(سرزمینهای دور) pinned «نتیجه گیری: استاد در جای جای زندگی ما حضور دارد. (((زندگی روزانه ما به همان اندازه ای که پوچ و بی ارزش جلوه نمایی میکند به همان اندازه نیز مهم و با ارزش است.))) استاد تو میتواند رفتار درست با پدر و مادرت باشد. استاد تو میتواند درک و کمک کردن به همسر و…»
شخصی از رجبعلی خیاط پرسید چرا من مثل تو نشدم ؟
رجبعلی در پاسخ گفت: چون من نشدی...
داستان زندگی ما نیز چنین است.
ما به درجات بالا معنویت راه پیدا نمیکنیم.
و به این خاطر است که تلاشی برای آن نداریم.
بی تفاوت از کنار مسائل مختلف گذر میکنیم و این بی تفاوت بودن ما سدی است برای رسیدن به کمال آدمی.
حالا زمان رسیده است که بیاموزیم درب باز است.
و آموختن یا نیاموختن ما، تنها به انتخاب خود ما باز میگردد، نه چیز دیگری.
#درب_باز_است
ادامه دارد
رجبعلی در پاسخ گفت: چون من نشدی...
داستان زندگی ما نیز چنین است.
ما به درجات بالا معنویت راه پیدا نمیکنیم.
و به این خاطر است که تلاشی برای آن نداریم.
بی تفاوت از کنار مسائل مختلف گذر میکنیم و این بی تفاوت بودن ما سدی است برای رسیدن به کمال آدمی.
حالا زمان رسیده است که بیاموزیم درب باز است.
و آموختن یا نیاموختن ما، تنها به انتخاب خود ما باز میگردد، نه چیز دیگری.
#درب_باز_است
ادامه دارد
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شب قدر از دیدگاه استاد الهی قمشه ای
@sarzaminhayedoor
@sarzaminhayedoor
#درب_باز_است
(این بخش را از دست ندهید)
رقیه دوست همسرم ...
دختری ۲۵ ساله ، چالاک و کوهنورد است.
و در انجام فعالیت های خیرخواهانه نیز معمولا پیش قدم است.
یک روز به ذهنش خطور میکند که با چند نفر از دخترهای روستا هماهنگ کند و هر هفته به منزل یکی از پیره زن های روستا بروند و منزلشان را تمیز کنند.
آن شب رقیه مردی سفیدپوش را در رویا میبیند که قد بلند و چهره بسیار نورانی داشت و با او صحبت های بسیار زیادی انجام میدهد و رقیه نیز از شدت شوق مدام در خواب گریه میکرد.
ادامه دارد ...
@sarzaminhayedoor
(این بخش را از دست ندهید)
رقیه دوست همسرم ...
دختری ۲۵ ساله ، چالاک و کوهنورد است.
و در انجام فعالیت های خیرخواهانه نیز معمولا پیش قدم است.
یک روز به ذهنش خطور میکند که با چند نفر از دخترهای روستا هماهنگ کند و هر هفته به منزل یکی از پیره زن های روستا بروند و منزلشان را تمیز کنند.
آن شب رقیه مردی سفیدپوش را در رویا میبیند که قد بلند و چهره بسیار نورانی داشت و با او صحبت های بسیار زیادی انجام میدهد و رقیه نیز از شدت شوق مدام در خواب گریه میکرد.
ادامه دارد ...
@sarzaminhayedoor
(سرزمینهای دور) pinned «#درب_باز_است (این بخش را از دست ندهید) رقیه دوست همسرم ... دختری ۲۵ ساله ، چالاک و کوهنورد است. و در انجام فعالیت های خیرخواهانه نیز معمولا پیش قدم است. یک روز به ذهنش خطور میکند که با چند نفر از دخترهای روستا هماهنگ کند و هر هفته به منزل یکی از پیره…»
#درب_باز_است
فردای آن روز رقیه رویایش را برای من تعریف کرد.
دیدن این رویا از نظر من اتفاقی نمیتوانست باشد.
از او پرسیدم که آیا در این چند روز کار خوبی را انجام داده ای ؟ یا نیتی داشته ای؟ یا ...
که او گفت نه. فقط به این فکر میکردم که با چند تا از دختر های روستا هر هفته منزل زنان سالخورده ی روستا را تمیز کنیم.
من از رقیه خواستم که حتما حتما این کار را انجام دهد و با انجام اینکار دربهای زیادی از برکت و معرفت بر زندگی او بازخواهد شد.
(گاهی جرقه ای در ذهن ، درست همان پله ی ترقی به سمت خداست که ما مدت ها دنبالش بوده ایم. )
اما باید تشخیص دهیم که این درب همان درب است یا خیر.
@sarzaminhayedoor
فردای آن روز رقیه رویایش را برای من تعریف کرد.
دیدن این رویا از نظر من اتفاقی نمیتوانست باشد.
از او پرسیدم که آیا در این چند روز کار خوبی را انجام داده ای ؟ یا نیتی داشته ای؟ یا ...
که او گفت نه. فقط به این فکر میکردم که با چند تا از دختر های روستا هر هفته منزل زنان سالخورده ی روستا را تمیز کنیم.
من از رقیه خواستم که حتما حتما این کار را انجام دهد و با انجام اینکار دربهای زیادی از برکت و معرفت بر زندگی او بازخواهد شد.
(گاهی جرقه ای در ذهن ، درست همان پله ی ترقی به سمت خداست که ما مدت ها دنبالش بوده ایم. )
اما باید تشخیص دهیم که این درب همان درب است یا خیر.
@sarzaminhayedoor
#درب_باز_است
#روزی #حیوانات
در نزدیکی یا بهتر است بگویم کوچه محل کار من شش با هفت سگ ولگرد یا بدون صاحب زندگی میکنند.
در اوایل سال یکی از آنها حال بدی داشت. و من شاهد وضعیت او بودم. اما چون دسترسی به این سگ ها به ظاهر کار راحتی نیست و نمیتوان آن ها را به راحتی نزد دامپزشک برد من نسبت به انجام اینکار کوتاهی کردم.
هفته ها سپری شدند و آن سگ را دوباره مشاهده کردم. تکرار و تکرار. تقریبا نیمی از موهای بدن او ریخته بود و از نظر جسمانی نیز ضعیف به نظر می آمد.
ادامه دارد...
@sarzaminhayedoor
#روزی #حیوانات
در نزدیکی یا بهتر است بگویم کوچه محل کار من شش با هفت سگ ولگرد یا بدون صاحب زندگی میکنند.
در اوایل سال یکی از آنها حال بدی داشت. و من شاهد وضعیت او بودم. اما چون دسترسی به این سگ ها به ظاهر کار راحتی نیست و نمیتوان آن ها را به راحتی نزد دامپزشک برد من نسبت به انجام اینکار کوتاهی کردم.
هفته ها سپری شدند و آن سگ را دوباره مشاهده کردم. تکرار و تکرار. تقریبا نیمی از موهای بدن او ریخته بود و از نظر جسمانی نیز ضعیف به نظر می آمد.
ادامه دارد...
@sarzaminhayedoor
#درب_باز_است #روزی #حیوانات
من در طول این ۴ ماه متوجه شدم که اکثر انسان ها و از جمله خود من زمانی که با موضوعات این چنینی مواجه میشویم فقط احساس ترحم میکنیم و کلماتی مانند آخه ، الهی ، خدایا و ... بر سر زبان می آوریم و چند دقیقه ناراحت میشویم و اتمام ماجراء.
اما در این هفته تصمیم گرفتم شعار #درب_باز_است را برای خودم دوباره عملی کنم.
با مشاهده سگ بیمار با دامپزشکی تماس گرفتم و از او خواستم که ساعت ۳.۳۰ در کوچه ما حاضر باشد تا به این سگ بیمار رسیدگی کنیم.
خوشبختانه توانستیم همان روز سگ بیمار را پیدا کنیم و اتفاقات جالبی در آن روز افتاد...
#ادامه_دارد
@sarzaminhayedoor
من در طول این ۴ ماه متوجه شدم که اکثر انسان ها و از جمله خود من زمانی که با موضوعات این چنینی مواجه میشویم فقط احساس ترحم میکنیم و کلماتی مانند آخه ، الهی ، خدایا و ... بر سر زبان می آوریم و چند دقیقه ناراحت میشویم و اتمام ماجراء.
اما در این هفته تصمیم گرفتم شعار #درب_باز_است را برای خودم دوباره عملی کنم.
با مشاهده سگ بیمار با دامپزشکی تماس گرفتم و از او خواستم که ساعت ۳.۳۰ در کوچه ما حاضر باشد تا به این سگ بیمار رسیدگی کنیم.
خوشبختانه توانستیم همان روز سگ بیمار را پیدا کنیم و اتفاقات جالبی در آن روز افتاد...
#ادامه_دارد
@sarzaminhayedoor
#درب_باز_است #حیوانات #روزی
در آن روز دکتر دامپزشک آمپول های مربوطه را به سگ بیمار تزریق کرد.
و نکته ی قابل توجه برای من این بود که این سگ کاملا متوجه بود که ما برای کمک به او اینجا هستیم.
هزینه درمان این سگ خیابانی ۶۰۰۰۰ تومان شد.
و با اینکه سه روز بود سفارش کار تعمیر و یا شارژ پرینتر نداشتم تصمیم گرفتم این مبلغ صرف درمان این حیوان بی زبان کنم تا حالش بهتر شود.
ادامه دارد...
#sarzaminhayedoor
در آن روز دکتر دامپزشک آمپول های مربوطه را به سگ بیمار تزریق کرد.
و نکته ی قابل توجه برای من این بود که این سگ کاملا متوجه بود که ما برای کمک به او اینجا هستیم.
هزینه درمان این سگ خیابانی ۶۰۰۰۰ تومان شد.
و با اینکه سه روز بود سفارش کار تعمیر و یا شارژ پرینتر نداشتم تصمیم گرفتم این مبلغ صرف درمان این حیوان بی زبان کنم تا حالش بهتر شود.
ادامه دارد...
#sarzaminhayedoor
#روزی #حیوانات #درب_باز_است
بعد از انجام این کار متوجه شدم کمک و هزینه ای که ما برای انسانهای نیازمند و یا درمان حیوانات بی سرپناه میکنیم از طریق دیگری به زندگی ما باز میگردد.
چون از آن روزی که من درمان این حیوان را انجام داده ام سفارش کاری من به شدت بالا رفته است و در این سه یا چهار روزی که از این ماجرا گذشته است نزدیک به یک میلیون تومان سفارش کار داشته ام.
متوجه شدم که (نتیجه گیری)؛
زمانی که میتوانم کار خیری را انجام دهم نباید در انجامش درنگ کنم.
درب برای انجامکارهای نیک همیشه به روی من یا شما باز است. کافی است کمی زمان خود را صرف انجامش کنیم.
روزی دهنده خداست و هزینه ای که برای امر خیر صرف میکنیم در اصل میتوان گفت از جیب خدا خرج کرده ایم. زیرا این مبلغ به حساب ما بازمیگردد.
( همیشه انتخاب با خود ما است. بهتر بودن یا بی تفاوت بودن را ما انتخاب میکنیم. )
@sarzaminhayedoor
بعد از انجام این کار متوجه شدم کمک و هزینه ای که ما برای انسانهای نیازمند و یا درمان حیوانات بی سرپناه میکنیم از طریق دیگری به زندگی ما باز میگردد.
چون از آن روزی که من درمان این حیوان را انجام داده ام سفارش کاری من به شدت بالا رفته است و در این سه یا چهار روزی که از این ماجرا گذشته است نزدیک به یک میلیون تومان سفارش کار داشته ام.
متوجه شدم که (نتیجه گیری)؛
زمانی که میتوانم کار خیری را انجام دهم نباید در انجامش درنگ کنم.
درب برای انجامکارهای نیک همیشه به روی من یا شما باز است. کافی است کمی زمان خود را صرف انجامش کنیم.
روزی دهنده خداست و هزینه ای که برای امر خیر صرف میکنیم در اصل میتوان گفت از جیب خدا خرج کرده ایم. زیرا این مبلغ به حساب ما بازمیگردد.
( همیشه انتخاب با خود ما است. بهتر بودن یا بی تفاوت بودن را ما انتخاب میکنیم. )
@sarzaminhayedoor
#روزی #حیوانات #انسان
همسایه ما دو سگ کوچک داشت و قصد داشت که این سگ ها را برای گله گوسنفدان همسرش بزرگ کند.
اما هیچ گونه رسیدگی به این سگ ها نمیکرد. روزی یک نان بربری برای آن ها می انداخت. خوردند خوردند نخوردند هم به درک.
در نتیجه سگ ها مرغ و خروس همسایه ها را نوش جان میکردند.
اعتراض همسایه ها و همچنین مادر من بسیار بالا گرفت. در کمتر از ۵ دقیقه اشرف مخلوقات خداوند(اینجانب) تصمیم جاهلانه ای گرفتم و با تفنگ پدر، این دو سگ را از پای در آوردم.... (ادامه دارد)
@sarzaminhayedoor
همسایه ما دو سگ کوچک داشت و قصد داشت که این سگ ها را برای گله گوسنفدان همسرش بزرگ کند.
اما هیچ گونه رسیدگی به این سگ ها نمیکرد. روزی یک نان بربری برای آن ها می انداخت. خوردند خوردند نخوردند هم به درک.
در نتیجه سگ ها مرغ و خروس همسایه ها را نوش جان میکردند.
اعتراض همسایه ها و همچنین مادر من بسیار بالا گرفت. در کمتر از ۵ دقیقه اشرف مخلوقات خداوند(اینجانب) تصمیم جاهلانه ای گرفتم و با تفنگ پدر، این دو سگ را از پای در آوردم.... (ادامه دارد)
@sarzaminhayedoor
#انسان #حیوانات #روزی
این داستان برای شش سال قبل است.
الان که به آن روز نگاه میکنم برایم مثل کابوس است. !!!
خیلی که با خود فکر کردم متوجه شدم انسان خیلی خود را دست بالا گرفته است.
علت بسیاری از خرابی های دنیا همین انسان است.
همان انسان بی خِردی که ظاهر خود را نگاه میکند و خود را انسان شایسته و انسان توسعه یافته میپندارد.
انسان هم میتواند انسانیت را ترویج دهد و هم میتواند خرابی به بار آورد.
انتخاب با من است.
که لوله ی تفنگ را به سمت انسانیت نشانه روم یا ...
در نتیجه از جمعیت به فردیت میرسیم. بهتر است خود به تنهایی وارد عمل شویم.
اکنون داستان تازه زندگی آغاز میشود. ادامه دارد...
@sarzaminhayedoor
این داستان برای شش سال قبل است.
الان که به آن روز نگاه میکنم برایم مثل کابوس است. !!!
خیلی که با خود فکر کردم متوجه شدم انسان خیلی خود را دست بالا گرفته است.
علت بسیاری از خرابی های دنیا همین انسان است.
همان انسان بی خِردی که ظاهر خود را نگاه میکند و خود را انسان شایسته و انسان توسعه یافته میپندارد.
انسان هم میتواند انسانیت را ترویج دهد و هم میتواند خرابی به بار آورد.
انتخاب با من است.
که لوله ی تفنگ را به سمت انسانیت نشانه روم یا ...
در نتیجه از جمعیت به فردیت میرسیم. بهتر است خود به تنهایی وارد عمل شویم.
اکنون داستان تازه زندگی آغاز میشود. ادامه دارد...
@sarzaminhayedoor
#روزی #حیوانات #انسان
کمک به حیوانات همچنان نیز توسط من ادامه دارد.
و به من این ثابت شده است که انجام کار خیر چه در راه کمک به انسان ها و چه در راه کمک به حیوانات بی پاسخ نمیماند.
هر چقدر که کمک کنیم دها برابرش به زندگی ما بر میگردد.
پس در انجام کارهای خیر موضوع مادی و مالی مطرح نیست. بلکه نیاز به دستان انسان هایی داریم که بتوانند در این راه جرات به خرج دهند و دست در جیبشان کنند.
(((زمانی که برای رضای خداوند و آرامش قلبت قدمی برداری بدان آن کسی که از آن بهره مند میشود خود تو هستی)))
هم از نظر مالی و از نظر معنوی اولین کسی که از آن بهره مند میشود خود تو هستی. پس برای بهره مند شدن خودت از جیب خداوند هزینه کن.
من با تو شرط بندی میکنم
که روزی دهنده خداست...
@sarzaminhayedoor
کمک به حیوانات همچنان نیز توسط من ادامه دارد.
و به من این ثابت شده است که انجام کار خیر چه در راه کمک به انسان ها و چه در راه کمک به حیوانات بی پاسخ نمیماند.
هر چقدر که کمک کنیم دها برابرش به زندگی ما بر میگردد.
پس در انجام کارهای خیر موضوع مادی و مالی مطرح نیست. بلکه نیاز به دستان انسان هایی داریم که بتوانند در این راه جرات به خرج دهند و دست در جیبشان کنند.
(((زمانی که برای رضای خداوند و آرامش قلبت قدمی برداری بدان آن کسی که از آن بهره مند میشود خود تو هستی)))
هم از نظر مالی و از نظر معنوی اولین کسی که از آن بهره مند میشود خود تو هستی. پس برای بهره مند شدن خودت از جیب خداوند هزینه کن.
من با تو شرط بندی میکنم
که روزی دهنده خداست...
@sarzaminhayedoor
(سرزمینهای دور) pinned «#روزی #حیوانات #انسان همسایه ما دو سگ کوچک داشت و قصد داشت که این سگ ها را برای گله گوسنفدان همسرش بزرگ کند. اما هیچ گونه رسیدگی به این سگ ها نمیکرد. روزی یک نان بربری برای آن ها می انداخت. خوردند خوردند نخوردند هم به درک. در نتیجه سگ ها مرغ و خروس همسایه…»