Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 دکتر علی صاحبی و سکانس مربوط به معلم در سریال افعی تهران
تحقیری در کار نیست.
کارگردان با هوشمندی از معلم بعنوان نماد قدرت برای انتقال یک مفهوم بزرگ استفاده نموده است.
اگر هنر نتواند روشنگری کند همچون فیزیک، چیزی جز نور و حرکت نیست. در اینجا روشنگری از جنس کانتی، رهائی انسان از ناتوانی فکری، جرأت فهیمدن این پیام اجتماعی:
ای کسانیکه در مقام قدرت هستید! (سیاسی، فیزیکی، مالی، فکری و...) حواستان باشد، همه چیز تغییر میکند، جاها عوض میشود.
کارگردان: میخوای به نمایندگی از تمام آن بچهها که کتک خوردند، بزنم توی گوشت؟؟
معلم: مگه من زدن دارم؟
کارگردان: مگه آن بچههای کوچک بیپناه زدن داشتند؟!
❗️همکاران گرامی
این ویژگی هنر است تا چنین واقعیتهای تلخ را بیان دارد:
«هرکس باد بکارد، توفان درو میکند»
اینک ما بنا به رسالت شغلی موظف به آموزشیم: آموزش مهارتهای زندگی، اینکه عکسالعمل دیگران نباشیم و در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی، رفتار خود را بر اساس ارزشهای درونی خود انتخاب کنیم.
هر انسانی قابل احترام است. اگر کسی مرتکب جنایتی شود باید با رعایت حقوق انسانیاش محاکمه و مجازات شود.
🆔 @kashowranews
@sayehsokhan
تحقیری در کار نیست.
کارگردان با هوشمندی از معلم بعنوان نماد قدرت برای انتقال یک مفهوم بزرگ استفاده نموده است.
اگر هنر نتواند روشنگری کند همچون فیزیک، چیزی جز نور و حرکت نیست. در اینجا روشنگری از جنس کانتی، رهائی انسان از ناتوانی فکری، جرأت فهیمدن این پیام اجتماعی:
ای کسانیکه در مقام قدرت هستید! (سیاسی، فیزیکی، مالی، فکری و...) حواستان باشد، همه چیز تغییر میکند، جاها عوض میشود.
کارگردان: میخوای به نمایندگی از تمام آن بچهها که کتک خوردند، بزنم توی گوشت؟؟
معلم: مگه من زدن دارم؟
کارگردان: مگه آن بچههای کوچک بیپناه زدن داشتند؟!
❗️همکاران گرامی
این ویژگی هنر است تا چنین واقعیتهای تلخ را بیان دارد:
«هرکس باد بکارد، توفان درو میکند»
اینک ما بنا به رسالت شغلی موظف به آموزشیم: آموزش مهارتهای زندگی، اینکه عکسالعمل دیگران نباشیم و در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی، رفتار خود را بر اساس ارزشهای درونی خود انتخاب کنیم.
هر انسانی قابل احترام است. اگر کسی مرتکب جنایتی شود باید با رعایت حقوق انسانیاش محاکمه و مجازات شود.
🆔 @kashowranews
@sayehsokhan
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
دکتر ایدین آرتا
نگاهی به زندگی و فلسفه فردریش نیچه
بخش اول
ابر انسان و معنای زندگی چون کشیدن تصویر.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
دکتر ایدین آرتا
نگاهی به زندگی و فلسفه فردریش نیچه
بخش اول
ابر انسان و معنای زندگی چون کشیدن تصویر.
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فکر میکنید زبان فارسی به گوش خارجیها چگونه است؟
این سوال در یک وبسایت پر بازدید پرسش و پاسخ مطرح شده و اغلب آن را اینگونه توصیف کردهاند که در این ویدیو میبینیم.
🆔 @sayehsokhan
این سوال در یک وبسایت پر بازدید پرسش و پاسخ مطرح شده و اغلب آن را اینگونه توصیف کردهاند که در این ویدیو میبینیم.
🆔 @sayehsokhan
☘️در کرامات عشق ☘️
«عشق اسطرلاب اسرار خداست»
خیال میکنم و بر خیال خود میلرزم:
اولین کسی که دوگانهی؛
«عشق حقیقی_ عشق مجازی»،
و یا «عشق زمینی _ عشق آسمانی» را بنا نهاد، ابلیس بود.
همان وقت که آن حقیقیترین عاشق،
گِل ما را سرشت، منظورش از امر «سجده به آدمی»، آن بود که مقربان درگاه، عشق ورزیدن را بیاموزند.
ابلیس اما گردن برافراشت و ادعا کرد که انسان را نمیتوان دوست داشت:
عشق ورزیدن به موجودی فانی از خاک، «مجازی» است و او دل در گرو «حقیقت» دارد و بس!
فرشتگان حیران مانده بودند که ابلیس از کدام «دوگانه» حرف میزند؟
آنها، اول و دومی نمیشناختند و وجود را جز در انسجامی فراگیر لمس نمیکردند.
«معنا» در همه جا گسترده بود و مرزبندی برای تعیین قداست، ناشی از دوبینی بود.
این ابلیس بود که تفکیک و جداسری آغاز کرد و میان زمین و آسمان فاصله دید.
او بود که سر بلند کرد و گفت «من» و
درست همانجا که گفت «من»، از عشق ورزیدن ناتوان شد.
او بود که نخستین بار برای خود وجودی مستقل از دیگر موجودات، متوهم شد...
میان سجده به آدمی و سجده به خدا تفاوت قائل شد...
او بود که با تمسک به «عشق حقیقی»، خود را از عشق ورزیدن به «انسان» محروم کرد.
و این آغاز ماجرای «تفکیک» بود. این آغاز تکه تکه کردنِ عشق بود و شروع همه مرزبندیهای تاریخِ درد.
ابلیس اولین کسی بود که برای «دوست نداشتن» دلیل تراشید و در بدیهیترین تجربه آفرینش تردید نمود.
بعدها اگرچه رنج عقیم ماندن و دردِ دوست نداشتن در درجاتی به ما هم منتقل شد؛ اما درد اصلی و سنگین بر شانههای او ماند:
_آخر هلنا، بدترین چیز این نیست که آدم را دوست نداشته باشند یا آدم استعداد محبوب شدن نداشته باشد، بدتر از همه این است که آدم توانایی دوست داشتن و عاشق شدن نداشته باشد.
_ این حرف را دن ماتیوی کشیش درباره شیطان میزند، که نمیتواند کسی را دوست بدارد.
شیطان روی زمین میان ماست، هلنا!
( هابیل و چند داستان دیگر،
از اونامونو، ترجمه:خرمشاهی)
🆔 @sayehsokhan
«عشق اسطرلاب اسرار خداست»
خیال میکنم و بر خیال خود میلرزم:
اولین کسی که دوگانهی؛
«عشق حقیقی_ عشق مجازی»،
و یا «عشق زمینی _ عشق آسمانی» را بنا نهاد، ابلیس بود.
همان وقت که آن حقیقیترین عاشق،
گِل ما را سرشت، منظورش از امر «سجده به آدمی»، آن بود که مقربان درگاه، عشق ورزیدن را بیاموزند.
ابلیس اما گردن برافراشت و ادعا کرد که انسان را نمیتوان دوست داشت:
عشق ورزیدن به موجودی فانی از خاک، «مجازی» است و او دل در گرو «حقیقت» دارد و بس!
فرشتگان حیران مانده بودند که ابلیس از کدام «دوگانه» حرف میزند؟
آنها، اول و دومی نمیشناختند و وجود را جز در انسجامی فراگیر لمس نمیکردند.
«معنا» در همه جا گسترده بود و مرزبندی برای تعیین قداست، ناشی از دوبینی بود.
این ابلیس بود که تفکیک و جداسری آغاز کرد و میان زمین و آسمان فاصله دید.
او بود که سر بلند کرد و گفت «من» و
درست همانجا که گفت «من»، از عشق ورزیدن ناتوان شد.
او بود که نخستین بار برای خود وجودی مستقل از دیگر موجودات، متوهم شد...
میان سجده به آدمی و سجده به خدا تفاوت قائل شد...
او بود که با تمسک به «عشق حقیقی»، خود را از عشق ورزیدن به «انسان» محروم کرد.
و این آغاز ماجرای «تفکیک» بود. این آغاز تکه تکه کردنِ عشق بود و شروع همه مرزبندیهای تاریخِ درد.
ابلیس اولین کسی بود که برای «دوست نداشتن» دلیل تراشید و در بدیهیترین تجربه آفرینش تردید نمود.
بعدها اگرچه رنج عقیم ماندن و دردِ دوست نداشتن در درجاتی به ما هم منتقل شد؛ اما درد اصلی و سنگین بر شانههای او ماند:
_آخر هلنا، بدترین چیز این نیست که آدم را دوست نداشته باشند یا آدم استعداد محبوب شدن نداشته باشد، بدتر از همه این است که آدم توانایی دوست داشتن و عاشق شدن نداشته باشد.
_ این حرف را دن ماتیوی کشیش درباره شیطان میزند، که نمیتواند کسی را دوست بدارد.
شیطان روی زمین میان ماست، هلنا!
( هابیل و چند داستان دیگر،
از اونامونو، ترجمه:خرمشاهی)
🆔 @sayehsokhan
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست
✍ نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره
#قسمت_بیست_و_پنجم
@bankema
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
✍ نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره
#قسمت_بیست_و_پنجم
@bankema
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🔹 مؤسسه فرهنگى هنرى آفاق برگزار میكند:
دورهی عالىِ مثنوىپژوهی
(ويژهی دفتر اول و دوم مثنوى معنوی)
با تدریسِ استاد مصطفی ملکیان
موضوع: «بررسیِ انديشههای فلسفیِ مولانا در مثنوی» (۶ ساعت)
📅 شروع دوره: ۲۸ تیر ۱۴۰۳
🔹 لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر عبارتِ (مثنوی پژوهی) را در هر کدام از پیامرسانهای تلگرام، واتساپ، و یا ایتا به شمارهی یا آیدی زیر ارسال فرمایید:
☎️ 09369259569
🆔 @afagh_amoozesh
➖➖➖➖➖➖➖
@MalekianMedia
🆔 @sayehsokhan
دورهی عالىِ مثنوىپژوهی
(ويژهی دفتر اول و دوم مثنوى معنوی)
با تدریسِ استاد مصطفی ملکیان
موضوع: «بررسیِ انديشههای فلسفیِ مولانا در مثنوی» (۶ ساعت)
📅 شروع دوره: ۲۸ تیر ۱۴۰۳
🔹 لطفا جهت کسب اطلاعات بیشتر عبارتِ (مثنوی پژوهی) را در هر کدام از پیامرسانهای تلگرام، واتساپ، و یا ایتا به شمارهی یا آیدی زیر ارسال فرمایید:
☎️ 09369259569
🆔 @afagh_amoozesh
➖➖➖➖➖➖➖
@MalekianMedia
🆔 @sayehsokhan
محمل گفتار/محمد دهدشتی
🔹تلنگری به اندیشه
▪️جامعه کوتاه مدت ایرانی* و انتخابات ریاستجمهوری:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم.
در این نوشتار کوتاه قصد پرداختن به جایگاه روسای جمهور از نظر "حقوقی و سیاسی و اداری" و "چرخههای گوناگون انتخاب آنها" در کشورهای مختلف جهان _ اعم از ریاستی یا پارلمانی _ را نداشته و تنها به این نکته اشاره میکنم که اگر در ایران:
*هر چهار سال یکبار انتخابات ریاستجمهوری اهمیت پیدا میکند؛
*سوابق علمی و تخصصی و اجرایی نامزدهای ریاستجمهوری _ در حد متعارف روسای جمهوری جهان _ در انتخابات دو مرحلهای ایران چندان مورد توجه نیست؛
*نامزدها بلااستثنا منتقد وضع موجود شده و حرفهای قشنگ و رویایی میزنند(تا جایی که گویی از یک کُره دیگر آمدهاند)، اما هیچکدام و هیچ زمانی یک مانیفست و برنامه قابل دفاع و اجرایی نداشته، و در قبال مسائل مهم و روز موضع مشخصی ندارند؛
*"خواست مردم و منافع کشور ایران" به طور ناگهانی و عجیبی در اولویت همه نامزدها قرار میگیرد؛
*حقوق و مسئولیت مشارکت یا عدم مشارکت مردم بسیار مهم میشود؛
*رای به فلان یا فلان نامزد صفر تا صد خوشبختی یا بدبختی کشور را تضمینکننده میکند؛
*تحلیلها و تاییدیهها و تکذیبهای فراوان از طرف اشخاص متنفذ و سلبریتیها و نویسندگان و گروهها بهعنوان اثبات مشارکت یا عدم مشارکت، و نفی یا تایید صلاحیت نامزدها مطرح میگردد؛
و چه....و چه...؛
◀️سپس با برگزیده شدن یک فرد همه چی به سرعت به روال پیشین برمیگردد، وعدههای داده شده به زودی و راحتی فراموش میشوند، نه شخص رئیس جمهور و نه وزرای پاسخگوی وعدههای خود به مردم نیستند، و......؛
◀️به دلیل آن است که:
*جامعه ما به تعبیر دکتر همایون کاتوزیان یک جامعه کوتاه مدت است، و تحولات داخلی و خارجی را نه مانند یک فیلم با سکانسهای به هم پيوسته و مرتبط، بلکه بهمثابه عکسهایی مجزا از هم میبینیم؛
*نگاه روشنفکران و مردم و جریانهای سیاسی و حاکمیت به تاریخ و اقتصاد و فرهنگ و دیگر جنبههای سیاست داخلی و خارجی مقطعی، غیر علمی و احساسی است؛
*دولت _ ملت، تفکیک قوای سهگانه، حقوق شهروندی، مشارکت، برابری، چرخش آزاد اطلاعات و... در ایران شکل نگرفته یا به رسمیت شناخته نمیشوند؛
*احزاب بهعنوان یکی از مهمترین ارکان حیات و ثبات هر کشور مدرن در ایران عملن وجود ندارند؛
*موافقین و مخالفین با یک فرد طرفاند، نه با یک حزب شناسنامهدار و یک برنامه مدون تا امکان مطالبات و پاسخگویی قانونی و جدی و همیشگی و همگانی از رئیسجمهور فراهم باشد؛
*جایگاه و اختیارات و مسئولیت رئيس جمهور در قانون اساسی و قوانین موضوعی در برابر مردم و مشخص نیست؛
*هیچ مکانیسم و ارادهی معطوف به عمل برای پاسخگویی رئیسجمهور در برابر مردم پیشبینی نشده؛
*به اندیشه و علوم سیاسی، شیوههای حکمرانی، قدرت سخت وقدرت نرم، روابط بینالملل، تاریخ، رشد و توسعه، استقلال، بخش خصوصی، دانشگاهها، سرمایههای اجتماعی، زنان و جوانان، تعامل با بازیگران غیر دولتی، سیاستزدایی از فرهنگ و اقتصاد و هنر و ورزش و....؛ نگاهی سنتی و ناکارآمد داریم؛
*توهم توطئه، سیاستزدگی و دیدگاههای ایدهئولوژیکی تا اعماق دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران رخنه کرده و فوقالعاده تاثیرگذار است؛
و بسیاری موارد دیگر که فعلن نه در حوصله شما است و نه در ظرفیت و انگیزه نگارنده.
◀️برگردیم به آنچه در سرآغاز آمد:
بر اساس "چو فردا شود، فکر فردا کنیم"، این بار هم بعد از انتخابات همه ما و کشور در خاموشی فرو میرویم تا انتخاباتی دیگر و هیاهویی دیگر.
*برای آگاهی از این نظریه به کتاب زیر مراجعه کنید:
ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر/محمد علی همايون کاتوزیان؛ ترجمه عبدالله کوثری._ تهران: نشر نی.
#ایران_انتخابات_ریاستجمهوری_نقد
#انتخابات_ریاستجمهوری_ایران_نقد
#همایون_کاتوزیان
#نظریه_ایران_جامعه_کوتاه_مدت
۲/تیر/۱۴۰۳
@mgmahmel
🆔 @sayehsokhan
🔹تلنگری به اندیشه
▪️جامعه کوتاه مدت ایرانی* و انتخابات ریاستجمهوری:
چو فردا شود، فکر فردا کنیم.
در این نوشتار کوتاه قصد پرداختن به جایگاه روسای جمهور از نظر "حقوقی و سیاسی و اداری" و "چرخههای گوناگون انتخاب آنها" در کشورهای مختلف جهان _ اعم از ریاستی یا پارلمانی _ را نداشته و تنها به این نکته اشاره میکنم که اگر در ایران:
*هر چهار سال یکبار انتخابات ریاستجمهوری اهمیت پیدا میکند؛
*سوابق علمی و تخصصی و اجرایی نامزدهای ریاستجمهوری _ در حد متعارف روسای جمهوری جهان _ در انتخابات دو مرحلهای ایران چندان مورد توجه نیست؛
*نامزدها بلااستثنا منتقد وضع موجود شده و حرفهای قشنگ و رویایی میزنند(تا جایی که گویی از یک کُره دیگر آمدهاند)، اما هیچکدام و هیچ زمانی یک مانیفست و برنامه قابل دفاع و اجرایی نداشته، و در قبال مسائل مهم و روز موضع مشخصی ندارند؛
*"خواست مردم و منافع کشور ایران" به طور ناگهانی و عجیبی در اولویت همه نامزدها قرار میگیرد؛
*حقوق و مسئولیت مشارکت یا عدم مشارکت مردم بسیار مهم میشود؛
*رای به فلان یا فلان نامزد صفر تا صد خوشبختی یا بدبختی کشور را تضمینکننده میکند؛
*تحلیلها و تاییدیهها و تکذیبهای فراوان از طرف اشخاص متنفذ و سلبریتیها و نویسندگان و گروهها بهعنوان اثبات مشارکت یا عدم مشارکت، و نفی یا تایید صلاحیت نامزدها مطرح میگردد؛
و چه....و چه...؛
◀️سپس با برگزیده شدن یک فرد همه چی به سرعت به روال پیشین برمیگردد، وعدههای داده شده به زودی و راحتی فراموش میشوند، نه شخص رئیس جمهور و نه وزرای پاسخگوی وعدههای خود به مردم نیستند، و......؛
◀️به دلیل آن است که:
*جامعه ما به تعبیر دکتر همایون کاتوزیان یک جامعه کوتاه مدت است، و تحولات داخلی و خارجی را نه مانند یک فیلم با سکانسهای به هم پيوسته و مرتبط، بلکه بهمثابه عکسهایی مجزا از هم میبینیم؛
*نگاه روشنفکران و مردم و جریانهای سیاسی و حاکمیت به تاریخ و اقتصاد و فرهنگ و دیگر جنبههای سیاست داخلی و خارجی مقطعی، غیر علمی و احساسی است؛
*دولت _ ملت، تفکیک قوای سهگانه، حقوق شهروندی، مشارکت، برابری، چرخش آزاد اطلاعات و... در ایران شکل نگرفته یا به رسمیت شناخته نمیشوند؛
*احزاب بهعنوان یکی از مهمترین ارکان حیات و ثبات هر کشور مدرن در ایران عملن وجود ندارند؛
*موافقین و مخالفین با یک فرد طرفاند، نه با یک حزب شناسنامهدار و یک برنامه مدون تا امکان مطالبات و پاسخگویی قانونی و جدی و همیشگی و همگانی از رئیسجمهور فراهم باشد؛
*جایگاه و اختیارات و مسئولیت رئيس جمهور در قانون اساسی و قوانین موضوعی در برابر مردم و مشخص نیست؛
*هیچ مکانیسم و ارادهی معطوف به عمل برای پاسخگویی رئیسجمهور در برابر مردم پیشبینی نشده؛
*به اندیشه و علوم سیاسی، شیوههای حکمرانی، قدرت سخت وقدرت نرم، روابط بینالملل، تاریخ، رشد و توسعه، استقلال، بخش خصوصی، دانشگاهها، سرمایههای اجتماعی، زنان و جوانان، تعامل با بازیگران غیر دولتی، سیاستزدایی از فرهنگ و اقتصاد و هنر و ورزش و....؛ نگاهی سنتی و ناکارآمد داریم؛
*توهم توطئه، سیاستزدگی و دیدگاههای ایدهئولوژیکی تا اعماق دیدگاه و رفتارهای فردی و اجتماعی جامعه ایران رخنه کرده و فوقالعاده تاثیرگذار است؛
و بسیاری موارد دیگر که فعلن نه در حوصله شما است و نه در ظرفیت و انگیزه نگارنده.
◀️برگردیم به آنچه در سرآغاز آمد:
بر اساس "چو فردا شود، فکر فردا کنیم"، این بار هم بعد از انتخابات همه ما و کشور در خاموشی فرو میرویم تا انتخاباتی دیگر و هیاهویی دیگر.
*برای آگاهی از این نظریه به کتاب زیر مراجعه کنید:
ایران، جامعه کوتاه مدت و ۳ مقاله دیگر/محمد علی همايون کاتوزیان؛ ترجمه عبدالله کوثری._ تهران: نشر نی.
#ایران_انتخابات_ریاستجمهوری_نقد
#انتخابات_ریاستجمهوری_ایران_نقد
#همایون_کاتوزیان
#نظریه_ایران_جامعه_کوتاه_مدت
۲/تیر/۱۴۰۳
@mgmahmel
🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توایم و با تو نهایم اینت بلعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
«سعدی»غزلیات
@samanbouyan
🆔 @sayehsokhan
بازآ که روی در قدمانت بگستریم
ما را سریست با تو که گر خلق روزگار
دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من
از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
ما با توایم و با تو نهایم اینت بلعجب
در حلقهایم با تو و چون حلقه بر دریم
نه بوی مهر میشنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم
از دشمنان برند شکایت به دوستان
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
«سعدی»غزلیات
@samanbouyan
🆔 @sayehsokhan
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی
🔸 حدیث نفس خوانی
🎙 حسن کامشاد
⏳ ۵۲ دقیقه
زندگی نامه خودنوشت و خودخوان حسن کامشاد مترجم پُرکار (مهمترین کتاب فلسفی که ترجمه کرده کتاب سرگذشت فلسفه نوشته برایان مگی است)
او در حال حاضر ۹۹ سال دارد بسیار زیبا و شنیدنی است خصوصا چند دقیقه آخر به معنای زندگی نیز توجه دارد.
@sokhanranihaa
🆔 @sayehsokhan
🔸 حدیث نفس خوانی
🎙 حسن کامشاد
⏳ ۵۲ دقیقه
زندگی نامه خودنوشت و خودخوان حسن کامشاد مترجم پُرکار (مهمترین کتاب فلسفی که ترجمه کرده کتاب سرگذشت فلسفه نوشته برایان مگی است)
او در حال حاضر ۹۹ سال دارد بسیار زیبا و شنیدنی است خصوصا چند دقیقه آخر به معنای زندگی نیز توجه دارد.
@sokhanranihaa
🆔 @sayehsokhan
✍#دمی_با_رضا_بابایی
قُدمای معاصر
پس از ملاصدرا، هیچ اتفاق مهمی در فلسفۀ موسوم به اسلامی نیفتاده است؛ اگرچه آن نيز چندان مهم نبود. در چهار قرن گذشته، صدها رساله مهم فلسفی در غرب پدید آمده است که فهم و هضم بسیاری از آنها هنوز برای ما دشوار است. طب، اقتصاد، روانشناسی، علوم اجتماعی، فیزیک و... بماند، که مرثیهای جدا میطلبد. بیهوده گمان میکنیم که میتوانیم از روی این چهار قرن بپریم و سر از قرن بیستویکم در بیاوریم. دستکم چهار صد سال تا قرن بیستویک فاصله داریم.
ما از قرن دهم یا حتی هشتم هجری بیرون نیامدهایم. هنوز میان وجود و ماهیت در رفتوآمدیم؛
هنوز گمان میکنیم که فلسفه دشمن عرفان است و عرفان دشمن فقه و فقه دشمن قانون و قانون دشمن شهروند و همه دشمن یکدیگر؛
هنوز جان و مال انسانها برای ما همانقدر ارزش دارد که در حمله مغول داشت؛
هنوز به قانون و راههای قانونی همانگونه مینگریم که به حیلههای شرعی در ربا؛
هنوز زندگی را فرصتی برای اثبات حقانیت خود میدانیم، نه مجالی برای زیستن و آسودن؛
هنوز یک تار موی متون قدیم و میراث کهن را به همۀ علوم جدید نمیفروشیم؛
همچنان جهان را بیگانهای میبینیم که دزدانه در سرمایههای ما مینگرد؛
هنوز بر این گمانیم که انسان برای جامعه است و جامعه برای آرمانها و آرمانها برای دویدن و نرسیدن؛
هنوز در اندیشهایم که چیزی گردتر از چرخ یا روندهتر از آن، برای گاریهای فرسودهمان اختراع کنیم؛
هنوز دلخوشیم که فقر اقتصادی، نشانۀ فقر فکری نیست؛
هنوز باور نكردهایم كه به قول فردوسی بزرگ، توانایی در دانایی است، نه در هیاهوگری و درشتگویی.
قدمای معاصر که میگویند، ماییم.
🆔 @Sayehsokhan
قُدمای معاصر
پس از ملاصدرا، هیچ اتفاق مهمی در فلسفۀ موسوم به اسلامی نیفتاده است؛ اگرچه آن نيز چندان مهم نبود. در چهار قرن گذشته، صدها رساله مهم فلسفی در غرب پدید آمده است که فهم و هضم بسیاری از آنها هنوز برای ما دشوار است. طب، اقتصاد، روانشناسی، علوم اجتماعی، فیزیک و... بماند، که مرثیهای جدا میطلبد. بیهوده گمان میکنیم که میتوانیم از روی این چهار قرن بپریم و سر از قرن بیستویکم در بیاوریم. دستکم چهار صد سال تا قرن بیستویک فاصله داریم.
ما از قرن دهم یا حتی هشتم هجری بیرون نیامدهایم. هنوز میان وجود و ماهیت در رفتوآمدیم؛
هنوز گمان میکنیم که فلسفه دشمن عرفان است و عرفان دشمن فقه و فقه دشمن قانون و قانون دشمن شهروند و همه دشمن یکدیگر؛
هنوز جان و مال انسانها برای ما همانقدر ارزش دارد که در حمله مغول داشت؛
هنوز به قانون و راههای قانونی همانگونه مینگریم که به حیلههای شرعی در ربا؛
هنوز زندگی را فرصتی برای اثبات حقانیت خود میدانیم، نه مجالی برای زیستن و آسودن؛
هنوز یک تار موی متون قدیم و میراث کهن را به همۀ علوم جدید نمیفروشیم؛
همچنان جهان را بیگانهای میبینیم که دزدانه در سرمایههای ما مینگرد؛
هنوز بر این گمانیم که انسان برای جامعه است و جامعه برای آرمانها و آرمانها برای دویدن و نرسیدن؛
هنوز در اندیشهایم که چیزی گردتر از چرخ یا روندهتر از آن، برای گاریهای فرسودهمان اختراع کنیم؛
هنوز دلخوشیم که فقر اقتصادی، نشانۀ فقر فکری نیست؛
هنوز باور نكردهایم كه به قول فردوسی بزرگ، توانایی در دانایی است، نه در هیاهوگری و درشتگویی.
قدمای معاصر که میگویند، ماییم.
🆔 @Sayehsokhan