This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاد من باشد امروز دم صبح،
جور دیگر باشم ...
بد نگویم به هوا، آب، زمین!
مهربان باشم با مردم شهر ...
و فراموش کنم هر چه گذشت ...
#صبح_بخیر
🆔@Sayehsokhan
جور دیگر باشم ...
بد نگویم به هوا، آب، زمین!
مهربان باشم با مردم شهر ...
و فراموش کنم هر چه گذشت ...
#صبح_بخیر
🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن
اگر یک مرد آگاه شود،
فقط یک مرد آگاه شده است
اما اگر یک زن آگاه شود،
یک نسل آگاه خواهد شد!
#بریگم_یانگ
🆔@Sayehsokhan
اگر یک مرد آگاه شود،
فقط یک مرد آگاه شده است
اما اگر یک زن آگاه شود،
یک نسل آگاه خواهد شد!
#بریگم_یانگ
🆔@Sayehsokhan
به مناسبت هفته سلامت روان و به همت مرکز مشاوره و راهنمایی دانشجویی، سومین هماندیشی نیک زیستی بصورت وبینار برگزار خواهد شد.
روابط عمومی معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران: سومین هماندیشی نیک زیستی به مناسبت هفته سلامت روان، از روز دوشنبه 26 مهرماه الی چهارشنبه 28 مهرماه 1400از ساعت 17:30 تا 20، بصورت وبینار و پنل مجازی و با تمرکز بر نیک زیستی در جهان نابرابر برگزار خواهد شد. علاقمندان برای شرکت در این وبینار میتوانند در روزها و ساعات اعلام شده به یکی از دو آدرس لینک
http://vsca.tums.ac.ir/tc
http://vsca.tums.ac.ir/tv
مراجعه و از طریق گزینه
مهمان وارد شوند.
🆔 @Sayehsokhan
روابط عمومی معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران: سومین هماندیشی نیک زیستی به مناسبت هفته سلامت روان، از روز دوشنبه 26 مهرماه الی چهارشنبه 28 مهرماه 1400از ساعت 17:30 تا 20، بصورت وبینار و پنل مجازی و با تمرکز بر نیک زیستی در جهان نابرابر برگزار خواهد شد. علاقمندان برای شرکت در این وبینار میتوانند در روزها و ساعات اعلام شده به یکی از دو آدرس لینک
http://vsca.tums.ac.ir/tc
http://vsca.tums.ac.ir/tv
مراجعه و از طریق گزینه
مهمان وارد شوند.
🆔 @Sayehsokhan
آرامش درون داشته باشید، حتی اگر نقش بازی میکنید
اعتراض نکنید و نگویید: "تأثیر وضعیت ظاهری و جسمی افراد بر بهرهوری نادرست است! و من میخواهم شخصی واقعی، بیتظاهر و اصیل باشم". در این صورت پاسخی که میتوانم مؤدبانه به شما بدهم این است که: "شما در اشتباهید".
در تمام طول روز هر یک از ما در نقشهایی ظاهر میشویم و «بازی» میکنیم: در نقش همسر، دوست، رئیس، مرئوس، خریدار، فروشنده، مصاحبهکننده، مصاحبهشونده، معلم، مربی و ... .ترجیح میدهم این کار را نه «بازی» کردن، بلکه یادگرفتن، پختهشدن، سازگارشدن و برعهده گرفتن مسئولیت در قبال دیگران بنامم.
📚 #برشی_از_کتاب : #تفاوت_مدیر_عالی
📘#نام_اصلی: #The_CEO_difference
✍️ اثر: #دی_ای_بنتون
👌 ترجمه: #ایرج_پاد
📖 صفحه: ۱۷۰و ۱۷۱
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
اعتراض نکنید و نگویید: "تأثیر وضعیت ظاهری و جسمی افراد بر بهرهوری نادرست است! و من میخواهم شخصی واقعی، بیتظاهر و اصیل باشم". در این صورت پاسخی که میتوانم مؤدبانه به شما بدهم این است که: "شما در اشتباهید".
در تمام طول روز هر یک از ما در نقشهایی ظاهر میشویم و «بازی» میکنیم: در نقش همسر، دوست، رئیس، مرئوس، خریدار، فروشنده، مصاحبهکننده، مصاحبهشونده، معلم، مربی و ... .ترجیح میدهم این کار را نه «بازی» کردن، بلکه یادگرفتن، پختهشدن، سازگارشدن و برعهده گرفتن مسئولیت در قبال دیگران بنامم.
📚 #برشی_از_کتاب : #تفاوت_مدیر_عالی
📘#نام_اصلی: #The_CEO_difference
✍️ اثر: #دی_ای_بنتون
👌 ترجمه: #ایرج_پاد
📖 صفحه: ۱۷۰و ۱۷۱
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
درصورتی بازخورد مثبت و بدون تهدید است که:
1. در مورد رفتار فرد باشد نه شخصیتش. سعی کنید در مورد آنچه که او انجام میدهد صحبت کنید نه در مورد آنچه تصور میکنید ویژگی اوست. به جای اینکه بگویید: "خیلی پرحرفی" (تقسیر ویژگی)، بگویید: "تو مهمونی خیلی حرف زدی" (رفتار مشاهده شده).
2. به آنچه احتمالاً روی داده است اشاره کنید،در مورد درستی و نادرستی، خوبی وبدی و... قضاوت نکنید. میتوانید به جای اینکه بگویید: "تو سخنران بیکفایت و بدی هستی" بگویی: " کلمات را واضح ادا نمیکردی و صدایت آنقدر آرام بود که به سختی شنیده میشد." داوریهای ما ناشی از نگرشها و ارزشهای شخصی ماست، در حالی که توصیف کردن گزارش طبیعی رویداد است.
📚 #برشی_از_کتاب : #به_سوی_دیگران
✍️ اثر: #ديويد_دبليو_جانسون
👌 ترجمه: #دكتر_رباب_حامدي
📖 صفحه: 40
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
1. در مورد رفتار فرد باشد نه شخصیتش. سعی کنید در مورد آنچه که او انجام میدهد صحبت کنید نه در مورد آنچه تصور میکنید ویژگی اوست. به جای اینکه بگویید: "خیلی پرحرفی" (تقسیر ویژگی)، بگویید: "تو مهمونی خیلی حرف زدی" (رفتار مشاهده شده).
2. به آنچه احتمالاً روی داده است اشاره کنید،در مورد درستی و نادرستی، خوبی وبدی و... قضاوت نکنید. میتوانید به جای اینکه بگویید: "تو سخنران بیکفایت و بدی هستی" بگویی: " کلمات را واضح ادا نمیکردی و صدایت آنقدر آرام بود که به سختی شنیده میشد." داوریهای ما ناشی از نگرشها و ارزشهای شخصی ماست، در حالی که توصیف کردن گزارش طبیعی رویداد است.
📚 #برشی_از_کتاب : #به_سوی_دیگران
✍️ اثر: #ديويد_دبليو_جانسون
👌 ترجمه: #دكتر_رباب_حامدي
📖 صفحه: 40
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
#معرفی_کتاب
#عکاسی_بالونسواری_عشق_اندوه
#جولین_بارنز
درباره کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه
کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه شامل سه جستار داستان گونه از جولین بارنز است. او این کتاب را به همسر و کارگزار ادبیاش، پت کاوانا تقدیم کرده است که بر اثر تومور مغزی از دنیا رفته است. کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه شامل سه جستار است که از لحاظ مفهوم و محتوا بهم ارتباط دارند و از عشق، اندوه و روبهرو شدن با مرگ عزیزان میگوید. هرکدام از این جستارها با این جمله شروع میشوند: «دو چیز را که تا حالا کنار هم قرار نگرفتهاند کنار هم میگذارید.»
🆔@Sayehsokhan
#عکاسی_بالونسواری_عشق_اندوه
#جولین_بارنز
درباره کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه
کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه شامل سه جستار داستان گونه از جولین بارنز است. او این کتاب را به همسر و کارگزار ادبیاش، پت کاوانا تقدیم کرده است که بر اثر تومور مغزی از دنیا رفته است. کتاب عکاسی بالونسواری عشق و اندوه شامل سه جستار است که از لحاظ مفهوم و محتوا بهم ارتباط دارند و از عشق، اندوه و روبهرو شدن با مرگ عزیزان میگوید. هرکدام از این جستارها با این جمله شروع میشوند: «دو چیز را که تا حالا کنار هم قرار نگرفتهاند کنار هم میگذارید.»
🆔@Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خانۀ ما در کوچۀ مهربانیست
و خدا همسایۀ دیوار به دیوارمان
هر روز با صدای لبخندش از خواب بیدار میشوم
و از پشت پنجره برایم دست تکان میدهد
من چه خوشبختم...
#صبح_بخیر
🆔@Sayehsokhan
و خدا همسایۀ دیوار به دیوارمان
هر روز با صدای لبخندش از خواب بیدار میشوم
و از پشت پنجره برایم دست تکان میدهد
من چه خوشبختم...
#صبح_بخیر
🆔@Sayehsokhan
#صرفا_جهت_اندیشیدن
به خودت کمی اهمیت بده!
وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی،
و هیچکس هم نمیفهمد...!
#جان_ماکسول
🆔@Sayehsokhan
به خودت کمی اهمیت بده!
وگرنه لابهلای زندگی از بین میروی،
و هیچکس هم نمیفهمد...!
#جان_ماکسول
🆔@Sayehsokhan
Forwarded from نشر سایه سخن (Hassan Malekian)
به مناسبت هفته سلامت روان و به همت مرکز مشاوره و راهنمایی دانشجویی، سومین هماندیشی نیک زیستی بصورت وبینار برگزار خواهد شد.
روابط عمومی معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران: سومین هماندیشی نیک زیستی به مناسبت هفته سلامت روان، از روز دوشنبه 26 مهرماه الی چهارشنبه 28 مهرماه 1400از ساعت 17:30 تا 20، بصورت وبینار و پنل مجازی و با تمرکز بر نیک زیستی در جهان نابرابر برگزار خواهد شد. علاقمندان برای شرکت در این وبینار میتوانند در روزها و ساعات اعلام شده به یکی از دو آدرس لینک
http://vsca.tums.ac.ir/tc
http://vsca.tums.ac.ir/tv
مراجعه و از طریق گزینه
مهمان وارد شوند.
🆔 @Sayehsokhan
روابط عمومی معاونت دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تهران: سومین هماندیشی نیک زیستی به مناسبت هفته سلامت روان، از روز دوشنبه 26 مهرماه الی چهارشنبه 28 مهرماه 1400از ساعت 17:30 تا 20، بصورت وبینار و پنل مجازی و با تمرکز بر نیک زیستی در جهان نابرابر برگزار خواهد شد. علاقمندان برای شرکت در این وبینار میتوانند در روزها و ساعات اعلام شده به یکی از دو آدرس لینک
http://vsca.tums.ac.ir/tc
http://vsca.tums.ac.ir/tv
مراجعه و از طریق گزینه
مهمان وارد شوند.
🆔 @Sayehsokhan
جوهرۀ درونی شما قدرتمند و دانا است. شمّ و شهودی قوی و منبع درونی بیپایانی از قدرت را دارد. این قسمت از شما شناخت کاملی از قابلیت واقعیتان دارد و مدام میکوشد توجه خود را به آن جلب کند. اگر مثل اغلب افراد اجتماع باشید، توجهی به آن نخواهید کرد. احتمالاً بیشتر با خویشتن جسمی خود همسانانگاری کردهاید نه با خویشتن درونی خود و بیشتر روی زندگی بیرونی خود تمرکز کردهاید نه روی زندگی درونی خود، (میتوانم تصور کنم که با تعجب میپرسید: «مگر من زندگی درونی هم دارم؟») بله دارید؛ همه دارند.
📚 #برشی_از_کتاب: #اکسیر_عزت_نفس
✍️ اثر: #ویل_ادواردز
👌 ترجمه: #ابوذر_کرمی
📖 صفحه: ۵۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
📚 #برشی_از_کتاب: #اکسیر_عزت_نفس
✍️ اثر: #ویل_ادواردز
👌 ترجمه: #ابوذر_کرمی
📖 صفحه: ۵۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
وقتی در جایگاه فردی نیازمند قرار داریم، از خود در برابر تازیانههای ایگو محافظت نمیکنیم. حاضریم این رابطه را به قیمت حتی تحمیل حقارت و از دست دادن آزادی، حفظ کنیم. در این صورت، حریم شخصی یا اعتماد به نفس و احترام در ما رنگ میبازد و خود را با این سبک خودخواهانه وفق میدهیم؛ زیرا فرد خودخواه چیزی به ما میدهد که ممکن است احساس تعلق باشد یا یکی از پنج مؤلفۀ عشق که والدین هرگز به ما ندادهاند. وقتی حاضریم به هر نحو فرد خودپرست را در زندگی خود حفظ کنیم، خود را شایستۀ عشق نمیدانیم، بلکه احساس میکنیم بخت یارمان بوده و فردی را پیدا کردهایم که متوجه نالایقی ما نشده است.
📚 #برشی_از_کتاب: #تو_آنچه_می_پنداری_نیستی!
✍️ اثر: #دیوید_ریکو
👌 ترجمه: #مهدی_کهربی
📖 صفحه: ۱۸۶
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
📚 #برشی_از_کتاب: #تو_آنچه_می_پنداری_نیستی!
✍️ اثر: #دیوید_ریکو
👌 ترجمه: #مهدی_کهربی
📖 صفحه: ۱۸۶
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✍️ نامهای که سهراب سپهری از نیویورک برای احمدرضا احمدی نوشت:
احمدرضای عزیز تنبلی هم حدی دارد. این را میدانم. ولی باور کن فکر تو هستم و سپاسگزاری نامههایت. من به شدت در این شهر تنها ماندم. آن هم در این شهر بی پرنده و نادرخت. هنوز صدای پرنده نشنیدهام (چون پرندهای نیست صدایش هم نیست). در همان امیر آباد خودمان توی هر درخت نارون یک خروار جیک جیک بود. نیویورک و جیک جیک توقعی ندارم. من فقط هستم و گاهی در این شهر گولاش میخورم. مثل اینکه تو دوست داشتی و برایت جانشین قورمه سبزی بود...
غصه نباید خورد گولاش باید خورد و راه رفت و نگاه کرد به چیزهای سر راه. مثل بچههای دبستانی که ضخامت زندگیشان بیشتر است. میدانی باید رفت یه طرف و یا شروع کرد. من شروع میکنم. ولی همیشه نمیشود. هنوز صندلی اتاقم را شروع نکردهام وقت میخواهد. عمر نوح هم بدک نیست ولی باید قانع بود و من هستم. مثلا یک چهارم قار قار کلاغ برای من بس است. یادم هست به یکی نوشتم: سه چهارم قناری را میشنوم.
میبینی قانع شدهام. راست است که حجم قار قار بیشتر است ولی در عوض خاصیت آن کمتر است. مادرم میگفت قار قار برای بعضیها خاصیت دارد. من روزها نقاشی میکنم. هنوز روی دیوارهای دنیا برای تابلوها جا هست. پس تندتر کار کنیم. ولی نباید دود چراغ خورد. این جا دودهای زبرتر و خالصتری هست، دودهای بادوام و آبنرو.
در کوچه که راه میروی گاه یک تکه دود صمیمانه روی شانهات مینشیند و این تنها ملایمت این شهر است و گرنه آن جرثقیل که از پنجره اتاق پیداست، نمیتواند صمیمانه روی شانه کسی بنشیند. اصلا برازنده جرثقیل نیست اگر این کار را بکند به اصالت خانوادگی خود لطمه زده است.
توی این شهر نمیشود نرم بود و حیا کرد تهنیت گفت. نمی.شود تربچه خورد. میان این ساختمانهای سنگین تربچه خوردن کار جلفی است. مثل اینکه بخواهی یک آسمان خراش را قلقلک بدهی.
باید رسوم اینجا را شناخت. در اینجا رسم این است که درخت برگ داشته باشد. در این شهر نعنا پیدا میشود ولی باید آن را صادقانه خورد. اینجا رسم نیست کسی امتداد بدهد. نباید فکر آدم روی زمین دراز بکشد. در این جا از روی سیمان به بالا برای فکرکردن مناسبتر است و یا از فلز به آن طرف.
من نقاشی میکشم ولی نقاشی من نسبت به گالریهای اینجا مورب است. نقاشی از آن کارهاست پوست آدم را میکند و تازه طلبکار است. ولی نباید به نقاشی رو داد چون سوار آدم میشود. من خیلیها را دیدهام که به نقاشی سواری میدهند. باید کمی مسلح بود و بعد رفت دنبال نقاشی.
گاه فکر میکنم شعر مهربانتر است ولی نباید زیاد خوش خیال بود. من خیلیها را شناختهام که از دست شعر به پلیس شکایت کردهاند. باید مواظب بود. من شبها شعر میخوانم. هنوز ننوشتهام خواهم نوشت.
من نقاشی میکنم. شعر میخوانم و یکتایی میبینم و گاه در خانه غذا میپزم و ظرف میشویم و انگشت خودم را میبرم. و چند روز از نقاشی باز میمانم. غذایی که میپزم خوشمزه میشود به شرطی که چاشنی آن نمک باشد و یک قاشق اغماض. غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ایراد هم میگرفتم که رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمایل به کبودی است.
آدم چه دیر میفهمد...
من چه دیر فهمیدم که انسان یعنی عجالتا...
ایران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفکران بد و دشتهای دلپذیر...
و همین ...
.
🆔 @Sayehsokhan
احمدرضای عزیز تنبلی هم حدی دارد. این را میدانم. ولی باور کن فکر تو هستم و سپاسگزاری نامههایت. من به شدت در این شهر تنها ماندم. آن هم در این شهر بی پرنده و نادرخت. هنوز صدای پرنده نشنیدهام (چون پرندهای نیست صدایش هم نیست). در همان امیر آباد خودمان توی هر درخت نارون یک خروار جیک جیک بود. نیویورک و جیک جیک توقعی ندارم. من فقط هستم و گاهی در این شهر گولاش میخورم. مثل اینکه تو دوست داشتی و برایت جانشین قورمه سبزی بود...
غصه نباید خورد گولاش باید خورد و راه رفت و نگاه کرد به چیزهای سر راه. مثل بچههای دبستانی که ضخامت زندگیشان بیشتر است. میدانی باید رفت یه طرف و یا شروع کرد. من شروع میکنم. ولی همیشه نمیشود. هنوز صندلی اتاقم را شروع نکردهام وقت میخواهد. عمر نوح هم بدک نیست ولی باید قانع بود و من هستم. مثلا یک چهارم قار قار کلاغ برای من بس است. یادم هست به یکی نوشتم: سه چهارم قناری را میشنوم.
میبینی قانع شدهام. راست است که حجم قار قار بیشتر است ولی در عوض خاصیت آن کمتر است. مادرم میگفت قار قار برای بعضیها خاصیت دارد. من روزها نقاشی میکنم. هنوز روی دیوارهای دنیا برای تابلوها جا هست. پس تندتر کار کنیم. ولی نباید دود چراغ خورد. این جا دودهای زبرتر و خالصتری هست، دودهای بادوام و آبنرو.
در کوچه که راه میروی گاه یک تکه دود صمیمانه روی شانهات مینشیند و این تنها ملایمت این شهر است و گرنه آن جرثقیل که از پنجره اتاق پیداست، نمیتواند صمیمانه روی شانه کسی بنشیند. اصلا برازنده جرثقیل نیست اگر این کار را بکند به اصالت خانوادگی خود لطمه زده است.
توی این شهر نمیشود نرم بود و حیا کرد تهنیت گفت. نمی.شود تربچه خورد. میان این ساختمانهای سنگین تربچه خوردن کار جلفی است. مثل اینکه بخواهی یک آسمان خراش را قلقلک بدهی.
باید رسوم اینجا را شناخت. در اینجا رسم این است که درخت برگ داشته باشد. در این شهر نعنا پیدا میشود ولی باید آن را صادقانه خورد. اینجا رسم نیست کسی امتداد بدهد. نباید فکر آدم روی زمین دراز بکشد. در این جا از روی سیمان به بالا برای فکرکردن مناسبتر است و یا از فلز به آن طرف.
من نقاشی میکشم ولی نقاشی من نسبت به گالریهای اینجا مورب است. نقاشی از آن کارهاست پوست آدم را میکند و تازه طلبکار است. ولی نباید به نقاشی رو داد چون سوار آدم میشود. من خیلیها را دیدهام که به نقاشی سواری میدهند. باید کمی مسلح بود و بعد رفت دنبال نقاشی.
گاه فکر میکنم شعر مهربانتر است ولی نباید زیاد خوش خیال بود. من خیلیها را شناختهام که از دست شعر به پلیس شکایت کردهاند. باید مواظب بود. من شبها شعر میخوانم. هنوز ننوشتهام خواهم نوشت.
من نقاشی میکنم. شعر میخوانم و یکتایی میبینم و گاه در خانه غذا میپزم و ظرف میشویم و انگشت خودم را میبرم. و چند روز از نقاشی باز میمانم. غذایی که میپزم خوشمزه میشود به شرطی که چاشنی آن نمک باشد و یک قاشق اغماض. غذاهای مادرم چه خوب بود. تازه من به او ایراد هم میگرفتم که رنگ سبز خورش اسفناج چرا متمایل به کبودی است.
آدم چه دیر میفهمد...
من چه دیر فهمیدم که انسان یعنی عجالتا...
ایران مادرهای خوب دارد و غذاهای خوشمزه و روشنفکران بد و دشتهای دلپذیر...
و همین ...
.
🆔 @Sayehsokhan