مشکوک نباشید
بنای زندگیتان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید.
مدام او را کنترل نکنید. در هر حرکتِ سادهی همسرتان به دنبال بدبینی نباشید.
این عادت که همه شماره تلفنها را کنترل کنید، پیامکها را بخوانید و یا از او بپرسید "چی خریدی؟ از کجا خریدی و ..." را کنار بگذارید.
خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید.
برای اینکه او را درکنار خودتان داشته باشید باید کارهای دیگری به جز کنترل همسرتان انجام بدهید. خودتان را با جمله "چون دوستش دارم کنترلش میکنم" گول نزنید. اعتماد و احترام اولین اصل در رابطهتان باید باشد
@baparniyan
🆔 @sayehsokhan
بنای زندگیتان را بر اعتماد به یکدیگر بگذارید.
مدام او را کنترل نکنید. در هر حرکتِ سادهی همسرتان به دنبال بدبینی نباشید.
این عادت که همه شماره تلفنها را کنترل کنید، پیامکها را بخوانید و یا از او بپرسید "چی خریدی؟ از کجا خریدی و ..." را کنار بگذارید.
خودتان را از تصورات بدبینانه خلاص کنید.
برای اینکه او را درکنار خودتان داشته باشید باید کارهای دیگری به جز کنترل همسرتان انجام بدهید. خودتان را با جمله "چون دوستش دارم کنترلش میکنم" گول نزنید. اعتماد و احترام اولین اصل در رابطهتان باید باشد
@baparniyan
🆔 @sayehsokhan
🎯🎯🎯🎯
"بیگانه درون"
اغلب ما تصور می کنیم که آنچه رفتار و زندگی ما را اداره میکند تصمیمگیری های ماست. فکر می کنیم که ما برای روز و هفته و عمرمان آزادانه تصمیم میگیریم و بعد این تصمیمات را اجرا می کنیم. چنین تصوری به این دلیل است که از وجود قدرت های مافوقی بنام "پیش فرض ها" غافلیم.
پیش فرض، تصوری است که در ذهن ما جا گرفته و همواره ما را به نوع خاصی از نگرش و رفتار وا می دارد. پیش فرض ها پیوسته در پس زمینه ذهن ما حضور دارند و احساسات و افکار ما را کنترل می کنند. آنها ارباب هایی هستند که در درون ما زندگی می کنند و فرمان آنها همواره حلقه ای بر گوش ماست. پیش فرض های ما نقشی اساسی در تعیین رفتار و نوع زندگی ما دارند با این حال خود آنها برای ما چنان مسلم و بدیهی هستند که کمتر به آنها توجه می کنیم.
مثلا پیش فرض بعضی از ما این است که "دنیا جای کار کردن و انجام وظیفه است" و لذا فکر می کنیم باید از صبح تا شب بی وقفه کار کنیم و شاید استثنائا تفریحی هم داشته باشیم. پیش فرض بعضی دیگر این است که "من مسوول رفع مشکلات همه افراد خانواده ام هستم. هر مسالهای که روی بدهد منم که باید حلش کنم". پیش فرض بعضی این است که "من باید ایده آل و بی نقص باشم و سر زدن هر خطایی از من، گناهی نابخشودنی است". برخی دیگر هم فرض می کنند که این دیگران هستند که باید درباره بدی و خوبی رفتارهای آنان تصمیم بگیرند یا ارزش و بی ارزشی شان را تعیین کنند.
پیش فرض ها عمدتا در کودکی از سوی محیط بر ذهن ما تلقین می شوند و با ابزار ترس و سرزنش به حکومت خود بر ما ادامه می دهند. به این ترتیب ما هیچوقت به افکار و تصورات خود شک نمی کنیم و فکر نمی کنیم که می توان به شکل دیگری هم زندگی کرد. پیش فرض ها به شکلی خاموش و ناشناخته بر ما حکومت می کنند و تا آخر عمر دنیای ما را در تنگنای تصورات خاصی، نگه می دارند. آنها مانع تغییر و باعث فشار و رنج هستند و از ما ربات هایی خودکار و مجبور می سازند. شناخت و نقد پیش فرض های خود یک گام بزرگ بسوی آرامش و آزادی است.
از کتاب بیگانه درون، نوشته ساسان حبیب وند
#بهشت_موفقیت
💌 @My8behesht
🆔 @sayehsokhan
"بیگانه درون"
اغلب ما تصور می کنیم که آنچه رفتار و زندگی ما را اداره میکند تصمیمگیری های ماست. فکر می کنیم که ما برای روز و هفته و عمرمان آزادانه تصمیم میگیریم و بعد این تصمیمات را اجرا می کنیم. چنین تصوری به این دلیل است که از وجود قدرت های مافوقی بنام "پیش فرض ها" غافلیم.
پیش فرض، تصوری است که در ذهن ما جا گرفته و همواره ما را به نوع خاصی از نگرش و رفتار وا می دارد. پیش فرض ها پیوسته در پس زمینه ذهن ما حضور دارند و احساسات و افکار ما را کنترل می کنند. آنها ارباب هایی هستند که در درون ما زندگی می کنند و فرمان آنها همواره حلقه ای بر گوش ماست. پیش فرض های ما نقشی اساسی در تعیین رفتار و نوع زندگی ما دارند با این حال خود آنها برای ما چنان مسلم و بدیهی هستند که کمتر به آنها توجه می کنیم.
مثلا پیش فرض بعضی از ما این است که "دنیا جای کار کردن و انجام وظیفه است" و لذا فکر می کنیم باید از صبح تا شب بی وقفه کار کنیم و شاید استثنائا تفریحی هم داشته باشیم. پیش فرض بعضی دیگر این است که "من مسوول رفع مشکلات همه افراد خانواده ام هستم. هر مسالهای که روی بدهد منم که باید حلش کنم". پیش فرض بعضی این است که "من باید ایده آل و بی نقص باشم و سر زدن هر خطایی از من، گناهی نابخشودنی است". برخی دیگر هم فرض می کنند که این دیگران هستند که باید درباره بدی و خوبی رفتارهای آنان تصمیم بگیرند یا ارزش و بی ارزشی شان را تعیین کنند.
پیش فرض ها عمدتا در کودکی از سوی محیط بر ذهن ما تلقین می شوند و با ابزار ترس و سرزنش به حکومت خود بر ما ادامه می دهند. به این ترتیب ما هیچوقت به افکار و تصورات خود شک نمی کنیم و فکر نمی کنیم که می توان به شکل دیگری هم زندگی کرد. پیش فرض ها به شکلی خاموش و ناشناخته بر ما حکومت می کنند و تا آخر عمر دنیای ما را در تنگنای تصورات خاصی، نگه می دارند. آنها مانع تغییر و باعث فشار و رنج هستند و از ما ربات هایی خودکار و مجبور می سازند. شناخت و نقد پیش فرض های خود یک گام بزرگ بسوی آرامش و آزادی است.
از کتاب بیگانه درون، نوشته ساسان حبیب وند
#بهشت_موفقیت
💌 @My8behesht
🆔 @sayehsokhan
اعتماد از منظر اخلاقی
استاد مصطفی ملکیان
🔊فایل صوتی سخنرانی «اعتماد از منظر اخلاقی»
#مصطفی_ملکیان
4 اسفند ماه 97
@mostafamalekian
@dialoguecenter
🆔 @sayehsokhan
#مصطفی_ملکیان
4 اسفند ماه 97
@mostafamalekian
@dialoguecenter
🆔 @sayehsokhan
نوروز،همیشه برای من مثل برق و باد می گذرد. اما نه به "یک" چشم بر هم زدن که با "چهار بار" چشم به هم زدن ...
اولی ، همان لحظات اولیه بعد از سال تحویل است . وقتی آن حس و حال فرازمینی و " مقلب القلوب" فروکش می کند و آدم های دور سفره هفت سین دوباره ساکت می شوند و می روند یک گوشه ای سیِ خودشان . وقتی آن شلوغی بعد از ترکیدن توپ و هیجان صدای ساز و نقاره و ذوق و شوق بوی اسکناس تا نخورده تمام شده و فرصت می کنی دوباره با خودت کمی خلوت کنی و به این فکر کنی که چند تا سال تحویل از عمرت گذشته و چند تا سال تحویل وقت داری . فکر کنی به کسانی که نیستند و دلت می خواست باشند و کسانی که زبانم لال شاید سال بعد موقع تحویل سال نباشند . فکر کنی به اتفاقات بزرگی که قرار است در این سال برایت رخ بدهد . نقشه ها ، برنامه ها، امیدها و همه تحول هایی که باید! از همین اول سال اتفاق بیفتند .
دومین چشم به هم زدن، شب سوم نوروز است . وقتی اتفاقی چشمت به تاریخ ساعت مچی یا گوشی موبایل می خورد و می فهمی سه روز گذشته . عین برق و باد و هنوز نه تغییری اتفاق افتاده و نه برنامه ای اجرا شده . ولی اشکال ندارد چون سه روز استراحت که کسی را نکشته . عوضش انرژی جمع کرده ای و خستگیت در شده و از فردا می شود تمام برنامه ها را شروع کرد و تغییرات را کلید زد .
سومین چشم برهم زدن حوالی دهم فروردین است که به خودت می آیی و می پرسی : چطور ده روز شد ؟ همین دیروز سوم بود و همین دیروزتر سال تحویل . پس چرا هیچ غلطی نکردم ؟ چرا همه چی همانطور مثل قبل عید است . تازه بدتر ؛ حداقل اون موقع یه کم پول داشتم و انقدر هم وزن اضافه نکرده بودم از پرخوری . اما یک کور سوی امیدی هست که هنوز سه روز تا آخر تعطیلات مانده . تغییری که نکرده ایم ، برنامه ها هم بمانند برای اولین روز بعد از تعطیلات یا اصلا اولین شنبه بعد از تعطیلی ها . این سه روز را حداقل خوب استراحت کنم که تازه ی تازه باشم برای اولین روزِ ملعونِ کارِ بعد از نوروز .
و چهارمی و لعنتی ترین چشم بر هم زدن، روز سیزده به در است . غروب غمگین سیزدهم فروردین که قلدرتر از تمام غروب های جمعه سال است . وقتی که همگی داریم از گاز زدن طبیعت بر می گردیم خانه . توی ترافیک ماشین های خسته ، پشت فرمان ، وقتی ضبط ماشین دارد یک آهنگ حزن آور پخش می کند و غروب سیزدهمین روز سال ، انوار قرمزش را توی حدقه چشم آدم فرو می کند . وقتی به فردا فکر می کنی که دوباره باید خودت را به چرخ عصاری روزگار متصل کنی و سیصد و پنجاه چند شام و نهار دیگر هی دور خودت بگردی و بچرخی . همان وقت که می فهمی امسال هم هیچ تفاوتی با باقی سالها نخواهد داشت و هیچ اتفاق بزرگی در انتظارت نخواهد بود و دلت تنگ می شود برای یله گی و بی خیالی و شلوغی بیست و هشتم اسفند .
خب ، امروز بیست و هشت اسفند است . همان روزی که سیزده به در سال 98 وقتی غروب، اشعه قرمزش را توی چشمم فرو کرده و توی ترافیکِ ماشین های خسته دارم آهنگ محزون گوش می دهم ، حسرت بودنش را خواهم خورد .
قدر این دور روز قبل از نوروز را بدانید رفقا . این دو روز قشنگ ترین روزهای سالند . یله و رها . نگذارید ترافیک و شلوغی و گرانی و خستگی و صدای توپ و ترقه لذت نفس کشیدن و لمس این دور روز آخر سال را از شما بگیرد . این دور روز آخر اسفند خیلی خوبند . حتی نوروزی تر از خود نوروز و خواستنی تر از روز تولد . این روزهای آخر اسفند یک آنی در خودشان دارند که باقی روزهای سال از آن بی بهره است .
و این "آن" به نظرم امید است .
از صمیم قلبم دعا می کنم که اگر امروز ، دانه "امید"ی در دلتان جوانه زده است ، مجبور نباشید سیزده روز بعد این سبزه ها را سوار ماشین کنید و بروید بیاندازید دور .
عیدتون مبارک
✍️ #بابک_اسحاقی
@manima4
🆔 @SayehSokhan
اولی ، همان لحظات اولیه بعد از سال تحویل است . وقتی آن حس و حال فرازمینی و " مقلب القلوب" فروکش می کند و آدم های دور سفره هفت سین دوباره ساکت می شوند و می روند یک گوشه ای سیِ خودشان . وقتی آن شلوغی بعد از ترکیدن توپ و هیجان صدای ساز و نقاره و ذوق و شوق بوی اسکناس تا نخورده تمام شده و فرصت می کنی دوباره با خودت کمی خلوت کنی و به این فکر کنی که چند تا سال تحویل از عمرت گذشته و چند تا سال تحویل وقت داری . فکر کنی به کسانی که نیستند و دلت می خواست باشند و کسانی که زبانم لال شاید سال بعد موقع تحویل سال نباشند . فکر کنی به اتفاقات بزرگی که قرار است در این سال برایت رخ بدهد . نقشه ها ، برنامه ها، امیدها و همه تحول هایی که باید! از همین اول سال اتفاق بیفتند .
دومین چشم به هم زدن، شب سوم نوروز است . وقتی اتفاقی چشمت به تاریخ ساعت مچی یا گوشی موبایل می خورد و می فهمی سه روز گذشته . عین برق و باد و هنوز نه تغییری اتفاق افتاده و نه برنامه ای اجرا شده . ولی اشکال ندارد چون سه روز استراحت که کسی را نکشته . عوضش انرژی جمع کرده ای و خستگیت در شده و از فردا می شود تمام برنامه ها را شروع کرد و تغییرات را کلید زد .
سومین چشم برهم زدن حوالی دهم فروردین است که به خودت می آیی و می پرسی : چطور ده روز شد ؟ همین دیروز سوم بود و همین دیروزتر سال تحویل . پس چرا هیچ غلطی نکردم ؟ چرا همه چی همانطور مثل قبل عید است . تازه بدتر ؛ حداقل اون موقع یه کم پول داشتم و انقدر هم وزن اضافه نکرده بودم از پرخوری . اما یک کور سوی امیدی هست که هنوز سه روز تا آخر تعطیلات مانده . تغییری که نکرده ایم ، برنامه ها هم بمانند برای اولین روز بعد از تعطیلات یا اصلا اولین شنبه بعد از تعطیلی ها . این سه روز را حداقل خوب استراحت کنم که تازه ی تازه باشم برای اولین روزِ ملعونِ کارِ بعد از نوروز .
و چهارمی و لعنتی ترین چشم بر هم زدن، روز سیزده به در است . غروب غمگین سیزدهم فروردین که قلدرتر از تمام غروب های جمعه سال است . وقتی که همگی داریم از گاز زدن طبیعت بر می گردیم خانه . توی ترافیک ماشین های خسته ، پشت فرمان ، وقتی ضبط ماشین دارد یک آهنگ حزن آور پخش می کند و غروب سیزدهمین روز سال ، انوار قرمزش را توی حدقه چشم آدم فرو می کند . وقتی به فردا فکر می کنی که دوباره باید خودت را به چرخ عصاری روزگار متصل کنی و سیصد و پنجاه چند شام و نهار دیگر هی دور خودت بگردی و بچرخی . همان وقت که می فهمی امسال هم هیچ تفاوتی با باقی سالها نخواهد داشت و هیچ اتفاق بزرگی در انتظارت نخواهد بود و دلت تنگ می شود برای یله گی و بی خیالی و شلوغی بیست و هشتم اسفند .
خب ، امروز بیست و هشت اسفند است . همان روزی که سیزده به در سال 98 وقتی غروب، اشعه قرمزش را توی چشمم فرو کرده و توی ترافیکِ ماشین های خسته دارم آهنگ محزون گوش می دهم ، حسرت بودنش را خواهم خورد .
قدر این دور روز قبل از نوروز را بدانید رفقا . این دو روز قشنگ ترین روزهای سالند . یله و رها . نگذارید ترافیک و شلوغی و گرانی و خستگی و صدای توپ و ترقه لذت نفس کشیدن و لمس این دور روز آخر سال را از شما بگیرد . این دور روز آخر اسفند خیلی خوبند . حتی نوروزی تر از خود نوروز و خواستنی تر از روز تولد . این روزهای آخر اسفند یک آنی در خودشان دارند که باقی روزهای سال از آن بی بهره است .
و این "آن" به نظرم امید است .
از صمیم قلبم دعا می کنم که اگر امروز ، دانه "امید"ی در دلتان جوانه زده است ، مجبور نباشید سیزده روز بعد این سبزه ها را سوار ماشین کنید و بروید بیاندازید دور .
عیدتون مبارک
✍️ #بابک_اسحاقی
@manima4
🆔 @SayehSokhan
ساعت خوب ساعت شنی است؛ هر لحظه به ما یادآوری میکند که دانه ای که افتاد دیگر باز نمیگردد.
امروز را زندگی کنیم
https://t.me/noktehaymanavi
🆔 @sayehsokhan
امروز را زندگی کنیم
https://t.me/noktehaymanavi
🆔 @sayehsokhan
آموزش و پارادوکس پیش روی آن
آموزش در خالص ترین شکل بر این پایه استوار است که معلم بتواند چیزی را به دانش آموزان آموزش دهد که علاقمند به یادگیری هستند.
معلم ادعا میکند از مهارتهای آموزشی خاص برخوردار است و تدریس را در دستور کارش دارد با اینکه آموزش صرف به شکلی که در اینجا شرح داده شده یک رابطه بسیار معمولی انسانی است، در مدارس دولتی معمول نیست.
مثلاً فقط تعداد اندکی از دانش آموزانی که در درس جبر ثبت نام کردهاند علاقه شدیدی به یادگیری مطالب درس دارند.
بنابراین اکثر کسانی که جبر درس میدهند نمیتوانند طبق تعریفی که در اینجا از تدریس آورده ایم آموزش دهند.
📚 #برشی_از_کتاب : #گام_به_گام_تا_مدرسه_کیفی_گلسری
📘#نام_اصلی: #Glasser_Quality_School
✍️ اثر: #دکتر_پیتر_دریسکول
👌 ترجمه و تدوین: #حسن_ملکیان
📖 صفحه: 66 و 67
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @sayehsokhan
آموزش در خالص ترین شکل بر این پایه استوار است که معلم بتواند چیزی را به دانش آموزان آموزش دهد که علاقمند به یادگیری هستند.
معلم ادعا میکند از مهارتهای آموزشی خاص برخوردار است و تدریس را در دستور کارش دارد با اینکه آموزش صرف به شکلی که در اینجا شرح داده شده یک رابطه بسیار معمولی انسانی است، در مدارس دولتی معمول نیست.
مثلاً فقط تعداد اندکی از دانش آموزانی که در درس جبر ثبت نام کردهاند علاقه شدیدی به یادگیری مطالب درس دارند.
بنابراین اکثر کسانی که جبر درس میدهند نمیتوانند طبق تعریفی که در اینجا از تدریس آورده ایم آموزش دهند.
📚 #برشی_از_کتاب : #گام_به_گام_تا_مدرسه_کیفی_گلسری
📘#نام_اصلی: #Glasser_Quality_School
✍️ اثر: #دکتر_پیتر_دریسکول
👌 ترجمه و تدوین: #حسن_ملکیان
📖 صفحه: 66 و 67
📇 انتشارات: #سايه_سخن
🆔 @sayehsokhan
سقراط ۲ پیام اصلی داره:
۱. خودت را بشناس
۲. زندگی نیازموده (پیروی کورکورانه از فرهنگ عمومی) ارزش زیستن ندارد
حکیمانهترین سخنانی که در زندگیم شنیدم
@Aalijnab
🆔 @sayehsokhan
۱. خودت را بشناس
۲. زندگی نیازموده (پیروی کورکورانه از فرهنگ عمومی) ارزش زیستن ندارد
حکیمانهترین سخنانی که در زندگیم شنیدم
@Aalijnab
🆔 @sayehsokhan
نشر سایه سخن
🔴 آیا #خشونت و #مطالعه با هم رابطه دارند؟ 🌐 موسسه مطالعاتی اقتصاد و صلح، تازهترین گزارش خود را با عنوان "شاخص جهانی صلح" منتشر کرد. ✅ در این بررسی #مهربانترین_کشورها عبارتند از: ۱- ایسلند ۲- دانمارک ۳- اتریش ۴- نیوزیلند ۵- سوئیس ۶- فنلاند ۷- کانادا ۸…
آقا یا خانم متقی در مورد این پست چنین نوشتند:
A. Motaghi:
در راستای پست بالا این دل نوشته ی منه :
با سلام و عرض ارادت به آقای ملکیان و عوامل فرهیخته ی کانال سایه سخن و تشکر از مطالب ارزشمندی که در این کانال قرار می دهید .
پیشاپیش فرا رسیدن نوروز باستانی را به همه ی شما و اعضای کانالتون تبریک می گویم .
من از اون دست افرادی هستم که کتاب از دستم نمی افته و دائم اگه کاری نداشته باشم در حال مطالعه می باشم و این از دوران راهنمایی با کتابهای ژول ورن شروع شد دوران دبیرستان کتابهای رمان و روانشناسی تا به امروز که زنی ۴۰ ساله ام .
تعداد کتابهایی که خوندم کاملا از دستم در رفته اما کم کم به این نتیجه رسیده ام که #اینجا_ایران_است اینجا اگه اهل مطالعه باشی منزوی می شوی .
اینجا اگه اهل مطالعه باشی توان فریاد زدن ( همون دعوا کردن) را از دست می دهی و حقت را به نا حق می خورن و تو حتی از طریق دستگاه قضا هم نمی تونی حقت را بگیری چون دغل بازی بلد نشده ای و کسی نیست که قانون را اجرا کند .
اگه اهل مطالعه باشی پیشه ات می شود عاشقی . عاشق خودت ، عاشق تک به تک آدمها ، عاشق طبیعت ، عاشق هر عشق ورزی و این در اینجا به جز این نیست که از تو و عشق سو استفاده می کنند چرا که درک عشق برای افرادی که اهل مطالعه نیستند سخت است .
در اینجا اگه اهل مطالعه باشی به سختی می توانی افرادی هم سنخ خودت را پیدا کنی .
شاید خیلی بیرحمانه باشد که بگویم وقتی مطالعه می کنی بد نیست بدانی که نویسنده ی آن کتاب در دنیای توسعه یافته آن کتاب را نوشته ، درک نویسنده از دنیای اطرافش در سوئیس ( برای مثال) برای من اینجا از دو جنس متفاوته .
در کتاب " جزء از کل " که این اواخر خواندم از کتابی سخن می گفت که یک تبهکار حرفه ای برای کسانی نوشته بود که قصد دارند تبهکار بشوند . ما اینجا به چنین کتابهایی احتیاج داریم .
در اینجا نیاز داریم بدونیم چطور با اونایی که اهل مطالعه نیستند رفتار کنیم . چطور از پسشون بربیاییم .چطور مراقب خودمون باشیم که آسیب نبینیم و هزار جور چطور های دیگه . چون کسایی که اهل مطالعه نیستند بسیار زیادند ،زیادتر از اونایی که اهل مطالعه هستند و دغدغه ی این ملت و مملکت و ... را دارند . اینو خیلی راحت می تونید ازمقایسه ی تعداد اعضای صفحات بی محتوا و وقت گذران و بیهوده باصفحات پر محتوا و دغدغه مند در تلگرام یا اینستاگرام و ... متوجه شوید . در اینجا شاید اگه اهل مطالعه باشی سرخورده شوی از بی عدالتی ها .
فقط خواستم به این نکته اشاره کنم که اگه اهل مطالعه هستید حواستون به این باشه که #اینجا_ایران_است .
با سپاس فراوان
A. Motaghi:
در راستای پست بالا این دل نوشته ی منه :
با سلام و عرض ارادت به آقای ملکیان و عوامل فرهیخته ی کانال سایه سخن و تشکر از مطالب ارزشمندی که در این کانال قرار می دهید .
پیشاپیش فرا رسیدن نوروز باستانی را به همه ی شما و اعضای کانالتون تبریک می گویم .
من از اون دست افرادی هستم که کتاب از دستم نمی افته و دائم اگه کاری نداشته باشم در حال مطالعه می باشم و این از دوران راهنمایی با کتابهای ژول ورن شروع شد دوران دبیرستان کتابهای رمان و روانشناسی تا به امروز که زنی ۴۰ ساله ام .
تعداد کتابهایی که خوندم کاملا از دستم در رفته اما کم کم به این نتیجه رسیده ام که #اینجا_ایران_است اینجا اگه اهل مطالعه باشی منزوی می شوی .
اینجا اگه اهل مطالعه باشی توان فریاد زدن ( همون دعوا کردن) را از دست می دهی و حقت را به نا حق می خورن و تو حتی از طریق دستگاه قضا هم نمی تونی حقت را بگیری چون دغل بازی بلد نشده ای و کسی نیست که قانون را اجرا کند .
اگه اهل مطالعه باشی پیشه ات می شود عاشقی . عاشق خودت ، عاشق تک به تک آدمها ، عاشق طبیعت ، عاشق هر عشق ورزی و این در اینجا به جز این نیست که از تو و عشق سو استفاده می کنند چرا که درک عشق برای افرادی که اهل مطالعه نیستند سخت است .
در اینجا اگه اهل مطالعه باشی به سختی می توانی افرادی هم سنخ خودت را پیدا کنی .
شاید خیلی بیرحمانه باشد که بگویم وقتی مطالعه می کنی بد نیست بدانی که نویسنده ی آن کتاب در دنیای توسعه یافته آن کتاب را نوشته ، درک نویسنده از دنیای اطرافش در سوئیس ( برای مثال) برای من اینجا از دو جنس متفاوته .
در کتاب " جزء از کل " که این اواخر خواندم از کتابی سخن می گفت که یک تبهکار حرفه ای برای کسانی نوشته بود که قصد دارند تبهکار بشوند . ما اینجا به چنین کتابهایی احتیاج داریم .
در اینجا نیاز داریم بدونیم چطور با اونایی که اهل مطالعه نیستند رفتار کنیم . چطور از پسشون بربیاییم .چطور مراقب خودمون باشیم که آسیب نبینیم و هزار جور چطور های دیگه . چون کسایی که اهل مطالعه نیستند بسیار زیادند ،زیادتر از اونایی که اهل مطالعه هستند و دغدغه ی این ملت و مملکت و ... را دارند . اینو خیلی راحت می تونید ازمقایسه ی تعداد اعضای صفحات بی محتوا و وقت گذران و بیهوده باصفحات پر محتوا و دغدغه مند در تلگرام یا اینستاگرام و ... متوجه شوید . در اینجا شاید اگه اهل مطالعه باشی سرخورده شوی از بی عدالتی ها .
فقط خواستم به این نکته اشاره کنم که اگه اهل مطالعه هستید حواستون به این باشه که #اینجا_ایران_است .
با سپاس فراوان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چنین گفت زرتشت:
که سوزانید بدی را درآتش
تا ز آتش برون آید نیکی
پس تو نیز چنین کن
زردی غمهاتان از آنِ آتش
سرخی و عشق و نور از آنِ شما
🔥چهارشنبه سوریتان خجسته و پرنور باد🔥
🆔 @SayehSokhan
که سوزانید بدی را درآتش
تا ز آتش برون آید نیکی
پس تو نیز چنین کن
زردی غمهاتان از آنِ آتش
سرخی و عشق و نور از آنِ شما
🔥چهارشنبه سوریتان خجسته و پرنور باد🔥
🆔 @SayehSokhan
💥قابل توجه💥
همراهان گرامی و علاقه مندان کتاب های
📕 #سیلی_واقعیت ،
📗 #تله_شادمانی و
📘 #عمل_عاشقانه
#چاپ_دوم جعبه #کارت_ارزشها با ویرایش جدید به بازار آمد.
در مجموعه جدید 20 کارت ارزش و 2 کارت دستورالعمل به پکیج اضافه شده است.
برای سفارش اینجا کلیک کنید↙️↙️:
https://goo.gl/roqUsC
🆔 @SayehSokhan
همراهان گرامی و علاقه مندان کتاب های
📕 #سیلی_واقعیت ،
📗 #تله_شادمانی و
📘 #عمل_عاشقانه
#چاپ_دوم جعبه #کارت_ارزشها با ویرایش جدید به بازار آمد.
در مجموعه جدید 20 کارت ارزش و 2 کارت دستورالعمل به پکیج اضافه شده است.
برای سفارش اینجا کلیک کنید↙️↙️:
https://goo.gl/roqUsC
🆔 @SayehSokhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نزاعِ درونی!
زندگی مبتنی بر ارزشها در مقابل
زندگی مبتنی بر اهداف!
ما اکثر مواقع در یک نزاع درونی هستیم، میان افکار و احساسات مثبت از یک سو و افکار و احساسات منفی از سوی دیگر!
🆔 @sayehsokhan
زندگی مبتنی بر ارزشها در مقابل
زندگی مبتنی بر اهداف!
ما اکثر مواقع در یک نزاع درونی هستیم، میان افکار و احساسات مثبت از یک سو و افکار و احساسات منفی از سوی دیگر!
🆔 @sayehsokhan
Audio
Mousa Malekian
📆 چهارشنبه 29 اسفند 97
ای زائر
📚 #برشی_از_کتاب #هر_روز_به_سوی_تو_می_آیم
✍️ اثر: #جی_پی_واسوانی
👌 ترجمه: #فریبا_مقدم
📇 ناشر: #نشر_دایره
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
🆔 @SayehSokhan
ای زائر
📚 #برشی_از_کتاب #هر_روز_به_سوی_تو_می_آیم
✍️ اثر: #جی_پی_واسوانی
👌 ترجمه: #فریبا_مقدم
📇 ناشر: #نشر_دایره
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
🆔 @SayehSokhan
Audio
Mousa Malekian
📆 چهارشنبه 29 اسفند 97
کلام آخر
📚 #برشی_از_کتاب #هر_روز_به_سوی_تو_می_آیم
✍️ اثر: #جی_پی_واسوانی
👌 ترجمه: #فریبا_مقدم
📇 ناشر: #نشر_دایره
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
🆔 @SayehSokhan
کلام آخر
📚 #برشی_از_کتاب #هر_روز_به_سوی_تو_می_آیم
✍️ اثر: #جی_پی_واسوانی
👌 ترجمه: #فریبا_مقدم
📇 ناشر: #نشر_دایره
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
🆔 @SayehSokhan
Affirmation for the Inner Child
Mousa Malekian
در ⏰ #قرارملاقات با خودم #امروز_تصمیم_دارم :
به سال جدید مشتاقانه و با دیدی تازه تر نگاه کنم.
📚 #برشی_از_کتاب #حمایت_از_کودک_درون
✍️ اثر: #راکل_لرنر
👌 ترجمه: #دکتر_عمران_حشمتی و #مهناز_معصومیان
📇 ناشر: #سایه_سخن
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
💰سفارش کتاب👈
https://goo.gl/kKzszU
🆔 @SayehSokhan
به سال جدید مشتاقانه و با دیدی تازه تر نگاه کنم.
📚 #برشی_از_کتاب #حمایت_از_کودک_درون
✍️ اثر: #راکل_لرنر
👌 ترجمه: #دکتر_عمران_حشمتی و #مهناز_معصومیان
📇 ناشر: #سایه_سخن
🎤 خوانش: #موسا_ملکیان
💰سفارش کتاب👈
https://goo.gl/kKzszU
🆔 @SayehSokhan
💕اولین نفری باشید که همسرتان را تشویق میکند.
او اول از همه به تحسین شما نیاز دارد.
بگذارید حس قدرت او از جانب شما ارضا شود و نیاز به دیگران نباشد.
💕مردان دوست دارند بیشتر با کسانی باشند که حس شایستگی او را تحسین کنند..
اگر میبینید همسرتان خانواده اش را ترجیح میدهد یا دوستانش را،
🔖یعنی خانواده اش یا دوستانش بیشتر از شما حس قدرت و مورد نیاز بودن او را ارضا میکنند..
@baparniyan
🆔 @sayehsokhan
او اول از همه به تحسین شما نیاز دارد.
بگذارید حس قدرت او از جانب شما ارضا شود و نیاز به دیگران نباشد.
💕مردان دوست دارند بیشتر با کسانی باشند که حس شایستگی او را تحسین کنند..
اگر میبینید همسرتان خانواده اش را ترجیح میدهد یا دوستانش را،
🔖یعنی خانواده اش یا دوستانش بیشتر از شما حس قدرت و مورد نیاز بودن او را ارضا میکنند..
@baparniyan
🆔 @sayehsokhan
🔊فایل صوتی
#محمدرضاسرگلزایی
پیشنهاد کتاب ویژهی تعطیلات #نوروز
اسفند ۱۳۹۶
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sayehsokhan
🌹
#محمدرضاسرگلزایی
پیشنهاد کتاب ویژهی تعطیلات #نوروز
اسفند ۱۳۹۶
.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sayehsokhan
🌹
Telegram
attach 📎
شبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد کارگاه نجاری شد.
همینطورکه مار گشتی میزد بدنش به اره گیر کرد و کمی زخم شد. مار خیلی ناراحت شد و برای دفاع از خود اره را گاز گرفت که سبب خونریزی دور دهانش شد.
او نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و از اینکه میدید اره دارد به او حمله میکند و مرگش حتمی است، تصمیم میگیرد برای آخرین بار از خود دفاع کرده و هر چه شدیدتر حمله کند و بدنش را دور اره پیچاند و هی فشار داد.
نجار صبح که آمد روی میز بجای اره لاشه ی مار بزرگ و زخم آلودی را دید.
مار بخاطر خشم زیاد و تفکر نادرستش موجب مرگ خود شد؛ مواظب افکار نادرستمان باشیم.
اگر عصبانی هستید کنترل خشم را فرا بگیرید!
✍ لوییز هی
🆔 @sayehsokhan
همینطورکه مار گشتی میزد بدنش به اره گیر کرد و کمی زخم شد. مار خیلی ناراحت شد و برای دفاع از خود اره را گاز گرفت که سبب خونریزی دور دهانش شد.
او نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و از اینکه میدید اره دارد به او حمله میکند و مرگش حتمی است، تصمیم میگیرد برای آخرین بار از خود دفاع کرده و هر چه شدیدتر حمله کند و بدنش را دور اره پیچاند و هی فشار داد.
نجار صبح که آمد روی میز بجای اره لاشه ی مار بزرگ و زخم آلودی را دید.
مار بخاطر خشم زیاد و تفکر نادرستش موجب مرگ خود شد؛ مواظب افکار نادرستمان باشیم.
اگر عصبانی هستید کنترل خشم را فرا بگیرید!
✍ لوییز هی
🆔 @sayehsokhan