نشر سایه سخن
9.78K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.79K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵 دستگاه قدرتمند آمریکایی جهت درمان و از بین بردن سلول‌های بدخیم سرطانی


🆔 @Sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«نغمه تاریخ» (۶)

قسمت ششم: «کجایید ای شهیدان خدایی»

#هوشنگ_کامکار، هدایایی که سر سفره‌ عقد به او و همسرش هدیه کرده بودند را برداشت، خودش را به بازار رساند و آنها را فروخت تا پولش را بگذارد برای ضبطِ «کجایید ای شهیدان خدایی» که بر اساسِ شعری از #مولانا در دستگاه ماهور نوشته بود.
این اثر اگر چه قبل از جنگ ساخته شد، اما در سالهای آغاز جنگ، به عنوان یکی از نمادهای آن سالها مطرح شد. 
قطعه را #بیژن_کامکار اجرا کرد؛ خواننده‌ ای در آن زمان جوان که صدایش در اوج آمادگی بود و یکی از درخشان‌ ترین خوانش‌ های‌ خودش را در همین اثر به نمایش گذاشت.
این اثر را #حشمت_سنجری رهبری کرد؛ همان موسیقیدانی که در آن برهوتِ سالهای بعد از انقلاب، تلاش کرد تا ارکستر سمفونیک را سر و سامانی بدهد و برای این هدف خون دلها خورد و البته که نتوانست به آرزوهایش با این ارکستر برسد اما هر چه بود، ارکستر را از مرگی حتمی رهانید.

قسمت قبلی: 👈 «از خون جوانان وطن لاله دمیده»

کانال موسیقی جرس
@jarasmusic

🆔 @sayehsokhan
Audio
نظامی گنجوی
▪️نظامی گنجوی ۴۶

▪️#خسرو_و_شیرین
▫️#قسمت_بیست_و_دوم
[سگان را در جهان جای و مرا نه...]

خوانش و شرح: محمدرضا طاهری

@nezamikhani

🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هیچ‌گاه نا امید مشو...

اگر همه درها هم به رویت بسته شوند، سرانجام او کوره راهی مخفی را که از چشم همه پنهان مانده، به رویت باز می‌کند.
حتی اگر هم‌اکنون قادر به دیدنش نباشی، بدان که در پس گذرگاه‌های دشوار باغ‌های بهشتی قرار دارد.
شکر کن!
پس از رسیدن به خواسته‌ات شکر کردن آسان است. صوفی آن است که حتی وقتی خواسته‌اش محقق نشده، شکر گوید.

#الیف_شافاک

سلام و درود
صبح زیبای پاییزیتون بخیر و نیکی

🆔 @sayehsokhan
#از_شما

*❣️به نام خداوند جان و خرد❣️*

*🌤️بامداد امروزتان زیبا و بانشاط و خاطره‌انگیز باد🌺🍃💖*

می‌گویند «شک و تردید» در بسیاری از مواقع منجر به مکث، بازنگری، دقت بیشتر و اصلاح نواقص می‌شود و می‌تواند جلوی بسیاری از اشتباهات را بگیرد، اما اگر همین تردید و دو دلی تبدیل به عادتی غالب و دائمی گردد، می‌تواند عامل بیماری و عذابمان شود.

گاهی لازمست جسورانه تصمیم‌گیری کنیم!
تردیدِ بیش از اندازه، دلهره و اضطراب بهمراه می‌آورد. دو دلی و بی‌تصمیمی باعث می‌شود که مشکلات و نگرانی‌ها روی هم انباشته شوند. فراموش نکنیم که تاریخ بر اساس تصمیم‌گیری‌ها ساخته شده است.

تصمیم‌گیری دقیقاً به معنی چشم‌پوشی آگاهانه از بعضی مزایا و ارزش‌ها برای به دست آوردن بعضی دیگر است.
افراد مردد در معرض بیماری‌های جسمانی و روانی زیادی قرار دارند. پس اگر نمی‌خواهید بیمار شوید؛ به دنبال راه حل‌ها باشید. افراد منفی، مشکلات را بزرگ‌ می‌کنند و راه‌حل‌ها را نمی‌یابند. آن‌ها غم و غصه، شایعه و بدبینی را ترجیح می‌دهند.

*روشن کردن یک کبریت بهتر از تاسف خوردن از تاریکی است.*

🌺🍃💖🍃🌺🍃💖🍃🌺

با سپاس از مهندس محمدحسین فرقانی عزیز

🆔 @Sayehsokhan
عوارض قدرت طلبی

✍️مصطفی ملکیان

1️⃣حق‌طلبی در برابر قدرت‌طلبی
🔹یکی از عوارض قدرت‌طلبی این است که انسان اگر قدرت‌طلب شد به جای مقوله «حق و باطل» مقوله «ضعیف و قوی» برایش مطرح می‌شود. انسان که قدرت‌طلب نیست از حق پشتیبانی میکند و هر که بر باطل است پشت وی را رها می‌کند. اگر من حق‌طلب باشم کسانی باید انتظار پشتیبانی مرا داشته باشند که اهل حق بوده‌اند. اما اگر من قدرت‌طلب باشم پشتیبانی من متوجه اقویا و عدم پشتیبانی‌ام متوجه ضعفا می‌شود. یعنی هر که را که قویتر است حمایت می‌کنم. این نخستین عارضه قدرت‌طلبی است.

🔹این خودش پارادوکس است. یعنی شما طرفدار قدرت بودید و تلاش می‌کردید به آن برسید و این شما را به راهی کشاند که از اقویا طرفداری کنید و این موجب می‌شود که قوی را بر ضد خود تجهیز کنید. در نتیجه خودتان خود را به موضع ضعف انداخته‌اید. به تعبیری  «بزرگترین قربانیان قدرتمندان آنها هستند که او را به قدرت می‌رسانند ». این همان پارادوکسی است که در فلسفه سیاست مطرح می‌شود. آن که قدرت‌طلب است و به انگیزه قدرت‌طلبی در هر امری جانب قدرتمند را می‌گیرد غافل از اینکه با این کار، خود را از قدرت فروانداخته و خلع سلاح کرده است. این امر از نظر اخلاقی هم انسان را بسیار منحط میکند.

2️⃣بی توجهی به قدرت دیگران
🔹یکی دیگر از عوارض قدرت‌طلبی این است که موجب میشود که چشممان از قدرت دیگران بسته بماند. در نتیجه از همان ناحیه سیلی بخوریم؛ مثل مادری که شتابان به سوی فرزندش که مدتها او را ندیده است میدود. او فقط فرزندش را میبیند دیگر موانع راه را نمی بیند. به همین جهت ممکن است پایش به مانع برخورد کند و زمین بخورد. اما ناظر بیگانه که طالب نیست، این موانع را به خوبی میبیند. قدرت‌طلب «قدرت» را خوب می‌بیند اما «قدرتمندان» دیگر را نمی‌بیند و آنها را ناچیز می‌انگارد و از همان ناحیه ضربه می‌خورد. البته قدرت این رقبا ممکن است ناچیز باشد اما وقتی کیفیت اینها افزایش یابد قدرت معتنابهی میشود و هیچ انسانی در مقابل مجموعه قدرتها نمیتواند مقاومت کند. یکی از دلایل سقوط دیکتاتورها هم همین است که از قدرت مردم غافل میمانند و قدرت آنها را ناچیز تصور میکنند. به مقتضای اخلاق این امر سبب میشود که انسان خود را از بهره‌ای که از انسانهای دیگر میتواند ببرد، محروم کند.
هیچ معلمی نیست که از شاگرد خود درس نگیرد. هیچوقت هیچ انسانی آن قدر بی‌دانش نیست که شما از او بی‌نیاز باشید ولو افلاطون و سقراط زمان باشید. باید بدانیم در هر کسی قوتی هست. اگر این قوت را ببینم این قوت به من منتقل میشود و خود من پخته‌تر میشوم.

3️⃣ فرد قدرت‌طلب هیچگاه سیراب نمی‌شود
🔹عارضه سوم قدرت طلبی این است که چون قدرت طلبی حدیقف ندارد شما را در عطشناکی باقی میگذارد. هیچوقت سیراب نخواهی شد. در باب قدرت مهلکه انگیزترین چیز تقابل «حق» و «قدرت» است .سمبل مادیت در «قدرت» و سمبل معنویت در« حق» است. در حق به میزانی که از او حمایت میکنم به همان میزان ارضا میشوم. حق مثل آب شیرین است و قدرت مثل آب شور. هر چه بخورم تشنه‌تر میشوم. در طرفداری از حق، به هر میزان طرفداری کنیم به همان میزان توجیه و ارضا میشویم.حق ما را سیراب میکند اما قدرت، تشنه لب باقی میگذارد.

🔹خداوند می‌فرماید: بعضی از شما به دنبال سراب میدوید و سراب به شما سه ظلم میکند:

1. نیروی فراوان از شما می‌گیرد.
2. در ازای این نیرویی که می‌گیرد هیچ نمی‌دهد.
3. به هر آستانه که می‌رسم آستانه دیگر را می‌بینم.

🔹سراب اینطور است که به هر آستانه که میرسم آستانه دیگر را میبینم و این مشکل را مضاعف میکند. قدرت هم اینطور است. این جلوه‌گری‌های سراب برای آنهاست که «تشنه اند». در مورد قدرت هم آنها که تشنه قدرتند وقتی به یک آستانه میرسند آستانه دیگر جلوه گری میکند. اما حق اینطور نیست و تمام ملال ما به خاطر سرپیچی از حق است.

درس‌گفتار رویکرد وجودی به نهج البلاغه

@Mostafamalekian

🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥سکانس نهایی و زیبای فیلم «راه‌های افتخار» اثر #استنلی_کوبریک

سربازان فرانسوی خسته و فرسوده از زخم‌های جنگ جهانی اول در کافه‌ای نشسته‌اند؛ جنگی که یکی از بی‌معناترین و بی‌حاصل‌ترین جنگ‌های تاریخ بود. صاحب کافه، یک خواننده‌ی زن آلمانی (با بازی کریستین هارلن که با کوبریک ازدواج کرد) را روی صحنه می‌آورد تا برای سربازان بخواند. موج تحقیر و تمسخر به سوی زن که از کشور دشمن است، روانه می‌شود!
زن شروع به خواندن می‌کند. سربازان کلمات آواز را که به زبان آلمانی است نمی‌فهمند، اما به تدریج ملودی آواز را زمزمه می‌کنند. جادوی موسیقی که زبانی جهانی است اثر خود را می‌گذارد. ناگهان پوچیِِ جنگ و نبرد بر سر قدرت و بی‌معناییِ عواملی مثل زبان، دین، نژاد و مرزهایی که انسان‌ها را از هم جدا کرده و به دشمنی و بیگانه ستیزی دامن می‌زند، نمایان می‌شود؛ دشمنیِِ کاذبی که اکنون و در قرن بیست و یکم نیز بین ملت‌ها وجود دارد.
آواز زن، گویی بیان دردی مشترک است و این گونه «کوبریک» یکی از زیباترین سکانس‌های ضد جنگ تاریخ سینما را بر پرده خلق می‌کند..

#جادوی_موسیقی
کانال موسیقی جرس
@jarasmusic

🆔 @sayehsokhan
📢کتاب "۱۰ اصل برای زوج‌درمانی موثر" به چاپ سوم رسید

📚 کتاب: #۱۰اصل_برای_زوج_درمانی_موثر
✍️ نویسندگان: #جان_گاتمن، #جولی_گاتمن
👩‍🏫مترجم: #مریم_خسروی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞 نوبت چاپ: #چاپ_سوم

📖برشی از کتاب:
👰🏻‍♀🤵🏻‍♂درک دنیای درونی هر یک از زوج‌ها
مارتین بویر می‏گوید: «رابطه مانند کلاف نخی است که زوج‌ها آن را از دو طرف می‏کشند؛ ابتدا باید رشتۀ مشکلات را از هم باز کنیم.» اما مسئله، بزرگ‏تر از این است. باید به صورت‏های تکیدۀ آن‏ها نیز با دقت نگاه کنیم و حرف‏های ناگفته، پژواک آسیب‏ها و زخم‏های روحی گذشته و ترس‏هایی را که در پشت دروغ‌ها پنهان شده‏اند بشنویم. این‌ها به سختی دیده می‏شوند؛ باید فقط درک کنیم، بدون آنکه به پیشینۀ هر یک از زوج‌ها رجوع کنیم. این‏جا همان نقطه‏ای است که ارزیابی فردی مطرح می‏شود. پس از اولین جلسه، مرزهایی که بین زوج‌ها وجود دارد مشخص می‏شود. همچنین باید بدانیم که رشته‏های این کلاف تا چه حد در هم گره خورده‏اند و چرا این‏قدر سست‌اند.

🟢🟢مطالعه این کتاب🟢🟢

🆔 @sayehsokhan
🔹 #گفت‌و‌گو_کنیم

🔹 موضوع: خشونت علیه زنان

🔹 خانم پروین:

با درود و سپاس از شما که زمینه‌ی چنین اشتراکی را فراهم نمودید. 
من یک زن از خطه‌ی ایرانم، پیچیده شده در عرف و فرهنگ و قانون ایرانی-اسلامی. همواره درگیر مشکلاتی بوده‌ام که دست و پایم را می‌بست. 

وقتی پدرم طلبکارانه بر مادرم خشم می‌گرفت و آن‌طور که دوست داشت خشمش را ابراز می‌کرد من سکوت می‌کردم تا مبادا دختری سرکش باشم و مبادا که مادرم آبرویش برود که از شوهر کتک می‌خورد. 

در سال‌های بلوغم، نقش  فرهنگی-اجتماعی‌ام شده بود پنهان کردن این امر طبیعی از اغیار ، تا مبادا سبب آبروریزی شوم. لکه‌ی کوچک خونی  بر دامانم گواه بر بی‌شرمی و بی‌حیایی من می‌شد؛ در حالی که مادرم با افتخار لباس زیر کثیف برادرم را می‌شست و لبخند رضایت می‌زد که پسرش مرد شده است. حفاظت و مخفی‌کاری وسایل بهداشتی و لباس زیر، کار آسانی نبود چرا که همیشه چشمانی به دنبال آن می‌گشت تا ثابت کند من دختری بی‌حیا هستم. لباس زیر را در پستو خشک می‌کردم و یا زیر روسری و حوله پنهان. 

از دوران نوجوانی ، تمام فکر و ذکرم شده بود این که آیا کسی پیدا می‌شود تا مرا بپسندد و خواستگار من باشد؟ چه خاکی بر سر دخترانی می‌شود که خواستگار ندارند و ترشیده می‌شوند. روزی که برای اولین بار دلم به دیدن مرد جوانی لرزید، تمام همتم شده بود پنهان‌کردن لرزش دلم. نمی‌خواستم بی‌حیا باشم و موجب آبروریزی. من باید منتظر می‌ماندم، منتظر تا یکی پیدا شود و  خواستگارم باشد و آرزویم آن‌که کاشکی دلش برایم بلرزد و اگر جز این بود بی‌حیا بودم و برای همیشه تحقیر می‌شدم. کدام دختر می‌توانست خواستگار پسری شود و رسوای عالم نگردد.

در دوره‌ی دانشگاه تحت مراقبت‌های شدید پدر و مادر بودم تا مبادا مویی از ابروانم برداشته شود یا آرایشی برصورت؛ چون معنی نداشت دختر برای غیر شوهر خودش را بیاراید؛ آرایش بعد از ازدواج و آنهم فقط به سلیقه و خواست شوهر وگرنه شوهرت جواب نیازهایش  را از تو نمی‌گیرد ‌و سایه‌ی شوم خیانت همسر بر سرت می‌افتد. شوهرم مرد روشنفکری بود. توانستم مجوز داشتن شغل را از ایشان بگیرم و البته بدون هیچگونه اجازه‌ای در دخل و تصرف حقوق ماهیانه‌ام؛ دسته چک امضاء شده در اختیار ایشان بود.

با شوق آن‌که اجازه دارم شاغل باشم تمام امور خانه را یک تنه می‌چرخاندم و در کنارش می‌بایست از همسر پذیرایی ویژه داشته باشم چون می‌دانستم اگر چیزی کم و کسر باشد لااقلش قهرکردن ایشان بود و بی‌اعتنایی به من و همیشه بیرون ازخانه  برایش فرصتی بود برای جبران کمبودهای درون خانه.
همکارانم را می‌دیدم که به پشتوانه‌ی دو حقوقی که در خانه می‌آید، خانه‌ای یا ملکی می‌خرند و صد البته با سند ششدانگ به نام شوهر؛ و من معترض این موضوع بودم. با خانواده که سر این موضوع بحث می‌کردیم جواب این بود: چرا چانه‌ی بیجا میزنی؟ سند می‌خواهی چکار؟ مال اون و مال تو  می‌مونه تو این دنیا برای بچه‌ها، به شوهرت برس که زندگیت درست پیش بره.

این شوخی هنوز هم رایجه که زن‌ها شوهرشان رو تو آمار بچه‌ها می‌آرند، چون وظیفه‌ی رسیدگی به مرد به عهدهٔ زن است و غیر از این یعنی زن نامهربون و بی‌وفاست.
مطیع بودن  و نداشتن هیچگونه اعتراض چه به همسر و‌ یا خانواده‌ی او دال بر نجابتم بود و من یاد گرفته بودم نجیب بمانم.

سایه‌ی سیاهِ دو سفیدی همیشه بر سرم بود:
لباس سفیدی که با آن به خانه شوهر رفته‌ام و کفن سفیدی که با آن از خانه شوهر بیرون می‌آیم. چه روزهایی که از  این‌که کنار فرزندان کوچکم هستم ، وجودم غرق شادی می‌شد و این نعمت را جایزهٔ صبور بودنم می‌دیدم. در عرصه‌ی شغل و کار نهایتِ پیشرفتم مشخص بود. زن‌ها اشلِ پایانی کارشان حد مشخص است، مقامات حساس شغلی فقط آقایان؛ چون به نظر مدیران که البته همه‌شان مرد بودند زن عنصری احساساتی است و نمی‌تواند در موارد خاص درست تصمیم بگیرد. مشکلات محل کار که جای خود داشت: استخدام به شرط داشتن بر و رو آسان‌تر بود، اما حقوق کمتر را باید می‌پذیرفتی چون زن سرپرست خانه نیست و می‌بایست حقوق کمتر بگیرد. بارداری معضلی بود، چون احتمال اخراج را داشت.

قوانین هم که برهمه آشکار است: سهم‌الارث، حق طلاق، حق داشتن شغل، حق شهادت (گواهی) ، حق تحصیل، حق حضانت فرزند بعد از طلاق حتی بعد از مرگ همسر (عمو و جد پدری حق بیشتری بر حضانت فرزند دارند تا مادر)
در فرهنگ  هم زن ضعیفه، عجوزه، لچک به‌ سر ، مطبخی و یک دنده کم و … است. فحش‌های زیادی که مادر و خواهر و عمه را مورد خشونت قرار می‌دهند. مادر شوهر ، خواهر شوهر ، مادر زن حتی اگر خلاف فرهنگ کنترلگری جامعه حرکت کنند بازهم نام منحوس فوق را یدک می کشند.

🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#بوشهر_زیبا

دعایی فوق‌العاده از #فردوسی

همی خواهم از کردگار جهان
  شناسنده‌ی آشکار و نهان

که باشد ز هر بد نگهدارتان
همه نیکنامی بُوَد یارتان

بگوئید این جمله در گوش باد
که یک تن به گیتی پریشان مباد


سلام. صبح و روز خوبی داشته باشید
صبحتان با  تمام حماسه‌هاي پيروزي شاهنامه درآميخته و سرفرازيتان ابدي باد!

🌺💐🌺

🆔 @Sayehsokhan
پسر بچه‌ای بود که اخلاق خوبی نداشت و همه اطرافیان از این رفتار او خسته شده بودند.
روزی پدرش او را صدا کرد و گفت پسر دلم می‌خواهد کاری برای من انجام بدهی پسر گفت باشه.
پدر اورا به اتاقی برد و جعبه میخی بدستش داد و گفت پسرم از تو می‌خواهم که هر بار که عصبانی شدی میخی بر روی این دیوار بکوبی.
روز اول پسر بچه ۳۷ میخ به دیوار کوبید . طی چند هفته بعد ؛ همان‌طور که یاد می‌گرفت چگونه عصبانیتش را کنترل کند تعداد میخهای کوبیده شده به دیوار کمتر میشد.

او فهمید که کنترل عصبانیتش آسانتر از کوبیدن میخها بر دیوار است.
به پدرش گفت و پدر نیز پیشنهاد داد هر روز که می تواند عصبانیتش را کنترل کند ؛‌ یکی از میخها را از دیوار بیرون آورد.

روزها گذشت و پسر ک بلاخره توانست به پدرش بگوید که تمام میخها را از دیوار بیرون آورده است.

پدر دست پسرک را گرفت و به کنار دیوار برد وگفت : پسرم تو کار خوبی انجام دادی اما به سوراخهای دیوار نگاه کن دیوار هر گز مثل گذشته نمی‌شود وقتی تو در هنگام عصبانیت حرفی را میزنی ؛ آن حرف‌ها هم چنین آثاری را در دل کسانی که دلشونو شکستیم به جای می‌گذارند که متاسفانه جای بعضی از اونها هرگز با عذر خواهی پر نمیشه.

ما  هیچ تا حالا فکر کردیم چقدر ازاین میخها در دیوار دل دیگران فرو کردیم؟

از قدرت کلام، چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی، غفلت نورزیم. حرف باد هوا نیست. تاثیر عظیم مثبت یا منفی دارد. کلمات دارای قدرت هستند همه‌ی کلمات.

📖بخشی از مقدمه‌ی #استاد_مصطفی_ملکیان بر کتاب نفرین شده

🆔 @Sayehsokhan
#حمایت، من را به یاد نقل‌قولی از دکتر مارتین لوترکینگ می‌اندازد: "یک مرد (یا یک زن) وقتی در موقعیتی آسوده و راحت قرار دارد محک نمی‌خورد، بلکه محک واقعی او زمانی است که در چالش و مشاجره قرار می‌گیرد.» حمایت از فردی که کار مورد نظر شما را انجام می‌دهد راحت است، اما زمانی که کارهای او شرایط را برای شما دشوار می‌کند، دیگر آسان نیست. ما در زندگی باید از افراد دیگر حمایت کنیم، حتی زمانی که برایمان دشوار است.

📚کتاب:
#راهنمای_تئوری_انتخاب_برای_روابط_صمیمانه
✍️ اثر: #کیم_الور
👌 ترجمه: #سحر_محمدی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞 نوبت چاپ: #چاپ_دوم
🗃تعداد صفحات: ۱۳۱

🟠🟠مطالعه کتاب🟠🟠

🆔 @Sayehsokhan
▫️بیزاری از ضعیف و مظلوم

دیدنِ فردی ضعیف یا مظلوم در همه‌ی آدم‌ها احساس یکسانی ایجاد نمی‌کند.

بعضی همدلی می‌کنند و اگر کاری از دستشان بر بیاید انجام می‌دهند. بعضی امّا تابِ روبرو شدن با ضعف را ندارند و رو برمی‌گردانند. آن‌ها انکار می‌کنند، خودشان را از دایره احساساتِ منفیِ حول فردِ ضعیف بیرون می‌کشند و سعی می‌کنند با ضعف روبرو نشوند. این ضعف، آن‌ها را با ضعف‌هایی در خودشان روبرو می‌کند که به سختی توانسته‌اند سرکوب یا تحملشان کنند.

بعضی هم نه تنها همدلی نمی‌کنند، بلکه فرد ضعیف را متهم یا تحقیر می‌کنند و اگر کسی ظلمی به او می‌کند جانبِ آن قدرتمند را می‌گیرند. آن‌ها هم از ضعف وحشت‌ دارند‌. امّا چنان وحشتی که خشمی را از فرد ضعیف در آن‌ها ایجاد می‌کند. آن‌ها فرد ضعیف را تهدیدی علیه انسجام روان و دنیای خودشان می‌دانند. آن‌ها از شکنندگیِ خود آنقدر می‌ترسند که در هر حال جانبِ قدرتمند را می‌گیرند و خودِ فردِ ضعیف را مسئول آسیبی که به او می‌رسد می‌دانند. در حالت رادیکال، آن‌ها با از میان رفتن فرد ضعیف یا هرگونه حذف شدنش همراهی می‌کنند. 

بیزاری از ضعیف و مظلوم پدیده‌ی عجیبی است که هرچه زمان می‌گذرد در زندگی روزمرّه، تحولات سیاسی و کار بالینی بیشتر با آن روبرو می‌شوم.  به بیزاریِ آشکار و پنهان از مهاجران، فقرا، آوارگان، سالمندان و حتی کودکان نگاه کنید تا منظورم را بیشتر بفهمید.

#محمود_مقدسی
@TheWorldasISee

🆔 @Sayehsokhan