Forwarded from Attach Master
🔴 دیوار نویسی با شعارهای برانداز توسط مبارزان آزادیخواه اوج گرفته
مطالبات سرکوب شده ی جامعه #ایران بصورت شعارهای #برانداز دیوارهای شهرها را پر می کند، و شهرداری ها برای پاک کردن این شعارها و دیده نشدن آنها توسط مردم و شکل گیری شرایط یک جنبش آزادیخواهی سراسری ملتی متحد، هزینه های سنگینی را متحمل می شوند و در شرایطی که گرفتار بی پولی و پیسی شده اند، شعارنویسی ها بار سنگین مالی و کاری، که شکل اورژانسی دارد، و قبل از دیده شدن توسط مردم باید پاک شوند، بر دوششان بار سنگینی می گذارد .
اما بی شک پیروز این نبرد شهری که #شعارنویسی و پاک کردن شعارها دو سوی فعالیت یک جنگ هست، قطعا به نفع مردم و مبارزان هست . زیرا در یک طرف #مبارزان با انگیزه #آزادیخواهانه هستند، که هر روز بر #شجاعت آنها افزوده شده، و با امید بیشتر به پیروزی، تلاششان را افزون می کنند، و از جان و مال امنیت خود برای هدفشان هزینه می کنند، و همچنین هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود، و هر شب #جوانان و بانوان و دخت ها و پورها و دلیران بیشتری اسپری به دست و پرچم به دوش و عشق آزادی ایران در دل، روانه خیابانها و کوچه های شهرها می شوند .
در ظرف دیگر ماموران شهرداری خسته و بی انگیزه و ناراضی و گرفتار فقر و فلاکت، که ماه به ماه حقوقشان پرداخت نمی شود، و انگیزه ای برای خدمت به رژیم ندارند، و شهرداری هایی که هر روز بودجه شان بیشتر ته می کشد، و قادر به انجام وظایفشان نیستند، و تلاش می کنند هزینه بیشتری را به بهانه های مختلف روی دوش مردمی بگذارند که در گرداب #فقر و فلاکت و #بیکاری و اعتیاد و فحشا و #طلاق و فروپاشی خانواده ها و #خودکشی جوانان و صدها بدبختی گرفتار شده اند، و در نتیجه هر روز از روز قبل از کلیت رژیم ناراضی تر شده، و به از جمع مردم بی تفاوت خارج شده، و به انبوه مخالفان فعال و ناراضیان مبارز می پیوندند .
آشکار است که برنده این جنگ کیست . خصوصا کهروند وقایع جهانی مانند افشای ایمیل های #هیلاری_کلینتون و آشکار شدن نقش #قاسم_سلیمانی در خیانت به ایران و تشکیل داعش و وارد کردن این جنایتکاران به #عراق و گسترش تروریسم و خدمت به گلوبالیستها، مردم را هر روز آگاه تر کرده، و روایتهای دروغین حاکمیت که چهل سال با آنها مردم را فریب داده، آشکار شده، و واقعیت ها بصورتی عریانتر برملاتر می شود، و مردم متوجه می شوند حقایقی که مبارزان #آزادیخواه سالها فریاد می زنند و روشنگری می کنند، حقیقت محض بوده و #جمهوری_اشغالگر_اسلامی واقعا یک رژیم دست نشانده سلطه گران جهانی #گلوبالیست هستند، که برای تامین منافع آنها در حال گسترش جنگ و #تروریسم در #خاورمیانه هست، که #نفت مفت را براحتی چپاول کرده و در #اروپا صرف خوشگذرانی کرده و در کارخانه جهانی شان در #چین با استثمار یک میلیارد و هفت میلیون انسان گروگان شده در زیر سلطه #حزب_کمونیست_چین ، صرف تولید ثروت برای آنها شود .
بدینگونه در یک طرف #اهریمن و #ضحاک در حال شکست خوردن و در یک طرف #اهورایی ها بدنبال #فریدون در حال تبدیل شدن به #کاوه های زمان هستند که تک به تک فریاد می زنند :
#برای_ایران ... #من_هم_کاوه_هستم.
مطالبات سرکوب شده ی جامعه #ایران بصورت شعارهای #برانداز دیوارهای شهرها را پر می کند، و شهرداری ها برای پاک کردن این شعارها و دیده نشدن آنها توسط مردم و شکل گیری شرایط یک جنبش آزادیخواهی سراسری ملتی متحد، هزینه های سنگینی را متحمل می شوند و در شرایطی که گرفتار بی پولی و پیسی شده اند، شعارنویسی ها بار سنگین مالی و کاری، که شکل اورژانسی دارد، و قبل از دیده شدن توسط مردم باید پاک شوند، بر دوششان بار سنگینی می گذارد .
اما بی شک پیروز این نبرد شهری که #شعارنویسی و پاک کردن شعارها دو سوی فعالیت یک جنگ هست، قطعا به نفع مردم و مبارزان هست . زیرا در یک طرف #مبارزان با انگیزه #آزادیخواهانه هستند، که هر روز بر #شجاعت آنها افزوده شده، و با امید بیشتر به پیروزی، تلاششان را افزون می کنند، و از جان و مال امنیت خود برای هدفشان هزینه می کنند، و همچنین هر روز بر تعداد آنها افزوده می شود، و هر شب #جوانان و بانوان و دخت ها و پورها و دلیران بیشتری اسپری به دست و پرچم به دوش و عشق آزادی ایران در دل، روانه خیابانها و کوچه های شهرها می شوند .
در ظرف دیگر ماموران شهرداری خسته و بی انگیزه و ناراضی و گرفتار فقر و فلاکت، که ماه به ماه حقوقشان پرداخت نمی شود، و انگیزه ای برای خدمت به رژیم ندارند، و شهرداری هایی که هر روز بودجه شان بیشتر ته می کشد، و قادر به انجام وظایفشان نیستند، و تلاش می کنند هزینه بیشتری را به بهانه های مختلف روی دوش مردمی بگذارند که در گرداب #فقر و فلاکت و #بیکاری و اعتیاد و فحشا و #طلاق و فروپاشی خانواده ها و #خودکشی جوانان و صدها بدبختی گرفتار شده اند، و در نتیجه هر روز از روز قبل از کلیت رژیم ناراضی تر شده، و به از جمع مردم بی تفاوت خارج شده، و به انبوه مخالفان فعال و ناراضیان مبارز می پیوندند .
آشکار است که برنده این جنگ کیست . خصوصا کهروند وقایع جهانی مانند افشای ایمیل های #هیلاری_کلینتون و آشکار شدن نقش #قاسم_سلیمانی در خیانت به ایران و تشکیل داعش و وارد کردن این جنایتکاران به #عراق و گسترش تروریسم و خدمت به گلوبالیستها، مردم را هر روز آگاه تر کرده، و روایتهای دروغین حاکمیت که چهل سال با آنها مردم را فریب داده، آشکار شده، و واقعیت ها بصورتی عریانتر برملاتر می شود، و مردم متوجه می شوند حقایقی که مبارزان #آزادیخواه سالها فریاد می زنند و روشنگری می کنند، حقیقت محض بوده و #جمهوری_اشغالگر_اسلامی واقعا یک رژیم دست نشانده سلطه گران جهانی #گلوبالیست هستند، که برای تامین منافع آنها در حال گسترش جنگ و #تروریسم در #خاورمیانه هست، که #نفت مفت را براحتی چپاول کرده و در #اروپا صرف خوشگذرانی کرده و در کارخانه جهانی شان در #چین با استثمار یک میلیارد و هفت میلیون انسان گروگان شده در زیر سلطه #حزب_کمونیست_چین ، صرف تولید ثروت برای آنها شود .
بدینگونه در یک طرف #اهریمن و #ضحاک در حال شکست خوردن و در یک طرف #اهورایی ها بدنبال #فریدون در حال تبدیل شدن به #کاوه های زمان هستند که تک به تک فریاد می زنند :
#برای_ایران ... #من_هم_کاوه_هستم.
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
👑 زندگی نامه #کوروش_بزرگ
۲) قسمت دوم 👇👇
وقتی سنوات عمر کوروش به شانزده سالگی رسید از ناپدری خود وداع نمود و راه هگماتانه پایتخت آستیاژ را در پیش گرفت تا این که وارد ارتش شود .
کوروش در ارتش به سرعت پیشرفت کرد و به مناسبت #شجاعت و لیاقتی که از خود در جنگ با راهزنان آشوری نشان داده بود ترفیع پیدا کرده به درجه #تاخیاک (یعنی #فرمانده_یکصد_تن ) رسید.
در همان سال از #پارس خبر رسید که #کمبوجیه (پدر کوروش) مشغول گردآوری قشون برای حمله به ماد است. آستیاژ پیغامی به کمبوجیه فرستاد :
شنیده ام قشون خود را برای حمله به کشور من گرد می آوری. آگاه باش! اگر به یک وجب از خاک کشور من تجاوز نمایی با این که داماد من هستی زنده پوستت را خواهم کند و از کاه خواهم انباشت.
کمبوجیه پیام پادشاه ماد را دریافت کرد، اما دست از جمع آوری سرباز برنداشت و آستیاژ یقین حاصل کرد که امیر پارس قصد تجاوز به کشور او را دارد. این بود که امر کرد قشون گرد آورند و فرماندهی آن را بر عهده هارپاگوس گذاشت و به او گفت: به پارس برو و سر کمبوجیه را از بدن جدا کن و برای من بفرست.
قبل از اینکه قشون پادشاه ماد از همدان عازم پارس شود آستیاژ طبق معمول در صدد برآمد قشون را سان ببیند. ارتش به دستور هارپا گوس در یک نقطه صف بست و افسران مقابل واحدهای خود قرار گرفتند و از جمله کوروش که فرمانده یک تاخیاک بود مقابل سربازانش ایستاد. آستیاژ سوار بر اسب آهسته از مقابل واحدهای قشون عبور می کرد و هارپاگوس پشت سر او می آمد و فرماندهان واحد ها را نام میبرد تا به کوروش رسیدند.
قبل از اینکه هارپاگوس نام فرمانده را ببرد چشمهای آستیاژ به صورت کوروش دوخته شد و عنان اسب را کشید هارپاگوس نیز اسب خود را متوقف ساخت آستیاژ بدون پلک زدن کوروش را مینگریست و افسر جوان هم چشم از پادشاه ماد بر نمیداشت ولی نه از روی خیرگی بلکه برای اطاعت از آیین سربازی (زیرا مقرر بود که وقتی فرمانده کل یا افسر مافوق یک افسر مادون یا یک سرباز را مینگرد افسر مادون یا سرباز هم باید چشم به چشم فرمانده بدوزد) یک فرمانده تاخیاک در آن عصر افسری بر جسته نبود که در هنگام سان توجه یک پادشاه را جلب کند و هارپاگوس که دید پادشاه بدون تکلم آن افسر جوان را مینگرد به نوبه خود با توجه بیشتری به آن افسر نگاه کرد.
آستیاژ پرسید: ای جوان اسم تو چیست؟
افسر جوان پاسخ داد: پادشاها اسمم کوروش است.
آستیاژ پرسید: پدرت کیست؟
افسر جوان پاسخ داد: پادشاها همه گویند که من پدر خود را نمی شناسم.
آستیاژ خطاب به فر مانده ارتش گفت: هارپاگوس این جوان طوری به کمبوجیه شبیه است که من وقتی آورا دیدم به خود گفتم که پسر کمبوجیه میباشد یا برادرش. سپس رو به کوروش کرد و از او پرسید: آیا تو با کمبوجیه داماد من نسبتی داری؟
کورش گفت: پادشاها من هرگز او را ندیده ام.
آستیاژ اسبش را به حرکت در آورد و از مقابل کورش رد شد و پس از چند قدم عنان اسب را کشید و به هارپاگوس گفت: قبل از صبح فردا که قشون از اینجا به طرف پارس حرکت میکند راجع به پدر این افسر جوان تحقیق کن و نتیجه تحقیق خود را به اطلاع من برسان.
هارپاگوس گفت: اطاعت میکنم.
کوروش دید که آستیاژ چند قدم دورتر عنان اسب را کشید و با هارپاگوس راجع به او صحبت کرد و وی را به هارپاگوس نشان داد و متوجه شد که جانش در معرض خطر قرار گرفته چون اگر آستیاژ بفهمد که او پسر کمبوجیه است وی را خواهد کشت.
کورش دچار تشویش شد و نتوانست برای خود تکلیفی معیین نماید. او میدانست که پس از خاتمه سان هارپاگوس وی را احضار خواهد کرد و از او راجع به پدرش تحقیق خواهد نمود و وی نمیتواند دروغ بگوید و مجبور است حقیقت را بگوید (زیرا در بین #ایرانیان_باستان #دروغگویی از #گناهان_بزرگ محسوب میشد) و آنگاه هار پاگوس هویت واقعی او را برای شاه بروز خواهد داد و آستیاژ فرمان قتلش را صادر خواهد کرد.
کوروش میتوانست قبل از خاتمه سان از آن میدان خارج شود و برود و خود را به پارس نزد پدر برساند لیکن آن عمل را #فرار میدانست و روحیه سربازی او اجازه نمیداد که فرار کند و میدانست که اگر فرار نماید نزد خود محکوم خواهد گردید.
#افسر_جوان نه میتوانست دروغ بگوید، نه بگریزد، و ناگزیر بود که به سرنوشت خود تن در دهد؛ یعنی حقیقت را بگوید تا جلاد به حکم آستیاژ سر از بدنش جدا نماید.
وقتی رشته افکار کوروش به اینجا رسید به خاطر آورد که هارپاگوس فرمانده ارتش همان است که از طرف آستیاژ مأمور شد که او را به قتل برساند امّا از کشتن وی صرف نظر کرد و او را به میتری داتس سپرد تا به قهستان ببرد و پرورش نماید و اگر هارپاگوس هویت واقعی او را به شاه بروز دهد خود او مورد غضب قرار خواهد گرفت و کشته خواهد شد و لابد هارپاگوس برای حفظ جان خویش راه حلی پیدا خواهد کرد.
ادامه 👇👇👇
۲) قسمت دوم 👇👇
وقتی سنوات عمر کوروش به شانزده سالگی رسید از ناپدری خود وداع نمود و راه هگماتانه پایتخت آستیاژ را در پیش گرفت تا این که وارد ارتش شود .
کوروش در ارتش به سرعت پیشرفت کرد و به مناسبت #شجاعت و لیاقتی که از خود در جنگ با راهزنان آشوری نشان داده بود ترفیع پیدا کرده به درجه #تاخیاک (یعنی #فرمانده_یکصد_تن ) رسید.
در همان سال از #پارس خبر رسید که #کمبوجیه (پدر کوروش) مشغول گردآوری قشون برای حمله به ماد است. آستیاژ پیغامی به کمبوجیه فرستاد :
شنیده ام قشون خود را برای حمله به کشور من گرد می آوری. آگاه باش! اگر به یک وجب از خاک کشور من تجاوز نمایی با این که داماد من هستی زنده پوستت را خواهم کند و از کاه خواهم انباشت.
کمبوجیه پیام پادشاه ماد را دریافت کرد، اما دست از جمع آوری سرباز برنداشت و آستیاژ یقین حاصل کرد که امیر پارس قصد تجاوز به کشور او را دارد. این بود که امر کرد قشون گرد آورند و فرماندهی آن را بر عهده هارپاگوس گذاشت و به او گفت: به پارس برو و سر کمبوجیه را از بدن جدا کن و برای من بفرست.
قبل از اینکه قشون پادشاه ماد از همدان عازم پارس شود آستیاژ طبق معمول در صدد برآمد قشون را سان ببیند. ارتش به دستور هارپا گوس در یک نقطه صف بست و افسران مقابل واحدهای خود قرار گرفتند و از جمله کوروش که فرمانده یک تاخیاک بود مقابل سربازانش ایستاد. آستیاژ سوار بر اسب آهسته از مقابل واحدهای قشون عبور می کرد و هارپاگوس پشت سر او می آمد و فرماندهان واحد ها را نام میبرد تا به کوروش رسیدند.
قبل از اینکه هارپاگوس نام فرمانده را ببرد چشمهای آستیاژ به صورت کوروش دوخته شد و عنان اسب را کشید هارپاگوس نیز اسب خود را متوقف ساخت آستیاژ بدون پلک زدن کوروش را مینگریست و افسر جوان هم چشم از پادشاه ماد بر نمیداشت ولی نه از روی خیرگی بلکه برای اطاعت از آیین سربازی (زیرا مقرر بود که وقتی فرمانده کل یا افسر مافوق یک افسر مادون یا یک سرباز را مینگرد افسر مادون یا سرباز هم باید چشم به چشم فرمانده بدوزد) یک فرمانده تاخیاک در آن عصر افسری بر جسته نبود که در هنگام سان توجه یک پادشاه را جلب کند و هارپاگوس که دید پادشاه بدون تکلم آن افسر جوان را مینگرد به نوبه خود با توجه بیشتری به آن افسر نگاه کرد.
آستیاژ پرسید: ای جوان اسم تو چیست؟
افسر جوان پاسخ داد: پادشاها اسمم کوروش است.
آستیاژ پرسید: پدرت کیست؟
افسر جوان پاسخ داد: پادشاها همه گویند که من پدر خود را نمی شناسم.
آستیاژ خطاب به فر مانده ارتش گفت: هارپاگوس این جوان طوری به کمبوجیه شبیه است که من وقتی آورا دیدم به خود گفتم که پسر کمبوجیه میباشد یا برادرش. سپس رو به کوروش کرد و از او پرسید: آیا تو با کمبوجیه داماد من نسبتی داری؟
کورش گفت: پادشاها من هرگز او را ندیده ام.
آستیاژ اسبش را به حرکت در آورد و از مقابل کورش رد شد و پس از چند قدم عنان اسب را کشید و به هارپاگوس گفت: قبل از صبح فردا که قشون از اینجا به طرف پارس حرکت میکند راجع به پدر این افسر جوان تحقیق کن و نتیجه تحقیق خود را به اطلاع من برسان.
هارپاگوس گفت: اطاعت میکنم.
کوروش دید که آستیاژ چند قدم دورتر عنان اسب را کشید و با هارپاگوس راجع به او صحبت کرد و وی را به هارپاگوس نشان داد و متوجه شد که جانش در معرض خطر قرار گرفته چون اگر آستیاژ بفهمد که او پسر کمبوجیه است وی را خواهد کشت.
کورش دچار تشویش شد و نتوانست برای خود تکلیفی معیین نماید. او میدانست که پس از خاتمه سان هارپاگوس وی را احضار خواهد کرد و از او راجع به پدرش تحقیق خواهد نمود و وی نمیتواند دروغ بگوید و مجبور است حقیقت را بگوید (زیرا در بین #ایرانیان_باستان #دروغگویی از #گناهان_بزرگ محسوب میشد) و آنگاه هار پاگوس هویت واقعی او را برای شاه بروز خواهد داد و آستیاژ فرمان قتلش را صادر خواهد کرد.
کوروش میتوانست قبل از خاتمه سان از آن میدان خارج شود و برود و خود را به پارس نزد پدر برساند لیکن آن عمل را #فرار میدانست و روحیه سربازی او اجازه نمیداد که فرار کند و میدانست که اگر فرار نماید نزد خود محکوم خواهد گردید.
#افسر_جوان نه میتوانست دروغ بگوید، نه بگریزد، و ناگزیر بود که به سرنوشت خود تن در دهد؛ یعنی حقیقت را بگوید تا جلاد به حکم آستیاژ سر از بدنش جدا نماید.
وقتی رشته افکار کوروش به اینجا رسید به خاطر آورد که هارپاگوس فرمانده ارتش همان است که از طرف آستیاژ مأمور شد که او را به قتل برساند امّا از کشتن وی صرف نظر کرد و او را به میتری داتس سپرد تا به قهستان ببرد و پرورش نماید و اگر هارپاگوس هویت واقعی او را به شاه بروز دهد خود او مورد غضب قرار خواهد گرفت و کشته خواهد شد و لابد هارپاگوس برای حفظ جان خویش راه حلی پیدا خواهد کرد.
ادامه 👇👇👇
Telegram
📎
Forwarded from Attach Master
👑 هوشنگ ابتهاج: پر سوم سیمرغ
در شاهنامه فردوسی روایت عجیبی وجود دارد
وقتی زال میخواست از سیمرغ خداحافظی کند، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال میدهد و میگوید:
هر وقت در تنگنا قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من به یاریات بشتابم.
سالها میگذرد…
رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن میشود و ناتوان از وضعحمل در بستر مرگ می افتد.
زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش میآید و از مرگ میرهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد…
سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخمهای فراوان میشود و مستاصل از شکست او…
رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.
رستم را درمان می کند و راز شکست اسفندیار را برملا مینماید.
رستم پیروز می شود…
اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، اینجاست.
فردوسی تکلیف پر سوم را مشخص نکرده .!!
در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پر سوم نیست. سرنوشت پر سوم در پرده معماست. حتی هنگامی که رستم در هفتخوان، در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد، و یا در رزم اول از سهراب شکست می خورد، پر سوم را به آتش نمیکشد؛ یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهرگون گرفتار میآید، کشته میشود، ولی پر سوم را به آتش نمیکشد. !
چه چیز با ارزش تر از جانش که مرگ را میپذیرد، ولی پر سوم را نگاه می دارد؟
چرا؟
رستم پر سوم را به چه کسی سپردهاست؟ پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟ و در چه زمانی به آتش کشیدهشود؟
ادبیات اساطیری ایران شعلهگاهِ کنایهها و نشانههای ژرف و رازآلود است.
اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران میباشد.
فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعهشناسی اش، پیشبینی روزهای تیرگون میهنش را نموده بود. او نیک میدانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای همدیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمیآورد؛
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی، ارجمند
نهان راستی، آشکارا، گزند
ندانست جز کژی آموختن
جز از کشتن و غارت و سوختن
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود، صبح امیدِ رهاییبخش از تیرهبختی ایرانیان در هر دورهای از این تاریخ را، درصدفی مکتوم قرار داده است.
باور این که هنوز راهی بر سعادتمندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
ایران خانهی سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زالیم…
سومین پر سیمرغ را به آتش خواهیم کشید، تا سیمرغ خِرد و شادی و سعادتمندی، از پس این ظلام وحشت و تیرهروزی بر فلات ایران لبخند بزند.
ما وارثان پر سوم سیمرغیم.
👑 پ ن
تاریخ ثابت کرده، تقدیر چنین است #ایران #جاودان و پایدار بماند، و سنت سیاسی شاهنشاهی ایران بعنوان اولین الگوی حکومت متمدن و کشورداری مبتنی بر #فرکیانی، هماره برقرار باشد.
در فلسفه ایرانیان، تک تک ملت پادشاهانی هستند، که اجرای قوانین حکومت را به یکی از ایرانیان که فرکیانی را در وجود او گواه هستند و عشق به ایران و ایرانی و نیکی و #دادگری در وجودش شعله ور بوده، و #خرد_کیهانی در پندار و گفتار و کردار او هویداست و #شجاعت و #پایداری و #از_خودگذشتگی در دفاع از #ایران با تکیه بر روح ایرانی در وجودش نهادینه شده، و هوش و دانش او بر مردمان روشن است، توسط #خردمندان و شایستگان، و بر اساس خواست عموم تعیین می شود، تا به نمایندگی از ملت بعنوان شاهنشاه آنها، #تاج بر سر نهاده و بعنوان نمادملی و راهبر بر #تخت_سلطنت نشسته و فرمانده و رئیس کشور ایران باشد.
بدین سان اگر #شاهنشاه وارث سیاسی و #ولیعهد برگزیده اوست، اما تک تک ملت ایران میراث دار اجتماعی و تاریخی #سامانه_پادشاهی هستند.
امروز ایران در دست #ضحاک گرفتار شده و هر روز ایرانیانی قربانی می شوند. و کمتر خانه ایرانی است که به یکی از اشکال، قربانی #ستمکاری دیوپلید نشده باشد.
بدین سبب جنبش #من_هم_یک_کاوه_هستم پیامی برای شاهزاده رضاپهلوی است، که از زمان اشغال ایران توسط #فرقه_تبهکار، دور از میهن، در مبارزه با دشمنان ایران است، و ملت ایران بارها بعنوان #کاوه ، فریدون زمان را فریاد کرده و با ندای خود پَر سوم سیمرغ را به آتش میگیرند تا #سیمرغ برای یاری ایرانیان آشکار شود.
#نهم_آبان سالگرد #زادروز_شاهزاده_رضاپهلوی #فریدون زمان و امید #آزادی_ایران است.
این روز #اهورایی را به همه ملت ایران خجسته باد می گوییم.
به یاد داشته باشیم پَر سوم سیمرغ در وجود تک تک ایرانیان به میراث گذاشته شده است. با فریاد نام #شاهزاده_رضا_پهلوی و پیوستن به " #پیمان_نوین" و فریاد "" #جاوید_شاه "" آن را به آتش بگیریم تا سیمرغ خردمند یرای بازپس گرفتن میهن از دست #اشغالگران یاریگر ما باشد.
✊ #ایران_را_پس_میگیریم ✌
در شاهنامه فردوسی روایت عجیبی وجود دارد
وقتی زال میخواست از سیمرغ خداحافظی کند، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال میدهد و میگوید:
هر وقت در تنگنا قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا من به یاریات بشتابم.
سالها میگذرد…
رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن میشود و ناتوان از وضعحمل در بستر مرگ می افتد.
زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش میآید و از مرگ میرهاندشان.
زال در اواخر عمر و قبل از مرگش دو پر دیگر را به رستم می دهد تا در تنگنا آنها را به آتش بکشد…
سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخمهای فراوان میشود و مستاصل از شکست او…
رستم پر دوم را به آتش می کشد.
سیمرغ آشکار می گردد.
رستم را درمان می کند و راز شکست اسفندیار را برملا مینماید.
رستم پیروز می شود…
اما راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، اینجاست.
فردوسی تکلیف پر سوم را مشخص نکرده .!!
در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پر سوم نیست. سرنوشت پر سوم در پرده معماست. حتی هنگامی که رستم در هفتخوان، در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می گردد، و یا در رزم اول از سهراب شکست می خورد، پر سوم را به آتش نمیکشد؛ یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهرگون گرفتار میآید، کشته میشود، ولی پر سوم را به آتش نمیکشد. !
چه چیز با ارزش تر از جانش که مرگ را میپذیرد، ولی پر سوم را نگاه می دارد؟
چرا؟
رستم پر سوم را به چه کسی سپردهاست؟ پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟ و در چه زمانی به آتش کشیدهشود؟
ادبیات اساطیری ایران شعلهگاهِ کنایهها و نشانههای ژرف و رازآلود است.
اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران میباشد.
فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعهشناسی اش، پیشبینی روزهای تیرگون میهنش را نموده بود. او نیک میدانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای همدیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمیآورد؛
چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی، ارجمند
نهان راستی، آشکارا، گزند
ندانست جز کژی آموختن
جز از کشتن و غارت و سوختن
فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود، صبح امیدِ رهاییبخش از تیرهبختی ایرانیان در هر دورهای از این تاریخ را، درصدفی مکتوم قرار داده است.
باور این که هنوز راهی بر سعادتمندی ایرانیان وجود دارد.
تاریخ گواه این مدعاست.
ایران خانهی سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زالیم…
سومین پر سیمرغ را به آتش خواهیم کشید، تا سیمرغ خِرد و شادی و سعادتمندی، از پس این ظلام وحشت و تیرهروزی بر فلات ایران لبخند بزند.
ما وارثان پر سوم سیمرغیم.
👑 پ ن
تاریخ ثابت کرده، تقدیر چنین است #ایران #جاودان و پایدار بماند، و سنت سیاسی شاهنشاهی ایران بعنوان اولین الگوی حکومت متمدن و کشورداری مبتنی بر #فرکیانی، هماره برقرار باشد.
در فلسفه ایرانیان، تک تک ملت پادشاهانی هستند، که اجرای قوانین حکومت را به یکی از ایرانیان که فرکیانی را در وجود او گواه هستند و عشق به ایران و ایرانی و نیکی و #دادگری در وجودش شعله ور بوده، و #خرد_کیهانی در پندار و گفتار و کردار او هویداست و #شجاعت و #پایداری و #از_خودگذشتگی در دفاع از #ایران با تکیه بر روح ایرانی در وجودش نهادینه شده، و هوش و دانش او بر مردمان روشن است، توسط #خردمندان و شایستگان، و بر اساس خواست عموم تعیین می شود، تا به نمایندگی از ملت بعنوان شاهنشاه آنها، #تاج بر سر نهاده و بعنوان نمادملی و راهبر بر #تخت_سلطنت نشسته و فرمانده و رئیس کشور ایران باشد.
بدین سان اگر #شاهنشاه وارث سیاسی و #ولیعهد برگزیده اوست، اما تک تک ملت ایران میراث دار اجتماعی و تاریخی #سامانه_پادشاهی هستند.
امروز ایران در دست #ضحاک گرفتار شده و هر روز ایرانیانی قربانی می شوند. و کمتر خانه ایرانی است که به یکی از اشکال، قربانی #ستمکاری دیوپلید نشده باشد.
بدین سبب جنبش #من_هم_یک_کاوه_هستم پیامی برای شاهزاده رضاپهلوی است، که از زمان اشغال ایران توسط #فرقه_تبهکار، دور از میهن، در مبارزه با دشمنان ایران است، و ملت ایران بارها بعنوان #کاوه ، فریدون زمان را فریاد کرده و با ندای خود پَر سوم سیمرغ را به آتش میگیرند تا #سیمرغ برای یاری ایرانیان آشکار شود.
#نهم_آبان سالگرد #زادروز_شاهزاده_رضاپهلوی #فریدون زمان و امید #آزادی_ایران است.
این روز #اهورایی را به همه ملت ایران خجسته باد می گوییم.
به یاد داشته باشیم پَر سوم سیمرغ در وجود تک تک ایرانیان به میراث گذاشته شده است. با فریاد نام #شاهزاده_رضا_پهلوی و پیوستن به " #پیمان_نوین" و فریاد "" #جاوید_شاه "" آن را به آتش بگیریم تا سیمرغ خردمند یرای بازپس گرفتن میهن از دست #اشغالگران یاریگر ما باشد.
✊ #ایران_را_پس_میگیریم ✌
Telegram
📎
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
🔴 #وریا_غفوری بخاطر اعلان نظرهای سیاسی و حمایت از #حقوق_مردم به #تیم_ملی دعوت نشده است . این یعنی مردی با همه وجود در کنار مردم است . یک پهلوان چنین می کند .
#ورزش #ورزشکار #قهرمان #فوتبال #کاپیتان #فوتبالیست #شجاعت #میهن_دوستی #پهلوان #هنرمند #سلبریتی #مردمی #حکومتی #سلبریتی_حکومتی #سلبریتی_مردمی
#مرد #جوان #مردانگی #شجاعت #شهامت
#ورزش #ورزشکار #قهرمان #فوتبال #کاپیتان #فوتبالیست #شجاعت #میهن_دوستی #پهلوان #هنرمند #سلبریتی #مردمی #حکومتی #سلبریتی_حکومتی #سلبریتی_مردمی
#مرد #جوان #مردانگی #شجاعت #شهامت
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 کمپین #نه_به_جمهوری_اسلانی به فرموده #شاهزاده_رضا_پهلوی ایرانگیر می شود .
🔻 درود به #سربازان راستین که تنها با #کلیپ کوتاه #شجاعت و #آمادگی خود را برای #نجات_ایران و بازپس گرفتن میهن از اشغال #فرقه_تبهکار نمایش میدهند
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نور_برتاریکی_پیروز_است
#پیمان_نوین
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نافرمانی_مدنی
#ایران_را_پس_میگیریم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
🔻 درود به #سربازان راستین که تنها با #کلیپ کوتاه #شجاعت و #آمادگی خود را برای #نجات_ایران و بازپس گرفتن میهن از اشغال #فرقه_تبهکار نمایش میدهند
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نور_برتاریکی_پیروز_است
#پیمان_نوین
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#نافرمانی_مدنی
#ایران_را_پس_میگیریم
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 باید همه زندانیان سیاسی ما تا هفته دیگه آزاد باشند.
خودشون باید برن زندان ...
درود به #شرف و شجاعت این #شیرزن ایرانی .
اگر مردانی که با ده من ادعا مدعی #اپوزسیون بودن هستند، و هر روز در #تلوزیون ها این ور و آن ور می شوند و روزی چند #مصاحبه می دهند و #فلسفه_بافی می کنند و رجز می خوانند، و یکی به نعل و به یکی به میخ می زنند و از هر موضوعی ابزاری برای #پورموت کردن خود استفاده کرده و بنام مخالف، دقیقا #فرهنگ همین #آخوندها را پیش میبرند، مقداری ار شجاعت و #شهامت و #جسارت و البته صداقت و یکرنگی این #بانوی #دلیر #میهن را داشتند، تا آزاد شدن #زندانیان_سیاسی جلوی #زندان ها #تحصن می کردند، تا یا خودشان هم زندانی شوند، تا گروه بعدی تحصن کنند، و یا زندانیان آزاد می شدند.
مساله این است که بسیاری از این مدعیان اپوزسیون این #باور محکم و این #شجاعت و #قاطعیت و عده ای حتی این #صداقت و #یکرنگی را ندارند.
والا بسیاری از مشکلات تابحال حل شده بود.
خودشون باید برن زندان ...
درود به #شرف و شجاعت این #شیرزن ایرانی .
اگر مردانی که با ده من ادعا مدعی #اپوزسیون بودن هستند، و هر روز در #تلوزیون ها این ور و آن ور می شوند و روزی چند #مصاحبه می دهند و #فلسفه_بافی می کنند و رجز می خوانند، و یکی به نعل و به یکی به میخ می زنند و از هر موضوعی ابزاری برای #پورموت کردن خود استفاده کرده و بنام مخالف، دقیقا #فرهنگ همین #آخوندها را پیش میبرند، مقداری ار شجاعت و #شهامت و #جسارت و البته صداقت و یکرنگی این #بانوی #دلیر #میهن را داشتند، تا آزاد شدن #زندانیان_سیاسی جلوی #زندان ها #تحصن می کردند، تا یا خودشان هم زندانی شوند، تا گروه بعدی تحصن کنند، و یا زندانیان آزاد می شدند.
مساله این است که بسیاری از این مدعیان اپوزسیون این #باور محکم و این #شجاعت و #قاطعیت و عده ای حتی این #صداقت و #یکرنگی را ندارند.
والا بسیاری از مشکلات تابحال حل شده بود.
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
🔴 #مهربانوی #مبارز #شجاع و #آزادیخواه #میهن #فریده_صلواتی_پور که چشم های زیبایش را #فدای_نجات_ایران کرده است .
بانوی مبارز و #شیرزن_ایرانی #فریده_صلواتیپور در ۲۶ آبانماه ۲۵۸۱ در جریان #اعتراضات_مردمی با شلیک #تفنگ_ساچمهای دژخیم هر دو چشم زیبایش آسیب دیده و بنابر اطلاعات, متاسفانه گفتن امیدی هم به درمانش نیست...!
📢 یکی از دوستانش گفته:
«او نمیخواهد #نابینا و #بی_نام_نشان برای همیشه فراموش شود.»
هیچ شکی نیست که این #شیران_بیشه_ایران #اسطوره های #شجاعت #دلاوری و #آزادیخواهی هستند و نه تنها هرگز فراموش نمیشوند بلکه همواره در دل ایرانیان جای دارند, و البته در فردای #آزادی ایران این #جانفدایان تجسم مبارزه برای #نجات_ایران خواهند بود.
اما بیشک امروز باید این افراد #شناسایی و پروندههای آنها به سازمانهای #حقوق_بشری ارسال و ثبت و ضبط شود برای #دادخواهی
امیدواریم سازمانهای مبارزان میهن طرحی برای شناسایی و معرفی این #جانفدایان_میهن داشته و با ثبت و ضبط نام آنها, در صورت امکان #خدمات_پزشکی لازم را حتی در کشورهای خارج به آنها فراهم کنند, چون این کمترین وظیفه هست.
۲۴ دی ۲۵۸۱
#ایرانو_پس_میگیریم
#مهسا_امینی
بانوی مبارز و #شیرزن_ایرانی #فریده_صلواتیپور در ۲۶ آبانماه ۲۵۸۱ در جریان #اعتراضات_مردمی با شلیک #تفنگ_ساچمهای دژخیم هر دو چشم زیبایش آسیب دیده و بنابر اطلاعات, متاسفانه گفتن امیدی هم به درمانش نیست...!
📢 یکی از دوستانش گفته:
«او نمیخواهد #نابینا و #بی_نام_نشان برای همیشه فراموش شود.»
هیچ شکی نیست که این #شیران_بیشه_ایران #اسطوره های #شجاعت #دلاوری و #آزادیخواهی هستند و نه تنها هرگز فراموش نمیشوند بلکه همواره در دل ایرانیان جای دارند, و البته در فردای #آزادی ایران این #جانفدایان تجسم مبارزه برای #نجات_ایران خواهند بود.
اما بیشک امروز باید این افراد #شناسایی و پروندههای آنها به سازمانهای #حقوق_بشری ارسال و ثبت و ضبط شود برای #دادخواهی
امیدواریم سازمانهای مبارزان میهن طرحی برای شناسایی و معرفی این #جانفدایان_میهن داشته و با ثبت و ضبط نام آنها, در صورت امکان #خدمات_پزشکی لازم را حتی در کشورهای خارج به آنها فراهم کنند, چون این کمترین وظیفه هست.
۲۴ دی ۲۵۸۱
#ایرانو_پس_میگیریم
#مهسا_امینی
Forwarded from 🔷️👊نافرمانی مدنی ایرانیان👊🔷️
🔴 #هیلی_استیونز
( Haley Stevens )
#نماینده_کنگره_آمریکا:
امروز نمایندگان کنگره #آمریکا گرد هم آمدند تا از #رشادت ، #شجاعت و #عزم_زنان و #مردان_ایرانی که در بیش از ( ۱۳۳ شهر ) از #آزادی خود دفاع می کنند #تجلیل کنند.
#مردم در #سراسر_جهان باید توانایی برخورداری و اعمال پایهای ترین #قوانین_حقوق_بشر را داشته باشند.
۶ بهمن ۲۵۸۱
#مهسا_امینی
( Haley Stevens )
#نماینده_کنگره_آمریکا:
امروز نمایندگان کنگره #آمریکا گرد هم آمدند تا از #رشادت ، #شجاعت و #عزم_زنان و #مردان_ایرانی که در بیش از ( ۱۳۳ شهر ) از #آزادی خود دفاع می کنند #تجلیل کنند.
#مردم در #سراسر_جهان باید توانایی برخورداری و اعمال پایهای ترین #قوانین_حقوق_بشر را داشته باشند.
۶ بهمن ۲۵۸۱
#مهسا_امینی