نشر سایه سخن
9.78K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.79K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
Forwarded from مصطفی ملکیان
سوال: با سلام لطفاً رمز توفیقات علمی خود را به لحاظ روش و موضوع پژوهش و تجربیات قابل استفاده برای ما بفرمایید؟

🍁🍁جواب: من هیچ توفیقی برای خودم قائل نیستم که رمزش را بگویم. مثل این می‌ماند که به یک سردار شکست خورده در جنگ بگویند رمز پیروزی در جنگ را برای بقیه سرداران توضیح دهید؟ بارها گفته‌ام و در مقدمه کتابی از من در حال انتشار است نیز نوشته‌ام صادقانه‌ام می‌گویم و شکسته نفسی نیز نمی‌کنم من هیچ هنری برای خودم قائل نیستم نه در یک علمی ابداعی کرده‌ام نه کشفی کرده‌ام نه با یک مقاله‌ای مقداری به علمی افزوده‌ام نه نظریه جدیدی آورده‌ام تنها شانی که من برای خودم قائلم از نوجوانی که یادم می‌آید هیچ وقت نوشته‌ای را نخوانده‌ام و هیچ وقت، هیچ سخنرانی را گوش نکرده‌ام الا اینکه بعد به خودم می‌گفتم من اگر می‌خواستم این حرف‌هایی که این گوینده گفت بگویم می‌توانستم سیستماتیک‌تر و هم آسانتر بیان کنم تا الان که 54 سال از عمرم می‌گذرد به همین منوال است امکان ندارد کتاب و یا نوشته‌ای را بخوانم و یا سخنرانی را گوش بدهم الا اینکه بگویم اگر من این سخنان را بیان می‌کردم سیستماتیک‌تر و منظم‌تر و آسانتر می‌توانستم بیان کنم نظم بهتری می‌توانستم بدهم و آسانتر می‌توانستم بیان کنم.

بنابراین هم می‌توانم ابهام و ایهام و غموض سخن را کم کنم که سخن آسانتر شود و هم اغتشاش سخن را کم کنم که سخن منظم‌تر شود. این هنر من است. یکی از دوستان نقل می‌کرد که از من دعوت کردند که در یکی از دانشگاه‌های آمریکا راجع به وضع فرهنگی ایران معاصر سخنرانی کنم و من راجع به وضع فرهنگی ایران معاصر سخنرانی مفصلی کردم و بعد هم پرسش و پاسخ مفصلی بدنبالش بود در آن پرسش و پاسخ کسی سوال کرد که مثال آقای ملکیان در وضع فرهنگی ایران معاصر چیست؟ رفیق من به من تلفن زد و گفت من حرفی زدم حالا هم پشیمان هستم و می‌خواستم عذرخواهی کنم. گفتم دقیق‌ترین سخنی که می‌توانستی بگویی گفته‌ای که ای کاش به عقل خود من رسیده بود. رفیق گفت من در آن سخنرانی گفتم آقای ملکیان در وضع فرهنگی ایران معاصر چرخ‌گوشتی فرهنگی است چون شما در چرخ‌گوشت با مشکل و اندازه‌های مختلف را می‌ریزد و از آنطرف رشته رشته و جدا از هم و یکنواخت و متجانس بیرون می‌آیند. آقای ملکیان حرف هر فیلسوفی را نقل می‌کند این کار را می‌کند اگر من این تعبیر را می‌دانستم در مقدمه کتابم بیان می‌کردم. من هیچ موفقیتی برای خود قائل نیستم بجز این دو مورد آن هم در درس گفتن. چون معلم باید بتواند مطالب را سیستماتیزه و آسان کند.
در شب‌نشینی نیز این گونه است اگر شما به خانه ما بیایید وقتی تشریف بردید می‌توانم به شما بگویم که در این شب‌نشینی که سخنانی پراکنده‌ای گفته شد مجموع حرف‌های تو در سه نکته قابل خلاصه شدن بود.

🍊استاد ملکیان،اخلاق کاربردی،جلسه اول،سال 89
@mostafamalekian
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #هشت_درس_برای_زندگی_زناشویی_شادتر (خلاصه دروس)
نوشته: #دکتر_ویلیام_گلسر و #کارلین_گلسر
ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_عاطفه_سلطانی_فر
ناشر: #سایه_سخن


⚡️درس دوم: ما همه ی رفتارهایمان را انتخاب می کنیم.⚡️

🔷اولین سوال: رفتار چه کسی را می توانی کنترل کنی؟
با این سوال باید کنترل بیرونی را با رفتار موثرتر تئوری انتخاب جایگزین کرد (هر آنچه انجام میدهیم را انتخاب می کنیم)

🔷تمام آنچه از ما سر میزند رفتار است، (رفتار را انتخاب میکنیم-فکر، عمل، احساس، فیزیولوژی)

🔷در صورت ارضای پنج نیاز اساسی لذت کسب می کنیم و در صورت شکست در ارضای آنها دچار ناکامی و درد می شویم.

🔷این نیازها عبارتند از بقا، عشق و احساس تعلق، قدرت، آزادی و تفریح. در این میان قدرت باعث بروز اختلافات است.

🔷همخوانی روش های ارضای نیازهای همسران اهمیت دارد.


🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

قاعده 21: "با زندگی پیش بروید. زندگی مثل برق می‌گذرد."

هر روز، هر ثانیه، زندگی با سرعتی وحشتناک می‌گذرد. تندتر و تندتر هم می‌شود. یک‌بار از یک پیرمرد 84 ساله پرسیدم: آیا وقتی پیر شدی، شتاب زندگی کاهش یافت؟ او در جواب من از عبارت زشتی استفاده کرد و به من توضیح داد که اصلاً چنین نیست و شتاب زندگی، بیشتر هم شده است.
گاهی فکر می‌کنیم مثل هواپیمایی هستیم که قبل از بلند‌شدن، سرعتمان زیاد می‌شود؛ مثل دورخیز قبل از پرش.

قاعده‌ای که می‌خواهم در این‌جا بیان کنم این است که اگر می‌خواهید زندگیتان موفق، شاد، توأم با خوشبختی، شکوفا و پرمعنا و سرشار از ماجراها و پاداش‌های مختلف باشد، با زندگی پیش بروید. و من مطمئنم شما این کار را می‌کنید وگرنه این کتاب را به دست نمی‌گرفتید.
🌟 @sayehsokhan 🌟
چطور با زندگی پیش برویم؟ ساده‌ترین روش آن است که مثل همه چیزهای دیگری که با آن‌ها آشناییم با آن پیش برویم.
در ابتدا هدفمان را تعیین کرده برنامه‌ریزی می‌کنیم، مجموعه‌ای از اقدامات برای حرکت به سوی هدف تدوین کرده و سپس با زندگی به پیش می‌رویم.

ادامه در قسمت دوم...
🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

قاعده 21: "با زندگی پیش بروید. زندگی مثل برق می‌گذرد."

قسمت دوم و پایانی ...
تصور کنید شما مدیر پروژه‌ی یک شرکت‌بزرگ هستید و شرکت از شما خواسته که یک غرفه‌ی نمایشگاهی‌را تدارک دیده و سازمان‌دهی کنید. در ابتدا اهداف نمایشگاه را روشن می‌کنید
مثلاً 100 قلم کالا بفروشید یا تعدادی هدیه بدهید یا 20 مشتری جدید پیدا کنید. این کار شما را هدفمند می‌کند. بعد برنامه‌تان را تنظیم می‌کنید- مثلاً رِزِرو غرفه، چیدن قفسه‌ها، چاپ یک‌سری مطلب و غیره. بعد از این‌که برنامه تنظیم‌شد، به سراغ هر یک از این‌کارها می‌روید و آن‌ها را به‌انجام‌می‌رسانید و درواقع با آن‌ها پیش‌ می‌روید.

زندگی هم این‌گونه است. زندگی یک پروژه است- البته با مقیاسی گسترده‌تر و خیلی مهم تر از یک غرفه‌ی نمایشگاه.
🌟 @sayehsokhan 🌟
مطمئنم مطلب را گرفتید. شما مجبورید با زندگی پیش بروید.
اگر هدف و برنامه‌ای نداشته باشید، به راحتی به گل می‌نشینید.
اگر ندانید کجا می‌خواهید بروید یا به چه می‌خواهید برسید، روزهایتان خیلی راحت در هم گم می‌شوند و امروز با فردا یا دیروزتان فرقی نخواهد داشت.
🌟 @sayehsokhan 🌟
اگر زندگی همان باشد که به آن فکر می‌کنید، هیچ‌ یک از این مطالب خودجوشی زندگی را نفی نمی‌کند. راستش را بخواهید من زندگی را یک پروژه‌ی کاری نمی‌دانم. بلکه آن را تجربه‌ای چالش‌انگیز، پر ارزش‌، غنی، متنوع غیر منتظره و عالی می‌دانم. اگر می‌خواهید بهترین نصیب را از زندگی داشته ‌باشید باید کمی‌درباره‌ی آن فکرکنید. بدون این‌فکر، روزها در هم گم می‌شوند و به‌راحتی دستخوش ‌امواج می‌شوید.
🌟 @sayehsokhan 🌟
من قبلاً فکر می‌کردم هر اتفاقی بیفتد خوب است. یک جبرگرای ماجراجو بودم - برای هر چالشی که در زندگی‌ام روی می‌داد آماده بودم. حال بیش از پیش می‌فهمم که هدفمندی و حرکت به سوی آن چقدر از بی‌هدفی بهتر ‌است. زیرا هدفمندی، امکان ‌وقوع حوادث‌ خوب را خیلی راحت‌تر می‌کند.

🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #ده_گام_ساده_به_سوی_خوشبختی (خلاصه مطالب فصل های کتاب)
نوشته: #آرتور_کالیاندرو و #بری_لنسون
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

💡ادامه مطالب فصل اول با موضوع "نگرشِ شما آیندۀ شماست"💡

⚡️نگرش خود را انتخاب کنید

در ماه مه سال 1985 کنسولگری هلند از کلیسای ما خواست که از مراسم مذهبی روز یکشنبه که به مناسبت چهلمین سالگرد آزاد سازی هلند برگزار می شد حمایت مالی کنیم. روز الهام بخشی بود. داوطلبان، پرچم‌هایی را در کلیسا به اهتزاز درآورده بودند. گروه همسُرایان، آهنگ خاصی را می خواندند و بسیاری از مقامات حضور داشتند. در بین حضّار، خلبانان آمریکایی دیده می‌شدند که مواد غذایی را از داخل هواپیما به سرزمین اشغال شدۀ هلند می ریختند و کشاورزانی که آن مواد غذایی را دریافت کرده بودند.
برای این افراد، دیدار چهره به چهره، فوق‌العاده هیجان‌آور و پر معنا بود. حضّار اشک می ریختند و همدیگر را در آغوش می گرفتند. کمتر مناسبتی را به یاد می آوریم که چنین سرشار از شور و شوق بوده باشد.
🌟 @sayehsokhan 🌟
بعد از مراسم مذهبی، ضیافت نکوداشت برگزار شد و من فرصت پیدا کردم که با چند نفری که با آن‌ها آشنا نبودم دور میز بنشینم. در بین آن‌ها یک زنِ حدوداً شصت ساله بود. او آدم دوست داشتنی، باوقار، نازنین، صمیمی و مهرباني بود. از روی خط‌های روی صورتش حس کردم که زندگی جالب و چالش برانگیزی داشته است.

وقتی شروع به صحبت کردیم، او داستان زندگی خود را برای من بیان کرد و گفت وقتی نوجوانی بیش نبوده است او را به اردوگاه کار اجباری آلمان‌ها فرستاده‌اند. وی در آن‌جا از دودکش اتاق‌های گاز، دودِ حاصل از سوختن بدن همه‌ی اعضای خانواده‌اش را دیده است و اکنون وی تنها بازمانده‌ی خانواده می‌باشد.
🌟 @sayehsokhan 🌟
او صحنۀ روز آزادی را برای من توصیف کرد. روزی که او به وادی آزادی قدم نهاد و در آن روز به جز لباسي كه برتن داشت چیزی نداشت. او به من گفت در آن لحظه دست به کاری زدم که بقیۀ زندگی‌ام را تحت تأثیر قرار داد.
او گفت: «باید تصمیمی می گرفتم. من بودم و زندگی آینده. می توانستم تصمیم بگیرم زندگی شادی داشته باشم یا یک زندگی تلخِ پر از تنفر، آزردگی و انزجار.»
او ادامه داد: «سختی‌های زیادی کشیده بودم. در مدت آن چهار سال، شب یا روزی نبود که آن را بدون یک کابوس یا خاطره‌ی دلخراش سپری کنم. اما هرچه بود گذشت. حالا من شاد و خوشبختم.»
هر کسی که به چشمان این زن می نگریست نمی توانست او را به سطحی‌نگری و الکی‌خوشی متهم کند؛ یعنی فردی که فقط به ابعاد سطحی و مثبت زندگی نگاه می کند و چشمش را بر روی ابعاد منفی آن بسته است. این زن یک انسان واقع‌گرا بود که مثبت‌اندیشی را انتخاب کرده بود، و این چیزی است که باید به آن غبطه بخوریم.

☀️او می دانست که حتی در تاریک‌ترین روزها نگرشش عاملی است که تعیین می کند او در قعر بدبختی فرو رود یا به اوج شکوفایی و رضایتمندی برسد. او می دانست که نگرشش آینده‌اش است. او به تنهایی دست به این انتخاب زد.☀️

هر یک از ما در هر شرایطی باشیم این قدرت را داریم.
⚡️این گام را بردارید. این اولین - و شاید بزرگ‌ترین - گامی است که در این کتاب برمی داریم.⚡️

🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #هشت_درس_برای_زندگی_زناشویی_شادتر (خلاصه دروس)
نوشته: #دکتر_ویلیام_گلسر و #کارلین_گلسر
ترجمه: #دکتر_علی_صاحبی و #دکتر_عاطفه_سلطانی_فر
ناشر: #سایه_سخن


⚡️درس سوم: هرگز از 7 رفتار مخرب استفاده نکنید. ⚡️

🔷 هفت رفتار مخرب:
🔸انتقاد
🔸سرزنش
🔸تنبیه
🔸شکایت
🔸غُرغُر
🔸تهدید
🔸حق حساب دادن (باج دادن)

🔶رفتارهای مخرب باید با 7 رفتار مهرآمیز جایگزین شوند:
🔹حمایت
🔹احترام(خصایص قابل احترام همستان را بیابید)
🔹اعتماد(اولین گام این است که نشان دهید، قابل اعتمادید)
🔹پذیرش
🔹گوش دادن
🔹تشویق کردن
🔹مذاکره درباره تفاوتها (داد و ستد صادقانه، بدون انعطاف پذیری مذاکره متوقف خواهد شد).

🔷بگوییم: من می خواهم ...... (از عادات مخرب)را انجام ندهم چون برای ازدواج ما مخرب است. چه تو این کار را بکنی و چه نکنی.

🔷بیشتر اهدا کننده باشید تا دریافت کننده


🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #همه_جاده_ها_از_ما_آغاز_می_شوند (خلاصه مطالب فصل های کتاب)
نوشته: #رابرت_ووبلدینگ و #جان_بریکل
ترجمه: #هاله_میر_هادی
ویراسته و زیر نظر: #دکتر_علی_صاحبی
نوبت چاپ: دوم
ناشر: #سایه_سخن

💡فصل دوم💡

🔶 احساس بهتر داشتن، در حوزه ی توانمندی های شماست(انتخاب با شماست)-در رابطه با معلم، فرزند، همسر و ... .

🔶شور و شوق برای هر برنامه ای نتیجه کوشش شما برای کنترل یا تغییر دیگری نیست-تغییرات با انتخاب ما آغاز می شوند-.

🔶 خود را سرزنش نکنید- خود و دیگران را سرزنش نکنید. به راه فرار نیازی نیست باید مسئله را حل کرد. به عذر و بهانه نیاز ندارید-.

🔶 تغییر کوچک = سرمایه بزرگ (یک تغییر بسیار کوچک در راه شادکامی تعیین کننده است و تفاوت زیادی در زندگی ایجاد می کند.)

🔶 آمادگی برای شروع: پایه اصلی رنج یا لذت بردن در زندگی "انتخاب" است-یک شروع خوب یعنی نصف راه را رفتن-

🌟 @sayehsokhan 🌟
هیچوقت نمی توانی چیزی را که قرار است
از دست بدهی ، نگه داری
فهمیدی
تو فقط قادر هستی چیزی را که داری ،
قبل از آنکه از دستت برود
عاشقانه دوست داشته باشی ...

کیت دی کالمو

🌟 @SayehSokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #ده_گام_ساده_به_سوی_خوشبختی (خلاصه مطالب فصل های کتاب)
نوشته: #آرتور_کالیاندرو و #بری_لنسون
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

💡ادامه مطالب فصل اول با موضوع "نگرشِ شما آیندۀ شماست"💡

⚡️لولاهای خود را روغن کاری کنید

چند سال پیش به خاطر ساخت و ساز جاده، سفر هر روزۀ من بین منزل و محیط کار که 45 دقیقه طول می کشید دو برابر شد. روزی دوبار، هر بار یک و نیم الی دو ساعت، در داخل اتومبیلم بودم! افتضاح بود.
در آن زمان همسرم به یک سفر کاری رفته بود. هر شب وقتی به خانه می رسیدم ورودم را با تلفن به او اعلام و شروع به آه و ناله می‌کردم از این‌که فاصلۀ زمانی بین منزل و محل کارم این‌قدر زیاد شده است. منِ بیچاره!
همسرم اولین کسی بود که به من گفت که من مبتلا به نگرش منفی شده‌ام. مدتی طول کشید تا بفهمم حق با اوست.
🌟 @sayehsokhan 🌟
به راحتی می توان متوجه نگرش منفی دیگران شد ولی اقرار به نگرش منفیِ خود سخت است.
باید زودتر متوجه می شدم که نگرش منفی ام واقعاً مرا اذیت می کند. شب‌ها خوب نمی‌خوابیدم. عصبانی و ناراحت بودم. استرس و فشار در سال‌های گذشته تأثیرات مخربی بر سلامتم وارد کرده بود و یادآوری آن‌ها باعث بیماری های شدید ‌شد. هرکسی نقاط آسیب‌پذیری دارد که وقتی در معرض استرس و فشار مستمر قرار می‌گیرد احتمال ضعف یا شکست وی بیشتر می‌شود. نشانه های اولیه‌ی این مشکلات در من کم کم دیده می شد.
🌟 @sayehsokhan 🌟
البته من به کمک همسرم توانستم خود را کنترل کنم. تصمیم گرفتم از این به بعد در حین رانندگی ریلکس باشم. وقت بیشتری را به رانندگی اختصاص بدهم تا مانع از آن شوم که ترافیک و حرکتِ کندِ اتومبیل‌هااذیتم کند. سعی کردم کنترل خودم را دوباره به دست بگیرم. هر چند نمی توانستم جریان ترافیک را تغییر دهم ولی می‌توانستم نگرشم را نسبت به آن عوض کنم.
اگر عوض نشده بودم نگرش منفی ام می توانست تأثیری منفی بر روی سلامت، همسر و اطرافیانم بگذارد.

ادامه در قسمت دوم...
🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #ده_گام_ساده_به_سوی_خوشبختی (خلاصه مطالب فصل های کتاب)
نوشته: #آرتور_کالیاندرو و #بری_لنسون
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

💡ادامه مطالب فصل اول با موضوع "نگرشِ شما آیندۀ شماست"💡

⚡️لولاهای خود را روغن کاری کنید

قسمت دوم ...

وقتی در مورد نگرش صحبت می کنم گاهی می گویم:
در‌‌های بزرگ روی لولاهای کوچک می چرخند.

این نکتۀ خیلی جالبی است. غالباً لولاهای در را نمی بینیم. به آن‌ها توجه نمی کنیم که چقدر کوچک و ناپیدا هستند. با این حال، اگر نباشند در به هیچ وجه باز و بسته نمی‌شود.
نگرش های ما هم، لولاهای کوچکی هستند که درهای بزرگِ زندگی ما روی آن‌ها می‌چرخند. نگرش منفی فرسایش و سایش می آورد و نهایتاً در را خراب می کند.
🌟 @sayehsokhan 🌟
ما نمی توانیم شرایط منفی زندگی را کنترل کنیم چیزهایی مثل دو برابر شدنِ فاصله بینِ منزل و محل کار، صفوف طولانی خرید، دردها و رنج های وارده یا تماس‌های دیر‌وقت بازاریان. این‌ها واقعیات زندگی‌اند. اما می توانیم کاری کنیم که با آن‌ها کنار بیایم یا از عهدۀ آن‌ها برآییم. می توانیم رابطۀ خود را با آن‌ها کنترل کنیم.
این یک انتخاب ساده است، گام ساده‌ای که می توانید بردارید. نگرش صحیح همه‌ی مکانیسم‌های زندگی شما را در وضعیت عالی قرار می دهد.
🌟 @sayehsokhan 🌟
Forwarded from جذبه @jazbe
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خود_مداری در #کودکان از دیدگاه #پیاژه
🌺 کلیپ روانشناسی🌺
@clipravan
Forwarded from جذبه @jazbe
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دیدگاه #پیاژه درمورد #شناخت و‌پیاژه/ زیر نویس
🌺 کلیپ روانشناسی🌺
@clipravan
هر چه بر زبان و فکر داشته باشیم انعکاس آن را در زبان و فکر و رفتار فرزندمون خواهیم داشت . عالی ترین مهارت ، مدیریت فکر و زبان است .
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

قاعده 22: "لباس مناسب پوشیدن مهم است."

امروز مهم است: تنها روزی است که رنگ و بویی از واقعیت دارد. چرا نباید آن را مهم بدانید؟ مهم است. لباس پوشیدن هم مثل آن با اهمیت است. نه، منظورم توصیه‌ی‌ مادرها به بچه‌ها نیست که می‌گویند: «حتما لباس‌های زیرتان تمیز باشد. شاید، خدای نکرده، تصادفی، چیزی برایتان پیش آمد». وقتی مادرم این را به من می‌گفت، معنای آن را نمی‌فهمیدم. نمی‌توانستم بفهمم وقتی آدم در خیابان تصادف می‌کند، تمیز بودن لباس زیر چقدر مهم است. و بعدها با خودم فکر می‌کردم که اگر فرد تصادفی را به بیمارستان بردند و شلوار پاره و خون‌آلودش را از پایش درآوردند، جلوی بینی خود را نگیرند، پیف پیف نکنند و نگویند: «نگاه نکنید! حالمان به هم می‌خورد! این بچه را از این‌جا بیرون ببرید».
🌟 @sayehsokhan 🌟
توجه کنید! بسیاری از این قواعد، انتخاب‌های «آگاهانه»، تصمیمات «آگاهانه» و شناخت «آگاهانه» اَند. آدم‌هایی که دیده‌ام کنترل زندگیشان را در دست دارند، آدم‌های آگاهی‌اَند. آن‌ها بیدار و آگاه‌اند. می‌دانند دارند چه‌کار می‌کنند و کجا می‌روند. اگر شما هم می‌خواهید زندگیتان نه یک سری رویدادهای تصادفی بلکه یک سری چالش‌های محرک و تجارب پرثمر و غنی باشد، شما هم باید آگاه باشید.
🌟 @sayehsokhan 🌟
با مهم دانستن تک‌تک روزها می‌توانید این کار را بکنید. از خواب بیدار شده و دوش می‌گیرید؛ دست و صورت خود را شسته؛ صورت خود را اصلاح می‌کنید؛ آرایش کرده؛ موی خود را شانه می‌کنید؛ دندان هایتان را تمیز می‌کنید و غیره و نهایتاً هدف همه‌ی این‌کارها، خوب‌ به نظر رسیدن، احساس خوبی داشتن و بوی خوبی دادن است. بعد لباس تر و تمیز و شیک و پیک می‌پوشید؛ گویی یک مصاحبه‌ی شغلی در پیش دارید؛ می‌خواهید به مراسم جشن تولد یا گردش بروید. اگر هر روز لباس تر و تمیز و مرتب بپوشید، روزهایتان هم تر و تمیز و مرتب خواهد شد.

ادامه در قسمت دوم...
🌟 @sayehsokhan 🌟
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی
ناشر: #سایه_سخن

قاعده 22: "لباس مناسب پوشیدن مهم است."

قسمت دوم و پایانی...

اگر طوری لباس بپوشید که نشان دهد لباس پوشیدن برایتان مهم است واکنش دیگران متفاوت خواهد بود و شما هم به این واکنش‌های متفاوت، واکنش متفاوتی از خود نشان خواهید داد. مثل یک مارپیچ صعودی می‌ماند. منظورم این نیست که همیشه لباس رسمی بپوشید و اذیت شوید. طوری لباس بپوشید که نشان دهد لباس پوشیدن برای شما مهم است.
🌟 @sayehsokhan 🌟
فکر می‌کنم که دارید می‌پرسید: «تعطیلات آخر هفته چطور؟ می‌توانیم راحت باشیم؟» البته که می‌توانید؛ اما این سخن به این معنا نیست که خودتان را رها کنید و بی‌خیال شوید. در تعطیلات آخر هفته می‌توانید به دیدار دوستان یا اعضای خانواده بروید (مگر این‌که تمام تعطیلات را تنها سپری کنید). آن‌ها هم حق دارند ببینند شما خوب هستید. البته حواستان باشد که حتی دوستانتان نمی‌خواهند شما را شلخته نامرتب، ژولیده، آشفته و نامنظم ببینند. اگر هر روز را مهم بدانید، در آن صورت، عزت ‌نفس‌ «شما» و اعتماد به نفس‌«شما» به طور فوق‌العاده‌ای افزایش پیدا خواهد کرد.
🌟 @sayehsokhan 🌟
اما من از شما می‌خواهم که هیچ‌چیز را چشم‌بسته قبول نکنید. این قاعده را امتحان کنید و نتیجۀ آن را ببینید. اگر در عرض دو هفته حالتان بهتر نشد و کاملاً فرق نکردید، پس دوباره به شیوه‌های قدیمی‌ِتان برگردید و مرده‌شور این قاعده را ببرد! من می‌توانم تضمین کنم که احساس خیلی بهتری پیدا خواهید‌کرد و هر روز شاداب‌تر، پر انرژی‌تر و شادتر خواهید‌شد.
⚡️اگر رویکردی آگاهانه به زندگی اتخاذ کنید، آگاهانه لباس نامناسب پوشیدن برایتان خیلی سخت خواهد شد.

🌟 @sayehsokhan 🌟
از "رنج" بودا

تا "اضطراب درونی" هایدگر

اگه بخوام باهات رو راست باشم باید بگم که زندگی یک جورایی سخته...
و این ربطی به جایی که هستی و جوری که زندگی می کنی نداره.
من بهش میگم اصل بقای سختی.
یعنی سختی از شکلی به شکل دیگه تبدیل میشه ولی نابود نمیشه.
برای همین هم توی یک زندگی خیلی خوب و عادی، جایی که هیچ کی به هیچ کی به خاطر عقایدش شلیک نمی کنه و همه چی آرومه، آدمهای زیادی مشت مشت قرص ضد افسردگی می‌خورن که بتونن خودشون رو هر روز صبح از توی رختخواب بکشن بیرون.
آدمهای پف کرده، آدمهای بد حال.
خیلی ‌ها معتقدن که پیشرفت تکنولوژی، اینترنت، نخودفرنگیِ غیر ارگانیک و گلوتن، ما‌ ها رو اینجوری کرده و قدیم‌ها مردم خوشبخت‌تر بودن.
تو بشنو ولی باور نکن.
حتی هزار‌ها سال پیش شاهزاده‌ای هندی به نام
سیزارتا –یا همون بودا– گفت که زندگی رنجه.
رنج، یا به زبون بودا «دوکا».
هایدگر بهش می‌گه «اضطراب وجودی».
این ها رو نگفتم که نا امیدت کنم.
چیزهای خوب و دلنشین هم توی دنیا کم نیست.
می تونی ازشون توی راه کمک بگیری و هر وقت داشتی توی چاه غم فرو می رفتی مثل "رسن" بهشون چنگ بندازی و بیای بیرون.
یکی از این طناب ها موسیقیه.
اگه تونستی سازی بزن، اگه نتونستی بهش گوش کن. وقتهایی که شادی موسیقی گوش کن و وقتهایی که غمگین بودی بیشتر، و اونجا که از هرحرکتی عاجز موندی، برقص. رقصیدن بهترین و مفید‌ترین کاریه که می‌تونی برای روحت بکنی.
عموما موقع جشن و شادی می‌رقصن اما تو مثل زوربای یونانی برای رقصیدن منتظر بهانه نمون.
هرجا ریتمی شنیدی که می‌شد باهاش برقصی، خودت رو تکون تکون بده، حتی اگه ریتم چکیدن قطره‌های آب از شیروونی باشه.
«رقص هم ارتعاش شدن با جریان هستیه».
رقصیدن رو جدی بگیر ولی موقع رقص جدی نباش.
بی‌مهار و بدون ترس از دیده شدن برقص، توی کوچهٔ بن‌بست، توی آسانسور، توی جمعیت.
«برقص، برقص، وگرنه گم خواهی شد».
شایدم کم بیاری.
راستی اگه صدای خوبی داشتی موقع رقصیدن یک کم هم آواز بخون، اما اگه نداشتی هم مهم نیست، همیشه توی حموم و زیر دوش می‌تونی برای خودت بخونی.
چیز دیگه‌ای که می‌تونی بخونی کتابه.
خوندن بهت کمک می‌کنه زندگی‌های دیگه‌ای رو که هیچ وقت نمی‌تونستی تجربه کنی رو تجربه کنی.
فیلم هم همین کار رو توی یک ابعاد دیگه‌ای می‌کنه اما کتاب همیشه یک سر و گردن بالا‌تر از فیلمه چون قوهٔ تخیلت رو به کار می‌گیره.
تا می‌تونی بخون.
وسط کتابهات حتما چند صفحه هم در مورد ستاره‌ها و کهکشان‌ها بگذار چون کمکت می‌کنه که ابعاد چیز‌ها رو بهتر درک کنی و یادت نره که توی کل هستی کجا وایسادی.
برای همین قدیم‌ها بیشتر فیلسوف‌ها ستاره‌شناس هم بودن. شاید نخوای یا نتونی منجم بشی، ولی همیشه می‌تونی وقتهایی که غمگینی به آسمون نگاه کنی و ببینی که غم‌هات در برابر عظمت کهکشان چقدر کوچیکه.
طناب‌های دیگه‌ای هم هست، چیزهایی مثل نقاشی کردن، کاشتن یک درخت، آشپزی با ادویه‌های جدید، سفر کردن، حرکت.
ما برای نشستن خلق نشدیم.
صندلی یکی از خطرناک‌ترین اختراعات بشریه.
به جای نشستن قدم بزن، بدو، شنا کن...
اگر مجبور شدی بشینی، برای خودت همنشین‌هایی پیدا کن و از مصاحبتشون لذت ببر.
پیدا کردن دوست خوب خیلی هم آسون نیست اما اگه دوست خوبی باشی، دیر یا زود چند تا آدم خوب دورت جمع خواهند شد.
در ضمن، دایرهٔ دوستات رو به آدم‌ها محدود نکن.
تو می‌تونی تقریباً با همهٔ موجودات زندهٔ دنیا دوست باشی، گل‌ها، علف‌ها، ماهی‌ها، پرنده‌ها، و بله حتی گربه‌ها. حیوون‌ها گاهی حتی از آدم‌ها هم دوستهای بهتری هستن.
توی زندگی چاه غم زیاده ولی طناب هم هست، سر رسن رو ول نکن.
اما مراقب باش که به طناب های پوسیده مثل الکل، دود، پول و حتی موفقیت، آویزون نشی چون از توی چاه بیرونت نمیاره و بدتر ولت می کنه ته چاه.
بگرد و طنابهای خودت رو پیدا کن و اگه نتونستی پیداش کنی، «ببافش».
آدمهای انگشت شماری طناب بافی رو بلدن.
دانشمند ها، کاشفها، مربی های فوتبال، کمدین ها، و هنرمندها همه طناب باف هستن و طنابهایی رو بافتن که آدمهای دیگه هم می تونن سرش رو بگیرن و باهاش از توی چاه بیرون بیان.
اگه ما امروز از سیاه سرفه نمی میریم برای اینه که طنابی رو گرفتیم که لویی پاستور سالها پیش بافته، سمفونی شماره پنج طنابیه که بتهوون با نتها به هم پیوند زده، صد سال تنهایی طنابیه که مارکز با کلمه و خیال به هم بافته.
بیشتر طنابها رو یک روزی کسی که شاید ته چاه زندونی بوده بافته، مولانا در دفتر پنجم میگه:

آه کردم، چون رسن شد آه من
گشت آویزان رسن در چاه من

آن رسن بگرفتم و بیرون شدم
چاق و زفت و فربه و گلگون شدم

کسی چه می دونه، شاید یک روز تو هم طناب خودت رو بافتی.
کتاب بخوانید...

برای فرزندانمان لالایی نخوانیم
تا بخوابند!
کتاب بخوانیم تا بیدار شوند...
ملتی که کتاب نمی خواند باید تمام تاریخ را تجربه کند...
برای فرزندانمان قصه هایی بگوییم
که بیدار شوند،
نه قصه هایی که به خواب فرو روند...
بیداری وجدان و خرد دلنشین تر از خواب است .

کتاب را درحالت عمودی بخوانید,نه افقی ..
کتاب رانخوانیدکه بخوابید ...
کتاب را بخوانیدکه بیدار شوید ...
بعضی کتاب هاقصه میگویندکه بخوابید ...
و بعضی کتاب هاقصه می گویندکه بیدار شویم ...
چقدرخواندن مهم نیست ...
چگونه خواندن مهم است ...
سعی نکنیدکه چندین کتاب را بخوانید ...
بلکه یک کتاب خوب را چندبار بخوانید ...
کتاب نردبان نوراست برای پرواز شما به سرزمین روشنایی و آگاهی,نه تزیین کتابخانه ...
فقط بخوان و بخوان و بخوان, زیرا دانش نهفته درکتاب ها جان بسیاری ازانسان ها را نجات داده.
🌟 @SayehSokhan 🌟
Forwarded from آهنگ زندگی / روان شناسی خانواده
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوستان گرامی روزتون به خیر.
این فیلم نقش الگو پذیری فرزندان از والدین رو نشون میده و بسیار کاربردی و موثر است.
تماشای آن را به شما بزرگواران توصیه می کنیم.⬆️⬆️⬆️⬆️

🌟 @sayehsokhan 🌟