🚦قیصر! کجایی که غیرتت را بردند!؟!!!
🔸اغلب فیلمهای جشنواره فجر امسال علیرغم سردرگمی و پراکندهگویی در دو نقطه مشترک هستند: یکی از این نقاط این است که اغلب این آثار به مفهوم واقعی کلمه و از لحاظ #استانداردهای سینمایی اساسا #فیلم نیستند، دوم اینکه به روابط غیراخلاقی و نامشروع در #خانوادهها بها میدهند. در واقع میتوان گفت که این دسته از فیلمسازان بهطور حیرت آوری همانقدر که از مفهوم فیلم و سینما دور شدهاند، ولع عجیبی در پرداختن روابط به اصطلاح غیرافلاطونی میان زنان و #مردان داستانهای خود دارند و کنشگران این نوع روابط را درمثبتترین جایگاه فیلمهایشان قرار میدهند.
🔺در اغلب این فیلمها #غیرت و #تعصب ایرانی به سخره و مضحکه کشیده میشود.گویا پس از نزدیک به نیم قرن از فیلمی مانند #قیصر که اساسش بر غیرت و تعصب قرار داشت که در داستانش دختری به دلیل هتک حرمت، #خودکشی میکرد، برادر بزرگ برای مقابله جوانمردانه با این آبروریزی و حیثیت برباد رفته، به قتل میرسید و برادر کوچکتر به انتقام خون برادر و خواهرش برمیخاست، دیگر چنین واژههایی که از عمق #فرهنگ ایرانی/اسلامی میآید، در این سینما معنایی ندارد.
🔸همچنانکه سال گذشته در فیلمی به اسم #لاتاری توسط داوران شبه روشنفکر و آوانگارد و البته مدیران جشنواره خشونت طلبی معنا گردید! شاید از نظر آن داوران و مدیران، مردان فیلمهای ما باید کاملا اخته شده باشند و معنای خیانت هم به «احترام به خواسته همسر» تغییر یابد.
🔸مثلا در فیلم #درخونگاه، همه اعضای یک خانواده به نحوی بر سر پسر بازگشته از ژاپن خود کلاه گذاشتهاند، از پدر، مادر، خواهر، شوهر خواهر و ... در میانه این گردابی که آن خانواده بیمسئولیت برای پسر تدارک دیدهاند، تنها نجات غریق یک «هرجایی» و فاحشه لوطی است!
🔸در فیلم #روزهای_نارنجی، روابط نامعلومی در گذشته میان کاراکتر اصلی فیلم با مردی برقرار بوده که در چیدن پرتقالهای باغات شمال رقیب او محسوب میشود. این موضوع در برخی دیالوگها رو میشود، از جمله سقط یک بچه و سوال رقیب زن از اینکه چرا بعد از آن با یک بچه تهرون ازدواج کرده!
🔸در فیلم #آشفتگی که ادعای فیلم نوآر دارد و یکی از عناصر فیلم نوآر هم «زن اغواگر» به شمار میرود، شخصیت اصلی، هم عشق برادر مقتولش را غر زده و هم به همسر یا نامزد خود خیانت کرده، ضمن آنکه همان زن اغواگر هم به شوهر سابق یا امروزی خود خیانت میکند، هم به عشق به قتل رسیدهاش و هم به عشق جدیدش!
🔸در فیلم #جان_دارپدر خانواده، ناغافل هوویی بر سر زن اولش آورده و حالا بر سر وجه المصالحه قرار دادن دخترش در یک گروکشی ناموسی، با همسر اولش درگیر است!
🔸در فیلم #معکوس، بالاخره معلوم نمیشود که کاراکتر اصلی فیلم، فرزند کیست؟ پسر فردی که ظاهرا پدرش بوده یا فرزند مردی که بزرگش کرده و عشق اول مادرش ؟!
🔸در فیلم #مسخره_باز هم کاراکتر اصلی، یک بچه سرراهی است که مادرش در یک بحران روحی، رهایش کرده و حالا در رویای بازیگری در یک سلمانی کار میکند.
🔸در فیلم #ناگهان_درخت، کاراکتر اصلی به زندان میرود و معلوم نمیشود زنش یا نامزدش یا عشقش (که ماهیت آن هم روشن نیست!) در مدت زندان وی، کجا به سر برده که حتی به مادرش نیز سر نزده، تا آنجا که در بخشی از فیلم به زبان میآید و به همان زن یا نامزد و یا دوست دخترش میگوید «چرا برای من باید همیشه مشخص باشد که کجا هستم ولی تو جواب نمیدهی که در این مدت کجا بودهای؟»
🔸در فیلم #ایده_اصلی هم که بازار کلاهبرداری و شارلاتانیسم و کازینو بازی و قمار و عرق خوری داغ است دیگر تنها موضوعی که در این میان محلی از اعراب ندارد، روابط اخلاقی و مشروع است و اصلا معلوم نیست کی با کیست! آن هم در یکی از پروژههای ساخت و ساز این مملکت! مثل #پالتو_شتری که افراد، زنها را از روی دست هم میزنند و یا در #حمال_طلاکه حتی زن نیکوکار و رییس بنیاد خیریه هم برای مرد داستان، مرتب عشوههای شتری میآید!
🔸در فیلم #بنفشه_آفریقایی نیز زنی با دو شوهر سابق و امروزش زندگی میکند و غیرت و تعصب شوهر امروزش را به سخره میگیرد. غیرت و تعصبی که در فیلمهای دیگر نیز هربار به گونهای به مضحکه گرفته میشود.
✍ #دکتر_سعید_مستغاثی
📲 @savaderasanei
🔸اغلب فیلمهای جشنواره فجر امسال علیرغم سردرگمی و پراکندهگویی در دو نقطه مشترک هستند: یکی از این نقاط این است که اغلب این آثار به مفهوم واقعی کلمه و از لحاظ #استانداردهای سینمایی اساسا #فیلم نیستند، دوم اینکه به روابط غیراخلاقی و نامشروع در #خانوادهها بها میدهند. در واقع میتوان گفت که این دسته از فیلمسازان بهطور حیرت آوری همانقدر که از مفهوم فیلم و سینما دور شدهاند، ولع عجیبی در پرداختن روابط به اصطلاح غیرافلاطونی میان زنان و #مردان داستانهای خود دارند و کنشگران این نوع روابط را درمثبتترین جایگاه فیلمهایشان قرار میدهند.
🔺در اغلب این فیلمها #غیرت و #تعصب ایرانی به سخره و مضحکه کشیده میشود.گویا پس از نزدیک به نیم قرن از فیلمی مانند #قیصر که اساسش بر غیرت و تعصب قرار داشت که در داستانش دختری به دلیل هتک حرمت، #خودکشی میکرد، برادر بزرگ برای مقابله جوانمردانه با این آبروریزی و حیثیت برباد رفته، به قتل میرسید و برادر کوچکتر به انتقام خون برادر و خواهرش برمیخاست، دیگر چنین واژههایی که از عمق #فرهنگ ایرانی/اسلامی میآید، در این سینما معنایی ندارد.
🔸همچنانکه سال گذشته در فیلمی به اسم #لاتاری توسط داوران شبه روشنفکر و آوانگارد و البته مدیران جشنواره خشونت طلبی معنا گردید! شاید از نظر آن داوران و مدیران، مردان فیلمهای ما باید کاملا اخته شده باشند و معنای خیانت هم به «احترام به خواسته همسر» تغییر یابد.
🔸مثلا در فیلم #درخونگاه، همه اعضای یک خانواده به نحوی بر سر پسر بازگشته از ژاپن خود کلاه گذاشتهاند، از پدر، مادر، خواهر، شوهر خواهر و ... در میانه این گردابی که آن خانواده بیمسئولیت برای پسر تدارک دیدهاند، تنها نجات غریق یک «هرجایی» و فاحشه لوطی است!
🔸در فیلم #روزهای_نارنجی، روابط نامعلومی در گذشته میان کاراکتر اصلی فیلم با مردی برقرار بوده که در چیدن پرتقالهای باغات شمال رقیب او محسوب میشود. این موضوع در برخی دیالوگها رو میشود، از جمله سقط یک بچه و سوال رقیب زن از اینکه چرا بعد از آن با یک بچه تهرون ازدواج کرده!
🔸در فیلم #آشفتگی که ادعای فیلم نوآر دارد و یکی از عناصر فیلم نوآر هم «زن اغواگر» به شمار میرود، شخصیت اصلی، هم عشق برادر مقتولش را غر زده و هم به همسر یا نامزد خود خیانت کرده، ضمن آنکه همان زن اغواگر هم به شوهر سابق یا امروزی خود خیانت میکند، هم به عشق به قتل رسیدهاش و هم به عشق جدیدش!
🔸در فیلم #جان_دارپدر خانواده، ناغافل هوویی بر سر زن اولش آورده و حالا بر سر وجه المصالحه قرار دادن دخترش در یک گروکشی ناموسی، با همسر اولش درگیر است!
🔸در فیلم #معکوس، بالاخره معلوم نمیشود که کاراکتر اصلی فیلم، فرزند کیست؟ پسر فردی که ظاهرا پدرش بوده یا فرزند مردی که بزرگش کرده و عشق اول مادرش ؟!
🔸در فیلم #مسخره_باز هم کاراکتر اصلی، یک بچه سرراهی است که مادرش در یک بحران روحی، رهایش کرده و حالا در رویای بازیگری در یک سلمانی کار میکند.
🔸در فیلم #ناگهان_درخت، کاراکتر اصلی به زندان میرود و معلوم نمیشود زنش یا نامزدش یا عشقش (که ماهیت آن هم روشن نیست!) در مدت زندان وی، کجا به سر برده که حتی به مادرش نیز سر نزده، تا آنجا که در بخشی از فیلم به زبان میآید و به همان زن یا نامزد و یا دوست دخترش میگوید «چرا برای من باید همیشه مشخص باشد که کجا هستم ولی تو جواب نمیدهی که در این مدت کجا بودهای؟»
🔸در فیلم #ایده_اصلی هم که بازار کلاهبرداری و شارلاتانیسم و کازینو بازی و قمار و عرق خوری داغ است دیگر تنها موضوعی که در این میان محلی از اعراب ندارد، روابط اخلاقی و مشروع است و اصلا معلوم نیست کی با کیست! آن هم در یکی از پروژههای ساخت و ساز این مملکت! مثل #پالتو_شتری که افراد، زنها را از روی دست هم میزنند و یا در #حمال_طلاکه حتی زن نیکوکار و رییس بنیاد خیریه هم برای مرد داستان، مرتب عشوههای شتری میآید!
🔸در فیلم #بنفشه_آفریقایی نیز زنی با دو شوهر سابق و امروزش زندگی میکند و غیرت و تعصب شوهر امروزش را به سخره میگیرد. غیرت و تعصبی که در فیلمهای دیگر نیز هربار به گونهای به مضحکه گرفته میشود.
✍ #دکتر_سعید_مستغاثی
📲 @savaderasanei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚦مدیر #گوگل داره درباره دسترسیهای گوگل در گوشی ما توضیح میده
🔸تقریبا هرکاری که میکنیم رو متوجه میشن😳
🔺 #نگاه_انتقادی_به_رسانه_ها
📲 @savaderasanei
🔸تقریبا هرکاری که میکنیم رو متوجه میشن😳
🔺 #نگاه_انتقادی_به_رسانه_ها
📲 @savaderasanei
🚦چه کسی در کارنامۀ زندگیاش هیچ خطا و اشتباهی وجود ندارد؟ همۀ ما بالاخره در نوجوانی یا بعد از آن رفتارهایی کردهایم که بعدها آرزو کردهایم کاش مرتکب آنها نشده بودیم. اما شبکههای اجتماعی به جایزالخطا بودن انسانها احترامی نمیگذارند. کافی است اشتباه کوچکی از شما سر بزند، دیگر باید منتظر باشید که روزی کسی آن را منتشر کند و شما را از زندگی ساقط کند. اما آیا این پردهدریِ همگانی و بیمحابا جامعه را به جای بهتری تبدیل خواهد کرد؟
▫️ترجمان علومانسانی
📲 @savaderasanei
▫️ترجمان علومانسانی
📲 @savaderasanei
🚦 #بی_بی_سی_مستقل_است؟
🔸۱- بی بی سی فارسی نمیتواند یک شبکه خبری مستقل باشد، چون بودجه آن از بودجه عمومی کشور و لذا فعالیت آن تحت نظارت دولت انگلیس است. کمیته ای از مجلس بریتانیا نیز سه سال قبل از تشکیل این شبکه، موکدا به شبکه بی بی سی توصیه کرده بود که برای ایجاد تغییرات سیاسی در ایران به ایجاد سرویس فارسی اقدام نماید.
🔸۲-شبکه بی بی سی از حق اشتراک تامین میشود ولی حق اشتراکی که توسط هر انگلیسی دارنده تلویزیون باید پرداخت شود که فعلا برای هر شخص حدود صد و چهل و پنج پوند در سال است. بودجه بی بی سی توسط دولت تعیین، توسط مجلس تصویب و توسط عموم مردم پرداخت میشود.طبیعتا هزینه کرد بودجه بر اساس سیاستهای کلان کشور تحت نظارت دولت است.
🔸۳-از سال دو هزار و چهارده سرویس جهانی بی بی سی شامل شبکه زبانهای خارجی از جمله فارسی نیز هزینه های خود را از همین بودجه دریافت می کنند. لذا مسئولیت نظارت بر هزینه کرد اموال عمومی برعهده دولت است که البته گزارشات نظارتی خود را به مجلس می فرستد. توصیه مجلس نمایندگان به ایجاد تلویزیون بی بی سی فارسی هم به همین علت بوده است.
🔸۴-البته بغیر از این حق اشتراک همگانی که از هر دارنده تلویزیون دریافت میشود، منابع مالی دیگر شامل کمک مستقیم دولت انگلیس، کمکهای حامیان و بنیادهای بین المللی و البته حق آگهی و دریافتهای خاص دیگر هم به بودجه بی بی سی کمک می کند.
🔸۵-در ایران، فعالیت رادیو بی بی سی فارسی ابتدا با هدف مقابله با نفوذ نازیسم آغاز گردید که بعدها برای مقابله با نفوذ کمونیسم ادامه یافت.اما برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی، ماموریت این رادیو در مسیر دخالت در امور داخلی ایران قرار گرفت که نمونه های روشنی در دوره های مختلف ایران دارد.
🔸۶-در اسناد محرمانه منتشره توسط بریتانیا، به بهره برداری مستقیم بولارد سفیر وقت انگلیس از این رادیو از یکطرف و نارضایتی مسئولین بی بی سی از دخالتهای زیاد مستقیم نمایندگان وزارتخانه های دولتی در تنظیم مطالب در دوره های متفاوت تاریخی ایران از جمله سالهای ملی شدن صنعت نفت اشاره شده است.
🔸۷-بر اساس سندی که شبکه رادیو چهار بی بی سی پیرامون مداخله ی بی بی سی فارسی در امور داخلی ایران تحقیق و منتشر کرده است، این رادیو بی بی سی فارسی است که برای اطلاع شاه، اسم رمز شروع کودتا علیه مصدق را اعلام میکند. اسم رمز عملیات کلمه ی«دقیقا» میباشدکه در جمله همیشگی «اینجا لندن است، الان ساعت دوازده نیمه شب به وقت تهران است» اضافه میشود.
🔺۸- علیرغم هزینه ها و بودجه سنگینی که بی بی سی دارد، بر اساس آخرین آمار رسانه ای در انگلیس، از هر شش نفر تنها یک نفر در انگلیس به اخبار و تحلیلهای بی بی سی اعتماد دارد.
✍ #دکتر_بعیدی_نژاد
📲 @savaderasanei
🔸۱- بی بی سی فارسی نمیتواند یک شبکه خبری مستقل باشد، چون بودجه آن از بودجه عمومی کشور و لذا فعالیت آن تحت نظارت دولت انگلیس است. کمیته ای از مجلس بریتانیا نیز سه سال قبل از تشکیل این شبکه، موکدا به شبکه بی بی سی توصیه کرده بود که برای ایجاد تغییرات سیاسی در ایران به ایجاد سرویس فارسی اقدام نماید.
🔸۲-شبکه بی بی سی از حق اشتراک تامین میشود ولی حق اشتراکی که توسط هر انگلیسی دارنده تلویزیون باید پرداخت شود که فعلا برای هر شخص حدود صد و چهل و پنج پوند در سال است. بودجه بی بی سی توسط دولت تعیین، توسط مجلس تصویب و توسط عموم مردم پرداخت میشود.طبیعتا هزینه کرد بودجه بر اساس سیاستهای کلان کشور تحت نظارت دولت است.
🔸۳-از سال دو هزار و چهارده سرویس جهانی بی بی سی شامل شبکه زبانهای خارجی از جمله فارسی نیز هزینه های خود را از همین بودجه دریافت می کنند. لذا مسئولیت نظارت بر هزینه کرد اموال عمومی برعهده دولت است که البته گزارشات نظارتی خود را به مجلس می فرستد. توصیه مجلس نمایندگان به ایجاد تلویزیون بی بی سی فارسی هم به همین علت بوده است.
🔸۴-البته بغیر از این حق اشتراک همگانی که از هر دارنده تلویزیون دریافت میشود، منابع مالی دیگر شامل کمک مستقیم دولت انگلیس، کمکهای حامیان و بنیادهای بین المللی و البته حق آگهی و دریافتهای خاص دیگر هم به بودجه بی بی سی کمک می کند.
🔸۵-در ایران، فعالیت رادیو بی بی سی فارسی ابتدا با هدف مقابله با نفوذ نازیسم آغاز گردید که بعدها برای مقابله با نفوذ کمونیسم ادامه یافت.اما برای تاثیر گذاری بر افکار عمومی، ماموریت این رادیو در مسیر دخالت در امور داخلی ایران قرار گرفت که نمونه های روشنی در دوره های مختلف ایران دارد.
🔸۶-در اسناد محرمانه منتشره توسط بریتانیا، به بهره برداری مستقیم بولارد سفیر وقت انگلیس از این رادیو از یکطرف و نارضایتی مسئولین بی بی سی از دخالتهای زیاد مستقیم نمایندگان وزارتخانه های دولتی در تنظیم مطالب در دوره های متفاوت تاریخی ایران از جمله سالهای ملی شدن صنعت نفت اشاره شده است.
🔸۷-بر اساس سندی که شبکه رادیو چهار بی بی سی پیرامون مداخله ی بی بی سی فارسی در امور داخلی ایران تحقیق و منتشر کرده است، این رادیو بی بی سی فارسی است که برای اطلاع شاه، اسم رمز شروع کودتا علیه مصدق را اعلام میکند. اسم رمز عملیات کلمه ی«دقیقا» میباشدکه در جمله همیشگی «اینجا لندن است، الان ساعت دوازده نیمه شب به وقت تهران است» اضافه میشود.
🔺۸- علیرغم هزینه ها و بودجه سنگینی که بی بی سی دارد، بر اساس آخرین آمار رسانه ای در انگلیس، از هر شش نفر تنها یک نفر در انگلیس به اخبار و تحلیلهای بی بی سی اعتماد دارد.
✍ #دکتر_بعیدی_نژاد
📲 @savaderasanei
🚦۳۸٪ کاربران اینترنت خاورمیانه در ایران هستند
📊 طبق آمار تعداد کاربران اینترنت در کشور بیش از ۵۷ میلیون برآورد شده. این عدد بیشتر از مجموع کاربران در چهار کشور بعدی فهرست یعنی عربستان، عراق، امارات و یمن است.
▫️کانال پایشگر
📲 @savaderasanei
📊 طبق آمار تعداد کاربران اینترنت در کشور بیش از ۵۷ میلیون برآورد شده. این عدد بیشتر از مجموع کاربران در چهار کشور بعدی فهرست یعنی عربستان، عراق، امارات و یمن است.
▫️کانال پایشگر
📲 @savaderasanei
🚦 #رسانهها_واقعیت_را_میسازند
🔸امروزه کلید مواجهه ی درست با رسانه ها داشتن #نگاه_انتقادی برخواسته از فهم درست تکنیک ها و مهارت های رسانه ای است
📲 @savaderasanei
🔸امروزه کلید مواجهه ی درست با رسانه ها داشتن #نگاه_انتقادی برخواسته از فهم درست تکنیک ها و مهارت های رسانه ای است
📲 @savaderasanei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚦قدرت جادویی نرم افزارها در خلق آنچه صاحبان رسانه ها می خواهند
💻 #جادوی_افترافکت
#نگاه_انتقادی
#تولید_خلاقانه
📎آگاهانه پای رسانه ها بنشینیم
📲 @savaderasanei
💻 #جادوی_افترافکت
#نگاه_انتقادی
#تولید_خلاقانه
📎آگاهانه پای رسانه ها بنشینیم
📲 @savaderasanei
فراخوان سومین جشنواره سراسری تلخند
در دوبخش شعر و نثر
مهلت ارسال آثار تا ۱۵فروردین ۹۸
باجوایز نفیس 👇
@patoghejahadi
در دوبخش شعر و نثر
مهلت ارسال آثار تا ۱۵فروردین ۹۸
باجوایز نفیس 👇
@patoghejahadi
🚦استعدادیابی و قربانیانش
«احسان علیخانی» دقیقا در #عصر جدید چه کار میکند؟
🔸۱- چهوقت نیاز به مسابقههای استعدادیابی پیدا میکنیم؟ وقتی قفس آهنین مدرنیته (بهتعبیر ماکس وبر) و فرآیندهای آموزشی و تحصیلی مدرن، جایی به امور خارج از «چارچوب متصلب مدرنیته» نمیدهند و فهم سامانبخشیدن به سایر شئون حیاتی انسان را ندارند. در این وضع است که به جایی خارج از سازوکارهای رسمی نیاز است تا امیدها ناامید نشود همچنانکه به بلیتهای بختآزمایی نیاز است تا کورسویی از امید در کار باشد. اما این امید تا چه حد جدی و حقیقی است امید و هیجان و استعدادی که در این برنامههاست، چه چیزی را تحکیم خواهد کرد؟
🔸۲-کدام استعدادها هستند که توان طرح خود را دارند؟ آیا استعدادهایی که وضع و افقی غیر از مدرنیته را دنبال میکنند و با چارچوبهای تنگ آموزشی مدرن کنار نمیآیند؟ نه. شرکتکنندگان باید بتوانند در وقتی محدود، عموم مخاطبان را سرگرم کنند و موجب کسالت (حتی چند دقیقه) نباشند. اما این مقدار از سرگرمیسازی کافی نیست و هر کسی از سرگرمیسازان، شایستگی برنده شدن ندارد و باید رقابتی در کار باشد تا این صنعت سرگرمی، از هر حرارت ممکنی استفاده کرده باشد. ادعای «استعدادیابی» برای چنین صنعتی، زیاده «بزرگ و نامربوط» است. سرگرمیسازان، ابزار دست «صنعت سرگرمیسازی»ای هستند که بر زمینه فشارها و ناخواستنیهای مدرنیته (یا شبهمدرنیته)، بر درک عمومی و اجمالی از «قفس آهنین» استوار شده است. عموم هم خواهناخواه برای فرار از «فشار روزمرگی» در عالمی که ناگزیر «در حال توسعه» است، برای گریز از «کسالتها» و «ملالتها»ی ملازم با فرآیندهای توسعه، بهدنبال سرگرمی میروند؛ تا شاید چیزی ببینند که از «boring» و «boredom» دائمی، قدری خلاص شوند.
🔸۳-«ترحم به آن مستعدان» و «دلسوزی برای آنان» و «خارج از قانون و معیار داوری کردن»، از لوازم چنین برنامهای خواهد بود. چرا؟ چون عموم با اینها «سرگرم» میشوند و میتوانند به خارج از سازوکارهای رسمی مدرن، امیدوار باشند و اگر نه، چطور عیوب و فشارهای مدرنیته و مدرنیزاسیون را تحمل کنند؟ آیا بر مدرنیته و مدرنیزاسیون نخواهند شورید؟ آیا به ذبح استعدادهای ریز و درشت در «قفس آهنین» معترض نخواهند شد؟ آیا در آن صورت «وضع موجود» به خطر نخواهد افتاد؟
🔸۴-#سلبریتیها میتوانند داورانی شایسته برای «عامهپسندی» باشند. سلبریتیها عامهپسندند و عامهپسندی را خوب دریافتهاند. سلبریتیها نمادهای گریز از ملال مدرنیزاسیون و گریزاندن خلایق از تأمل و تفکر در «چرایی این ملال» هستند. اشکال کردن به «متخصص نبودن» سلبریتیها، اشکال بجایی نیست. برای چنین صنعتی و برای چنان غرضی، باید داوران، «هرچه سلبریتیتر» و «با مزاعم همگانی آشناتر» و «در مزاعم همگانی مضمحلتر و محلولتر» باشند. منطق برنامههای الگو (نه برنامههای رونویسی شده) چنین اقتضا میکند.
🔺۵-آنچه ما را رهایی و نجات تواند بخشید، جایی در چنین برنامهای نخواهد داشت. در چند دقیقهای که هر شرکتکننده در این برنامه فرصت دارد تا خود را عرضه کند، هیچ مطلب مهم، اساسی و روشنگر، طرح تواند شد؟ آیا این برنامه ما را به سمت افقی دیگر و به سوی حل چیزی سوق خواهد داد یا « #استعداد_سرگرمکنندگی_افراد » را بهکار خواهد گرفت تا ما را هرچه بیشتر نسبت به قفس آهنین و قربانیان آن، خودمان و دیگران، بیحس کند؟ از آن «صدها استعداد شرکتکننده» هیچکدام از آن «قفس مدرن و معقول و سفت و سخت»، نجات نخواهد یافت. نه بازندگان و نه حتی برندگان. در این میان آن استعداد حقیقی که میتواند کاری از پیش ببرد یا مشکلی را حل کند یا افقی را نشان دهد یا... نه در چنان سیستم مدرنیزه ای جایی خواهد داشت و نه در چنین «استعدادیابی»هایی.
✍ #محمد_علیبیگی
▫️کانال نقد سینما
📲 @savaderasanei
«احسان علیخانی» دقیقا در #عصر جدید چه کار میکند؟
🔸۱- چهوقت نیاز به مسابقههای استعدادیابی پیدا میکنیم؟ وقتی قفس آهنین مدرنیته (بهتعبیر ماکس وبر) و فرآیندهای آموزشی و تحصیلی مدرن، جایی به امور خارج از «چارچوب متصلب مدرنیته» نمیدهند و فهم سامانبخشیدن به سایر شئون حیاتی انسان را ندارند. در این وضع است که به جایی خارج از سازوکارهای رسمی نیاز است تا امیدها ناامید نشود همچنانکه به بلیتهای بختآزمایی نیاز است تا کورسویی از امید در کار باشد. اما این امید تا چه حد جدی و حقیقی است امید و هیجان و استعدادی که در این برنامههاست، چه چیزی را تحکیم خواهد کرد؟
🔸۲-کدام استعدادها هستند که توان طرح خود را دارند؟ آیا استعدادهایی که وضع و افقی غیر از مدرنیته را دنبال میکنند و با چارچوبهای تنگ آموزشی مدرن کنار نمیآیند؟ نه. شرکتکنندگان باید بتوانند در وقتی محدود، عموم مخاطبان را سرگرم کنند و موجب کسالت (حتی چند دقیقه) نباشند. اما این مقدار از سرگرمیسازی کافی نیست و هر کسی از سرگرمیسازان، شایستگی برنده شدن ندارد و باید رقابتی در کار باشد تا این صنعت سرگرمی، از هر حرارت ممکنی استفاده کرده باشد. ادعای «استعدادیابی» برای چنین صنعتی، زیاده «بزرگ و نامربوط» است. سرگرمیسازان، ابزار دست «صنعت سرگرمیسازی»ای هستند که بر زمینه فشارها و ناخواستنیهای مدرنیته (یا شبهمدرنیته)، بر درک عمومی و اجمالی از «قفس آهنین» استوار شده است. عموم هم خواهناخواه برای فرار از «فشار روزمرگی» در عالمی که ناگزیر «در حال توسعه» است، برای گریز از «کسالتها» و «ملالتها»ی ملازم با فرآیندهای توسعه، بهدنبال سرگرمی میروند؛ تا شاید چیزی ببینند که از «boring» و «boredom» دائمی، قدری خلاص شوند.
🔸۳-«ترحم به آن مستعدان» و «دلسوزی برای آنان» و «خارج از قانون و معیار داوری کردن»، از لوازم چنین برنامهای خواهد بود. چرا؟ چون عموم با اینها «سرگرم» میشوند و میتوانند به خارج از سازوکارهای رسمی مدرن، امیدوار باشند و اگر نه، چطور عیوب و فشارهای مدرنیته و مدرنیزاسیون را تحمل کنند؟ آیا بر مدرنیته و مدرنیزاسیون نخواهند شورید؟ آیا به ذبح استعدادهای ریز و درشت در «قفس آهنین» معترض نخواهند شد؟ آیا در آن صورت «وضع موجود» به خطر نخواهد افتاد؟
🔸۴-#سلبریتیها میتوانند داورانی شایسته برای «عامهپسندی» باشند. سلبریتیها عامهپسندند و عامهپسندی را خوب دریافتهاند. سلبریتیها نمادهای گریز از ملال مدرنیزاسیون و گریزاندن خلایق از تأمل و تفکر در «چرایی این ملال» هستند. اشکال کردن به «متخصص نبودن» سلبریتیها، اشکال بجایی نیست. برای چنین صنعتی و برای چنان غرضی، باید داوران، «هرچه سلبریتیتر» و «با مزاعم همگانی آشناتر» و «در مزاعم همگانی مضمحلتر و محلولتر» باشند. منطق برنامههای الگو (نه برنامههای رونویسی شده) چنین اقتضا میکند.
🔺۵-آنچه ما را رهایی و نجات تواند بخشید، جایی در چنین برنامهای نخواهد داشت. در چند دقیقهای که هر شرکتکننده در این برنامه فرصت دارد تا خود را عرضه کند، هیچ مطلب مهم، اساسی و روشنگر، طرح تواند شد؟ آیا این برنامه ما را به سمت افقی دیگر و به سوی حل چیزی سوق خواهد داد یا « #استعداد_سرگرمکنندگی_افراد » را بهکار خواهد گرفت تا ما را هرچه بیشتر نسبت به قفس آهنین و قربانیان آن، خودمان و دیگران، بیحس کند؟ از آن «صدها استعداد شرکتکننده» هیچکدام از آن «قفس مدرن و معقول و سفت و سخت»، نجات نخواهد یافت. نه بازندگان و نه حتی برندگان. در این میان آن استعداد حقیقی که میتواند کاری از پیش ببرد یا مشکلی را حل کند یا افقی را نشان دهد یا... نه در چنان سیستم مدرنیزه ای جایی خواهد داشت و نه در چنین «استعدادیابی»هایی.
✍ #محمد_علیبیگی
▫️کانال نقد سینما
📲 @savaderasanei
🚦 #سیرک_عصر_جدید
🔸شاید بتوان از ایرادات جدی به ساختار و فرم برنامه عصر جدید چشمپوشی کرد، از تدوین بسیار ضعیف برنامه گرفته تا رایهای سلیقهای، احساسی و غیرتخصصی از داورانی که بررسی سوابق همه آنها نشان میدهد یقینا گزینه مناسبی برای آن صندلیها نیستند!
🔺اما باید توجه کرد، برنامهای که از یک طرف، زاییدهی رسانههای غربی است و از طرف دیگر، از حیث ایده، جنس محتوا و ماهیت شکلگیری آن کاملا مطابق با تفکر، جهانبینی و فرهنگ اصیل غربی است نمیتواند کارکرد فرهنگیِ درستی در جامعه ایران اسلامی داشته باشد.
🔸چیزی که در عمل میتوان آن را در محتوای ارائه شده از سوی شرکت کنندگان و ملاکهای ارزیابی داوران که گاهی آن را بر زبان آوردهاند مشاهده کرد؛ چیزی که مخاطب را هیجانزده کند، به وجد آورد، شگفتزده کند و...، یعنی هرکاری جز #تفکر کردن!
🔺البته اگر به تأثیرات پنهان پیام اعتقادی داشته باشیم (که متاسفانه بحث ارتباطات غیرکلامی و تاثیر پنهان پیام معمولا مورد توجه مدیران و سیاستگذاران سیمای جمهوری اسلامی نیست و هرگز در این چهل سال نتوانستهاند از عهده مدیریت آن برآیند!) خواهیم دید که این برنامه اثرات جبران ناپذیری در لایهی فکری_فرهنگی جامعه خواهد داشت.
🔸به عنوان مثال، چند شاخص اصلی رفتاری که نمود بیرونی دارد و میتوان وصف دینی به آن داد عبارت است از اینکه، اولا #تذکری داشته باشد و موجب یاد خدا شود که نقطه مقابل آن، رفتاری است که موجب غفلت خود و اطرافیان شود. دوما اینکه #لغو نباشد، یعنی چیزی که برای دنیا و آخرت ما فایدهای داشته باشد. سوما اینکه #خودنمایی و نتیجهی شهوت دیده شدن نباشد. چهارما اینکه مستلزم حرام یا #ترویج_مکروه نباشد و...
🔺حال اگر استعداد را خنثی تعریف کنیم و به معنی آمادگی داشتن و سرعت کافی داشتن برای طی مسیر بدانیم، باید دید این استعداد در راستای چه کاری دارد صرف میشود، در مسیر #رشدوتعالی انسان است یا صرفا #مادیگرایانه به آن نگاه میشود؟!
🔸نمود رفتاری استعدادی که برنامه عصر جدید به دنبال کشف آن است، بیشتر جنبه سرگرمی دارد که آن شرکت کننده را مدتهاست دچار غفلت کرده و برای مخاطب هم تذکری ندارد و متاسفانه در بسیاری از مواقع لغو است! #شهوت_دیده_شدن و خودنمایی که از اصول رفتاری تمدن غرب است، از موارد دیگری است که حتی بارها شرکت کنندگان آن را به عنوان هدف خود از شرکت در مسابقه معرفی کردهاند. متاسفانه در این برنامه مدام الگوهای تربیتی به والدین و الگوهای رفتاری به جوانان عرضه میشود که میتوان آنها را ترویج مکروه دانست! روزگاری حافظ خردسال قرآن کریم (محمدحسین طباطبایی) الگویی بود که به خانوادهها عرضه میشد ولی حالا...
📍در کل میتوان #عصر_جدید را نوعی از سرگرمی غربی دانست که در راستای تضعیف فرهنگ ایرانی و اسلامی است، یک سرگرمی غفلتآور و لغو که با محور قرار دادن شهوت دیده شدن در انسان، ترویج مکروه میکند و شیوه ارزشگذاری و ذائقهسازی آن کاملا منطبق بر #انسان_مدرن است، چیزی که من اسم آن را #سیرک_عصر_جدید می گذارم!
🔰فرازی از دعای بیستم صحیفه ی سجادیه:
《وَاكْفِنى ما يَشْغَلُنِى الاْاهْتِمامُ بِهِ، وَاسْتَعْمِلْنى بِما تَسْئَلُنى غَداً عَنْهُ، وَاسْتَفْرِغْ اَيّامى فيما خَلَقْتَنى لَهُ: مرا از هرکار که پرداختن به آن از پرداختنم به تو باز میدارد، بینیاز گردان و به کاری برگُمار که در روز باز پسین از من خواهی و روزهای عمر مرا در کاری که مرا برای آن آفریدهای مصروف دار》
✍ #حسین_کیاء
📲 @savaderasanei
🔸شاید بتوان از ایرادات جدی به ساختار و فرم برنامه عصر جدید چشمپوشی کرد، از تدوین بسیار ضعیف برنامه گرفته تا رایهای سلیقهای، احساسی و غیرتخصصی از داورانی که بررسی سوابق همه آنها نشان میدهد یقینا گزینه مناسبی برای آن صندلیها نیستند!
🔺اما باید توجه کرد، برنامهای که از یک طرف، زاییدهی رسانههای غربی است و از طرف دیگر، از حیث ایده، جنس محتوا و ماهیت شکلگیری آن کاملا مطابق با تفکر، جهانبینی و فرهنگ اصیل غربی است نمیتواند کارکرد فرهنگیِ درستی در جامعه ایران اسلامی داشته باشد.
🔸چیزی که در عمل میتوان آن را در محتوای ارائه شده از سوی شرکت کنندگان و ملاکهای ارزیابی داوران که گاهی آن را بر زبان آوردهاند مشاهده کرد؛ چیزی که مخاطب را هیجانزده کند، به وجد آورد، شگفتزده کند و...، یعنی هرکاری جز #تفکر کردن!
🔺البته اگر به تأثیرات پنهان پیام اعتقادی داشته باشیم (که متاسفانه بحث ارتباطات غیرکلامی و تاثیر پنهان پیام معمولا مورد توجه مدیران و سیاستگذاران سیمای جمهوری اسلامی نیست و هرگز در این چهل سال نتوانستهاند از عهده مدیریت آن برآیند!) خواهیم دید که این برنامه اثرات جبران ناپذیری در لایهی فکری_فرهنگی جامعه خواهد داشت.
🔸به عنوان مثال، چند شاخص اصلی رفتاری که نمود بیرونی دارد و میتوان وصف دینی به آن داد عبارت است از اینکه، اولا #تذکری داشته باشد و موجب یاد خدا شود که نقطه مقابل آن، رفتاری است که موجب غفلت خود و اطرافیان شود. دوما اینکه #لغو نباشد، یعنی چیزی که برای دنیا و آخرت ما فایدهای داشته باشد. سوما اینکه #خودنمایی و نتیجهی شهوت دیده شدن نباشد. چهارما اینکه مستلزم حرام یا #ترویج_مکروه نباشد و...
🔺حال اگر استعداد را خنثی تعریف کنیم و به معنی آمادگی داشتن و سرعت کافی داشتن برای طی مسیر بدانیم، باید دید این استعداد در راستای چه کاری دارد صرف میشود، در مسیر #رشدوتعالی انسان است یا صرفا #مادیگرایانه به آن نگاه میشود؟!
🔸نمود رفتاری استعدادی که برنامه عصر جدید به دنبال کشف آن است، بیشتر جنبه سرگرمی دارد که آن شرکت کننده را مدتهاست دچار غفلت کرده و برای مخاطب هم تذکری ندارد و متاسفانه در بسیاری از مواقع لغو است! #شهوت_دیده_شدن و خودنمایی که از اصول رفتاری تمدن غرب است، از موارد دیگری است که حتی بارها شرکت کنندگان آن را به عنوان هدف خود از شرکت در مسابقه معرفی کردهاند. متاسفانه در این برنامه مدام الگوهای تربیتی به والدین و الگوهای رفتاری به جوانان عرضه میشود که میتوان آنها را ترویج مکروه دانست! روزگاری حافظ خردسال قرآن کریم (محمدحسین طباطبایی) الگویی بود که به خانوادهها عرضه میشد ولی حالا...
📍در کل میتوان #عصر_جدید را نوعی از سرگرمی غربی دانست که در راستای تضعیف فرهنگ ایرانی و اسلامی است، یک سرگرمی غفلتآور و لغو که با محور قرار دادن شهوت دیده شدن در انسان، ترویج مکروه میکند و شیوه ارزشگذاری و ذائقهسازی آن کاملا منطبق بر #انسان_مدرن است، چیزی که من اسم آن را #سیرک_عصر_جدید می گذارم!
🔰فرازی از دعای بیستم صحیفه ی سجادیه:
《وَاكْفِنى ما يَشْغَلُنِى الاْاهْتِمامُ بِهِ، وَاسْتَعْمِلْنى بِما تَسْئَلُنى غَداً عَنْهُ، وَاسْتَفْرِغْ اَيّامى فيما خَلَقْتَنى لَهُ: مرا از هرکار که پرداختن به آن از پرداختنم به تو باز میدارد، بینیاز گردان و به کاری برگُمار که در روز باز پسین از من خواهی و روزهای عمر مرا در کاری که مرا برای آن آفریدهای مصروف دار》
✍ #حسین_کیاء
📲 @savaderasanei
🚦پنجهزار دلار درآمدی نیست که روزانه نصیب هر کسی شود. اما کودکانِ اینفلوئنسر و اینستاگرامی «هر کسی» نیستند. والدین آنها میتوانند عکسی از فرزند خود بیندازند و، بابت تبلیغات تجاری، از شرکتهای بزرگ و سرمایهدار پول هنگفتی بگیرند. البته هر چه این عکسها خودمانیتر و غیرتجملاتی باشند، تأثیر بیشتری بر مخاطبان میگذارند. به همین دلیل، اصلاً وسایل زیادی برای صحنهپردازی لازم نیست: پسزمینهای رنگی، چند لباس معمولی، شاید یک عکاس و نهایتاً کودکی که مؤثرترین استراتژی برای فروش است.
▫️کانال ترجمان علوم انسانی
📲 @savaderasanei
▫️کانال ترجمان علوم انسانی
📲 @savaderasanei
🚦وقتی گوگل مپ نبود، در دهه هفتاد میلادی رانندگان از طریق تماس با این مرکز، مسیریابی می کردن
📲 @savaderasanei
📲 @savaderasanei
🚦خودزنی در جام جم!
🔸درباره حاشیههای پررنگتر از متنی که جشنواره «جام جم» را به ضدتبلیغ تلویزیون تبدیل کرد!
🔹شاید کمتر سازمانی در دنیا اینقدر متخصص «اقدام علیه خود» باشد که صداوسیمای ما هست؛ همچنین کمتر سازمانی در دنیا اینقدر «علیه خود» هزینه کند که صداوسیمای ما میکند و البته در دنیا سازمانی نداریم که بتواند هم برای اقدام علیه خود هزینه کند و هم از کسانی که برایشان هزینه میکند، طعنه و کنایه بشنود!
🔹سهشنبهشب پس از اختتامیه جشنواره #جام_جم که یکی از جدیترین اقدامات تلویزیون «علیه خود» در چند سال گذشته بود، انتقادها نسبت به نحوه داوری و ساختار این جشنواره از سوی تعدادی از مجریان و چهرههای تلویزیونی فضای رسانهای را از خود متاثر کرد. از جایی به بعد هم ماجرای اخلالی که دست آخر هم مشخص نشد چه کسی و از کجا آن را کارگردانی میکرده، حواشی علیه #جشنواره را بیشتر کرد. حالا بیایید حساب کنیم اساسا چرا یک #رسانه باید اینقدر علیه خود هزینه کند و برای هزینه کردن علیه خود اینقدر انگیزه داشته باشد و سازوکار درست کند و ستاره مربع راه بیندازد و با راه رفتن روی اعصاب ملت با زیرنویسهای مسابقه، هیچ عایدی از منظر ارتقای کیفیت و کمیت مخاطب عمومی نداشته باشد و دست آخر این همه فحش بخورد و عکس یادگاری بگیرد؟!
🔹اما محل اشکال جشنواره جام جم کجاست؟ پیش از همه باید از اصل جشنواره به واسطه نداشتن یک سیاستگذاری مشخص و در تضاد بودن با منافع کلی سازمان صداوسیما انتقاد کرد. «تشویق» در همه رسانههای دنیا مرسوم است اما چه نوع تشویقی، با چه سازوکاری و چه هدفی؟! تشویقی که به اختلاف میان برنامهسازان و چهرههای یک رسانه دامن بزند؟ تشویقی که بیش از رسانه به «چهرههای رسانهای» اعتبار ببخشد و از کلیت رسانه (به واسطه حواشی متعدد، ماجرای عدالت در نحوه رأیگیری، اعتراض مجریان و...) اعتبارزدایی کند؟ تشویقی که با برندسازی مجدد از چهرهها (re-branding) هزینه استفاده از آنها در آینده را چند برابر افزایش دهد؟ تشویقی که به سرخورده شدن باقی مجریان و برنامهها و برنامهسازان و بازیگران منجر شود؟
🔹در واقع رسانه ملی در فرآیند جشنواره جام جم، به نام تشویق برنامهها و برنامهسازان پرمخاطب که عده کمی از بدنه تلویزیون هستند، بخش مهمی از سرمایههای خود را سرخورده میکند. سازوکاری که برای داوری توسط مردم در پیش گرفته شده، اساسا سازوکار غلطی است. در نظر نگرفتن نوع برنامهها و مخاطبان هر برنامه به نحوی که برنامه کودک و یک برنامه ترکیبی در یک دستهبندی قرار گرفتند و از طرفی بیتوجهی به میزان مخاطب هر شبکه، به نحوی که مثلا مجری پرمخاطبترین برنامه پرمخاطبترین شبکه تلویزیون باید با مجری برنامهای از شبکهای با مخاطب کمتر در یک انتخابات شرکت کنند، دقیقا چه نتیجهای از منظر افکار عمومی برای صداوسیما داشت؟ این «مثلا رقابت» و ایجاد ولع سخیف میان برنامههای یک سازمان (دقت کنید یک سازمان) و ایجاد دعواهای خالهزنکی درون خانواده صداوسیما، ایجاد حس برتریجویی یکی بر دیگری دقیقا چه آوردهای برای صداوسیما داشت؟
🔺البته این جشنواره آورده مهمی داشت و آن این بود که حضرات برگزیده شده به دست خود سازمان صداوسیما احتمالا قراردادهای بعدیشان را مبتنی بر همین اعتباری که از سازمان #صداوسیما گرفتهاند، پر و پیمانتر مطالبه خواهند کرد و صداوسیمایی که در وضعیت اسفناک بودجهای به سر میبرد مجبور است برای محقق کردن رضایت حضرات برگزیده جامجم، آوردههایی را که از #ستاره_مربع جمع کرده میان همین ستارههای خودبزرگکرده یا فرزندان نُنُرش تقسیم کند! کدام سازمانی در دنیا دست به چنین بیتدبیری میزند که تلویزیون ما زد؟ نمیدانم!
✍️ احسان سالمی / کانال نقد سینما
📲 @savaderasanei
🔸درباره حاشیههای پررنگتر از متنی که جشنواره «جام جم» را به ضدتبلیغ تلویزیون تبدیل کرد!
🔹شاید کمتر سازمانی در دنیا اینقدر متخصص «اقدام علیه خود» باشد که صداوسیمای ما هست؛ همچنین کمتر سازمانی در دنیا اینقدر «علیه خود» هزینه کند که صداوسیمای ما میکند و البته در دنیا سازمانی نداریم که بتواند هم برای اقدام علیه خود هزینه کند و هم از کسانی که برایشان هزینه میکند، طعنه و کنایه بشنود!
🔹سهشنبهشب پس از اختتامیه جشنواره #جام_جم که یکی از جدیترین اقدامات تلویزیون «علیه خود» در چند سال گذشته بود، انتقادها نسبت به نحوه داوری و ساختار این جشنواره از سوی تعدادی از مجریان و چهرههای تلویزیونی فضای رسانهای را از خود متاثر کرد. از جایی به بعد هم ماجرای اخلالی که دست آخر هم مشخص نشد چه کسی و از کجا آن را کارگردانی میکرده، حواشی علیه #جشنواره را بیشتر کرد. حالا بیایید حساب کنیم اساسا چرا یک #رسانه باید اینقدر علیه خود هزینه کند و برای هزینه کردن علیه خود اینقدر انگیزه داشته باشد و سازوکار درست کند و ستاره مربع راه بیندازد و با راه رفتن روی اعصاب ملت با زیرنویسهای مسابقه، هیچ عایدی از منظر ارتقای کیفیت و کمیت مخاطب عمومی نداشته باشد و دست آخر این همه فحش بخورد و عکس یادگاری بگیرد؟!
🔹اما محل اشکال جشنواره جام جم کجاست؟ پیش از همه باید از اصل جشنواره به واسطه نداشتن یک سیاستگذاری مشخص و در تضاد بودن با منافع کلی سازمان صداوسیما انتقاد کرد. «تشویق» در همه رسانههای دنیا مرسوم است اما چه نوع تشویقی، با چه سازوکاری و چه هدفی؟! تشویقی که به اختلاف میان برنامهسازان و چهرههای یک رسانه دامن بزند؟ تشویقی که بیش از رسانه به «چهرههای رسانهای» اعتبار ببخشد و از کلیت رسانه (به واسطه حواشی متعدد، ماجرای عدالت در نحوه رأیگیری، اعتراض مجریان و...) اعتبارزدایی کند؟ تشویقی که با برندسازی مجدد از چهرهها (re-branding) هزینه استفاده از آنها در آینده را چند برابر افزایش دهد؟ تشویقی که به سرخورده شدن باقی مجریان و برنامهها و برنامهسازان و بازیگران منجر شود؟
🔹در واقع رسانه ملی در فرآیند جشنواره جام جم، به نام تشویق برنامهها و برنامهسازان پرمخاطب که عده کمی از بدنه تلویزیون هستند، بخش مهمی از سرمایههای خود را سرخورده میکند. سازوکاری که برای داوری توسط مردم در پیش گرفته شده، اساسا سازوکار غلطی است. در نظر نگرفتن نوع برنامهها و مخاطبان هر برنامه به نحوی که برنامه کودک و یک برنامه ترکیبی در یک دستهبندی قرار گرفتند و از طرفی بیتوجهی به میزان مخاطب هر شبکه، به نحوی که مثلا مجری پرمخاطبترین برنامه پرمخاطبترین شبکه تلویزیون باید با مجری برنامهای از شبکهای با مخاطب کمتر در یک انتخابات شرکت کنند، دقیقا چه نتیجهای از منظر افکار عمومی برای صداوسیما داشت؟ این «مثلا رقابت» و ایجاد ولع سخیف میان برنامههای یک سازمان (دقت کنید یک سازمان) و ایجاد دعواهای خالهزنکی درون خانواده صداوسیما، ایجاد حس برتریجویی یکی بر دیگری دقیقا چه آوردهای برای صداوسیما داشت؟
🔺البته این جشنواره آورده مهمی داشت و آن این بود که حضرات برگزیده شده به دست خود سازمان صداوسیما احتمالا قراردادهای بعدیشان را مبتنی بر همین اعتباری که از سازمان #صداوسیما گرفتهاند، پر و پیمانتر مطالبه خواهند کرد و صداوسیمایی که در وضعیت اسفناک بودجهای به سر میبرد مجبور است برای محقق کردن رضایت حضرات برگزیده جامجم، آوردههایی را که از #ستاره_مربع جمع کرده میان همین ستارههای خودبزرگکرده یا فرزندان نُنُرش تقسیم کند! کدام سازمانی در دنیا دست به چنین بیتدبیری میزند که تلویزیون ما زد؟ نمیدانم!
✍️ احسان سالمی / کانال نقد سینما
📲 @savaderasanei
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚦شوخی شرکت مرسدس بنز با فرشته مرگ!
🔸استفاده از تکنیکهای اقناع:
#تکنیک_ترس
#تکنیک_شوخی_و_طنز
🔺با #نگاه_انتقادی به رسانهها، مراقب تفکر و باورهای خود باشیم!
📲 @savaderasanei
🔸استفاده از تکنیکهای اقناع:
#تکنیک_ترس
#تکنیک_شوخی_و_طنز
🔺با #نگاه_انتقادی به رسانهها، مراقب تفکر و باورهای خود باشیم!
📲 @savaderasanei
🚦چه میکند این تلویزیون در استعدادیابی!
📍کسی یا چیزی را درون یک جعبه قرار میدهند و از میان آن شمشیر و میلههای شعلهور عبور داده و فرد مربوطه، سالم و سرحال از جعبه بیرون میآید! فرد دیگری میآید و ادای برخی افراد و آدمهای شناخته شده را در میآورد. افراد دیگری هم میآیند و انواع و اقسام ـ به قول «مسعود روشنپژوه» در مسابقه محله ـ شیرین کاریهای مختلف را روی صحنه اجرا میکنند. شاید صحنهای از فیلم «دو فیلم با یک بلیط» (داریوش فرهنگ، ۱۳۶۹) خاطرتان باشد که در قهوهخانهای در #لاله_زار جماعت هنرور، انتظار عوامل فیلمهای تولیدی را میکشیدند تا به سراغشان آمده و برای صحنههایی آنها را دعوت کنند. جماعتی که هر یک در ارائه هنر یا شیرین کاری خاصی، استاد بودند و جستجویشان هم نیازی به #هیئت_داوری اینچنینی و گروههای انتخاب آنچنانی و هزینههای گزاف #اسپانسر هم نداشت.
🔸غرض از این مقدمه چینی این بود که نسخه دست چندم این به قولی مسخرهبازیها، اینک در شکل و شمایل یک به اصطلاح سوپر پروداکشن نمایشی تلویزیونی تحت عنوان #عصر_جدید، مدتی است آنتن #شبکه_۳ را اشغال کرده که گویا نهایت تلاش تلویزیونیها در دوره جدید مدیریتی آن برای جذب تماشاگر بوده است. برنامهای که خود کپی دست چندمی از یک مسابقه حدودا ۱۵ ساله از شبکه NBC آمریکا به نام «America's Got Talent» است! البته گفتهاند همه این هیاهوی بسیار (برای هیچ!) جهت #استعدادیابی جوانان این مملکت است! جلّ الخالق!
🔸واقعا این است نتیجه استعداد یابی رسانه ملی (که قرار بود دانشگاه باشد)، از جوانان این ملت؟! جوانانی که خود در عرصههای مختلف علمی و ورزشی و هنری و... در طول این سالها کاری کارستان انجام دادهاند و در علوم و فنآوریهای مختلف ایران را در رتبههای بالای جهانی قرار دادند. این بود نهایت برنامهریزی رسانهای که از کیسه بیتالمال ارتزاق میکند، برای به میدان آوردن جوانان جهت حل مشکلات این سرزمین؟! آیا این است تدارک رسانه ملی برای رسیدن به سند چشمانداز ۱۴۰۴ و پس از آن دستیابی به تمدن نوین اسلامی؟!
🔸البته تردیدی نیست این نتیجه بلافصل یک رسانه سر تا پای اسپانسری است که به هر حال باید به ساز اسپانسرها و طبق منافع اقتصادی آنها برقصد. از برنامههای قمار گونهای مثل #برنده_باش و انواع و اقسام شوهای پیامکی که سرمایههای کلان جابهجا میکنند، میگذرم که جای بحث و بررسی مفصل دارد.
🔸جا دارد که برخی از دوستان انقلابی که قبلا دچار #سندرم_جذب شده بودند به خود آمده و کارنامه دوران مدیریتی خویش را بیش از این آلوده نسازند. جا دارد برخی از دیگر دوستان هم که اخیر دچار «سندرم افشای ناگفتهها» و حل برخی (به نظر خودشان) «تندرویهای فکری» شدهاند نیز از اسلاف خود (که چندان هم از امروز فاصله نگرفتهاند)، درس گرفته تا به قول آن فیلسوف آلمانی، تجربیات تراژیک آنها را به گونهای کمیک تکرار نکنند.
✍ #دکتر_سعید_مستغاثی
📲 @savaderasanei
yon.ir/B7YLj
📍کسی یا چیزی را درون یک جعبه قرار میدهند و از میان آن شمشیر و میلههای شعلهور عبور داده و فرد مربوطه، سالم و سرحال از جعبه بیرون میآید! فرد دیگری میآید و ادای برخی افراد و آدمهای شناخته شده را در میآورد. افراد دیگری هم میآیند و انواع و اقسام ـ به قول «مسعود روشنپژوه» در مسابقه محله ـ شیرین کاریهای مختلف را روی صحنه اجرا میکنند. شاید صحنهای از فیلم «دو فیلم با یک بلیط» (داریوش فرهنگ، ۱۳۶۹) خاطرتان باشد که در قهوهخانهای در #لاله_زار جماعت هنرور، انتظار عوامل فیلمهای تولیدی را میکشیدند تا به سراغشان آمده و برای صحنههایی آنها را دعوت کنند. جماعتی که هر یک در ارائه هنر یا شیرین کاری خاصی، استاد بودند و جستجویشان هم نیازی به #هیئت_داوری اینچنینی و گروههای انتخاب آنچنانی و هزینههای گزاف #اسپانسر هم نداشت.
🔸غرض از این مقدمه چینی این بود که نسخه دست چندم این به قولی مسخرهبازیها، اینک در شکل و شمایل یک به اصطلاح سوپر پروداکشن نمایشی تلویزیونی تحت عنوان #عصر_جدید، مدتی است آنتن #شبکه_۳ را اشغال کرده که گویا نهایت تلاش تلویزیونیها در دوره جدید مدیریتی آن برای جذب تماشاگر بوده است. برنامهای که خود کپی دست چندمی از یک مسابقه حدودا ۱۵ ساله از شبکه NBC آمریکا به نام «America's Got Talent» است! البته گفتهاند همه این هیاهوی بسیار (برای هیچ!) جهت #استعدادیابی جوانان این مملکت است! جلّ الخالق!
🔸واقعا این است نتیجه استعداد یابی رسانه ملی (که قرار بود دانشگاه باشد)، از جوانان این ملت؟! جوانانی که خود در عرصههای مختلف علمی و ورزشی و هنری و... در طول این سالها کاری کارستان انجام دادهاند و در علوم و فنآوریهای مختلف ایران را در رتبههای بالای جهانی قرار دادند. این بود نهایت برنامهریزی رسانهای که از کیسه بیتالمال ارتزاق میکند، برای به میدان آوردن جوانان جهت حل مشکلات این سرزمین؟! آیا این است تدارک رسانه ملی برای رسیدن به سند چشمانداز ۱۴۰۴ و پس از آن دستیابی به تمدن نوین اسلامی؟!
🔸البته تردیدی نیست این نتیجه بلافصل یک رسانه سر تا پای اسپانسری است که به هر حال باید به ساز اسپانسرها و طبق منافع اقتصادی آنها برقصد. از برنامههای قمار گونهای مثل #برنده_باش و انواع و اقسام شوهای پیامکی که سرمایههای کلان جابهجا میکنند، میگذرم که جای بحث و بررسی مفصل دارد.
🔸جا دارد که برخی از دوستان انقلابی که قبلا دچار #سندرم_جذب شده بودند به خود آمده و کارنامه دوران مدیریتی خویش را بیش از این آلوده نسازند. جا دارد برخی از دیگر دوستان هم که اخیر دچار «سندرم افشای ناگفتهها» و حل برخی (به نظر خودشان) «تندرویهای فکری» شدهاند نیز از اسلاف خود (که چندان هم از امروز فاصله نگرفتهاند)، درس گرفته تا به قول آن فیلسوف آلمانی، تجربیات تراژیک آنها را به گونهای کمیک تکرار نکنند.
✍ #دکتر_سعید_مستغاثی
📲 @savaderasanei
yon.ir/B7YLj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🚦تیزر تبلیغاتی BMW برای خودروهای خودران: چیزی برای ترسیدن وجود نداره!😬
🔸استفاده از تکنیکهای اقناعی #ترس آمیخته با #شوخی_و_طنز
📲 @savaderasanei
🔸استفاده از تکنیکهای اقناعی #ترس آمیخته با #شوخی_و_طنز
📲 @savaderasanei
🚦 #سبک_زندگی_مجازی
📍در چه شرایطی باید از گذاشتن عکس و فیلم کودک در #فضای_مجازی و #شبکههای_اجتماعی خودداری کرد؟!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان (روانپزشک)
📲 @savaderasanei
📍در چه شرایطی باید از گذاشتن عکس و فیلم کودک در #فضای_مجازی و #شبکههای_اجتماعی خودداری کرد؟!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان (روانپزشک)
📲 @savaderasanei
🚦توصیه هایی در کاهش آسیب روانی کودکان در مناطق سیل زده!
🔸کودکان در مواقع بحران، جزء اقشار آسيب پذير خاص محسوب ميشوند و اگر نيازهای آنان تامين نگردد، روند تکاملی دچار آسیب و منجر به کشمکش های روانی جدی ميشوند!
🔸اینکه «کودکان زود همه چيز را فراموش میکنند» يا اينکه « کودک که چيزی نمیفهمد و حتی اگر دچار ضربه شديدی هم شود زود بهبودی پيدامی کند»، طرز فکری غلط بوده و باعث میشود که توجه کمتری به کودکان شود. پس بايد علائم کودکان پس ازوقوع بلايا را شاخت و اقدامات صحیح درمانی انجام داد.
🔸علايم آسيب روانی در اطفال بسته به سن آنها تا حدی متفاوت استکه شايعترين آنها شامل:
▫️*کودکان کمتر از 2سال
گريه و بيقراری، بی علاقگی، ترس از محيط اطراف، اختلال در روند معمول خواب و اشتها، توقف در سير تکاملی مانند خنديدن، نشستن، راه رفتن يا تکلم و يا چسبندگی بيش از حد به مراقبين.
▫️*کودکان پيش دبستانی(6-2 سال)
احساس ناتوانی و درماندگی، هراسان از جدا شدن والدين، برگشت به رفتارهای سنين پايين تر مثل: مکيدن شست، شب ادراری، يا ترس از تاريکی.
▫️*کودکان 6 تا 10 سال
احساس شكست، گناه، خشم يا روياپردازی ها، مشغوليت ذهنی، حواس پرتی و کاهش عملکرد وی در درس يا بازی.
▫️*کودکان و نوجوانان 11 تا 18 سال
هرچه سن کودک بيشتر میشود، واکنش ها به بزرگسالان شبيه تر می شود.
تحريک پذيری، نقض مقررات و رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای پرخطر مثل سوء مصرف مواد، افسردگی، گوشه گيری و انزوا
📍مرور راهکارها:
▫️*ارائه توضيحات مناسب سن کودک برای کاهش سردرگمی(بزبان ساده و گاهی تصویر)
▫️*دادن فرصت کافی برای طرح سوال و گفتگو در مورد واقعه(شنونده باشید و بگذارید آنچه را که دیده بگوید)
▫️*در صورت امتناع از صحبت، تشويق کودک به کشيدن نقاشی يا نوشتن در مورد حادثه
▫️*اجازه به حضور بر سر مزار يا شرکت د رمراسم سوگواری(در صورت تمايل کودک)
▫️*ايجاد امکاناتی برای بازی(شرکت بايد با رضايت خاطر آنان و در نزدیکی والدین باشد)
▫️*جدا نکردن کودک از والدين يا بستگان
▫️*بازگشت هرچه سريعتر به مدرسه(در ابتدا هدف بيشتر داشتن برنامه ای منظم، فعاليتهای گروهی و نشاط آور و آرامش بخش است نه درس خواندن!)
▫️*حمايت کودک و برقراری تماسهای فيزيکی مثل در آغوش کشيدن و صرف وقت مناسب
▫️*درصورتیکه کودک مجروح است، والدين يا يکی از بستگان همراه او اعزام شود.
▫️*خودداری از تغيير مکرر محل اقامت کودک
▫️*به کودک دروغ نگویید!
▫️* قولی ندهید که قابل اجرا نیست!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان(روانپزشک)
تخلیص از: کتاب حمايتهای روانی،اجتماعی دربلايا وزارت بهداشت
📲 @savaderasanei
🔸کودکان در مواقع بحران، جزء اقشار آسيب پذير خاص محسوب ميشوند و اگر نيازهای آنان تامين نگردد، روند تکاملی دچار آسیب و منجر به کشمکش های روانی جدی ميشوند!
🔸اینکه «کودکان زود همه چيز را فراموش میکنند» يا اينکه « کودک که چيزی نمیفهمد و حتی اگر دچار ضربه شديدی هم شود زود بهبودی پيدامی کند»، طرز فکری غلط بوده و باعث میشود که توجه کمتری به کودکان شود. پس بايد علائم کودکان پس ازوقوع بلايا را شاخت و اقدامات صحیح درمانی انجام داد.
🔸علايم آسيب روانی در اطفال بسته به سن آنها تا حدی متفاوت استکه شايعترين آنها شامل:
▫️*کودکان کمتر از 2سال
گريه و بيقراری، بی علاقگی، ترس از محيط اطراف، اختلال در روند معمول خواب و اشتها، توقف در سير تکاملی مانند خنديدن، نشستن، راه رفتن يا تکلم و يا چسبندگی بيش از حد به مراقبين.
▫️*کودکان پيش دبستانی(6-2 سال)
احساس ناتوانی و درماندگی، هراسان از جدا شدن والدين، برگشت به رفتارهای سنين پايين تر مثل: مکيدن شست، شب ادراری، يا ترس از تاريکی.
▫️*کودکان 6 تا 10 سال
احساس شكست، گناه، خشم يا روياپردازی ها، مشغوليت ذهنی، حواس پرتی و کاهش عملکرد وی در درس يا بازی.
▫️*کودکان و نوجوانان 11 تا 18 سال
هرچه سن کودک بيشتر میشود، واکنش ها به بزرگسالان شبيه تر می شود.
تحريک پذيری، نقض مقررات و رفتارهای پرخاشگرانه، رفتارهای پرخطر مثل سوء مصرف مواد، افسردگی، گوشه گيری و انزوا
📍مرور راهکارها:
▫️*ارائه توضيحات مناسب سن کودک برای کاهش سردرگمی(بزبان ساده و گاهی تصویر)
▫️*دادن فرصت کافی برای طرح سوال و گفتگو در مورد واقعه(شنونده باشید و بگذارید آنچه را که دیده بگوید)
▫️*در صورت امتناع از صحبت، تشويق کودک به کشيدن نقاشی يا نوشتن در مورد حادثه
▫️*اجازه به حضور بر سر مزار يا شرکت د رمراسم سوگواری(در صورت تمايل کودک)
▫️*ايجاد امکاناتی برای بازی(شرکت بايد با رضايت خاطر آنان و در نزدیکی والدین باشد)
▫️*جدا نکردن کودک از والدين يا بستگان
▫️*بازگشت هرچه سريعتر به مدرسه(در ابتدا هدف بيشتر داشتن برنامه ای منظم، فعاليتهای گروهی و نشاط آور و آرامش بخش است نه درس خواندن!)
▫️*حمايت کودک و برقراری تماسهای فيزيکی مثل در آغوش کشيدن و صرف وقت مناسب
▫️*درصورتیکه کودک مجروح است، والدين يا يکی از بستگان همراه او اعزام شود.
▫️*خودداری از تغيير مکرر محل اقامت کودک
▫️*به کودک دروغ نگویید!
▫️* قولی ندهید که قابل اجرا نیست!
✍ #دکتر_علیرضا_سفیدچیان(روانپزشک)
تخلیص از: کتاب حمايتهای روانی،اجتماعی دربلايا وزارت بهداشت
📲 @savaderasanei