چرا باید علوم انسانی خواند؟
@MalekianMedia
❓چرا باید علوم انسانی خواند؟
#استاد_مصطفی_ملکیان
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، دانشگاه گوهرشاد (افغانستان)
@MalekianMedia
🆔 @sayehsokhan
#استاد_مصطفی_ملکیان
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، دانشگاه گوهرشاد (افغانستان)
@MalekianMedia
🆔 @sayehsokhan
غزل فارسی
مادرِ همهٔ غزلهای جهان
▪️بیماری اصلی شعرِ روزگارِ ما از همینجا شروع میشود که خودش نهتنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرمهای شگفتآوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بیفرمی ربعِ قرنی است که در جا میزند (چند کار منثور شاملو، آن هم نه همهٔ کارهایش را استثنا باید کرد که در بیفرمیِ ظاهری آنها نوعی فرم، اما نه فرم نهایی وجود دارد.)
به عقیدهٔ من بُنبستِ شعر معاصر به دست کسانی خواهد شکست که یا فرم تازهای ابداع کنند –کاری که نیما کرد و شاگردانش کمال بخشیدند– یا یکی از فُرمهای تجربهشدهٔ قدیم یا جدید را با حالوهوایِ انسان عصرِ ما انس و الفت دهد و در فضای آن فرمها، تجربههای انسانِ عصر ما را شکل دهد.
میتوان غزل گفت و غزل را به عنوان یک فرمِ باز، یک قالب گسترده و یک قاب پذیرفت؛ قابی که همه نوع تصویر –از منظره گرفته تا انواع پُرترهها، در هر سبکی از سبکهای نقاشی– در آن میتواند جای بگیرد، آن هم در زبانی که مادرِ همهٔ «غزل»های جهان است و هیچ زبانی نمیتواند بگوید برای «غزل» امکاناتی بیشتر از زیان فارسی دارد.
من این حرفها را به عنوان دفاع از غزل، به آن معنیِ احمقانهٔ «غزلهای انجمنی» نمیگویم.
میخواهم این مطلب بسیار ساده را یادآور شوم که ادبیات و هنر، مجموعهای از فرمهای خاصاند و تحوّلات هریک از این فرمها، به معنی نفی و انکار یا به کنار نهادن دیگر فرمها نیست.
ما در شعرِ سنّتی خویش قوالبی داریم و در داخلِ این قوالب فرمهای بسیاری؛ فرمهای ضعیف، نیرومند، راحت و دشوار.
پیدایش قالب شعر آزاد، یا عروضِ نیمایی، به هیچ روی نفی مطلق آن قوالب نیست.
آن قوالب میتوانند آبستنِ فرمهای خلّاق، برای بعضی از حال و هواهای عصر ما و عصرهای آینده باشند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، ۶۷۶–۶۷۳
اگرچه هیچ گل مُرده، دوباره زنده نشد، اما
بهار در گُلِ شیپوری، مدام گرم دمیدن بود
#حسین_منزوی
۱ مهر ۱۳۲۵
۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
@shafiei_kadkani
🆔 @sayehsokhan
مادرِ همهٔ غزلهای جهان
▪️بیماری اصلی شعرِ روزگارِ ما از همینجا شروع میشود که خودش نهتنها فُرمی –جز کار نیما– به وجود نیاورده است، بلکه فرمهای شگفتآوری را که محصولِ نبوغِ خیّام و فردوسی و حافظ و مولوی و سعدی است، به یک سوی نهاده و در فرمِ بیفرمی ربعِ قرنی است که در جا میزند (چند کار منثور شاملو، آن هم نه همهٔ کارهایش را استثنا باید کرد که در بیفرمیِ ظاهری آنها نوعی فرم، اما نه فرم نهایی وجود دارد.)
به عقیدهٔ من بُنبستِ شعر معاصر به دست کسانی خواهد شکست که یا فرم تازهای ابداع کنند –کاری که نیما کرد و شاگردانش کمال بخشیدند– یا یکی از فُرمهای تجربهشدهٔ قدیم یا جدید را با حالوهوایِ انسان عصرِ ما انس و الفت دهد و در فضای آن فرمها، تجربههای انسانِ عصر ما را شکل دهد.
میتوان غزل گفت و غزل را به عنوان یک فرمِ باز، یک قالب گسترده و یک قاب پذیرفت؛ قابی که همه نوع تصویر –از منظره گرفته تا انواع پُرترهها، در هر سبکی از سبکهای نقاشی– در آن میتواند جای بگیرد، آن هم در زبانی که مادرِ همهٔ «غزل»های جهان است و هیچ زبانی نمیتواند بگوید برای «غزل» امکاناتی بیشتر از زیان فارسی دارد.
من این حرفها را به عنوان دفاع از غزل، به آن معنیِ احمقانهٔ «غزلهای انجمنی» نمیگویم.
میخواهم این مطلب بسیار ساده را یادآور شوم که ادبیات و هنر، مجموعهای از فرمهای خاصاند و تحوّلات هریک از این فرمها، به معنی نفی و انکار یا به کنار نهادن دیگر فرمها نیست.
ما در شعرِ سنّتی خویش قوالبی داریم و در داخلِ این قوالب فرمهای بسیاری؛ فرمهای ضعیف، نیرومند، راحت و دشوار.
پیدایش قالب شعر آزاد، یا عروضِ نیمایی، به هیچ روی نفی مطلق آن قوالب نیست.
آن قوالب میتوانند آبستنِ فرمهای خلّاق، برای بعضی از حال و هواهای عصر ما و عصرهای آینده باشند.
محمدرضا شفیعی کدکنی
با چراغ و آینه، ۶۷۶–۶۷۳
اگرچه هیچ گل مُرده، دوباره زنده نشد، اما
بهار در گُلِ شیپوری، مدام گرم دمیدن بود
#حسین_منزوی
۱ مهر ۱۳۲۵
۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳
@shafiei_kadkani
🆔 @sayehsokhan
کسی که «نمیاندیشد»، یک حیوان است زیرا دغدغهٔ بنیادی زندگی انسانی، درک معنای آن است.
#آرتور_شوپنهاور
@vivaphilosophy
🆔 @sayehsokhan
#آرتور_شوپنهاور
@vivaphilosophy
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from سخنرانیها
🔊فایل صوتی
گفتگو با استاد “مصطفی ملکیان”
به مناسبت تجدید چاپ کتاب «پرتابهای فلسفه» نوشتهٔ محمدمهدی اردبیلی
گفتگوی زهره حسینزادگان و آریان شبگرد با استاد مصطفی ملکیان
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
گفتگو با استاد “مصطفی ملکیان”
به مناسبت تجدید چاپ کتاب «پرتابهای فلسفه» نوشتهٔ محمدمهدی اردبیلی
گفتگوی زهره حسینزادگان و آریان شبگرد با استاد مصطفی ملکیان
چهارشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۰
.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
Telegram
attach 📎
🎥 هرچه سنمون بالاتر میره کارهامون رو بیشتر در حالت اتوماتیک میگذرونیم. غرقشدن دومین مهارت از مجموعه مهارت ذهنآگاهیه. در این ویدئو میخواهیم با هم بررسی کنیم که چرا اتصال به زندگی اهمیت داره و اثرش در زندگی روزمره و اهداف شخصیمون چیه.
#سحر_محمدی
🎥مشاهده ویدیو در یوتیوب:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://youtu.be/I_DPIQBU1mA
@School_Of_Happiness
🆔 @sayehsokhan
#سحر_محمدی
🎥مشاهده ویدیو در یوتیوب:
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
https://youtu.be/I_DPIQBU1mA
@School_Of_Happiness
🆔 @sayehsokhan
YouTube
اتصال به زندگی: شادمانی اصیل| فصل ۴- ویدئو ۶
هرچه سنمون بالاتر میره کارهامون رو بیشتر در حالت اتوماتیک میگذرونیم. غرقشدن دومین مهارت از مجموعهمهارت ذهنآگاهیه. در این ویدئو میخواهیم با هم بررسی کنیم که چرا اتصال به زندگی اهمیت داره و اثرش در زندگی روزمره و اهداف شخصیمون چیه.
اگه سئوال و ابهامی…
اگه سئوال و ابهامی…
✍علی مرادی مراغهای
✅ در آخرین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۳ش به دعوت برخی دوستان، سری زدم همه چیز را تاسف بار دیدم، به هر غرفه ای سر زدم مینالیدند! خلوتِ خلوت و آن هم در آخرین روز نمایشگاه کتاب که معمولا چند سال پیش در آخرین روزهای نمایشگاهها، آدم نمیتوانست از ازدحام جمعیت حرکت کند!
البته چند صف آن بیرون بود یعنی صف فست فودی...
♦️من ۳۰ سال است از تمام نمایشگاههای بینالمللی کتاب تهران بازدید کردهام اما سال به سال کمرنگتر میگردد، انگار مثل دریاچه ارومیه بوده که سال به سال کوچکتر و زار و نزارتر میگردد تا جلوی چشم مان محو گردد!
شاید نسل بعدی زمانی اگر گذرش به این مکان نمایشگاه بیفتد به همدیگر بگویند اینجا زمانی نمایشگاه کتاب بوده! بقول دوست شاعرم آقای واحدی:
«بوردا بير دنيز وارايميش»
♦️با دولت مرا کاری نیست، اما به نظرم این مردم انگار حسابی آن نصیحتِ تلخ و شومِ قابوسنامه را آویزه گوش شان کرده اند كه:
«مردی، فرزند سركش و لاابالی خود را نصيحت می کرد كه اگر دوباره سركشی كند او را به مكتبخانه خواهد گذاشت تا درس بخواند و دانشمند شود تا يك عمر فقير و گرسنه بماند»!
@Ali_Moradi_maragheie
🆔 @sayehsokhan
✅ در آخرین روز نمایشگاه بینالمللی کتاب ۱۴۰۳ش به دعوت برخی دوستان، سری زدم همه چیز را تاسف بار دیدم، به هر غرفه ای سر زدم مینالیدند! خلوتِ خلوت و آن هم در آخرین روز نمایشگاه کتاب که معمولا چند سال پیش در آخرین روزهای نمایشگاهها، آدم نمیتوانست از ازدحام جمعیت حرکت کند!
البته چند صف آن بیرون بود یعنی صف فست فودی...
♦️من ۳۰ سال است از تمام نمایشگاههای بینالمللی کتاب تهران بازدید کردهام اما سال به سال کمرنگتر میگردد، انگار مثل دریاچه ارومیه بوده که سال به سال کوچکتر و زار و نزارتر میگردد تا جلوی چشم مان محو گردد!
شاید نسل بعدی زمانی اگر گذرش به این مکان نمایشگاه بیفتد به همدیگر بگویند اینجا زمانی نمایشگاه کتاب بوده! بقول دوست شاعرم آقای واحدی:
«بوردا بير دنيز وارايميش»
♦️با دولت مرا کاری نیست، اما به نظرم این مردم انگار حسابی آن نصیحتِ تلخ و شومِ قابوسنامه را آویزه گوش شان کرده اند كه:
«مردی، فرزند سركش و لاابالی خود را نصيحت می کرد كه اگر دوباره سركشی كند او را به مكتبخانه خواهد گذاشت تا درس بخواند و دانشمند شود تا يك عمر فقير و گرسنه بماند»!
@Ali_Moradi_maragheie
🆔 @sayehsokhan
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست
✍ نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره
#قسمت_پانزدهم
@bankema
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
✍ نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره
#قسمت_پانزدهم
@bankema
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️دکتر عبدالحسین زرینکوب و فیلم و صحبتهایی کمتر دیده و شنیدهشده از او!
▪️تلویزیون ملی ایران، اواسط دههی پنجاه خورشیدی
@artchanel
🆔 @sayehsokhan
▪️تلویزیون ملی ایران، اواسط دههی پنجاه خورشیدی
@artchanel
🆔 @sayehsokhan