نشر سایه سخن
9.78K subscribers
13.1K photos
4.76K videos
270 files
3.8K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
کارولین درباره تحولات حرفه‌ای‌اش چنین می‌گوید:

" کارشناسی ارشد روانشناسی مثبت‌گرای کاربردی، کارم را به یک رسالت تبدیل کرد و مرا قادر ساخت به دیگران در پیگیری اهداف معنادار و درک نقش خود در شادکامی روزانه‌شان کمک کنم. احساس می‌کنم در بعضی جنبه‌ها خیلی تغییر کرده‌ام، طوری‌که قبلا چنین حسی نداشتم. صبح‌ها، وقتی از خواب بیدار می‌شوم، فکر می‌کنم خوشبخت‌ترین فرد شاغلی هستم که کره زمین به خود دیده است."


📚 #برشی_از_کتاب   #از_شادکامی_تا_بالندگی
✍️ اثر #دکتر_مارتین_سلیگمن
👌ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
🖌 صفحه: ۱۵۲


🆔 @SayehSokhan
لطفا برای بغل‌کردن یا بوسیدن من اجازه بگیرید!

درسته که من کوچولو هستم و نمی‌تونم حرف بزنم و از خودم دفاع کنم ولی شما که بزرگ هستید حواستون به من باشه،
می‌دونم دوستم دارید ولی قرار نیست پوست نازک منو با اون صورت زِبرتون خط‌خطی کنید و اونقدر منو بچلونید که دردم بگیره!

@dr_robab_hamedi
🆔 @Sayehsokhan
@sokhanranihaa
@sokhanranihaa
🔊فایل صوتی

🔺کتاب صوتی چرا با آدم عوضی ازدواج می‌کنیم؟

🔸نویسنده: آلن دو باتن

.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت: پیلی را آوردند بر سر چشمه‌ای که آب خورد،
خود را در آب می‌دید و می‌رمید
او مى‌پنداشت که از دیگری می‌رمد ، نمی‌دانست که از خود می‌رمد!

همه اخلاق بد ، از ظلم و کین و حسد و حرص و بی‌رحمی و کبر ، چون در توست ، نمی‌رنجی!
چون آن را در دیگری می‌بینی
می‌رمی و می‌رنجی!


مولانا
فیه ما فیه

#سلام_و_درود

هفته‌ی خوبی داشته باشید. سرشار از عشق و نیکویی!

🆔 @Sayehsokhan
☘️این سبک برای من بسیار جالب است!

☘️امروزه "میهای چیک سن میهای" جزو اساتید برجسته‌ی روانشناسی موفقیت است.

کتاب‌های او را خوانده‌ام.

👈اگر جمع بزنید، فقط همین را بیان می‌کند که در فلو (flow) قرار بگیرید.

📕اما در یک جمله هزار سال پیش چقدر زیبا جناب خواجه عبدالله انصاری این موضوع را بیان کرده است.

☘️«استغراق اوقات» یعنی در اوقات غرق شوید.
👈اگر می‌خواهید کاری را انجام دهید، بروید و داخل آن غرق شوید.
👈فقط این‌گونه می‌توانید موفق شوید.

🌱به طور مثال می‌خواهید ورزشکار شوید، همین‌طور نگویید که "الآن باشگاه بروم یا نروم؟ الآن چطور شد؟"

🌱هنگامی که به باشگاه می‌روید، در آن ورزش غرق می‌شوید.

🌱انگشت یک قهرمان بسکتبال بار‌ها شده است که وسط بازی شکسته است و نفهمیده است.
👈این فرد می‌تواند قهرمان شود، چون غرق بوده است.
👈بعد عده‌ای می‌گویند "داغ بودی و نفهمیدی."
👈برای داغی نیست، برای این است که در فلو و در غرق‌شدگی قرار دارد.

🔹ما می‌خواهیم به عنوان یک انسان در این دنیا کامیاب شویم...

در هر شاخه‌ای که می‌خواهیم کامیاب شویم، باید غرق شویم.

☘️شما امتحان کنید.
👈اگر در هر کاری غرق شوید، سرعت انجام آن چندین برابر می‌شود و به نتیجه می‌رسد.

🔹پس لطف بفرمایید هر کار‌ی که می‌خواهید انجام دهید، لحظه‌ای بگویید "آیا می‌توانم به استغراق اوقات یا غرق وقت خود برای آن کار برسم؟"
👈اگر توانستید انجام دهید و ببیند چه دستاورد خوبی دارد.

🌱مثلاً می‌خواهید کار کنید، نگویید "الآن وقت ناهار و وقت فلان است..." مانند ادارات ایران که هر سری می‌رویم، می‌بینیم نیستند.

☘️باید در کار خود غرق شوید، یعنی اصلاً نفهمید زمان چگونه طی شد.

👈این‌قدر هم لذت‌بخش است و سرعت به کار آدم داده می‌شود.

🌱من دیده‌ام که در بعضی از کشور‌ها حتی به کارمندان خود می‌گویند "زمانی که دارید کار می‌کنید، حتی اگر وقت آزاد هم دارید...
مثلاً فروشنده‌ هستید و بیکار ایستاده‌اید، حق ندارید به گوشی نگاه و یا بازی کنید."

چرا؟

👈چون در کار خود غرق نمی‌شوید؛ در واقع مشتری که می‌آید جواب آن را می‌دهید اما وسط بازی هم هستید.

☘️من امروزه می‌بینم که همه در حال کار کردن هستند اما وسط بازی هستند و بازی هم می‌کنند و غرق نمی‌شوند!

چرا می‌خواهید بازی کنید؟ بروید در آن گوشی غرق شوید و بازی کنید.
👈اما زمانی که در حال انجام دادن کاری در این دنیا هستید، فقط در آن کار غرق شوید.
👈از آن بازی‌هایی که سبب می‌شود از غرق شدگی بیرون بیایید، انجام ندهید.

☘️پس شما باید در فلو و در جریان بیفتید؛ جریان خودش می‌برد!

☘️لطفاً این موضوع را امتحان کنید.

👈هر کاری که می‌خواهید انجام دهید، مهم نیست که چه کاری است؛ عوامل حواس پرتی را کنار بگذارید و به عمق آن بروید و بگویید:
"من می‌خواهم در این کار غرق شوم."

👈جایی شود که زمان را فراموش کنید و ببینید چه رشدی در کار‌های خود، خواهید داشت.


#علی_مقدم
#شرح_کتاب_صد_میدان

🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این هم هوش ایرانی؛ ذکاوت پارسی و ظرافت زنجانی

🆔 @Sayehsokhan
🔵 اینگونه است که نفت در خدمت توسعه قرار می‌گیرد!

دُبی بعد از آمریکا با بیش از ۶۶ میلیون مسافر در سال پر ترافیک‌ترین شهر فرودگاهی را از آن خود کرد.
بیابان بی آب و علفی که امروز با جذب بیش از ۱۴ میلیون گردشگر در سال نماد پیشرفت لقب گرفته است!
تولید ثروت از بیابان توسط اماراتی‌ها هنری بود که آنها آموختند!

🆔 @Sayehsokhan
پنجاه سوال که برای شناختِ بهترِ یک نفر باید بپرسید
جملات آغازگرِ مکالمه و پرسشهای عمیق برای تقویت ارتباطات
نویسنده: وندی رز گولد
۱۴ مارس ۲۰۲۳، مجله‌یِ very well mind
ترجمه‌یِ مهسا خالصی
گروه علمی حکمت زندگی
(بخش دوم)

۱۰ سوال برای ایجاد مکالمه‌یِ بیشتر

این سؤالات در سناریوهایی عالی هستند که تازه با کسی آشنا شده‌اید یا این‌جا و آن‌جا چت کرده باشید و می‌خواهید بیشتر با او آشنا شوید. این سوالات کمی عمیقتر از سؤالات بخش یخ‌شکن ما هستند و از نظر فنی میتوانند در انواع سناریوها کارایی داشته باشند:

۱۱. مکان مورد علاقه‌یِ که تا به حال سفر کرده‌اید کجا است؟
۱۲. بهترین توصیه‌ای که تا به حال دریافت کرده‌ای چیست؟
۱۳. اگر بتوانی یک سخنرانی ۱۰ دقیقه‌ای در مورد هر موضوعی ارائه دهی، آن موضوع چه خواهد بود؟
۱۴. بهترین تعریف و تمجیدی که تا به حال از کسی دریافت کرده‌ای چه بوده؟
۱۵. اولین چیزی که دوست داشتی افراد بیشتری درباره‌ات بدانند چیست؟
۱۶. آیا تا به حال یک غریبه به طور تصادفی تأثیر زیادی روی تو گذاشته است؟
۱۷. آیا آداب و آیینهای عصرانه یا صبحگاهی خاصی داری؟ چرا این آداب و طی مراحل آنها برایت مهم است؟
۱۸. هیجان‌انگیزترین کاری که اخیرا انجام داده‌ای چیست؟
۱۹. آیا به زبان دیگری هم حرف میزنی؟ اگر بله، چگونه آن را یاد گرفتی؟ اگر نه، ابتدا کدام را برای یادگیری انتخاب میکنی؟
۲۰. چه کسی در حال حاضر بیشترین تأثیر را روی تو در زندگی‌ات دارد؟

(ادامه دارد)

https://www.verywellmind.com/questions-to-get-to-know-someone-better-7111213?hid=c0eb179f517dbcd70a908479827d2a75a67bdd70&did=9767272-20230728&utm_source=verywellmind&utm_medium=email&utm_campaign=verywellmind_relationship-builder&utm_content=072823&lctg=c0eb179f517dbcd70a908479827d2a75a67bdd70
🆔 @Sayehsokha
" مادرم هر روز وقتی از مدرسه به خانه برمی‌گردم از من درباره اتفاقات خوب سوال می‌کند و پاسخ هایم باعث خوشحالی او می‌شود.
وقتی مادرم خوشحال است، بقیه هم خوشحال می‌شوند"

📚 #برشی_از_کتاب   #از_شادکامی_تا_بالندگی
✍️ اثر #دکتر_مارتین_سلیگمن
👌ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
🖌 صفحه: ۱۸۹



🆔 @SayehSokhan
💠انواع #دلبستگی_ناایمن 

🔸به والدین توصیه می‌شود حتما این پست را بخوانند.

❤️قسمت  چهارم مصاحبه "دلبستگی ایمن:

نقطه عطف در سلامت روان
" دکتر عاطفه سلطانی‌فر با مجله موفقیت  :

⁉️#دلبستگی_ناایمن چه انواعی دارد؟

♨️دلبستگی های ناایمن نیز دو نوع است؛

#دلبستگی_ناایمن_اجتنابی و #دلبستگی_ناایمن_مقاوم که در آن‌ها رفتار مادر یا #طردکننده است و یا #غیریکنواخت ؛ این نوع دلبستگی ها در مواردی شکل می‌گیرد که وقتی کودک رفتارهای دلبستگی را نشان می‌دهد، مادر #حساس و #پاسخ_گو نیست و در این موضوع معمولا کودک یک #سیستم_هیجانی برای تنظیم رفتار خودش را پیدا می‌کند.

💢در مواردی که مادر به کودک #اعتنا نمی‌کند با طردش می‌کند که به آن #دلبستگی_اجتنابی می‌گوییم. معمولا کودک یاد می‌گیرد که احساسات و نیاز خودش را تا حد ممکن نشان ندهد؛ یعنی اصلا نشان ندهد که به مادر نیازی دارد.

‼️بچه‌هایی که عواطفشان را به مادر نشان نمی‌دهند کسانی هستند که در بزرگ‌سالی این احساس #امنیت را نسبت به دنیای اطرافیان پیدا نکردند و برای اینکه خودشان را از #آسیب بیشتر حفظ کنند تصمیم گرفتند اصلا به دیگران #اعتماد نکنند یا به دیگران نزدیک نشوند این افراد از #صمیمیت اجتناب می‌کنند و فکر می‌کنند همه می‌خواهند سرشان کلاه بگذارند.

📛به دیگران #بدبین هستند و روابط دراز مدت خوبی نمی‌توانند داشته باشند و در زندگی #زناشویی آدم‌های موفق و خوشبختی نیستند چرا که همیشه احساس #تهدید می‌کند و اگر کسی بخواهد به آن‌ها نزدیک بشود ناخودآگاه از او فاصله می‌گیرند، چون می‌ترسند این نزدیک‌شدن باعث ناراحتی‌شان بشود.

😲اما مادرانی که رفتار یکنواختی با فرزندانشان ندارنند. یعنی قابل #پیش_بینی نیستند و ممکن است یک دفعه حالشان خوب باشد و به کودک پاسخ مناسب بدهند و یک دفعه خوب نباشد و اصلا به کودک محل نگذارند. باعث ایجاد #دلبستگی_مقاوم در فرزندشان می شوند؛

🔷به این معنا که کودک یاد می‌گیرد که من باید #هیجانم را بیشتر ابراز کنم؛ چون مادر قابل پیش بینی نیست و بعضی وقت‌ها جوابم را می‌دهد و بعضی وقت‌ها نمی‌دهد؛ بنابراین اگر من بیشتر #گریه بکنم و به مادرم #بچسبم شاید مادر به من پاسخ بدهد این افراد هم احساس  طرد شدن دارند.

در #دلبستگی_مقاوم کودک یاد می‌گیرد بیش از حد به دیگران نزدیک شود و در دوران بزرگسالی هم زمانی که با کسی #رابطه_عاطفی پیدا می‌کند با نزدیکی بیش از حد و اطمینان خواهی مکرر، فرد مقابل را #کلافه می‌کند؛ یعنی باید #دائم به او اطمینان داده شود که ترکش نمی‌کنند و باز هم فرد آرام نمی‌شود و به خاطر همین است که هم خودش تا آخر عمر رنج می‌کشد و هم در زندگی زناشویی فرد موفقی نمی‌تواند باشد.

ادامه دارد....

#دکتر_عاطفه_سلطانی_فر  #دلبستگی_ایمن  #فرزندپروری #دلبستگی_ناایمن


🌺@Entekhabbehtar
🆔 @Sayehsokhan
مجتبی شکوری معلم است و در باغ کتاب تهران مسئول آموزش بود. یک روز به شکل اتفاقی به برنامهٔ کتاب باز دعوت شد. مخاطب‌های برنامه ارتباط خوبی باهاش برقرار کردند و از آن به بعد شد مهمان ثابت برنامهٔ کتاب باز. پادکستی به اسم «رادیو راه» را منتشر تولید می‌کند. در فصل اول پادکستش در مورد مسائلی که در زندگی باهاش مواجه می‌شویم صحبت می‌‌کند؛ موضوع‌هایی مثل  مرگ و زندگی، عشق،‌ نبوغ و انسانِ کافی.

🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
Audio
🎙️قسمت شانزدهم پادکست کتابگرد
از کتاب باز تا رادیو راه با مجتبی شکوری
@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
📚کتاب‌های محبوب مجتبی شکوری
سمفونی مردگان؛ عباس معروفی
جز از کل؛ استیو تولتز
همسایه‌ها؛ احمد محمود
روزها در راه؛ شاهرخ مسکوب

🎁کتاب‌هایی که برای هدیه پیشنهاد دادم
سوکورو تازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش؛ هاروکی موراکامی
مردی که زنش را با کلاه اشتباه می‌گرفت؛ الیور ساکس
زندان‌هایی که در آن زندگی می‌کنیم؛ دوریس لیسینگ

📓فهرست کتاب‌هایی که در این گفت‌وگو از آن‌ها حرف زدیم
همه دروغ می‌گویند؛ ست استیونز دیویدویتس
دزد مووزوزی و انسان فرهیخته؛ محسن پوررمضانی
نردبان شکسته؛ کیت پین
فقر احمق می‌کند؛ سندهیل مولاینیتن
نقد عقل محض؛ ایمانوئل کانت
خداحافظ گری کوپر؛ رومن گاری
ریگ روان؛ استیو تولتز
عقاید یک دلقک؛ هاینریش بل
ناتوردشت؛ سلینجر
سوگ مادر؛ شاهرخ مسکوب
از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم؛ موراکامی
تراژدی کافی نیست؛ کارل یاسپرس
چرا فیلسوفان نمی‌توانند بخندند؛ کاترین فروزه
کمدی تراژدی و دین؛ جان موریل

🔺آدرس اینستاگرام مجتبی شکوری

@ketabgardp
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جزیره شیدور- هرمزگان



هستند کسانی که از آنچه دارند با شادی می‌دهند و پاداشِ آن‌ها همان شادی‌ست.
و هستند کسانی که با درد می‌دهند و آن درد تعمیدِ آن‌هاست.
و هستند کسانی که می‌دهند و از دَهش دردی نمی‌کشند؛ حتی شادی هم نمی‌خواهند و نظری به ثواب هم ندارند؛
این‌ها چنان می‌بخشند که در دره‌های دوردست، بوته‌ای عطر خود را در فضا می‌پراکند.
با دستِ این کسان است که خداوند سخن می‌گوید و از پسِ چشمِ این کسان است که او به زمین لبخند میزند.

📕 پیامبر و دیوانه
جبران خلیل جبران


#سلام_صبحتون_بخیر
امروزتون پر از خیر، شادی، برکت و انتخابهای ناب.

🆔 @Sayehsokhan

آنا گاوالدا (Anna Gavalda)، رمان‌نویس قرن بیستم میلادی است. از او تا کنون چندین رمان کوتاه به فارسی برگردانده شده است.
طرفداران گاوالدا معتقدند شخصیت‌های کتاب‌های او بسیار به انسان‌های واقعی در زندگی نزدیک هستند.

📕 کتاب : کاش کسی جایی منتظرم باشد
✍🏻 اثر : #آنا_گاوالدا

🆔 @Sayehsokhan
👈اعتراف پاپ پس از ۴۰۰ سال ...
🍃🍃🍃
  مهدی تدینی

برخی جملات به عظمت تاریخ است. طنین واژگانش در سر آدمی چنان می‌پیچد که صدای تبر در جنگلی مه‌آلود. کمر زیر بار این جملات خم می‌شود و برای آنکه سنگینی آن استخوان‌ها را خرد نکند ، باید خود را از زیر آوار واژگانش بیرون کشید. برای این‌که جمله‌ای عظمت یابد ، باید از دهان بزرگمردی در لحظه‌ای تاریخی و در جدال میان مرگ و زندگی بیان شده باشد و در پس آن ، همۀ بار هستی بر وجود آدمی سرازیر شود.

یکی از این دست جملات را در آثار عرفانی ادبیات فارسی ــ و البته با معنایی معرفت ‌شناختی ــ در «ذکر بر دار کردن منصور حلاج» داریم ؛ آنجا که می‌خوانیم :

«هر کس سنگی می‌انداخت ؛ شبلی را گِلی انداخت ، حسین منصور آهی کرد. گفتند : از این همه سنگ هیچ آه نکردی ؛ از گلی آه کردن چه معنی است؟ گفت:

از آن‌که آن‌ها نمی‌دانند ، معذورند ؛ از او سختم می‌آید که او می‌داند که نمی‌باید انداخت.»

اما می‌خواهم در این نوشتار جمله‌ای مستندتر و موثق‌تر را یادآوری کنم که از قضا گویندۀ این جمله نیز سرنوشتی مانند منصور حلاج یافت.

اگر حسین منصور را بر دار کردند ، او را دهان و دست بستند، بر کومۀ آتش نهادند تا شعله‌ها کالبدش را به تقاص گناهانی که اندیشه‌اش مرتکب شده بود ، بسوزاند و خاکستر کند تا جهان از لوث وجود کفرآمیزش پالوده شود .

می‌خواهم ذکر جوردانو برونو را بگویم ، مردی که فهمیده بود زمین کانون جهان نیست ، جهان بی‌کران است و لحظۀ آغاز و پایان ندارد و همۀ این‌ها با آموزه‌های کتاب مقدس ناسازگار بود.

جوردانو برونو (متولد ۱۵۴۸) از بیست‌ و هشت سالگی از چنگال بی‌رحم تقدیر می‌‌گریخت . از ۱۵۷۶ که به دلیل شائبۀ ارتداد مجبور شد از ناپل فرار کند تا روزی که در ۱۵۹۲ دستگیر شد و به دخمه افتاد ، شانزده سال به آوارگی در اروپا گذشت. همۀ آرزویش این بود که کرسی تدریسی در دانشگاهی داشته باشد و رساله‌ هایش را منتشر کند و این درست همان چیزی بود که برای مردی دگراندیش در آن زمان مانند همخانه شدن با افعیان و عقرب‌ها بود.

عصر جدال‌‌های ایمانی بود و تشکیک در اصول دینی فرقه‌ای از مسیحیت به زودی به تبعید و ارتداد می‌انجامید . چنین شد که بی‌خانمانی سهم برونو از روزگار بود و ماندگارترین خانه‌ای که یافت دخمه‌ای تاریک بود ، در انتظار مرگ . از شهری به شهری می‌رفت تا پایگاهی بیابد ، از ژنو و زوریخ و پراگ تا ماربورگ و پاریس و لندن.

در فلسفه و الهیات و نجوم اندیشه‌های جدیدی مطرح می‌کرد و همۀ اینها بیش از همه برای کلیسای کاتولیک و دستگاه تفتیش عقاید ناگوار بود.

برونو حافظۀ خارق‌العاده‌ای داشت که به او در مباحث بسیار کمک می‌کرد و مردمان آن روزگار که سخت مایل بودند در پس هر استعداد شگرفی «جادوگری» ببینند ، حافظۀ شگفت‌آور او را مصداق جادوگری می‌دانستند. اما او فنونی برای تقویت حافظه داشت تا بتواند انبوهی از داده‌ها را به یاد سپرد و کتابی هم در این باره نوشت.

مدتی بود وسوسه شده بود به ایتالیا بازگردد. زُوانه موچِنیگو ، یکی از صاحب‌ منصبان ونیز ، از او دعوت کرد نزد او رود تا روش‌های تقویت حافظه را به او آموزش دهد ، اما در اصل انتظار داشت چیزهایی جادویی از برونو فرا گیرد. وقتی به این آرزو نرسید ، میان آن‌ها شکرآب شد و وقتی برونو قصد داشت ونیز را ترک کند ، موچنیگو برونو را لو داد. او بازداشت شد و این آغاز هشت سال دخمه‌ نشینی‌اش بود.

برونو یک سال بعد تحویل رم شد. هفت سال در دخمه به اسارت گذشت تا مقدمات تفتیش و محاکمه‌اش فراهم آید. در نهایت حاضر نشد از برخی از نظریات اصلی خود دست کشد و دادگاه محکومش کرد.

آن جملۀ سترگی که قصد داشتم روایت کنم، درست برای زمانی است که دادگاه حکم او را اعلام می‌کند. برونو آن لحظه می‌گوید:

«وحشت شما هنگام ابلاغ حکم بیشتر از وحشت من هنگام دریافت حکم است !»

برونو به ارتداد و جادوگری متهم شد ، از کلیسا طرد شد ، آثارش ممنوع شد و باید در ملأعام پاره‌پاره و سوزانده می‌شد. او تحویل فرماندار رم شد و دادگاه شهر اکنون باید سرنوشت او را تعیین می‌کرد که چیزی مگر سوزاندن او بر کومۀ آتش نبود .
هفدهم فوریۀ ۱۶۰۰ برونوی پنجاه‌ و دو ساله را که هشت سال دخمه‌نشینی سخت رنجورش کرده بود ، دست‌ بسته به بالای سکوی اعدام آوردند. دهانش را بستند تا مردم را خطاب قرار ندهد. آتش زبانه کشید و جسم برونو را خاکستر کرد ، اما اندیشه را بر هیچ کومه‌ای نتوان سوزاند ...

درست چهارصد سال بعد، در سال ۲۰۰۰ ، پاپ ژان پل دوم اعلام کرد محاکمۀ جوردانو برونو ناعادلانه بوده است ؛ گفت حتی مردان کلیسا هم به نام ایمان به راهی رفته‌اند که با اناجیل سازگار نیست.

اما چهارصد سال زمان زیادی است برای اعتراف به اشتباه ...

🆔 @Sayehsokhan
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سه راه برای جوان ماندن!

🆔 @Sayehsokhan