This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جایزه اسکار نقش اصلی مرد به آنتونی هاپکینز رسید برای نقش اصلی فیلم پدر.
در ۸۳ سالگی بهترین اجرای عمرت رو داشته باشی.
اینو گذاشتیم برای آنهانی که ۴۰ ساله هستند و نصف این زمان رو عمر کرده اند و بی حوصله و نا امید و منفی باف هستند، تا کمی عمیق تر به عمر و جریان زندگی فکر کنند و هر چه زودتر گارد موفقیت را به جای ژست شکست انتخاب کنند.
زنده باد زندگی !
🆔 @Sayehsokhan
در ۸۳ سالگی بهترین اجرای عمرت رو داشته باشی.
اینو گذاشتیم برای آنهانی که ۴۰ ساله هستند و نصف این زمان رو عمر کرده اند و بی حوصله و نا امید و منفی باف هستند، تا کمی عمیق تر به عمر و جریان زندگی فکر کنند و هر چه زودتر گارد موفقیت را به جای ژست شکست انتخاب کنند.
زنده باد زندگی !
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست داشتن ، عشق
و محبت بالغانه
از غنای فرد ناشی میشود نه از تهیدستیاش.
سلام و درود
براتون آدینه اي طلايي، سرشار از ثروت، نعمت، بركت، سلامتي، عشق و محبت ارزو داریم!
🆔 @Sayehsokhan
و محبت بالغانه
از غنای فرد ناشی میشود نه از تهیدستیاش.
سلام و درود
براتون آدینه اي طلايي، سرشار از ثروت، نعمت، بركت، سلامتي، عشق و محبت ارزو داریم!
🆔 @Sayehsokhan
زندگی برای آدم بی فکر همیشه راحت است. خورد و خواب است. و رفتار بهایم. اما وقتی پای فکر به میان آمد، توی بهشت هم که باشی آسوده نیستی. مگر چرا آدم ابوالبشر از بهشت گریخت؟ برای این که عقل به کله اش آمد و چون و چراش شروع شد. خیال می کنید بار امانتی که کوه از تحملش گریخت و آدم قبولش کرد چه بود؟ آدم زندگی چهارپایی را توی بهشت گذاشت و رفت به دنیای پر از چون و چرای عقل و وظیفه، به دنیای پر از هول و هراس بشریت.
#جلال_آل_احمد
"نون والقلم"
🆔 @Sayehsokhan
#جلال_آل_احمد
"نون والقلم"
🆔 @Sayehsokhan
بادنمای کوچک به دقت گوش کرد و پس از سکوتی متفکرانه گفت:" چیزی را که گفتی دوست دارم." صدا پاسخ داد:" و البته آن را انجام می دهی. بنا بر این حالا بگو قصد داری چه کار کنی؟" و بادنما گفت:" خوب، می خواهم به خاطر بسپارم که من تکیه گاهی محکم روی این بام دارم و این که وظیفه ام را به خوبی انجام می دهم و مجبور نیستم شبیه خوک یا گاو باشم. مجبور نیستم شبیه مزرعه دار یا شیرفروش باشم. وظیفه من نشان دادن جهت وزش باد است، پس فکر می کنم من فقط باید انجام این وظیفه را ادامه دهم؛ وظیفه ای که به صورت طبیعی و با شادی از این پس انجام خواهم داد."
📚 #برشی_از_کتاب : #داستان_هایی_برای_گوش_سوم
✍️ اثر: #لی_والاس
👌 ترجمه: #مریم_تقی_پور
📖 صفحه: 134
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
📚 #برشی_از_کتاب : #داستان_هایی_برای_گوش_سوم
✍️ اثر: #لی_والاس
👌 ترجمه: #مریم_تقی_پور
📖 صفحه: 134
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan👇👇👇
Forwarded from نشر سایه سخن (Mousa Malekian)
لایو گفتگوی آقای بصیر مقدسیان و خانم مریم تقیپور
با موضوع: تمثیل و داستان، بستری برای بهبود روابط
شنبه هجدهم اردیبهشت ساعت ۲۱
از صفحه اینستاگرام نشر سایهسخن
🆔 @SayehSokhan
با موضوع: تمثیل و داستان، بستری برای بهبود روابط
شنبه هجدهم اردیبهشت ساعت ۲۱
از صفحه اینستاگرام نشر سایهسخن
🆔 @SayehSokhan
✍ دیگر نیاز ندارم کسی را وادار کنم که دوستم داشته باشد..
دیگر بده بستان را رها کرده ام.
مانند "بازاریاب شرکت بیمه" نیستم که می کوشد محصول خود را با اغواگری تبلیغ کند!
بلکه همانند "انباردار مغازه ام" که وقتی کسی چیزی می خواهد همراهی اش می کند.
در این فرآیند نه به حاشیه نیاز دارم و نه به ظاهر، فقط کافیست همان کسی باشم که هستم؛
یا می پذیرد یا می رود.
📚 #برشی_از_کتاب: #تو_آنچه_می_پنداری_نیستی!
✍️ اثر: #دیوید_ریکو
👌 ترجمه: #مهدی_کهربی
📖 صفحه: ۹۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
دیگر بده بستان را رها کرده ام.
مانند "بازاریاب شرکت بیمه" نیستم که می کوشد محصول خود را با اغواگری تبلیغ کند!
بلکه همانند "انباردار مغازه ام" که وقتی کسی چیزی می خواهد همراهی اش می کند.
در این فرآیند نه به حاشیه نیاز دارم و نه به ظاهر، فقط کافیست همان کسی باشم که هستم؛
یا می پذیرد یا می رود.
📚 #برشی_از_کتاب: #تو_آنچه_می_پنداری_نیستی!
✍️ اثر: #دیوید_ریکو
👌 ترجمه: #مهدی_کهربی
📖 صفحه: ۹۲
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
✍ #دمی_با_رضا_بابایی
وصیتنامۀ یک پدر
فرزندم، اول ده صفحۀ چهارصد کلمهای برایت وصیتنامه نوشته بودم که اگر مقاله نوشته بودم، حداقل دویست هزار تومن حقالتألیفش بود. بعد از اینکه نوشتم، پشیمان شدم و به این نتیجه رسیدم که کاش همان مقاله را نوشته بودم. چون به هر حال دویست هزار تومن ارث، بهتر از ده صفحه کاغذ است. ولی بعد دیدم بدون وصیتنامه هم که نمیشود مرد. چون وصیتنامۀ قبلی را دلیت کرده بودم و تازه اگر دلیت هم نکرده بودم، مطمئنم که تو حوصلۀ خواندن آن را نداشتی، در سه کلمه خلاصهاش میکنم: ببخش، ببخش، ببخش.
یادداشتها و گفتارههای خارج از نوبت
🆔 @Sayehsokhan
وصیتنامۀ یک پدر
فرزندم، اول ده صفحۀ چهارصد کلمهای برایت وصیتنامه نوشته بودم که اگر مقاله نوشته بودم، حداقل دویست هزار تومن حقالتألیفش بود. بعد از اینکه نوشتم، پشیمان شدم و به این نتیجه رسیدم که کاش همان مقاله را نوشته بودم. چون به هر حال دویست هزار تومن ارث، بهتر از ده صفحه کاغذ است. ولی بعد دیدم بدون وصیتنامه هم که نمیشود مرد. چون وصیتنامۀ قبلی را دلیت کرده بودم و تازه اگر دلیت هم نکرده بودم، مطمئنم که تو حوصلۀ خواندن آن را نداشتی، در سه کلمه خلاصهاش میکنم: ببخش، ببخش، ببخش.
یادداشتها و گفتارههای خارج از نوبت
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from Mahboubeh Jamshidi
اردیبهشت حال و هوای عجیبی داره.🍃
انگار خدا برای آدمها یک فنجون "عشق" دم کرده.❤️
انگار خیابونا آغوش باز کردن
تا غم عابرها رو توی خودشون حل کنن …😍
صبح اردیبهشتیتون بخیر و شادی 🌸🍀
#صبح_بخير
🆔 @Sayehsokhan
انگار خدا برای آدمها یک فنجون "عشق" دم کرده.❤️
انگار خیابونا آغوش باز کردن
تا غم عابرها رو توی خودشون حل کنن …😍
صبح اردیبهشتیتون بخیر و شادی 🌸🍀
#صبح_بخير
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from Mahboubeh Jamshidi
کمیته بینالمللی صلیب سرخ انجمن و سازمان غیردولتی انساندوستانه است که مقر اصلی آن در شهر ژنو سوئیس است.این سازمان در ابتدا فقط در حوزه مراقبت از سربازان زخمی جنگ فعالیت میکرد اما بعد در دیگر زمینهها نیز وارد شد. تقریباً در همهٔ کشورهای جهان شعبههایی از صلیب سرخ وجود دارد که در طول جنگ و صلح فعالیت میکنند.
در هنگام بروز اتفاق های ناگوار، صلیب سرخ اقداماتی همچون کمکهای اولیه، پیشگیری از وقوع حوادث، سالم نگه داشتن آب آشامیدنی، تعلیم دادن پرستاران و قابلهها، مراقبت از زایشگاهها و مراکز رفاهی کودکان، بنا نهادن مراکز بیمارستانها، برپا کردن بانکهای خون و… را در دستور کار خود قرار می دهد.
#روز_جهاني_صليب_سرخ
🆔 @Sayehsokhan
در هنگام بروز اتفاق های ناگوار، صلیب سرخ اقداماتی همچون کمکهای اولیه، پیشگیری از وقوع حوادث، سالم نگه داشتن آب آشامیدنی، تعلیم دادن پرستاران و قابلهها، مراقبت از زایشگاهها و مراکز رفاهی کودکان، بنا نهادن مراکز بیمارستانها، برپا کردن بانکهای خون و… را در دستور کار خود قرار می دهد.
#روز_جهاني_صليب_سرخ
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from Mahboubeh Jamshidi
ما آمدهایم که با حضورمان جهان را دگرگون کنیم، نیامدهایم تا پس از مرگمان بگویند: از کرم خاکی هم بیآزارتر بود و از گاو هم مظلومتر.
ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان و راه رفتنمان و نگاهکردنمان و لبخندزدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامدهایم فقط بهخاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند...
#نادر_ابراهیمی
🆔 @Sayehsokhan
ما باید وجودمان و نفس کشیدنمان و راه رفتنمان و نگاهکردنمان و لبخندزدنمان هم مانند تیغ به چشم و گلوی بدکاران و ستمگران برود...
ما نیامدهایم فقط بهخاطر آنکه همچون گوسفندی زندگی کرده باشیم که پس از مرگمان، گرگ و چوپان و سگ گله، هر سه ستایشمان کنند...
#نادر_ابراهیمی
🆔 @Sayehsokhan
برای آشنایی بیشتر با افسردگی چرچیل فصل یازده کتاب فوق«چرچیل به عنوان یک فرد افسرده: ’سگ سیاه؟‛» را ببینید. از مولد بودن چرچیل، به رغم اختلالی که داشته است، به عنوان ابزاری ارتباطی برای کاهش ننگ مربوط به اختلالات روانی، در بین بیماران مبتلا به انواع اختلالات روانشناختی در انگلستان استفاده شده است. به تازگی بزرگترین انجمن خیریۀ مربوط به اختلالات روانی شدید در انگلستان (ریتینک) تندیسی از چرچیل ساخته که در آن روپوشی بازدارنده( لباسی که برای مهار بیماران روانی کنترل ناپذیر به کار می رفت) بر تن دارد. در این اثر از روپوش بازدارنده به صورت استعاری استفاده شده است و منظور نشان دادن این موضوع بوده است که بیماری روانی می تواند مانند یک روپوش بازدارنده عمل کند و افرادی را که از این اختلالات رنج می برند از شغل، اجتماع و دیگر فرصت های زندگی دور سازد.
📚 #برشی_از_کتاب : #از_شادکامی_تا_بالندگی
✍️ اثر: #دکتر_مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📖 صفحه: 138 و 139
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
📚 #برشی_از_کتاب : #از_شادکامی_تا_بالندگی
✍️ اثر: #دکتر_مارتین_سلیگمن
👌 ترجمه: #دکتر_زهره_قربانی
📖 صفحه: 138 و 139
📇 انتشارات: #سایه_سخن
🆔 @Sayehsokhan
#بزودی
بگذارید دیگران اشتباه کنند
اگر کمتر به دنبال پیداکردن اشتباه افراد باشید،کارهای بیش تری را می توانید با آنها انجام دهید.
در مقابل عادت های آزار دهنده آنها تماشاگری سرگرم تماشا باشید.
حفظ عزت نفس همطرازان، همکاران، زیردستان، رقبا و رؤسا بسیار مهم تر از تصویر ارزشمند شما و برنامه ها، قوانین یا موفقیت تان است. مهم تر از آن است که حق به جانب شما باشد؛ مهمتر از وقت شناسی و کارایی شماست.
مردم خیلی زود فراموش می کنند که شما چه کاری در زندگی انجام داده اید؛ اما مدت ها به یادشان می ماند که سبب شده اید چه احساسی نسبت به خودشان داشته باشند.
📚 #برشی_از_کتاب : #جنس_مدیر_عالی
✍️ اثر: #دی_ای_بنتون
👌 ترجمه: #مریم_خسروی
🖌 ویراسته و زیر نظر: #ایرج_پاد
📇 انتشارات: #سایه_سخن
✅ زیر چاپ
🆔 @SayehSokhan
بگذارید دیگران اشتباه کنند
اگر کمتر به دنبال پیداکردن اشتباه افراد باشید،کارهای بیش تری را می توانید با آنها انجام دهید.
در مقابل عادت های آزار دهنده آنها تماشاگری سرگرم تماشا باشید.
حفظ عزت نفس همطرازان، همکاران، زیردستان، رقبا و رؤسا بسیار مهم تر از تصویر ارزشمند شما و برنامه ها، قوانین یا موفقیت تان است. مهم تر از آن است که حق به جانب شما باشد؛ مهمتر از وقت شناسی و کارایی شماست.
مردم خیلی زود فراموش می کنند که شما چه کاری در زندگی انجام داده اید؛ اما مدت ها به یادشان می ماند که سبب شده اید چه احساسی نسبت به خودشان داشته باشند.
📚 #برشی_از_کتاب : #جنس_مدیر_عالی
✍️ اثر: #دی_ای_بنتون
👌 ترجمه: #مریم_خسروی
🖌 ویراسته و زیر نظر: #ایرج_پاد
📇 انتشارات: #سایه_سخن
✅ زیر چاپ
🆔 @SayehSokhan
#دستنوشته_های_مدیر_سایه_سخن 🔟
"شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم!"
خدا رحمتش کنه. هر وقت این ترانه را گوش می دهم, یا به یادش می افتم می بینم که چقدر زبان مشفقانه و معناداری در آن است!
یکبار "هودینگ کارتر" روزنامه نگار آمریکایی نوشت: ما دو ارثیه ماندگار برای فرزندانمان به جا می گذاریم: ریشه و بال!
در فرزندپروری فرایند یادگیری، رهاکردن بچه ها به حال خودشان است.
اگر از بحث ریشه ها درگذریم، می بینیم که از همان اولی که اجازه می دهیم کودکمان بدون گرفتن دستش، راه برود تا وقتی که با بچه های همردیفش بازی می کند.
از رفتن به مهد کودک، ماندن خانه عمه و خاله، تنها رفتن به جشن تولد دوستش تا وقتی که آماده رفتن به دانشگاه می شود!
در همه این نوع رفتارها چطور به او کمک و اعتماد می کنیم تا آرام و مطمین باشد و یاد بگیرد که تصمیمات درستی گرفته است؟
هرچه با فرزندانمان مهربان و مشفقانه تر رفتار کنیم آنها راحت تر بالهایشان را باز می کنند!
حدود ۲۵ سال پیش در راه برگشت از مدرسه دخترم، به یکی از دوستانم برخوردم که خیلی سرحال و قبراق بود. پرسید: هان اینجا کجا؟
گفتم امروز اول مهر است و دخترم را به مدرسه گذاشته و برمی گردم.
در حالیکه بغض کرده بودم، گفتم: نمی دانم چرا اینقدر جدایی برام سخت بوده؟ بلافاصله خودم را جمع و جور و ازش عذرخواهی کردم.
یادم نمی رود که مرا در آغوش گرفت و گفت: نیازی به عذرخواهی نیست. اگر خیلی ناراحتی برو خانه و به خودت فرصت بده و یک دل سیر گریه کن!
همان وقت ذهن حراف و مقایسه گرم بهم گفت: اگر ناراحتی ام را برای دوست دیگری نقل کرده بودم، حتما سرزنشم می کرد و می گفت، مگه مرد هم گریه می کنه؟ واقعا خجالت آوره!
آنروز دوستم لبخندی زد و گفت بعد از اینکه خوب گریه هاتو کردی خودت و خانمت و بقیه بچه ها رو به یک نهار خوشمزه میهمان کن! تو لیاقت بیشتر از اینها را داری!
این روزها که بهش فکر می کنم می بینم من اگر خودم بود هرگز به چنین کاری دست نمی زدم، چون بیش از حد به نظرم خودشیفتگی می آمد! اما این کار را کردم و هنوز هم طعم لذید آن نهار با جزییاتش را به خاطر دارم.
آره بعد از آن فرصت گریه، حالا برای من شفقت ورزی به خودم و خانواده ام ضروری بود.
شاید با خودتان بگویید که فرستادن بچه به مدرسه که جز خوشحالی و شادی چیزی نداره! گریه واسه چی؟
باشه مگر نه اینکه افکار و احساسات و هیجانات اصلا در کنترل ما نیستن. خوب گاهی غمی از راه میرسه. گاهی بدون هماهنگی با ما سرو کله دل شوره ای پیدا میشه. فقط کافیه با یک نفس عمیق، عقب بایستیم و به تماشای آن احساس بنشینیم و اجازه دهیم عبور کنه!
الان این روزا فکر می کنم انشالله وقتی کرونا بساطش را جمع کرد و رفت و من دوباره دوستم را دیدم، حتما در آغوشش می گیرم و بهش میگم:
پسر تو این توصیه و زبان مهرآمیز و مشفقانه را از کجا یاد گرفته بودی که اون روز به من یاد دادی؟
آنروز گفته خردمندانه و محبت آمیز دوستم باعث شد که من احساسات و هیجانات پیچیده و تلخ و شیرینم را بپذیرم و به خود اجازه بدم آنها را تجربه کنم! این یعنی پذیرش!
شاد و در لحظه باشید!
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
"شانه هایت را برای گریه کردن دوست دارم!"
خدا رحمتش کنه. هر وقت این ترانه را گوش می دهم, یا به یادش می افتم می بینم که چقدر زبان مشفقانه و معناداری در آن است!
یکبار "هودینگ کارتر" روزنامه نگار آمریکایی نوشت: ما دو ارثیه ماندگار برای فرزندانمان به جا می گذاریم: ریشه و بال!
در فرزندپروری فرایند یادگیری، رهاکردن بچه ها به حال خودشان است.
اگر از بحث ریشه ها درگذریم، می بینیم که از همان اولی که اجازه می دهیم کودکمان بدون گرفتن دستش، راه برود تا وقتی که با بچه های همردیفش بازی می کند.
از رفتن به مهد کودک، ماندن خانه عمه و خاله، تنها رفتن به جشن تولد دوستش تا وقتی که آماده رفتن به دانشگاه می شود!
در همه این نوع رفتارها چطور به او کمک و اعتماد می کنیم تا آرام و مطمین باشد و یاد بگیرد که تصمیمات درستی گرفته است؟
هرچه با فرزندانمان مهربان و مشفقانه تر رفتار کنیم آنها راحت تر بالهایشان را باز می کنند!
حدود ۲۵ سال پیش در راه برگشت از مدرسه دخترم، به یکی از دوستانم برخوردم که خیلی سرحال و قبراق بود. پرسید: هان اینجا کجا؟
گفتم امروز اول مهر است و دخترم را به مدرسه گذاشته و برمی گردم.
در حالیکه بغض کرده بودم، گفتم: نمی دانم چرا اینقدر جدایی برام سخت بوده؟ بلافاصله خودم را جمع و جور و ازش عذرخواهی کردم.
یادم نمی رود که مرا در آغوش گرفت و گفت: نیازی به عذرخواهی نیست. اگر خیلی ناراحتی برو خانه و به خودت فرصت بده و یک دل سیر گریه کن!
همان وقت ذهن حراف و مقایسه گرم بهم گفت: اگر ناراحتی ام را برای دوست دیگری نقل کرده بودم، حتما سرزنشم می کرد و می گفت، مگه مرد هم گریه می کنه؟ واقعا خجالت آوره!
آنروز دوستم لبخندی زد و گفت بعد از اینکه خوب گریه هاتو کردی خودت و خانمت و بقیه بچه ها رو به یک نهار خوشمزه میهمان کن! تو لیاقت بیشتر از اینها را داری!
این روزها که بهش فکر می کنم می بینم من اگر خودم بود هرگز به چنین کاری دست نمی زدم، چون بیش از حد به نظرم خودشیفتگی می آمد! اما این کار را کردم و هنوز هم طعم لذید آن نهار با جزییاتش را به خاطر دارم.
آره بعد از آن فرصت گریه، حالا برای من شفقت ورزی به خودم و خانواده ام ضروری بود.
شاید با خودتان بگویید که فرستادن بچه به مدرسه که جز خوشحالی و شادی چیزی نداره! گریه واسه چی؟
باشه مگر نه اینکه افکار و احساسات و هیجانات اصلا در کنترل ما نیستن. خوب گاهی غمی از راه میرسه. گاهی بدون هماهنگی با ما سرو کله دل شوره ای پیدا میشه. فقط کافیه با یک نفس عمیق، عقب بایستیم و به تماشای آن احساس بنشینیم و اجازه دهیم عبور کنه!
الان این روزا فکر می کنم انشالله وقتی کرونا بساطش را جمع کرد و رفت و من دوباره دوستم را دیدم، حتما در آغوشش می گیرم و بهش میگم:
پسر تو این توصیه و زبان مهرآمیز و مشفقانه را از کجا یاد گرفته بودی که اون روز به من یاد دادی؟
آنروز گفته خردمندانه و محبت آمیز دوستم باعث شد که من احساسات و هیجانات پیچیده و تلخ و شیرینم را بپذیرم و به خود اجازه بدم آنها را تجربه کنم! این یعنی پذیرش!
شاد و در لحظه باشید!
ارادتمند
حسن ملکیان
🆔 @Sayehsokhan
لایو گفتگوی آقای بصیر مقدسیان و خانم مریم تقیپور
با موضوع: تمثیل و داستان، بستری برای بهبود روابط
شنبه هجدهم اردیبهشت ساعت ۲۱
از صفحه اینستاگرام نشر سایهسخن
🆔 @SayehSokhan
با موضوع: تمثیل و داستان، بستری برای بهبود روابط
شنبه هجدهم اردیبهشت ساعت ۲۱
از صفحه اینستاگرام نشر سایهسخن
🆔 @SayehSokhan