کانال سردار دلها
1.01K subscribers
48.2K photos
26K videos
257 files
2.29K links
💠بِسمِـ رَبَّ الحٌسٖــیِݩ﴿؏﴾💠
اگه خیمه ی اسلامی آسیب ببیند
بیت الله الحرام و قرآن آسیب خواهد دید
بخشی ازوصیت نامه ی
#حاج_قاسم_سلیمانی
خدایاداغ سردارهرگزتاظهورمهدی فاطمه
از دلها نمیره

آیدی مدیر کانال

@sardaredelha59



https://t.me/sardare_dellha
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
❁﷽❁
#سنت_های_غیر_شرعی
.
🌸 شب عروسیمان پا به مجلس خانمها نگذاشت
از قبل قرارمون همین بود
🔸️می گفت : خیلی اشتباه است که داماد به مجلس خانمها بیاید
هم مهمانها به سختی می افتند و هم من موذبم
قاب عکسی از ایشان را که همان روز در آتلیه گرفته بودیم، آماده کردند و در مجلس گرداندند.

#به_جان_میجویمت_جانا_کجائی
#شهید_جواد_الله_کرم
#همسر_شهید


@sardare_dellha
❁﷽❁
#در_پیچ_انتخاب
.
🔸️آقا جواد ۲۵ سال داشتند که اقدام به #خواستگاری از همسرشان نمودند
🔸#همسر_شهید : خانواده بنده وقتی فهمیدند که آقا جواد یک پاسدار است و مدام به ماموریت میرود، بسیار حساس شدند و برای من سختی های چنین زندگی را متذکر شدند و از من خواستند تا خوب فکر کنم و با دقت تصمیم بگیرم.
🔸️برای اینکه درست تصمیم بگیرم خیلی خوب فکر کردم و حتی فکر فقدان ایشان بر اثر شهادت را هم متصور شدم، کاغذی برداشتم و روی آن تصمیمات و دلایل #ازدواج با #آقا_جواد را مکتوب نوشتم که نکنه در حین زندگی آن ها را فراموش و احساس پشیمانی از انتخابم کنم.
🔸️نوشتم که عمر دست خداست اگر با کس دیگری هم ازدواج کنم ممکن است بر اثر مرگ طبیعی از دنیا برود و هر کس ممکن است که چقدر عمر کند
🔸️نوشتم با تکیه بر آیات و #سیره_ائمه ازدواج با مجاهدان خدا موجب رضایت خداست و ازدواج با یک انقلابی خود به گونه ای کمک به انقلاب و اسلام است.
🔸️نوشتم چطور یک زندگی پر اضطراب برای خدا را با یک زندگی آرام عوض کنم حتی به ایشان گفتم که اگر روزی مانع رفتنت به ماموریت شدم آیه ۴۲ سوره توبه را به من یاد آوری کن تا فراموشم نشود که مومنان باید جهاد در راه خدا را از خانواده و زندگی خود بیشتر دوست داشته باشند.
.
#به_جان_میجویمت_جانا_کجائی
#شهادت_مزد_خوبان_است
#راه_و_رسم_شهید_شدن
#شهید_جواد_الله_کرم
#راه_و_رسم_عاشقی


@sardare_dellha
🌹 #همسر_شهید

🌹وقتی رفت سوریه تازه فهمیدم کارش چیست

وقتی #علی آقا آمد خواستگاری و قرار شد با هم صحبت کنیم بیشتر حرفش کاری بود. گفت: من نظامی هستم و ممکنه مدت زیادی در مأموریت باشم.

آن موقع جنگی نبود اما مخالفتی نکردم. پس از ازدواج مأموریت زیاد رفته بود اما وقتی رفت سوریه تازه فهمیدم کارش چیست.

#علی خیلی تو دار بود و حرفی نمی زد من هم چیزی نمی پرسیدم
🍂پنج شنبه که میشود.
ثانیـه هایمـان
🍂سخت بوی دلتنگي میدهد.



@sardare_dellha
🍃#همسر_شهید:

🗯وقتے ڪه از مراسم وداع با شهید برگشتم ساعت ۱۱ صبح بود ڪه با همان چادر سیاه خسته بودم و خوابم برد. در خواب «حسین» را با همان لباس‌هاے خاڪے در ضریح حضرت بی‌بے زینب (س) دیدم. دستمال سفید در دستش بود و با لبخند گفت اجازه می‌دهے ضریح را تمیز ڪنم☺️. من هم با چادر سیاه ڪه به سر داشتم و با چشمان گریان روبه‌روے او ایستاده بودم. سرم را به علامت تأیید تڪان دادم. در صورتے ڪه من تا حالا نه سوریه رفته بودم ڪه ببینم ضریح بی‌بے زینب (س) به چه صورت است و نه عڪسے از آنجا دیده بودم. وقتے ڪه عڪس ضریح را به من نشان دادند دیدم دقیقاً همان چیزے است ڪه در خواب دیدم.😭

#شهید_مدافع_حرم_حسین_هریری🌷



@sardare_dellha
#خاطرات_شهید

سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو

من هم دستم را روی قبر شهید تورجی ‌زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که می‌دانی من چه می‌خواهم پس دعا کن تا به خواسته‌ام برسم...

#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...

راوی : #همسر_شهید

ڪهکشـان من ...
راه شیـری نیست !
ڪهکشان من ، چشمان توست ؛
ڪہ مرا بہ آسمـــان‌ها می ‌برد ...

#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_مسلم_خیزاب
#سالروز_ولادت🎈🎂🎊🎉🎂🎈

🌹🍃تاریخ تولد : ۱۰ دی ۱۳۵۹
🌹🍃‌تاریخ شهادت :۲۰ مهر ۱۳۹۴
🌹🍃مزار : اصفهان

@sardare_dellha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥صادق عاشق خدا بود.
ارادت خاصی به اهل بيت(ع) داشت.

▫️صادق ذره‌ای به مادیات ارزش قائل نبود فقط در حدی به دنبال مادیات بود که معاش عادی زندگی‌اش را تأمین کند و تا لحظه مرگ مادیات نتوانست صادق را به سمت خود بکشاند.

راوی : #همسر شهید مدافـــــع حـــــرم #صادق_عدالت اکبـــــری

شهدا را یاد کنید با یک صلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

@sardare_dellha
چون ڪویرے ڪہ به دل
غصه‌ے باران دارد
دوری‌ات داغ بزرگیست
ڪہ جریــان دارد . . .

#فرمانده_دلاور_جبهه_مقاومت
#شهید_مدافع_حرم_محمد_جنتی
#ملقب_به_حاج_حیدر
#فرمانده_ایرانی_تیپ_زینبیون

🌸 #همسر شهید #محمد_جنتے :

محمد آقا دو تا آرزو داشت ڪه به این دو تا آرزوش رسید
یڪے اینڪه #شهید بشود دومے اینڪه #پیڪرش به ایران برنگردد ...
ڪه به این دو تا آرزوش در سوریه رسید ...

🕊16فروردین سالروز شهادت شهید مدافع حرم ، جاویدالاثر #محمد_جنتے گرامے باد
#صلوات

❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁

◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۰/۱۲/۱۸
◻️محل ولادت: روستاے دیزج خلیل _شبستر_آذربایجان شرقے
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۶/۰۱/۱۶
◻️محل شهادت: استان حما _سوریه

@sardare_dellha
🌸
من فکر می‌کردم،
سال‌ها باید
یکی یکی سپری شوند،
تا هر بار آدم یک سال بزرگ‌تر شود..
اما این طور نیست!
این اتفاق در يك شب رخ می‌دهد!😔🌹
#همسر_شهید
#شهید_امیر_سیاوشی

🌷💦یادشهدا صلوات...🕊🦋

اللهم ارزقنا شهادت ❤️

🍃شبتون شهدایی و مملو از دلتنگی برای شهدا 💔



@sardare_dellha
قرار بود خطبہ عقدمان را
سید علے خواند
تو رفتےو خطبہ خوان عقدمان
زینب ڪبری شد ...

چه سعادتےست براے من
عروسِ بی بی بودن
وچه سعادتےست براے تو
تا ابد وهب بودن..
#شهید_عسکر_زمانی
#همسر_شهید



@sardare_dellha
او ایستاد پای امام زمان خویش

#شهید_حمیدرضا_انصاری

#خاطرات_شهید

خاطرم هست، دومین ماموریت ایشان سه ماه طول کشید. وقتی برگشت، من و بچه ها منزل مادرم بودیم. ساعت 2:30 نیمه شب بود که تماس گرفت. خواب نبودم و با دیدن شماره ایشان به سرعت جواب دادم. گفتم: «برگشتی؟» گفت: «آره توی حیاط هستم اما کلید درب ورودی را ندارم.» گفتم: «بیا اینجا. چرا اطلاع ندادی؟» گفت: «نه مزاحم نمی شوم. داخل انباری را نگاه می کنم شاید کلید را آنجا گذاشته باشم.» گفتم: «هوا سرد است، سرما می خوری.» راضی نشد بیاید. بالاخره صبح شد. برادرم ما را به خانه مان رساند. زانوهایش را زمین گذاشت و دستهایش را مثل بال پرندگان باز کرد و فرزندان خود را در آغوش کشید. گفت: «شب که آمدم خیلی خسته بودم اما خوابم نمی برد. یک ساعتی را کنار وسائل و کتاب ها و دفترهای بچه ها بودم و ورق می زدم. توی خونه می چرخیدم. چقدر امنیت خوبه، چقدر خونه خوبه. بعد از نماز صبح بود که خوابیدم.»

#شهید_حمیدرضا_انصاری
#سالروز_شهادت 🌷
راوی: #همسر_شهید


🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
#سلام_صبحتون__شهدایی
#روزتون_متبرک_ب_نگاه_شهدا

@sardare_dellha
#لیلا همسر شهید تصریح می‌کند: من در طول سال‌ها دیدم که او چطور #عاشق رزم است. حتی همان لحظه‌ای که در حرم عقد کردیم و با هم به زیارت امام #رضا(ع) رفتیم به من گفت تو هم همسر من و هم از این به بعد#بهترین رفیق من هستی و یک دوست بهترین‌ها را برای دوستش می‌خواهد و گفت، برای من دعا کن که#شهید بشوم. سال۸۱ هیچ حرفی از جنگ نبود و همان جا این خواسته او را قبول کردم.

خدا فراموش نکرده بود

همسر#شهید سنجرانی اظهار می‌کند: در دوران دبیرستان و دانشگاه بارها به سرزمین راهیان نور رفته بودم، خیلی‌ها مانند من با دیدن واقعیت‌های جنگ متحول شدند.

حضور نسل جدید در آن سرزمین یک ضرورت است. در فضایی که رسانه‌های مختلف در ذهن بچه‌ها اثرگذارند حتی بدون آنکه خودشان متوجه شوند، حضور در مناطق جنگی حس خوبی دارد که باید آن را تجربه کرد تا به آن رسید.

وی تأکید می‌کند: به یاد دارم در همان ایام دانشجویی یک بار گفتم می‌شود من هم#همسر شهید باشم. در دوران زندگی این خواسته را فراموش کرده بودم اما خداوند فراموش نمی‌کند، شاید هم زندگی و بچه‌داری و شرایط امن جامعه مرا از این خواسته دور کرده بود.
#لیلا همسر شهید تصریح می‌کند: من در طول سال‌ها دیدم که او چطور #عاشق رزم است. حتی همان لحظه‌ای که در حرم عقد کردیم و با هم به زیارت امام #رضا(ع) رفتیم به من گفت تو هم همسر من و هم از این به بعد#بهترین رفیق من هستی و یک دوست بهترین‌ها را برای دوستش می‌خواهد و گفت، برای من دعا کن که#شهید بشوم. سال۸۱ هیچ حرفی از جنگ نبود و همان جا این خواسته او را قبول کردم.

خدا فراموش نکرده بود

همسر#شهید سنجرانی اظهار می‌کند: در دوران دبیرستان و دانشگاه بارها به سرزمین راهیان نور رفته بودم، خیلی‌ها مانند من با دیدن واقعیت‌های جنگ متحول شدند.

حضور نسل جدید در آن سرزمین یک ضرورت است. در فضایی که رسانه‌های مختلف در ذهن بچه‌ها اثرگذارند حتی بدون آنکه خودشان متوجه شوند، حضور در مناطق جنگی حس خوبی دارد که باید آن را تجربه کرد تا به آن رسید.

وی تأکید می‌کند: به یاد دارم در همان ایام دانشجویی یک بار گفتم می‌شود من هم#همسر شهید باشم. در دوران زندگی این خواسته را فراموش کرده بودم اما خداوند فراموش نمی‌کند، شاید هم زندگی و بچه‌داری و شرایط امن جامعه مرا از این خواسته دور کرده بود.

#همسر_شهید:

وقتی تصمیم به رفتن گرفت
من خیلی ناراحتی می‌ کردم
ایشان سعی می‌کرد
دل من را به دست بیاورد
تا رضایت دهم....
حتی به من گفته بود
دعا کن رفتم
شهید شوم!!
این من را بیشتر اذیت می‌کرد
دیدم نمی‌توانم جلوی رفتنش را بگیرم
بالاخره رضایت دادم...

در ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ اعزام شد و
۵ روز بعد در ۲۷ اردیبهشت به شهادت رسید.
ما تا یک ماه خبر نداشتیم
پیکرش هنوز که هنوزه به وطن بازنگشته.
بعد شهادتش حالم دگرگون‌شده بود و
خیلی مریض‌احوال بودم. اصرار کردم
تا من را به محل شهادتش ببرند.
رفتم و آنجا را از نزدیک دیدم.

سپس برای زیارت
به حرم حضرت زینب(س) رفتم و
خواستم از خانم زینب بخواهم که
همـسرم را به من بازگرداند ، اما نتوانستم
و در برابر عظمت این بی‌بی هیچی نخواستم حتی به این قصد به کربلا رفتم که
از امام حسین(ع) همسرم را طلب کنم
اما در مقابل آقا هم‌زبانم بند آمد و
چیزی نخواستم و برگشتم
اما عنایت کردند و حالم بهتر شد
صبرم بیشتر شد. الآن هم فقط می‌خواهم
تا حداقل پیکرش به وطن بازگردد
من هنوز با تولی و خاطراتش
زنده هستم و زندگی می‌ڪنم...

#اولین_شهیدمدافع‌حرم_گلستان
#جاویدالاثر_غلامعلی_تولی
#سالروز_شهادت


#شهیـد_مدافـع_حـرم
#سردار #مهدی_نعمایی
#نام_جهادی_حاج_مسلم

◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۹
◻️محل ولادت: البرز
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۳
◻️محل شهادت: حما_سوریه

#همسر_شهید_سردار_مهدی_نعمایی

وصیت کردند که مرا در
#امام‌زاده_محمد_کرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم.


#شهیـد_مدافـع_حـرم
#سردار #مهدی_نعمایی


سالروز ولادت:  🎊🎊🎊🎊

@sardare_dellha
گاهـے پیش مـے‌آمد
که پیش خودم فکر می‌کردم
کاش شرایط طوری چیده نمی‌شد
که محمدحسین بخواهد برود
اما به محض این که این فکر
به سرم می‌آمد به خودم مـے‌گفتم:
خب اینکه خودخواهـے است!
از اول هم قرار بود برای کارهایش پایه باشی
قرار نبود که ترمز باشـے
با این حرف‌ها خودم را آرام می‌کردم ...

بـهم مـے‌گفت:
همسرت که حسینـے باشـد،
تـو را زهیـر می‌کنـد ...

#همسر_شهید
#همسفر_بهشتی
#پاسدار_مدافع_حرم
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#سالروز_ولادت....🌸🌸🎉🎉🌸🌸

@sardare_dellha
معلمی که شوق پرواز داشت

#همسر_شهید

من از علاقه‌اش به شهادت خبرداشتم.
همیشه می‌گفت اگر لیاقت داشته باشم
شهید می‌شوم. هروقت باهم صحبت
می‌کردیم حتی خیلی سال قبل از
ماجرای جنگ سوریه، همسرم می‌گفت:
ما نباید به مرگ طبیعی از دنیا برویم،
می‌گفت دوست دارم شهید بشوم و شما
هم شهیده، میگفت زندگی آن دنیای ما
باید آبادتر از این دنیا باشد.
معتقد بود این دنیا هیچ ارزشی ندارد
و واقعا هم به این اعتقاد پایبند بود
و زندگی خیلی ساده‌ای داشتیم.
مجید اصلا اهل مال و منال دنیا نبود‌
آن موقعی هم که موضوع اعزام به
سوریه را مطرح کرد، چون شرایطِ
اعزام راحت نبود من گفتم شاید اعزام
نشود، اما بالاخره این اتفاق افتاد و
وقتی روز اعزامش مشخص شدو من و
آقامجید با هم صحبت کردیم، من گفتم
شما را می‌سپارم به‌خدا، هر اتفاقی که بیفتد
حتما صلاح‌خدا در آن است. صلاح خدا هم
در این بود که همسرم شهید بشود و به
آرزویش برسد‌. الان هم ناشکری نمی‌کنم
مجید خیلی شهادت را دوست داشت،
تکیه‌کلامش این‌بود که دعاکنید شهید بشوم
من از خدا شهادت می‌خواهم

#اولین_شهید_فرهنگی_مدافع‌حرم
#شهید_مجید_عسگری_جمکرانی

#سالروز_ولادت...🌸🎉🌸🎉

@sardare_dellha
#همسر شهید مرتضی رجب بلوکات🥀:

همسرم ڪارمند شرڪت برق بودند و خانواده مذهبے داشتند ، ۴ تا برادر بودند
دیپلم نتونستن بگیرن چون چند مرتبه در معرض ترور قرار گرفتن 😔بسیجے فعال (پایگاه شمیرانات بودن یعنے فرمانیه فعلے)

عقدمون رو حضرت امام خواندن (تو حیاط جماران - بالڪن جماران) عروسیمون ساده بود حتے ڪت و شلوارش قرضے بود ، دو سه ماه عقدمون براے اینڪه بتوانیم هماهنگ ڪنیم امام بخوانند عقب افتاد .

مهریمون به پول الآن 100 هزار تومن بود ، بیشتر تو بسیج فعالیت داشتن سال 61 عقد ، 62 عروسے و 63 فرزند اول مون متولد شدند.

علاقه شدیدے به #شهید مطهرے🥀 داشتند و همیشه لیست ڪتاباے شهید مطهرے🥀همراهشون بود تو جلسه هاے قرآن مسجد زیاد فعالیت داشتند و #یڪے از برادرانشون همیشه با شهید چمران🥀بودند.

یڪے از #برادرانشون تو فتح المبین اسیر شدند و به این خاطر یه خورده شهید بلوڪات🥀 از طرف خانواده محدود شدند ، شهید🥀 به آموزش علاقه داشتند ، یک بار هم ترور شدن ولے آسیبے ندیدن (تےر شلیک نشده بوده) ، یک بار هم پاشون تیر مے خوره😔
شوق شهـادت . . .
در نگاهـش موج می زد ؛
مرغ مهاجر بود و دل بر اوج می‌زد

#شهیـد_مدافـع_حـرم
#سردار #مهدی_نعمایی
#نام_جهادی_حاج_مسلم

◻️تاریخ ولادت: ۱۳۶۳/۰۶/۲۹
◻️محل ولادت: البرز
◻️تاریخ شهادت: ۱۳۹۵/۱۱/۲۳
◻️محل شهادت: حما_سوریه

#همسر_شهید_سردار_مهدی_نعمایی

وصیت کردند که مرا در #امام‌زاده_محمد_کرج، بین شهدای دفاع مقدس به خاک بسپارید. یک‌بار از او پرسیدم چرا کنار بچه‌های دفاع مقدس؟ و آقامهدی با آن لبخند بهشتی‌اش گفت من که در این دنیا دایم کنار مدافعان حرم بودم، دلم می‌خواهد آن دنیا درکنار شهدای دفاع مقدس باشم. متأسفانه در روزهای اولیه به ما گفتند امام‌زاده محمد جایی برای دفن شهید ندارد. برادر شهید می‌گفت که شبانه از او خواستم به خوابم بیاید و راهی به من نشان بدهد، مبادا شرمنده وصیتش شویم. برادر شهید گفت فردای آن‌شب تلفن زدند و گفتند یک‌جا برای دفن پیکر مطهر شهید مهدی نعمایی در امام‌زاده پیدا شده است. آن‌لحظه از اینکه وصیت آقامهدی به سرانجام رسیده بود، همه اشک ‌ریختیم و او را تا خانه ابدی‌اش کنار شهدای دفاع مقدس تشییع کردیم.

#سالروزولادت..

@sardare_dellha
ششم آذر سالروز شهادت
معلمی که شوق پرواز داشت..

#همسر_شهید

من از علاقه‌اش به شهادت خبرداشتم.
همیشه می‌گفت اگر لیاقت داشته باشم
شهید می‌شوم. هروقت باهم صحبت
می‌کردیم حتی خیلی سال قبل از
ماجرای جنگ سوریه،همسرم می‌گفت:
ما نباید به مرگ طبیعی از دنیا برویم،
می‌گفت دوست دارم شهید بشوم و شما
هم شهیده، میگفت زندگی آن دنیای ما
باید آبادتر از این دنیا باشد.
معتقد بود این دنیا هیچ ارزشی ندارد
و واقعا هم به این اعتقاد پایبند بود
و زندگی خیلی ساده‌ای داشتیم.
مجید اصلا اهل مال و منال دنیا نبود‌
آن موقعی هم که موضوع اعزام به
سوریه را مطرح کرد، چون شرایطِ
اعزام راحت نبود من گفتم شاید اعزام
نشود، اما بالاخره این اتفاق افتاد و
وقتی روز اعزامش مشخص شدو من و
آقامجید با هم صحبت کردیم، من گفتم
شما را می‌سپارم به‌خدا،هر اتفاقی که بیفتد
حتما صلاح‌خدا در آن است. صلاح خدا هم
در این بود که همسرم شهید بشود و به
آرزویش برسد‌. الان هم ناشکری نمی‌کنم
مجید خیلی شهادت را دوست داشت،
تکیه‌کلامش این‌بود که دعاکنید شهیدبشوم
من از خدا شهادت می‌خواهم

#اولین‌شهیدفرهنگی_مدافع‌حرم
#شهیدمجیدعسگری‌جمکرانی

#سالروز_شهادت.🌹🕊

@sardare_dellha
🥀🌹🕊🌴🕊🌹🥀

#شهیدانه

#شهید_مدافع_حرم
#مهدی_نوروزی

همیشہ همسرداری اش خاص بود ؛
وقتی می خواستیم با هم بیرون برویم ، لباس هایش را می چید و از من می خواست تا انتخاب ڪنم ؛
از طرف دیگر توجہ خاصی بہ مادرش داشت .
هیچ وقت چیزی را بالاتر از مادرش نمی دید ،
تعادل را رعایت می ڪرد ؛
بہ خاطر دل همسرش دل مادرش را نمی شڪست ؛
و یا بہ خاطر مادرش بہ همسرش بی احترامی نمی ڪرد...

راوی :
#همسر_شهید

#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو

🇮🇷 @sardare_dellha