زندگی...
زنجیره ای از آغازهاست…
تا به رویاهایمان رنگ واقعیت ببخشیم.
امیدوارم تمامی آغازهای تو،
از پرتوهای آفتاب پر فروغ گردند.
و تمامی رویاهای تو،
گرمی پیروزی را نوید دهند...
آبجی فاطمه مهربونم!
لمس بودنت مبارک🎂🎂🎂
🆔 @sange3abur 👈👈
زنجیره ای از آغازهاست…
تا به رویاهایمان رنگ واقعیت ببخشیم.
امیدوارم تمامی آغازهای تو،
از پرتوهای آفتاب پر فروغ گردند.
و تمامی رویاهای تو،
گرمی پیروزی را نوید دهند...
آبجی فاطمه مهربونم!
لمس بودنت مبارک🎂🎂🎂
🆔 @sange3abur 👈👈
Telegram
attach 📎
پاییز آمد که مرا مبتلا کند ... 🍂
با رنگ های تازه مرا آشنا کند ... 🍂
او آمد که باز هم عاشق کند مرا ...🍂
او قول داده است به قولش وفا کند ...🍂
اولین روز پاییزتون بخیر ... 🍂
🌷 @sange3abur 🌷
با رنگ های تازه مرا آشنا کند ... 🍂
او آمد که باز هم عاشق کند مرا ...🍂
او قول داده است به قولش وفا کند ...🍂
اولین روز پاییزتون بخیر ... 🍂
🌷 @sange3abur 🌷
سنگ صبـــور💞
دیدی وقتی یه بادوم تلخ میخوری ؟! سریع بعدش چنتا بادوم شیرین میخوری تا تلخیش از بین بره تو دیگه لذتی از بادوم های شیرین نمیبری فقط میخوای اون تلخی رو فراموش کنی ! وقتی هم که اون تلخی تموم شد ... دیگه میترسی بادوم بخوری که نکنه دوباره تلخ باشه ! عشق اول،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نشانه های کمبود پروتئین در بدن
چشمهای ورمکرده
گونههای پفآلوده
دستهای متورم
موهای ظریف
پوست خشک
ابهام ذهنی
احساس سستی بدن
🌷 @sange3abur 🌷
چشمهای ورمکرده
گونههای پفآلوده
دستهای متورم
موهای ظریف
پوست خشک
ابهام ذهنی
احساس سستی بدن
🌷 @sange3abur 🌷
🧡🍂
«نقش مهر»🍂
كفشهايت را بپا كن تا به تا
پا به پا تا كودكی با من بيا
"باز باران با ترانه" آمده
خاطرات كودكانه آمده
همره من شو بيا تا متن مهر
نقش مهر و مهربانی ها به چهر
یاد از آن عطر اقاقی ها و ياس
می ربود از عابران هوش و حواس
بق بقوی كفتر چاهی به بام
كودكان در كوچه در ناز و خرام
كوچه ها و خانه ها پُرسايه بود
سايه های الفت همسايه بود
راه ها خاكی و پر مهر و صفا
نه كه با سرويس و اين ناز و ادا
زنگ انشاء: فصل تابستان چه شد؟
بعد از آن جاليزها بستان چه شد؟
زنگ تفريح و هجوم و همهمه
بچه ها پرشور و در شادی همه
بازی ميخك و زوو و خرپليس
يك نفر هم پا كه: ناظم، هيس هيس
غرغر بابای پير مدرسه:
بچه ها تعطيل شده، بازی بسه
ياد آدم برفی و آن گوله ها
دستها يخ زد، دهانها ها و ها
چكمه های لاستيكی رنگ رنگ
توی آن انگشتها با هم به جنگ
ياد تعطيلات عيد و مشق آن
رفته مشق و مانده اكنون عشق آن
خاطرات دفتر كاهی چه شد؟
آن حياط و حوض پر ماهی چه شد؟
همكلاسی ها بياييد اندكی
دور هم باشيم زنگ كودكی
🧡🍂
#حبیب_مهدوی_ناشنوا
#پورایران
@sange3abur ❤️
«نقش مهر»🍂
كفشهايت را بپا كن تا به تا
پا به پا تا كودكی با من بيا
"باز باران با ترانه" آمده
خاطرات كودكانه آمده
همره من شو بيا تا متن مهر
نقش مهر و مهربانی ها به چهر
یاد از آن عطر اقاقی ها و ياس
می ربود از عابران هوش و حواس
بق بقوی كفتر چاهی به بام
كودكان در كوچه در ناز و خرام
كوچه ها و خانه ها پُرسايه بود
سايه های الفت همسايه بود
راه ها خاكی و پر مهر و صفا
نه كه با سرويس و اين ناز و ادا
زنگ انشاء: فصل تابستان چه شد؟
بعد از آن جاليزها بستان چه شد؟
زنگ تفريح و هجوم و همهمه
بچه ها پرشور و در شادی همه
بازی ميخك و زوو و خرپليس
يك نفر هم پا كه: ناظم، هيس هيس
غرغر بابای پير مدرسه:
بچه ها تعطيل شده، بازی بسه
ياد آدم برفی و آن گوله ها
دستها يخ زد، دهانها ها و ها
چكمه های لاستيكی رنگ رنگ
توی آن انگشتها با هم به جنگ
ياد تعطيلات عيد و مشق آن
رفته مشق و مانده اكنون عشق آن
خاطرات دفتر كاهی چه شد؟
آن حياط و حوض پر ماهی چه شد؟
همكلاسی ها بياييد اندكی
دور هم باشيم زنگ كودكی
🧡🍂
#حبیب_مهدوی_ناشنوا
#پورایران
@sange3abur ❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یه وقتایی آدما چون راه دیگه ای ندارن ،
مهربون میشن
خیلی روی مهربونی آدما نمیشه حساب باز کرد...
🦋 @sange3abur 🦋
مهربون میشن
خیلی روی مهربونی آدما نمیشه حساب باز کرد...
🦋 @sange3abur 🦋
عشق پاڪم♥️ انقدر میخوامت که
حسودی که جای خود داره
تویکیوپیدا کن مثل من نگات کنه
خودم چشاشو درمیارم☺️
@sange3abur ❤️
حسودی که جای خود داره
تویکیوپیدا کن مثل من نگات کنه
خودم چشاشو درمیارم☺️
@sange3abur ❤️
قدیما میگفتند
از محبت خارها گل میشود
الان زمانه ای شده که محبت میکنیم
آنقدر آدما بی چشم و رو شدند که دیگه از پشت خنجر نمیزنند
روبرویت میایستند و خنجر را تو قلبت فرو میکنند
حالا باز هم بگید محبت بکن
🌷 @sange3abur 🌷
از محبت خارها گل میشود
الان زمانه ای شده که محبت میکنیم
آنقدر آدما بی چشم و رو شدند که دیگه از پشت خنجر نمیزنند
روبرویت میایستند و خنجر را تو قلبت فرو میکنند
حالا باز هم بگید محبت بکن
🌷 @sange3abur 🌷
زندگی یعنی...
بخند، هرچند که غمگینی؛
ببخش، هرچند که مسکینی؛
فراموش کن، هرچند که دلگیری.
اینگونه بودن زیباست،
هرچند که آسان نیست!
🌷 @sange3abur 🌷
بخند، هرچند که غمگینی؛
ببخش، هرچند که مسکینی؛
فراموش کن، هرچند که دلگیری.
اینگونه بودن زیباست،
هرچند که آسان نیست!
🌷 @sange3abur 🌷
جالب و شنیدنی .....
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد؟ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ با ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.» ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮن مان ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ تاﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ..
🌷 @sange3abur 🌷
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺗﻮﺯﯾﻊ ﮔﻮﺷﺖ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ که به تنهایی ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﮐﺸﯽ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭفته بود در ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ او ﺩﺭ ﺩﺍﺧﻞ سردخانه گیر افتاد. آخر وقت کاری بود. ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺟﯿﻎ ﺩﺍﺩ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻠﮑﻪ ﮐﺴﯽ ﺻﺪﺍﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺑﺪﻫﺪ ﻭﻟﯽ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺪ. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ 5 ﺳﺎﻋﺖ، ﻣﺮﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻣﺮﮒ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺍﺩ. ﺍﻭ ﺍﺯ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﻄﻮﺭ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺮﺩﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮ ﺯد؟ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﻣﻦ 35 ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺁﯾﻨﺪ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻣﻌﺪﻭﺩ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﻭﺭﻭﺩ با ﻣﺎ ﺳﻼﻡ ﻭ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ و ﺑﻌﺪ ﺧﺎﺭﺝ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ. ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﮔﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻃﻮﺭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻫﻢ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﻗﺒﻞ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﺮﺩﻥ تو ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡ. برای همین ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺳﺮﯼ ﺑﺰﻧﻢ. ﻣﻦ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺍﺣﻮﺍﻟﭙﺮﺳﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﻩ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻡ.» ﻣﺘﻮﺍﺿﻊ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﭘﯿﺮﺍﻣﻮن مان ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻌﯽ ﮐﻨﯿﻢ تاﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺘﯽ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻃﺮﺍﻓﯿﺎﻧﻤﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎً ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ ..
🌷 @sange3abur 🌷
خوشبختی نگاه خداست
در این نیمروز زیبای اولین روز پاییز
دعا میکنم،
خدا،
هیچوقت
چشم ازتون برنداره
روز و روزگارتون موفق
خوبیهاتون مستدام
ودرپناه خدا
ظهرتون پر از حضور خدا
@sange3abur ❤️
در این نیمروز زیبای اولین روز پاییز
دعا میکنم،
خدا،
هیچوقت
چشم ازتون برنداره
روز و روزگارتون موفق
خوبیهاتون مستدام
ودرپناه خدا
ظهرتون پر از حضور خدا
@sange3abur ❤️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM