📺 #ویدیو استعاره مسافران اتوبوس از پروفسور #استیون_هیز
👈 #اکت_به_زبان_ساده (اینجا کلیک کنید)
👈 #اکت_پرسشها_و_پاسخها (اینجا کلیک کنید)
🆔 @sayehsokhan
👈 #اکت_به_زبان_ساده (اینجا کلیک کنید)
👈 #اکت_پرسشها_و_پاسخها (اینجا کلیک کنید)
🆔 @sayehsokhan
حکایتی در راهکار مدیریت!
ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺻﺤﺮﺍنوردی ﻭ ﺷﺐ ﻫﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻧﺪ.
ﻧﯿﻤﻪهاﯼ ﺷﺐ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ. ﺑﻌﺪ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ؟
ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ.
ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیری؟
ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیرم ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻘﯿﺮﯾﻢ.
ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺳﺘﺎﺭﻩﺷﻨﺎﺳﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺯﻫﺮﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺝ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیریم ﮐﻪ ﻣﺮﯾﺦ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺫﺍﺕ ﻗﻄﺐ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﻗﺪﺭﯼ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﺣﻤﻘﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺘﯽ.
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻣﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺍﯾﻨﺴﺖ
ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩﺍﻧﺪ.
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ وقتها ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭ ﺳﺎﺩﻩترین ﺟﻮﺍﺏ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﮐﻨﺎﺭ دست ماست، اما ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ دستها ﻧﮕﺎﻩ میکنیم ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﯽبینیم.
🆔 @sayehsokhan
ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮐﺎﺭﺁﮔﺎﻩ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻧﺶ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺻﺤﺮﺍنوردی ﻭ ﺷﺐ ﻫﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﺯﯾﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻧﺪ.
ﻧﯿﻤﻪهاﯼ ﺷﺐ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﮕﺮﯾﺴﺖ. ﺑﻌﺪ ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺎﻻ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﭼﻪ ﻣﯽﺑﯿﻨﯽ؟
ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﻣﯽﺑﯿﻨﻢ.
ﻫﻮﻟﻤﺰ ﮔﻔﺖ: ﭼﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیری؟
ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیرم ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺣﻘﯿﺮﯾﻢ.
ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﺳﺘﺎﺭﻩﺷﻨﺎﺳﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﻢ ﮐﻪ ﺯﻫﺮﻩ ﺩﺭ ﺑﺮﺝ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺍﺯ ﻟﺤﺎﻅ ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، ﻧﺘﯿﺠﻪ میگیریم ﮐﻪ ﻣﺮﯾﺦ ﺩﺭ ﻣﺤﺎﺫﺍﺕ ﻗﻄﺐ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺪﻭﺩ ﺳﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺑﺎﺷﺪ.
ﺷﺮﻟﻮﮎ ﻫﻮﻟﻤﺰ ﻗﺪﺭﯼ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﺗﺴﻮﻥ ﺗﻮ ﺍﺣﻤﻘﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﯿﺴﺘﯽ.
ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﻭﻝ ﻭ ﻣﻬﻤﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﺍﯾﻨﺴﺖ
ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺯﺩﯾﺪﻩﺍﻧﺪ.
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ وقتها ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻭ ﺳﺎﺩﻩترین ﺟﻮﺍﺏ ﻭ ﺭﺍﻩ ﺣﻞ ﮐﻨﺎﺭ دست ماست، اما ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ دستها ﻧﮕﺎﻩ میکنیم ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﯽبینیم.
🆔 @sayehsokhan
📻 کتاب صوتی "#تله_شادمانی"
📇ناشر:سایه سخن
✍نویسنده: دکتر #راس_هریس
👨🏫مترجم: #دکتر_علی_صاحبی، #دکتر_مهدی_اسکندری
🗞چاپ: سیزدهم
🖇این کتاب بر پایۀ رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) نوشته شده است که روشهای بدیعی دربارۀ مساله شادمانی و رضایتمندی از زندگی بیان میکند.
این کتاب افقهایی روشن برای رهایی از این زندان و به دست آوردن زندگی شادمان به ما نشان میدهد.
کتاب خوبی در دست دارید؛ از این سفر لذت ببرید.
🎧 @KetabShenidani
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
📇ناشر:سایه سخن
✍نویسنده: دکتر #راس_هریس
👨🏫مترجم: #دکتر_علی_صاحبی، #دکتر_مهدی_اسکندری
🗞چاپ: سیزدهم
🖇این کتاب بر پایۀ رویکرد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) نوشته شده است که روشهای بدیعی دربارۀ مساله شادمانی و رضایتمندی از زندگی بیان میکند.
این کتاب افقهایی روشن برای رهایی از این زندان و به دست آوردن زندگی شادمان به ما نشان میدهد.
کتاب خوبی در دست دارید؛ از این سفر لذت ببرید.
🎧 @KetabShenidani
🆔 @Sayehsokhan
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
Audio
(۸)
#تله_شادمانی #دکتر_راس_هریس
انتشارات: #سایه_سخن
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👈نسخه فیزیکی کتاب تله شادمانی
👈 نسخه صوتی تله شادمانی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎧 @KetabShenidani
🆔 @Sayehsokhan
#تله_شادمانی #دکتر_راس_هریس
انتشارات: #سایه_سخن
🔻🔻🔻🔻🔻🔻
👈نسخه فیزیکی کتاب تله شادمانی
👈 نسخه صوتی تله شادمانی
🔺🔺🔺🔺🔺🔺
🎧 @KetabShenidani
🆔 @Sayehsokhan
زنی که با یک کتاب، شعر، آهنگ یا حتی یک فنجان قهوه حالش خوب میشود، هیچکس در برابر او پیروز نمیشود.
حتی زندگی در مقابلش شکست میخورد.
✍️ #جبران_خلیل_جبران
@samanbouyan
🆔 @sayehsokhan
حتی زندگی در مقابلش شکست میخورد.
✍️ #جبران_خلیل_جبران
@samanbouyan
🆔 @sayehsokhan
اگر این اصلِ کلّی را قبول کنیم که شکفتگیِ وجودِ فرد و سلامتِ نسبیِ جامعه در گرو آزاد بودن است، جای حرف باقی نمیماند که آن را باید جدّی گرفت. حتّی در دورانهای گذشته هم این اعتقادِ جانشین ناپذیر بودنِ آزادی وجود داشته است که مَثَل فارسی میگفت:
"آزادی، آبادی است"، یعنی نبودِ آن ویرانی میآورد. و فخرالدّين گرگانی این نظرِ ایرانِ باستان را منعکس میکرد که:
"نباشد هیچ آزاده، ستم بَر"
(ویس و رامین)
یعنی فردِ آزاد، زیرِ بارِ زور نمیرود.
خاقانی میگفت:
"نعمتی بهتر از آزادی نیست
بر چنین مائده کفران چه کنم؟"
ارزشِ آزادی زمانی روشن میگردد که وضعِ عکسِ آن را در نظر بگیریم؛
در نظامِ بسته، فرد از درجهی انسانیّتِ خود تنزّل میکند و به صورت موجودی که همان «عبد» باشد در میآید، وقتی تعدادِ «عبدها» زیاد شد و تشکیلِ جمعیّت داد، سَیَلانِ روحِ جامعه با دشواری روبهرو میگردد، مانند آبی که جلویَش را ببندند و ناچار باشد که مسیرهای پُر پیچ و خمِ انحرافی در پیش گیرد.
در این حالت ما با یک جامعهی فرو بسته سر و کار خواهیم داشت که در آن دروغ و تزویر و کینه و تقلّب، روالِ کار بشود. امّا در گسترهی کشور، عیبِ بزرگ آن میشود که «شوق» میمیرد، و گسیختگیِ اجتماعی پیش میآید:
همبستگیِ اجتماعی که امروزه لازمهی هر نوع حیات ملّی است _و نبودِ آن یک جامعه را تا سر حدّ انقراض جلو میبرد_ مستلزم وجود یک اجاقِ فکری است که همه بر گِرد آن جمع شوند؛ و این زمانی میسّر میشود که مردم احساسِ مردم بودن بکنند، یعنی احساس بکنند که در قید نیستند. فیالمثل وقتی کار میکنند، نه تنها برای آن باشد که مزدی بگیرند و ادامهی معاش بدهند _که این میشود مزدوری_ بلکه هدفِ بالاتری نیز در آن جسته شود و آن این باور است که نتیجهی کار، عایدِ کشورش میگردد که باید آباد و سر بلند بماند و فردای فرزندانشان را اطمینان بخش سازد. این فکر در سطحِ وسیعِ عموم باید جریان یابد که:
"بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورَند
چو بنگری همه برزیگرانِ یکدِگَریم"
«سعدی»
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
🆔 @sayehsokhan
"آزادی، آبادی است"، یعنی نبودِ آن ویرانی میآورد. و فخرالدّين گرگانی این نظرِ ایرانِ باستان را منعکس میکرد که:
"نباشد هیچ آزاده، ستم بَر"
(ویس و رامین)
یعنی فردِ آزاد، زیرِ بارِ زور نمیرود.
خاقانی میگفت:
"نعمتی بهتر از آزادی نیست
بر چنین مائده کفران چه کنم؟"
ارزشِ آزادی زمانی روشن میگردد که وضعِ عکسِ آن را در نظر بگیریم؛
در نظامِ بسته، فرد از درجهی انسانیّتِ خود تنزّل میکند و به صورت موجودی که همان «عبد» باشد در میآید، وقتی تعدادِ «عبدها» زیاد شد و تشکیلِ جمعیّت داد، سَیَلانِ روحِ جامعه با دشواری روبهرو میگردد، مانند آبی که جلویَش را ببندند و ناچار باشد که مسیرهای پُر پیچ و خمِ انحرافی در پیش گیرد.
در این حالت ما با یک جامعهی فرو بسته سر و کار خواهیم داشت که در آن دروغ و تزویر و کینه و تقلّب، روالِ کار بشود. امّا در گسترهی کشور، عیبِ بزرگ آن میشود که «شوق» میمیرد، و گسیختگیِ اجتماعی پیش میآید:
همبستگیِ اجتماعی که امروزه لازمهی هر نوع حیات ملّی است _و نبودِ آن یک جامعه را تا سر حدّ انقراض جلو میبرد_ مستلزم وجود یک اجاقِ فکری است که همه بر گِرد آن جمع شوند؛ و این زمانی میسّر میشود که مردم احساسِ مردم بودن بکنند، یعنی احساس بکنند که در قید نیستند. فیالمثل وقتی کار میکنند، نه تنها برای آن باشد که مزدی بگیرند و ادامهی معاش بدهند _که این میشود مزدوری_ بلکه هدفِ بالاتری نیز در آن جسته شود و آن این باور است که نتیجهی کار، عایدِ کشورش میگردد که باید آباد و سر بلند بماند و فردای فرزندانشان را اطمینان بخش سازد. این فکر در سطحِ وسیعِ عموم باید جریان یابد که:
"بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورَند
چو بنگری همه برزیگرانِ یکدِگَریم"
«سعدی»
#ایران_و_تنهاییاش
💎کانال دکتر محمّدعلی اسلامی نُدوشن
@sarv_e_sokhangoo
🆔 @sayehsokhan
Forwarded from سخنرانیها
Telegram
attach 📎