جهان پر از فقر و فساد و نادانی است و این حکومتهای استبدادی و اشرافی است که سرمنشأ همهی این شرور است. این جهان بهترین جهانهای ممکن نیست. بیماری، جهل، شر، جنگ، فقر و فساد... لطف هستی را ضایع گردانيده است. تباهیها آفریدهی دست تقدیر نیست. از عقایدی که آدمی را به تحمل جور و ستم اندرز میدهد و وضع موجود را ازلی و تغییر ناپذیر میخواند، فقط کسانی خرسند میشوند که اسیر جهلاند و نمیدانند چه کنند و به کجا روی آورند؟
برای خوب زیستن باید کاری کرد و جهانی از نو آراست.
👤 فرانسوا ولتر
📚 کاندید (ساده دل)
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
برای خوب زیستن باید کاری کرد و جهانی از نو آراست.
👤 فرانسوا ولتر
📚 کاندید (ساده دل)
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
🚨🚨 روزی چند دوست قديمی که همگی ٤٠ سال سن داشتند میخواستند با هم قرار بگذارند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف، سرانجام با هم توافق کردند که به رستوران "پارسا " بروند زيرا خدمتکاران خوشگلی دارد ... !
🏵️ ١٠ سال بعد که همگی ٥٠ ساله شده بودند دوباره تصميم گرفتند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف، سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا غذای خيلی خوبی دارد ... !
🏵️ ١٠ سال بعد در سن ٦٠ سالگی، دوباره تصميم به صرف شام با همديگر گرفتند و سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا محيط آرام و بی سر و صدايی دارد ... !
🏵️ ١٠ سال بعد در سن ٧٠ سالگی، دوباره تصميم گرفتند که شام را با هم بخورند و سرانجام پس از بررسی رستورانهای مختلف تصميم گرفتند که به رستوران پارسا بروند زيرا هم آسانسور دارد و هم راه مخصوصی برای حرکت صندلی چرخدار ... !
🏵️ و بالاخره ١٠ سال بعد که همگی ٨٠ ساله شده بودند يکبار ديگر تصميم گرفتند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف، سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا همگی به این نتیجه رسیدند که تا به حال آنجا نرفتهاند ... ( ای تو روحِ آلزایمر ! )😐🤭😂
این نمای شفافی از نمایشنامه زندگیست که همواره در اکران است !!
پس از زمان حال، به بهترین شکل استفاده کن.
🆔 @Sayehsokhan
🏵️ ١٠ سال بعد که همگی ٥٠ ساله شده بودند دوباره تصميم گرفتند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف، سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا غذای خيلی خوبی دارد ... !
🏵️ ١٠ سال بعد در سن ٦٠ سالگی، دوباره تصميم به صرف شام با همديگر گرفتند و سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا محيط آرام و بی سر و صدايی دارد ... !
🏵️ ١٠ سال بعد در سن ٧٠ سالگی، دوباره تصميم گرفتند که شام را با هم بخورند و سرانجام پس از بررسی رستورانهای مختلف تصميم گرفتند که به رستوران پارسا بروند زيرا هم آسانسور دارد و هم راه مخصوصی برای حرکت صندلی چرخدار ... !
🏵️ و بالاخره ١٠ سال بعد که همگی ٨٠ ساله شده بودند يکبار ديگر تصميم گرفتند که شام را با همديگر صرف کنند و پس از بررسی رستورانهای مختلف، سرانجام توافق کردند که به رستوران پارسا بروند زيرا همگی به این نتیجه رسیدند که تا به حال آنجا نرفتهاند ... ( ای تو روحِ آلزایمر ! )😐🤭😂
این نمای شفافی از نمایشنامه زندگیست که همواره در اکران است !!
پس از زمان حال، به بهترین شکل استفاده کن.
🆔 @Sayehsokhan
📚کتاب: #دفتر_وکالت_من
✍نویسنده: #دکتر_علی_رادانجبلی
📇ناشر: #سایه_سکوت
📖برشی از کتاب:
زنی که در اتاق من برای مشاوره آمده و با دقت به کتابهای قانون که روی میز چیده شده بود نگاه میکرد، بیش از چهل سال داشت. لباس و لحن صحبت کردنش نشان از آن داشت که سروکارم این بار با فردی خاص افتاده است. حاشیه نرفت و زود به اصل موضوع پرداخت: "پزشک هستم؛ تنها عضو خانواده که تحصیلات عالیه دارد. پدرم بازاری بود. متمول و سرشناس. تمام عمرش را ترازوداری کرد و چرتکه از دستش نیفتاد. ما خانواده شلوغی بودیم؛ از آن نوع که دیگر به زحمت میشود مانند آنها را پیدا کرد. چند برادر و خواهر من زود تعیین تکلیف شدند. برادرها راه پدر را رفتند و جا پای او گذاشتند. بازار برای همه آنها جاداشت؛ پسران حاجی همه شدند کاسب. پدر درستکار بود و معتمد مردم ولی پسرها... خون حاجی را در رگها داشتند، اما روح او در وجودشان نبود. هر چه بود که میان پدر و پسر در فکر و عمل فاصله زیادی افتاده بود؛ بگذریم.
🖇صفحه انتخابی: ۱۱۴
🔵🔵مطالعه ادامه داستان🔵🔵
🆔 @sayehsokhan
✍نویسنده: #دکتر_علی_رادانجبلی
📇ناشر: #سایه_سکوت
📖برشی از کتاب:
زنی که در اتاق من برای مشاوره آمده و با دقت به کتابهای قانون که روی میز چیده شده بود نگاه میکرد، بیش از چهل سال داشت. لباس و لحن صحبت کردنش نشان از آن داشت که سروکارم این بار با فردی خاص افتاده است. حاشیه نرفت و زود به اصل موضوع پرداخت: "پزشک هستم؛ تنها عضو خانواده که تحصیلات عالیه دارد. پدرم بازاری بود. متمول و سرشناس. تمام عمرش را ترازوداری کرد و چرتکه از دستش نیفتاد. ما خانواده شلوغی بودیم؛ از آن نوع که دیگر به زحمت میشود مانند آنها را پیدا کرد. چند برادر و خواهر من زود تعیین تکلیف شدند. برادرها راه پدر را رفتند و جا پای او گذاشتند. بازار برای همه آنها جاداشت؛ پسران حاجی همه شدند کاسب. پدر درستکار بود و معتمد مردم ولی پسرها... خون حاجی را در رگها داشتند، اما روح او در وجودشان نبود. هر چه بود که میان پدر و پسر در فکر و عمل فاصله زیادی افتاده بود؛ بگذریم.
🖇صفحه انتخابی: ۱۱۴
🔵🔵مطالعه ادامه داستان🔵🔵
🆔 @sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠⭕️شاید بتوان این مونولوگ درخشان ال پاچینو را یکی از مهمترین چالشهای زندگی اخلاقی دانست.
خداوند از روح خود در انسان دمیده است. همه ما به میزان کافی خوبی و بدی را وجدان میکنیم. فقط مساله این است که بین راه سخت و راه آسان کدام را برگزینیم! ما بیش از آنکه نیازمند آگاهی اخلاقی باشیم، نیازمند انضباط نفسانی(کنترل احساسات، خواسته و اراده) هستیم. کسی که انضباط نفسانی دارد با دیسیپلین عمل میکند. آن قدر منضبط و مسلط است که هر آنچه میتواند و هر آنچه میخواهد را انجام نمیدهد. دایره آنچه میکند محدودتر از آنچه میتواند و آنچه میخواهد است. انضباط نفسانی نشانه انسان اخلاقی و یا به عبارتی نشانه انسانیت است.
آکادمی جام
جستجوی آگاه و معنا
@JaamAcademy
🆔 @sayehsokhan
خداوند از روح خود در انسان دمیده است. همه ما به میزان کافی خوبی و بدی را وجدان میکنیم. فقط مساله این است که بین راه سخت و راه آسان کدام را برگزینیم! ما بیش از آنکه نیازمند آگاهی اخلاقی باشیم، نیازمند انضباط نفسانی(کنترل احساسات، خواسته و اراده) هستیم. کسی که انضباط نفسانی دارد با دیسیپلین عمل میکند. آن قدر منضبط و مسلط است که هر آنچه میتواند و هر آنچه میخواهد را انجام نمیدهد. دایره آنچه میکند محدودتر از آنچه میتواند و آنچه میخواهد است. انضباط نفسانی نشانه انسان اخلاقی و یا به عبارتی نشانه انسانیت است.
آکادمی جام
جستجوی آگاه و معنا
@JaamAcademy
🆔 @sayehsokhan
اریک فروم تعریف بسیار جالبی از عشق دارد، او عشق را ترکیبی از چهار عنصر میداند؛
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای "توجه به فردِ مقابل" است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی که در کنار تو هستند توجه کنی. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه ی لاتین احترام، از "دیدن" گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینی و بپذیری...
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیری و سعی نکنی او را به دلخواه خود، محدود و منزوی کنی.
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنی که او و آینده ی او را به خطر بیندازی.
همچنین در جهت مثبت، کارهایی را انجام دهی که منجر به شکل گیریِ بهترین آینده برای او شود...
@dr_robab_hamedi
🆔 @sayehsokhan
۱. توجه
۲. معرفت
۳. احترام
۴. مسئولیت
عاشقی از نگاه فروم ابتدا به معنای "توجه به فردِ مقابل" است. اینکه به او بیشتر از دیگرانی که در کنار تو هستند توجه کنی. و البته در کنار آن، شامل احترام گذاشتن به فرد مورد توجه است.
ریشه ی لاتین احترام، از "دیدن" گرفته شده و در واقع احترام به این معناست که معشوق را همانطور که هست ببینی و بپذیری...
خواسته های او و تمایلاتش را در نظر بگیری و سعی نکنی او را به دلخواه خود، محدود و منزوی کنی.
و اما مسئولیت به این معناست که در برابر او احساس مسئولیت کرده و کاری نکنی که او و آینده ی او را به خطر بیندازی.
همچنین در جهت مثبت، کارهایی را انجام دهی که منجر به شکل گیریِ بهترین آینده برای او شود...
@dr_robab_hamedi
🆔 @sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ببینید و لذت ببرید که نخبگان موسیقی ایران با ساز سنتور چه میکنند.
حضور استاد مشکاتیان وحضور استادکلهر در میان تماشاگران .
🆔 @Sayehsokhan
حضور استاد مشکاتیان وحضور استادکلهر در میان تماشاگران .
🆔 @Sayehsokhan
شبانه
شبانه شعری چگونه توان نوشت
تا هم از قلبِ من سخن بگوید، هم از بازویم؟
شبانه
شعری چنین
چگونه توان نوشت؟
□
من آن خاکسترِ سردم که در من
شعلهی همه عصیانهاست،
من آن دریای آرامم که در من
فریادِ همه توفانهاست،
من آن سردابِ تاریکم که در من
آتشِ همه ایمانهاست.
شاملو
#هبوط_ناتمام
#شبانه
🆔 @Sayehsokhan
شبانه شعری چگونه توان نوشت
تا هم از قلبِ من سخن بگوید، هم از بازویم؟
شبانه
شعری چنین
چگونه توان نوشت؟
□
من آن خاکسترِ سردم که در من
شعلهی همه عصیانهاست،
من آن دریای آرامم که در من
فریادِ همه توفانهاست،
من آن سردابِ تاریکم که در من
آتشِ همه ایمانهاست.
شاملو
#هبوط_ناتمام
#شبانه
🆔 @Sayehsokhan
دبی فورد :
برای دستیابی به خرد و رهایی از گذشتهٔ خود باید مسئولیت تمامی رویدادهای زندگیتان را بپذیرید. مسئولیت پذیرفتن یعنی آن که بتوانید به خود بگویید:
"من این کار را کردم."🍃🍃🍃
مسئولیتپذیری یعنی پذیرش اینکه من انتخاب کردم انجامش بدم و مسئولیتشو میپذیرم
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
برای دستیابی به خرد و رهایی از گذشتهٔ خود باید مسئولیت تمامی رویدادهای زندگیتان را بپذیرید. مسئولیت پذیرفتن یعنی آن که بتوانید به خود بگویید:
"من این کار را کردم."🍃🍃🍃
مسئولیتپذیری یعنی پذیرش اینکه من انتخاب کردم انجامش بدم و مسئولیتشو میپذیرم
#سلام_صبحتون_بخیر
🆔 @Sayehsokhan
اگر 100 مورچه سیاه و 100 مورچه قرمز را در یک شیشه بریزید، هیچ اتفاقی نمیافتد.
اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچه ها شروع به کشتن یکدیگر میکنند.
مورچه های قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاهان معتقدند قرمز دشمن است.
اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است.
در جامعه ما هم همینطور است.
قبل از شروع مبارزه با یکدیگر، باید از خود بپرسیم:
چه کسی شیشه را تکان داد؟
@tahlilbazar
🆔 @Sayehsokhan
اما اگر شیشه را تکان دهید، مورچه ها شروع به کشتن یکدیگر میکنند.
مورچه های قرمز معتقدند سیاه دشمن است، در حالی که سیاهان معتقدند قرمز دشمن است.
اما دشمن واقعی کسی است که شیشه را تکان داده است.
در جامعه ما هم همینطور است.
قبل از شروع مبارزه با یکدیگر، باید از خود بپرسیم:
چه کسی شیشه را تکان داد؟
@tahlilbazar
🆔 @Sayehsokhan
#خواندنی
ویکتور پلوین رمان نویس روس در رمان ۲۰۰۸ خود، مدرن بودن را چنین تعریف میکند:
– قطارهای روسی سر موقع برسند و حرکت کنند
– کارکنان رشوه نگیرند
– قُضات به تلفنهای سفارشی پاسخ ندهند و حق مردم ضعیف را نخورند
– تاجران درآمد خود را به لندن نبرند
– پلیس راهنمایی و رانندگی با حقوق خود راحت زندگی کنند؛ و..
ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است. شخصِ مدرن به کسی که به او میگوید: من شما را دوست ندارم، میگوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.
شخصِ مدرن پرخاش نمیکند بلکه تلاش میکند ریشههای جهل و نادانی طرف مقابل را کشف کند. کشف کند که چرا طرف مقابل انقدر نادان است که همچین خرافاتی را باور دارد و برای باورهای غلطش اینگونه به تو پرخاش میکند.
شخصِ مدرن نه اجازه میدهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت میکند.
اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است:
به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت در سطح جامعه
برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.
تابحال دیده اید: سرنشینان یک اتومبیل گران قیمت یک میلیارد تومانی، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و خاکستر سیگار به بیرون پرتاب میکنند؟
تابحال دیده اید چهار نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ میزنند و مانع عبور دیگر شهروندان میشوند؟
تابحال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستورانهای فستفود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟
آیا تابحال دیده اید رانندهای نه دوبله بلکه در ردیف سوم پارک کرده و رفته است و ترافیک خیابان را مختل نموده
اینها همه نشانه ی جامعه ای است که هنوز به بلوغ مدنی نرسیده. قانون در ان درست اجرا نمیشود.
و کشورهایی مثل انگلیس خرافات را تا بن و ریشه ی این جامعه دوانده اند.
این جامعه باید آنقدر سطح سواد و مطالعه اش را بالا ببرد تا بتواند از دست ظلم خلاص شود.
این تنها راه است. تغییر خودِ مردم.
🆔 @Sayehsokhan
ویکتور پلوین رمان نویس روس در رمان ۲۰۰۸ خود، مدرن بودن را چنین تعریف میکند:
– قطارهای روسی سر موقع برسند و حرکت کنند
– کارکنان رشوه نگیرند
– قُضات به تلفنهای سفارشی پاسخ ندهند و حق مردم ضعیف را نخورند
– تاجران درآمد خود را به لندن نبرند
– پلیس راهنمایی و رانندگی با حقوق خود راحت زندگی کنند؛ و..
ریشه فلسفی مدرن بودن در مدنیّت است. شخصِ مدرن به کسی که به او میگوید: من شما را دوست ندارم، میگوید حقِ شماست که مرا دوست نداشته باشید؛ مگر قرار است همه مرا دوست داشته باشند.
شخصِ مدرن پرخاش نمیکند بلکه تلاش میکند ریشههای جهل و نادانی طرف مقابل را کشف کند. کشف کند که چرا طرف مقابل انقدر نادان است که همچین خرافاتی را باور دارد و برای باورهای غلطش اینگونه به تو پرخاش میکند.
شخصِ مدرن نه اجازه میدهد دیگری وارد حریم خصوصی او شود و نه در حریم خصوصی دیگران دخالت میکند.
اما یک ویژگی شخصِ مدرن بسیار تعیین کننده در جامعه مدنی و حکومت قانون است:
به محض اینکه پای خود را از منزل بیرون گذاشت در سطح جامعه
برای تمامی شهروندان، حقوق انسانی قائل است.
تابحال دیده اید: سرنشینان یک اتومبیل گران قیمت یک میلیارد تومانی، چگونه پوست میوه، دستمال کاغذی و خاکستر سیگار به بیرون پرتاب میکنند؟
تابحال دیده اید چهار نفر آهسته با هم در عرض یک پیاده رو قدم می زنند و گپ میزنند و مانع عبور دیگر شهروندان میشوند؟
تابحال دیده اید پیاده روهای نزدیک به رستورانهای فستفود ساعت دوازده شب چگونه مملو از آشغال است؟
آیا تابحال دیده اید رانندهای نه دوبله بلکه در ردیف سوم پارک کرده و رفته است و ترافیک خیابان را مختل نموده
اینها همه نشانه ی جامعه ای است که هنوز به بلوغ مدنی نرسیده. قانون در ان درست اجرا نمیشود.
و کشورهایی مثل انگلیس خرافات را تا بن و ریشه ی این جامعه دوانده اند.
این جامعه باید آنقدر سطح سواد و مطالعه اش را بالا ببرد تا بتواند از دست ظلم خلاص شود.
این تنها راه است. تغییر خودِ مردم.
🆔 @Sayehsokhan
📚 کتاب: #۱۰اصل_برای_زوج_درمانی_موثر
✍️ نویسندگان: #جان_گاتمن، #جولی_گاتمن
👩🏫مترجم: #مریم_خسروی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞 نوبت چاپ: #چاپ_دوم
📖برشی از کتاب:
پیش از آن که شروع کنید:
به یاد داشته باشید که هدف درک بیشتر است. به فرایند بررسی و چگونگی گفتگو در مورد مسئله بپردازید؛ بدون آنکه دوباره به آن دعوا بازگردید. بنابراین تا رسیدن به آرامش صبر کنید.
فرض میکنیم هر یک از واقعیتهای شما معتبرند. مشاهده همه چیز است؛ فقط روی "حقایق" متمرکز نشوید.
به موانع متداول در مسیر ارتباط و راهحلهای آنها توجه کنید. همچنان که در فرایند بررسی پیش میروید، رجوع به چهار شوالیه جنگجوی گاتمن ممکن است مفید باشد.
پنج مرحله ذیل را هر دو با هم انجام دهید. (دسترسی به مطالب این مبحث)
👇👇👇👇👇
🟠🟠🟠اینجا کلیک کنید🟠🟠🟠
🖇صفحه انتخابی: ۱۵۳
🆔 @Sayehsokhan
✍️ نویسندگان: #جان_گاتمن، #جولی_گاتمن
👩🏫مترجم: #مریم_خسروی
📇 ناشر: #سایه_سخن
🗞 نوبت چاپ: #چاپ_دوم
📖برشی از کتاب:
پیش از آن که شروع کنید:
به یاد داشته باشید که هدف درک بیشتر است. به فرایند بررسی و چگونگی گفتگو در مورد مسئله بپردازید؛ بدون آنکه دوباره به آن دعوا بازگردید. بنابراین تا رسیدن به آرامش صبر کنید.
فرض میکنیم هر یک از واقعیتهای شما معتبرند. مشاهده همه چیز است؛ فقط روی "حقایق" متمرکز نشوید.
به موانع متداول در مسیر ارتباط و راهحلهای آنها توجه کنید. همچنان که در فرایند بررسی پیش میروید، رجوع به چهار شوالیه جنگجوی گاتمن ممکن است مفید باشد.
پنج مرحله ذیل را هر دو با هم انجام دهید. (دسترسی به مطالب این مبحث)
👇👇👇👇👇
🟠🟠🟠اینجا کلیک کنید🟠🟠🟠
🖇صفحه انتخابی: ۱۵۳
🆔 @Sayehsokhan
▫️آنقدرها هم ناممکن نیست
خیلی از ما سبکِ زندگیِ خاص خودمان را نداریم. زندگیمان چهل تکّه است و خیلی وقتها عاریتی. میدویم امّا اگر کسی بپرسد چرا میدوی و چرا به این طرف؟ صادق اگر باشیم، باید بگوییم: "نمیدانم، مگر قاعدتاً نباید به این سمت دوید؟"
بعضیهایمان این رفتن و دویدنِ آشنا امّا نیازموده را همینطور ادامه میدهیم و به سبکِ زندگیِ متناسبِ خودمان نمیرسیم. خیلی وقتها رنج میکشیم چون این زندگیِ مال ما نیست و در آن جا نمیشویم. انگار هم آنجا هستیم و هم نیستیم.
بعضیهایمان امّا دست به آزمون میزنیم و در هر تجربه از خودمان میپرسیم این را میخواهم یا نه؟ اینجا حالم خوب است یا نه؟ دلم میخواهد این کار را ادامه بدهم یا نه؟ آن وقت آرام آرام مشغول ساختنِ سبک زندگی خودمان میشویم. گاهی سردرگم میشویم، گاهی هزینههایی میدهیم، گاهی ناگزیریم برگردیم و دوباره انتخاب کنیم، گاهی در میانهی آزمون کردنهایمان تغییر میکنیم امّا هرچه هست، حالا داریم هزینهی خودمان را میدهیم و خانه خودمان را میسازیم. داریم زندگیای را میسازیم که حتی اگر به دید دیگران غریب برسد، برایِ خودِ ما جای قرار است.
کار دشواری است. خیلیهایمان چندان امکانش را پیدا نمیکنیم، خیلیهایمان گاهی دیر و پس از سالها به آستانهاش میرسیم، گاهی آدمهای اطرافمان چندان با آن راه نمیآیند و گاهی ناگزیر میشویم روابطِ تازهای برای خودمان بسازیم. امّا تا هرکجایش هم که بشود باز میارزد.
ما آدمها نمیدانیم چرا اینجاییم و نمیدانیم تا کی اینجا میمانیم، امّا گمانم همه این را میپذیریم که اگر بشود سر جای خودمان باشیم، حالِ خودمان را بفهمیم و کارِ خودمان را بکنیم، زندگی بهتری را زیستهایم.
#محمود_مقدسی
@TheWorldasISee
🆔 @Sayehsokhan
خیلی از ما سبکِ زندگیِ خاص خودمان را نداریم. زندگیمان چهل تکّه است و خیلی وقتها عاریتی. میدویم امّا اگر کسی بپرسد چرا میدوی و چرا به این طرف؟ صادق اگر باشیم، باید بگوییم: "نمیدانم، مگر قاعدتاً نباید به این سمت دوید؟"
بعضیهایمان این رفتن و دویدنِ آشنا امّا نیازموده را همینطور ادامه میدهیم و به سبکِ زندگیِ متناسبِ خودمان نمیرسیم. خیلی وقتها رنج میکشیم چون این زندگیِ مال ما نیست و در آن جا نمیشویم. انگار هم آنجا هستیم و هم نیستیم.
بعضیهایمان امّا دست به آزمون میزنیم و در هر تجربه از خودمان میپرسیم این را میخواهم یا نه؟ اینجا حالم خوب است یا نه؟ دلم میخواهد این کار را ادامه بدهم یا نه؟ آن وقت آرام آرام مشغول ساختنِ سبک زندگی خودمان میشویم. گاهی سردرگم میشویم، گاهی هزینههایی میدهیم، گاهی ناگزیریم برگردیم و دوباره انتخاب کنیم، گاهی در میانهی آزمون کردنهایمان تغییر میکنیم امّا هرچه هست، حالا داریم هزینهی خودمان را میدهیم و خانه خودمان را میسازیم. داریم زندگیای را میسازیم که حتی اگر به دید دیگران غریب برسد، برایِ خودِ ما جای قرار است.
کار دشواری است. خیلیهایمان چندان امکانش را پیدا نمیکنیم، خیلیهایمان گاهی دیر و پس از سالها به آستانهاش میرسیم، گاهی آدمهای اطرافمان چندان با آن راه نمیآیند و گاهی ناگزیر میشویم روابطِ تازهای برای خودمان بسازیم. امّا تا هرکجایش هم که بشود باز میارزد.
ما آدمها نمیدانیم چرا اینجاییم و نمیدانیم تا کی اینجا میمانیم، امّا گمانم همه این را میپذیریم که اگر بشود سر جای خودمان باشیم، حالِ خودمان را بفهمیم و کارِ خودمان را بکنیم، زندگی بهتری را زیستهایم.
#محمود_مقدسی
@TheWorldasISee
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خودتان را همه جوره دوست داشته باشید… چون نهایتا تا اینجا تمام روزها و اتفاقات رو به تنهایی دوام آوردید
🆔 @Sayehsokhan
🆔 @Sayehsokhan
خسرو و شیرین 15
نظامی گنجوی
▪️نظامی گنجوی ۳۹
▪️#خسرو_و_شیرین
▫️#قسمت_پانزدهم
[همه بازیست، الا عشقبازی!]
خوانش و شرح: محمدرضا طاهری
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan
▪️#خسرو_و_شیرین
▫️#قسمت_پانزدهم
[همه بازیست، الا عشقبازی!]
خوانش و شرح: محمدرضا طاهری
@nezamikhani
🆔 @Sayehsokhan