاوه_بهبهانی (اینستاگرام)

🔅و چنین گفتند عارفان: سرچشمۀ ناکامی و کامیابی، در درون آدمی نهفته است. در درون هریک از ما آدمیان چه هست؟ یک اژدها! آتشین- نفس، با پوستین رنگ‌رنگ و چشم‌فریب. اژدهایی که در هر نَفَس زدنی، طلبی آتشین از ما دارد که برآورده نشدنش، جانمان را به آتش خواهد کشید. می‌خواهید در زندگی کامروا باشید؟ آن اژدها! گردن آن اژدها را باید شکست. آن اژدها پاره‌ای از شماست، که باید در نبرد دلیرانه‌ای آن را سر برید. داشتنِ خانۀ بزرگ‌تر، اتومبیل بهتر، جواهرات گران‌بهاتر، یا بینی قلمی‌تر آدمی را شادکام نخواهد کرد. حلقومِ اژدهایِ نیاز را که دریدی، دیگر حاجتی در میان نیست تا در پی کامروایی‌اش باشی. درست به همین سادگی که در سرزمینی که درد نیست، درمان نیست وَ آنجا که کودک نیست بادبادک نیست وَ آنجا که لب نیست بوسه. کامروایی در تَرکِ کام گفتن است. درست مثل گنج که در خرابه‌ها مدفون است. خوشبختی شهری است که برای ورود به آن باید اژدهاکُشان به راه انداخت.

🔅و چنین گفتند ساکنانِ متجدد زمین: در درون یکان‌یکانِ آدم‌ها چه هست؟ یک اژدها؟ قبول! ولی ازقضایِ آسمان کامرواییِ آدمی در پروار کردنِ آن اژدهاست. هرچه آن اژدها را بیشتر نوازِش کنی وَ با او بیشتر عشق‌بازی کنی جان و جهانت زیباتر خواهد شد. آن اژدها هرروز از تو طعام تازه‌ای طلب خواهد کرد و کار تو در این جهان، چه؟ پختن خورش‌های خوش‌رنگ و طعم برای آن اژدهایِ گرسنۀ لوند است. باید در قدوم آن اژدها خویشتن‌کُشان به راه بیندازی تا اژدها را کیفور و نشئه کنی. خوشبختی شهری است که برای ورود به آن باید با یک اژدها ملاعبه و لب‌بازی کرد.

🔅اژدهاکُشان یعنی دیگر برج‌های بالابلند، آبگینۀ آسمان را خراش ندهند. یعنی، دیگر پرنده‌های آهنین ابرهای سفیدِ خوردنی را فرش راه خود نکنند. یعنی، گوشی‌های موبایل، عربده نکشند. یعنی در جهان رتیل هست، عقرب هست، مار هست، ولی بیلِ مکانیکی نیست، تانک نیست، قطار نیست. اما خویشتن‌کُشان برای پروردن آن اژدها، یعنی جانِ عزیزِ خود را تدارکات‌چیِ سور‌و‌سات عالی‌جناب اژدها کردن. شاید زندگی کردن جز "کج دار‌و‌مریز" با این اژدها، چه؟ نباشد. گاه برای آن اژدها باید گریست و او را از ژرفای جان دوست داشت و او را نوازش کرد و گاه باید به آن زخم‌های کاری زد و گرسنه‌اش داشت و سرکوبش کرد. خوشبختی شهری است که برای ورود به آن باید با اژدهایی برقصید که دشنه‌ای در پُشت او فروکرده باشید.


🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
🗞 شیاطین معصوم مجازی

👤 #کاوه_بهبهانی
مجلۀ کرگدن
آذر 98

🌐 دریافت فایل PDF

🌾 @Sedanet | @Sophia_Kaveh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پرسش از #کاوه_بهبهانی پیرامون اعتراضات پاییز 98
چرا به ما گفتید به روحانی رای بدیم؟!

مشاهده کلیپ در آپارات | مشاهده کلیپ در یوتوب

این پرسش و پاسخ در انتهای سخنرانی کاوه بهبهانی با عنوان فلسفه علیه نسبی‌باوری انجام گرفته بوده است.

🌾 @Sedanet | @Sophia_Kaveh
ساده اندیشی.pdf
2.1 MB
🗞 دربارۀ ساده‌اندیشی
👤مصاحبه با #کاوه_بهبهانی
ماهنامۀ مدیریتِ ارتباطات، آذر 98

🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
❄️ برای نعش اعتماد، مفقود لابه‌لای پیکرهای سوختۀ پرواز تهران- کی‌یف
✍️ #کاوه_بهبهانی

🔅آدمی باید در جامعه‌ای سرشار از اعتماد زندگی کند. افسانۀ یونانی کاساندرا اهمیتِ این سخن را نشان می‌دهد. طبقِ این اسطوره آپولو برای اِغفال کاساندرا به او قدرتِ پیش‌گویی موهبت کرد. وقتی کاساندرا عشق آپولو را پس زد، آپولو موهبتی را که عطا کرده بود پس نگرفت و در عوض کاساندرا را کیفر بزرگتری داد: آپولو به کاساندرا رخصت داد تا باز وقایع آینده را پیش‌گویی کند ولی کاری کرد که دیگر کسی پیش‌گویی‌های کاساندرا را باور نکند. مصیبتی که بر سر کاساندرا نازل شد این بود که کسی هشدار‌های او را در موردِ حقۀ نهفته در اسب تروا باور نکرد و همین امر نتایج محنت‌باری برای اهالی تراوا داشت.

🔅این اتفاق بر خودِ کاساندرا نیز تأثیر هولناکی داشت: او دیگر قادر نبود نظرات و باور‌هایش را بیان کند. آیسخولوس (نمایشنامه نویس یونان باستان) چنین روایت می‌کند که همین امر موجب دیوانگی کاساندرا شد. درد کاساندرا تنها این بود که کسی پیش‌گویی‌های او را دربارۀ آینده باور نمی‌کرد، اما فکرش را بکنید چه وضعی پیش خواهد آمد اگر هیچ‌کس هیچ‌کدام از حرف‌های شما را باور نکند. در چنین اوضاع‌و‌احوالی احتمالاً از همۀ جهات منزوی می‌شوید. آن وقت است که هر تبادل نظر یا مکالمه‌ای بیهوده خواهد بود و در نتیجه حرف زدن با دیگران دربارۀ هر موضوعی کاری باطل و عَبَث است.

🔅اعتماد که در میان نباشد نمی‌توانید پا‌به‌پایِ دیگران برنامه بریزید و تدارک بچینید یا احساساتِ‌تان را برای آن‌ها بیان کنید. دیگر حتی کوچک‌ترین مشارکتی با دیگران در زندگی عملی مضحک خواهد بود. ما آدم‌ها به اعتمادِ یه یک‌دیگر نیازمندیم اما اگر گمان کنیم که دیگران ارزش اعتماد کردن ندارند آن‌وقت است که اعتماد رخت از میان برخواهد بست. از لوازم مهم زندگیِ نیک زیستن در جامعه‌ای است لَبالب از اعتماد.

🌐 instagram.com/p/B7OLfZrnceC
🌾 @Sedanet | @Sophia_Kaveh
عشق.pdf
838.3 KB
❄️ والنتاین: روزِ اروس
✍🏻 #کاوه_بهبهانی

🔅 این مقاله دوسال پیش در ماهنامۀ اطلاعات، حکمت و معرفت (سال دوازدهم، دفتری برای عشق‌ورزی) چاپ شد و اکنون با ویراست تازه‌ای به مناسب روز والنتاین در اینجا باز نشر می‌شود.

🌾 @Sedanet | @Sophia_Kaveh
Audio
🎙در ستایش کودکی
👤 #کاوه_بهبهانی

جلسۀ نمایش انیمشین شازده کوچولو
پردیس سینمایی گلستان
چهارشنبه 23 بهمن 98

🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
🗞 مغالطۀ مغالطۀ قصدی
✍🏻 #کاوه_بهبهانی

«مرگ مؤلف» و تقریرهای گوناگونش از نظریه‌های پرسروصدای قرن بیستم که در ایران پیش از آنکه سنجیده شود مقبول افتاد و همین پذیرش بدون تأمل و تدقیق پیامد‌های مثبت و البته منفی خود را داشت. مجلۀ مدیریت ارتباطات در این شماره ویژه‌نامه‌ای خواندنی به مرگ مؤلف اختصاص داده است. من در این ویژه‌نامه در مقالۀ مبسوطی نقدهای فیلسوف هنر معاصر نوئل کَرول را به نظریۀ مرگ مؤلف و تقریر آمریکایی آن «مغالطۀ قصدی» شرح داده‌ام. این مقاله قبلاً در ماهنامۀ هنگام چاپ شده بود ولی تقریر فعلی ویراست دیگری از آن مقاله است با حذف و اضافه‌های تازه.

🌐 فایل PDF

🌾 @Sedanet
🌾 @cm_magazine
🌾 @Sophia_Kaveh
❄️ درس‌گفتارهای تفکر نقادانه
👤 #کاوه_بهبهانی

کاوه بهبهانی: تفکر نقادانه عنوان درسگفتارهایی است که تابستان امسال، در کانون فکر آرکه در خدمت دوستانی از رشته‌ای گوناگون تقریر شده است. از سایت صدانت برای نشر این درس‌گفتارها سپاسگزارم. همچنین از کامیار بهبهانی برای پالودن فایل‌ها از پرسش و پاسخ‌های نامفهوم یا مکرر و نیز گفت‌وگوهای نامفهوم هنگام اجرا سپاسگزاری می‌کنم.

🌐 دریافت صوت و اسلایت جلسات

🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
Audio
🎙 اخلاق انتخابات
👤 #کاوه_بهبهانی

🔅پیوند(های) اخلاق و سیاست لایه‌لایه و پیچیده است. سیاست بدون تأملات اخلاقی صرفاً جولانگاهِ قدرت‌های وحشی و برهنه است. در جلسۀ "اخلاقِ انتخابات" از این خواهم گفت که مشارکت در انتخابات، حتی در جوامع کاملاً دموکراتیک، به‌لحاظ اخلاقی وظیفۀ شهروندان نیست و حتی قوی‌تر از این گاه شهروندان، حتی در جوامع کاملاً دموکراتیک، اخلاقاً موظف‌اند در انتخابات مشارکت نکنند.

شنیدن در انکر | کست‌باکس | اسپاتیفای | گوگل‌پادکست

🌾 @iacl_ir
🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
Audio
🎙 امکان یا امتناع زیستِ اخلاقی در ساختارهای غیراخلاقی

👤 در گفتگوی #حسین_هوشمند و #کاوه_بهبهانی
به میزبانی محمدرضا کدیور
به همت جرعه
۲۶ شهریور ۱۴۰۰

🌾 @Sedanettv
🌾 @Sophia_Kaveh
🌾 @joreah_journal
✍️ #کاوه_بهبهانی

فیروز نادری مذهب را عامل جدایی و نزاع میان آدمیان می‌پنداشت و به تصویری که ادیان از خداوند می‌دهند اعتقادی نداشت.

این دانشمند محترم و فرهیخته و البته خوش‌تیپِ ایرانی خودش را spiritualist (اهل معنویت، که به خطا به آن می‌گفت spiritual و به‌خطا ترجمه می‌کرد «عرفانی») می‌دانست.

می‌گفت چیزهایی هست که علم با همۀ قدرت نمی‌تواند بداند و این یعنی آراسته بود به فضیلت مهم «تواضع معرفتی». او به چیزی باور داشت که به آن می‌گفت «ناشناخته» است (به قولِ فیلسوف متأله مدرن، سورن کیرکگور به “unknown something”).

می‌دانست که بسیاردانیِ عالمان دربرابر جهالتِ انسان هیچ است: درست مثل هر عددی، هراندازه بزرگ، در پیشگاهِ بی‌نهایت.

از قضا فرومایگانی البته زشت‌رو، تمسخر می‌کردند که «خدا» جزایِ او را داد. البته صورت‌بخشیِ هرکس به آنچه صورت ندارد (به امر بی‌شکل/ formless) خبر از کیستی و درونمایۀ ذهنیِ او می‌دهد. بنگر چه تصوری از خداوندت داری تا بگویم چگونه کسی هستی.

چه کین‌توز و فرومایه است آن کس که به خدایگانی مؤمن باشد که بی‌اعتقادان به خودش را کیفر دهد و مجازات کند. حقیرتر اما آن کسی است که تصویری چنین نازل و مبتذل از امر بی‌صورت ساخته باشد و آن را به خورد مردمان دهد.

مراقبِ ایمانتان باشید، ایمانِ هرکس بسی بیش از آنکه از غیب و ماورا خبر دهد، اگر اصلاً خبر دهد، از روانشناسیِ «مؤمن»، از گیروگرفتاری‌های شخصیِ او، از ساحتِ پنهانِ روانِ او حکایت می‌کند.

🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh
Audio
🎙 بررسی فیلم پولاک
👤 #کاوه_بهبهانی | مهر ۹۸
🌾 @Sedanet
🌾 @Sophia_Kaveh