نشر سایه سخن
9.74K subscribers
13.1K photos
4.75K videos
270 files
3.78K links


📚📚کتابخانه ای همراه؛
همراه با شما تا هنر زندگی🌹🌹

خرید کتاب:
⬇️⬇️⬇️⬇️
www.sayehsokhan.com

📚ثبت سفارش مستقیم کتاب در دایرکت اینستاگرام:
👇👇👇👇
https://b2n.ir/s05391

آدرس: خ 12فروردین، کوچه بهشت آیین، پ 19 همکف
تلفن:66496410
Download Telegram
✍️ رباب حامدی

🖊 دوران قرنطینه: زمانی برای رشد


از اول عمر آنقدر با دیگران بوده‌ایم که یاد نگرفته‌ایم چگونه با تنهایی سر کنیم. حوصله‌مان سر می رود، نمی‌توانیم از تنها بودن لذت ببریم. نمی‌توانیم به کارهایمان برسیم. انگار یک چیزی کم است. شاید هم خیلی چیزی کم است!
@sokhanranihaa
بسیاری از ما انقدر در زمینه های مختلف تجربه نداریم که حالا در پناه آنها خود را سرگرم کنیم. یک مسیر واحد را پیش گرفته ایم و جلو آمده ایم تا به اینجای زمان رسیده‌ایم و حالا که این مهمان کرونایی سمج مثل یک سنگ جلوی مسیر را گرفته و مجبوریم مدتی پشت سنگ بنشینیم و بی حوصله‌ می شویم. سرگرمی های مسیر همیشگی(کار بیرون، دانشگاه، ورزش، دیدن اقوام، کافی شاپ رفتن با دوستان و ...) از ما گرفته شده. دستمان خالی است. غمگین و افسرده می شویم. بی تاب می شویم و دائم فکر می کنیم روزهای نزدیک به نوروز چه می‌توانست باشد و ما با چه شرایطی روبرو شده‌ایم.‌ غصه می خوریم، غر می زنیم.

شاید تا به حال به دلایل مختلف در مسیر تکراری قدم گذاشته‌ایم و تجربه‌هایمان در زمینه های مختلف زندگی کم بوده‌است. اما حالا که به اجبار این سنگ کرونایی، مجبوریم مدتی از حرکت همیشگی باز بمانیم، می‌توانیم دست به تجربه‌های جدید بزنیم.
می گویند هر رشدی با درد همراه است. اما از سوی دیگرمی شود از دوران درد به عنوان فرصتی برای رشد بهره جست.

بیایید از این فرصت قرنطینه استفاده کنیم و مهارت هایی را که در گذشته یاد گرفته ایم را به کار گیریم یا مهارتی جدید بیاموزیم.

می توانیم روی بیاوریم به انجام کارهای دستی، خیاطی، کار با چوب و تهیه وسایلی کوچک مثل قاب عکس، نوشتن خاطرات گذشته از کودکی تا به حال، خواندن کتاب هایی که هیچ وقت فرصت خواندنش را نداشته‌ایم، پروراندن گل و گیاه، بافتنی‌کردن، نقاشی، طراحی، ساختن ویدیو کلیپ از فیلم های قدیمی یا درست کردن اسلاید از عکس های گذشته، یادگیری زبان جدید یا تقویت زبانی که در گذشته آموخته‌ایم، پختن غذاهای جدید، رنگ کردن دیوار یک اتاق، باز هم بگویم؟؟

لطفا در خانه بمانید، اما زانوی غم به بغل نگیرید. گوشی را به کناری بگذارید، باور کنید به اطلاعاتی بیشتر از آنچه تاکنون از کرونا شنیده اید، نیاز ندارید. شنیدن خبرهای جدید(درست یا غلط) یا گوش کردن فایل‌های صوتی(واقعی یا ساختگی) فقط به اضطرابتان می‌افزاید. به جای صرف بیهوده انرژی ذهن و روانتان، از جای خود بلند شوید و دست به کاری بزنید.


🆔 @sokhanranihaa
🆔 @Sayehsokhan
زمانی که بورهاس فردریک اسکینر، از تاثیرگذارترین روان شناسان تاریخ بشر، در بستر مرگ بود، دهانش خشک شد، یکی از پرستارها به او مقداری آب داد. اسکینر جرعه ای نوشید و آخرین جمله خود را بیان کرد:
● شگفت انگیز بود●
آیا این داستان الهام بخش نیست؟
سیلی واقعیت
راس هریس
ترجمه دکتر علی صاحبی و مهدی اسکندری
سایه سخن
چاپ هشتم

🆔 @sayehsokhan 👇👇👇
#سیلی_واقعیت


درباره وقتی است که زندگی با سیلی به‌صورت آدم می‌زند، او را به کناری پرت می‌کند و زندگی‌اش را بالا و پایین می‌کند. با این حساب سیلی واقعیت کتابی مفید برای هرکسی است که در زندگی‌اش حادثه تنش‌زای بزرگی اتفاق افتاده. این کتاب به‌طور اختصاصی درباره سوگ و فقدان است. درباره نحوه مقابله با مرگ محبوب، ورشکستگی، طلاق، بیماری صعب‌العلاج، تصادف جدی، معلولیت و حوادثی نظیر این‌ها. چگونه با این اتفاقات کنار می‌آیید؟

برای مقابله موفق چهاراصل اساسی را باید رعایت کرد.

اصل اول:

با خودتان به مهربانی رفتار کنید. آیا می‌توانم با خودم مهربان باشم؟ حفره بسیار بزرگی بین آنچه می‌خواهم و آنچه دارم وجود دارد؛ و درد بسیار زیادی می‌کشم. با این اوصاف می‌توانم با خودم مهربان باشم؟ بسیاری از ما نمی‌دانیم چطور این کار را بکنیم؛ به دارو یا الکل یا غذا پناه می‌بریم یا به خودمان زخم می‌زنیم یا از زندگی کنار می‌کشیم. واضح است که این راه مهربانی با خود نیست. پس بایستی شیوه‌های ساده‌ای وجود داشته باشد که از طریق آن‌ها سپری براي مقابله پيدا كرد.

اصل دوم:

لنگر بیندازید. همه این هیجانات و احساسات دردناک یک طوفان هیجانی به راه می‌اندازند. من اگر در میانه طوفان به دریانوردی خود ادامه بدهم کاری از دستم برنخواهد آمد و پس چطور می‌توانم لنگر بیندازم؟ من از توجه آگاهی استفاده می‌کنم تا در لحظه اکنون جای بگیرم و به افکار و احساسات دردناکم اجازه بدهم تا بدون آنکه مرا بدزدند از ذهنم آمدوشد بکنند.

اصل سوم:

ارزش‌های زندگی‌تان را بشناسید. من برای چه می‌خواهم به زندگی ادامه بدهم؟ من در مواجهه با این چالش، در مواجهه با این فقدان، در مواجهه با این بحران می‌خواهم چگونه باشم؟ من ناچار از نامیدی نیستم. همچنان می‌توانم به خاطر چیزی به زندگی ادامه بدهم. حتی در میان این طوفان بلا، حتی در غم از دست دادن محبوبم هنوز می‌توانم دلیلی برای روی پا ایستادن و ادامه دادن پیدا کنم. من می‌توانم دست از زندگی بکشم یا دلیلی پیدا کنم که به زندگی‌ام معنا ببخشد. پس این اصل به ارزش‌های زندگی و اقدام متعهدانه می‌پردازد.

اصل چهارم:

یافتن گنج است. حتی در زمان رنج و درد چیزهایی وجود دارد که آن‌ها را گرامی بداریم و قدردانشان باشیم. مثلاً وقتی سالگرد مرگ محبوب خود را می‌گیریم درد بسیاری می‌کشیم اما در همان حال افرادی وجود دارند که با ما به مهربانی و با عشق رفتار می‌کنند. آیا نمی‌توانیم قدردان این لحظات باشیم؟

این اصل چهارم تنها وقتی قابل‌اجرا است که به سه اصل قبلی عمل کرده باشیم. خطرناک است که افراد در وهله اول به دنبال یافتن گنج باشند. این‌طور افراد می‌گویند: خوب از پشت هر ابری نور خورشید را می‌توان دید یا هر آنچه مرا نکشد قوی‌ترم می‌سازد؛ اما اگر این جملات اولین حرف‌هایی باشد که به فردی دردمند می‌زنید آن‌ها این‌طور فکر می‌کنند که شما اصلاً نمی‌فهمید چه بر سر آن‌ها می‌گذرد. من در این کتاب درباره فرزند خودم زیاد حرف می‌زنم؛ اینکه چطور مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شد و این اتفاق چقدر دردناک بود. وقتی این اتفاق افتاد یکی از دوستان بسیار نزدیکم به من گفت: خدا کودکان خاص را به والدین خاص می‌دهد. من از این حرف خیلی عصبانی شدم! چرا؟ چون او اصلاً به من گوش نمی‌کرد. او درد مرا تائید نمی‌کرد. در این حرف هیچ حسی از شفقت و مهربانی وجود نداشت. یک حرف کلیشه‌ای بود. این فرد از روی بدخواهی آن حرف را به من نزد. او می‌خواست حال من بهتر بشود؛ اما چون این حرف اولین چیزی بود که به من زدند حس کردم که انگار او حال مرا اصلاً نمی‌فهمد. پس یافتن گنج آخرین اقدام است. ما نباید تظاهر کنیم که درد و رنجی وجود ندارد.

كتاب " سيلی واقعيت "
دکتر راس هريس درمانگر اَکت ( ACT)
ترجمه دکتر علی صاحبی و مهدی اسکندری
انتشارات سایه سخن
🆔 @Sayehsokhan
آن‌قدر نگذاشتی ببوسمت که بوسه را هم ممنوع کردند. حالا نفس‌هامان هم به شماره افتاده، مثل عشق سال‌های وبا...
لعنت به تو، لعنت به من، لعنت به همه‌ی ما... به‌خاطر همه‌ی بوسه‌هایی که از هم دریغ کردیم !
اگر زنده ماندی از طرف من به تمام مردم دنیا بگو تا می‌توانید همدیگر را ببوسید. نسل ما همه مردند در عصر یخبندان. عصری که بوسیدن، حکم جام شوکران را داشت و چکاندن ماشه در دهان خویش ...
به همه‌ی دنیا بگو ما را نامهربانی‌‌ها کشت ؛ نه جنگ‌های صلیبی و طاعون و سل ...

#گابریل_گارسیا_مارکز

@ma_vashoma
🆔 @SayehSokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسن غلامی، خواننده بوشهری، برای تشویق دیگران به پرهیز از رفتن به مهمانی و دورهمی این ویدیو رو اجرا و منتشر کرده.

🆔 @Sayehsokhan
💎
16 قلمرو زندگی


برای اینکه انسان ها از زندگی خود رضایت داشته باشند بایستی بتوانند در این شانزده قلمرو شرایط خوبی را تجربه کنند و یا به عبارتی از پس این شرایط بر بیایند

💎 @drsahebisokhan
🆔 @Sayehsokhan
Forwarded from نشر سایه سخن (Hassan Malekian)
ریچارد تمپلر
ترجمه ابوذر کرمی
انتشارات سایه سخن
🆔 @Sayehsokhan 👇👇👇
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی

قاعده‌1
به کسی چیزی نگویید

شما می‌خواهید به این قواعد عمل کنید. می‌خواهید به کاری بپردازید که کلّ زندگیتان را تغییر دهد؛
می‌خواهید راه‌هایی کشف کنید تا در انجام هر کاری مثبت‌تر، شادتر و موفق‌تر باشید.
پس لازم نیست در این مورد چیزی به دیگران بگویید. سکوت پیشه کنید. هیچ‌کس از آدم خالی‌بند خوشش نمی‌آید. آری، قاعده‌ی اول این است: به کسی چیزی نگویید.
گاهی می‌خواهید در مورد کاری که انجام می‌دهید با دیگران صحبت کنید چون طبیعتاً می‌خواهید آن موضوع را با آن‌ها در میان بگذارید؛ اما من می‌گویم این کار را نکنید. بگذارید خودشان دنبال جواب بگردند؛ البته اگر خواستند. شاید فکر کنید این نامنصفانه است، اما واقعاً منصفانه‌تر از آن است که فکر می‌کنید. اگر به آن‌ها چیزی بگویید، ناراحت می‌شوند. حق هم دارند. هیچ‌کس از نصیحت خوشش نمی‌آید. مثل این است که شما سیگار را ترک می‌کنید و تازه می‌فهمید که زندگی سالم یعنی چه و در صدد برمی‌آیید همه‌ی دوستان قدیمیِ سیگاری‌تان را ترک دهید. مشکل این خواهد بود که آن‌ها آمادگی ترک سیگار را هنوز پیدا نکرده‌اند و در نتیجه به شما انگ‌هایی می‌زنند مثل از خود راضی، گندِ دماغ بچه‌مثبت یا حتی سیگاری سابق. خودتان می‌دانید که همه‌ی ما چقدر از این انگ‌ها متنفریم.

ادامه در پست بعدی...

🆔 @sayehsokhan
▪️‏براي سخنراني به دانشگاه دعوتش كرده بودند. از راه رسيد و با صلوات جمعيت پشت تريبون رفت و بعد از بسم الله با لحني خسته و آرام گفت: من ساعتي پيش دخترم را از دست داده ام ولي چون به شما قول داده بودم هر طور بود خودم را به اين جلسه رساندم!
اکنون دخترم در حياط منزل است و خانواده منتظر اجازه و حضور من براي تغسيل و تكفين هستند، اگر اجازه بدهيد مرخص مي شوم و اگر دستور بدهيد مي مانم و سخنراني مي كنم!

بيست و يكمين سالگرد درگذشت استاد فرزانه و انديشمند بزرگ مرحوم علامه جعفری تبریزی
🆔 @Sayehsokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Affirmation For The Inner Child
Mousa Malekian
📆 دوشنبه 26 اسفند 98

در #قرارملاقات با خودم #امروز_تصمیم_دارم :

انسان بودن و احتمال خطا و اشتباه را بپذیرم.

📚 #برشی_از_کتاب #حمایت_از_کودک_درون
✍️ اثر: #راکل_لرنر
👌 ترجمه: #دکتر_عمران_حشمتی و #مهناز_معصومیان
📇 ناشر: #سایه_سخن
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
💰سفارش کتاب👈
https://goo.gl/kKzszU
🆔 @SayehSokhan
نشر سایه سخن
▪️‏براي سخنراني به دانشگاه دعوتش كرده بودند. از راه رسيد و با صلوات جمعيت پشت تريبون رفت و بعد از بسم الله با لحني خسته و آرام گفت: من ساعتي پيش دخترم را از دست داده ام ولي چون به شما قول داده بودم هر طور بود خودم را به اين جلسه رساندم! اکنون دخترم در حياط…
آدم كسي مباش!

محمّد حسين كريمي پور

معلم عزيزي، دو سه باري، چند نفر از ما را برد منزل علامه جعفري . ما بچه ها، روي زمين دورش مي نشستيم و او با آن شمايل با نمك و لهجه شيرين آذري، برايمان حرف مي زد. بلد بود از آن اوج فلسفه و معقولات فرو آيد و با يك مشت پسر بچه سر به هوا ، ارتباط فكري برقرار كند!
علامه جورابهايش را نشانمان داد و با افتخار، تعريف كرد چقدر در رفوي جوراب مهارت دارد. يك ذره منيت و رعونت و جبروت آخوندي نداشت. آدم بود. نور به قبرش ببارد.

از آن نشست ها ، دو قصه از تجارب شخصي علامه يادم مانده كه امروز، يكي را برايتان نقل مي كنم.

آقاي من كه شما باشي، نقل به مضمون، علامه گفت:

روزي طلبه فلسفه خواني نزد من آمد تا برخي سوالات بپرسد. ديدم جوان مستعديست كه استاد خوبي نداشته است. ذهن نقاد و سوالات بديع داشت كه بي پاسخ مانده بود. پاسخ ها را كه مي شنيد، مثل تشنه اي بود كه آب خنكي يافته باشد. خواهش كرد برايش درسي بگويم و من كه ارزش اين آدم را فهميده بودم، پذيرفتم. قرار شد فلان كتاب را نزد من بخواند. چندي كه گذشت، ديدم فريفته و واله من شده است. در ذهنش ابهت و عظمتي يافته بودم كه برايش خطر داشت. هرچه كردم، اين حالت درو كاسته نشد. مي دانستم اين شيفتگي، به استقلال فكرش صدمه مي زند. تصميم گرفتم فرصت تعليم را قرباني استقلال ضميرش كنم.

روزي كه قرار بود براي درس بيايد، در خانه را نيم باز گذاشتم. دوچرخه فرزندم را برداشتم و در باغچه، شروع به بازي و حركات كودكانه كردم. ديدمش كه سر ساعت، آمد. از كنار در، دقايقي با شگفتي مرا نگريست. با هيجان، بازي را ادامه دادم. در نظرش شكستم. راهش را كشيد و بي يك كلمه، رفت كه رفت.

اينجا كه رسيد، مرحوم علامه جعفري با آنهمه خدمات فكري و فرهنگي به اسلام ، گفت :
براي آخرتم به معدودي از اعمالم، اميد دارم. يكي همين دوچرخه بازي آنروز است!

درس استاد آن شب آن بود كه دنبال آدمهاي بزرگ بگرديد و سعي كنيد دركشان كرده از وجودشان توشه برگيريد. اما مريد و واله كسي نشويد. شما انسانيد و ارزشتان به ادراك و استقلال عقلتان است. عقلتان را تعطيل و تسليم كسي نكنيد. آدم كسي نشويد، هر چقدر هم طرف بزرگ باشد.

@M_H_Karimipour
🆔 @SayehSokhan
#صرفا_برای_اندیشیدن

🔺 مشکل داشتن کجایش ایراد دارد؟
تنها کسانی مشکل ندارند که از این دنیا رفته اند.

مشکلات نشانه زندگی هستند.
مشکلات نشانه این هست که تو داری تلاش می کنی.
مشکلات یعنی دنبال تغییر زندگیت هستی.
مشکلات یعنی تو میخوای که عوض بشی.

اینو بدون تو در سایه مشکلات رشد میکنی
و قویتر میشی.مشکل داشتن نشانه زنده بودن توست.

🎯یادت باشه مشکلات همیشگی نیستن.
تاریخ انقضا دارن...
همه حل میشن!

🆔 @Sayehsokhan
140614_001
My Recording
🎧 این بار #بشنویم از 🎧

✴️ #دکتر_علی_صاحبی ✴️
عنوان سخنرانی:
تئوری انتخاب و زندگی شادمان؛

به مدت ۲ ساعت

دانشگاه صنعتی شریف
@drsahebisokhan
🆔 @ @Sayehsokhan
🆔 @Sayehsokhan 👇👇👇
Forwarded from نگاه ما (мфŗτěżǻ ẸŊǻỸǻτỉ)
بخشی از نامه «مجازی» دخترم به من


..فروشگاه‌های این‌جا ( پلاتز برگ، ایالت نیویورک)از الکل و موادهای ضدعفونی کننده خالی‌ست. به آمازون(فروشگاه دیجیتالی) صورت دادم که تازه یک ماه بعد برام میفرسته.
در حالی‌که هنوز در مقابل وضعیتی که در ایرانه، نیویورک اصلأ خبری نیست!

وقتی می گفتی چنین و چنان کن و ماسک بزن و... من از ترسم که تو نگران نشی می گفتم چشم!
من واقعاً موندم اگر این جا مثل اوضاع ایران بشه این مردم نازپرورده چه می کنند! وای خدا اون روز را نیاره!

بابا شماها قهرمانای مایین! ۸ سال موشک بارون، سیل و زلزله و حالا!
تازه خبر دارم که مردم چقدر افتادن دنبال کمک و خیریه و...
این دکتر فاضلی خیلی آدم باحالیه. دمش گرم.
دم همه تون گرم!


@Negah_Ma_ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏موذن این اذان در‌ کویت به عوض این که بگوید حی‌ علی الصلاه، (بیایید به نماز)
بخاطر جلوگیری از شیوه کرونا می‌گوید اصلاه فی بیوتیکم (نماز را در خانه‌هایتان بجا آورید).!

🆔 @bazargan1
🆑 کانال تفسیر قرآن استاد بازرگان
🌹🌱
Forwarded from نشر سایه سخن (Hassan Malekian)
ریچارد تمپلر
ترجمه ابوذر کرمی
انتشارات سایه سخن
🆔 @Sayehsokhan 👇👇👇
🌟 @sayehsokhan 🌟
#برشی_از_کتاب : #یکصد_قاعده_زندگی
نوشته: #ریچارد_تمپلار
ترجمه: #ابوذر_کرمی

قسمت دوم و پایانی:

پس به همین سادگی نخستین قاعده چنین می‌شود:
"موعظه و تبلیغ نکن، سعی نکن عقیده‌ی کسی را عوض کنی، جار نزن. حتی اشاره هم نکن. "

وقتی نگرش خود را به زندگی عوض کرده باشید و در جواب سؤال دیگران که چه‌کار کرده‌اید و چه‌کار می‌کنید، بگویید «هیچ‌چی، امروز هوا آفتابیه و من هم حالم بهتره و شادترم»، نشاط زیادی پیدا خواهید کرد. لازم نیست وارد جزئیات شوید چون این جزئیات، چیزی نیستند که دیگران می‌خواهند از شما بشنوند. بهتر است بگوییم جزئیات دقیقاً همان چیزی‌اند که آن‌ها نمی‌خواهند بشنوند.
مثل این است که یک نفر حال شما را بپرسد. شما فقط کافی است بگویید: «خوبم». حتی اگر حالتان خیلی بد باشد یا در قعر ورطه‌ی ناامیدی باشید، طرف مقابل نمی‌خواهد چیزی در این زمینه بشنود چون این‌جور چیزها برای او تعهد می‌آورد. آن‌ها انتظار ندارند که در جواب یک «حالت چطوره؟»‌ی ساده‌، شما یک عالمه مصیبت و بدبختی تحویل‌شان بدهید. فقط می‌خواهند شما بگویید: «خوبم، ممنون»، بعد هم بدون این‌که تعهدی به شما پیدا کرده باشند، دنبال کار و زندگی‌شان می‌روند. اگر نگویید «خوبم» و در عوض شروع کنید به درد دل کردن، طرف مقابل را خیلی زود فراری خواهید داد.

بازی کردن طبق قواعد یعنی همین. هیچ‌کس نمی‌خواهد چیزی بشنود. پس لطفاً ساکت باشید. می‌پرسید از کجا می‌دانم؟ چون وقتی کتاب «قواعد کار» را نوشتم و خیلی‌ها را به سوی این واقعیت سوق داد که بدون متوسل شدن به دوز و کلک هم می‌توان در محل کار موفق بود همین نکته را پیشنهاد کردم و خوب هم جواب داد. شما هم با آن پیش بروید، بی‌سرو صدا به آن عمل کنید و شادمانه و با رضایت خاطر زندگی کنید؛ البته بدون این‌که به کسی در این مورد چیزی بگویید.

🆔 @sayehsokhan