نشر سایه سخن
9.78K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.8K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست

نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻‍🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻‍💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره

#قسمت_هفتم
@bankema

🆔 @Sayehsokhan

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌱 در محضر مولانا🌱

حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم بازخریدیم

سَبَل‌های کهن را غم بی‌سر و بُن را
ز رگ هاش و ز پی‌هاش به چنگاله کشیدیم

طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم

بپرسید از آن‌ها که دیدند نشان‌ها
که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم

سر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیم
همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم

طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طمّاع و پلیدیم

مپندار که این نیز هلیله‌ست و بلیله‌ست
که این شُهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم

حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم

دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپران که ما بازپریدیم


معنی لغات و اصطلاحات
حکیم: اهل حکمت، خردمند، پزشک
بغداد: مرکز حکومت خلفای عباسی، که به داشتن مدارس عالی و دانشمندان و پزشکان ماهر شهرت داشت.
علتیان: بیماران/ علتی: بیمار/ علت: بیماری (خام خوردن علت آرَد در بشر- مثنوی)
بازخریدن: رهانیدن
سَبَل: نوعی بیماری مربوط به چشم است  که در آن موی در درون پلک می روید و رگ های چشم متورّم می شود.
بُن: ریشه/ غم بی سر و بن: غم های ناپیدا، و بی حد و اندازه.
چنگاله: آلت فلری باریک و سرکج که در طبابت بکار می رفته است.
فصیح: زبان آور، کاربلد
مسیح: عیسی بن مریم که با دَم خویش بیماران مرده دل و جان را شفا می بخشید.
رهیدن: خلاص شدن، شفا یافتن‌
روبیدن: پاک کردن، جارو کردن
شاهد: نکو روی، زیبا
مه عید: هلال ماه عید فطر
طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم: ما برای علاج درد خلق خدا برای خود کیسه ندوخته ایم و در پی کسب درآمد نیستیم. یادآور آیه: قُل ما اَسألُکُم عَلَیهِ مِن اَجر إلا مَن شاءَ اَن یَت‍خِذَ إلی َربه سبیلا ( فرقان:۵۷) بگو من ازشما هیچ مزدی نمی خواهم مگر اینکه کسی بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی برگزیند.
طمّاع: حریص و آزمند
هلیله و بلیله: دو نوع داروی گیاهی که می کوبیدند و به عنوان مسهل و قابض به بیمار می خوراندند/ از هلیله قبض شد اطلاق رفت// آن هلیله و آن بلیله کوفتن...(مثنوی).
شُهره: مشهور، زبانزد
عقاقیر: ج عَقّار؛ داروهای گیاهی
فردوس: بهشت
خبیر: آگاه، خردمند
قاروره: ظرف شیشه ای برای گرفتن و نگه داشتن نمونه ادار بیمار// این نبض مرا بگیر و قاروره ببین( دیوان شمس)
لاف مپران: لاف نزن.
____
خلاصه کلام مولانا در این غزل زیبا و دلنشین این است که ما از نوع طبیبان مدعی نیستیم که قاروره ببینیم و نبض بگیریم و مزد ستانیم. ما با یک نظر بیماری‌های روحی و روانی را درمان می‌کنیم و برای این کار هم مطالبه مزد و پاداش نمی‌کنیم. دارویی که ما می‌دهیم ار جنس هلیله و بلیله نیست؛ ما طبیبان عیسی دمیم و داروی‌مان را از فردوس برین آورده‌ایم.
مولانا خود این نوع معالجه را تجربه کرده است؛ آنگاه که به بیماری عُجب و غرور مبتلا بود و در دست نااهلان گرفتار آمده بود، شمس تبریز، این حکیم الاهی، از راه رسید و انگشت بر رگ جانش نهاد و دردش را دوا کرد و رفت. در اولین حکایت مثنوی هم که سخن از طبیب الاهی می‌رود در واقع همان شمس است که جان دردمند مولانا را درمان کرد و از آن همه رنجوری نجاتش داد:
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
حالا هم مولانا از پس قرن‌ها با مثنوی و غزل‌هایش جان‌های مشتاق را هدایت و درمان می‌کند. همچنان که خود فرموده بود(به نقل از رساله سپهسالار): "بعد از ما مثنوی شیخی کند و مرشد طالبان گردد و سایق و سابق ایشان باشد."
مولانا در غزل معروف و دل انگیز: "مرده بُدم زنده شدم..." درواقع داستان ناخوشی خود و معالجه پر از شگرد شمس تبریز را با ما در میان می‌گذارد.

🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وارد خانه‌ای اگر شدی
حال صاحب خانه را
از رنگ لباس‌هایش،
از کمان لبخند و برق نگاهش
از عطر و طعمِ چای تازه دم‌‌اش
از گل‌های قالی
و شمعدانی‌های جلوی پنجره‌اش بپرس.
حال صاحب‌خانه اگر خوب باشد
خانه بوی بهشت می‌دهد...

@samanbouyan


🆔️ @sayehsokhan
نشستِ بررسیِ کتابِ «زیستن در روزگار سخت»

استاد مصطفی ملکیان و دکتر محمدمهدی اردبیلی

۱۵ اسفند ۱۴۰۲، رسانه آثاروما

کانال تلگرام استاد ملکیان
صفحه یوتیوب آثاروما

🎙 #فایل_صوتی را در اینجا بشنوید: ⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

شش آموزه رواقیون


.
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
✍️اگر برای یک ستایشگر امروزینه ی حافظ دشوار است که شاعر محبوب خویش را به آنچه خود وی به آن اعتقاد ندارد پای بند ببیند باید به یاد بیاورد که بین او و شاعر رویاهایش غیر از تفاوت در بینش شخصی - که لابد فاصله ی کوچکی نیست - قرن ها فاصله ی زمانی و فرهنگی هم هست و در دوران حافظ که شعر او معرف پیشرفته ترین اندیشه ی عصر اوست هنوز نه ولتر در آنچه تعلق به مذاهب دارد به روشنگری پرداخته بود نه مارکس در آنچه تعلق به معیشت و طبقات انسانها دارد نظریه ی خویش را عرضه کرده بود؛ نه داروین انسان را از قلمرو "جامعیت" و "امانت" به اعماق غار و جنگل بوزینگان کشانیده بود نه فروید ژرفناهای روح انسان را با ورطه های کامجویی های جنسی پیوسته بود.

🔅کسی که امروز می خواهد نقشی درست از سیمای حافظ ترسیم کند اگر نتواند گردوغبار روزگاران را از شیشه عینک خویش بزداید بسا که از سیمای پاک یک انسان واقعی نقشی خواهد پرداخت مثل تصویر خویش - یک نوع تصویر دوریان گری
(عبدالحسین زرین کوب، از  کوچه رندان، 1382، 202).
----------------------------------------
تصویر دوریان گری: وایلد دوریان گری که نام خود را بر رمانش می گذارد یکی ﺍﺯ ﻣﻬﻤﺘﺮﯾﻦ ﺭﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﺍﺳﮑﺎﺭ است. تصویر دوریان گری که در ﻋﯿﻦ ﺍﻋﻤﺎﻕ ﻓﺴﺎﺩ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺳﺮﻧﮕﻮﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯿﺶ ﺭﺍ ﺑﻬﺮ ﭘﻠﯿﺪﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ می ساخت ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﻇﺎﻫﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ می کرد ﻭ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺭﻭﺣﺶ ﺑﻮﺩ. ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ می داد.

@zarrinkoub

🆔 @sayehsokhan
🎙#کتاب_صوتی: #وقتی_نیچه_گریست

نویسنده: #اروین_د_یالوم
👩🏻‍🏫مترجم: سپیده حبیب
👨🏻‍💼گوینده: آرمان سلطان زاده
📻ناشر صوتی: آوانامه
📔ناشر متنی: نشر قطره

#قسمت_هشتم
@bankema

🆔 @Sayehsokhan

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
👩‍❤️‍👨در دوران آشنایی (پیش از ازدواج) چگونه پارتنر خود را ارزیابی کنیم؟

همکار ارجمند سرکار خانم نسرین ابراهیم‌زاده روانشناس و زوج درمانگر در این‌باره توضیحاتی را بیان کردند.
@successfulmarriage

🆔 @Sayehsokhan
در شهر [شیرازِ قرن هشتم] چیزی که فراوان پیدا می‌شد ابواب خیر بود –مساجد، مدارس و خانقاه‌ها– که املاک بسیار بر آنها وقف بود، اما از این اوقاف بسیار که فقیه مدرسه* را «دست» می‌داشت چیز درستی به آنچه مصرف واقعی بود نمی‌رسید و بیشتر در دست خورندگان بود؛ خورندگانِ اوقاف.
شاه شیخ در شادخواری و عشرت‌جویی خویش این همه را آزاد می‌گذاشت. اما بعدها، محمد مظفر به بهانهٔ آنکه «ضبط و نسق» موقوفات کند، تمام اوقاف را به مقاطعه بِستَد و اکثر آنها دیوانی شد. (متصل شد به اموال حاکمیتی).

از کوچهٔ رندان
[دربارهٔ زندگی و اندیشهٔ حافظ]
شادروان استاد عبدالحسین زرین‌کوب، صص ۸-۷
* برگرفتهٔ بیتی از حافظ:
فقیه مدرسه دی مست بود و فتوی داد
که می حرام ولی بِه زِ مالِ اوقاف است

@shafiei_kadkani

🆔 @sayehsokhan
گفتی كه: گُنه كُنی به دوزخ بَرَمَت
این را به كسی گو، كه تو را نشناسد

🌸ابوسعید ابوالخیر🌸

@samanbouyan

🆔 @sayehsokhan
نشستِ نقد و بررسی کتابِ «تاریخ مفهوم عدالت اجتماعی در دوران مشروطه»

همراه با پرسش و پاسخ

۷ اسفند ۱۴۰۲، شهر کتاب مرکزی

@MalekianMedia

🎙 #فایل_صوتی را در اینجا بشنوید: ⬇️